PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : « امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است»



خادمه زینب کبری(س)
07-07-2010, 12:25
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41142610818296523394.jpg

«امشب دلم به ياد شهيدان گرفته است»
در سينه‌ام دوباره غمي جان گرفته است
امشب دلم به ياد شهيدان گرفته است

تا لحظه‌اي پيش دلم گور سرد بود
اينـک به يُمن يـاد شما جان گـرفته است

در آسـمـان سينه‌ي مـن ابـر بغض خفت
صـحراي دل بـهـانه‌ي باران گرفته است

از هـر چـه بوي عشق تهي بود، خانه‌ام
اينک صفاي لـاله و ريـحـان گرفته است

ديشب دو چشم پنجره در خواب مي‌ خزيد
امشب سکوت پنجره پـايـان گرفته اسـت

امشب فضاي خانه‌ دل، سبز و ديدني است
در فصل زرد، رنگ بهاران گرفته اسـت





https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90335255728364233641.jpg

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
22-02-2014, 06:04
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87888745332589722155.gif



امشب پریشان خاطر و دلتنگ هستم
دلتنگ بوی جبهه بوی جنگ هستم

دلتنگ شور و حال شب های غریبی
دلتنگ عطر خیس قرآن های جیبی

کو لاله هایی که سراسر داغ بودند؟
«حیثیت گل» «آبروی باغ» بودند

آنان که دریا وامدار روحشان بود
خورشید زخم سینه ی مجروحشان بود

آنان که اخلاص عمل قدیسشان کرد
آنان که باران شقایق خیسشان کرد

رفتند آنان لیک تیغی سرخ مانده ست
این تیغ را در دل دریغی سرخ مانده ست

این تیغ طعم خون و باران را چشیده ست
این تیغ سرد و گرم دوران را چشیده ست

این تیغ فکر ننگ و نام خود نبوده ست
این تیغ یک شب در نیام خود نبوده ست

این تیغ آب از غیرت «عباس» خورده
دست « حسین » فرزند زهرا را فشرده

این تیغ پیموده ست آداب طریقت
همچون «بروجردی» و «زین الدین» و «همت»

این تیغ را باید دوباره آب دادن
با برگ خونین شقایق تاب دادن

این تیغ که آوازه خوان خشم رعد است
در انتظار دست های نسل بعد است...




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/36684437826054678109.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
23-02-2014, 02:38
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87888745332589722155.gif



دوباره تنگ غروب و.....خدا دلم تنگ است
برای دیدن روحم بیا ،دلم تنگ است

دوباره تنگ غروب و سکوت وتنهایی
شبیه داغ شفق ،بی صدا، دلم تنگ است

دوباره تنگ غروب است و آسمان سرخ است
شبیه داغ دل لاله ها ، دلم تنگ است

سری بزن به دلم ، در غروب دلتنگی
سری بزن به دلم ، آشنا، دلم تنگ است

چگونه با تو بگویم ، زعمق اندوهم ؟
چگونه با تو بگویم ، چرا دلم تنگ است؟

صدای روشن بال فرشته می آید
برای حال خوش " ربنا " دلم تنگ است

فرشته ها به دلم داغ عشق بگذارید
برای گفتن " قالوا بلی " دلم تنگ است

دلم برای پریدن بهانه می گیرد
برای لاله شدن ،ای خدا، دلم تنگ است



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/36684437826054678109.gif

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
23-02-2014, 12:10
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87888745332589722155.gif


بغضی روی صندلی چرخدار

خیس از مرور خاطره های بهار بود
ابری كه روی صندلی چرخدار بود

ابری كه این پیاده رو او را مچاله كرد
روزی پناه خستگی این دیار بود

آن روز ها كه پای به هر قله می گذاشت ،
آن روز ها به گرده طوفان سوار بود

حالا به چشم رهگذران یك غریبه است
حالا چنان كتیبه زیر غبار بود

بین شلوغی جلوی دكه مكث كرد
دعوا سر محاكمه شهردار بود

آن سوی ، پشت گاری خود ژست می گرفت
(مرد لبو فروش ، سیاستمدار بود)

از«جنگ و صلح» نسخه كه پیچید ادامه داد:
«اصرار بر ادامه جنگ انتحار بود»

این سو یكی كه جزوه كنكور می خرید،
در چشمهاش نفرت از او آشكار بود

می خواست كه فرار كند از پیاده رو
می خواست و به صندلی خود دچار بود

دستی به چرخ ها زد و سمت غروب رفت
ابری فشرده در صدد انفجار بود

خاموش كرد صاعقه های گلوش را
بغضی كه روی صندلی چرخدار بود



سروده «حسن صادقی پناه»

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/36684437826054678109.gif