PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خوى و منش امام حسن علیه السلام



خادمه زینب کبری(س)
11-07-2010, 23:53
http://upload.tazkereh.ir/images/06862776930377284823.gifhttp://upload.tazkereh.ir/images/65403966600356452593.gifhttp://upload.tazkereh.ir/images/28080497553921733386.gif

http://www.tazkereh.ir/upload/images/85660842695641133759.gifخوى و منش امام حسن علیه السلام

امام حسن علیه السلامامامان علیهم السلام همیشه در اخلاق و رفتار در بین مردم بهترین بودند ایشان در همه موارد نمونه و الگو بودند و در بسیاری از موارد با اخلاق و رفتار خوبشان باعث هدایت مردم می‌شدند. امام حسن علیه السلام نیز از این موضوع مستثنی نبودند در این مقاله به ذکر برخی از رفتارهای ایشان می‌پردازیم تا برایمان چراغی در راه سرشار از سنگلاخ باشد .
http://www.tazkereh.ir/upload/images/85660842695641133759.gifپرهیزگارى

امام حسن علیه السلام توجهى ویژه به خداوند داشت، آثار این توجه را گاه از چهره ایشان به هنگام وضو در مى‌یافتند: چون وضو مى‌گرفت، رنگ رُخ مى‌باخت و به لرزه مى‌افتاد. مى‌پرسیدند که چرا چنین مى‌شوى؟
مى‌فرمود: آن را که در پیشگاه خدا مى‌ایستد، جز این سزاوار نیست.
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که امام حسن علیه السلام عابدترین و با فضیلت‌ترین مردمان زمان خویش بود و چون به یاد مرگ و روز رستاخیز مى‌افتاد، مى‌گریست. و بى حال مى‌شد. (۱)

پیاده و گاه برهنه پا، ۲۵ بار به زیارت خانه خدا رفت … (۲)
http://www.tazkereh.ir/upload/images/85660842695641133759.gifبخشندگى

امام آن روز به خانه خدا رفته بود … همان هنگام مى‌شنید که مردى با خدا به گفتگو نشسته است که: خداوندا، ده هزار درهم نصیبم کن … . امام هماندم به خانه بازگشت و آن پول را براى او فرستاد.
یکروز، کنیزى از کنیزان او، دسته گلى خوشبوى به تحفه، پیشکش امام حسن علیه السلام کرد، امام در مقابل، او را آزاد فرمود و چون پرسیدند چرا چنین کردى؟ فرمود:
خدا ما را چنین تربیت کرده است و این آیه را باز خواندند:
«و اذا حییتم بتحیة فحیوا باحسن منها؛ چون به شما هدیه‌اى دادند، نیکوتر، پاسخ گویید. (۳)
سه بار در زندگى، هر چه داشت، حتى کفش را به دو نیم تقسیم کرد و در راه خدا انفاق کرد. (۴)
http://www.tazkereh.ir/upload/images/85660842695641133759.gifبردبارى

مردى از شام، به تحریک معاویه، روزى امام را به دشنام گرفت. امام حسن علیه السلام چیزى نفرمود تا ساکت شد، آنگاه با لبخندى شیرین او را سلام گفت و فرمود: پیر مرد! فکر مى‌کنم غریب هستى، و گمان مى‌برم در اشتباه افتاده‌اى، اگر از ما رضایت بخواهى، خواهیم داد و نیز اگر چیزى بطلبى، و اگر راهنمایى مى‌جویى، راهنماییت خواهیم کرد، و اگر بارى بر دوش دارى، برمى‌‌داریم و یا اگر گرسنه‌اى سیرت مى‌سازیم و اگر نیازمندى، نیازت برمى‌آوریم و بارى، هر کارى دارى، در انجام آن حاضریم. و هم اگر بر ما وارد شوى، راحت‌تر خواهى بود که وسایل پذیرایى از هر گونه، فراهم است. مرد، شرمسار شد و گریست و گفت: گواهى مى‌دهم که تو جانشین خداوند بر زمینى، خدا بهتر مى‌داند که رسالت خویش، کجا قرار دهد. (۵)
تو و پدرت، نزد من، مبغوض‌ترین بودید و اما اکنون محبوب‌ترین هستید.
پیرمرد آن روز مهمان امام شد و چون از آنجا رفت به دوستى آن گرامى، گرویده بود. (۶)
مروان حکم – که هیچگاه از آزار امام چیزی فرو گذار نمى‌کرد – به هنگام رحلت آن امام، در تشییع شرکت کرد.
امام حسین علیه السلام فرمود: تو به هنگام حیات برادرم، هر چه از دستت بر آمد، کردى، و اما اینک در تشییع او، حاضر آمده‌اى و مى‌گریى؟!
پاسخ داد: هر چه کردم، با کسى کردم که بردباریش از این کوه – اشاره به کوهى در مدینه – بیشتر بود. (۷)

پی‌نوشت‌ها:۱- بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۳۱ .
۲- بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۳۲-۳۳۱/ تاریخ الخلفاء، ص ۱۹۰ .
۳- بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۴۳- ۳۴۲ .
۴- بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۳۲/ تاریخ الخلفاء، ص ۱۹۰٫
۵- الله اعلم، حیث یجعل رسالته .
۶- بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۴۴ .
۷- تاریخ الخلفاء، ص ۱۹۱٫

منبع:
کتاب پیشوای دوم، هیئت تحریریه موسسه اصول دین قم



http://www.tazkereh.ir/upload/images/44673424510662228506.gif