توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اوقات فراغت
جوان و اوقات فراغت
فراغت در دعای امام سجاد(علیه السّلام)
در فرهنگ و انديشه اسلامى، اوقات فراغت با بیهودگی و معطّلی یا آلودگی و روزمرگی همسو نیست، بلكه فراغت، فرصت دوبارهای برای تلاش و فعالیتهای فكری و جوشش شناخت و بینش است كه در آن گرچه فعالیتهای ظاهری فیزیكی تعطیل میشود، كوششي دروني و سفر به ديار قرب و قرار الهى، با پاكینیّت و تابناكی اندیشه آغاز میگردد. سوغات این سفر نیز تا هفتهها و ماهها و گاه سالهای بسیار، روشنیبخش شبها و روزهای زندگی خواهد بود. ازاینرو، امام سجاد(ع) از پیشگاه پروردگار پر مهر چنین درخواست میكند:
خدایا! اگر براي ما فراغتي از كارها مقدّر فرمودهاى، آن را سالم قرار ده كه در آن، گناهی ما را در نیابد و خستگی به ما روی نیاورد، تا فرشتگان و نویسندگان بدیها، با پروندههایی خالی از بیان گناهانمان، از سوی ما بازگردند و نویسندگانِ نیكیها، به خاطر نیكیهایی كه از ما نوشتهاند، شادمان شوند.[1]
اوقات فراغت و كاركردهای آن
اوقات فراغت، میتواند لحظات زیبا و زرّین زندگی هر جوان باشد كه متفاوت از دیگر اوقات، سبب رضایتِ درونی و افزایش شادكامی او شود. فراغت، جوان را از تكرار و يكنواختي نجات ميدهد و با جدا شدن از روزمرگى، زمینهساز سلامت او شده، خستگيهاي روحى، آسيبهاي روانى، افسردگیها، غمها، تلاطمها و درگیریهای متعدد و متفاوت جسم و جانش را برای دقایقی از او دور میكند.
در فرهنگ عمید درباره تعریف اوقات فراغت اینطور آمده است: فراغت در فارسی به معنای آسودگی و آسایش از كار و شغل است. فرد در این اوقات میخواهد به اشتغالی بپردازد كه با كمال میل به آنها علاقهنشان میدهد؛ خواه به منظور استراحت و خواه برای ایجاد تنوّع.
اوقات فراغت، كاركردهایی دارد كه بعضی از آنها عبارتند از:
1. رفع خستگى: یكی از كاركردهای اساسی اوقات فراغت، رفع خستگى و تأمين استراحت جوان است. كار مداوم، بدون زماني براي رفع خستگى، موجب پایین آمدن بازده كار و صدمه دیدن سلامت روانی میشود. البته باید توجه داشت كه هدف از این اوقات، بطالت نیست، بلكه زمانی است كه فرد به تمددّ اعصاب میپردازد و نتیجه آن، افزایش بازده اوست.
پس از انجام كار در طول مدتی مشخص، جوان نیاز دارد اوقاتی را صرف تفریح سالم كند. بيترديد تفريحهاي سالمي چون كوهنوردى، شنا، اسبسواری و مانند آن كه از سوی اسلام نیز تأیید شده است، در برطرف شدن خستگی جوان مؤثر است و به بازده كار او كمك میكند.
2. شكوفایی استعدادها: استعدادهای انسان اگر در زمینه و شرایط مساعدی قرار گیرد، به فعل تبدیل میشود. ازاینرو، شناسایی این زمینهها در زندگی جوان بسیار حیاتی است. اوقات فراغت، یكی از این موقعیتهای بسیار مناسب است كه جوان میتواند با بهرهگیری از آن، به شناسایی و تقویت استعدادهای خود بپردازد.
3. رشد اجتماعى: اوقات فراغت جوان افزون بر تأثیراتی كه بر شخصیت او دارد، به رشد اجتماعى وي نيز كمك ميكند. شركت جوان در فعاليتهاي اجتماعى، سبب بهبود روابط او با دیگران میشود و به پیشرفت او از نظر اجتماعی یاری میرساند. بسیاری از پیشرفتهای جوان با پیشرفت اجتماعی او پیوند تنگاتنگ دارد؛ زیرا اگر جوان بهترین و ارزندهترین استعدادها را نیز داشته باشد، تا زمانیكه توانایی ارائه آنها را در سطح اجتماع نداشته باشد، چندان موفق نخواهد بود.
جوانی و فراغت
تا چشم برهم بزنى، او رفته است؛ درست مثل یك ثانیه. شاید هم از ثانیه سریعتر میرود. به هر حال گذشتنش را احساس نميكنى. انگار نمیرود، بلكه میدَوَد. همه به دنبالش هستند. سعی میكنند او را بگیرند. آرزو دارند او را زندانی كنند، ولی یك روز كه جلوی آینه میایستند، ميبينند اي واى، او رفته است. او همینطور است. گفتم كه، از دست همه فرار میكند. حالا دیگر حتماً میدانی درباره چه كسی حرف میزنم. بله، جوانی را میگویم.
این جوانی شیطان و بازیگوش كه از دست همه میگریزد. گاهی فكر میكنم جوانیِ هركس، یك دونده است؛ دوندهای كه فقط در مسابقات دو سرعت شركت میكند و همیشه هم پیروز است. جوانی هركس، در انتهای مسیر میایستد و به صاحبش میخندد. انگار به او میگوید: «ديدي هر چقدر دنبالم دويدي مرا نگرفتى!»
و آن وقت تو ديگر حوصله بحث با او را ندارى؛ آهي ميكشى، عصايت را بلند ميكني و ميگويى: «جوانی كجایی كه یادت به خیر...!» شاید هم از پشت عینك به خیابان نگاه كنی و با حسرت به بچههای كوچك چشم بدوزی كه شاد و پر نشاط به هر سو میدوند... .
ولی نباید بگذاریم جوانی این كارها را بكند؛ چون همه چیز میتواند تغییر نماید. مگر تو كه نوجوان هستى، چند روز پيش كودك نبودى؟ پس چرا كودكیات به تو نمیخندد؟! كودكی معمولاً با خاطرات رنگارنگ به در خانهات میآید و تو را شاد میكند، ولي اين جوانى، بس كه مغرور است، دلش میخواهد همه به او افتخار كنند، برایش كف بزنند و... .
خیلی دلم میخواهد این جوانی سر به هوا و بازیگوش را تنبیه كنم. فكر میكنی چه تنبیهی برای او مناسب است؟ صدایت را نمیشنوم؛ كمی بلندتر بگو!
آها... حالا شنیدم. باشد... پس اگر تو هم موافق هستى، بیا همینجا، همین الان، برای این جوانی شیطان و بازیگوش یك لایحه بیبرو و برگرد تصویب كنیم تا دیگر نتواند از زیرش در برود و قالمان بگذارد:
1. هر چیزی و هر كاری سرجای خودش و به وقت خودش. درس جای خود، گردش و تفریح جای خود، مطالعه آزاد و اينترنت و سفر و موبايل بازى... هم سر جای خودش.
2. وقت تلف كردن ممنوع! به هر شكل و از هر راه و به هر عنوانى.
3. درس خواندن لازم است، ولی كافی نیست. پس مطالعه آزاد، آزاد و ضروری است.
4. همه زندگی كه درس خواندن و كلاس رفتن و كار نیست. پس تكلیف استراحت و اوقات فراغت چه میشود؟ پس یك برنامهریزی اساسی برای اوقات استراحت و فراغت الزامی است.
البته به تشخیص خودش و انتخاب خودش (جوانی را میگویم). اجازه تغییر و جابهجایی در برنامهها را دارد، اما اجازه حذف برنامهها را ابداً! این را هم بگویم: آى! جوانى! با توأم. اوقات فراغت را دستكم نگیر. ميتواني خيلي كارهاي بزرگ و مهم و اساسي را در اين اوقات انجام دهي كه شايد مواقع ديگر نتوانى.
خوب... حالا دیگر میشود نگران نبود. یا بهتر بگویم، كمتر نگران جوانى بود. بله. جوانى... همانی كه یك روز، همه ما، بدون استثناء آرزوی بازگشتنش را آه خواهیم كشید... .
فراغت در سنگر
نمیدانم شما چقدر با فرهنگ جبهه و روحیات و فعالیتهای بچههای جبهه و دفاع مقدس آشنا هستید. اما میدانم هستند كسانیكه شاید حتی به ذهنشان هم خطور نمیكند كه این بروبچهها هم، برای خودشان اوقات فراغتی داشتهاند و توی این اوقات فراغت هم، حالی و عالمی خوش.
شاید برایتان جالب باشد كه بدانید جوانان و در كل بچههای دوران دفاع مقدس، با آن همه تك و پاتك و حمله و دفاع و آموزش و عملیات و ...، چطور اوقات فراغتی هم داشتند؟ و اصلاً توی این فراغتها چطور فعالیت میكردند؟ آن هم با آن امكانات محدود و ساده و... . پس اگر تمایل دارید، نیمنگاهی به این گزارشها بیندازید تا گل از گلتان بشكفد و به بچههای جبهه برای فراغتشان هم آفرین بگویید.
یكی از رزمندهها میگوید:[2] تا جایی كه من یادم میآید و در جبهه شاهد بودم، بچهها اوقات فراغت خودشان را به این نحو میگذراندند:
1. گفتوگوهای دستهجمعی بعد از صرف نهار یا شام كه بیشتر حول خاطرات دور میزد.
2. انتقال تجربيات خود به دوستان و برادران همرزم از راه گفتوگو و آموزشهاي غيررسمى. مثلاً اگر كسی نقشهخوانی خوب میدانست یا كسی ردیابی ستارگان را بلد بود یا با قطبنما حسابی كار كرده بود، بیدریغ این دانش خود را در اختیار همه میگذاشت.
3. بحث در زمينههاي عقيدتى، اخلاقي و سياسى، مثل ابراز نگرانی بچهها از وضع بدحجابی و... .
4. مشاعره بین بچههای علاقهمند كه بیشتر اشعار عرفانی در سطح فهم خود را بیان میكردند.
5. توسل به پیشوایان معصوم(ع)، از راه مداحی و خواندن ادعیه مثل دعاهای كمیل، سمات، ندبه و... .
6. كُشتی گرفتن بچههایی كه با هم ندارتر بودند به اصطلاح؛ و تماشای دیگران.
7. شستن ظروف و واكس زدن پوتین بچهها بدون اینكه كسی آگاه شود.
8. فوتبال و والیبال و دیگر ورزشهای نشاطآور با توجه به موقعیتهای خاص استراتژیك منطقه.
9. مطالعه كه در صدر اوقات فراغت بچهها قرار داشت. از خواندن قرآن گرفته تا كتابهاي مختلف عقيدتى، عرفانى، سیاسی و نشریات و روزنامههای در دسترس.
10. بازدید از ویرانههای ناشی از جنگ و گشت در منطقه.
11. نامه، وصیتنامه، خاطره، گزارش و... نويسى.
12. نظافت، اعم از نظافت اسلحه یا شستوشوی لباس پس از استحمام و نظافت كلی و هفتگی سنگر.
13. شركت در كلاسهایی كه از طرف گردان و گاه لشكر دایر میشد.
14. خلوت و تنهايى؛ قدم زدن و تفكر. بهویژه در زمانهای خاص، مثل قبل و بعد از عملیات، موقع غروب آفتاب و صبح.
15. مصاحبت با پیرمردان سنگر و استفاده از تجارب و خاطرات آنها.
16. اختصاص هر وقت و هر لحظه برای شنیدن سجایای اخلاقی امام از راه نوار كاست یا ویدئو و یا بهوسیله برادران روحانی گردان كه از اساتید خود بعضاً شنیده بودند و... .
رزمنده دیگری چنین ادامه میدهد:
حدود چهار سالی كه در جبهه بودم، اوقات فراغت من و دوستان به این نحو میگذشت كه عرض میكنم:
1. رفتن به كوه و دشت اطراف مقرّ؛
2. گرفتن جانوران و آوردن آنها به اردوگاه برای نمایش؛
3. خلوت كردن با خود و خدا و یادآوری و محاسبه؛
4. شنا و آبتنی در رودخانه؛
5. عكس یادگاری گرفتن؛
6. سربه سر هم گذاشتن به بهانه اینكه كی از چی بدش میآید؛
7. گذاشتن مراسم ترحیم ساختگی كه در آن، هر یك از بچهها نقش اقوام و خانواده را بازی میكردند برای به اصطلاح ادخال سرور؛
8. برقراری مسابقات بین بچهها، نظير مسابقات تيراندازى، دو، كارداندازي به دشمن فرضى، پرتاب وسيلهاي بهعنوان نارنجك براي خوب شدن نشانهگيرى، بازوبسته كردن سلاح برای كسب سرعت عمل و امثال آنها؛
9. دعوت از بچهها به چادر یا سنگری كه در همسایگی هم بودند. عیادت دوستان و آشنایانی كه در همان منطقه یا اردوگاه بودند. دعوت امام جماعت به سنگر یا چادر؛
10. مصاحبت با افراد باتجربه، صحبت با بزرگترها در مورد عملیاتهای گذشته و اوضاع آن زمانها؛
11. نوشتن خاطرات و كشیدن نقاشی در مورد جنگ و شهید؛
12. راهانداختن تئاتر و نمایش و دیدن فیلمهای تهیه شده؛
13. شركت در مراسم دینی و انجام فرایض و مستحبّات، خواندن نماز قضا، دعا، ذكر و مصيبت و سينهزنى؛
14. خواندن كتب مختلف، بهویژه استفتائات امامخمینی(ره)؛
15. شركت در كارهاي اجتماعي نظير شستن ظروف غذاي دستهجمعى، شركت در نظافت و احداث توالتهای صحرایی و...؛
16. گشتوگذار در شهرهای جنگزده مجاور و... .
و كلی برنامههای دیگر كه بچههای آن روزگار برای پركردن اوقات فراغتشان انجام میدادند، مثل شكار كبك، خوردن فالوده و نوشابههاي صلواتى، دیدار مجروحان، آموزش كمكهای اولیه، تكواندو، تنیس، خطاطى، آموزش زبانهاي عربى، انگلیسی و... آنهم چطور و با كدام امكانات؟ فكر كنید... امكاناتی مثل برگ نخل، هسته خرما، میوه كاج، سنگ، پوكههای توپ و فشنگ، سیم، یونولیت، كتاب، كاست، روزنامه، كاغذ و قلم ساده، كارتن خالى، چفیه و كمربند، قوطی كمپوت، لباسهای پاره، طناب، نایلون، قابلمه، نی و فلوت، توپ پلاستيكى، گردو، كوبلن، و... .
و حالا فكر كنید من و شما، بله، من و شما، امروز چقدر امكانات و البته امنیت و زمان داریم و چه كارهایی كه میتوانیم در اوقات فراغتمان بكنیم و خودمان خبر نداریم!
تابستان
دارد میآید... دارد شروع میشود... چیزی نمانده كه از راه برسد... گوشهايت را كه كمي تيز كنى، صداي پايش را ميشنوى. میدانی از چه حرف میزنم؟ میدانی میخواهم چه بگویم؟ ميدانم كه تو هم منتظرش هستى. ميدانم كه هزار و يك برنامه برايش رديف كردهاى؟ از روزی كه میآید، بیوقفه؛ تا روزی كه میرود...
بله؛ از فصل خوابهای طولانی صبح تا لنگه ظهر برای بعضیها، خمیازههای كشدار بعدازظهرها برای بعضیها، و برعكس، فعاليتهاي بیوقفه بيحساب و كتاب و بياستراحت و جوان از پا درآر، برای بعضیها؛ و شاید از فصل برنامهریزیهای ناب و سودمند و هدفمند و اصولی برای عدهای دیگر.
من كه از اول گفتم ميدانى. تابستان را میگویم، با تمام ثانیهبه ثانیه و دقیقه به دقیقه و ساعت به ساعت و روز به روز و هفته به هفته و ماه به ماهش... سه ماه تمام... شوخی نیست. سه ماه تمام كه به حساب عمرمان اضافه خواهد شد: «آی جوون! بپا سه ماه عاطل و باطل و هدر رفته و مایه شرمندگی رودست عمر و جوونیت نمونه كه بعداً پشیمون میشیها... از ما گفتن...».
پنجرهای رو به تابستان
یكی رو وا میكنم، سرده؛ پس زمستونه. شاید اون یكی باشه. نه، باد مییاد؛ پاییزه... از وقتی یادم میاد، دنبال پنجرهای بودم رو به تابستونی با نشاط. پنجرهای كه تابستونش زود نگذره. پنجرهای كه تابستونش اینقدر پُر از كلاس و سردرگمی نباشه. پنجرهای كه وجود تابستونش رو حس كنم. پنجرهاي كه وقتي بازش كنى، ببيني هوا خوبه و بپري با دوستات هوا خورى... اما بین اینهمه پنجره، چه زود پنجره تابستون رو گم كردم!
اوقات فراغت؛ دیروز و امروز
صدای جیرجیر سوسكها فضا را پر كرده است. پدر و مادرها به زور هم شده سعی میكنند بچههایشان را بخوابانند. فقط كافی است چند لحظه صبر كنید تا صدای خروپفشان بلند شود. ... آرامآرام دستی كه به زور سرتان را به بالش چسبانده بود، شُل خواهد شد. پاورچینپاورچین از خانه خارج و وارد كوچه میشوید.میبینید در بقیه خانهها هم قصه همین بوده... زحمت نكشید. هر چقدر هم تلاش كنید چند نفری پیش از شما زیر درخت توت پیر كوچه نشستهاند. در همان زمان كه صحبتش را میكنیم، پديدهاي بود به نام لولههاي آب ِشهردارى. چیزی كه در این لولهها جریان داشت، در واقع آب تصفیه نشدهای بود كه برای آبیاری گل و گیاه و پركردن حوض و... استفاده میشد.
این لولهها همهجا بودند. سر جویهای بزرگ، كنار درختها، و حوضها... كنار جویها...
باز هم خودتان انصاف بدهید؛ هوا گرم بود؛ جوی هم كه بزرگ، آب هم كه بود. فقط چیزی لازم بود تا جلوی آب را میگرفت و استخری مجّانی و... .
اما حكایت الان فرق میكند. حالا دیگر بالای شهر و پایین شهری وجود ندارد. هر بچهای كه دست توی جیبش میكند، چند اسكناس سبز كف دستش به شما چشمك میزند. وقتی كه آلاسكا به بستنی عروسكی تبدیل میشود، چندان عجیب نیست كه در كوچههای چهار متری بنبست هم كافیشاپ و كافینت و كلاس آموزش رایانه ببینید.
دیگر خیلی از دیوارهایی كه زمانی روی آنها نوشته شده بود: لعنت بر كسیكه اینجا آشغال بریزد، به دیوار یك خانه فرهنگ تبدیل شده است. دیگر زندگی شیرین شده. سرظهر كه میشود، پدر و مادرتان دیگر بهجای به زور خواباندنتان، شما را روانه استخر میكنند. دیگر تابستان میآید و كمبود وقت... كلّی تفریح؛ آن هم از نوع سالم...
شما خیلی مهم شدهاید...
كم كردن تنبلى
خوب، گمانم حالا دیگر هم من و هم شما متوجه شدیم كه اوقات فراغت به معنای «بیكاری» نیست. من و شما در اوقات فراغت ميتوانيم كارهاي متعددي انجام بدهيم كه يك فرق اساسي با بقيه كارهاي ما دارد و آن هم اين است كه هدف اين فعاليتهاي فراغتى، با بقیه كارهای ما متفاوت است. در واقع، هدف از فعالیتهایی كه ما در اوقات فراغتمان انجام میدهیم، كسب آرامش و لذت روانی است. ما كاری را نه از روی اجبار، بلكه با میل و رغبت و نه به خاطر منافع مادی صرف انجام میدهیم. این لحظات به خود اختصاص دارند و مرتبط با اهداف، خواستهها و آرزوها و تمایلات شخصی ما هستند.
خوب جوان! این یعنی چه؟!
يعنى... يعنى... بله... درست حدس زدید؛ يعنى با كمي همت و ذوق و علاقه به خرج دادن، در اوقات فراغت خودت میتوانی كارهایی بكنی و به نتایج بزرگ و ارزشمندی برسی كه شاید خودت هم فكرش را نمیكردی كه یك روز بشود از اوقاتی كه به نظر كوتاه، بیثمر، یا كسالتآور بار میآیند، اینطور به نفع خود، بهرهبرداری كرد. اگر بناست آخر كار، كسی برنده این بازی سرنوشتساز «من و اوقات فراغت» باشد، تنها چاره كار، همین بهرهبرداری از این اوقات است؛ البته به شرط رعایت اعتدال و دوری از افراط و تفریط. با یك برنامهریزی اساسی و به موقع و روكم كن، چطورى؟ موافقى؟
میخواهیم روی بطالت و كسالت و بیحوصلگی را كم كنیم؛ با همین برنامهها... يا على!
پی نوشت ها :
[1]. صحیفه سجادیه، ترجمه: غرویان، ج 1، دعای یازدهم، ص 63.
[2]. نك:سيدمهدي فهيمى، فرهنگ جبهه (اوقات فراغت)، ج 1، 1384.
برگرفته از : ماهنامه گلبرگ - شماره 111
منبع : http://www.hawzah.net
12 پيشنهاد براي اوقات فراغت
نويسنده:فرزانه فولادبند
تعطيلات تابستان براي دانش آموزان فرصت مغتنمي است
تعطيلات تابستاني براي بچه ها خوب و دوست داشتني است اما براي پدر و مادرها نگراني هايي به همراه دارد: اينکه چه طور به بچه ها کمک کنيم تا تابستان خوبي را پشت سر بگذارند و ضمن استراحت ورفع خستگي 9ماه تحصيل تجربه هايي هم بياموزند و براي سال تحصيلي جديد آماده شوند و يا اينکه چه طور مي توان از اين تعطيلات به بهترين شکل استفاده کرد؟ به هر حال تعطيلات سه ماهه تابستاني آن قدرها هم کم نيست که بتوان آن را بدون برنامه ريزي گذراند و در عين حال بچه ها هم خيلي تمايل دارند در اوقات فراغت شان فعاليت هاي جدي انجام دهند. توصيه هايي را درباره فعاليت هاي مناسب براي تعطيلات تابستاني بخوانيد.
1-نوشتن خاطرات تابستاني
بهتر است با شروع تعطيلات يک دفتر 100 يا 200 برگ براي فرزندتان تهيه کنيد و از او بخواهيد کارهايي که هر روز انجام مي دهد را در آن بنويسيد. به او جايزه مي دهيد. او کم کم به اين فکر مي افتد که کارهاي مثبتي انجام دهد تا چيزي براي نوشتن دردفتر و دريافت جايزه داشته باشد. شما با يک تير دو هدف زده ايد، اول اينکه او اوقاتي را صرف نوشتن خواهد کرد که اين کار مهارت نوشتن و دقت و تمرکز او را بالا مي برد و دوم اينکه او براي ساير اوقاتش نقشه هايي خواهد کشيد.
2-عضويت در يک باشگاه ورزشي
در فصل تابستان باشگاه هاي زيادي براي انواع ورزش ها ثبت نام مي کنند. با شناسايي يکي از اين باشگاه هاي معتبر مي توانيد از مزاياي آن براي فرزندتان بهره مند شويد. اين کار موجب بالا بردن سلامت جسمي و رواني، افزايش مهارت هاي اجتماعي مانند مهارت هاي ارتباطي و پرکردن اوقات فراغت مي شود.
3-در صورت امکان يک کار نيمه وقت
هيچ چيز بدتر از بزرگ کردن يک فرزند راحت طلب که همه چيزش را والدينش بايد در اختيارش بگذارند، نيست. کودک بايد ياد بگيرد که براي موفقيت تلاش لازم است و همچنين قدر و ارزش پولي که پدر و مادرش به دست مي آورند را بداند. يک کار نيمه وقت حتي اگر هفته اي يک يا دو روز باشد، براي او در نظر بگيريد. بهتر است بابت اين کار دستمزد هم دريافت کند تا احساس بي حوصلگي و بي انگيزگي به او دست ندهد.
4-هنرعکاسي
عکاسي هنرخوبي است و امروزه در اغلب خانه ها دوربين عکاسي پيدا مي شود. اگر در منزل دوربين عکاسي داريد، به فرزندتان طرز کار با آن را بياموزيد و او را تشويق به عکاسي از سوژه هاي مختلف کنيد. عکاسي کردن مي تواند به افزايش دقت و تمرکز و نيز گسترش دايره تفکر و ديد او نسبت به محيط اطراف کمک زيادي کند و با کودکتان اين کار لحظه هاي شاد و به يادماندني تعطيلات تابستاني را براي هميشه ثبت مي کند.
5-تمرين آشپزي
فرزند شما چه پسر باشد و چه دختر، لازم است آشپزي را ياد بگيرد. پس از او بخواهيد حداقل هفته اي يک بار يک وعده غذايي را تهيه کند. به او آموزش دهيد و يا از او بخواهيد که از کتاب آموزش آشپزي بياموزد. آشپزي سالم را به او بياموزيد و به او ياد بدهيد با سالم ترين روش طبخ و با استفاده از سبزي ها وحبوبات غذاي مقوي و خوش مزه درست کند.
6- کتاب، يار مهربان
براي فرزندتان کتاب هاي مورد علاقه اش را تهيه کنيد و يا او را عضو کتابخانه عمومي محل کنيد. با کتاب خواندن اطلاعات و آگاهي او افزايش خواهد يافت و دامنه لغاتش بيشتر مي شود.
7-ثبت نام در کلاس هاي هنري
اگر فرزندتان علاقه مند به هنر خاصي است و يا استعدادي در زمينه نقاشي، طراحي، خوش نويسي و ديگر هنرها دارد، حتماً او را در اين کلاس ها ثبت نام کنيد. اجازه بدهيد تا در اين تابستان استعدادهاي دروني اش شکوفا شود. او را تشويق به ادامه کار کنيد و البته انتظار نداشته باشيد با ثبت نام در يک کلاس نقاشي مهارت زيادي به دست بياورد. همين اندازه که به اين هنرها علاقه جدي نشان دهد کافي است که به او فرصت هاي بيشتري براي پيشرفت داده شود.
8-يادگيري يک زبان خارجي
يادگيري يک زبان خارجي را براي فرزندتان تبديل به نوعي آموزش اجباري نکنيد بلکه اين کار را يک تفريح برايش بدانيد. کافي است او نسبت به فوايد يادگيري يک زبان خارجي آگاهي پيدا کند. بدون شک علاقه او به مراتب بيشتر خواهد شد. اگر احساس کند اين يادگيري به نوعي تکرار همان درس هاي مدرسه است، ممکن است کمي مقاومت نشان دهد.
9-داستان نويسي
از فرزندتان بخواهيد هفته اي يک داستان کوتاه بنويسد. او را تشويق به انجام اين کار کنيد. مي توانيد به او سوژه بدهيد و بگوييد در مورد اين اتفاق يا درمورد آينده خودت يک داستان بنويس. او را وادار به فکر کردن کنيد. او را از نظر ذهني درگير در کنار هم قراردادن وقايع و اتفاقاتي کنيد که بايد با مهارت در کنار هم قرار گيرند تا داستاني را به وجود بياورند.
10-بازديد از موزه
يک تفريح يک روزه و بازديد از يک موزه مي تواند تجربه اي جالب و مفيد و آموزنده باشد. موزه جايي براي آشنايي با فرهنگ ها و تاريخ گذشتگان و معاصران است. سعي کنيد در تابستان شرايطي را فراهم آوريد تا تمام موزه هاي شهر را ببيند.
11-سينما و تماشاي فيلم
يکي ديگر از برنامه هايي که مي توان براي پر کردن يک روز تابستان تدارک ديد، تماشاي فيلم در سينما است. بچه ها سينما را دوست دارند، به ويژه اگرفيلم مربوط به گروه سني خودشان و شاد و پرهيجان باشد. تماشاي چنين فيلمي آنها را براي مدتي راضي خواهد نمود.
12-بادبادک بازي
بادبادک بازي يکي از شيرين ترين و دوست داشتني ترين تفريحات بازي مورد علاقه بچه هاست. به فرزندتان ياد بدهيد که با استفاده از چوب، حصير،کاغذ شابلن خياطي، چسب و چند متر نخ يک بادبادک زيبا بسازد. در اولين گردش بيرون از خانه در مکان هاي مناسب آن را به آسمان بفرستيد و از داشتن روزي خاطره انگيز و پر هيجان لذت ببريد. به جز ساخت يک بادبادک، ساخت کاردستي هاي ديگر هم مي تواند ضمن تقويت خلاقيت و افزايش اعتماد به نفس بچه ها، مهارت هاي ديگرشان را نيز بيشتر کند. از فرزندتان بخواهيد با مقواها، کاغذها، جعبه ها و ساير لوازم و وسايلي که لازم نداريد و به کار نمي آيد، کاردستي تهيه کند و وسايلي که مي سازد را دراتاق خودش استفاده کند و يا به دوستانش هديه بدهد.
منبع:روزنامه سلامت شماره 228 /س
آيا به اوقات فراغت کودکان و نوجوانان انديشيده ايد؟
نويسنده: صابر محمدي*
مقدمه : با فرا رسيدن تابستان، فرزندان ما پس ازپشت سرگذاشتن يک سال تحصيلي توام با تلاش، درپي آنند که اززمان فراغت تابستاني خود بيش ترين بهره را ببرند. پدران ،مادران ومسئولان تعليم وتربيت نيزبا دغد غه چگونگي گذراندن اوقات فراغت کودکان ونوجوانان بدنبال برنامه ريزي صحيح دراين زمينه هستند.اوقات فراغت پديده اي است که ازيک سومناسب ترين بستربراي رشد وشکوفايي استعدادهاي گوناگون وابعاد مختلف وجود نوجوانان و جوانان به شمارمي آيد وازسويي ديگرمي تواند زمينه سازبسياري ازمشکلات اجتماعي وبزه کاريهاي فردي واجتما عي باشد. بنابراين اگربا آگاهي ودانش با آن روبه رونشويم وبرنامه اي سنجيده ومنظم براي رويارويي با آن نداشته باشيم ،دچارصدمات وضررهاي جبران ناپذيري خواهيم شد.امروزه بيشتروقت جوانان ،به ويژه درفصل تابستان به اوقات فراغت اختصاص مي يابد.طبق استانداردهاي بين المللي ،تعداد روزهاي فراغت کشورهاي ديگردرسال، 80 روزواين رقم در کشور ما 10روز بيشتر،90روزاست.اما بررسيهاي انجام گرفته نشان مي دهد که تنها 61 درصد جوانان ايراني اوقات فراغت خود را کافي مي دانند. با گسترش دامنه اوقات فراغت بايد دستگاهها ونهادهاي متولي براي گذران مناسب اين ايام به فکر برنامه ريزي مناسب براي کودکان وجوانان ونوجوانان باشند.با توجه به اهميت اوقات فراغت درزندگي فرزندانمان وضرورت برنامه ريزي دراين زمينه بسيارحائزاهميت مي باشد.
مفهوم اوقات فراغت
آلن بيرودربحث ازاوقات فراغت ومعناي آن مي نويسيد:فراغت از leislrمصدرقديمي مبدل شده به اسم مصدرواز ريشه لاتيني licerبه معناي مجازي شدن گرفته شده است. اوقات فراغت فقط زمان آزاد شده ازبارکارنيست،بلکه فعاليتي غيراجباري است.درفرهنگ عميد نيزدرباره تعريف ومعناي اوقات فراغت چنين آمده است: فراغت در فارسي به معني آسودگي وآسايش وآسودگي ازکاروشغل است.درهمه تعاريف برعنصرآزادي واختيارفرد درانتخاب نوع فعاليت درزمان فراغت ونيزلذت بخش وارضا کننده بودن فعاليت تاکيد شده است.دريک جمع بندي کلي از مباحث فوق مي توانيم اوقات فراعت را زماني بدانيم که شخص دراختيارخودش است ومي تواند به کاردلخواه خود بپردازد.
اوقات فراغت وتامين نيازها
گذران اوقات فراغت نيازهايي را درپي دارد که به اختصاربدان اشاره مي شود
1- نيا ز به استراحت ورفع خستگي:انسان ها همه نيازبه استراحت ورفع خستگي دارند.پيوستگي درانجام کارها و نبود زمان کافي براي استراحت وفراغت موجب نزول کيفيت کارونيزپرخاشگري فرد فعال مي گردد.ولي بايد به کودکان ونوجوانان آموخت که زمان استراحت زمان بطالت نيست.بلکه زماني است که فرد به تمرکزاعصاب مي پردازدوحاصل آن افزايش بازده است.بدن وذهن آدمي پس ازمدتي کار ،خود به خود نيازمند استراحت است وبطور طبيعي بدان مي پردازد.پس اوقات فراغت مي تواند چنين نيازي را رفع کند.
2- نيا ز به تفريح: پس ازانجام کاردرطي ايامي خاص ،آدمي نياز داردتا اوقاتي را صرف تفريح کند.نقل مي کنند که حضرت علي (علیه السلام) درروزهاي جمعه به بيرون ازشهرمدينه وبه قصد تفريح مي رفتند.پس الگوهاي ديني جايگاهي براي تفريحات درزندگاني پربارخود درنظرگرفته بودند.گاه درايام فراغت به سفرنيزمي توان رفت وپيامبر(صلی الله علیه و آۀه و سلم) فرموده اند: سافروا تصحوا. مسافرت کنيد تا سلامت بمانيد.حتي سفرهاي کوتاه به بيرون شهردرروزهاي جمعه وخوردن ناهاردرکناررودخانه وسبزه زارمي تواند تفريحي دل انگيزمحسوب شود.به هرحال بايد ترتيبي اتخاذ نمود که درايام سال کودکان ونوجوانان ازتفريحات سالم برخورداربشوند.درمراکزمشاو ه يکي ازمشکلاتي که خانم ها وکودکان و نوجوانان مطرح مي کنند اين است که پدربا داشتن امکانات مالي ازبردن آنها به سفروتفريح امتناع مي کند.بايد دانست که تفريحات موجب انبساط خاطروسلامت رواني مي گردد.
3- سرگرمي و ايجاد تنوع: نيازديگري که دراوقات فراغت رفع مي شود ،نيازکودکان ونوجوانان به سرگرمي وتنوع داشتن است.بخشي ازدرگيريهاي درون منزل که ميان کودکان رخ مي دهد به اين دليل است که آنها بيکارند و وسيله اي براي سرگرمي ندارند.لذا يکي براي ديگري ادا درمي آورد واونيزدرعوض وي را مي زند.اما وقتي هردو داراي سرگرمي خاص باشند ،فرصت کمتري براي ايجاد مزاحمت ودرگيري با يکديگردارند.مسئله تنوع نيزامري مهم است وزندگي بدون تنوع خسته کننده مي باشد .پس تنوع درگذراندن اوقات فراغت باعث ايجاد تنوع درزندگي مي گردد وتنوع مانع پديد آيي افسردگي است.آنچه افسرده ها ازآن گله مند هستند ،نداشتن تنوع درزندگي ويکنواخت شدن آن است .پس با راهنمايي فرزندان به انجام فعاليتهاي متنوع ، زمينه علافه مندي آنان به زندگاني را فراهم آوريم.
4- شکوفايي استعدادهاي شخصي: هريک ازفرزندان ما داراي استعداهايي است .درتعريف استعداد گفته اند که آن توانايي بالقوه اي است که اگردرمحيط مساعدتري قراربگيرد، به شکوفايي مي انجامد.فردي که استعدادهايش به نحو مطلوبي به شکوفايي رسيده باشد به تعبيرمازلو)maslow( به خود شکوفايي دست يافته است.يکي اززمينه هايي که موجب رشد استعدادها را فراهم مي آورد پرداختن به فعاليتهايي است که فرزند دراوقات فراغت انجام مي دهد. از جمله راههايي که مي توان ازطريق آنها مبادرت به شناخت استعدادهاي کودکان ونوجوانان نمود ملاحظه کردن کارهايي است که آنان، با علاقه انجام مي دهند ونيزبه تکرارآن مي پردازند.پس درلحظه هايي که کودکان ونوجوانان خود مايلند به فعاليتي روي آورند ،بهترمي توان به شناخت استعدادها وعلايق آنان پي بردوتمهيدات و امکانات لازم را براي رشد وبالندگي استعدادهايشان فراهم کرد.
5- شکوفايي فردي و اجتماعي: گذران اوقات فراغت بايد به نحوي باشد که زمينه هاي لازم را براي شکوفايي فردي واجتماعي را فراهم آورد.زيرا شکوفا کردن استعداد ها ازاهم وظايف تعليم وتربيت است. وانسان بالنده در تفکرمازلوفردي است که به خود شکوفايي رسيده باشد ويکي ازعواملي که به خود شکوفايي فرد کمک مي کند ،به تعبيرآلن بيرو،گذران اوقات فراغت است.در حين گذران اوقات فراغت که فعاليتي آزاد واختياري است به فرد به دلخواه خود به فعاليتي مي پردازد که استعداد انجام آن را دارد وبه آن فعاليت علاقه مند نيزمي باشد.هرگاه آدمي به فعاليتي بپردازد که هم استعداد آن را دارد وهم بدان علاقه مند است ،قطعا به شکوفايي دربعدفردي مي رسد.
شکوفايي دربعد اجتماعي نيزآن گاه محقق مي گردد که فرد درکنارجمعي به فعاليت مي پردازد وازطريق فراگيري مهارتهاي اجتماعي)social skills(ومهارتهاي زندگي )life skills(به رشد وبالندگي بيشتري دست يابد.
علاوه بر اين با قرارگرفتن درجمع انسانهايي که توان رهبري جمعي را دارند شناخته مي شود وبا به دست گرفتن رهبري جمع ،استعدادهاي رهبري وي به شکوفايي مي رسد وعلاوه برآن استعدادهايي دراورشد مي کند که لازمه آن حضوردراجتماع است ، مانند رشد استعداد کلامي.نتيجه آنکه حاصل گذران اوقات فراغت دست يافتن به شکوفايي فردي وجمعي است.
6- اوقات فراغت و بهداشت رواني: حسن گذران اوقات فراغت تضمين کننده ، سلامت وبهداشت رواني انسان است.اشتغال مستمروبدون وقفه فکري وعملي موجب خستگي جسمي وذهني مي گردد.به گونه اي که فرد به تدريج نشاط وسرزندگي خود را ازد ست مي دهد.درواقع فشارهاي ناشي ازاشتغال ممتد ذهني وجسمي(به خصوص ذهني)نه تنها ممکن است با ازدست رفتن نشاط وتعادل حياتي فرد همراه باشد ،بلکه درمواقعي عا مل مهمي براي بروزبسياري ازاختلالات رواني،همچون نوروزها،افسردگي ها ونارساييهاي جسمي،به ويژه ازنوع بيماريهاي روان تني (سايکوسوماتيک)محسوب مي شود.دراين شرايط برخورداري ازيک برنامه جامع وپيش بيني فرصتي آزاد وفارغ ازکارموظف وبهره بري ازآن ،اولين ومهمترين گام در پيش گيري ازآسيب هاي ذهني وحفظ بهداشت رواني است.
فقدان حداقلي ازاوقات فراغت درزندگي روزمره ،ولوساعتي يا کمترازآن ،باعث افزايش اضطراب يا فشاررواني شده ،زمينه اختلال درقواي حسي وادراکي را فراهم مي آورد وفرد درتفکرمولد وخلاق با مشکل جدي مواجه مي گردد.به طورمسلم،همان طوري که ذکرشد فشارذهني ورواني ناشي ازفعاليتها ومشغله هاي مستمروبي وقفه نه تنها موجب اختلال دربهداشت رواني فرد مي شود بلکه قدرت فراگيري ،ادراک مطالب ونگاه داري ذهني را به حداقل مي رساند. لذا ضروري است که اولياء ومربيان ضمن توجيه کودکان ونوجوانان نسبت به اهميت،ارزش ونقش حياتي اوقات فراغت درچگونگي حسن گذران فرصت هاي آزاد ،آنها را ياري دهند. ازاين رهگذرانتظار مي رود فرصت استفاده مطلوب وبرنامه ريزي شده ازاوقات فراغت به آن دسته ازدانش آموزاني که به عللي دربعضي ازدروس تجديد شده اند نيزداده شود.چه بسا بهره مندي شايسته ازاوقات خوشايند فراغت مانع خستگي ذهني وفشاررواني دا نش آموزان شده ،با فراهم کردن نشاط وسرزندگي که ازشاخصه هاي بهداشت رواني است ، قدرت يادگيري ونگاه داري ذهني در آن ها افزايش مي يابد .بدون شک دربعضي ازموانع علت تجديدي دانش آموزان را بايد دروجود بي نظمي وبي برنامه گي دررفتارتحصيلي آنها جست. به نظرما مسئله فراغت کودکان ،نوجوانان وحتي جوانان ازاهم مسائل قابل بحث درتربيت است.ازيک سو مي تواند عامل رشد وسعادت کودکان به حساب آيد وازسوي ديگرموجب بدبختي فساد وانحطاط آنها، عامل رشد وسعادت است درآن گاه که والدين ومربيان بتوانند به نحوي شايسته درآن برنامه ريزي کنند وازاوقات فراغت اين نسل نيکواستفاده نمايند. طبعا عامل بد بختي وفساد است درآن هنگام که آنان به پناه خود رها شوند ودرخانه ومدرسه عامل سرگرمي واشتغالي برايشان نبا شد. اين مسئله دامن گير همه خانواده ها و همه گروه ها و موسساتي است که به نحوي با کودکان و نوجوانان و جوانان سروکاردارند. به منظورتحقق نيازهاي ايام فراغت ، پيشنهادهاي زيرعرضه مي گردد تا راهنماي عمل برنامه ريزان اجتماعي وخانواده ها واقع شود.
تاسيس فرهنگسرا ها وورزشگاه ها ي متعدد وتشکيل انواع گروه هاي اجتماعي، تفريحي ، ورزشي،هنري وادبي،چنين اقدامي پيامدهايي ازجمله موارد زيررا به دنبال دارد:
1- نظم ومحتوا به اوقات فراغت بخشيده مي شود.
2-ايجاد روابط گروهي وفراهم نمودن محيط تعامل اجتماعي ،وجود هنجارها و دستورالعمل هاي اجتماعي،وعرضه کنترل اجتماعي نظارت شده گروه براعضاء سبب مي شود که اوقات فراغت به وقت اشتغال ، وبي برنامگي به ايفاي نقش درگروه تبديل گردد.
3- ايفاي نقش درگروههاي اجتماعي ، تفريحي وورزشي سبب بروزاستعدادهاي هنري،ادبي،و...مي شود.
ايجاد تنوع درامکانات عرضه شده
افزايش قدرت انتخاب افراد هردوجنس براي نحوه گذراندن اوقات فراغت به گونه اي که هرنوع سليقه وعلاقه اي را تحت پوشش قراردهد ،باعث رشد شخصيت وتکامل فکروانديشه افراد مي شود.
آگاهي دادن به مردم درباره مفهوم وکارکرد اوقات فراغت
تغييرنگرش مردم دراين جهت که اوقات فراغت صرفا استراحت کردن وبدون فعاليت کردن نيست.پيامد چنين نگرشي گاهي به مرزگريزازواقعيات زندگي نيزکشيده مي شود.
حال آنکه اگرتعطيلات را بخشي ازفرآيند تربيت بدانيم ازاين فرصت بايد به صورت برنامه ريزي شده استفاده نمائيم. دراين زمينه کميته هاي فرهنگي ،هنري وهمه مراکزي که به نحوي درپرکردن اوقات فراغت دانش آموزان دست اندرکارند بايد به شناسايي استعدادها وعلائق آنها پرداخته ،براي به حداکثررساندن استفاده ازاين ايام برنامه ريزي کنند. به ويژه که بسياري از اين دانش آموزان همراه با پايان سال تحصيلي با مشکل گذراندن اوقات فراغت مواجه مي شوند ؛زيرا هيچ برنامه خاص ومشخصي براي اين ايام ندارند.
رهنمود هاي عملي براي والدين
برنامه ريزي والدين براي اين ايام بايدبا مشورت ونظرخود فرزندان صورت بگيرد نه فقط با اعمال نظروالدين،زيرا درغيراين صورت مهمترين مشخصه مفهوم اوقات فراغت نبود الزام کمرنگ مي شود ودرنتيجه کارکردهاي مطرح شده جايگاه خود را ازدست مي دهند.آنچه دراين زمينه اهميت دارد ،توجه دادن والدين با اين امر است که آنها بايد همواره نقش راهنما داشته ،فرزندان را با توجه به علائق شان درجهت رشد وپرورش استعدادهايشان ياري کنند. ازآنجا که بسياري ازخانواده ها ،توان استفاده ازامکانات عرضه شده ،همچون کلاسها و اردوهاي مختلف تفريحي وآموزشي را ندارند ،راهکارهاي زيرمي تواند بهره وري فرزندان آنان را ازاين ايام تا حدودي افزايش دهد.
1- امکا ن معاشرت فرزندانتان را با دوستان قابل اعتماد، آنها فراهم سازيد.براي اطمينان بيشترتوصيه مي شود به نحوي با خانواده آنها ارتباطي هرچند اندک برقرارنماييد.
2-کتابهاي متناسب با علائق آنان تهيه کنيد.
3-امکا ن استفاده ازکتابخانه را براي آنان فراهم نماييد.
4- وقت بيشتري را به فرزندانتان اختصاص دهيد تا درنتيجه ارتباط متقابل ،شناخت متقابل شما ازهمديگرتوسعه يابد.
5-بخشي ازکارهاي منزل را بنا به انتخاب فرزندان به آنها واگذار نمايد. شما اي مادرعزيزمي توانيد برنامه هاي مفيد وسازنده براي فرزندانتان تدارک ببينيد .شما مي توانيد درامورخانه از آنها کمک بگيريد،شما مي توانيد آنها را درانجام امورمنزل شرکت دهيد، بچه ها همه به کارکردن علاقه مند هستنداما نمي خواهند کاربراي آنها الزام واجبارداشته باشد،نمي خواهند که کاربراي آنها تکليف باشد.کسي که هرشب نشسته و يک ديکته نوشته که فردا صبح به معلم تحويل دهد ديگرحاضرنيست اکنون که مدرسه تعطيل شده است يک کارموظف انجام دهد.شما کاررا به عنوان پاداش يک کارخوب به آن رجوع کنيد.
6- امکانات تهيه کارهاي دستي ارزان قيمت را درمنزل فراهم کنيد وخود نيزراهنمايي آنان را عهده دارشويد. بطورقطع شما نيز راهکارهاي خلاقانه ديگري را مي توانيد به اين فهرست اضافه نمايد.
*(کارشناس علوم تربيتي)
منبع:روزنامه رسالت
قتل عام ثانيه ها در اوقات فراغت
نويسنده: مرضيه سبزعليان
مؤلف کتاب هاي مديريت آموزشي، انسان شناسي فرهنگي، جامعه شناسي آموزش و پرورش و مباني جامعه شناسي که تعدادي از آن ها گاه تا پنج بار هم تجديد چاپ شده اند، مي گويد: «هيچ کس نمي تواند ادعا کند اوقات فراغت ندارد»
دکتر قرايي مقدم حدود سه هزار مقاله با موضوعات مختلف و تحقيقات وسيعي در مورد گذراندن اوقات فراغت در ميان دانشجويان و دانش آموزان تهراني و دامغاني انجام داده است، وي در تعريف اوقات فراغت مي گويد: «هر نوع کار و فعاليتي که فرد خارج از ايام و ساعات کار روزانه و حرفه اصلي اش انجام مي دهد که در نهايت موجب احساس رضايت خاطر فرد مي شود، بخشي از اوقات فراغت او به حساب مي آيد.»
و من هم در ادامه اين تعريفش مي گويم: پس نتيجه مي گيريم اين بحث و گفت و گو با موضوع مديريت اوقات فراغت، بخشي از گذران اوقات فراغت شما محسوب مي شود.
گفتيد هيچ کس نمي تواند ادعا کند اوقات فراغت ندارد؟
نه، هيچ کس نيست که در طول شبانه روز، اوقات فراغت نداشته باشد، اوقاتي که بعد از ايام کار روزانه براي فرد باقي مي ماند، اعم از اين که آن زمان را در خانه سپري کند يا در خيابان و پارک باشد و يا اين که به کارهاي عقب افتاده اش برسد که در نتيجه آن، احساس نشاط، رضايت و سرگرمي کند، بخشي از اوقات فراغت فرد محسوب مي شود.
گاهي انجام اين کارهاي عقب افتاده نتيجه اش خستگي مفرط است که حاصلش با تعريف شما از احساس رضايت و نشاط در اوقات فراغت متفاوت است. با وجود اين، آن فعاليت، بخشي از کار روزانه فرد يا بخشي از اوقات فراغت او محسوب مي شود؟
هر کاري که غير از کار و حرفه روزانه فرد و به اختيار او در هر ساعتي از فراغت که مايل است انجام شود، هر قدر هم که سخت و خسته کننده باشد باز هم جزيي از گذران اوقات فراغت فرد محسوب مي شود، زيرا بر خلاف کار روزانه هيچ اجباري براي انجام آن ندارد و مي تواند زمان آن را تغيير دهد. البته اين مسئله در مورد خانم ها متفاوت است. به ويژه خانم هاي شاغل، زماني را که صرف امور خانه داري مي کنند جزء اوقات فراغت آن ها به حساب نمي آيد. در کل هر کاري حتي سخت و خسته کننده که فرد خارج از زمان کار اصلي اش انجام دهد و از آن احساس شادي کند يا اين که براي زمان از دست رفته احساس زيان نکند، بخشي از اوقات فراغت فرد به حساب مي آيد.
تفاوت گذران اوقات فراغت و وقت تلف کردن در چيست؟
اگر پس از گذران اوقات فراغت فرد احساس رضايت و شادابي کرد و از آن فعاليت سود بصري و فکري برد، وقتش تلف نشده، اما اگر بعد از آن زمان دچار استرس، احساس گناه و از دست دادن زمان شد وقتش را تلف کرده است.
بيشتر جوان هاي ما اوقات فراغت شان را سپري مي کنند و يا اين که وقت شان را تلف مي کنند؟
متأسفانه به چند دليل عمده مردم ما در اين اوقات که مي تواند نقش بسيار مهمي در شناسايي و شکوفايي استعدادهايشان داشته باشد وقت تلف مي کنند که بخش عمده آن به عدم وجود امکانات و بخشي به عدم مديريت اوقات فراغت در حوزه افراد باز مي گردد. به عقيده من، دولت و رسانه ها (راديو و تلويزيون) نتوانسته اند نياز جوانان و مردم را برطرف سازند. امکانات محدود تفريحي، ورزشي و فرهنگي و... و بالا بودن هزينه هاي استفاده از آن امکانات، عملا جوانان طبقه متوسط و ضعيف جامعه را از آن ها محروم ساخته است و از طرفي رسانه هاي ما در تسخير عناصر فرهنگي، مذهبي، سياسي هستند و نمي توانند برنامه اي شاد، متنوع و متناسب با نياز مردم به ويژه جوانان توليد کنند. از بعد ديگر اوقات فراغت ما تحت تأثير اشتغال ماست، عمده خانواده ها توان مالي براي سامان دهي و نظم بخشيدن به اوقات فراغت خانواده را ندارند و نمي توانند براي سفرهاي فصلي، ساليانه و يا آخر هفته برنامه ريزي اقتصادي داشته باشند. به ناچار در اثر تمام اين عوامل، بخشي از مردم ما به ويژه جوانان و نوجوانان در اوقات فراغت، وقت تلف مي کنند و در نهايت، براي جبران کاستي ها جذب سي دي ها، ماهواره و گروه همسالان مي شوند و اوقات فراغت شان سر گذرها، ميادين و در خيابان ها با دود کردن سيگار و خوردن اکس و ... مي گذرد.
مي خواهيد بگوييد چگونگي گذران اوقات فراغت در ميان جوانان يک جامعه تأثير مستقيم در بروز آسيب هاي اجتماعي دارد؟
بله، به جرأت مي توان گفت يکي از مهم ترين عوامل مؤثر در بروز انواع آسيب هاي اجتماعي مربوط به عدم مديريت و برنامه ريزي صحيح براي اوقات فراغت جوانان و نوجوانان است. اگر جوان از هر طبقه اي در جامعه، بتواند از امکانات تفريحي، ورزشي و... موجود استفاده کند و حق انتخاب داشته باشد و با تنوع سرگرمي ها رو به رو شود و از طرفي خانواده امکان مالي براي برنامه ريزي و تنظيم اوقات فراغت جوان را داشته باشد، جوانان در دوران بلوغ با سرعت جذب گروه همسالان نمي شوند و خودشان به ناچار براي اوقات فراغتشان برنامه ريزي نمي کنند. در غير اين صورت جامعه به سرعت دچار پاتولوژي «آسيب هاي اجتماعي» مي شود.
مديريت و برنامه ريزي در اوقات فراغت به عهده خود فرد است و يا جامعه و خانواده؟
اصل کار بر دوش دولت است که بايد براي اوقات فراغت مردم و جوانان کشور برنامه ريزي و امکانات را مهيا کند، که البته طي سال هاي اخير با فعال شدن فرهنگسراها و خانه فرهنگ ها کمي اين کار انجام شده، اما کافي نيست. از طرفي خيلي هم متناسب با نياز جوان امروز نيست. اما در حال حاضر اين خانواده ها هستند که در بيشتر موارد با توجه به اقتصاد خانواده براي اوقات فراغت فرزندانشان برنامه ريزي مي کنند و تصميم گيرنده هستند. فرزنداني که به هر دليلي از جمله فقر مالي يا فرهنگي براي اوقات فراغتش در خانواده برنامه ريزي نشود، جذب گروه همسالان مي شوند و خودشان براي زمان هايشان برنامه ريزي مي کنند که عمدتا به دليل عدم آموزش جوانان و کمي تجربه وقتشان را تلف مي کنند نه اين که اوقات فراغتشان را سپري کنند.
جوان ها چگونه بايد براي مديريت اوقات فراغت شان آموزش ببينند؟ براي گذران اوقات فراغت مطلوب، يک تعريف و معيار جهاني وجود دارد؟ به نوعي ما بايد فعاليت هاي ويژه «اوقات فراغت» را در کم و کيف هم سو با کشورهاي پيشرفته و مدرن انجام دهيم؟
در مورد بخش اول سؤال بايد بگويم: بله، اوقات فراغت بايد از تنوع برخوردار باشد و فعاليت هايي که در آن زمان انجام مي شود هدفمند باشد و از ديد «کارکرد گرايان» هر عمل حتي در زمان اوقات فراغت بايد يک نتيجه داشته باشد، خواه اين نتيجه شادي باشد خواه سود اقتصادي، فرهنگي و غيره.
اما در بخش دوم سؤال شما بايد بگويم اصولا گذران اوقات فراغت هر مردمي خاص همان مردم است که با توجه به فرهنگ، سنت، مذهب، موقعيت جغرافيايي و اوضاع اقتصادي مردم آن کشور شکل مي گيرد. در واقع هر جامعه اي اوقات فراغت مختص به خودش را دارد. حتي در کشورمان نيز گذران اوقات فراغت مردم شهرها و روستاهاي مختلف با يکديگر متفاوت است، چون امکانات متفاوت در اختيار دارند. به نوعي براي گذران اوقات فراغت مطلوب يک قانون کلي وجود ندارد. چگونگي گذران اوقات فراغت بيشتر به طبقه افراد، نوع شغل، سطح تحصيلات، سن و جنس افراد بستگي دارد.
عمده عادت هاي ما ايرانيان در گذران اوقات فراغت چيست؟
در کشور ما اوقات فراغت از گذشته تا به حال تغيير ماهيت داده است. به عبارتي گذران اوقات فراغت مردم از خارج خانه به درون خانه ها راه يافته و آمارها نشان مي دهد، بيشتر صرف ديدن و شنيدن تلويزيون و راديو مي شود و متأسفانه وقت کمتري براي مطالعه صرف مي شود. البته سينما، پارک ها و تئاتر هنوز هم جزء گذران اوقات فراغت محسوب مي شود. اما در گذشته مردم عموما اوقات فراغت شان را به ميان طبيعت و ييلاق هاي اطراف شهر مي رفتند، البته کساني که از توان مالي برخوردارباشند و وسيله نقليه شخصي داشته باشند هنوز هم گاهي به اين شيوه اوقات فراغت را سپري مي کنند. ولي عموما اوقات فراغت در خانه صرف ديدن تلويزيون مي شود و اين البته از جهاتي مثبت است، علي رغم آن که صدا و سيما نتوانسته برنامه هايي متناسب با نياز مردم و به ويژه جوانان توليد کند اما به آن جهت که گاهي با برنامه ها و فيلم هايش فضا و تصاويري را مي سازد که فرد شايد هيچ گاه امکان حضور در آن ها را نداشته باشد باعث افزايش نشاط و آگاهي فرد مي شود. اما مردم در گذشته نه خيلي دور که البته هنوز در بسياري از روستاهاي کشور به آن پايبند هستند اوقات فراغت شان را به شب چره «شب نشيني» مي گذراندند. ولي امروز در شهرهاي بزرگ اين نوع از گذران اوقات فراغت به دليل گران بودن هزينه هاي زندگي، دوري مسافت ها و محدود بودن زمان کمتر ديده مي شود و در واقع هر چه جامعه به سوي توسعه يافتگي و صنعتي شدن مي رود روابط خويشاوندي کم رنگ تر مي شود.
آيا مي توان با توجه به چگونگي گذران اوقات فراغت، به شناخت شخصيتي از افراد رسيد، به نوعي آن دسته اي که ترجيح مي دهند در اين زمان در طبيعت و ميان جمع باشند، «برون گرا» و دسته ديگر را، «درون گرا» دانست؟
خير، نمي توان از اين راه به شناخت شخصيتي رسيد و قانون برون گرا و درون گرا را براي فرد صادق کرد. زيرا گذران اوقات فراغت بيشتر مربوط به امکانات فرد مي شود. اما نوعي تأثير متفاوت بر روحيه ي فرد مي گذارد. فردي که بيرون از فضاي خانه اوقاتش را سپري مي کند، عموما شادتر و براي آغاز هفته کاري آماده تر مي شود، اما افرادي که اوقات فراغت شان با ديدن تلويزيون و سينما سپري مي شود گاهي دچار تنش ها و استرس هاي ناشي از موضوع فيلم ها مي شوند.
بيشترين تأثير خوب براي گذراندن اوقات فراغت بر فرد چگونه است؟
از آن جايي که جوامع با صنعتي شدن و افزايش به خدمت گرفتن ابزار و ماشين موجب ازدياد ساعات بيکاري و فراغت افراد شده اند اين تأثير بر هويت افراد پر رنگ تر شده است. چنانچه ساعات کار هفتگي از حدود شصت ساعت به چهل ساعت رسيده و طبق آماري که سازمان مديريت و برنامه ريزي طي پنج - شش سال گذشته ارايه کرده است، هر فرد حدود 90 تا 120 دقيقه صرف کار مفيد مي کند. با اين افزايش اوقات فراغت اهميت آن براي يک مديريت صحيح و منسجم بيشتر احساس مي شود و از طرفي تأثيري که مي تواند بر روحيه ي زندگي شخص داشته باشد افزايش مي يابد. در نتيجه فراغت از ابعاد اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، بهداشت و سلامت روح و حتي سياسي بر زندگي فرد تأثيرگذار است.
تحقيقات نشان داده است افرادي که اوقات فراغت مفيد و مطلوبي دارند از لحاظ اقتصادي بازده مطلوب تري دارند و از لحاظ روحي نشاط و حتي طول عمر بيشتري دارند. اما تأثير اجتماعي و فرهنگي چگونگي اوقات فراغت بر زندگي فرد موجب افزايش سطح شعور، آگاهي و تبادل افکار مي شود. به نوعي اين اتفاق در گذشته و زماني که مطبوعات و رسانه ها وجود نداشتند و افراد در زمان بيکاري در روستاها دور هم جمع مي شدند و اين اتفاق موجب مي شد که تمام اخبار و اطلاعات مربوط به اهالي ده رد و بدل شود. اما گذران اوقات فراغت بر زندگي سياسي فرد تأثيرگذار است. چنانچه در صورتي که اين زمان صرف امور مثبت و مفيد شود نگاه و تفکر افراد جامعه نسبت به دولت و حکومت مساعد خواهد بود. زيرا براي فراغت افراد امکانات را فراهم کرده اند. در نتيجه نوع گذران اوقات فراغت بر بخش هاي متعدد زندگي يک فرد تأثير مي گذارد.
منبع: مجله شاهد جوان
تابستان، فراغت کودکان و دردسر والدین
همانطور که با دیدن اولین جوانه و آمدن پرستوها، متوجه رسیدن بهار میشویم، میتوانیم شروع فصل تابستان را هم با جمله معروف مامان..حوصله ام سر رفته.. علامت گذاری کنیم. تعطیلات تابستانی اصولا برای همه، به غیر از صبورترین، خلاق ترین و بگذارید صادقانه بگوییم، ثروتمندترین والدین، دردسری بزرگ به شمار میرود.
والدین بدون اینکه متوجه شوند، برای هرچه بهتر گذشتن تعطیلات و با تهیه کتاب و لوازم سرگرمی، غذا خوردن در رستوران، خوردن بستنی و دعوت از دوستان فرزندانشان و از سفرهای داخلی گرفته تا پیک نیکهای کوچک و بزرگ و کلاسهای تقویتی و تفریحی، پول زیادی خرج میکنند.
این مشکل برای افرادی که به تنهایی از فرزندان خود نگهداری میکنند، ابعاد بسیار بزرگتری دارد. بر خلاف خانواده هایی با هردو والد، که پدر و مادر میتوانند با استفاده جداگانه از مرخصیهای خود و همچنین تقسیم وقت، این دوره را ساده تر بگذرانند، پدران و مادران مجرد، مجبور هستند امور کار و زندگی و تعطیلات را به بهترین شکل ممکن سر و سامان دهند.
بنا به نظر کارشناسان، برنامه ریزی برای کل تابستان بسیار موفقتر از برنامه ریزی روزانه است. این شیوه ذهنی آسوده تر برای والدین به همراه خواهد داشت و کودکان نیز میدانند که چه برنامه هایی در انتظارشان است و با علاقه بیشتری خود را با والدین همراه میکنند.
اما نباید فراموش کنید که این برنامه ریزی باید با مشورت اعضای خانواده انجام شود، تصمیمات آمرانه و خودخواهانه همواره موجب اختلاف خواهد شد. در ضمن برنامه های ساده و ارزان میتوانند به اندازه تفریحات پرخرج جذاب و مفرح باشند، نکته مهم این است که قصد ما از اجرای آنها رفع تکلیف نباشد و همه با خوشی و خورویی در آنها شرکت کنیم.
اگر بتوانید با چند تن از دوستان و اقوام برنامه ریزی کنید که علاوه بر استفاده از نظرات و پیشنهادات یکدیگر در امر برنامه ریزی، کاری کنید که همواره چند بزرگتر همراه بچه ها باشند و در عین حال باقی والدین زمانی برای رسیدگی به امور دیگر داشته باشند، تابستانی بسیار بهتر از سالهای پیش در انتظارتان خواهد بود.
در اینجا چند روش جالب برای برنامه ریزی تابستان که توسط والدین واقعی-نه کارشناسان- اجرا و توصیه شده اند میپردازیم:
▪ من و دخترم قبل از شروع تابستان جدولی با ۴۰ خانه (یا به تعداد روزهای تعطیل) تهیه میکنیم و در هر خانه چیزی برای یکدیگر مینویسیم که در هر روز باید اجرا شود. این کار میتواند رسیدگی به امور ساده روزمره، یک فعالیت مفرح یا کاری خنده دار باشد.صبح هر روز، یک شماره را انتخاب میکنیم و کاری که در خانه مربوط به آن نوشته شده را انجام میدهیم. این کار برای ما به یک رسم تابستانی محبوب تبدیل شده است.
▪ عروسکهای کاغذی. یک کاغذ a۴ معمولی را به ۴ قسمت تقسیم کنید و به بچه ها بگویید در هر قسمت تصویر یکی از شخصیتهای محبوب داستانی خود را با ماژیک نقاشی کنند. سپس نقاشیها را بریده و یک عدد نی برای دستگیره، به پشت آنها بچسبانید. سپس میتوانید داستانها را با این عروسکهای کاغذی نمایش دهید. پشتی مبل و پیشخوان آشپزخانه محل مناسبی برای نشستن و نمایش دادن است. حسن این کار این است که نه تنها کودکان توجه فراوانی از دیگران دریافت میکنند و نمایش دادن در پرورش خلاقیت، جسارت و حافظه آنها بسیار موثر است، بلکه داستانها و شخصیتها، بسیار متعددند و این کار میتواند یک سرگرمی پایان ناپذیر باشد.
▪ در روزهایی که بسیار گرم یا بارانی است، به پیک نیک خانگی میرویم. با یک ملحفه چادر میزنیم، غذای خود را که شامل خوراکیهای پیک نیکی مانند ساندویچهای کوچک، شیرینیهای خانگی و نوشیدنیهای ساده است، در جایی غیر از محل معمول میخوریم. تلویزیون را تا بازگشت از پیک نیک روشن نمیکنیم و در عوض با چراغ قوه به اکتشاف در خانه، زیر مبلها و داخل پارکینگ میپردازیم.
▪ مادر من در ابتدای تابستان مرا به بازار میبرد، تعدادی تی-شرت ساده ارزان و مقداری دکمه، روبان، پولک، رنگ پارچه و اکلیل برایم میخرد تا من در تعطیلات این تی-شرتها را به میل خود تزئین کنم. این یکی از بهترین تفریحات من است.
▪ برای کوچکترها یک برنامه اکتشافی ترتیب میدهم. فهرستی از چیزهایی که در خانه یا حیاط وجود دارند، مانند یک سنگ پهن، یک برگ گرد، یک مداد آبی و... تهیه میکنم و به آنها میدهم تا بگردند و پیدایشان کنند. هر مورد جایزه کوچک و یافتن تمام موارد هم یک جایزه بزرگتر دارد.
▪ هدف اصلی من این است که آنها را در ساعات اولیه صبح با فعالیتهایی چون رفتن به پارک، شنا، دوچرخه سواری و خرید (پیاده) حسابی خسته کنم تا ساعات عصر بتوانند با تماشای فیلم، بازیهای نشسته مانند مونوپلی و مانند آن سرگرم شوند و من هم به کارهایم برسم یا استراحت کنم.
▪ من برای هر یک از سه فرزند نوجوانم یک دوربین یک بار مصرف میخرم و از آنها میخواهم که از جالبترین صحنه ها و آنچه واقعا برایشان جذاب است عکس بگیرند. سپس عکسها را چاپ کرده و با کمک یکی از اعضای هنرمند خانواده، بهترین آنها را-بدون دانستن اینکه عکس متعلق به کدام یک از بچه هاست- انتخاب میکنیم و جایزه ای اساسی به او میدهیم.
اهمیت جایزه کمک میکند تا بچه ها به جای اینکه به سرعت فیلم دوربین را تمام کنند، وسواس به خرج داده، بیشتر اوقات خود را به گشت و گذار و یافتن سوژه جالب بگذرانند و گاهی تا پایان تابستان به عکاسی ادامه دهند.
/خ
کارهای لذت بخش در اوقات بیکاری
نويسنده: امیر دشتکیان
اوقات بیکاری فرصت ارزشمندی است برای کشف استعدادهای نهفته خود یا شناسایی توانمندی هایی از ذهن و روح و جسم مان که از آن ها بی خبریم. علاوه بر این می توان با استفاده از شیوه های مختلف از اوقات بیکاری برای التیام روح و جسم و رفع خستگی و کسالت استفاده کرد.
بی بهره گذاشتن اوقات بیکاری، دست ردی است به فرصتی که خداوند و طبیعت او در اختیار ما گذاشته اند. مهم این نیست که ما کدامین راه از فرصت های اهدایی خداوند را استفاده کنیم، مهم این است که اوقات بیکاری ما راهی باشد برای بهتر شدن ما. این بهتر شدن می تواند در نقطه از وضعیت وجودی مارا ارتقا دهد.
سلامت و شادابی جسم و روح، ارتقای سطح دانش و اطلاعات، بهبود و افزایش مهارت های فردی، آشنایی با شگفتی های جهان و از همه مهم تر شناخت بیشتر خداوند و به دست آوردن رضایت او، از جمله ویژگی هایی هستند که می توان به جای عادت بی ثمر "وقت گذرانی" به کار برد. وقت گذرانی مزیتی ندارد و تنها آدمی را به بیراهه یا سکون می کشاند. روح و جسم انسان را تحت تاثیر خود ضعیف می نماید و عقل را کوچک می کند.
اوقات فراغت لحظات مناسبی برای شناخت جوانب مختلف خلقت است. تننوعاتی از موضوعات متفاوت که با شناخت آن ها احتمال دارد استعداد و توان نهفته خود را در آن بیابیم، به کار بگیریم و موفق تر از قبل گردیم. این کار نه تنها کسالت، بی انگیزگی وقت گذرانی را از بین می برد و موجب شادی و نشاط انسان می شود، بلکه تصاویر مهیج و جذابی از ما و دنیای اطرافمان را بر ما آشکار می سازد. در این هنگام احساس آدمی جایگاهی تازه می یابد و ذهن او از فراز شکوفاهی و خلاقیت به جهان می نگرد.
احساس مفید بودن قشنگ ترین حسی است که در این مواقع وجدان انسان را آسوده خاطر می سازد و او را از تجربه این لحظات خرسند می نماید.
تنوعات اوقات فراغت
قشنگ ترین و جذاب ترین این تنوعات وارد شدن به دنیای هنر و علم و ورزش در حدی فراتر از آماتوری می باشد. نواختن سازهای مورد علاقه، سرودن ترانه، آواز خواندن یا رو آوردن به موضوعات علمی و صنعتی یا شناخت بیشتر تکنولوژی از طریق مطالعه تحقیق و آموزش یا راه هایی از این قبیل، شرکت در ورزش های همگانی مانند راه پیمایی و کوهنوردی یا تمرین ورزش های مورد علاقه. اگر ورزشکار نیستید و علاقه ای به ورزش های همگانی یا سنگین ندارید، بهتر است از زاویه تنوع و تفریح به ورزش های مختلف بنگرید، مانند: بدمینتون، والیبال، بستکتبال و غیره. سعی کنید به اتفاق اطرافیان این ورزش ها را به عنوان بازی های تفننی تجربه کنید. شاید در ابتدا اقدام به انجام چنین اعمالی سخت و کسالت آور باشد اما به محض ورود به دنیای آن ها حس و حال شما هم تغییر یافته و از این لحظات شگفت آور استقبال می کند، البته این امر مستلزم این است که دیدگاه شما در این زمینه همراه اعمالتان باشد و تفکر منفی و بازدارنده در ذهن خود نپرورانید.
- گذر در دنیای اطلاعات
در عصر ارتباطات که اینترنت به همراه موتور جستجوگر گوگل و پایگاه قوی اطلاعاتی مانند ویکی پدیا در دسترس است به راحتی می توان به هر موضوعی واقف شد. از این طریق شخصیت های معروف، مکان های مختلف و اصطلاحات علمی و هر موضوع جذاب و مشهور دیگری که به نوعی اطلاعات عمومی به حساب می آید، را جستجو کنید و در مورد آن ها اطلاعات جامعی به دست آورید.
- قوه طنزپردازی خود را قوی کنید
با گشتی در دنیای طنز و کمدی، قوه طنزپردازی خود را تقویت کنید و سعی کنید با ساختن جملات خنده دار و جذاب، خلاقیت خود را در این زمینه بالا ببرید. خندیدن و خنداندن دیگران یکی از روش های مطلوب در ارتباطات جمعی و جذب دیگران است، علاوه بر اینکه خنده لحظات شادی را به ارمغان می آورد و خیلی از مشکلات را از بین می برد.
- سفر کنید...
بله، درست است حق با شماست! معذرت می خواهم! حتما به این فکر می کنید که سفر هزینه دارد،زمان لازم دارد و هزار نه! چندین مشکل دیگر. اما سفرهای کوتاه مدت و یک روزه به شهرها و روستاهای اطراف محل سکونت و گه گاه در زمان پولداری! به کشورهای مجاور و اطراف، سبب می شود تا شما آداب و رسوم، فرهنگ، زبان، موقعیت های مختلف اجتماعی را ببینید و بشناسید. همین موارد در پاره ای از اوغات زندگی افراد را با تغییرات چشمگیری مواجه می کند، پس بهتر است که تجربه کنید.
- به دل طبیعت بروید
مشاهده آفریده های خداوند، دقت و توجه به شکل ظاهری آن ها، آشنایی با فواید و معایبشان و چگونگی خلقت آن ها، یک نوع شکرگذاری از خداوند بابت خلقت زیبایش است. علاوه بر این، دایره شناخت و توجهات خود را گسترش می دهیم و اطلاعات جامعی از دنیای اطراف به دست می آوریم. هر فصل و هرماه از سال رنگ و بوی خودش را دارد و اگر به دقت تغییرات متوالی آن ها را مشاهده کنید، متوجه می شوید که ارزش توجه و دقت نظر را، بیش از هر سرگر می دیگری خواهد داشت. به کوه و بیابان، جنگل و چمنزار، شنزار و شوره زار بروید و از شگفتیهای آن ها لذت ببرید، برف ها را با وجود خود لمس نمایید و گیاهان را تک به تک ببویید، مهارت های راه پیمایی و نورد در آن ها را به دست آورید و سعی کنید به زیبایی های طبیعت عادت کنید. از لذت هایی که در هر مناطق و فصل های متفاوتی می توانید، بهره ببرید و تک تک آن ها را تجربه کنید. روشن کردن آتش در کوهستان شبی به یاد ماندنی تر از این خواهد بودکه نشستن کنار شومینه مصنوعی در آپارتمان را تکرار کنید.
- از موزه ها، آثارباستانی، اماکن مذهبی دیدن کنید
آشنایی با آداب سنن ایرانیان باستان و گذشتگان، تجارب و اطلاعات زیادی را به ما منتقل می کند، مشاهده ظروف، ابزارآلات یا بناهایی که از آن ها به یادگار مانده، فرهنگ و سنت افتخار آمیز پیشینیان ما را منعکس می کند که دانستن آنها برای یک ایرانی افتخار است.
با حضور در اماکن مذهبی و سخن گفتن با حضرت حق، ذهن و روح خود را جلا دهید، خواسته هایتان را از او بخواهید و سعی کنید بیش از پیش به خواسته هایش عمل کنید. با این کار همیشه یاد خدارا در دل خود زنده نگه می دارید.
- پای درد و دل مستمندان بنشینید
صحبت با مستمندان و گوش دادن به درد و دل آن ها مزایای زیادی دارد. اول از همه، با مشکلات و ناملایمات زندگی دیگران آشنا می شوید و بیشتر از قبل ارزش و سلامت زندگی خود را درک می کنید. با ابراز احساسات به فرد مستمند، مرحمی بر روی زخم های او خواهید بود و در آخر هم شاید دلتان به رحم آمد و یاد خدا افتادید و سعی کردید تا به او کمکی بکنید که این از همه مهم تر است.
- به قبرستان، آسایشگاه سالمندان، بهزیستی و بیمارستان بروید.
به قبرستان می رویم تا عاقبت خود را از یاد نبریم، جسم کفن پوش را می بینیم تا متوجه شویم این تنها چیزی است که در تاریکی قبر ما را همراهی می کند. به آسایشگاه سالمندان می رویم تا بی محبتی و نا مهربانی فرزندانی را جبران کنیم که پدران و مادرنشان چشم به راه ما هستند، یا اینکه در آن جا لحظه ای فرزند سالخورده ای بی کس و کاری م شویم که طعم مهر و محبت را از یاد برده است . بهزیستی مکانی است که لحظه ای پدر و مادر کودکی بی سرپرست می شویم و هدیه ای به دستان کوچکش ارزانی می دازیم. با رفتن به بیمارستان بدن سالم مان را به یاد می آوریم و لحظه ای مسکن درد بی نوایی می شویم. در مجموع خدارا نزدیک تر حس می کنیم و آفریده های او را بیشتر می شناسیم.
- از استخر و شهربازی و تفریحات مدرن غافل نشوید.
طراوت و شادابی که درون آب وجود دارد بر همگان آشکار است، رفتن به شهربازی و بازی کردن در آن جا لحظات شاد خاطرات کودکی را زنده می کند و گذشته مارا به یادمان می آورد، بهترین فرصت است که خود را پیدا کنیم، ببینیم که بودیم و حال که شده ایم. هر تفریح سالم را تجربه کنید لذتی که در آن ها وجود دارد به هیچ عنوان قابل مقایسه با هزینه هایش نیست، به شرط آن که کلاه سرتان نرود!
کارهایی را که دوست دارید، حتی برای یک بار هم که شده تجربه کنید، نه! نه، صبر کنید، منظورم کارهای شرعی و قانونی بود!!
منبع: سایت مردمان
تابستان را بهاري كنيم
نويسنده: زينب بهمدي
تابستان فصل نشاط دانشآموز است و دغدغه خانوادهها، فرصت فراغ و فراخي كه گاه دوزخ آموختهها و اندوختههاي سال تحصيلي است و گاه بهشت بازسازي فكري و رواني و احياناً كسب مهارتها و چنگ انداختن به عرصههايي كه در آموزش رسمي جايگاه و پايگاهي ندارند.
صد روز تعطيل ـ و گاه بيش از آن ـ كم زماني نيست. هزاران مدرسه در طول اين ايام بيمصرف ميمانند و ميليونها دانشآموز وقت خويش را ميان تلويزيون و رايانه و سفر و بازي و احياناً مطالعه و مهارتآموزي تقسيم ميكنند.
آيا نميشود برنامهاي سازنده و مناسب تدوين و تنظيم كرد؟ آيا نميتوان به راههايي انديشيد كه اين همه زمان ساده و ارزان از كف نرود؟
پس بايد چارهاي انديشيد و با همكاري و همانديشي و برنامهريزي از اين موقعيت بهره گرفت.
اوقات فراغت پديدهاي است كه از يك سو مناسبترين بستر براي رشد و شكوفايي استعدادهاي گوناگون و ابعاد مختلف وجود نوجوانان و جوانان به شمار ميرود و از سوي ديگر زمينهساز بسياري از مشكلات اجتماعي و بزهكاريهاي فردي و اجتماعي است. بنابراين اگر با دانش و آگاهي با آن روبرو نشويم و برنامهاي سنجيده و منظم براي رويارويي با آن نداشته باشيم، دچار صدمات و زيانهاي جبرانناپذيري خواهيم شد.
ضرورت پرداختن به اوقات فراغت
اهميت و ضرورت توجه به اوقات فراغت در ميان نسل جوان پديدهاي تازه نيست. بعد از پايان جنگ جاني دوم در ميان كشورهاي پيشرفته نسبت به آن حساسيت بيشتري به وجود آمده است. اوقات فراغت، اوقاتي است كه فرد فارغ از وظايف رسمي خود و به آسودگي آن را سپري ميكند. نگاه ما به اوقات فراغت قطعاً بر نحوه تأمين و غنيسازي آن تأثيرگذار است.
اگر اوقات فراغت را زمانهايي بدانيم كه فرد از فعاليت هاي شغلي، آموزشي و حرفهاي خود دست برميدارد، ميتواند كاركردهاي زيادي داشته باشد. از جمله اين كه اوقات فراغت در تأمين بهداشت روان ميتواند بسيار مؤثر واقع شود. اصل واقعنگري در برنامهريزي حكم ميكند كه براي غنيكردن اوقات فراغت فرزندانمان نيازسنجي كنيم. يعني براي غنيسازي اوقات فراغت كودكان و نوجوانان بايد براساس نيازها، علايق و انگيزههاي آنان برنامهريزي كنيم.
فعاليتهايي كه براي اوقات فراغت در نظر گرفته ميشوند بايد ابعاد چهارگانه زيستي ـ رواني ـ اجتماعي و معنوي را پاسخگو باشند. امام هفتم(علیه السلام) ميفرمايند: «من برترين لذتها را در عبادت يافتم.» در روايات ديگري كه بيانگر اهميت و ضرورت داشتن اوقات فراغت است، آمده: اوقات خود را به سه بخش تقسيم كنيد: بخشي براي عبادت، بخشي براي كار و بخشي براي استراحت. كساني كه خوب كار ميكنند قدر اوقات فراغت را نيز به خوبي ميدانند. ارسطو ميگويد: «ما كار ميكنيم براي آسايش و كسي قدر آسايش را ميداند كه اوقاتي كار كرده باشد.»
در برنامهريزي براي اوقات فراغت فرزندانمان بايد به ارزشهاي جامعه خود نيز توجه داشته باشيم. در اين اوقات بايد در زمينههاي اعتقادي ـ سياسي و اجتماعي آنها را تقويت كنيم. ما ميخواهيم نسلي را تربيت كنيم كه مقدمات حكومت جهاني را ـ كه به آن اعتقاد داريم ـ فراهم كنند، بنابراين بايد از رشد سياسي بالايي بهرهمند باشند.
اهميت ديگر اوقات فراغت در اين است كه فعاليتهايي كه انسان با علاقه و اختيار خود انتخاب ميكند و انجام ميدهد از ثبات و پايداري بيشتري برخوردار است. توجه به آثار رواني و روحي ناشي از بهرهگيري از اوقات فراغت اولاً موجب نوعي رضايتخاطر و آرامش خيال ميشود، ثانياً فعاليتهاي آزادانه كه با برنامه و هدف انتخاب شوند به منزله پل رابط بين مدرسه و جامعه اند كه افراد جامعه به خصوص جوانان را نه تنها براي ورود در صحنه اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي مهيا ميكنند بلكه از هدر رفتن نيروها كه در صورت اعمال مديريت نادرست ممكن است موجب بزهكاري فردي و اجتماعي شود، جلوگيري به عمل ميآيد. از تمامي مباحث مطرح شده به ارزش و اهميت پرداختن و توجه به اوقات فراغت به عنوان يك موضوع حائز اهميت پي ميبريم. بنابراين بايد اين اوقات را جدي گرفت و با برنامهريزي حساب شده و سنجيده در جهت رشد و شكوفايي فرزندانمان از آن بهرهمند شويم.
اشتغالي خودانگيخته و لذتبخش
اوقات فراغت فرصتهايي است كه در آن فرد از هرگونه وظيفهاي رهاست و به فعاليتهايي ميپردازد كه دلخواه اوست. آنگاه كه ذهن انسان فراغت مييابد امكان خلاقيت فراهم ميشود. «ويلدورانت» در اين باره ميگويد: «تمدن محصول اوقات فراغت ملتهاست. مردماني كه خور و خواب و شكار و غارت همه شب و روز آنها را پركرده بود، هيچ تمدني نيافريدند. ظروف مقاومتر، جامههاي ظريفتر، معماري ماندگارتر، شعر زيباتر، ماشينها، كتابها، ارتباطات، اختراعات، اكتشافات و همه وسايل رفاهي بشر، زاييده اوقات فراغت اويند.»
اوقات فراغت، از يك سو فرصت مناسبي براي خوديابي، خودسازي، خودشكوفايي، خلوت با خود، راز و نياز با خالق هستي، بازانديشي و محاسبه و مراقبه وجودي، رشد استعدادها، بروز خلاقيتها و نوآوريها و نيز آرامش و خشنودي است و از سوي ديگر زمينهساز بسياري از ناهنجاريها و آسيبهاي فردي و اجتماعي به شمار ميآيد. چرا كه ميزان نظارت اجتماعي در اين اوقات كاهش مييابد.
ويژگيهاي دوگانه اوقات فراغت، ما را به ژرفانديشي درباره چگونگي گذراندن اوقات فراغت فرزندانمان و برنامهريزي براي آن فراميخواند، چرا كه برنامهريزي به هدايت هنگامههاي فراغت به سوي سلامت رواني و خلاقيت ميانجامد و بيبرنامگي و نينديشيدن تمهيدات لازم، به آسيبهاي فردي و اجتماعي منجر خواهد شد.
بنا بر توضيحات بيان شده تاكنون اين تعريف كلي درباره اوقات فراغت به دست ميآيد كه: اوقات فراغت سرگرميها، تفريحات و فعاليتهايي است كه افراد به هنگام آسودگي از كار عادي با تشويق و رغبت به آن ميپردازند. (فرهنگ لاروس)
همچنين ميتوان گفت كه: فراغت عبارتست از مجموعهاي از اشتغالات كه فرد به ميل خود براي استراحت يا تفريح يا به منظور آگاهي و فراگيري انتفاعي و مشاركت اجتماعي داوطلبانه بعد از رهايي از الزامات شغلي خانوادگي مذهبي و اجتماعي بدان ميپردازد.
تاثير تحولات دوران اخير
عصر كنوني، عصر انفجار اطلاعات است و كهكشاني از اطلاعات از طريق اينترنت در اختيار ما قرار ميگيرد. بنابراين نبايد فرزندانمان را از دسترسي به اين همه اطلاعات محروم كنيم، اما با نظارت همه جانبهاي كه اعمال ميكنيم نكته مهم اين است كه در بچهها بينشي صحيح براي استفاده از كامپيوتر ايجاد كنيم تا آنها بتوانند از اين شاهراه اطلاعاتي به درستي بهرهمند شوند.
به نظر ميرسد تحولات معاصر در حد و اندازه خود آثار فردي و خانوادگي داشته باشد. به عنوان مثال: جهاني شدن هويت ملي را مورد تهديد قرار ميدهد. منظور از هويت اين است كه فرد بداند براي چه در اين دنيا زندگي ميكند و هدف از خلقت او چيست. حضرت امير(علیه السلام) در اين باره فرمودهاند: خدا رحمت كند كسي را كه بداند از كجاست در كجاست و به كجاست. اگر جواب اين سه سئوال كليدي روشن شود فرد هويت خود را پيدا ميكند، در حالي كه بحث جهاني شدن ميتواند تهديدي جدي براي هويتهاي منطقهاي و ملي باشد.
مسئله ديگر تاثير جهاني شدن بر خانوادههاست، امروزه خانهها به خوابگاه تبديل شدهاند. يعني روابط انساني در خانوادهها به حداقل رسيده است. بنابراين بايد به خانوادهها تفهيم كنيم كه برقراري ارتباط با فرزندان نيازي جدي است و اوقات فراغت تابستان فرصت مناسبي براي تامين اين نياز است. نكته مهم ديگر اين است كه علاوه بر نگاه سخت افزاري به اوقات فراغت يعني اينكه چقدر امكانات و اردوگاه و... داريم، ابتدا بينشي به دانشآموزان بدهيم كه اصولاً بداند نفس اوقات فراغت چيست و استفاده از آن چگونه بايد باشد. اغلب ديده ميشود نوجوان يا جواني كه اوقات رسمي خود را به صورت عادي مديريت ميكند، اوقات فراغتش را هم ميتواند مديريت كند و لحظهاي را هدر ندهد.
كاركردهاي اوقات فراغت
اوقات فراغت كاركردهايي به شرح زير دارد:
الف: اوقات فراغت و رشد و پرورش استعدادها:
مطالعات و تحقيقات نشان دادهاند كه اوقات فراغت همواره بستر مناسبي براي بروز استعدادها و خلاقيتهاست. خلاقيت و نوآوريها بين نوجوانان و جوانان در دوران فراغت شكل ميگيرد، زيرا ذهن انسان در اوقات فراغت فعاليت موظف ندارد و با نشاط خاطر انديشه كرده، از تفكربهره ميگيرد. براين اساس اوقات فراغت دانشآموزان به خصوص جوانان عامل مهمي در رشد و پرورش استعدادهاي آنان است و تضمينكننده سلامت و بهداشت رواني آنها خواهد بود.
ب ـ اوقات فراغت و بهداشت رواني:
حسن گذراندن اوقات فراغت عامل موثر در سلامت و بهداشت رواني انسان است. اشتغال مستمر و بدون وقفه فكري و عملي موجب خستگي جسمي و ذهني ميشود، به گونهاي كه فرد به تدريج نشاط و سرزندگي خود را از دست ميدهد. بنابراين شرايط برخورداري از يك فرصت آزاد و فارغ از كار موظف و بهرهوري از آن اولين و مهمترين گام در پيشگيري از آسيبهاي ذهني و حفظ بهداشت رواني است.
ج ـ توسعه مهارتها شناختي:
اوقات فراغت مناسبترين فرصت براي توسعه مهارتهاي شناختي و شكوفايي استعدادهاست. هرگاه فرد بدون اين كه تكليف خاصي را برعهده داشته باشد با علاقه و انگيزه شخصي در زمينههاي متنوع آموزشي به فعاليت بپردازد، مسلماً تلاش وي در اين شرايط مطلوب و خوشايند ذهني و رواني منجر به فراگيريهاي پايدار خواهد شد.
و ـ اوقات فراغت و مهارتهاي حسي و حركتي:
تاثير مهارتهاي حسي ـ حركتي و فعاليتهاي ورزشي بر كنشهاي ذهني و تحول رواني به گونهاي است كه بسياري از روان شناسان و كارشناسان تعليم و تربيت عقيده دارند كه اين قبيل فعاليتها ميبايست در درجه اول جزء برنامههاي موظف آموزشي دانشآموزان به ويژه در مقاطع پيش دبستاني و دبستاني قرار گيرد. آشنايي كودكان و نوجوانان با برنامهها و روشهاي مختلف فعاليتهاي حسي و حركتي نه تنها سبب تقويت كنشهاي ذهني آنها ميشود، بلكه موجبات نشاط رواني و سرزندگي تقويت اعتماد به نفس و بالطبع بهداشت رواني آنها را فراهم ميسازد.
ز ـ اوقات فراغت و اصلاح رفتار و تعالي شخصيت:
كثرت و استمرار فعاليتهاي ذهني و عملي در زندگي روزمره بدون بهرهگيري از فرصتهاي آزاد براي تعمق و بازنگري به عملكردها و نحوه برخورد با افراد و مقابله با پديدههاي مختلف ممكن است به تدريج موجب پديدار شدن بعضي از عادات يا رفتارهاي نامطلوب در انسان بشود. بهرهگيري از اوقات فراغت، پرداختن به اصلاح عادات و رفتارهاي نامطلوب يا سازش نايافته امري است فوقالعاده حايز اهميت به عبارت ديگر از اوقات فراغت ميتوان به طور مناسب براي اصلاح بسياري از اختلالات رفتاري نظير پرخاشگري، افسردگي، اضطراب، كمرويي و...بهره گرفت.
هـ ـ اوقات فراغت و رفتارهاي اجتماعي:
اوقات فراغت مناسبترين موقعيت براي تفكر و انديشه است. «ويكتورفرانكل» معتقد بود مشكل انسان امروز بيمعنا بودن زندگي، خلاء وجود و ناكامي وجود است و انسان سرگردان و ناكام بعيد نيست كه در حالتي به حد انفجار رسيده و براي فرار از موقعيت واقعي و رسيدن به موقعيت آرماني به اغتشاش، تخريب، توهين و شورش دست زند. بدون ترديد هدايت فكري، حمايت مستمر و موثر كودكان و نوجوانان و جوانان در اوقات فراغت نه تنها آسيبپذيري اجتماعي و كجر ويهاي اخلاقي آنان را در هر شرايط به حداقل ميرساند، بلكه آنان را در برابر همه آسيبها و تهاجمات فرهنگي مصون ميكند.
نقش خانوادهها و مدارس
خانوادهها بايد با روشهاي غنيسازي اوقات فراغت آشنا شوند تا بتوانند برنامهريزي مناسبي براي آن انجام دهند. يكي از روشهاي غنيسازي اوقات فراغت كه به هويتيابي فرزندانمان نيز كمك ميكند، ايرانگردي است. (بسيار سفر بايد تا پخته شود خامي)
بعضي از خانوادهها به قدري اوقات فراغت تابستان را با برنامههاي مختلف پر ميكنند كه دانشآموزان به كنايه ميگويند: با آغاز سال تحصيلي اوقات فراغت آغاز ميشود.
بايد تلاش كنيم ايام تابستان براي بچهها شاد و با نشاط سپري شود، زيرا اگر چنين نباشد سال تحصيلي جديد را به خوبي شروع نخواهند كرد.
بنابراين سعي كنيم فرزندانمان تابستان را هم بهاري سپري كنند و با آمادگي، نشاط و علاقه بيشتر به استقبال سال تحصيلي آينده بروند.
راهكارهاي عملي
راهكارهاي عملي براي خوب سپري كردن اوقات فراغت به شرح زير است:
ـ فعاليتهاي ورزشي
ـ فعاليتهاي تفريحي
ـ استفاده از وسايل سمعي و بصري
ـ فعاليتهاي هنري
ـ فعاليتهاي حرفهاي
- فعاليتهاي تحقيقي و مطالعاتي
هر يك از اين راهكارها را به اختصار توضيح ميدهيم.
- فعاليتهاي ورزشي:
يكي از بهترين راههايي كه براي صرف كردن اوقات فراغت ميتوان از آن استفاده كرد ورزش است. ورزش سهلترين و بهترين راه براي برطرف كردن و پيشگيري از ناراحتيهايي از قبيل كمردرد، دردعضلات و... است و غير از آنكه فعاليت بدني باشد فعاليت اجتماعي و گروهي نيز محسوب ميشود. نوعي بازي هم به حساب آمده كه براي مدتي انسان را از واقعيتهاي اطراف و نگرانيها و دلواپسيها دور ميسازد و فرد را متوجه بدن و نقاط مثبت خويش ميسازد.
- فعاليتهاي تفريحي:
جرج بانلر دركتاب مقدمه تفريحات سالم و بازي در جامعه به اين نكته اشاره كرده است كه تفريحات سالم در گذراندن اوقات فراغت نقش سازندهاي در جامعه دارد. از تفريحات سالم ميتوان گردش، اردوها و مسافرتهاي سياحتي – زيارتي را نام برد.
- استفاده از وسايل سمعي و بصري: آمار نشان ميدهد: جالبترين سرگرمي و وقت گذراني نوجوانان و جوانان در منزل به ترتيب اولويت مطالعه و تماشاي تلويزيون و فيلم و سريال است. باتوجه به اين موضوع پخش فيلمهايي با محتواي غني و آموزنده در ساعاتي كه وقت فراغت است، وسيله خوبي براي گذراندن اوقات فراغت است.
- فعاليتهاي هنري:
ساختمان دفاعي انسان با ميل به فعاليت خلاق سازگار بوده و از خلاقيت و آفرينندگي لذت ميبرد. پرداختن به فعاليتهاي هنري در اوقات فراغت براي دانشآموزان بسيار لذتبخش و شاديآفرين و آموزنده است، به شرط آنكه آنان در انتخاب فعاليت آزاد گذارده شوند و به فعاليت مورد علاقهشان بپردازند.
- فعاليتهاي حرفهاي:
پرداختن به فراگيري رانندگي، كارهاي فني، تراشكاري، جوشكاري و درودگري، خياطي، تعميرات اتومبيل همچنين كارهاي برقي از نوع سيمكشي، آشنايي با تعميرات وسايل برقي مانند يخچال، كولر، راديو، تلويزيون، تلفن، بخاري و... آموزش رايانه، يادگيري شيوه كمكهاي اوليه، مواردي هستند كه هم ميتواند تجربه و آموزش باشند وهم اوقات فراغت را غني سازند.
- فعاليتهاي تحقيقي و مطالعاتي:
تشكيل كلاسهاي روش تحقيق و مطالعه و كتاب خواني براي نوجوانان و جوانان علاقهمند در رشتههاي مختلف دانش بشري علاوهبر بالا بردن شعور و آگاهي و ارضاي حس كنجكاوي براي جوانان شادي آفرين است.نيازهايي كه از طريف گذراندن اوقات فراغت تامين ميشوند.
گذراندن اوقات فراغت تامين نيازهايي را درپي دارد كه به اختصار به آنها مي پردازيم:
- نياز به استراحت و رفع خستگي:
انسانها همه نياز به استراحت و رفع خستگي دارند. پيوستگي در انجام كارها و نبود زمان كافي براي فراغت و استراحت موجب نزول كيفيت كار و نيز پرخاشگري فرد فعال ميشود، ولي بايد به كودكان و نوجوانان آموخت كه زمان استراحت، زمان بطالت نيست، بكله زماني است كه فرد به تمدد اعصاب ميپردازد و حاصل آن افزايش بازده است. بدن و ذهن آدمي پس از مدتي كار، خود به خود نيازمند استراحت است و به طور طبيعي بدان ميپردازد. پس اوقات فراغت ميتواند چنين نيازي را رفع كند.
منبع: روزنامه اطلاعات
فراغت و بهره وری
نويسنده: لیلا علوی مقدّم
تمدّن، محصول اوقات فراغت ملّت هاست، مردمانی که خور و خواب و شکار و غارت، همه ی شب و روز آنها را پر کرده بود، هیچ تمدّنی نیافریدند. ظروف مقاوم تر، جامه های ظریف تر، معماری ماناتر، شعر زیباتر، ماشین ها، کتاب ها، ارتباطات، اختراعات، اکتشافات و ... همه ی وسایل رفاهی بشر، زاییده ی اوقات فراغت اویند.
ویل دورانت(1)
وقت فراغت، چه وقتی است؟
اوقات فراغت، ساعاتی است که باید بدون اجبار، صرف اموری شود که شخص به آنها «تمایل» دارد و تا حد ممکن نباید با نفع اقتصادی همراه باشد یا منبع درآمدی برای شخص، محسوب گردد؛ بلکه باید به کسب تنوع، ایجاد سرگرمی، فراهم آوردن امکانات رشد فکری و جسمی در راستای تعالی و رسیدن به ارزش های معنوی منجر گردد. (2)
در ارائه یک تعریف علمی از «اوقات فراغت»، دکتر «جی، بی، نیش» در کتاب «فلسفه ی فراغت و تفریحات سالم»، این گونه اظهار نظر می نماید: «فراغت، مربوط به اوقاتی از زندگی انسان می شود که از کار کردن، آزاد است و در خواب هم نیست». (3)
دکتر غلامعلی افروز معتقد است که:
«منظور از اوقات فراغت، فرصت و زمانی است که انسان مسئولیت پذیر، هیچ گونه تکلیف یا کار موظفی را عهده دار نبوده، زمان در اختیار اوست که با میل و انگیزه ی شخصی به امر خاصی بپردازد. به دیگر سخن، فراغت، زمانی است که پس از به انجام رساندن کار و تکلیف موظّف روزانه، باقی مانده است و انسان، فرصت می یابد که با رغبت و علاقه و انگیزه ی شخصی، فعالیت یا برنامه ی خاصی را انتخاب و پیگیری نماید». (4)
اوژه «اوقات فراغت» را چنین تعریف می کند :
«منظور از اوقات فراغت، وقت صرف شده برای سرگرمی ها، تفریحات و فعالیت هایی است که افراد به هنگام آسودگی از کار عادی با شوق و رغبت، به سوی آنها رو می آورند». (5)
گروه بین المللی جامعه شناسی، تعریف زیر را از «اوقات فراغت» ارائه کرده است:
«وقت صرف شده برای مجموعه ای از اشتغالات، که فرد با رضایت خاطر، به قصد استراحت، یا برای تفریح و یا به منظور توسعه آگاهی ها یا فراگیری غیر انتفاعی و مشارکت اجتماعی، داوطلبانه و بعد از رهایی از الزامات شغلی، خانوادگی و اجتماعی به آنها می پردازد».(6)
دومازیه، (7) جامعه شناس فرانسوی و مؤلف کتاب به سوی تمدّن فراغت، معتقد است:
فعالیت های اوقات فراغت (فوق برنامه ) ،مجموعه فعالیت هایی است که شخص ، پس از رهایی از تعهدات وتکالیف شغلی، خانوادگی واجتماعی، با میل واشتیاق به آن می پردازد و غرضش استراحت ، تفریح ، توسعه ی دانش ، به کمال رساندن شخصیت خویش، به ظهور رساندن استعدادها وخلاقیت ها، و سرانجام، مشارکت آزادانه در اجتماع است. (8)
کن براون (جامعه شناس)، اضافه می کند که:
وقت فراغت صرفاً وقتی نیست که صرف کار نشود، بلکه فعالیت هایی مانند مسافرت برای کار، مراقبت شخصی، کارهای خانه، خرید، مراقبت از بچه و خوابیدن، همه از امور ضروری اند که اکثر جامعه شناسان، آنها را به عنوان «فراغت» نمی شناسند. (9)
اکنون با بررسی این تعاریف می توان به این نکات اشاره کرد:
1- در ارائه تعریف «اوقات فراغت» عده ای صاحب نظران به «ویژگی های اوقات فراغت» اشاره نموده و عده ای دیگر «اهداف اوقات فراغت» و گروهی «آثار و نتایج اوقات فراغت» را مورد توجه قرار داده اند.
2- از میان تعاریف ارائده شده، تعریف دومازیه تقریباً «جامع ترین تعریف برای اوقات فراغت» (10) است، که در آن، علاوه بر ویژگی های «اوقات فراغت» به کارکردها و نتایج آن نیز اشاره شده است.
بهره وری چیست؟ بهره ور کیست؟
تعریف «بهره وری»: در مورد بهره وری، تعریف پذیرفته شده ای که مورد توافق همگان باشد تقریباً وجود ندارد؛ امّا در این جا به تعدادی از تعاریف معتبر، اشاره می شود.
استنیر می گوید: بهره وری، میزان و معیار عملکرد و یا قدرت و توان موجود در تولید کالا و خدمات است.
استیگل معتقد است که: بهره وری را می توان همان نسبت میان بازده و عملیات تولیدی مشخّص و معیّن دانست.
ماندل، اشاره می کند که: بهره وری به مفهوم نسبت بین «بازده تولید» و «واحد منابع مصرف شده» است که با یک نسبت مشابه در دوره ی دیگر، مقایسه می شود.
بهره وری برابر است با خارج قسمت خروجی (میزان تولید) بر یکی از (یا کلّ) عوامل تولید.
دیویس، تغییر به دست آمده در شکل محصول (در ازای منابع مصرف شده در مسیر تولید آن) را بهره وری می نامد. (11)
تعریف «بهره ور»: با توجه به تعاریفی که گذشت، یک سؤال اساسی مطرح می شود که: چه انسانی با چه ویژگی هایی می تواند یک فرد بهره ور باشد؟
سه ویژگی اساسی را برای یک فرد بهره ور می توان مورد شناسایی قرار داد.
الف) نارضایتی خلّاق:
رضایت ازوضع موجود پدیده ها و امور، باعث می شود که فرد، نسبت به تغییر دادن وضعیت آنها اقدامی نکند. نارضایتی خلّاق، یعنی همواره از زاویه ی نقد وضع موجود پدیده ها به آنها نگریستن و در جستجوی شکل برتر و بهتر آنها برآمدن .
نارضایتی خلّاق نسبت به دستاوردهای زندگی باعث می شود که ما همواره با خود، شعار زیر را زمزمه کنیم و بر اساس آن، عمل کنیم: «امروز بهتر از دیروز وفردا بهتر از امروز!».
ب) نگرش مثبت:
نگرش مثبت به معنای ندیدن «زشتی ها و نقص ها» و خوش بینی بسیار ودور از واقع بینی نیست؛ بلکه به معنای درست دیدن «نقص ها» برای دستیابی به راه های «رفع» آنهاست. آدمی آن گاه به رفع نقص و بهبود امور یا اصلاح دیگر افراد می اندیشد که بتواند به آن پدیده (شخص، چیز، روند)، با نگرشی مثبت نگاه کند. هر گاه فردی با تنفّر، انزجار و بدبینی با امور روبه رو شود، جریان اندیشه ی سازنده را نسبت به آن موضوع از دست می دهد و فرآیند بهره وری دچار رکود خواهد شد.
ج) خلّاقیت (توانایی تجسّم، پیش بینی و ایجاد ایده)
بهره وری در گرو اندیشه های نو برای بهبود «آنچه هست» و طراحی برای آینده است.(12)
راه کارهای متعدّدی برای پرورش استعداد و خلّاقیت وجود دارد؛ امّا در این جا تنها به یکی از آنها (13) اشاره می کنیم که می گوید:
خلّاقیت، نتیجه ی پاسخگویی به پرسش های زیر، در مواجهه با هر پدیده (شخص،چیز، روند برای تبدیل آن به پدیده ی بهتر و مطلوب تر است:
1- چه چیزی را می توان جایگزین کرد؟
2- چه چیزی را می توان با آن ترکیب کرد؟
3- چه چیز دیگری مثل این است؟
4- چرخش جدید؟ تغییر معنا، رنگ، صدا، رایحه، شکل، اندام؟ تغییرات دیگر؟
5- چه چیز بیفزاییم؟ زمان بیشتر؟ تکرار بیشتر؟ قوی تر؟ بلندتر؟ طولانی تر؟ ضخیم تر؟...
6- راه های جدید استفاده ازهمین که هست؟ کاربردهای دیگرش، اگر تغییراتی در آن داده شود؟
7- چه چیزی را حذف کنیم؟ چه چیزی را کم یا کوچک کنیم؟
8- جابه جا کردن اجزا و آرایش دوباره؟ الگوهای دیگر؟ (14)
ویژگی های اساسی «فراغت»
دومازیه در توضیح واژه ی «فراغت» در دایره المعارف علوم اجتماعی کوپر، چهار ویژگی اساسی برای فراغت، توصیف می کند:
الف) رها بودن از وظایف
فراغت، نتیجه ی انتخاب آزاد است. البته فراغت، همان آزادی نیست و اشتباه است اگر بگوییم وظایف، ابداً در هیچ بخشی از فراغت، وجود ندارد. با این حال، فراغت، آزاد بودن از دسته ی خاصی از وظایف را دربر می گیرد. در درجه ی اول، فراغت، رهایی از کار مزدگیرانه در محل کار است. فراغت، همچنین آزادی از مطالعه ای است که جزو برنامه های مدرسه است. همچنین فراغت، آزادی از وظایف اساسی ای است که توسط دیگر سازمان های اجتماعی (مانند: خانواده، اجتماع و مذهب)، تعیین شده اند.
دومازیه معتقد است که هنگامی که فعالیت فراغت، بخشی از کار شخصی (مانند ورزشکاران حرفه ای)، زندگی خانوادگی (گردش روز تعطیل) و یا وظایف مذهبی یا سیاسی (شرکت در یک اجتماع مذهبی یا تقویت حزب سیاسی) می شود، حتی اگر همان رضامندی قبلی را بدهد، ماهیت آن تغییر خواهد کرد.
ب) هدف و جهت مادّی نداشتن
برخلاف وظایف شغلی و خانوادگی و سیاسی، فراغت، هدف سودمندانه و مادی ندارد. اگر فراغت به وسیله اهداف تجاری، سودگرایانه یا ایدئولوژیکی کنترل شود، آن دیگر فراغت نیست. این چنین فراغتی تنها بخشی از ماهیت خود را حفظ می کند.
پ) احساس خشنودی
آنچه فعالیتی را به عنوان «فراغت» مشخص می سازد. جستجوی حالتی از رضایت است که دارای ماهیت لذّت جویی است. البته شادی صرفاً موضوع فراغت نیست؛ چون فرد می تواند در حال انجام وظایف اساسی اجتماعی نیز شاد باشد؛ امّا جستجو برای رضایت، خوشی وشادی، یکی ازویژگی های اساسی فراغت در جامعه ی جدید است و شرط اولیه ی فراغت، حالتی از رضایت است.
ت) تحقّق توانایی ها و رشد استعدادها
فراغت بایستی با تحقّق توانایی های بالقوه آدمی به صورتی آزادانه ارتباط داشته باشد. چنین هدفی، چه با نیازهای اجتماعی سازش پیدا کند و چه نکند، به خودی خود، هدف تلقّی می شود. (15)
کار کردهای اصلی «فراغت»
دومازیه سه کارکرد اصلی برای «فراغت» ذکر می کند:
1- رفع خستگی: فراغت به فرد، فرصت می دهد که خستگی کارها و تکالیف را از تن بیرون کند.
2- تفریح و سرگرمی: به وسیله سرگرمی، فضاهای جدیدی گشوده می شود که در آنها فرد می تواند از رنج روزانه ی یک سری وظایف محدود وعادی و نیز کارهای تکراری و محیط یکنواخت فرار کند، تا به رکود یا شکنندگی روانی دچار نشود.
3- رشد و تعالی شخصیت: فراغت، فرد را قادر می سازد تا از کارهای روزمرّه ی کلیشه ای که او را مجبور به پذیرش الزامات سازمان های اصلی اجتماعی می کنند، رهایی یابد، به کشف و اختراع و ابتکار دست بزند و اندیشه، محیط و افراد مرتبط با خود را متحوّل کند.
فراغت، در واقعی ترین مفهوم کلمه، هر سه ی این کارکردهای اساسی را برآورده ساخته، نیاز انسان را که با هر یک از آنها مرتبط است، ارضا می کند. (16)
بر همین اساس، از دیدگاه اکثر جامعه شناسان، اوقات فراغت، صرفاً وقتی نیست که فرد به کار مشغول نباشد؛ بلکه وقتی است که در آن، فرد از الزامات عملی آزاد باشد و فعالیتی است که فرد، آزادانه انتخاب می کند و موجب رشد استعدادها و آرامش و خشنودی او می گردد. (17)
تنوّع کارکرد و گستردگی فعالیت های اوقات فراغت
در چارچوب کارکردهای کلّی سه گانه ای که برای اوقات فراغت برشمردیم ، کارکردهای جزئی متنوّعی نیز قابل شناسایی اند که می توان هر کدام از آنها را سرفصلی برای فعالیت های اوقات فراغت (فوق برنامه) قرار داد، از جمله:
1) کسب اعتماد به نفس
روان شناسان می گویند: «هر نوع فکر و خیالی این گرایش را در خود دارد که به صورت یک واقعیت خارجی جامه ی عمل بر تن کند و عملی گردد. بنابراین می توان گفت نگرش واندیشه ای که هر فرد درباره ی خودش دارد، به زندگی او هویت می بخشد و نوع رفتار وشیوه ی زندگانی اش را بر روی این کره ی خاکی تعیین می کند.
صاحب نظران بر این عقیده اند که یأس انسان بعد از هر شکست، به مراتب، تأثیرات ویرانگرش بیشتر از خود شکست است. کسی در برابر شکست، تسلیم می شود که به توانایی ها و نیروهای درونی خویش ایمان ندارد. برای ایجاد روحیه ی خودباوری و تلقین مثبت در خویش، ابزاری لازم است تا بتوان با استفاده از آن، به این روحیه ی شکوفاگر رسید. بهترین ابزار و بستر برای ایجاد انگیزه و روحیه ی خودباوری، فعالیت های اوقات فراغت اند که شخص در جریان آنها می تواند در کمال آرامش و آسودگی، نیات درونی خویش را به منصه ی ظهور برساند و به تمرین ایجاد و تقویت این روحیه بپردازد.
2) یافتن درک سیاسی
در برنامه های اوقات فراغت، به مخاطبان کمک می شود تا دریابند که: کیستند، چه دارند و چه می توانند باشند، چگونه باید خویشتن سازی کنند، چگونه در مقابل هجوم های فرهنگی وایدئولوژی های استعماری مقاومت کنند و چگونه از آنها انتقاد علمی به عمل آورند، چگونه مسائل سیاسی را تجزیه و تحلیل کنند، چگونه فرهنگ های مختلف را مورد ارزیابی قرار دهند، چگونه فرهنگ موجودشان را در صورت مطلوب نبودن، به فرهنگ مطلوب تبدیل کنند و آن را کمال بخشند، و...
3) راهیابی تدریجی به فضاهای اقتصادی
جوان و نوجوان، در جهان پرشتاب کنونی و بویژه در شرایط دشوار جوامع در حال توسعه، ناگزیر از این است که پس ازسنوات تحصیل، خیلی زود به بازار کار و تولید، وارد شود. چنین جوانی، چنانچه در سال های پیش توانسته باشد در اوقات فراغت خود به حرفه ای یا فعالیتی اقتصادی یا علمی نزدیک شود و در سطوحی خود را و توانایی های خود را بیازماید، در هنگام ورود به بازار کار، نیروی انسانی آزموده (ماهر) خواهد بود. بماند که این گونه کارآموزی ها و کسب مهارت ها کمک بزرگی به رشد اقتصادی کشور نیز هست.
4) شناخت مقتضیات زمان
از آن جا که معمولاً متون درسی و آموزش های رسمی و نظام اداری کشورها از تحوّلات روز جهانی فاصله دارند. فعالیت های فوق برنامه هستند که وظیفه ی به روز کردن اطلاعات و توانایی های شهروندان را به عهده دارند. همچنین اطلاع یافتن از مباحثات و مجادلات علمی و فرهنگی میان روشنفکران ملّت ها و فرهنگ های مؤثر جهانی و نیز تجهیز نمودن خویشتن به فرهنگ خودی، فقط در اوقات فراغت، ممکن است.
5) تفریح و گردش وسرگرمی
سرگرمی، تفریح و گردش، در واقع، پاسخی است صحیح و منطقی به نیازها و غرایز درونی انسان و زمینه ای است برای ارتقای فکری و انبساط خاطر و تخلیه ی روحی و روانی. همان گونه که انسان به پرورش جسمی نیازمند است، به تفریح سالم نیز نیازمند است تا بتواند از این طریق، به آرامش روحی و فکری برسد.
6) تحرّک جسمی و حفظ ورزیدگی
یک ضرب المثل قدیمی است که می گوید: «عقل سالم در بدن سالم است». اگر بدن بخواهد سالم بماند، باید فعالیت های متنوّع و مطابق با وضعیت عمومی و مقتضیات سن انجام دهد. پرداختن به انواع فعالیت های ورزشی که به عنوان یکی از ضرورت های انکارناپذیر برای سلامت انسان مطرح است، در زمان اوقات فراغت، میسّر است. به عقیده ی کارشناسان، کم تحرّکی و نپرداختن به فعالیت های تحرک زا می تواند عواقب وخیم جسمی و روانی و بویژه افسردگی روحی به جا بگذارد. بماند که ورزش و نرمش صحیح و برنامه ریزی شده، در ایجاد روحیه ی نشاط و شادابی و اعتماد به نفس، فوق العاده مؤثّر است.
7) رسیدن به آرامش
فعالیت هایی که انسان در اوقات فراغت انجام می دهد، چون ازروی میل و با اشتیاق است و شخص در این راه، انگیزه ی لازم و آزادی کامل برای انتخاب نوع فعالیت را دارد، به همین خاطر، نوعی احساس رضایت و تمدّد اعصاب را در پی دارند.
معمولاً در افرادی که در کار و اشتغال روزانه ی خود انگیزه و رغبت لازم را ندارند وازروی اجبار و اکراه به انجام آن می پردازند، به مرور زمان، نوعی ناراحتی روانی و عصبی و نیز عدم رضایت و دلزدگی ناشی از کار مداوم و یکنواخت به وجود می آید که شایسته است جهت رفع این معضل- که در خارج از محیط کار و اشتغال و بر روی روان انسان نیز اثرات سوء و گاه مخرّب برجای می گذارد- اقدام لازم و مقتضی انجام دهند. بهترین اقدام در این زمینه، روی آوردن به فعالیت های متنوّع اوقات فراغت، مطابق ذوق و سلیقه ی شخصی است، تا بعد از یک تمدّد اعصاب و راحتی روان، مجدداً تمرکز اعصاب یافته، به کار و فعالیت بپردازند.
8) بهداشت روانی
برای یک زندگی سعادتمندانه، سلامت جسمانی و سلامت روانی لازم و ملزوم یکدیگرند. برای تأمین بهداشت روانی، فعالیت های متعددی را باید به انجام رساند، از جمله فراهم آوردن شرایط لازم برای تخلیه ی برخی از فشارهای روانی که در دوره ی اشتغال به کار به انسان وارد می شوند. اگر انسان در طول دوره اشتغال، مجبور به تحمّل شرایط و اشخاصی باشد که برای او آزار دهنده اند، در دوره ی فراغت می تواند ناراحتی های حاصل از تحمّل آنها را به اشکال گوناگون، از جمله هم صحبتی با افراد مورد علاقه ی خویش تخلیه کند. اگر فرصت لازم برای تخلیه ی چنین فشارهایی فراهم نشود، ممکن است تحمّل طولانی مدّت آنها به نوعی، تعادل روانی انسان را تهدید کند.
بررسی های متخصصان تربیت بدنی نشان داده است که بسیاری از ناراحتی های جسمی (مانند: اسهال، یبوست، ناراحتی های معده، کوفتگی عضلات، سردرد و ناراحتی های پوستی)، ریشه ی روانی(از قبیل: ترس، خشم، نگرانی و ناامیدی) دارند. از آثار و نتایج فعالیت های اوقات فراغت، جبران صدمات جسمی و روانی ناشی از هیجانات مداوم کار و نیز رهانیدن انسان از کسالت ناشی از یکنواختی انجام وظایف روزانه است.
9) خودسازی معنوی
نماز، تفکر در آسمان و زمین و آفاق و انفس، تدبّر در کلام خدا و پیشوایان معصوم، حضور درجماعات مسلمانان، عمل به سفارش های دین درباره ی انجام دادن مستحبّات و ترک مکروهات، دعا، ذکر، محاسبه ی اعمال، مراقبت از نفس، آموختن معارف دین و اخلاق، کسب نشاط برای عمل به واجبات و ... همه و همه در اوقات فراغت، ممکن اند.
10) تجدید قوا
فعالیت در قالب برنامه هر قدرهم لذت بخش باشد، باز خستگی هایی به دنبال خود دارد. بخشی از این خستگی، خستگی جسمانی است که معمولاً با استراحت (از جمله خواب) برطرف می شود. بخش دیگری از این خستگی، خستگی روانی است که معمولاً به دلیل مواجهه ی مستمر با یک محرّک به وجود می آید. انسان، وقتی به شکل مستمر با محرّک واحدی سر و کار داشته باشد، به لحاظ روانی از آن خسته وخواستار تغییر شرایط می شود. این خستگی بسیار مضر است و گاه ممکن است موجب دوری دائمی فرد ازچیزی شود.
اشباع، یک پدیده روان شناختی است که می تواند موجب ترک کامل یک رفتار شود. در چنین مواردی ضروری است فرد، جهت دوری از تکرار تنوّع در کار ایجاد نماید. بهترین کاری که شخص می تواند در چنین مواقعی به انجام برساند، برنامه ریزی برای فراغت است، تا از این طریق، قوای جسمانی خود را بازسازی کند و بتواند هم از نظرجسمانی و هم از نظر روحی و روانی برای شروع مجدّد کار، آماده شود. از این طریق، هم ضریب موفقیّت و کارآمدی فعالیت وی افزایش می یابد. و هم خللی در میزان انگیزه و ذوق و شوق وی برای انجام دادن آن فعالیت مستمر، ایجاد نگردد.
11) کسب ضریب بالای موفقیّت در آموزش
مقیّد شدن و اجبار درفعالیت جسمی و روحی، باعث کاهش بازده (راندمان) کار می شود و شخص، همیشه خویش را در حصار، احساس می کند. اکثر قریب به اتّفاق دانش آموزان ودانشجویان، چنین حالتی را در زمان تحصیل دارند. وجود انواع و اقسام فعالیت های آموزشی در زمینه های فرهنگی ، مذهبی، هنری، تربیتی، فنّی و ... در برنامه های اوقات فراغت، باعث می شود که این اوقات، در واقع، نقش زمان حضور در کلاس های رسمی را ایفا کنند. با این تفاوت که شخص در این زمان، با میل و رضایت خاطر و علاقه ی خویش در سر کلاس های آموزشی حضور می یابد. به همین خاطر، چون این فعالیت ها و زمان استفاده از آنها مطابق سلیقه و ذوق وی اند باعث افزایش ضریب یادگیری حرفه و آموزش می شوند.
12) داشتن برنامه برای تعطیلات
تعداد کلّ روزهایی که در طول سال با تعطیلی مواجه می شویم، چند ماه است، که این همه فرصت و زمان اوقات فراغت، نیاز به برنامه ریزی و تأمل بیشتر دارد. ملّتی موفق و خوش بخت است که حداکثر بهره برداری و استفاده را از زمان ببرد و فرصت ها را غنیمت بشمارد و برای لحظه لحظه ی اوقات، دارای برنامه ی مدوّن و کارشناسی شده باشد.
13) تمرین حیات اجتماعی
یکی از مهم ترین ویژگی های فعالیت های اوقات فراغت، انجام دادن برنامه های گروهی و دسته جمعی است که خود، عاملی است برای زندگی اجتماعی ورشد اجتماعی و نیز در این فعالیت هاست که انسان با جمع، آشنا می شود و دوستانی تازه پیدا می کند و از زندگی فردی و تنهایی خویش، رهایی می یابد. همان طور که می دانیم، زمینه سازی رشد انسان، در شکل گرفتن به موقع بعد اجتماعی وی است.
14) ارتقای مهارت های شناختی
اوقات فراغت، مناسب ترین فرصت ها برای توسعه ی مهارت های شناختی (مطالعه، پژوهش، پرسشگری، سخنرانی، و گفتگو و ...) و شکوفایی استعدادها هستند؛ زیرا هنگامی که فرد براساس علاقه و انگیزه ی شخصی (بدون داشتن اجبار و وظیفه ی رسمی) بخواهد در زمینه های متنوّع فعالیت داشته باشد، مسلماً تلاش او در چنین شرایط مطلوب و خوشایند ذهنی و روانی، از یک طرف در تأمین بهداشت جسمی و روانی وی مؤثر خواهد بود و از طرف دیگر، موجب فراگیری های پایدار در او خواهد شد.
15) بازشناسی و بازسازی شخصیّت
اوقات فراغت از دو جهت در تعالی بخشیدن به شخصیت، نقش دارند: اوّلاً اوقات فراغت به عنوان مناسب ترین فرصت به انسان این امکان را می دهند تا رفتار فردی و اجتماعی خود را مورد ارزیابی و ارزشیابی قرار داده، با آرامش خاطر، نسبت به خصوصیات اخلاقی، رفتاری و ..ی خود به تفکر بپردازد و نقاط قوّت و ضعف خود را دریابد ؛ ثانیاً اوقات فراغت- از آن جهت که فرصت مناسبی برای ظهور و رشد و شکوفایی استعدادها و توانایی ها و خلّاقیت ها و نوآوری های فردی هستند-، می توانند در تعالی بخشیدن به شخصیت فرد، مؤثر و مفید باشند.
16) آموختن فرهنگ عمومی
عدّه ای از صاحب نظران بر این عقیده اند که فعالیت های اوقات فراغت، درنهایت، موجب رشد و توسعه فرهنگی در جامعه خواهند شد.
در اثر فعالیت های سالم، از جمله: کتاب خوانی، فعالیت های هنری، شرکت کردن در اردوهای جمعی، انجام دادن فعالیت های جسمانی و ورزشی، انجام دادن فعالیت های فوق برنامه ی عملی وذوقی و ... نه تنها از فرصت های بیکاری و بعضاً تمایل به بزهکاری های اجتماعی کاسته می شود، بلکه فرهنگ عمومی اشاعه می یابد و توسعه ی فرهنگی ونشاط و سرزندگی در جامعه افزایش خواهد یافت.
17) شکوفایی خلّاقیت ها
خلّاقیت یعنی نوآوری انسان. در این زمینه تفکر را، به تفکر «همگرا» و «واگرا» تقسیم می کنند. تفکر همگرا تلاشی است برای حل مسئله با روش های سنّتی و آموخته شده، در حالی که تفکر واگرا تفکّری است مبتنی بر روش های نو و تازه. در تفکّر همگرا اندیشه صرفاً روی مسئله متمرکز می شود. در حالی که در تفکّر واگرا اندیشه بر پدیده های جانبی و حتی دور از مسئله نیز تمرکز پیدا می کند.
جهت تأمین فضای لازم برای رشد خلّاقیت، لازم است فرد در شرایطی قرار گیرد که ضمن مواجه شدن با مسئله به دنبال یافتن راه حل آن باشد. دومازیه، جامعه شناس فرانسوی، معتقد است که یکی از اهداف و نتایج فعالیت های اوقات فراغت، به ظهور رساندن استعدادها و خلّاقیت های فرد است. (18) دنیس کیور- که مطالعات زیادی در زمینه ی اوقات فراغت انجام داده است- می گوید: اوقات فراغت، فرصتی به فرد می دهند تا انرژی خود را آزاد کند و به خلّاقیت و خود شکوفایی نایل شود. (19)
برخی کارکردهای دیگر برنامه های اوقات فراغت (فعالیت های فوق برنامه)، عبارت اند از: سیر و سفر در سرزمین ها و عبرت گرفتن از تاریخ پیشینیان، شناخت طبیعت و حفظ آن و بهره گیری از آن، تحکیم خانواده و صله ی رحم و تعمیق پیوندهای خویشاوندی، رویکرد به هنر و هنرآموزی و لذّت بردن از آثار هنری، آموختن کمک های اوّلیه ی پزشکی و فوریت های امدادی و بهداشت فردی و اجتماعی، آشنایی با حقوق فردی و اجتماعی و آیین شهروندی و نظام مدنی، شناخت آسیب های اجتماعی (که عمدتاً تاشی از بهره ی صحیح نگرفتن از اوقات فراغت اند) و راه های مصون ماندن از آنها، دیدن آموزش های دفاع نظامی وغیر نظامی (بسیج نظامی، امدادی، بهداشتی وفرهنگی)، شادی آفرینی و برگزاری آیین ها (جشن ها، همایش ها ومراسم سوگواری)، فعالیت های خیریّه ی اجتماعی در محلّه ومدرسه و دانشگاه و شهر، و ...(20)
در پایان، همان جمله ی نخست این نوشتار را تکرار می کنم که: تمدّن، محصول اوقات فراغت ملّت هاست...
پي نوشت ها :
1. تاریخ تمدّن، ویل و آریل دورانت، تهران: انقلاب اسلامی، ج 1، ص 38(مقدّمه).
2. «چگونگی گذراندن اوقات فراغت»، باقر یوسفی، فصل نامه ی مدیریت در آموزش و پرورش، ش 13، ص 77.
3. همان جا.
4. «هنگامه های فراغت، زمینه ساز بهداشت روانی و بستر خلاقیت ها»، غلامعلی افروز،پیوند، ش 142 (تابستان 1370)، ص 124.
5. «خانواده و ضرورت توجه به اوقات فراغت فرزندان»، علیرضا عصاره،پیوند، ش 225(تابستان 1377)، ص 30.
6. «چگونگی گذراندن اوقات فراغت»، ص 77.
7. فرهنگ علوم اجتماعی، آلن بیرو، ترجمه: باقر ساروخانی، انتشارات کیهان، ص 203.
8. «خانواده و ضرورت توجه به اوقات فراغت فرزندان»، ص 30.
9. فرهنگ علوم اجتماعی، ص 204.
10. بنگرید به: جامعه شناسی فراغت، مجید زاهدی اصل، دفتر همکاری حوزه ودانشگاه، جزوه ی 31، ص 5.
11. پژوهشی در اوقات فراغت (ویژه ی معلمان)، حسینعلی کوهستانی و علی اصغر خلیل زاده، مشهد: تیهو، ص 113-114.
12. همان، ص 119-120.
13. این روش، به عنوان مدل scammper که نام اختصاری آن است، شناخته می شود.
14. «هنگامه های فراغت...»، ص 128-129؛پژوهشی در اوقات فراغت، ص 120-121.
15. جامعه شناسی اوقات فراغت، فرنگیس اردلان، تهران: دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران، 1354، ص 2 (نقل از : همشهری، سال هفتم، ش 2878، صفحه ی اجتماعی).
16. فرهنگ علوم اجتماعی، ص 203.
17. همان، ص 204-205.
18. «چگونگی گذران اوقات فراغت»، ص 77.
19. همان، ص 81.
20. یک منبع بسیار سودمند برای آشنایی با کارکردهای متنوع برنامه ها ی اوقات فراغت، کتاب جوانان و تجربه ی زندگی در اوقات فراغت است که از سوی «سازمان ملی جوانان» تهیه و توسط نشر اسپید (تهران/1379) منتشر شده است. در این کتاب، فهرستی از صدها فعالیت فوق برنامه به صورت دسته بندی شده، به جوانان و نهادهای مدنی مرتبط با آنان ، معرفی شده است.
منبع: مجله ی حدیث زندگی
جوانان و فراغت مجازي
اينترنت عرصة مهمي را براي تحقيقات اجتماعي و آزمودن نظريههاي مربوط به اشاعة تکنولوژي و اثرات رسانهها فراهم ساختهاست. بخشي از اين جاذبه به واسطة قابليت ادغام شيوههاي ارتباطي و صورت محتواي ارتباط است. جاذبههاي ديگر مربوط به اثرات و کارکردهاي اجتماعي اين رسانه و محيطهاي مختلف آن براي افراد و اجتماعات محل زيست آنها و بهويژه براي جوانان بهعنوان پيشگامان نوآوري و مصرف اين رسانة جديد ميباشند.
طولاني شدن دورة جواني و نوجواني، رواج شيوههاي جديد رفتار اجتماعي برايپر کردن فضاي زندگي، فرديشدن و كمرنگشدن شکافهاي متداول اجتماعي، اهميت يافتن سبك زندگي و «سياست زندگي» براي جوانان، از هم پاشيدگي شبکههاي سنتي همسايگي و نوسازي شهري از جملة زمينههاي اصلي هستند که شرايط جديدي را پيش روي جوانان قرار دادهاند. آنچه در کنار اين روندها و متاثر از رشد رسانههاي جديد قابل ذکر است اهميت بيش از پيش حفظ و تنوع در اوقات فراغت براي جوانان است. اولين نسل آشنا با کامپيوتر و تکنولوژيهاي ارتباطي را بايد نسل فعلي دانست. بسياري از آنان ميتوانند با طيفي از نرم افزارهاي کامپيوتري کار کنند و بهراحتي آن را بفهمند. اين تحولات تکنولوژيک علاوه بر تأثير بر ذوق، سليقه و نياز ارتباطي آنها، گذراندن اوقات فراغت آنها را نيز تحت تأثير قرار دادهاست. دو فرآيند «رسانهايشدن»( mediatisation) و «خانگي شدن»(domestification) توصيفکنندة گذران بخش عمدهاي از فراغت جوانان در جوامع مدرن است. جوانان فراغت خود را بيش ازپيش در خلوت سپري ميکنند و براي سرگرم شدن به طور فزايندهاي به رسانههاي جديد متکي هستند.
ارتباطات باواسطة کامپيوتر (CMC)، «فرهنگ فراغت» و «اجتماع فراغت» را نيز تحتالشعاع قراردادهاست. شبکههاي کامپيوتري جهان فرهنگهاي جديدي را در ده سال گذشته پديد آوردهاند كه تأثيرات شگرفي را در تعاملات و روابط اجتماعي برجاي گذارده است. (رين گولد، 1994: 4)
چترومها (chat rooms) يا ميدانهاي چندکاربردی (multi-user-dungeons) بهعنوان يکي از پرطرفدارترين «ميدانهاي» اينترنتي شرايط جديدي را پيرامون کاربران خود قرار داده و مرزهاي تازهاي را در شکلگيري خردهفرهنگها، ارزشها و هويت جوانان پديد آوردهاند.
گمنامي، سرعت ارتباطات و سيال بودن آن پيامدهاي گستردهاي را در روابط جنسيتي و الگوهاي ارتباطي و دوستيابي جوانان بر جاي ميگذارد. تداخل طبقه با جنسيت و جغرافيا ميتواند فضاي آزادکنندهاي را براي دستهاي از جوانان پديد آورده و مرزبنديهاي رايج جنسيتي و اجتماعي را در فرهنگ جوانان کمرنگ سازد. ارتباطات اينترنتي در محيطهاي چت، ضمن آنکه تقويتکنندة روابط غير وابسته به زمان و مکان گرديده است، به محملي براي جستجو و ارضاي کنجکاويهاي جوانان نيز تبديل شدهاست. علاوه بر اين، فضاي مجازي و ديجيتال اينترنت صورتهاي جديد مشارکتهاي اظهاري و عاطفي را جايگزين صورتهاي متداول مشارکت سياسي و اجتماعي در عرصههاي «حقيقي» جامعه ساختهاست (نگاه کنيد به سيورلا، 2000). در وجه منفي، استدلال بر اين است كه سرگرميهاي مجازي اينترنتي عموماًًٍَْْ به تقليل سرماية اجتماعي، انزوا و بريدگي از مشارکتهاي محسوس و عيني (کرات و همکاران، 1998 ؛ ناي واربرينگ، 2000)، تغيير روابط از اجتماعات و گروههاي آشنا به اجتماعات شبکهاي (مافلوسي، 1996 ؛ ولمن، 2001)، سوگيري جوانان به سوي آموزش موزاييکي (راشکوف، 1996) و نيز قطعهقطعهشدن افراطي (hypersegmentation) سليقهها و خردهفرهنگها و در نتيجه تودهوارسازي (massification) (شيلز، 1963 ؛ نيومن، 1991) ميانجامد.
در ادامه، چهارچوبهاي مفهومي و نظري رايجي را که از منظر جامعهشناسي و يا روانشناسي اجتماعي به بررسي تأثيرات ICTs و بهويژه اينترنت بر جوانان و فراغت آنها پرداختهاند، به اختصار مرور کرده و آثار تواناساز و يا محدودکنندة محيطهاي مجازي در چت رومها را مورد بحث قرارخواهيم داد.
زمينة تحقيق
نگاه جامعهشناختي به پديدة اينترنت در پي بررسي تأثيرات اجتماعي آن بر روابط اجتماعي و تجزيه و تحليل عوامل نهادي، سياسي و اقتصادي است كه رفتار كاربران را تحت تأثير قرارميدهد. اين نگاه، چنانكه در مقدمة بحث بدان اشاره شد، به طيفي از اثرات اجتماعي تكنولوژيهاي جديد اطلاعاتي و ارتباطاتي بر روابط و تعلقات اجتماعي، شكلدهي يك معناي عمومي جديد براي ارتباط، صورتهاي جديد مشاركتهاي اجتماعي و بازانديشي و تغيير در هويتهاي خودساخته تأكيد دارد.
در وجه فراغت و سرگرمي نيز محوريت يافتن ارتباط و سرگرمي، از متن خارج شدن (decontextualisation) مكانها و تجارب اوقات فراغت (نگاه كنيد به رابرتز، 1998)، رواج شكلهاي سرگرمي غيروابسته به زمان و مكان، چندوظيفهاي شدن رسانههاي جديد و لذت بردن جوانان از توانايي انجام همزمان چند وظيفه و امكانپذير ساختن انواع جديدي از مشاركتهاي عاطفي و زيبايي شناختي و فرهنگي از جمله مشخصههاي اصلي رسانههاي جديد و بهويژه اينترنت ميباشد. رويكردهاي غالب در بررسي تأثيرات اجتماعي و رواني ICTs بر جامعه را در دو دستة كلي تكنولوژيكي و اجتماعي ميتوان قرارداد. رويكردهاي تكنولوژيك نقش رسانههاي جديد را در روابط و تبعات اجتماعي آن تعيينكننده ميدانند و در بررسي نهايي تكنولوژي را شكلدهندة روابط اجتماعي و شكلهاي تحول آن تلقي مينمايد. نظريههاي چندي از اين منظر به رسانههاي جديد توجه كردهاند. براي نمونه ميتوان مدل حضور اجتماعي (social presence model) كه فردي بودن ارتباطات كامپيوتري را زمینهساز اثرات اجتماعي كمتر آنها ميداند، نظرية غناي رسانهاي (media richness theory) كه توانايي تأثيرگذاري بر روابط اجتماعي رسانهها را تابع ظرفيت آنها در انتقال پيامها و نشانههاي اجتماعي ميبينند و غناي رسانهها را عامل تعيين كنندة انتخاب آن از جانب كنشگران ميدانند، و نظرية شيوة پردازش اطلاعات اجتماعي (social information processing model) اشاره كرد كه به دنبال تبيين اثرات محدود كنندة ارتباطات كامپيوتري است و اين محدوديت را مخل كيفيت ارتباطات اجتماعي ميداند.
در مجموع رويكردهاي فوق به ابعاد اجتماعي رسانههاي جديد اطلاعاتي و ارتباطاتي به صورت حاشيهاي و با اهميت كمتر نگريسته و در تحليل نهايي قائل به قابليت تقليل اطلاعات كامپيوتري به بايتهاي اطلاعاتي هستند (براي مرور جامع رويكردهاي تكنولوژيك نگاه كنيد به اسپيرز، 2000.)رويكردهاي جايگزين در مطالعة اثرات رسانهها در مقابل به عوامل اجتماعي توجه بيشتري نشان ميدهند. نظريههايي همچون استفاده و التذاذ (uses and gratifications) ، مبادله (exchange) ، سازهگرايي اجتماعي (social constructionism) و نظريههاي تعاملي (interactionism models) ، از جمله رويكردهاي غالب در اين دسته بهشمار ميآيند.
مدل «استفاده و التذاذ»، كه خود متأثر از نظريههاي مبادلة اجتماعي است، مدلي رايج در مطالعات توصيفي و اكتشافي درخصوص نحوة استفادة افراد از رسانهها و تأثير اين استفاده بر رفتار آنهاست. دلايل و انگيزههاي جذب جوانان به اينترنت و فضاي مجازي و رفتار آنها در فضاي مجازي زمينههاي اصلي هستند كه در اين مدل به آنها توجه ميشود. نظرية تعاملي، تفسيري و سازهگرايي تلاشي براي تبيين نحوة ارتباط افراد با فضاي مجازي، فهم آنها از اين ارتباطات و مكانيسمهاي دخيل در آن محسوب ميشود. رويكرد سازهگرايي با تلقي نسبيبودن تأثيرات تكنولوژيهاي اطلاعاتي و ارتباطاتي، اين تأثيرات را تابع متن (context) ، تفسير و فهمي ميدانند كه كاربران و افراد حاضر در حوزة ارتباط از آن به عمل ميآورند. ساختهاي اجتماعي تعيينكنندة معناي ارتباط بهشمار ميآيند. اين نظريه كه مُلهم از آراي پديدارشناسي گارفينكل (1967)، برگر و لاكمن (1966) و انديشمنداني همچون دريدا (1976) و گرگن (1985) است واقعيات اجتماعي را ساختة كنشگران دانسته، همزمان به نقش انتخاب، اراده و استقلال فرد (عامل) در تعامل با متن و ساختار اجتماعي توجه دارد.
از ديگر انديشمنداني كه به توصيف نحوة مذاكره و معتبرساختن هويت در تعاملات رودررو و ايجاد قالبي براي ارزيابي معاني اين روياروييها پرداخته ميتوان به گافمن اشارهكرد كه انديشههاي او در بررسي ارتباطات بين فردي از جانب محققان علوم رفتاري مورد استفاده بوده است. با الهام از آراي گافمن ميتوان استدلال كرد كه اينترنت چارچوبهاي تعاملي جديدي را در برقراري ارتباطات بين فردي مهيا ساخته است كه، عليرغم محدوديتهاي ذاتي خود، فرصتهاي جديدي را نيز براي نمايش شخصيت در اختيار كاربران قرار ميدهد،گافمن (1964) در كتاب خود موسوم به استيگما به توصيف تكنيكها و امكاناتي ميپردازد كه افراد از آن براي ارائة تصويري مطلوب و قابل پذيرش از خويش استفاده ميكنند. توصيف مجازي كه كاربران از ويژگيهاي رفتاري و شخصيتي خود در فضاي چت روم بهعمل ميآورند را ميتوان با توجه به اين گزارهها تبيين كرد. تلاش براي پيشدستي در گرفتن اطلاعات،شناسايي اوليه از مخاطب گفتگو، توصيف انتخابي وگاه مبالغهآميز و يا نادرست از برخي ويژگيهاي رفتاري و شخصيتي و نشان دادن همدردي و همسويي براي جلب پشتيباني و حمايت عاطفي مخاطب ازجمله زمينههاي نشاندهندة تداركات و آمادگيهاي «پشت صحنهاي» (back stage) افراد، براي نمايش «روي صحنهاي» (front stage) خود هستند.
ماهيت غير رودرروي ارتباطات الكترونيكي اينترنتي همچنين ميتواند انگيزة بيشتري را براي كاربران آن در بازي با هويت، رفتارهاي آزمايشي و ارائه تصويري غيرواقعي فراهم سازد كه ريسك «شرمندگي» در آن كمتر است. در مجموع كاربست مفاهيم گافمن در ارتباطات اينترنتي ميتواند به تشريح مكانيسمها و استراتژي مورد استفاده در تعاملات بينفردي بهكار رود. از طرفي، پيشرفت روزافزون تكنولوژي و دسترسي به تسهيلات بيشتر در اينگونه ارتباطات (صدا، تصوير و ايكونهاي ابراز هيجانات/ emoicons) ميتواند اين ارتباطات را به ارتباطات حقيقي نزديكتر ساخته و جنبة انسانيتري بدان بخشد. براي ارزيابي تأثير نيروهاي ساختي همچون «طبقه»، «جنسيت» و «مكان» در بهرهمندي از اينترنت و گفتگوهاي اينترنتي و نيز تأثيريكه اينگونه ارتباطات به نوبة خود بر اين روابط برجاي ميگذارد از مفهومسازي عادت (habitus) و ميدان (field) بورديو (Bourdieu) جامعهشناس فرانسوي ميتوان استفاده كرد. براي بورديو «عادات» شيوههاي عمل و زيستي است كه فاعلان اجتماعي در جريان اجتماعيشدن كسب ميكنند و از طريق تجربة عملي آموخته ميشوند. در كتاب منطق عمل بورديو مينويسد:
«دنياي عملي كه در ارتباط با عادات -كه به مثابة نظامي از ساختارهاي (نقشههاي) شناختي و انگيزه بخش عمل ميكنند- شكل گرفته است، دنيايي است كه روشهاي رسيدن به هدف، مسيرهاي قابل انتخاب و موضوعاتي كه واجد يك خصلت غايت شناسي دائمي هستند را از قبل مشخص ساختهاست» (1990: 53.(
براين اساس، بايد گفت كه ميدانها در حال تغييرند و رابطة بين عادت و ميدان در معرض گسست است. ملزومات ميدان ضرورتاً اشاره بر وجود عاداتي ندارند كه بازيگران يك ميدان مجهز به آن باشند. در اينجا نيز امكان كنش و انتخاب وجود دارد. بدين ترتيب اگرچه اساس فرآيند بازآفريني باقي ميماند، با اين حال شيوههايي وجود دارد كه مبناي مبارزه براي تعريف ميدان و امكان عمل فرد را فراهم ميگرداند.
مفهومسازي بورديو از عادت و ميدان را ميتوان در تحليل فرهنگي و ساختاري از تأثيرات ارتباطات اينترنتي به كار برد. ارتباطات مجازي ميتواند زمينة شكلگيري عاداتي جديد را فراهم سازد كه خود به كنش و انتخابهاي متفاوتي منتهي ميگردد. ظهور عادات جديد شرايط(عادات) قبلي را به چالش ميكشاند و در نتيجة آن جابجاييهايي (dislocations) صورت ميگيرد. بدين ترتيب اگرچه اساس فرآيند بازآفريني باقي ميماند، با اين حال شيوههاي متنوعي، مبناي مبارزه براي تعريف ميدان و امكان عمل فرد را فراهم ميسازند.
مسئلة روابط جنسيتي و ارزشهاي جوانان در فضاي مجازي را با استفاده از اين چارچوب ميتوان مفهومسازي كرد. ويژگيهاي ارتباطات الكترونيكي حاكم در فضاي چترومها شرايطي متفاوت از روابط حقيقي و رودررو را براي كاربران آن فراهم ميكند. سرعت عمل، ناشناس ماندن، سيال بودن و ويژگيهاي ديگر ميتواند فضاي يكسان و مشابهي را فارغ از الزامات ساختي (جنسيتي، طبقاتي، قومي، نژادي و مكاني) فراهم سازد كه مستعد تجارب متفاوتي براي كاربران آن است. تعاملات آزمايشي، كنجكاوانه و يا با نيت افزايش ظرفيت شناختي، كاربران اينترنتي را با ذهنيت و گرايش جديدي تجهيز ميكند كه ميتواند رفتار و تعاملات آنها در دنياي حقيقي را به چالش كشانده و تغييراتي را هرچند جزئي در ميدان عمل اجتماعي آنها فراهم سازد. فضاي مجازي به فيلتري ميماند كه نيازها، خواستهها و بازانديشي كاربران در هويت خويش را به درجاتي به دنياي حقيقي آنها تسري ميدهد و شرايط تازهاي را براي گفتگو، تفاهم و تعامل در دنياي مجازي و حقيقي فراهم ميسازد.
روش تحقيق
تحقيق حاضر براساس روشهاي پيمايشي و با استفاده از پرسشنامة استانداردي انجام شده که توسط خود پاسخگويان تكميل شدهاست. در تنظيم سؤالات و مقياس پرسشنامه علاوه بر دادههاي اسنادي و تجربي از مشاهدات مشارکتي (فعال) و غيرمشارکتي (غير فعال) محقق در فضاي چت رومها نيز استفاده شدهاست.
مراجعه به اتاقهاي فارسي سايتهاي چت بين المللي همچونmsn , yahoo و نيز سايتهاي چت فارسي زباني مانند bedehi و roozi در فواصل زماني مختلف و متنوع امکان مناسبي را براي آشنايي محقق با ويژگيهاي جمعيتي و رفتاري نوعي مراجعهکنندگان به اين سايتها فراهمساختهاست. حاصل اين ساعات طولاني مشاهده و مشارکت مجازي، آشنايي نسبي با مکانيسم شکلگيري و شروع ارتباطات مجازي،علايق،سليقهها،نيا ها،حساسيتها،واژگان و خرده فرهنگ زباني رايج استفاده کنندگان دختر و پسر از اين اتاقها بودهاست. در مواردي نيز براي تدقيق بيشتر در محتواي گفتگوها و مفهومسازهاي بهتر از آن متن گفتگو برروي ديسکت ذخيره و طبقهبندي شدهاست.
نمونه گيري و جمع آوري دادهها
نمونهگيري تحقيق بر اساس روشهاي غيراحتمالي و از نوع در دسترس و نيز زنجيرهاي (snowballing) است. با اينحال در انتخاب نمونهها تلاش براين بودهاست تا متغيرهاي مهم زمينهاي همچون جنسيت، محل سکونت و تحصيلات به نسبتي مشابه با ترکيب جامعة آماري هدف در نظر گرفته شوند. نمونههاي تحقيق را غالباً مراجعه کنندگان به کافينتهايي تشکيل ميدهند که در بهار 1382 در سطح شهر تهران مورد مطالعه قرارگرفتهاند. تعدادي از پاسخگويان نيز از طريق شبكههاي آشنايي و دوستي به صورت زنجيرهاي مورد دسترسي قرار گرفتهاند. ملاک انتخاب پاسخگويان قرار داشتن در محدودة سني مورد نظر (15 تا 30 سال) و داشتن حداقل يک بار تجربة چت کردن اينترنتي بودهاست.
پرسشنامهها عموماً به طور مستقيم و از طريق پرسشگران در اختيار مراجعهکنندگان قرار گرفتهاند. با اينحال با توجه به پراکندگي ساعت مراجعه افراد به كافينتها و طولاني شدن مرحلة جمعآوري اطلاعات، در مواردي پرسشنامهها به مديران اين مراكز داده شد تا با توزيع آنها به نمونههاي واجد شرايط فرايند جمعآوري اطلاعات تسريع گردد. بدين ترتيب در مجموع در يک دورة زماني دو ماهه 172 پرسشنامه تکميل شدة بدون نقص جمعآوري و مورد استفاده قرارگرفتهاست.
يافتههاي تحقيق
براي ارزيابي گرايش پاسخگويان نسبت به اثرات و ويژگي گفتگوهاي اينترنتي و تفكيك نوع استفادة آنها علاوه بر سؤالات رفتاري از 21 گويه گرايش سنجي مدرج نيز استفاده شدهاست که بهعنوان متغير وابستة اصلي تحقيق با ديگر متغيرهاي زمينهاي و مستقل مورد مطالعه قرارگرفتهاند. براي تجزيه و تحليل بيشتر اين گويهها و تعيين «ابعادي» که در مجموعة گويههاي مدرج مورد بررسي قرارگرفتهاند، از تکنيک تحليل عوامل استفاده شدهاست. تنها ابعادي که ارزش افزوده (eigen value)2 آنها بزرگتر از 1 بوده است، استخراج شدهاند. ارزشهاي اولية ابعاد از 03/1 تا 53/3 نوسان داشتهاند. ماتريس چرخش يافته عوامل مربوط به همة اقلام در ضميمة مقاله آمدهاست. در مجموع 7 عامل از ميان گويهها استخراج شده است که بر اساس بار عاملي در جدول (1) تنظيم شدهاست:
http://www.rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1111111111/300961.jpg
چنانکه جدول (1) نشان ميدهد، با توجه به سهم هر عامل در تبيين واريانس کل ابعاد، 7 بعد استخراج شدهاند که در مجموع بيش از 62 درصد از واريانس گردش يافتة عوامل را توضيح ميدهند. عوامل فوق به ترتيب اهميت و اولويت مربوط به تفاوت رفتار واقعي با رفتار در فضاي چت (چت بهعنوان ميداني براي نقش بازي)، نگرش ترديدآميز و نامطمئن به فضاي چت (چت بهعنوان ارتباطي نامطمئن)، نگرش جدي و توأم با اعتماد به چت (چت بهعنوان امتدادي از زندگي واقعي)، نگرش لذت جويانه و ابزاري به چت (چت بهعنوان ابزاري براي دوستيابي و تفنن) و با اهميت کمتري نگرش جستجوگرانه، ناكارآمد و بدبينانه ميگردد.
بدين ترتيب، ابعاد مستخرج از تحليل عوامل ضمن آنکه ابزاري براي تقليل گويههاي متنوع به ابعادي محدودتر است، بيانگر تيپولوژي جهتگيريها و نگرشهاي جوانان به چتهاي اينترنتي و فضاي حاکم بر روابط مجازي در اين گفتگوهاست که بر اساس آن ميتوان به تفکيک گرايشهاي پاسخگويان پرداخت.
ماتريس همبستگي مقياسهاي تركيبي سادة شکلگرفته از گويههاي تشکيل دهندة هر بعد (عامل) نيز بيانگر همبستگيهاي بين نمرات پاسخگويان در ابعاد مختلف است. بر اين اساس، هر چه چت کنندگان سوءظن بيشتري به چت نشان دهند، علاقة آنان به اين فضا کمتر است؛ چتکنندگان جدي و علاقهمند تجربة چت را دلپذيرتر يافتهاند؛ چت کنندگان مظنون از چت متوقعتر بودهاند و معتقدان به نقش بازي نسبت به چت بدبين بودهاند.
در ادامه با استفاده از آزمونهاي آماري به توصيف و مقايسة گرايش پاسخگويان نسبت به هر يک از مؤلفههاي ابعاد فوق به تفکيک متغيرهاي زمينهاي جنسيت و ميزان تحصيلات پرداخته و پس از آن انگيزة پاسخگويان از پرداختن به گفتگوهاي اينترنتي و اثرات آن را مورد توجه قرار خواهيم داد.
http://www.rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1111111111/300962.jpg
جدول (2) بيانگر ارزيابياي است که پاسخگويان ازتجربة چت و فضاي آن دارند. ارزيابي پاسخگويان در سطح سنجش ترتيبي و با پنج درجه سنجيده شده است. درکدگذاري نمرة 1 به گرايش کاملاً موافق با گويهها و نمرة 5 به گرايش کاملاً مخالف داده شده است. بدين ترتيب هرچه نمرات كمتر باشد موافقت با يك گويه بيشتر است. با تبديل رتبهها به نمره و تلقي متغيرها در سطح فاصلهاي، ميانگين نمرات پاسخگويان
به هرگويه و نيز ميانگين نمرات پاسخگويان دختر و پسر به تفکيک بيان شده است.
مقايسه کلي انتخابهاي پاسخگويان در گويههاي مختلف بيانگر ارزيابيهاي متفاوت آنها از اثرات و استفادههاي چت در محيط اينترنت است. موافقترين نظرات پاسخگويان مربوط به قابل اطمينان نبودن محيط چت براي شناسايي روحيات و شخصيت افراد و سهولت نقش بازي و سوءاستفاده و در نتيجه نامطمئن بودن آن براي كسب شناخت از افراد است. از طرفي جذابيت محيط چت بهواسطة ايجاد امکان گفتگو با افراد متفاوت و فراتر رفتن از کارکرد صرف تفنن و بازي از جمله گويههايي بودهاند که به ترتيب بيشترين موافقت نسبت به آنها وجود داشته است.
به همانسان، بدبينانهترين نظرات نسبت به چت رومها و فضاي مجازي چت به ترتيب مربوط به نقش اين فضا در انتخاب همسر، قابليت آن براي شناسايي شخصيت واقعي افراد و امكان نقش بازي و رفتارهاي دوگانة كاربران در محيط مجازي و واقعي بوده است. قضاوت نسبت به ديگر ويژگيها و متغيرهاي مورد بررسي حالت قطبي کمتري دارد و متمايل به انتخاب نظرات بينابين است.
مقايسة نظرات پاسخگويان مرد و زن نسبت به ويژگي چتهاي اينترنتي عموماً تفاوت فاحش و معنيداري را نشان نميدهد، اگرچه اين نظرات ضرورتاً بيانگر رفتار عملي آنان در محيطهاي حقيقي نيست. بيشترين شباهتها در قضاوتها مربوط به انتخاب افراد مشابه براي گفتگو، ادعاي پاسخگويان درخصوص شباهت شخصيت و رفتار مجازي و واقعي خود، بيان لذت و آرامش از برقراري ارتباط در محيط چت، دشوار تلقي کردن شناخت نظرات واقعي افراد و عدم امکان اعتماد به آنها، ناکارآمدي چت براي انتخاب همسر و مشابه تلقي کردن افرادي است که با آنان ارتباط برقرار کردهاند.
تفاوت در گرايشهاي دختران و پسران مربوط به تأكيد بيشتر پسران بر امکان نقش بازيهاي اينترنتي است که تفاوت کاملاً معنيداري را نشان ميدهد. اشاره به سهولت نقش بازيهاي اينترنتي ميتواند بيانگر تجربة عيني بيشتر پسران در پرداختن به اينگونه رفتارها باشد که در بخشهاي ديگر به آن اشاره خواهد شد.
تفاوتهاي معنيدار ديگر مربوط به لذت بخش دانستن گفتگو با افراد مختلف در فضاي چت است که بيشتر از جانب پسران ابراز شده است. اين يافته چنانکه در بخشهاي بعدي بدان خواهيم پرداخت، بيانگر ميل بيشتر پسران به برقراري ارتباط همزمان دوستانه با افراد غير همجنس و وابستگي بيشتري است که دختران به ارتباط و گفتگوهاي اينترنتي پيدا ميكنند. مشاهدات انجام شده در چت رومها بيانگر ميانگين سني بالاتر كاربران مرد و تعداد بيشتر آنان است. اين مشاهده را با احتياط چنين ميتوان تفسير كرد كه دختران انتخاب دوست را با وسواس بيشتري انجام ميدهند و تعداد دوستان اينترنتي آنان محدودتر است. اين محدوديت مؤيّد تمايل بيشتر «واقعي» دختران به گسترش دوستيهاي مجازي خود به پيوند ازدواج است، اگرچه در سطح ذهني نسبت به آن مظنون هستند. بدين ترتيب روابط در فضاي مجازي چت گسترش روابط واقعي است که دو جنس تجربه ميکنند و اگر چه مرزبنديهاي جنسيتي در روابط مجازي کمرنگتر از روابط حقيقي است، با اينحال واقعيت بيولوژيک و بهويژه اجتماعي جنسيت در اين روابط نيز خود را نشان ميدهد.
ديگر تفاوت معنيدار بين دو جنس دشواري در بيان احساسات و تظاهرات عاطفي رفتاري در محيط مجازي است که بيشتر از جانب پسران بيان شده است. اين نکته ضمن آنکه تصويرکنندة مهارتها و ظرفيت عاطفي بالاتر دختران جوان در تعاملات اجتماعي است، ميتواند متأثر از نوع نگاه و انگيزههاي دو جنس در استفاده از فضاي چت، خود افشايي کمتر پسران در اين فضا و سرانجام احساس نياز کمتر آنان به ابراز چنين احساساتي باشد. اين بازنمايي مردانه را نيز بايد ادامة روابط جنسيتي در حوزة عمومي و حقيقي جامعه دانست، اگرچه ماهيت ناشناس و مجازي چتهاي اينترنتي ميتواند برخورد عقلاني با مواجهههاي رمانتيك را براي هردوجنس تسهيل كند.
سرانجام، ديگر تفاوت قابل ملاحظه درهمتنيدگي بيشتر مرز چت و زندگي واقعي براي دختران است. دختران بيش از پسران نگرشي از روي تفنن، آزمايش و جستجوگري کنجکاوانه به فضاي چت دارند و بيش از آنان چت را نوعي «بازي» تلقي ميکنند. با اينحال نکتهاي که در وهلة نخست در تضاد با اين جهت گيري نسبتاً متفاوت قراردارد، رخنه پذيري بيشتر مرز چت و زندگي واقعي براي دختران، تعهد بيشتر به استفادة صادقانه از فضاي مجازي و محافظه کاري و احتياط بيشتر آنان در برقراري ارتباط آنلاين است که معرف آن شناخت «حقيقي» بيشتر دختران از دوستان اينترنتي خود، اندازة کمتر دوستان اينترنتي آنان، و بياعتمادي بيشتر به آشناييهاي اينترنتي است كه در تفاوت معنيدار با پسران قرار دارد.
http://www.rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1111111111/300963.jpg
جدول (3) بيانگر ارزيابي پاسخگويان از مزايا و معايب چتهاي اينترنتي به تفکيک گروههاي سني 21 ساله و جوانتر و بالاي 22 سال است.
تفاوتهاي مشاهده شده بهواسطة بزرگ نبودن حجم نمونه از نظر آماري عموماً معنيدار نيستند، با اين حال نشانهها و الگويي را از تفاوتهاي واقعي ارائه ميدهند.
مقايسة ميانگين نمرات نشان ميدهد که براي گروههاي سني بزرگتر فضاي چت امتزاج بيشتري با زندگي واقعي دارد و تلقي جديتر نسبت به آن دارند. اين دسته آشنايي «حقيقي» بيشتري با افراد چت کننده دارند و بيشتر قائل به رخنة مرزهاي دو محيط هستند. به همانسان برخورد آزمايشي و با نيت آشنايي با افراد جديد بيشتر از جانب چت کنندگان جوانتر ابراز شده است. تظاهر کمتر اين ويژگي در جوانان بزرگسالتر با علاقة کمتر آنان به نقش بازي و تأكيد بيشتر بر شباهت شخصيت واقعي و مجازي خود همراه بوده است.
تمايز ديگر به امکان سوءاستفاده از فضاي چت مربوط ميشود که با شدت بيشتري از جانب گروه بزرگسالتر ابراز شده است، با اينحال اين بي اعتمادي در ميان گروههاي جوانتر نيز به چشم ميخورد و آنان نيز به طور يکسان محيط چتهاي اينترنتي را براي انتخاب همسر غير قابل اطمينان ميدانند.
تنوع طلبي و لذت از آشنايي و ارتباط در فضاي مجازي بيشتر از جانب گروههاي جوانتر بيان شده است. اين ويژگي ميتواند مؤيد «ماجراجوييها» و «برخوردهاي آزمايشي» بيشتر اين گروه باشد که با تفاوت معنيداري آنان را از گروه بزرگسالتر متمايز ميسازد. سرانجام، اعتماد بيشتر و وسواس كمتر در انتخاب شريكان گفتگو ويژگيهايي هستند که در چتكنندگان جوانتر بيشتر به چشم ميخورند. اين ويژگي با تعهد کمتر گروه جوانتر به کساني که با آنان چت ميکنند همراه بوده است و از لحاظ آماري کاملاً معنيدار است. چنانكه اشاره شد جوانان با سن بيشتر دوستان اينترنتي كمتري دارند و انتخاب دوست را با تمركز و دقت بيشتري انجام ميدهند. دوستيهاي اين گروه عليرغم محدوديت در تعداد، دوام بيشتري دارد.
در مجموع يافتههاي مربوط به رابطة سن با ارزيابي چتهاي اينترنتي بيانگر توجه بيشتر گروه سني جوانتر به کارکردهاي تفريحي و تفنني چت و تفکيک بيشتر دو حوزة مجازي و واقعي از جانب آنان است. اين گروه بيشتر به دنبال گسترش شبکههاي دوستي خود بوده و لذت بيشتري از چت کردن ميبرند و در همان حال از فرصتهايي که اينترنت براي ناشناس ماندن، و گاه پنهان ساختن هويت واقعي فراهم ميسازد، بيشتر استفاده ميبرند. از سوي ديگر، گروه بزرگسالتر با وسواس بيشتري دست به انتخاب ميزنند و در كنترل روابط خويش و سطح و جهت آن مهارت بيشتري دارند. همچنين يافتههاي تحقيق نشان ميدهد كه دختران جوان در انتخاب شركاي گفتگوي خود به معيار سن توجه بيشتري دارند كه اين مسئله بيانگر هنجارهاي رايج در آشناييهاي افراد غيرهمجنس و جامعهپذيري انتظاري دختران جوان است.
انگيزة چت کردن
http://www.rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1111111111/300964.jpg
جدول (4) انگيزه پاسخگويان از چتهاي اينترنتي را به ترتيب اولويت نشان ميدهد:
آنچه از جدول (4) ميتوان استنباط کرد، توجه غالب پاسخگويان به کارکرد فراغتي و سرگرم کنندة چترومها بوده است که بيشترين انتخاب را به خود اختصاص داده است.
دلايل و انگيزههاي بعدي به ترتيب پيدا کردن دوست، تازگي محيط چت، مهيج بودن آن و تفاوت شخصيتها در «صحنة» چت نسبت به صحنههاي «حقيقي» زندگي عنوان شده است.
دلايل بعدي پاسخگويان شناخت خود و ديگران، شيطنت و ماجراجويي و نهايتاً همسريابي عنوان شده است که تنها با 2 انتخاب ضعيفترين انگيزة پاسخگويان به شمارميآيد.
بدين ترتيب از انتخابهاي پاسخگويان آشکارا غلبة کارکردهاي فراغتي غير جدي به جدي را ميتوان دريافت. تجارب بديع و جذابي که فضاي مجازي براي خودشناسي، هويتيابي و نيز مشارکتهاي نوين فراهم ميسازد تحت الشعاع کارکردهاي سرگرم کننده است. اين نکته بيانگر کارکردهاي جبراني و تسهيل کننده اينترنت در ايجاد عرصهاي براي سرگرمي جوانان در خلوت فردي و کندن آنان از صورتهاي عيني و ملموس مشارکت با انگيزههاي مختلف در عرصة عمومي و «حقيقي» جامعه ميباشد.
مقايسة اجمالي انگيزههاي دو جنس تفاوت آشکاري را نمايان نميسازد. تنها تفاوت قابل ذکر استفادة ابزاري بيشتر جوانان پسر از محيط چت در دوستيابي است که خود، چنانکه در بخشهاي قبل بدان اشاره شد، هم برخاسته از ميل اين گروه به آشنايي و يافتن دوستان بيشتر در عرصة عمومي جامعه و هم اعتماد و اتکاي بيشتر آنان به محيط مجازي چترومها است.
مقايسة انگيزههاي پاسخگويان از چت به تفکيک سن و تحصيلات نيز تفاوتهاي محسوسي را نشان نميدهد. تفاوتهاي قابل ملاحظه مربوط به جذابيت و هيجان بيشتر ارتباطات مجازي براي گروه جوانان بزرگتر با تحصيلات بيشتر و توجه بيشتر آنان به قابليتها و تأثيرات اين محيط در فرايند هويتيابي است. به نظر ميرسد به موازات کاسته شدن از انگيزههاي صرف فراغتي و رفع کنجکاويهاي اوليه، فضاي اينترنت ميتواند عرصهاي را براي بازانديشي و ارزيابيهاي پاسخگويان از خود و اجتماع بلافصل خويش فراهم سازد که اين ويژگي و اعتبار بيشتر مورد توجه پاسخگويان تحصيل کردهتر بوده است.
انتخاب افراد و نحوة استفاده ازچت رومها
درپاسخ به اين سؤال که «باچه افرادي تمايل به چت کردن داريد» بيش از نيمي از پاسخگويان به انتخابهاي اتفاقي و ناشناس و کمتر از يک سوم به گفتگو با افراد آشنا اشاره داشتهاند. يافتة جالب ديگر اين است که به جز يک نمونه، کلية پاسخگويان تمايل به گفتگو با افراد غيرهمجنس داشتهاند. بدين ترتيب فضاي غالب در محيط چترومها گفتگوهاي دوستانة جوانان غيرهمجنس است که با نيت ارضاي کنجکاوي، آشنايي، سرگرمي و گاه شيطنت و ماجراجويي بدان روي ميآورند. مضمون گفتگوها عموماً حول مباحث غيرجدي و پيش پاافتاده (بيش از30%) و گفتگوهايي است که به صميميت و نزديکي بيشتر ميانجامد (27%). و تنها كمتر از 20 درصد موضوعات مورد گفتگوي خود را مربوط به موسيقي، فيلم، هنر و موضوعات مشابه بيان كردهاند. همچنين پاسخها تفاوت محسوسي را براساس متغيرهاي زمينهاي «سن» و«تحصيلات» نشان نميدهد. تنها الگوي قابل توجه تمايل بيشتر جوانان کم سن و سالتر و بهويژه پسران به پرداختن به گفتگوهايي است که به صميميت و نزديکي بيشترشان باشريکان غيرهمجنس خود ميانجامد.
اولویت سایتهای مورد مراجعه پاسخگویان برای چت به ترتیب yahooحدود 80 درصد ؛ msn شش و نیم درصد، و سایتهای فارسی زبانی چون bedehi و roozi (مجموعا 7 درصد) بوده است.
از ديگر يافتههاي جالب تحقيق استفاده بيشتر پسران از صدا voice (035/0 = p)و دوربين شبکه (005/0 = p) است که آنها را از دختران متمايز ميسازد. علاوه بر اين پسران بيش از دختران اشاره به تجربة گپ هم زمان با بيش ازدويا چند نفر داشتهاند. يافتههاي فوق را ميتوان با توجه به موقعيت جنسيتي برتر پسران در عرصة عمومي جامعه و امتداد يافتن اين روابط قدرت به حوزه مجازي توضيح داد.
اجتماعي شدن انتظاري و گفتگوهاي آشکار و پنهان در خصوص روابط قدرت ميان دو جنس در عرصة خانواده و اجتماع بزرگتر و نيازها و انگيزههاي نسبتاً متفاوت دو جنس از برقراري گفتگوهاي اينترنتي ميتواند توضيح دهندة تفاوتهاي فوق باشد.گفتگوهاي چندگانه هم زمان پسران بيش از آنکه نشانة تبحر و مهارت آنان در استفاده از ابزار اينترنت باشد، بر ميل بيشتر آنان به استفاده از موقعيت جنسيتي برتر خود در اجتماع براي انتخاب و جستجوي روابط دوستانه آزاد دلالت دارد. به همان سان استفادة بيشتر پسران از صدا و دوربين در محيطهاي چت را ميتوان بيانگر ترس و نگراني کمتر آنان از کنترل و شناساييهايي دانست که در محيطهايي خصوصي و عمومي عمل ميکنند.
نتيجهگيري
تکنولوژي کامپيوتر نه تنها دروازههاي ورود به شاهراههاي اطلاعاتي را در فضاي مجازي گشوده است، بلکه فضا و بازاري را نيز براي سرگرمي مهيا ساخته که به سرعت و به طور مداوم رو به رشد است. اينترنت از جمله مظاهر مدرن عرصة سرگرمي است که تحول رسانههاي جديدبه ارمغان آورده است.
رسانهاي شدن و خانگي شدن به طور فزايندهاي توصيف کنندة گذران بخش عمدهاي از فراغت طيفي از جوانان گرديده است. رشد تکنولوژيهاي جديد اطلاعاتي و ارتباطي و به خصوص اينترنت، فردي شدن شيوههاي زندگي جوانان را دامن زده و مرزهاي تازهاي را در شکل گيري ارزشها و هويتيابي، بهويژه ارزشهاي مربوط به آشنايي و دوستيهاي رمانتيک، پيش روي جوانان ايراني قرار داده است. از سوي ديگر، ويژگيهاي فضاي مجازي همچون گمنامي، سيال بودن و امکان پنهان نگاه داشتن هويت، پيامدهاي گستردهاي را در روابط جنسيتي، روابط قدرت و الگوهاي ارتباطي کاربران جدي گفتگوهاي اينترنتي برجاي ميگذارد.
کارکرد غالب چتهاي اينترنتي در جوانان ايراني جنبههاي فراغتي و سرگرم کنندة آن است که با فاصلة زيادي اولويت نخست استفاده کنندگان را تشکيل ميدهد. نتايج تحقيق بيانگر اين است که فضاي غالب در محيط چت رومهاي مورد مراجعه جوانان گفتگوهاي دوستانة جوانان غيرهمجنس است که با نيت ارضاي کنجکاوي، آشنايي و سرگرمي و گاه شيطنت و ماجراجويي بدان روي ميآورند.
انگيزهها و چگونگي استفادة کاربران از چتهاي اينترنتي همچنين بيانگر تفاوتهاي جنسيتي و ميل بيشتر پسران به استفاده از موقعيت جنسيتي برتر خود در اجتماع براي انتخاب سرگرمي و جستجوي روابط دوستانه و آزادانه است. بدين ترتيب، اگرچه فضاي مجازي ممكن است تجربة قدرت دهنده و آزادکنندهاي براي برخي دختران جوان به شمار آيد، با اينحال روابط دو جنس از جهاتي ادامة روابط آنها در جهان واقعي است.
در مجموع، گفتگوهاي اينترنتي عرصة جديدي را براي گذران فراغت طيف رو به افزايشي از جوانان و شکل گيري خرده فرهنگهاي مختلف با زمينهها و علائق متنوع فراهم ساخته است. اگر چه نگرش غالب به اين «ميدان» جديد و بهرهمندي از آن عموماً محدود به آشناييها و گفتگوهاي غيرجدي، کنجکاوانه و عادتي است، با اين حال براي اقليتي مجالي را به منظور تأمل در «سياست زندگي»، بازي با هويت و بازانديشي در پروژه انباشت و ابراز هويت فراهم ساخته است. اين اقليت از پتانسيلهاي فضاي مجازي براي تقويت سرمايههاي سمبليک و فرهنگي خود در برقراري ارتباط و تنظيم روابط با خويش و اجتماع بلافصل خويش استفاده ميکنند.
در وجه منفي، سرگرميهاي مجازي علاقة جوانان به مشارکت اجتماعي و فعاليتهاي مدني را با انگيزههاي مختلف تحت الشعاع قرارميدهد و ممکن است بر مهارتهاي اجتماعي آنان در تدارک فراغتهاي گروهي و تفريحات و بازيهاي غيرمجازي تأثير منفي بگذارد. همچنين مجاورت طولاني با فضاي مجازي ميتواند به فرهنگ پذيري يک طرفه و تأثيرپذيري افراطي از هنجارها و ارزشها در عرصههاي مختلف ارتباطي و اجتماعي انجاميده و با تقويت جهان وطني تعلقات ملي و سنتي کاربران را تحت تاثير قراردهد.
http://www.rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1111111111/300965.jpg
http://www.rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1111111111/300966.jpg
حدیث فراغت
نويسنده:محمدرضا سبحانی نیا
تلاش ما در این نوشتار، گردآوری آیات و احادیثی بوده است که به گونه ای به موضوع «فراغت» مربوط اند . نخست این نمونه ها را به عناوین فرعی و سپس در زیر این عناوین، متن آیات و احادیث را عرضه می کنیم.
الف) اقسام فراغت:
1. فراغت گوارا
امام سجاد(ع)
اللهم!... فان قدرت لنا فراغا من شغل فاجعله فراغ سلامه لاتدرکنا فیه تبعه و لا تلحقنا فیه سأمه حتّی ینصرف عنّا کتاب السیّئات بصحیفه خالیه من ذکر سیّئاتنا و یتوّلی کتاب الحسنات عنّا مسرورین بما کتبوا من حسناتنا. (1)
خداوندا!... اگر برای ما فراغتی از کارهای دنیا مقدّر فرموده ای، پس آن را فرصتی همراه با سلامتی قرار ده که در آن، رنجی حاصل نشود و ملالتی به وجود نیاید، تا این که فرشتگانی که به ثبت گناهان ما مأمورند، با صحیفه ای خالی از گناه از پیش ما بروند و فرشتگان مأمور به نیکی ها، خوشحال از اعمالی که از ما نوشته اند، از نزد ما برگردند.
امام علی(ع):
سهر العیون بذکر الله فرصه السعداء و نزهه الأولیاء. (2)
شب زنده داری با یاد خدا، فرصتی است برای افراد سعادتمند، و تفریح و آسایشی است برای اولیای خدا.
2. فراغت ناگوار
امام علی(ع):
مع الفراغ تکون الصبّوه. (3)
همراه با بیکاری و فراغت، تمایل به خواسته های شیطانی حاصل می شود.
ب) ویژگی اوقات فراغت:
1. قسمتی ازعمر باارزش انسان ها هستند
رسول اکرم (ص):
الّیل و النّهار مطیتان فارکبوهما بلاغا الی الآخره. (4)
شب و روز، دو مرکب رهوارند. پس برای رسیدن به آخرت، از آنها بهره بگیرید.
رسول اکرم در سفارشی به علی (ع):
یا علی! بادر باربع قبل اربع: شبابک قبل هرمک، و صحتک قبل سقمک، و غناک قبل فقرک، و حیاتک قبل موتک. (5)
ای علی! قبل از رسیدن به چهار چیز، در [ قدردانی از] چهارچیز، شتاب کن: قبل از رسیدن پیری ، از جوانی ات بهره گیر ؛ قبل از بیماری ، از سلامتی ات استفاده ببر؛ قبل از نیازمندی ات، توانگری ات را و قبل از مرگت، زندگی ات را قدر بدان.
امام علی(ع) در تفسیر آیه ی شریفه «لا تنس نصیبک من الدنیا» (6) می فرماید:
لا تنس صحتک و قوتک و فراغک و شبابک و نشاطک ان تطلب بها الآخره. (7)
فراموش نکن که با بهره گیری از سلامتی و نیرو و فراغت و جوانی و شادابی ات، آخرت را به دست می آوری [یکی از بهره های انسان از این دنیا، سلامتی و فراغت و ... است].
2. زودگذرند
امام علی (ع):
الفرصه شریعه الفوت. (8)
فرصت ها به سرعت از دست می روند.
الفرصه تمر مر السحاب.(9)
فرصت ها مانند ابرها در گذرند. [با وجود فایده ی بسیار زیادی که دارند، با سرعت، درحرکت اند؛ ولی برای انسان، کند و بی حرکت می نمایند].
3. به آسانی به دست نمی آیند
امام علی (ع):
غافص الفرصه عند امکانها فانک غیر مدرکها بعد فوتها.(10)
فرصت های پیش آمده را صید کنید که اگر از دست بروند، دیگر آنها را به دست نمی آورید.
عود الفرصه بعید مرامها. (11)
بازگشت فرصت ها بعید است [وکم اتفاق می افتد].
الفرصه سریعه الفوت، بطیئه العود. (12)
فرصت ها به سرعت از دست می روند، ولی به کندی باز می گردند.
4. از دست دادن آنها موجب ناراحتی و پشیمانی است
امام علی(ع):
اذا أمکنک الفرصه فانتهزها فان اضاعه الفرصه غصه. (13)
اگر فرصتی برایت پیش آمد، به سرعت از آن بهره بگیر؛ چرا که از دست دادن فرصت ها اندوه، در پی خواهد داشت.
ان الفرص تمر مر السحاب ؛ (14) فانتهزوها اذا أمکنت فی أبواب الخیر و الا عادت ندما.
فرصت ، مانند ابر زودگذر است . پس اگر فرصتی برای انجام دادن کارهای خیر پیش آمد ، به سرعت آن را دریابید [و از آن استفاده کنید ] و الا پشیمانی و ندامت ، به دنبال خواهد داشت.
ج) بهترین کارها دراوقات فراغت:
1. بندگی خدا
قرآن کریم:
فاذا فرغت فانصب والی ربک فارغب. (15)
پس چون فراغت یافتی، به طاعت درکوش و با اشتیاق، به سوی پروردگارت روی آور.
رسول اکرم:
یقول الله سبحانه: یابن آدم! تفرغ لعبادتی أملأ صدرک غنّی و أسد فقرک و ان لم تفعل ملأت صدرک شغلا و لم أسد فقرک. (16)
خداوند سبحان می فرماید: خود را به بندگی من مشغول ساز تا سینه ات را از بی نیازی پر سازم وتهی دستی ات را برطرف کنم و اگر چنین نکنی، دلت را به کارهای مختلف مشغول می سازم ونیازت را برآورده نمی کنم.
امام علی(ع):
اللهم! فرغنی لما خلقتنی له و لا تشغلنی بما تکلفت لی به، و لا تحرمنی و انا أسألک، و لا تعذبنی و أنا استغفرک. (17)
خداوندا! برای رسیدن به هدفی که مرا برای آن خلق نمودی [فکر و تأمل در هدف خلقت و رسیدن به کمال]، به من فرصت بده و مرا فقط به تکالیفی که امر کرده ای مشغول مفرما. محرومم نساز، و حال آن که من خواهان توام. و کیفرم مده؛ در حالی که عذرخواه درگاهت هستم.
2. دوستی با خدا
امام سجاد(ع):
اللهم! صل علی محمد و آل محمد وفرغ قلبی لمحبتک و اشغله بذکرک. (18)
خداوندا! بر محمّد و خاندانش درود فرست و دلم را برای دوستی خودت فارغ گردان و آن را به یاد و ذکر خود، مشغول بدار.
3. اشتغال به کار آخرت
امام علی (ع):
أعرضوا عن کل عمل بکم غنی عنه، و اشغلوا أنفسکم من أمر الآخره بما لابدّ لکم منه. (19)
[ای مردم!] از هر عمل بی فایده ای که حاجتی را برطرف نمی سازد، روی گردانید و خود را به امور آخرتی که گریزی از آن نیست، مشغول سازید.
کن مشغولا بما أنت عنه مسؤول. (20)
به کاری مشغول باش که از آن، مورد سؤال و بازخواست واقع می شوی.
4. حسابرسی نفس
امام علی(ع):
ما أحق الانسان أن تکون له ساعه لا یشغله عنها شاغل، یحاسب فیها نفسه، فینظر فیما اکتسب لها و علیها فی لیلها و نهارها. (21)
چه قدر شایسته است که انسان در ساعتی از زندگی خود از مشغولیت های زندگی چشم بپوشد و به حساب نفس خود برسد و در آنچه که در روز و شب خود به دست آورده و یا از کف داده، اندیشه نماید.
امام صادق(ع):
اف للرجل المسلم أن لا یفرغ نفسه فی الأسبوع یوم الجمعه لأمر دینه فیسأل عنه.(22)
اف بر مسلمانی که برای کار دین خویش و پرس و جو درباره ی آن، [دست کم] روز جمعه ی هر هفته، خود را از [کارهای دیگر] فارغ نمی سازد.
5. انجام دادن کارها و حلّ مشکلات آینده
امام علی (ع):
اجعل زمان رخائک عده لأیّام بلائک. (23)
زمان فراغت و آسایشت را برای روزگار گرفتاری ات سرمایه و توشه قرار ده .
6. پرداختن به کارهای مهم
امام علی (ع) :
من اشتغل بغیر المهم ضیع الأهم .(24)
هر که خود را به کارهای بیهوده و غیر مهم مشغول سازد، عمر گرانمایه ی خویش را [که سرمایه ی با ارزش اوست]، از دست داده است.
د) اقدامات شایسته درباره ی اوقات فراغت
1. انتظار کشیدن برای اوقات فراغت
امام حسن(ع) در پاسخ به سؤال پدر بزرگوارش که پرسید:«دوراندیشی چیست؟»، فرمود:
ان تنتظر فرصتک و تعاجل ما أمکنک. (25)
[دور اندیشی این است که] رسیدن اوقات فراغت را انتظار بکشی و سپس به سوی هر کار خیری که برایت ممکن شد، بشتابی.
امام حسن(ع) وقتی که درباره ی عقل، مورد سؤال واقع شد، فرمود:
التجرع للغصه حتی تنال الفرصه. (26)
[عقل این است که] جرعه نوش غم ها و غصه ها باشی تا فرصتی برایت پیش آید و از آن استفاده ببری.
2. شتاب درانجام دادن کارهای نیکو
رسول اکرم:
من فتح له باب خیر فلینتهزه فانه لا یدری متی یغلق عنه. (27)
هر کس انجام کار خیری برایش ممکن شود، باید به سرعت آن را دریابد؛ چرا که نمی داند چه وقت، این توفیق ازاو سلب می شود.
بادروا بالأعمال الصالحه قبل أن تشغلوا.(28)
قبل از این که به کارهای مختلف مشغول گردید [و فراغت خود را از دست دهید]، به اعمال نیک، روی آورید.
امام علی (ع):
التثبت خیر من العجله الّا فی فرص البر. (29)
آرامش در انجام دادن کارها بهتر از عجله کردن است؛ مگر درفرصت هایی که برای کارهای خوب، پیش می آید.
بادروا و الأبدان صحیحه و الألسن مطلقه و التوبه مسموعه و الأعمال مقبوله. (30)
تا وقتی که بدن ها سالم و زبان ها گویاست، و توبه پذیرفته و اعمال، قبول می شود، به انجام کارهای خیر، پیشی گیرید [و فرصت ها را ازدست ندهید].
بادروا العمل و أکذبوا الأمل و لاحظو الأجل. (31)
در انجام کارهای خیر، شتاب ورزید و آرزوهای دور و دراز را دروغ بدانید و اجل را در نظر داشته باشید.
3. جلوگیری از هدر رفتن فرصت ها
امام علی(ع):
حصن خلواتک من الاضاعه. (32)
خلوت و تنهایی ات را از تباه شدن، محافظت نما.
هیهات من نیل السعاده السکون الی الهوینا و البطاله. (33)
کسی که به سستی و تنبلی دل بندد، از رسیدن به سعادت، دور است.
شر ما شغل به المرء وقته الفضول. (34)
بدترین چیزی که یک فرد، وقت خود را با آن پر می سازد، امور بیهوده و گزاف است.
الأباطیل موقعه فی الأضالیل. (35)
کارهای بیهوده و باطل، انسان را به گمراهی می کشاند.
4. پرهیز از بیکاری
رسول اکرم:
ان الله تعالی لا یحب الفارغ الصحیح؛ لا فی عمل الدنیا و لا فی عمل الآخره. (36)
خداوند متعال، انسان آسوده و تندرستی را که نه در پی کار دنیای خود است و نه برای آخرت خویش می کوشد، دوست ندارد.
امام صادق(ع):
ان الله – عزوجل- یبغض کثره النوم و کثره الفراغ. (37)
خدای متعال، زیاد خوابیدن وزیاد بی کار بودن را دوست ندارد.
امام علی (ع)، در بیان صفات مؤمن فرمود:
مشغول وقته. (38)
تمام وقتش مشغول است [و به بیکاری نمی گذرد].
پی نوشت ها :
1. صحیفه سجادیه، دعای 11.
2. غررالحکم، ح 5642.
3. همان، ح 9743.
4. الجامع الصغیر، ج 4، ص 475.
5. من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 352.
6. سوره ی قصص، آیه ی 77.
7. معانی الأخبار، ص 325.
8. بحارالأنوار، ج 78، ص 112.
9. نهج البلاغه، حکمت 21.
10. غررالحکم، ح 6443.
11. همان، ح 6340.
12. بحارالأنوار، ج 78، ص 112.
13. غررالحکم، ح 4124.
14. همان، ح 3598.
15. سوره ی انشراح، آیه ی 7 و 8.
16. سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1376.
17. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 20، ص 348.
18. صحیفه ی سجادیه، دعای 21.
19. غررالحکم، ح 2558.
20. همان، ح 7143.
21. همان، ح 9684.
22. الخصال، ص 393.
23. غررالحکم، ح 2380.
24. همان، ح 8607.
25. بحارالأنوار، ج 72، ص 193.
26. همان، ج 1، ص 116، ح 9.
27. عوالی اللآلی، ج 1، ص 289.
28. سنن ابن ماجه، ج 1، ص 343.
29. غررالحکم، ح 1949.
30. همان، ح 4373.
31. همان، ح 4364.
32. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 20، ص 318.
33. غررالحکم، ح 10028.
34. همان، ح 5697.
35. همان، ح 1274.
36. تنبیه الغافلین، ص 453.
37. الکافی، ج 5، ص 84.
38. نهج البلاغه، حکمت 333.
منبع: نشریه ی زندگی، سال دوم،شماره چهار، فروردین واردیبهشت 1381، ص ص 54-57.
منبع: مجله ی حدیث زندگی
اوقات فراغت، گنج نهان
نويسنده: جواد محدّثی
«اوقات فراغت»، یکی از سرمایه های ارزشمند و گنج های نهان است. به شرط آن که توانایی استخراج و بهره گیری از این گنج را داشته باشیم.
این که گفته اند:«فرصت، به دست آمدنی نیست؛ بلکه به دست آوردنی است» کلامی درست است و کار کسانی است که خلاقیت آنان در «مدیریّت زمان» و ا ستفاده از «فرصت های موجود»، سبب می شود که زمان، گسترش یابد و از «هیچ»؛ «خیلی چیزها» پدید آید.
مثلاً اگر «تعطیلات»، نوعی فرصت و مهلت است، بدون برنامه ریزی برای استفاده از آن، این «منبع سود»، به راحتی تبدیل به «کانون زیان» می شود و این سرمایه از کف می رود.
این گونه است که ایّام فراغت، به ایّام حسرت تبدیل می شود و سرمایه به زیان!
گرچه دل انسان می خواهد ایّام فراغت را به خوشی و لذّت و تفریح و حتّی بیکاری و راحتی بگذراند، ولی با حسرت های بعدی این گونه رفتار با یک «نعمت الهی» چه کنیم؟
پیشوای پاکان و اسوه ی پاکی ها، علی (ع) فرمود:
ان یکن الشغل مجهدة فالفراغ مفسدة. (1)
اگر کار و اشتغال، زحمت دارد، بیکاری هم فساد انگیز است.
و این جایی است که فراغت را به معنای بیکاری بگیریم و این سرمایه را تباه سازیم؛ ولی اگر از این امکان موجود، برای آینده بهره بگیریم چه؟ نه تنها مفسده نیست، بلکه سودآور و مایه ی مسرّت خواهد بود.
آنچه به عنوان «ایّام فراغت» داریم، فرصتی است که هنوز گرفتاری ها واشتغالات، آن قدر ما را محاصره نکرده که به هیچ کاری نرسیم. مجال موجود و حال نقد را باید به بهترین صورت به بهره وری رساند؛ چرا که شاید دیگر پیش نیاید و مجالی دست ندهد.
باز هم از کلام مولا علی (ع) بیاموزیم که بر قلّه ی رفیع آگاهی و موعظت و حکمت نشسته و به ما نوآموزان و تازه پایان، چنین پند می دهد:
و اعلم ان الدنیا دار بلیة لم یفرغ صاحبها فیها ساعة الّا کانت فرغته علیه حسرة یوم القیامة. (2)
بدانید که دنیا، سرای گرفتاری است و اهل دنیا، هرگز ساعتی به فراغت و بیکاری و بی خیالی در آن نمی گذرانند؛ مگر آن که همین یک ساعت، مایه ی حسرتشان در روز قیامت خواهد بود.
پس چه باید کرد؟
ایّام فراغت را نباید به معنای ایّام بیکاری و تعطیلی کار و وانهادن خویش و از یاد بردن هدف و فرونشستن از طیّ طریق و ادامه ی مسیر دانست. این «آفت عمر» است. کدام جوان با همّت و هوشیاری این گونه عمل می کند؟
درست است که جسم و جان ما هم نیازمند «تفریحات سالم» است ولی تفریحات سالم چیست و چگونه روح ما شاد و انبساط خاطر می یابد؟
بعضی با تماشای مناظر طبیعی و قدم زدن در باغ و ساحل رودخانه و هوای آزاد و دامنه ی کوه، «انبساط خاطر» می یابند. بعضی با دید و بازدید و «صله ی رحم»، به مسرّت و شادی می رسند؛ برخی با ورزش و نرمش؛ بعضی با مطالعه و کارهای علمی و فعالیّت های هنری و ذوقی؛ برخی با حضور در یک مسجد و فضای روحانی و شرکت در مراسم مذهبی. بعضی هم این تفریح را در یک شب نشینی یا تماشای یک فیلم و مسابقه می جویند.
در مواردی، تفریح، به کام انسان زهر می شود و روح را آزرده و خسته می سازد و اعصاب را می فرساید و دل را چرکین، خشم را افزون، وقت را تلف، و دوستی ها را تبدیل به دشمنی و حسادت می کند.
راستی! از اوقات فراغت، چگونه باید بهره گرفت؟
بعضی از کسانی که در اوقات فراغت و روزهای تعطیلی، ساعت ها پای فیلم می نشینند و خود را از هوای آزاد و قدم زدن در دامن طبیعت و تحرّک بدنی و تجدید نشاط روحی محروم می کنند، به خیال تفریح، خود را خسته تر و فرسوده تر می سازند. در کنج خانه نشستن و تنها چشم به صفحه ی تلویزیون و صحنه ی فیلم دوختن، نوعی «تفریح کاذب» است. بیچاره «روح» که گاهی زیر دست و پای ندانم کاری های ما «له» می شود و برای یک قطره «معنویت» بال بال می زند و ما از آن دریغ داریم!
باری، چه کنیم که فراغتمان به حسرت تبدیل نشود؟
هوشیاری لازم است که با سرمایه ای به نام فراغت، بازی نکنیم.
از وصیت های حضرت رسول (ص)، به ابوذر غفاری این است که «پنج چیز را قبل از پنج چیز، غنیمت بشمار، یکی هم آسودگی و فراغت را پیش از گرفتاری و مشغولیت». (3)
یک بار دیگر هم جام روح و پیاله ی دلمان را زیر بارش حکمتی نغز از مولای متقیان قرار دهیم که می فرماید:
اجعل زمان رخائک عدة لأیّام بلائک. (4)
روزگار آسوده خاطری خویش را سرمایه و ره توشه ای برای روزهای گرفتاری ات قرار بده.
نیز، از سخنان حکیمانه ی اوست:
فلیعمل العامل منکم فی ایّام مهله قبل ارهاق اجله و فی فراغه قبل اوان شغله.(5) هر کوشنده و تلاشگری از شما، پیش از آن که اجلش فرا رسد، عمل کند و پیش از آن که دوران گرفتاری فرا رسد، در دوره ی فراغت بکوشد.
اگر دوره ی فراغت به بیکاری بگذرد که فساد خیز است، به خصوص برای جوانان:
جوانی و بیکاری و خواسته
بسی فتنه ها زین سه برخاسته
اگر به کم کاری و اهمال و پرداختن به امور کم ارزش وغیر اولویت دار هم بگذرد، باز، حسرت آور است و با روش و منش یک انسان دقیق و حسابگر – که ارزش زمان و عمر و قیمت فرصت ها و اوقات را می شناسد - ناسازگار است.
به هر حال، ما و زمان، در حال دادوستد با یکدیگریم. زمان از ما «عمر» و «فرصت»ها را می گیرد و ما، در «ظرف زمان»، به تلاش و تحصیل و مطالعه و فراگیری و تجربه اندوزی و خودسازی می پردازیم.
آیا نباید حساب کرد که چه می دهیم و چه می گیریم؟
سود می بریم یا زیان می کنیم؟
ما اکنون سر کلاس نشسته ایم؛ کلاس زندگی. در کلاس عمر، هر کس را یک بار می نشانند و درس می دهند و امتحان می گیرند. می توانیم دنیا را یک میدان وسیع مسابقه بدانیم که همه ی آدم ها رقیب مایند. ما هم در یک رقابت سالم، با همه شرکت کرده ایم. به خودمان نمره و امتیاز بدهیم که نحوه ی بهره گیری مان از فرصت هایمان چگونه است؟
در آغاز، به «مدیریّت زمان» اشاره کردیم. این وقتی است که اولویت ها را در زندگی خویش بشناسیم و به تناسب آن،فرصت های خود را خرج کنیم.
کسانی که در زندگی و مصرف سرمایه ی زمان، به اصلی و فرعی کردن مسائل نمی اندیشند و موضوعات را پیش خود به «مهم» و «مهم تر» و «لازم» و «لازم تر» تقسیم نمی کنند، کم ترین ضرر و ضایعه برایشان، این است که «آفتابه» را خرج «لحیم» می کنند و اصل را فدای فرع.
سرمایه ی ما همین یک بار زیستن است؛ ولی سود ما چیست؟
آنچه ندارد عوض، ای هوشیار!
عمر عزیز است، غنیمت شمار
کسی که اوقات فراغت خویش را به کارهای بیهوده یا کم اهمیت سپری کند، از کارهای مهم تر باز می ماند.
و این، خسارتی است بزرگ!
پی نوشت:
1. میزان الحکمه، ج 7، ص 459.
2. نهج البلاغه، تصحیح: صبحی الصالح، نامه ی 59.
3. ...و فراغک قبل شغلک (مکارم الأخلاق، ص 459).
4. تصنیف غرر الحکم، ص 473.
5. نهج البلاغه، خطبه ی 86.
منبع: نشریه ی زندگی، سال دوم ،شماره چهار، فروردین واردیبهشت 1381، ص ص 26و 27.
منبع: مجله ی حدیث زندگی
روایتی در فراغت
نويسنده: اصغر هادوی کاشانی
در اقتصاد امروزی با مفاهیم دارای ارزش مثبت و منفی رو به رو هستیم. مثلاً استقراض خارجی، کاهش تولید، رشد منفی، بیکاری و تورم، دارای بار منفی و درمقابل، خودکفایی، اشتغال، رشد مثبت، افزایش صادرات، دارای ارزش مثبت می باشند. فراغت (Leisure) در کدام گروه جای دارد؟ آیا فراغت همان بیکاری است؟ رابطه ی آن با عرضه ی کار چیست؟ اقتصاد غرب و اقتصاد اسلامی چه قضاوتی در مورد آن دارند؟ معادل فراغت در متون دینی چه کلمه ای است؟ این نوشتار، به دنبال پاسخ به این سؤالات است.
الف) بیکاری (Unemployment)
هرگاه عرضه ی نیروی کار بر تقاضای آن افزونی یابد، کارگران حاضرند با حقوق و دستمزد رایج در جامعه مشغول به کار شوند؛ اما کار برای آنها وجود ندارد. در اقتصاد، بیش ازهشت نوع بیکاری تعریف شده است که مشهورترین آنها بیکاری ارادی و بیکاری غیرارادی است.
اگر با سطح حقوق معین، افراد، حاضر به کار کردن نباشند و با اختیار خود بیکاری را انتخاب نمایند، در این صورت درجامعه ی مورد نظر، بیکاری ارادی (valuntary unemployment ) به وجود می آید. فرض کنید فارغ التحصیلان رشته های فنی حاضر نباشند در مؤسسات خصوصی مشغول به کارشوند و احتمالاً به علت عدم امنیت شغلی، به دنبال مشاغل دولتی باشند، در نتیجه ترجیح می دهند بیکار باشند؛ اما گاهی اوقات، شخص حاضر است هر کاری را انجام دهد، ولی به علت عرضه ی فراوان نیروی کار و کمبود تقاضا کسی او را استخدام نکرده و بیکاری به طور ناخواسته به او تحمیل می شود. مثل شرایط فعلی جامعه ی ما که فارغ التحصیلان آموزش عالی، حاضر به کارهستند، امّا کاری برای آنها وجود ندارد. این نوع بیکاری را غیرارادی (Involuntary- unemployment) می نامند. علاوه بر اقسام فوق، می توان از: بیکاری اصطکاکی، بیکاری پنهانی، بیکاری سازمانی، بیکاری عمومی و بیکاری فصلی نیز نام برد.(1)
با توجه به معنای بیکاری ارادی باید رابطه بین دو مفهوم بیکاری ارادی و فراغت روشن گردد.
ب) بیکاری ارادی و فراغت
آیا این دو، مفهوم یکسان دارند؟ قطعاً پاسخ منفی است ؛ چون بیکاری در اقتصاد ، پدیده ای در ردیف استقراض، تورّم و امثال اینهاست که به قول «فیشر»، گاهی موجب بحران های سیاسی می گردد. (2) امروزه در بعضی از کشورها بیکاری و اعتصاب کارگران، مقدمه ای برای تبدیل وضعیت سیاسی شده که حتی به سقوط دولت ها نیز منجر می گردد. پس بیکاری، جنبه ی منفی دریک اقتصاد است؛ اما فراغت، به معنای «آسودگی و آسایش از کار و شغل» (3) است. یعنی کارگر، بخشی از کار خود را با فراغت عوض می کند. هر چه درآمد او افزون گردد، از میزان کار خود کاسته و بر فراغت می افزاید. به عبارت ساده تر، کسانی که درآمد بالاتری دارند، فراغت را با درآمد مبادله می کنند و کارشان کم تر از فراغت می شود.
در نمودار زیر، خط افقی، نشان دهنده ی مقدار کار در هر واحد زمان است و خط عمودی، گویای نرخ دستمزد در هر واحد زمان. هر چه درآمد از 1Y بالا رود از آسایش فرد کاسته شده، ساعت کار را بالا می برد و تا نقطه ی c افزایش می دهد؛ اما وقتی درآمد او به 4Y می رسد، چون درآمدش خیلی زیاد است، ترجیح می دهد کم تر کار کند و بیشتر استراحت و آسایش داشته باشد. لذا به نقطه D می رسد و روند صعودی منحنی عرضه ی کار، نزولی می شود. (4)
ارزش فراغت و آسایش در اقتصاد، به گونه ای است که حاضر است آن را با درآمد و پول عوض کند؛ اما هیچ کس، بیکاری را با پول عوض نمی کند. یعنی حاضر نیست درآمد را از دست بدهد و به جای آن بیکار شود. تفاوت اساسی فراغت و بیکاری در همین جاست. در بیکاری اصلاً کاری وجود ندارد؛ ولی در فراغت، کار هست، اما مقداری از آن را باید با فراغت عوض کرد (مثل تفریح و ورزش) تا بعد از تجدید قوا، شخص بتواند در صحنه ی کار، مؤثرتر واقع شود.
ج) فراغت در روایات
معنای واژه فراغت در روایات، متفاوت با معنایی است که در اقتصاد غرب وجود دارد. در روایات، فراغت، مذموم شمرده شده است. فراغت در زبان عربی با فراغت در فارسی متفاوت است. در فارسی، به معنای آسایش بعد از کارکردن آمده است و درعربی، به معنای بیکاری.
پیامبر(ص) فرمود:
گرچه کار کردن مایه ی رنج و زحمت است، اما بیکاری موجب فساد و تباهی است. (5)
امام علی(ع) فرمود:
اگر کارکردن، مایه رنج و زحمت است، پیوسته بیکار بودن نیز موجب فساد و تباهی است. (6)
امام کاظم(ع) فرمود:
خدای متعال از بنده ی پرخواب و بیکار نفرت دارد. (7)
از این که در کلام امام علی (ع) فراغ، مقابل شغل قرار گرفته است، مشخص می شود که فراغ به معنای بیکاری است.
گفتیم در اقتصاد غرب، فراغ ارتباطی با بیکاری ندارد. پس معادل کلمه ی فراغ با ارزش مثبت در روایات ما چه کلمه ای است؟
د) معادل معیار فراغت (آسایش) در روایات
تنزّه در روایات به معنای گردشگری است. در روایتی آمده است عمرو بن حریث، خدمت امام صادق (ع) – که درمنزل و تفریحگاه برادر خود، عبدالله بن محمد تشریف داشت- رسید و عرض کرد: «فدایت شوم! چه شده که به این جا آمده اید؟». حضرت فرمود: «برای گردش». (8)
گردشگری تحمیل معنای فراغت در فارسی نیست و محدودیت دارد. امروزه برای فراغت، مصادیق فراوانی می توان نام برد: مسافرت، شنا، ورزش، مطالعه ی داستان و شعر و امثال اینها. گرچه تمام مصداق های فراغت در آن زمان وجود نداشته است، اما در بسیاری از موارد، با این زمان مشابهت داشته است. به هر حال، گردشگری هم یکی از زیرمجموعه های معنای فراغت است؛ البته نه معنای کامل آن.
ه) تقسیم ساعات و فراغت
اعتقاد ما بر این است که آنچه در راستای هدایت انسان لازم است باشد، در کتاب و سنت آمده است؛ گرچه بعضی موارد، تصریح به آنها نشده، ولی با اشاره یا دلالت التزامی مراد را رسانده است. در مورد معنای آسایش بعد از کار ، می توان از مجموع این حدیث نبوی به معنای فوق رسید.
پیامبر خدا(ص) فرمود:
در صحف ابراهیم آمده است که خردمند، مادامی که خردش از او گرفته نشده، باید ساعاتی را برای خود درنظر گیرد. زمانی برای مناجات با پروردگارش و زمانی برای حساب کشیدن از خویش و زمانی برای اندیشیدن در نعمت هایی که خدای عزّوجلّ به وی ارزانی داشته است و زمانی برای بهره مند ساختن نفس خود از حلال؛ زیرا این زمان کمکی است به آن سه زمان دیگر و مایه ی آسودگی و رفع خستگی دل ها. (9)
مشابه این تعبیر از دیگر امامان معصوم (ع) نیز به ما رسیده است:امام کاظم(ع) فرمود:
سعی کنید اوقات خود را چهار قسمت نمایید: زمانی برای مناجات با خدا، زمانی برای کسب و کار، زمانی برای معاشرت با برادران و افراد مورد اعتمادی که عیب هایتان را به شما گوشزد می کنند و در باطن، خیرخواه شما هستند و زمانی برای بهره مند شدن ازلذت های غیر حرام. (10)
در این دو روایت توصیه به چهار قسمت کردن ساعات بود. درروایات دیگری توصیه به سه قسمت کردن ساعات شده است.
امام علی(ع):
مؤمن را سه وقت است: وقتی که در آن با پروردگار خود به راز و نیاز می پردازد، وقتی که به حساب نفس خود می رسد و وقتی که به لذت های حلال و خوش می گذراند. (11)
البته روایات دسته ی اول که ساعات را چهار قسمت می کردند از اعتبار بیشتری برخوردارند که بر طبق آنها زمان، به عبادت، محاسبه ی نفس، تفکر در خلقت و لذت بردن از حلال خدا تقسیم می شود و همین ساعت آسایش که موجب استفاده ی بهینه از بقیه ی ساعات می شود، هم عبادت را نشاط می بخشد، هم مانع اشتباه در محاسبه ی نفس می شود و هم قوت تفکر را از خطا باز می دارد و این روایت، بهترین روایتی است که می تواند معادلی برای فراغت در فارسی باشد.
و) تفاوت نظر اسلام با اقتصاد غرب در مورد فراغت
در اقتصاد غرب، ساعات به دو بخش کار و فراغت تقسیم می شوند و فراغت، نیروی محرکه ی کار به حساب می آید؛ اما در اسلام، دو بخش مهم اضافه شده است: عبادت خدا و محاسبه ی نفس. قرآن، مردمانی را تحسین می کند که «تجارت و خرید و فروش، موجب فراموشی خدا در نظر آنها نمی گردد» (12)
علاوه بر آن، از نظراسلام، کار و تلاش و کوشش وقتی قداست پیدا می کنند که انسان را گامی به خدا نزدیک کنند. لذا هر لحظه انسان،نفس خویش را به محاسبه می کشد تا ناخالصی ها را از آن زدوده وعیار اخلاص را فزونی بخشد و آن مقدار که ازکار خویش بکاهد و به محاسبه ی نفس بپردازد، سود می برد وهر چه از محاسبه سرباز زند، موجب خسران او می شود.
امام علی (ع) فرمود:
هر کس نفس خویش را به محاسبه کشید، سود کرد و هر کس از آن غفلت کرد، خسارت دید. (13)
پی نوشت ها :
1. اصطلاحات اقتصادی، محمد یوسف حریری.
2. اقتصاد کلان، دورن بوش.
3. فرهنگ عمید.
4. نظریه و کاربرد اقتصاد خرد، علی اکبر کمیجانی.
5. تنبیه الخواطر، ج 1، ص 60.
6. بحارالأنوار، ج 77، ص 419، ح 40.
7. الفقیه، ج 3، ص 169، ح 3635.
8. محاسن، ج 2، ص 461، ح 2595.
9. الخصال، ص 525، ح 13.
10. بحارالأنوار، ج 78، ص 321، ح 18.
11. غررالحکم، ص 737، نهج البلاغه، حکمت 39.
12. سوره ی نور،آیه ی 37.
13. بحارالأنوار، ج 70، ص 73، ح 27.
منبع: نشریه ی زندگی، سال دوم،شماره چهار، فروردین و اردیبهشت 1381، ص ص 64-66.
منبع: مجله ی حدیث زندگی
تأثير آموزه هاي قرآني و روايي بر اوقات فراغت نوجوانان و جوانان (قسمت اول)
نويسنده:فاطمه خاتمه
چکيده
به منظور بررسي اوقات فراغت نوجوانان، تحقيق کتابخانه اي در حيطه ي آموزه هاي قرآني و روايي انجام شده است. طبعاً، فهم ديدگاهي قرآن و سنت در اوقات فراغت مي تواند، به لحاظ مفهومي و عملکردي، تعيين کننده ي تعليمات، ضوابط و مقررات اجتماعي براي خانواده ها و برنامه ريزان تعليم و تربيت باشد.
عمده مشکلات جوانان در اجراي طرح ها و برنامه هاي گذران اوقات فراغت، رويکردي سطحي است که پديده فراغت را از کارکردهاي اصولي و تفريح سالم در کنار برنامه هاي تعالي بخش و سازنده ي زندگي مدنظر قرار نمي دهند.
نتيجه اين که در قرن حاضر، به رسميت شناختن اين نياز با توجه به معارف و آموزه هاي ديني در بين خانواده، حکومت و... سبب هدفمندي، معنادار شدن زندگي، آرامش حقيقي و غني تر شدن فرصت ها و بالا بردن آمادگي و توان هر چه بيشتر نسل جوان در برابر مسئله و بحران هويت و مهاجمان فرهنگي و بسياري از مشکلات و آسيب ها و انحرافات فرد و اجتماع خواهد شد.
کليد واژه ها: جوان، اوقات و فراغت، (اوقات فراغت).
تعريف جوان در لغت
در لغت نامه هاي عربي و فارسي، «جوان» را با عناوين گوناگون آورده اند، از آن جمله: «الفتي»، که «الفتاه» مونث آن به معني دختر جوان، «فتيان» و «فتيه» جمع قله و کثره ي آن است که البته الفتي به صورت استعاره و به معاني ديگر نيز به کار رفته [ مجمع البحرين، ج 363:1]. لفظ فتي و مشتقاتش 21 بار در قرآن آورده شده اند، مانند : «... انهم فتيه آمنوا بربهم» [ الکهف/13]: جواناني بودند که به پروردگارشان ايمان آورده بودند.
واژه هاي ديگري که در زبان عربي به معناي جوان به کار رفته اند، عبارت اند از : « شباب» : امام علي عليه السلام فرموده اند: « بادر شبابک قبل هرمک، و...» [غررالحکم، ص 159]
البته واژه ي شباب در قرآن نيست و تنها در روايات آمده است. « الغلام» : «نوجوان ، پسر جواني که صورتش تازه موي و سبيل آورده باشد» [لسان العرب: 440] و «فبشرنه بغلام حليم» [الصافات/101]: پس او را به پسري بردبار مژده داديم . « اشده»: «... ثم نخرجکم طفلا ثم لتبلغوا اشدکم و...» [الحج /5] : آن گاه شما را که کودکي هستيد، بيرون مي آوريم.
«حدث»: جوان، احداث: جوانان . البته کلمه ي جوان در زبان فارسي به معني برنا هم به کار مي رود. [لغت نامه ي دهخدا، ج 139:11] . جوان در اصطلاح، در منطق دين و لسان شرع و هم چنين از نظر روان شناسان و دانشمندان جوان، به گونه هاي متفاوت تعريف شده است. از امام صادق عليه السلام روايت است: « ان اصحاب الکهف کانوا شيوخا فسما هم الله فتيه بايمانهم» [التهذيب، ج 395:8]: اصحاب کهف پيرمرداني بودند که خداوند به خاطر ايمانشان آن ها را جوان ناميد.
در روايات متعدد ديگري، از معصومين عليهم السلام درباره ي جوان و جوانمردي سئوال شده است که پاسخ هاي متعددي داده اند؛ «بعد المرء من الدنيه فتوه» [غرر الحکم: 4425]: دور بودن انسان از پستي و فرومايگي، جوانمردي است.
روانشناسان و دانشمندان هم تعاريف متفاوتي در مورد جوان ارائه داده اند؛ از جمله: عده اي جوان را کسي که در سنين 13 تا 15 سالگي است و عده اي ديگر افراد 17 تا 25 ساله را جوان ناميده اند . يا چند سال بالاتر و پايين تر از آن را گروه هاي سني نوجوان و جوان محسوب مي کنند.
تعداد ديگري از علما و روان شناسان، جوان را از جنبه ي حالات روحي و احساسات و نيازها و ويژگي هاي اين دوران تعريف کرده اند.
تعريف اوقات فراغت: اين واژه خود از دو کلمه ي «اوقات» و «فراغت» ترکيب شده و ضروري است قبل از بيان تعريف و مفهوم آن، به معناي لغوي اين دو کلمه اشاره کنيم . «وقت» مقداري از زمان است و هر زماني که محدوديت و نهايتي داشته باشد، موقت گفته مي شود» [کتاب العين: ج 199:5] . فرهنگ معين مي گويد، «اوقات» يعني: وقت ها، هنگام ها، روزگارها، ساعات، ازمنه. اما فراغت به معناي آسودگي، استراحت، آرامش و نيز مجال فرصت معني شده است.
اصطلاح فراغت معمولا با ويژگي هايي چون «آزادي از اضطرار»، «فرصتي براي انتخاب»، «زماني فراتر از اوقات کار» يا زمان آزاد براي انجام وظايف اجتماعي توصيف مي شود.
اوقات فراغت همان طور که گفته شد، از دو کلمه ي اوقات و فراغت تشکيل شده که اين روزها بسيار به گوشمان مي خورد. اين کلمه ي ترکيبي، با توجه به تعاريفي که وجود دارد، به مفهوم « هنگام هاي استراحت» و يا « ساعات آرامش و آسودگي و وارستگي» معنا شده است.
بايد توجه داشته باشيم، فراغت با بطالت تفاوت دارد . امام باقر عليه السلام فرموده اند: « يا رب اي عبادک ابغض اليک قال جيفه بالليل بطال بالنهار» [ بحارالانوار، ج 180:73]: حضرت موسي بن عمران در پيشگاه الهي عرض کرد، پروردگارا، کدام يک از بندگانت نزد تو بيشتر مورد بغض است. فرمود، آن که شب ها چون مرداري در بستر خفته و ورزها را به بطالت و تنبلي مي گذراند.
اهميت وقت و عمر از ديدگاه قرآن و روايات
هر قدر شناخت فرد از جهان، انسان، زندگي و ابعاد آن وسيع تر و عميق تر باشد، ارزش و اهميت وقت و عمر برايش جامع تر و کامل تر است و براي استفاده از آن، برنامه ريزي مي کند. افق انديشه ي انسان الهي و مسلمان نسبت به وقت و عمر، در مقايسه با مکاتب مادي، از زاويه اي بازتر و جامع تر است، چرا که از ديدگاه اسلام، عمر و فرصت حيات، نعمتي خداوندي است و مقدمه اي براي قيامت بشر، و آن چه را که انسان الهي همواره در نظر دارد، رسيدن به قرب باري تعالي است.
در خصوص اهميت وقت همين بس که خداوند به آن قسم ياد کرده « والعصر، ان الانسان لفي خسر، ...» [والعصر /3-1]. قسم به عصر که واقعاً انسان در معرض زيان است، مگر آنان که ايمان آورده اند و کارهاي شايسته کرده... « هو الذي جعل الشمس ضياء و القمر نورا و قدره منازل لتعلموا عدد السنين و الحساب» [ يونس/5] اوست خدايي که خورشيد را درخشان و ماه را تابان نمود و براي آن منزل هايي معين کرد تا شماره ي سال ها و حساب را بدانيد. توجه به عمر و استفاده از فرصت ها، در احاديث معصومين (سلام الله عليهم اجمعين) مکرر يادآوري شده است. از آن جمله، حضرت علي عليه السلام فرمود: « الفرصه سريعه الفوت و بطيئه العود»، [ غرر الحکم: 473]: فرصت و وقت به تندي مي رود و برمي آيد و بزرگ ترين زيان و ضرر براي فرد و جامعه، از دست دادن فرصت ها و عدم استفاده ي شايسته و لازم از آن است. به خوبي روشن است که عدم جبران فرصت ها براي پيشرفت جامعه و فرد، آن را به سخت ترين غصه ها تبديل خواهد کرد. قال علي (ع): « اشد الغصص فوت الفرص» [مستدرک، ج 142:12]. و نيز فرموده اند: « بادر الفرصه قبل ان تکون غصه » [غرر: 338] فرصت ها را درياب، پيش از آن که سبب دريغ خوردن شود.
اهميت دوران جواني از ديدگاه قرآن و روايات
همانگونه که بهترين فصل سال از جهت به کمال رسيدن زيبايي هاي طبيعت و به دست آمدن ميوه هاي رنگارنگ و پرفايده فصل بهار است، دوران جواني نيز از جهت به کمال رسيدن بسياري از ويژگي هاي انساني، از جمله تکامل نيروي جسماني و کمال نيروي عقل و حکمت، اهميت دارد .
خداوند در قرآن چنين مي فرمايد: «و لما بلغ اشده اتيناه حکما و علما و کذلک ...» [القصص /14و يوسف/22]: و چون (موسي، يوسف عليهما السلام] رسيد به حالت قوت و کمال رشادت، او را حکمت و علم داديم و اين چنين جزا مي دهيم نيکوکاران را.
کمتر پديده اي را مي توان يافت که هم چون جواني، موضوع حسرت ها و ندامت هاي عام قرار گرفته باشد. امام علي عليه السلام فرموده است: « شيئان لا يعرفان فضلهما الا من فقدهما الشباب و العافيه» [غرر الحکم: 324]: دو چيز است که قدر آن ها را نمي شناسد، مگر کسي که آن دو را از دست داده باشد، يکي جواني و ديگري تندرستي و عافيت.
پيامبر صلي الله عليه و آله فرموده اند: « ان العبد لا تزول قدماه يوم القيمه حتي يسال عن عمره فيما افناه و عن شبابه فيما ابلاه» [ الخصال، ج 253:1؛ بحار الانوار،ج 311:27]: در قيامت هيچ بنده اي قدم از قدم برنمي دارد تا به اين پرسش ها پاسخ دهد: اول آن که عمرش را در چه کار فاني نموده است و دوم جواني اش را چگونه و در چه راه تمام کرده است. مولانا در اين رابطه چنين سروده است:
حق همي گويد چه آوردي مرا؟!
اندر اين مهلت که دادم من ترا؟!
عمر خود را در چه پايان برده اي؟!
قوت و قوت در چه فاني کرده اي؟!
گوهر ديده کجا فرسوده اي؟!
پنج حس را در کجا پالوده اي؟!
چشم و گوش و هوش و گوهرهاي عرش؟!
خرج کردي چه خريدي تو ز فرش؟!
حضرت موسي بن جعفر عليه السلام از رسول اکرم صلي الله عليه و آله نقل مي کند: « من تعلم في شبابه کان بمنزله الرسم في الحجر» [بحار الانوار، ج 222:1]: آن کس که در جواني چيزي را بياموزد و به ذهن بسپارد،آن چيز همانند نقشي که بر سنگ کنده باشند، مستقر و پابرجا خواهد ماند. و نيز در اهميت دوران نوجواني و جواني رسول گرامي اسلام چنين فرموده اند: «الولد سيد سبع سنين و عبد سبع سنين و وزير سبع سنين.» [وسائل الشيعه ،ج 124:15]: فرزند هفت سال آقا، هفت سال مطيع و هفت سال وزير و مشاور است.
اهميت اوقات فراغت و جواني
اوقات فراغت به عنوان زيرمجموعه اي از زمان اهميت و ارزش والايي دارد و موضوع مشترکي است بين تمامي اقشار جامعه، اعم از زن و مرد، پير و جوان و با مشغله هاي بسياري که در زندگي دارند. در اين ميان ، اوقات فراغت جوانان از اهميت خاص و درخور توجهي برخوردار است. زيرا جوانان به عنوان بخش عظيمي از پوياترين گروه هاي اجتماعي محسوب مي شوند که از يک سو وجودي سرشار از توان، انرژي و اميد دارند و از سوي ديگر داراي خواست هاي مشروع هستند که اگر به آنان پاسخي مناسب داده شود، دنياي آن ها به دنياي خوبي ها، شادي ها، بالندگي ها، خلاقيت ها و نوآوري ها مبدل مي شود و رشد و اعتلاي شخصيت و شکوفايي استعدادهاي آن ها را در پي خواهد داشت.
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله چنين مي فرمايند: «يا اباذر اغتنم خمسا قبل الخمس، شبابک قبل هرمک و صحتک قبل سقمک و غناک قبل فقرک و فراغک قبل شغلک و حياتک قبل موتک» [وسائل الشيعه، ج 114:1]: اي ابوذر، پنج چيز را پيش از پنج چيز غنيمت بشمار: جواني ات را قبل از پيري، سلامتت را قبل از بيماري، تمکنت را قبل از تهيدستي، فراغتت را قبل از گرفتاري و زندگانيت را قبل از مرگ.
امام علي عليه السلام فرموده: «و اعلم ان الدنيا دار بليه لم يفرغ صاحبها فيها قط ساعه الا کانت فرغته عليه حسره يوم القيامه [نهج البلاغه، نامه ي 59]: و بدان که دنيا براي آزمايش است که هرکس ساعتي در آن فراغت يابد و دست از کار بکشد، همين ساعت بيکاري، موجب حسرت و پشيماني او در قيامت خواهد شد.
امام صادق عليه السلام در تفسير آيه ي « و لا تنس نصيبک من الدنيا» [القصص/77]، از پدران خود چنين روايت کرده است: «قال لا تنس صحتک و قوتک و فراغک و شبابک و نشاطک و غناک و ان تطلب به الاخره» [وسائل الشيعه، ج 89:1 و ج 83:16]: سلامت، نيرومندي، فراغت، جواني، نشاط و بي نيازي خود را فراموش منما. در دنيا از آن ها بهره برداري کن و متوجه باش که از آن سرمايه هاي عظيم، به نفع معنويات و آخرت خود استفاده نمايي.
امام خميني (ره)، در کلامي که مي توان آن را هشدار تلقي کرد، فرموده اند: « نقشه کشيدند که نگذارند اين نهضت به ثمر برسد و لذا از همه طرف خرابکاري مي کنند. يک خرابکاري شان همين است که نگذارند جوان هاي ما صحيح بار بيايند و حالا که بايد از نيروي جواني استفاده بشود، نگذارند اين نيروي جواني به ثمر برسد» [جوانان از ديدگاه امام خميني، 58/4/12. نقل از صحيفه ي نور، ج 257:7]
جوان و استفاده ي صحيح از وقت
گر گوهر از کفت برون تافت
در سايه ي «وقت» مي توان يافت
گر «وقت»رود ز دست انسان
با هيچ گهر خريد نتوان [ايرج ميرزا]
عمر انسان و فرصتي که از جانب خداوند براي زندگي به او داده شده، مهم ترين سرمايه ي حيات اوست. جوان نسبت به اين سرمايه و هديه ي خداوندي مسئوليت دارد و بايد پاسخگو باشد . در تفسير آيه ي «... اولم نعمرکم ما يتدکر فيه من تذکر...» [فاطر /37] امام صادق عليه السلام فرموده است: «توبيخ لابن ثماني عشر سنه» . اين آيه، ملامت و سرزنش جوانان غافلي است که به سن هجده سالگي رسيده اند و از فرصت جواني خود استفاده نمي کنند.
روايات ديگري نيز از امام صادق عليه السلام در ارتباط با استفاده ي صحيح از اوقات موجود است، از آن جمله: « اصبروا علي الدنيا فانما هي ساعه فما مضي منه فلا تجد له الما و لا سررا، و ما لم يجيء فلا ندري ما هو و انما هي ساعتک اللتي انت فيها علي طاعه الله و اصبر فيها عن معصيه الله» [الکافي،454،2] : مجموع عمر آدمي در دنيا ساعتي بيش نيست. آن چه از اين ساعت گذشته است، معدوم شده و لذت و المي از آن احساس نمي کنيد و آنچه هنوز نيامده است، نمي دانيد چيست. سرمايه ي موجود و پرارزش عمر، تنها همان لحظات نقدي است که اينک در اختيار شماست و در آن به سر مي بريد. مالک نفس خود باشيد و در حال حاضر براي اصلاح و رستگاري خود بکوشيد. در مشکلات وظيفه شناسي و در اطاعت از اوامر الهي پايداري و از آلودگي به گناه و نافرماني خداوند، خودداري کنيد.
و نيز فرموده است: «الايام ثلاثه، فيوم مضي لايدرک و يوم الناس فيه فينبعي ان يغتنموه،و غد انما في ايديهم امله» [بحارالانوار، ج 237:75]: ايام زندگي سه روز است؛ اول روزي که گذشته است و برگشت ندارد. دوم روز موجود است که مردم در آن قرار دارند و در اختيار آن هاست. بايد آن را مغتنم شمارند و از آن استفاده کنند . سوم فردايي است که نيامده و تنها آرزوي آن را در دست دارند.
عرب مي گويد: «الوقت کالسيف اذا لم قطعه قطعک» [رمز موفقيت، محمدجواد پاکدل، ص 261]: وقت چون شمشير است، اگر قطعش نکردي قطعه قطعه ات مي کند.
زمان را نمي توان ذخيره کرد، نمي توان خريد و يا فروخت و نمي توان از 24 ساعت ديگران قرض گرفت . زمان سرمايه اي است که اگر مورد استفاده ي صحيح قرار نگيرد، از دست مي رود. در حالي که يک سرمايه ي مالي چنين نيست. اگر منصف باشيم، با کمي دقت و تأمل درمي يابيم که مشکل اصلي کمبود وقت نيست، بلکه در نحوه ي استفاده از آن است. در مضرات فراغت دوره ي جواني، روايتي با اين مضمون است: « ان الله تعالي شأنه يبغض الشاب الفارغ» [تذکره الموضوعات، محمدطاهر بن الهندي الفتي، ص 134]: خداوند تعالي جوان بيکار را دشمن مي دارد.
منبع: مجله آموزش قرآن
تأثير آموزه هاي قرآني و روايي بر اوقات فراغت نوجوانان و جوانان (قسمت دوم و پاياني)
اوقات فراغت از ديدگاه هاي گوناگون
1. قرآن
مسلمان نمي تواند اوقات فراغت به معناي اوقاتي براي بطالت و بيهودگي داشته باشد. انسان وقتي توجهش به خدا باشد و برنامه ي هدفمندي براي زندگي خود داشته باشد، ديگر بي کار نمي ماند تا مشغول لغويات و لهويات شود و هدف را قرب الهي و حرکت به سوي او مي داند. نمازش، عبادتش، حياتش و... براي خداوند است که آفريننده ي هستي است.
«ان صلاتي و نسکي و محياي و مماتي لله رب العالمين» [الانعام، 162]. متأسفانه به دليل غفلت انسان، شيطان روي تمام ابعاد حقيقي، رنگ و لعاب آلوده اي مي کشاند و نادرستي ها را در چشم انسان زينت و جلوه مي دهد. و در نهايت انسان را به نابودي و خسران مي کشاند. (چنين بياناتي در سوره ي عنکبوت، آيه ي 38 آورده شده است.) بنابراين خداوند انسان ها را برحذر مي دارد از اعمال لغو و باطل و به انسان هشدار مي دهد. «و من الناس من يشتري لهو الحديث ليضل عن سبيل الله بغير علم و يتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهين» [لقمان /6]: برخي از مردم داستان هاي باطل را مي خرند (انتخاب مي کنند) تا مردم را ندانسته از راه خدا بازدارند و آيات قرآن را استهزاء کنند. براي آنان است عذاب خوارکننده. پس نگاه قرآن درباره ي با اوقات فراغت، دوري از هر آن چيزي است که انسان را از حقيقت بازمي دارد و توجه به فرصت ها و اوقاتي است که در زندگي براي مؤمن پيش مي آيد تا براي کوشش و تلاش به منظور خوديابي و رشد و تعالي، از آن ها استفاده کند. « فاذا فرغت فانصب» [الشرح /7]: به محض آن که فراغتي حاصل کردي، پس بکوش.
در اصل، قرآن به هيچ فراغتي که مايه ي بطالت و بيهوده گي باشد، معتقد نيست و مي فرمايد: بعد از هر سختي، عسر و راحتي است، به شرطي که انسان مؤمن از فرصت به دست آمده به درستي استفاده کند.
در قرآن عواملي که سبب به وجود آمدن آرامش در انسان هستند بيان شده اند، از آن جمله:
- «شب»؛ «هو الذي جعل لکم الليل لتسکنوا فيه و...» [يونس /67].
- «خواب»؛ «اصحاب الجنه يومئذ خير مستقرا و احسن مقيلا» [الفرقان /24]: اهل بهشت در اين روز در بهترين مکان براي آرامش هستند. اشاره به خواب قيلوله ي اهل بهشت دارد.
- «زوجيت و جاذبه ي جنسي زن و مرد»؛ «و من آياته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا اليها و جعل ...» [الروم /21]: از آيات لطف الهي آن است که براي شما از جنس خودتان جفتي بيافريد که در بر او آرامش يافته و با هم انس گيريد و ميان شما رأفت و مهرباني برقرار فرمود. در اين امر نيز براي مردم با فکرت ادله ي علم و حکمت حق آشکار است.
- «ذکر دائمي»؛ «الا بذکر الله تطمئن القلوب» [ الرعد /28] ذکر و ياد خدا که مايه ي نجات و آرامش قلب انسان است.
2. در کلام معصومين (ع)
رسول اکرم (ص) فرموده است: «خلتان کثير من الناس فيهما مفتون الصحه و الفراغ » [الکافي، ج 252:8]: بيشتر مردم درباره ي دو خصلت دچار گمراهي و ضلالت هستند؛ يکي در مورد سلامت و صحت، و آن ديگر در امر فراغت و بيکاري.
آدمي بايد قدر آسايش و اوقات خالي خود را بداند و از آن براي پرورش استعدادهاي نهفته ي وجود خويش و رسيدن به کمال استفاده کند، تا از دست دادن فرصت ها مايه ي غم و اندوه و پشيماني نگردد: « اضاعه الغرصه غصه ». [نهج البلاغه، کلمات قصارش 118، و ص 199] و يا « ان الفرص تمر مر السحاب فانتهزوها اذا مکنت في ابواب الخير و الاعادات ندما» [ غررالحکم، ج 2، ص 244]. از امام هادي (ع) سئوال کردند درباره ي معني «حزم» و ايشان پاسخ فرمودند: «هو ان تنتهز فرصتک و تعاجل ما امکنک» [ مستدرک، ج 353:2]: حزم عبارت از اين است که فرصت خير را مغتنم بشماري و به قدر ممکن در استفاده ي از آن تسريع نمايي.
پيامبر اکرم (ص) نيز چنين فرموده اند: « روحوا لاقلوب ساعه بساعه» [مسند الشهاب، ج 393:1]: دلها را ساعت به ساعت استراحت دهيد.
3. اديان آسماني
در بيشتر اديان، زماني براي فراغت از کار در نظر گرفته شده است و به آن تأکيد شده. مثلاً در دين هاي يهود و مسيحيت، «سبت» به عنوان روز استراحت يا فراغت از کار است و در اسلام نيز «جمعه» روز ويژه ي فراغت انسان ها در نظر گرفته شده است. نظر تمام اديان الهي اين است که خداوند، جهان آفرينش را در شش روز خلق کرده و روز هفتم از اين کار فارغ شده. «با فرارسيدن روز هفتم، خدا کار آفرينش را تمام کرد و دست از کار کشيد.» [تورات، سفر پيدايش، ج2:2].
«در روز سبت نيز که هفتمين روز هفته است، قوم بايد براي عبادت من جمع شوند. در هر جا که ساکن باشند، بايد در اين روز دست از کار بکشند و استراحت کنند» [همان، لاويان، ج23:3].
دين مسيح نيز براي گذران اوقات عمر، به پيروان خود و جوانان چنين فرموده است: « از افکار و اميال شهوت آلوده که جوانان را اغلب اسير مي سازد، بگريز و در پي اموري باش که تو را به کارهاي خوب تشويق مي کنند؛ ايمان و محبت را دنبال نما و با کساني که خداوند را دوست دارند و قلبشان پاک است، معاشرت کن. و باز تکرار مي کنم، خود را در بحث هاي پوچ و بي معني درگير نکن، چون اين گونه مباحثات باعث خشم و نزاع مي گردد» [انجيل، دوم تيموتائوس، ج 22:2و 23]. در اسلام، فراغت شامل اعمال بهداشتي و حضور در مجامع مذهبي و... و خلاصه مقدمه اي براي انتصاب و اتصال به سير کمال است: « يا ايها الذين آمنوا اذا نودي للصلوه من يوم الجمعه فاسعوا الي ذکر الله و ذروا البيع ذلکم خير لکم ان کنتم تعلمون» [الجمعه /9]: اي کساني که ايمان آورده ايد هنگامي که به سوي نماز در روز جمعه فراخوانده مي شويد، بشتابيد به سوي ذکر خداوند و تجارت را واگذاريد. اين براي شما بهتر است که انجام دهيد.
در يک تقسيم بندي عمده ي ديگر، مي توان به دو نوع ديدگاه اشاره کرد:
1. ديدگاه هايي که تأثيرات رواني و معنوي دارند و خود شامل:
الف) ديدگاهي که مبناي اوقات فراغت يا تفريح را «مذهب» دانسته اند.
ب) ديدگاهي که فراغت را غريزه، بازي و تفريح سازي و تفريح معرفي کرده است.
ج) ديدگاهي که از استراحت و کسب لذت نشأت گرفته است.
2. ديدگاه هايي که بر کارکردها و فعاليت هاي اوقات فراغت تأثير دارند و عبارت اند از:
الف) کارکرد متعالي و اصلاحي
ب) شکوفا کردن استعدادها
ج) رشد اجتماعي
د) تعليم و تربيت اجتماعي
ه) تجربه و تمرين مشاغل اجتماعي
و) کارکرد مشارکت
ز) کارکرد پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي
ح) کارکرد اقتصادي
ط) کارکرد سياسي
در ريشه هاي انديشه و اظهارنظر انديشمندان گوناگون درباره ي گذران اوقات فراغت، مي توان به گذشته هاي دور و نزديک رفت و نظريات متفکران را دنبال کرد. به خصوص علماي علوم تعليم و تربيت، روان شناسي و جامعه شناسي، همچنين بزرگان ادبيات و ادبا که سخن در ارزش و اهميت وقت و گذران آن بسيار گفته اند که در مباحث پيشين به آن ها اشاره شد.
آشنايي با برخي ويژگي هاي نوجواني و جواني
در خصوص شناسايي تأثير آموزه هاي قرآني و رواياتي بر اوقات فراغت انسان ها، به خصوص نوجوانان و جوانان، بايد با ويژگي ها و نيازهاي اين نسل آشنا شويم تا شاهد انعکاس اين آموزه ها در برنامه ريزي ها و عملکرد مثبت جوانان باشيم.
در يک تقسيم بندي کلي، نشانه ها و خصوصيات بلوغ و نوجواني عبارت اند از:
1. نشانه هاي فيزيولوژيکي؛ 2. آثار رواني و اخلاقي. که هر يک از آن ها يک سلسله عوارض و اثراتي را در نوجوان به وجود مي آورند و در وهله ي دوم به شکل « بحران » نمايان مي شوند. از جمله ي تغيير و تحولات روحيه ي نوجوان عبارت اند از:
1- بيداري عواطف و احساسات جنسي وي نسبت به جنس مخالف. تخيلات و روياپردازي ها در اين دوران بسيار آشکار است.
2- عصيان و پرخاشگري نسبت به اطرافيان به ويژه والدين.
3- تمايل به زندگي گروهي در ميان هم سالان. در اين هنگام، نوعي حالت وفاداري نسبت به گروه دارد. شالوده و اساس گروه هاي نوجواني عبارت است از: احترام، وفاداري، محبت، صميميت، دوستي، فعاليت و مسئوليت پذيري.
4- انديشيدن و استدلال کردن منطقي و گرايش به حل مسائل که اين حالت بيشتر جنبه ي خودنمايي به خود مي گيرد.
5- حادثه جويي دائم و در جست وجوي آزمايش هاي نويني است تا خود را بروز دهد.
6- گرايش به تنهايي و انزواطلبي، با وجود تمايل به گذراندن وقت خود با گروه هم سالان، ولي به گوشه گيري و انزوا تمايل دارد.
در آغاز تحولات رواني، روابط نوجوان با اطرافيان و به ويژه با والدين، سست تر و رفتارهاي اجتماعي آن ها دست خوش دگرگوني عميقي مي شود.
«حالت شيطنت دوران کودکي به افسردگي، اضطراب و پريشاني خاطر تبديل مي شود» [مهديان: 35-27].
در روايات معصومين عليهم السلام، به برخي از ويژگي هاي نوجواني و جواني اشاره شده است: از آن جمله: « الشباب شعبه من الجنون» [بحارالانوار، ج 49:17]: جواني خود يکي از اقسام جنون و ديوانگي بشر است. روايت است: « مردي به نام ابوجعفر احول»، از دوستان امام صادق(ع)، مدتي به تبليغ مذهب تشيع و نشر تعاليم اهل بيت(ع) اشتغال داشت. روزي به محضر امام شرفياب شد: امام از او پرسيد: مردم بصره در قبول روش اهل بيت و سرعت پذيرش آيين تشيع چگونه اند؟ عرض کرد: تعداد اندکي از مردم تعاليم اهل بيت را پذيرفته اند. امام به وي فرمود: تبليغات خود را متوجه نسل جوان کن و به آنان بپرداز، زيرا کودکان و نوجوانان براي پذيرش هر خوبي آمادگي بيشتري دارند و حرف حق را زودتر مي پذيرند» [کافي، ج 93:8، بحارالانوار، ج 236:23].
اهميت و تأثير کارشناسان الهي و پيشوايان معصوم در زندگي جوان
اگر کسي بخواهد در زمينه ي رشد و ترقي و سعادت انسان ها قدمي بردارد، بايد برطبق برنامه هاي کارشناسان الهي وارد صحنه ي تربيت و هدايت و پرورش استعدادهاي آنان بشود.
انبيا و امامان معصوم(ع) براي تربيت و هدايت انسان ها از طرف خداي متعال تعيين مي شوند. نسل جوان لازم است که با تبعيت و اطاعت کامل از تمامي دستورات و روش هاي پيشوايان معصوم(ع)، ارزش هاي مهمي را نصيب خود سازند و در مسير کمال قدم بگذارند. معارف و ارزش هاي ديني بايد توسط افراد آگاه و خبره و متخصص در اختيار انسان ها قرار گيرند.
جواني که دين را از مکتب امامت و درکلاس آنان آموخته هيچ وقت بازيچه ي استعمارگران نخواهد شد، بلکه به عنوان يک فرد مبارز و پاس دار ارزش هاي قرآني، در هر پست و مقام و در هر شرايط سني و جنسي، اعم از دختر و پسر يا زن و يا مرد، به خدمت خودش ادامه مي دهد.
نيازهاي جوانان
نيازهاي انسان به دو دسته ي مادي و معنوي تقسيم مي شوند: نيازهاي مادي مانند: آب، غذا، هوا و مسکن و خواب و... و نيازهاي معنوي مانند: ايمان، آرامش و امنيت، اوقات فراغت، ترقي و تکامل، آگاهي و...
از جمله امتيازات ويژه ي نوجوانان و جوانان با توجه به آيات قرآن و روايات عبارت اند از:
- کمال جسماني و عقلاني؛ « ولما بلغ اشده و استوي اتيناه حکما و علما و کذلک نجزي المحسنين» [ القصص/14]: و چون موسي رسيد به حالت قوت و کمال رشادت، تماميت خلقت او را حکم نبوت و دانش داديم و اين چنين جزا مي دهيم نيکوکاران را.
- نازک دلي؛ پيامبر صلي الله عليه و آله فرموده اند: «اوصيکم بالشباب خيرا فانهم ارق افئده» [سفينه البحار، ج 176:2]: به شما سفارش مي کنم به جوانان نيکي کنيد، زيرا آنان نازک دل هستند.
انواع جوانان در برخورد با نيازهايشان
به طور کلي جوانان را به دو گروه عمده با دو نوع رفتار مثبت و منفي مي توان تقسيم کرد: برخي در اين دوران بيشترين لذت را از بطالت، دل مشغولي هاي بي ارزش و هدر دادن روزها و هفته هاي گران سنگ جواني مي برند و با گفتن عباراتي چون: بي خيال، خوش باشد، ولش و... خود را خوش بخت جلوه مي دهند. البته در پرونده ي زندگي اين گروه، انواعي از ناهنجاري ها و انحرافات به چشم مي خورد که نتيجه ي آن هم جز بيهودگي، افسوس و شرمساري، جنون و... نخواهد بود.
درباره ي اين دسته از جوانان، پيامبر اکرم (ص) فرمود: « ان الله ملکا ينزل في کل ليله و ينادي يا ابناء العشرين! جدوا و اجتهدوا»[مستدرک الوسائل، ج 353:2]: خداوند را فرشته اي است که هر شب فرود آمده و ندا درمي دهد، اي بيست ساله ها! کوشش کنيد و تلاش بسيار بورزيد.»
و اما گروه ديگري از جوانان هستند که در پرونده ي آنان، تحصيل جدي، تلاش پي گير، وظيفه شناسي، حضور در مسابقات کشوري و جهاني و در نتيجه پيشرفت و عزت و افتخار خويش و خانواده و جامعه، فراوان مشاهده مي شود. رسول اکرم (ص) درباره ي چنين افرادي فرموده اند: « يا اباذر ما من شاب يدع الله الدنيا و لهوها و اهرم شبابه... »[بحارالانوار، ج 84:77]: اي اباذر! هيچ جواني به خاطر خدا، از دنيا و سرگرمي هاي آن روي نگرداند و جواني خويش را در طاعت خدا پير نکند، مگر اين که خداوند پاداش هفتاد و دو صديق را به او عطا فرمايد.»
فراغت در نظام ارزشي اسلام، جنبه ي فرهنگي و تربيتي يافته است و از صورت سرگرمي خارج مي شود. جوان بايد به جاي تکرار انديشه ها، انديشيدن را بياموزد، با تضلع علمي و تجربه ي عملي، براي زندگي معقول و مطلوب ره توشه برگيرد، با کار و ابتکار از مدار تکرار برهد ، با زهد و قناعت از آن هاو آزها و آرزوهاي دور و دراز بگذرد و با عبادت و نيايش، دروازه ي ملکوت را بگشايد.
توجه جوانان به اصول زندگي
از جمله اصولي که هر جوان و انسان متعهدي بايد در تمامي حالات و علي الخصوص در هنگام پر کردن اوقات فراغت خود مراقب باشد تا از آن ها تخطي نکند، عبارت اند از :
1- اعتدال: هر حرکت و فعل انسان بايد مبتني بر اعتدال و ميانه روي و به دور از افراط و تفريط باشد. امام علي عليه السلام فرموده: « من اراد السلامه فعليه بالقصد» [شرح غررالحکم، ج 226:5]
2- آرامش جسم: براي آماده ساختن خويش از حيث انجام کارهاي مهم است، زيرا هر چيز براي رشد و بالندگي بيشتر، به آرامش و تمديد قرار نياز دارد.
3- تدرج و تمکن: تدرج، يعني اندک اندک و آهسته پيش رفتن و پايه پايه نزديک شدن، و تمکن، يعني جاي گرفتن و جاگير شدن و پابرجا شدن و نيز توانايي و قدرت و قادر شدن بر چيزي.
4- کرامت و عزت: کرامت به معناي بزرگواري و دوري از پستي و فرومايگي، برخورداري از اعتدال روحي است.
5- تفکر و تدبر: پيامبر (ص) فرمودند: « تفکر ساعه خير من عباده ستين سنه » [بحارالانوار، ج 326:71]: ساعتي انديشيدن، از شصت سال عبادت بهتر است. امام صادق (ع) نيز در کلامي به اين مضمون فرمودند: «ديندار مي انديشد و پايان کار را مي نگرد. در نتيجه از پشيماني و ندامت در امان مي ماند. » [همان، ج 2، ص 53].
6- کار، فعاليت و تمرين: نظام گيتي ما را تشويق و ترغيب مي سازد. با کار و تمرين مي توان بر دانش و معلومات خود افزود و از آن بهره ها گرفت. اميرالمؤمنين فرمود: « في کل وقت فوت، في کل وقت عمل» [آثار الصادقين، ج 421:26]: هر وقتي را فوتي است و براي هر وقتي کاري و عملي مقرر است.
منبع: مجله آموزش قرآن
vBulletin® v4.2.6 by vBS, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.