PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : افسانه غرانیق چیست؟



رایکا
30-09-2009, 20:33
داستان افسانة غرانیق ـ كه به آیات شیطانی معروف گشته است ـ یكی از داستان‌هایی است كه دست‌آویز بیگانه‌گان قرار گرفته و سند نبوّت را زیر سؤال برده‌اند.
داستان سرایان آورده‌اند: پیامبر اسلام(ص)‌پیوسته در این آرزو بود كه میان او و قریش هم بستگی صورت گیرد;زیرا ایشان ازجدایی قوم خویش نگران بود. در یكی از روزها كه در كنار كعبه نشسته و در این اندیشه فرو رفته بود و گروهی از قریش در نزدیكی او بودند، در آن هنگام سورة "نجم‌" بر ایشان نازل گردید.
پیامبر همان گونه كه سوره نازل می‌شد، آن را تلاوت می‌فرمود: "وَ النَّجْم‌ِ إِذَا هَوَی‌َ # مَا ضَل‌َّ صَاحِبُكُم‌ْ وَ مَا غَوَی‌َ...تا رسید به آیة "أَفَرَءَیْتُم‌ُ اللَّـَت‌َ وَ الْعُزَّی‌َ # وَمَنَات‌َ الثَّالِثَة‌َ الاْخْرَی‌ََّ ; در این هنگام شیطان دخالت نمود و بی آن كه پیامبر پی ببرد، به او القا كرد: "تلك الغرانیق العلی و ان‌ّ شفاعتهن‌ّ لترجی‌; این پرندگان زیبا (لات‌، عزّی‌َ و منات‌، بزرگ‌ترین بت‌های عرب‌) كه بلند پروازند از آن‌ها امید شفاعت می‌رود." مشركان با شنیدن این عبارت‌ها ـ كه وصف بت‌ها بود و شفاعت آنان را نوید می‌داد ـ خرسند شدند و موضع‌شان را نسبت به مسلمانان تغییر داده‌، دست برادری به سوی آنان دراز كردند. شب كه پیامبر به خانه بازگشت‌، جبرئیل فرود آمد و از او خواست تا سوره را بخواند. پیامبر خواند تا به عبارت‌های یاد شده رسید. ناگهان جبرئیل نهیب زد: ساكت باش‌! این چه گفتاری است كه بر زبان می‌رانی‌. این جا بود كه پیامبر به اشتباه خود پی برد و دانست فریبی در كار بوده و ابلیس دست كاری كرده است‌، لذا به شدت ناراحت گردید و گفت‌: عجبا! بر خدا دروغ بسته‌ام‌، چیزی گفته‌ام كه خدا نگفته است‌، آه چه بدبختی بزرگی‌.
نقد وبررسی:
گر چه جمعى از مخالفان اسلام براى تضعیف برنامه هاى پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سـلّم ) بـه گـمـان ایـنـکـه دسـتـاویـز خـوبى پیدا کرده اند این قضیه را با آب و تاب فـراوان نـقـل کـرده و شاخ و برگهاى زیادى به آن داده اند ولى قرائن فراوان نشان مى دهـد کـه ایـن یـک حدیث مجعول و ساختگى است که براى بى اعتبار جلوه دادن قرآن و کلمات پـیـامـبـر اسـلام (صـلى اللّه عـلیـه و آله و سـلّم ) وسـیـله شـیـطـان صـفـتـان جعل شده است زیرا:
اولاً:
بـه گـفـتـه مـحققان، راویان این حدیث افراد ضعیف و غیر موثقند، و صدور آن از ابن عـبـاس نـیـز بـه هـیـچـوجـه معلوم نیست ، و به گفته محمد بن اسحاق این حدیث از مجعولات زنادقه مى باشد و او کتابى در این باره نگاشته است{تفسیركبیرفخررازی،ج23،ص5 0}.
ثـانـیـاً:
احـادیث متعددى در مورد نزول سوره نجم و سپس سجده کردن پیامبر و مسلمانان در کـتـب مـختلف نقل شده ، و در هیچیک از این احادیث سخنى از افسانه غرانیق نیست ، و این نشان مى دهد که این جمله بعدا به آن افزوده شده است{همان مدرك}.
ثـالثـاً:
آیـات آغـاز سـوره نـجـم صـریـحـا ایـن خـرافـات را ابطال مى کند آنجا که مى گوید «و ما ینطق عن الهوى ان هو الا وحى یوحى : پیامبر از روى هواى نفس سخن نمى گوید آنچه مى گوید تنها وحى الهى است»؛ حال این آیه با افسانه فوق چگونه سازگار است ؟
رابعاً:
آیاتى که بعد از ذکر نام بتها در این سوره آمده ، همه بیان مذمت
بـتـهـا و زشـتـى و پـسـتـى آنها است و با صراحت مى گوید:«اینها اوهامى است که شما با پندارهاى بى اساس خود ساخته اید و هیچگونه کارى از آنها ساخته نیست: ان هى الا اسماء سـمیتموها انتم و آبائکم ما انزل الله بها من سلطان ان یتبعون الا الظن و ما تهوى الانفس و لقد جائهم من ربهم الهدى» .
بـا ایـن مـذمـتـهـاى شـدیـد چـگـونـه مـمـکـن اسـت چـنـد جـمـله قـبـل از آن ، مدح بتها شده باشد بعلاوه قرآن صریحا یادآور شده که خدا تمامى آن را از هر گونه تحریف و انحراف و تضییع حفظ مى کند چنانکه در آیه 9 سوره حجر مى خوانیم :«انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون».

رایکا
30-09-2009, 20:33
خامساً:
مبارزه پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با بت و بت پرستى یک مبارزه آشتى نـاپـذیر و پیگیر و بى وقفه از آغاز تا پایان عمر او است ، پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سـلّم ) در عـمـل نـشـان داد کـه هـیـچـگـونـه مـصـالحـه و سـازش و انـعـطـافـى در مـقابل بت و بت پرستى حتى در سخت ترین حالات نشان نمى دهد، چگونه ممکن است چنین الفاظى بر زبان مبارکش جارى شود.
و سـادساً:
حتى آنها که پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را از سوى خدا نمى دانـنـد و مـسـلمان نیستند او را انسانى متفکر و آگاه و مدبر مى دانند که در سایه تدبیرش بـه بـزرگـترین پیروزیها رسید، آیا چنین کسى که شعار اصلیش لا اله الا الله و مبارزه آشـتـى نـاپـذیـر بـا هـر گـونـه شرک و بت پرستى بوده ، و عملا نشان داده است که در ارتـبـاط بـا مـسـاءله بـتـها حاضر به هیچگونه سازشى نیست ، چگونه ممکن است برنامه اصـلى خـود را رهـا کـرده و از بـتـهـا ایـن چـنـیـن تـجـلیـل بـه عمل آورد؟!
از مـجـمـوع این بحث بخوبى روشن مى شود که افسانه غرانیق ساخته و پرداخته دشمنان ناشى و مخالفان بیخبر است که براى تضعیف موقعیت قرآن و پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) چنین حدیث بى اساس را جعل کرده اند.
لذا تمام محققان اسلامى اعم از شیعه و اهل تسنن این حدیث را قویا نفى و تضعیف کرده اند و به جعل جاعلین نسبت داده اند.
البـتـه بـعـضـى از مـفـسران توجیهى براى این حدیث ذکر کرده اند که بر فرض ثبوت اصـل حدیث ، قابل مطالعه بود و آن اینکه : (پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آیـات قـرآن را آهسته و با تاءنى مى خواند، و گاه در میان آن لحظاتى سکوت مى کرد، تـا دلهـاى مـردم آن را بـخـوبـى جـذب کـنـد، هـنـگـامـى کـه مـشـغـول تـلاوت آیـات سـوره نـجـم بـود و بـه آیـه (افـراءیـتم اللات و العزى و منات الثـالثـة الاخـرى ) رسید بعضى از شیطان صفتان (مشرکان لجوج ) از فرصت استفاده کـرده و جـمـله تـلک الغـرانـیـق العـلى و ان شـفـاعـتـهـن لتـرتـجـى را در ایـن وسط با لحن مـخـصـوصـى سر دادند تا هم دهن کجى به سخنان پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) کـنـنـد و هم کار را بر مردم مشتبه سازند، ولى آیات بعد به خوبى از آنها پاسخ گفت و بت پرستى را شدیدا محکوم کرد).{تفسیر قرطبی،ج7،ص4474}.
و از ایـنـجـا روشـن مـى شـود اینکه بعضى خواسته اند داستان غرانیق را نوعى انعطاف از نـاحـیه پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نسبت به بت پرستان به خاطر سرسختى آنها و علاقه پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به جذب آنان به سوى اسلام بدانند و از ایـن راه تـفـسـیـر کنند، مرتکب اشتباه بزرگى شده اند، و نشان مى دهد که این توجیه گـران مـوضـع اسـلام و پـیـامـبـر (صـلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را در برابر بت و بت پـرسـتـى درک نـکـرده انـد و مـدارک تـاریـخى که مى گوید دشمنان هر بهائى را حاضر شـدنـد بـه پـیـامـبـر (صـلى اللّه عـلیـه و آله و سـلّم ) در ایـن زمـیـنـه بـپـردازنـد و او قـبـول نـکـرد و ذره اى از بـرنـامـه خـود عـدول نـنـمـود نـدیـده انـد، و یـا عـمـدا تجاهل مى کنند.{تفسیر نمونه،آیت الله مكارم شیرازی ؛جلد14ص141- 144}.
علاوه بر این دلایلی كه ذكرشده است،انبیاء همواره بوسیله نیروی عصمت از هر گونه خطاء محفوظند، زیرا اگر آنان نیز در امور دینی دچار اشتباه و خطاء شوند، اساس اعتقاد مردم به گفتار وی از بین می‌رود.

hosseinbabai
22-05-2012, 10:11
با تشکر فراوان از توضیحات کامل پیرامون این مسئله


و از ایـنـجـا روشـن مـى شـود اینکه بعضى خواسته اند داستان غرانیق را نوعى انعطاف از نـاحـیه پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نسبت به بت پرستان به خاطر سرسختى آنها و علاقه پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به جذب آنان به سوى اسلام بدانند

به نظر میرسد بیشتر از اینکه بخواهند انعطاف و میل پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را به هدایت کفار نشان دهند قصد تخریب مقام عصمت و امکان تسلط شیطان را بر پیامبر و زیر سوال بردن وحی را داشته اند