PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جوانی شمع راه زندگانی



خادمه زینب کبری(س)
22-07-2010, 19:51
جوانی شمع راه زندگانی
چگونه می توان جوان را با ندای فطرت بیدار نمود؟


ایام جوانی دوران درخشندگی و فروغ زندگی است؛ دوران سرور و شادمانی است؛ دوران قوّت و قدرت است؛ دوران نشاط و امید است؛ دوران كار و كوشش و شور و هیجان است. یكی از بزرگ ترین سرمایه های هر جامعه نیروی انسانی آن است و مهم ترین بخش نیروی انسانی، نسل جوان آن است كه با قدرت و نیروی جوانی خود فرازهای سخت را بپیماید و بر مشكلات فایق آید. جوانی مرحله ی توانایی و نیرومندی ایام زندگی است كه از دو طرف به ضعف و ناتوانی پیچیده شده است. چنان چه قرآن كریم می فرماید: «الله الّذی خلقكم من ضعف ثمّ جعل من بعد ضعَف قوّه ثمّ جعل من بعد قوّه ضعفا و شیبه یخلق ما یشاء و هو العلیم القدیر»1 خداست، آن كس كه ابتدا شما را ناتوان آفرید؛ آن گاه پس از ناتوانی توانایی بخشید، سپس بعد از نیرومندی باز، ناتوانی و پیری داد. هر چه بخواهد می آفریند و هم اوست دانای توانا. آیه ی مباركه دوران زندگی بشر را در سه مرحله خلاصه كرده است: 1ـ مرحله ی كودكی و ضعف 2ـ مرحله ی جوانی و نیرومندی 3ـ مرحله ی پیری و ناتوانی. بشر از روزی كه متولّد می شود پیوسته در حال رشد و نمو است. ابتدا قدرت پراندن یك مگس را از خود ندارد، باید دیگری او را جابه جا كند، و در دهان او غذا بگذارد، در نهایت ناتوانی! اما روز بروز تواناتر می شود و چشم اندازهای وسیعی می بیند تا به عنفوان جوانی برسد. ارزش و اهمیت این دوره در روایات فراوان است؛ از جمله علی(ع) می فرمایند: «شیئان لما یعرف فضلهما الّا من فقدهما، الشّباب و العافیه»2 دو چیز است كه قدر و قیمت آن ها را مردم نمی شناسند مگر كسی كه آن دو را از دست داده باشد؛ یكی جوانی و دیگری تن درستی و سلامتی. در این حدیث شریف علی(ع) نعمت جوانی را در ردیف بزرگترین نعمت های الهی یعنی سلامتی آورده است و به اندازه ای جوانی را مجهول القدر دانسته كه می فرماید، تنها در موقع فقدانش به ارزش آن پی خواهیم برد.




http://shiaupload.ir/images/77422743149505698460.gif

خادمه زینب کبری(س)
22-07-2010, 19:52
به پیری خاك بازیگاه طفلان می كنم بر سر
كه شاید بشنوم زان خاك بوی نوجوانی را
جوانی شمع ره كردم كه جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را، گم كـردم جوانی را(شهریار)



http://tebyan-ardebil.ir/images/8abf2b25-edab-4e3a-8f85-1c553626c038.jpg


جوان باید قدر جوانی اش را بداند چون مهم ترین دوره ی زندگی اوست. از چگونه سپری كردن این بخش از زندگی در قیامت از او سؤال می شود، چنان چه در حدیث آمده است: قال رسول الله(ص): «لما تزول قدما عبر یوم القیامه حتی یسئل عن اربع: عن عمره فیما افناه، و عن شبابه فیما ابلاه، و عن ماله من این كسبه و فیما انفقه و عن حبنا اهل البیت»3؛ رسول خدا(ص) می فرمایند: بنده در روز قیامت قدم از قدم بر نمی دارد تا این كه از چهار چیز از او سؤال شود: از عمر او، كه در چه راهی از دست داده است، از جوانی او كه در چه راهی سپری كرده است، از مال او كه از كجا به دست آورده و در چه راهی مصرف كرده است و از دوستی ما اهل بیت. از این حدیث به خوبی استفاده می شود كه اسلام تا چه اندازه به جوانی و ارزش های آن توجّه دارد! سرمایه ی جوانی در پیشگاه الهی به اندازه ای مهم است كه روز حساب از صاحبش سؤال می شود كه چگونه این دوران را گذرانده ای؟ گر چه دوران جوانی خود قسمتی از مجموع عمر انسان است، ولی این قسمت از عمر، آن قدر ارزنده و ممتاز است كه درباره ی آن پرسش ویژه می شود. علّت تأكید اسلام بر اهمیت این دوره، بدان جهت است كه با فرا رسیدن ایام جوانی، زندگی طفیلی دوران كودكی سپری می شود، جوان به گستره ی مسئولیت شخصی خود، قدم می گذارد و به انجام وظایف عمومی اش مكلّف می شود. بلوغ و جوانی كه آغاز زندگی اجتماعی بشر است در بین تمام اقوام و ملل مورد توجّه بوده است. و همه ی اقوام جوانی را یك تحوّل مهم و انقلاب پر ارج در زندگی انسان ها تلقّی می كرده اند. حتّی در بین بعضی از اقوام با فرا رسیدن دوران بلوغ و جوانی با مراسم و تشریفات خاصّی جشن می گرفته اند. آیین مقدّس اسلام در چهارده قرن قبل ضمن برنامه های سعادت بخش خود توجّه مخصوصی به نسل جوان معطوف داشته و جوانان را از نظر مادّی و معنوی، روانی و تربیتی، اخلاقی، اجتماعی دنیوی و اخروی... و خلاصه از كلیه ی جهات تحت مراقبت كامل قرار داده است


http://shiaupload.ir/images/77422743149505698460.gif

خادمه زینب کبری(س)
22-07-2010, 19:54
ویژگی های جوانی

1ـ توانایی، نیرومندی و نشاط جوانی: دوره ی جوانی كه مقداری بعد از بلوغ جنسی و به نظر بعضی از كارشناسان از سنّ 18سالگی آغاز می شود، مقطعی است همراه با فعّالیت، كوشش و نشاط، برای رقم زدن سرنوشت آینده ی انسان جوانان در این دوره، مقاوم و پرتحرك و با اراده ای قوی و آروزهای بلندپروازانه. در پی رسیدن به هدف های والایی هستند كه همیشه در ذهن و خیال، آن ها را می پرورانده اند و سعی می كنند كه هر مسأله و مشكلی را به دست خود و با احساسات و غرور جوانی خویش حل كنند تا لیاقت و شایستگی خویش را از این راه به اجتماع كوچك و بزرگ انسانی نشان دهند. جوانان در این دوره صاحب اراده ی قوی هستند كه البتّه باید جهت داده شود؛ به ویژه در مورد جوانانی كه از استعداد و فهم بیشتری برخوردار هستند و این استعدادها باید به طور خاص هدایت شود؛ چرا كه هوش سرشار و روحیه ی قوی این دوره نیاز به توجه و جهت دادن دارد؛ نیروی سرشار جوانی مانند آب زیاد پرفایده ای است كه اگر به آن جهت داده نشود، نه تنها فایده ندارد بلكه خانه ها، و مزارع و احشام و گوسفندان را نیز از بین می برد. نیروی جوانی اگر جهت نداشته باشد ویران گر است و اگر به آن جهت داده شود آباد كننده و سبب حیات جامعه است.

2ـ عدم تجربه و علم كافی جوان: این ویژگی گر چه به ظاهر با خاصیت اوّل جوانی رابطه ای ندارد و حتّی در تضاد هم هست ولی ریشه در این دوره از عمر انسان دارد.
چنانچه علی(ع) می فرمایند: «جهل الشباب معذور و علمه منصور»4؛ جوان برای نادانی اش معذور است و دانش او نارس است. در این دوره جوان چون در مراحل اوّلیه ی یك زندگی اجتماعی و یك جامعه ی وسیع و ناهمگون و با آداب و سنن و خرده فرهنگ های متّضاد می باشد؛ شناخت او یك شناخت ابتدایی بوده و تجربه ی او نیز در اجتماع بسیار كم است. جوان در این دوره پا را بر روی یك نقطه ی حسّاس گذاشته و سهل انگاری اش ممكن است او را به ورطه ی سقوط بكشاند.



http://shiaupload.ir/images/77422743149505698460.gif

خادمه زینب کبری(س)
22-07-2010, 19:55
ز فرمایش علی(ع) به دست می آوریم كه ناپختگی جوانان در بعضی مسایل و نداشتن تجربه كافی یكی از خصوصیات جوانی است و جامعه باید در تربیت و برخورد با جوانان با توجه به این ویژگی[عدم تجربه] دقّت بیشتری مبذول نموده و خود را با احساسات جوانی و غرور این دوره درگیر ننماید. كارشناسان مسایل روانی و تربیتی و اجتماعی معتقدند باید به جوانان جرأت كار و تلاش و فعّالیت و پذیرفتن مسئولیت را داد. جوان را نباید ترساند كه چون تجربه ندارد دست به كاری نزند، اظهار نظر نكند؛ بلكه برعكس، باید به او گفت: تو توانایی همه كاری را داری و به او مسئولیت داد. هم چنین میدان را برای اظهار نظرهای او باز كرد كه جرأت بازگویی مسایل و مشكلات محیط اجتماعی و جامعه ای كه در آن زندگی می كند را داشته باشد؛ زیرا جوانان شوق دارند كه تلاش و كوشش داشته و بعضاً احساس مسئولیت بیشتری نسبت به دیگر قشرهای جامعه برای ترقّی و پیشرفت و توسعه اجتماع خویش دارند.

3ـ جوان و تغییر تحوّل درونی و بیرونی: جوان بر اثر احساسات هر روز در پی انتخاب های جدید است و چون دایماً در حال تغییر و تحوّل درونی و بیرونی است، گاه گرایش به این سو و گاه به آن سو دارد. گاهی در یك موضوع نشاط، و شوق و انگیزه ای عالی دارد و گاهی از آن نیز منصرف می شود و در پی انتخاب الگو یا موضوع جدیدی بر می آید. زمانی دارای یك روحیه ی عالی معنوی است و زمانی نیاز این روحیه ی عالی در او كاهش پیدا می كند. همین ویژگی است كه سبب می شود انتخاب های جوانان ثابت نباشد؛ چون نیازهای خود را پیوسته در حال تغییر و در جهت پیشرفت و تكامل می بینند، بدین لحاظ برای رسیدن به این هدف ها جسم و روح شان در یك فعّالیت دایمی است.




http://shiaupload.ir/images/77422743149505698460.gif

خادمه زینب کبری(س)
22-07-2010, 19:56
آگاهی از تحوّلات دوران جوانی
آگاهی و انجام وظیفه و بها دادن به مسئولیت ها یكی از مهم ترین شاخصه های وجودی هر فرد است. اگر تمام اقشار جامعه به آن چه كه وظیفه شان است، عمل كنند و به نحو صحیح رسالت خود را به انجام برسانند، مدینه ی فاضله ای كه همگان در پی آن هستند به وجود خواهد آمد. معصومین و پیشوایان دینی با همه ی وظایف و مسئولیت های اجتماعی كه بر دوش داشته اند هیچ گاه رسالت تربیت فرزند را فراموش نكرده اند و همیشه مانند یك مربّی دل سوز و مهربان جوانان خود و اجتماع شان را رهنمود كرده اند. امام علی(ع) در وصیت خود به امام حسن(ع) می فرمایند: «انّما قلب الحدث كالارض الخالیه، ما القی فیما من شی الا قبلته»5 همانا قلب نوجوان چونان زمین كاشته نشده، آماده ی پذیرش هر بذری است كه در آن پاشیده شود. دل جوان مثل زمین خالی و كاشته نشده ای است كه هنوز بذری در آن نپاشیده اند و آمادگی كاشتن را دارد. قلب جوان نیز چنین حالتی را دارد، صاف و پاك است و برای تعلیم و تربیت آماده است. هر بذر علمی و تربیتی كه در آن كاشته شود با كمترین زحمت و در كوتاه ترین زمان ممكن به شكلی مطلوب رشد می كند.6 مربیان باید بدانند، جوانی دوره ی تندی و تیزی و غرور جوانی است و به جوان این احساس را می دهد كه متكّی به خود باشد و خویشتن را دوست بدارد و كارهای ناروا و اعمال خلاف خویش را توجیه نماید، هم چنین جوان مایل است كه عیوبش را دیگران سرپوش گذارند، و شخصیت او را بزرگ شمارند. جوان به قیمت گران بهاترین گوهرها نیز به معامله ی شخصیت خود و زیر سؤال رفتن آن حاضر نخواهد بود. بلكه هر جوانی پیوسته در پی حفظ شأن خود و نمایش هویت و تمجید و تجلیل از شخصیت خویش است. بنابراین، این دوره دارای جایگاهی والا و پر اهمیت است كه مربیان و پدران و مادران همگی باید به آن توجّه داشته باشند و ظرافت روح و روان جوان را با تمام وجود لمس كنند تا وظایف و نقش خود را به خوبی به انجام رسانند. لازم است پدران و مادران و مربیان از تحوّلات دوره ی جوانی آگاه و مطّلع بوده و مسایل آن را درك كنند تا از مشكلات و گرفتاری های بعدی پیش گیری شده و شخصیت عاطفی و روانی جوان در آینده براساس معیارها و ارزش های انسانی و اسلامی پایه گذاری گردد.






http://shiaupload.ir/images/77422743149505698460.gif

خادمه زینب کبری(س)
22-07-2010, 19:57
جوانان و عبادت
از نخستین گام ها در تربیت جوان آشنا كردن او با وظایف دینی است. قبل از آن كه دل و درون او آلوده شود. لازم است ابتدا عقاید و افكار صحیح را به فرزند، آموزش داد و اگر تعلّل شود و این مهم را به تأخیر بیندازند، دل جوان به عقاید انحرافی آلوده شده و اصلاح كردن وی زحمتی دو چندان را می طلبد.7 لذا علی(ع) به فرزندشان می فرمایند: «ابتدئك بتعلیم كتاب الله عزّوجل و تأویله و شرائع الاسلام و احكامه و حلاله و حرامه»8 پس در آغاز تربیت، تصمیم گرفتم تا كتاب خدای توانا و بزرگ را همراه با تفسیر آیات به تو بیاموزم و شریعت اسلام و احكام آن از حلال و حرام آن به تو تعلیم دهم. جوانی كه طبق دستورات دین و قرآن تعلیم بگیرد، وظیفه اش را می داند؛ «بالوالدین احسانا» قرآن را فراموش نمی كند و همیشه قول پسندیده و معروف دارد. حتّی اگر پدر و مادر او مشرك باشند.9 كم ترین ثمره ی تربیت مذهبی جوانان این است كه رفتار متقابل والدین و جوان براساس الگوهای قرآنی قرار داده می شود و اصطكاك در خانواده ی او كمتر به وجود می آید. این گونه جوانان مورد مباهات خداوند و ملائكه الله می باشند. چنان چه در حدیث آمده است: «انّ الله تعالی یباهی بالشباب العابد وبالملائكه، یقول: انظروا الی عبدی! ترك شهوته من اجلی»10خداوند تعالی و تقدّس افتخار می كند به جوان عبادت كننده و به ملائكه اش می فرماید: بنگرید به بنده ی جوان من كه به خاطر من از خواسته های خود گذشته است. جوانانی كه می خواهند با سجایای اخلاقی و صفات انسانی پرورش یابند و درخشان ترین شخصیت معنوی را احراز كنند؛ جوانانی كه مایلند در حال عادّی و مواقع بحرانی همواره بر تمایلات نفسانی خویش حاكم باشند و دوران عمر را با پاكدامنی و درست كاری بگذرانند؛ باید از آغاز دوران بلوغ، به ندای فطرت ایمانی و وجدان اخلاقی خود گوش دل فرا دارند و از زمانی كه تمایل به مذهب به طور طبیعی در ضمیرشان بیدار می شود.






http://shiaupload.ir/images/77422743149505698460.gif

خادمه زینب کبری(س)
22-07-2010, 19:59
فرا گرفتن عقاید و سجایای اخلاقی و به كار بستن برنامه های عملی مذهبی، پیمان روحی خود را با خداوند علیم محكم كنند.11 جوانانی كه از برنامه های دینی بی نصیب مانده اند همواره در معرض انحراف های اخلاقی و بیماری های روانی قرار دارند، و احساسات پرشور و حساب نشده ی جوانی، آنان را به پرتگاه های سقوط و تباهی سوق می دهد. 12 روی عن النّبی(ص): «انّه نظر الی بعض الاطفال فقال: ویل لاولاد آخرالزمان من ابائهم، فقیل یا رسول الله من آبائهم المشركین فقال لا من ابائهم المؤمنین لایعلمونهم شیئا من الفرائض و...»؛ رسول اكرم(ص) بعضی از كودكان را دیدند و فرمودند: وای بر فرزندان آخر زمان از پدرانشان؛ عرض شد یا رسول الله! از پدران مشرك آن ها، فرمود نه بلكه از پدران مسلمان شان كه هیچ چیز از فرائض مذهبی را به آنان نمی آموزند. تشویق كردن جوانان به عبادت امر بسیار نیكویی است ولی باید مراقب باشیم كه جوان در این مورد خود را خسته نكند زیرا ممكن است موجب دل زدگی در عبادت شود. حتّی ائمّه ی هدی(ع) نیز به این مسأله توجّه داشته اند و به فرزندان خود در دوران جوانی تذكّر داده و از افراط در این مورد بر حذر می داشته اند. شاهد این سخن روایت ذیل است: عن ابی عبدالله(ع) قال: اجتهدت فی العباده و انا شاب فقال لی ابی(ع) یا بنی دون ما اراك تصنع فان الله عزّوجلّ اذا احبّ عبدا رضی عنه بالیسیر.13 امام صادق(ع) می فرمایند: من جوان بودم و در عبادت كوشا؛ پدرم فرمود: پسر جان كمتر از آن چه می بینم عبادت كن كه خدای عزّوجل چون بنده ای را دوست دارد به اندكی از او راضی شود.

پی نوشت ها:
1. سوره ی روم(30)، آیه ی 54.
2. آمدی، عبدالواحد، غرر الحكم و دررالكلم، مترجم محمد علی انصاری، ج1، ص449.
3. مشكینی، علی، المواعظ العددیه؛ باب ما ورد عن النّبی فی الرباعیات، ص205.
4. غرر الحكم، ص 372.
5. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، نامه 31، عبارت 22.
6. ر.ك: مصباح یزدی، محمّد تقی، 1380، پند جاوید، قم، انتشارات امام خمینی، چاپ دوّم، ج1، ص 144.
7. ر.ك: مصباح یزدی، محمّد تقی، پند جاوید، ج1، ص157.
8. نهج البلاغه، نامه 21، عبارت 28.
9. براساس آیه ی 15 سوره ی لقمان.
10. المحمّدی الری الشهری، محمّد، میزان الحكمه، مادّه شین.
11. ر.ك: فلسفی، محمّد تقی، جوان از نظر عقل و احساسات، ج1، تهران، هیئت نشر معارف اسلامی، ص360.
12. ر.ك: همان، ج2، ص 60.
13. اصول كافی، ج3، كتاب ایمان و كفر، الاقتصاد فی العباده، ص138.

منبع: مدرسه علمیه نرجس







http://shiaupload.ir/images/77422743149505698460.gif