PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ღ.•*♥*•.ღ وبژه نامه ولادت فرخنده جان جهان مهدي صاحب الزمان (عج) ღ.•*♥*•.ღ



فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-07-2010, 03:39
ويژه نامه ولادت با سعادت بقية الله الاعظم ،قائم
آل محمد ،حضرت مهدي عج الله تعالي فرجه شريف
https://www.ayehayeentezar.com/upload/files/ve_imam_zaman_aye_89.SWF
امام مهدي عج الله تعالي ظهوره :
براي فرج من زياد دعا كنيد ، چرا كه اين زياد دعا كردن
خود فرج و گشايش در كارهاي شماست

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/43424554425482477039.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/43424554425482477039.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-07-2010, 03:52
http://www.westsitestory.webbyen.dk/billed.asp?PrivatBilled=2118460

ghalb1ميلاد خجسته دردانه دوران . يوسف زهرا (س)،ghalb1
ghalb1اميد دل منتظران . آرزوي مشتاقان . منتقم ال آلله ،ghalb1
ghalb1منجي عالم بشريت ،حضرت مهدي روحي و ghalb1
ghalb1ارواح العالمين له الفداء برمنتظران ظهورش مبارك بادghalb1

http://www.westsitestory.webbyen.dk/billed.asp?PrivatBilled=2118460


(http://shiaupload.ir/images/49792906913244363509.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-07-2010, 17:05
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/19227002485855784472.png (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/19227002485855784472.png)

setarehآخرين حجت عشقsetareh

امشب ازمیمنت مقدم جان پرورگل
بادهء جذبه به جوش آمده درساغرگل
setarehsetareh
تاهمه فصل شود فصل طرب خیز بهار
گل خورشید برآورده سر از خاور گل
setarehsetareh
ساغر سرخ دل اهل نظر بار دگر
موج زد بانفس صبح و شمیم تر گل

سر زد ازآینهء دامن نرگس دم صبح
آخرین حجت عشق وشرف منبرگل
setarehsetareh
پلک آغشته به خون فلق آهسته شکفت
تا چو خورشید قدم زد به جهان رهبرگل
setarehsetareh
تا که هر ذره هستی شود از شوق به رقص
آمده جوهرهء جوهرهء جوهر گل
setarehsetareh
شادی عسکری و نرگس عصمت امشب
تابه عیوق رود غلغلهء عسک گل
setarehsetareh
ای شده ساکن ظلمتکدهء شک بنگر
آیهء روشن عشق"احد" از منظر گل


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81002596841873006910.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81002596841873006910.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-07-2010, 17:17
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_7izwbf6bih7aki90wy21.jpg



بياكه بي تو...



بيا كه بى ‏تو نه سحر را لطافتى است و نه صبح را صداقتى؛ كه سحر به شبنم لطف تو بيدار مى‏شود و صبح به سلام تو از جا بر مى‏خيزد.

بيا كه بى ‏تو آينه‏ها، زنگار غربت گرفته‏اند و قطار آشنايى‏ها، فرياد غريبى مى‏كشد، هيچ كس حريم اطلسى‏ها را پاس نمى‏دارد و بر داغ لاله‏ها مرهم نمى‏گذارد.

بيا كه بى‏تو قنوت شاخه‏ها، اجابتى جز غروب تلخ خزان ندارد.

بيا كه بى‏تو كدام دست مهر، سرشك غم از ديدگان يتيمان بر مى‏گيرد؟

و كجاست آغوش مهربانى كه دل‏هاى زخمى را به ضيافت ابريشمى بخواند.

بيا كه بى‏تو آسمان دلم اسير تيرگى هاست و هرگز ستاره اميد در برج اقبال، رحل خوش بختى نمى‏افكند.

اى آبِ آب، رودخانه‏ها عطش ديدار تو را دارند و در بستر انتظار به سوى درياى ظهور تو شتابان‏اند.

قامتى به استوارى كوه، دلى به بى‏كرانگى دريا، طراوتى به لطافت سبزينه‏ها، سينه‏اى به فراخى آسمان‏ها و صميميتى به گرمى خورشيد بايد تا تو را خواندو

كاروان دل‏ها را به منزلگاه اميد كشاند.

اين همه را كه اندكى بيش نيست، از دل شكسته‏ترين منتظران تاريخ دريغ مدار، كه ظهور تو اجابت دعاى ماست.

نرجس امامى پناه.






https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/02942496405197529839.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/02942496405197529839.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/02942496405197529839.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/02942496405197529839.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-07-2010, 17:25
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_ounfgxp84sik65qjyfpw.jpg

پرتوى از سيره و سيماى امام مهدى(عليه السلام)

حضرت مهدى(عليه السلام) در نيمه شعبان سال 255 هجرى در شهر سامرّا متولّد گرديد.
نام مشهور مادر آن حضرت، نرجس [نرگس] است.
پنج سال از زندگانى او در حيات پدر بزرگوارش امام حسن عسكرى گذشت.
در آن مدّت، فعّاليّت مهمّ و اساسى امام عسكرى بر دو امر مهمّ متمركز بود:
1ـ احتياط كامل از دستگاه حاكم
،2ـ آشنا كردن او با ياران نزديك خود.
امام مهدى(عليه السلام) پس از پدر، مسئوليت امامت را در سال 260 هجرى در پنج سالگى به عهده گرفت.
خردسالى امام پديده اى شگفت آور نيست، همان طور كه حضرت يحيى در كودكى صاحب حكم نبوّت شد، چنان كه خداوند در سوره مريم، آيه 12
مى فرمايد:
" يا يَحْيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّة وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا"
اى يحيى! كتاب آسمانى را با نيرو بگير. و اين گونه او را در كودكى حكم نبوّت داديم.
امام حسن عسكرى(عليه السلام) چند روز پيش از وفات، به دوستان خود، در مجلسى كه چهل تن از ياران وفادارش حضور داشتند و از جمله آنان محمّد بن عثمان و معاوية بن حكيم و محمّد بن ايّوب بودند، چنين فرمود:
او بعد از من صاحب و خليفه شماست، او قائمى است، كه گردن ها منتظرانه، به سوى او كشيده مى شود.
هنگامى كه زمين از ستم و ناروا پر شد، خروج مىكند، و زمين را از قسط و عدل سرشار مى سازد.






http://shiaupload.ir/images/71707882842734788423.gif (http://shiaupload.ir/images/71707882842734788423.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-07-2010, 17:32
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_x8l35a0r24at4scfikd.jpg


(http://shiaupload.ir/images/46083122094764314569.jpg)


شب ميلاد ؛ شبي چون شب قدر


شیخ حرّ عاملى(ره) از بزرگاناصحاب نقل مى‎كند كه امام صادق(علیه‎السلام) فرمود:

«شبى كه حضرت قائم(عج) در آنمتولد شد، هیچ نوزادى در آن شب متولد نمى‎شود مگر این كه مؤمن خواهد شد، و اگر درسرزمین كفر متولد گردد، خداوند او را به بركت امام مهدى(عج) به سوى ایمان منتقلمى‎سازد.»(1)

در نیمه شعبان زیارت حضرت امامحسین(علیه‎السلام) و همچنین زیارت امام زمان(علیه‎السلام) مستحب است، امامصادق(علیه‎السلام) فرمود:

«شب نیمه شعبان بهترین شب بعد ازشب قدر است و خواندن دو ركعت نماز در شب نیمه شعبان بعد از نماز عشاء مستحب است، درركعت اول بعد از حمد، سوره كافرون و در ركعت دوم بعد از حمد سوره توحید خواندهشود.»(2)

غسل و شب زنده‎دارى و عبادت دراین شب، فضیلت بسیار دارد، این شب در نزد خدا چنین مقامى دارد كه ولادت با سعادتامام زمان(علیه‎السلام) در سحرگاه این شب واقع شده و بر عظمت و رونق آن افزوده است.
ضمناً روایاتى به ما رسیده استكه نیمه شعبان همان شب قدر و تقسیم ارزاق و عمرها است، و در بعضى از این روایاتآمده که شب نیمه شعبان، شب امامان(علیهم‎السلام) است و شب قدر، شب رسول خدا(صلىالله علیه و آله) است.
از جمله فضائل این شب این استکه، از شب‎هاى مخصوص زیارت امام حسین(علیه‎السلام) است كه صد هزار پیامبر(صلی اللهعلیه و آله) آن حضرت را در این شب زیارت مى‎كنند.




http://shiaupload.ir/images/84792629608252659348.gif (http://shiaupload.ir/images/84792629608252659348.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-07-2010, 19:31
http://shiaupload.ir/images/54769701522912271563.jpg (http://shiaupload.ir/images/54769701522912271563.jpg)



اعمال شب نيمه شعبان

از نمازهاى مستحبى كه در این شب وارد شده دو ركعت نماز است كه در هر ركعت بعد از حمد صدبار سوره توحید خوانده مى‎شود.
نقل شده: رسول اكرم(صلى اللهعلیه و آله) فرمود: شب نیمه شعبان در خواب دیدم جبرئیل بر من نازل شد و فرمود: اى محمّد(صلى الله علیه و آله) در چنین شبى خوابیده‎اى؟ گفتم: این شب چه شبى است؟

فرمود: شب نیمه شعبان است برخیز. مرا بلند كرد و به بقیع برد، و سپس جبرئیل فرمود:

سرت را بلند كن زیرا در این شب‎هادرهاى رحمت خدا در آسمان به روى بندگان باز است، همچنین درِ رضوان، درِ آمرزش، درِفضل، درِ توبه، درِ نعمت، درِ جود و سخاوت، درِ احسان باز است، خداوند به عددپشم‎ها و موهاى چرندگان در این شب گنهكاران را آزاد مى‎كند، پایان عمرها در این شب،تعیین مى‎گردد، رزق‎هاى یك سال در این شب تقسیم مى‎شود و حوادث یك سال در این شبمعیّن مى‎گردد.

اى محمد! كسى كه این شب را باتكبیر و تسبیح و تهلیل و دعا و نماز و قرائت قرآن و اطاعت و خضوع و استغفار بسربرد، بهشت منزل و سراى او است، و خداوند گناهان گذشته و آینده‎اش را مى‎آمرزد ... اى محمد(صلى الله علیه و آله) این شب را احیاء بگیر و به امت خود دستور بده آنهانیز این شب را احیاء بدارند، و با عمل به سوى خدا تقرب جویند، چرا كه این شب شبىشریف است.

از اعمال این شب، خواندن دعاىكمیل در سجده است روایت شده كه كمیل گوید دیدم حضرت على (علیه‎السلام) این دعا رادر شب نیمه شعبان در سجده خواندند.
در مورد زیارت امام حسین(علیه‎السلام) در این شب به خصوص در صورت امكان در كنار قبرش، آمده هر كه بشناسد امام حسین(علیه‎السلام) را و شهادت او و هدف شهادتش را كه موجب نجات امت گردید و وسیله و راهگشایى براى رسیدن به فوز عظیم شد(خلاصه این كه عبادتش در این شب از روى توجه و علاقه و معرفت خاص باشد) آنگونه خویشتن را در برابر خدا خاضع نماید كه شایستگى آن را دارا مى‎باشد و نیز از خدا خواسته‎هاى شرعیش را تقاضا كند

پینوشت ها:
- 1توضیح المقاصد شیخ بهائى، ص 533.
-2اثباة الهداة، ج 7، ص 162.
-3اقتباس از كتاب المراقبات، نوشته عالم ربّانى و عارف صمدانى، مرحوم حاج میرزا جوادتبریزى، ص 79 به بعد (دعاها و نمازهاى دیگرى نیز ذكر شده به این كتاب مراجعه شود.)
برگرفته از کتاب حضرت مهدى(عج)، فروغ تابان ولایت، محمدمحمدى اشتهاردى .
گروه دین و اندیشه تبیان




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03023818573080081583.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03023818573080081583.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-07-2010, 19:51
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/16346133589730735719.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/16346133589730735719.jpg)


داستان ولادت مولا امام زمان عج الله تعالي ظهوره


نزدیک غروب بود، ابومحمد ـ امام حسن عسکری ـ کسی را نزد من فرستاد و از من برای افطار دعوت فرمودند. کارهایم را رها کردم و به خانه حضرت عسکری (علیه‌السلام) رفتم و ازعلت این دعوت سؤال کردم؟ به من فرمود: عمه جان! امشب پیش ما افطار کن که امشب خدای تبارک و تعالی حجت خود را به دنیا خواهد آورد. پرسیدم: مادرش کیست؟


فرمود: نرجس. گفتم: خداوند مرا فدای شما کند، من کوچکترین اثر و نشانه‌ای از حمل در او نمی‌بینم!! فرمود: همانست که گفتم.
حکیمه خاتون گفت: وارد اتاق شدم سلام کردم و نشستم. نرجس خاتون سلامم را جواب داد و گفت: بانوی من! بانوی خاندانم! چگونه‌ای؟ در چه حال هستی گفتم: بلکه تو بانوی من و خاندان من هستی.
نرجس سخنم را قطع کرد و گفت: این چه گفتاری است عمه جان!؟
گفتم: دخترم! خداوند امشب به تو پسری عطا می‌کند که سرور و آقای هر دو جهان خواهد بود. نرجس از شنیدن این کلام خجالت کشید و از حیا سرش را پایین انداخت.
چون از نماز عشا فارغ شدم، افطار کردم و خوابیدم. نیمه‌های شب بود برای نماز شب برخاستم و پس از خواندن نماز شب دوباره به رختخواب رفتم. در تمام این مدت، نرجس مشغول استراحت بود و خبری نبود. بعد از مدتی او نیز بیدار شد نماز شبش را خواند و دوباره به رختخواب باگشت.
من که نگران بودم از اطاق بیرون آمدم به آسمان نگاهی افکندم، دیدم صبح کاذب دمیده ولی هنوز خبری نشده و نرجس خاتون مشغول استراحت است در دلم دچار تردید شدم، که ناگهان امام حسن عسکری (علیه‌السلام) از اطاق مجاور بانگ زد: عمه جان شتاب نکن، که امر نزدیک است.
نشستم و مشغول تلاوت قرآن شدم. هنوز مشغول تلاوت بودم که نرجس خاتون وحشت زده بیدار شد. به سویش دویدم و گفتم: ترا به خدا، چیزی احساس می‌کنی؟ فرمود: آری، عمه جان!
گفتم: بر خود مسلط باش که وعده خدا نزدیک است.
آنگاه لحظاتی او را ندیدم گویی پرده‌ای بین من و او آویخته شده بود بعد از سپری شدن آن لحظات، احساس کردم که حجت خدا به دنیا آمده است.
سپس فرزند نرجس خاتون ـ حجت خدا را دیدم که به سجده افتاده است. او را در آغوش گرفتم دیدم پاک و پاکیزه است در همان لحظه امام حسن عسکری (علیه‌السلام) مرا صدا زد و فرمود: عمه جان! پسرم را نزد من بیاور.
مولود مسعود را به محضر امام حسن عسکری (علیه‌السلام) بردم، امام، نور دیده‌اش را بغل کرد و او را بر سینه چسبانید و در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه خواند. آنگاه زبان مبارک خود را در دهان او قرار داد گویی از زبان خود به او شیری داد. سپس دست مبارکش را بر دیده‌ها، گوشها و مفاصل بدنش کشید و کامش را برداشت، سپس فرمود: پسرم! سخن بگو، حرف بزن! بی درنگ حجت خدا که لحظاتی از تولدش می‌گذشت سخن آغاز کرد:
به یگانگی خدا و رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله) شهادت داد و بعد به امیرمؤمنان و یکایک امامان سلام و صلوات فرستاد تا به پدر بزرگوارش رسید، به او هم سلام گفته، دیگر ساکت شد. آنگاه امام حسن عسکری (علیه‌السلام) به من (حکیمه خاتون) فرمود: عمه جان! او را پیش مادرش ببر، پس او را نزد مادرش بردم. سپس فرمودند: عمه جان! روز هفتم نیز نزد ما بیا.
حکیمه خاتون می‌گوید: صبح همان روز به محضر امام رسیدم و عرض ادب کردم. پرده اتاق نرجس را کنار زدم که مولود مسعود (امام زمان علیه السلام) را یکبار دیگر زیارت کنم، او را در گهواره خود ندیدم.
به امام حسن عسکری (علیه‌السلام) گفتم: فدای تو شوم، سید و مولای من چه شد؟! فرمود: او را به کسی امانت سپردم که مادر موسی، پسرش موسی را به او سپرد.
شاید مراد حضرت این بود که او را به حفظ و حراست خدا در حریم قدس سپردم.
حکیمه خاتون فرمود: روز سوم ولادت حضرت مهدی (علیه‌السلام)، برای دیدن آن چهره دلربا دلم تنگ شد، به خانه امام عسکری (علیه‌السلام) و به اتاق نرجس خاتون رفتم از آن مولود نشانی نیافتم. نرجس خاتون را دیدم نشسته و گهواره‌ای با پوشش سبز در کنار او قرار داشت.
سپس به محضر امام عسکری (علیه‌السلام) شرفیاب شدم، امام که می‌دانست من به دنبال حضرت مهدی می‌گردم فرمودند: عمه جان! او در کنف حمایت و تحت عنایت و رعایت حضرت پروردگار است تا روزی که خداوند او را اذن ظهور دهد.
عمه جان! هنگامی که من از دنیا رفتم، و شیعیانم دچار اختلاف شدند، به افراد مورد اعتماد داستان ولادت را بازگوی. ولیکن باید این داستان پیش تو و آنها پوشیده و مخفی بماند. که خداوند ولی خودش را از دیدگان مردم غایب خواهد کرد و از بندگانش مخفی نگه خواهد داشت. کسی او را نخواهد دید تا روزی که جبرئیل رکاب اسبش را بگیرد. تا خداوند کاری را که شدنی است انجام دهد (زمان ظهور حضرت فرا رسد).
از سخنان حکیمه خاتون استفاده می‌شود که هرگاه دلش برای امام عصر (علیه‌السلام) تنگ می‌شده به دیدار او می‌رفته و در توصیف صورت و لحن امام عصر (علیه‌السلام) می‌گوید: هرگز سیمایی زیباتر از سیمای او ندیده بودم. و زبانی شیرین تر از لحن او نشنیده بودم و عطری خوشتر از بوی او استشمام نکرده بودم.
ـ امام عسکری (علیه‌السلام) و انتشار خبر ولادت حضرت مهدی (علیه‌السلام)
در حالیکه امام عسکری (علیه‌السلام) و خانواده‌اش در مراقبت شدید خلیفه عباسی بودند و دشمنان مترصد به دنیا آمدن حضرت مهدی (علیه‌السلام)، برای از بین بردن او بودند ولی حجت دوازدهم در سامرا به گونه‌‌ای که هرگز احدی از دشمنان آگاه نشوند، درخانه امام عسکری در سحرگاه روز جمعه پانزدهم شعبان ۲۵۵ هجری پیش از آفتاب دیده به جهانه گشود که همیشه آفتاب را پشت سر نهد.
امام حسن عسکری (علیه‌السلام) نیز با تمام قدرت به پخش و نشر خبر ولادت آن حجت خدا پرداخت چرا که دیگر کسی نتواند منکر ولادت و وجود او گردد.
فعالیتهای امام عسکری (علیه‌السلام) در انتشار تولد با سعادت حضرت مهدی (علیه‌السلام) بدین شرح بود:
۱ـ جناب حکیمه خاتون را که بانوی با عظمتی بود و در میان بنی هاشم شریفترین بانو، دختر امام جواد، خواهر امام هادی، زاهده، عابده، و سر آمد بانوان شیعه در عصر خود بود دعوت می‌کند که آن شب را در خاندان امامت سپری کند و شاهد عینی ولادت آن مهر تابان باشد.
۲ـ قابله‌ای از غیر شیعه دعوت می‌کند که گواه ولادت آن حجت خدا باشد، تا حجت بر عده‌ای از صالحان اهل سنت تمام شود، که همین بانو موجب شیعه شدن عده‌ای از افراد خانواده‌اش شده است.
۳ـ مولود مسعود را (حضرت مهدی علیه السلام) در مناسبتهای گوناگون به افراد مورد اعتماد از یاران و شیعیان عرضه می‌نمود، تا حجت خدا را با چشم خود ببیند و دیگر سخن دشمنان را درباره انکار او باور نکنند. ۴ـ حضرت مهدی (علیه‌السلام) را در همان سن طفولیت در جمع شیعیان حاضر می‌کرد که در حضور پدر پرسشهای آنان را پاسخ دهد، اموال آنان را دریافت نماید و میان آنان داوری کند.
۵ـ امام عسکری (علیه‌السلام) نامه‌های فراوانی به شهرهای دور دست همچون: مدینه، بصره، قم ارسال می‌کند و در آنها شیعیان خالص را به ولادت حجت دوازدهم بشارت می‌دهد.
۶ـ گوشت و نان فراوان خریداری کرده، به عنوان عقیقه فرزند گرامیش مهدی (علیه‌السلام) در میان شیعیان سامرا تقسیم می‌کنند.
۷ـ حضرت عسکری (علیه‌السلام) گوسفندانی را به خارج از سامرا می‌فرستاد تا به عنوان عتقیقه فرزندش ذبح کرده، اطعام نمایند.
خلاصه کلام اینکه خانواده امامت از هیچ فرصتی در انتشار خبر ولادت با سعادت آن یگانه هستی مولود غفلت ننمود و پیش از رحلت امام حسن عسکری (علیه‌السلام) خبر ولادت حجت خدا در دورترین نقاط جهان اسلام به گوش شیعیان خاص و افرادی صالح از غیر شیعه رسیده بود.[۱]

پي نوشت :
[۱] - ر. ک. روزگار رهایی: ج ۱، ص ۱۴۰ ـ ۱۷۵.









http://shiaupload.ir/images/32288926651434212625.gif (http://shiaupload.ir/images/32288926651434212625.gif)http://shiaupload.ir/images/42826927696015975582.gif (http://shiaupload.ir/images/42826927696015975582.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-07-2010, 20:17
http://shiaupload.ir/images/72484888697406795568.jpg (http://shiaupload.ir/images/72484888697406795568.jpg)



سیره فردی حضرت
او از طایفه نور است، از قبیله پاکان، سلسله بزرگان و سلاله نجیبان. و می‌آید از برای احیای دین، نابودی زشتی‌ها، و برقراری عدالت؛ این قافله سالار نور و مهدی موعود علیه السلام زندگی فردیش چگونه است؟ برای درک گوشه‌ای از سجایا و اوصاف آن حضرت دیده جان می‌شوییم به احادیث منوّر معصومان علیهم السلام که بهترین منبع کسب معرفت است.

عبادت (بندگی)
«بر رنگ گندم گونش از بیداری شب‌ها زردی عارض شده و شب‌ها را... در حال رکوع و سجود می‌گذراند».[۱] عزیز سفر کرده‌ای است که «در برابر خداوند و جلال او، فروتن است، بسیار فروتن، همچون عقاب به هنگامی که بال خویش فرو گشاید و سر به زیر انداخته، از اوج آسمان فرود آید. او در برابر جلال خداوند این‌گونه خاشع و فروتن است؛ خدا و عظمت او در وجودش متجلی است. او همواره بیم خداوند را به دل دارد و از مقامی که نزد خدا دارد، مغرور نمی‌شود»،[۲] او همان خورشید ولایت است که «در برابر پروردگارش... ]بسیار[ خاشع است».[۳]

زهد و ساده زیستی (تقوا)
آن نجات‌دهنده نسل انسان «باتقوا گام می‌نهد و بر اساس هدایت رفتار نماید»[۴] و «همچون امیرالمؤمنین زندگی کند، نان خشک خورد و با پارسایی بزید»[۵] «لباس حضرتش جز پارچه خشنی نیست و غذای او نیز تنها غذای ساده و کم اهمیت است».[۶]

رحمت و شفقت
جانم به فدای آن مولایی که نسبت به مردمان «امامی همدم و رفیق، پدری مهربان، برادری برابر و چون مادری دلسوز به کودک است».[۷]
جانم به فدای آن سروری که «برای مردم از خودشان دلسوزتر و از پدر و مادرشان مهربانتر است».[۸]
جانم به فدای آن مهربانی که «در رحمت چنان است که گویی با دستِ خود کره و عسل به دهان مسکینان می‌نهد».[۹]
جانم به فدای آن عزیزی که از تبار علی علیه السلام است و هم سیره و روش او. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «هیچ مؤمنی نیست که بیمار شود، مگر به مرض او مریض می‌شویم و اندوهگین نشود، مگر به خاطر اندوه او اندوهگین گردیم و دعایی نکند، مگر بر آن آمین گوییم و ساکت نماند، مگر برایش دعا کنیم».[۱۰]

جود و بخشش
کجاست آن مظهر جود و سخا؛ که همه اولیا و انبیا مژده آمدنش را داده‌اند؟! او همان مردی است که گفته‌اند: «هنگام آشکار شدن فتنه‌ها و آشوبها، مردی خواهد آمد که بخشش‌هایش گوارا است».[۱۱]
کجاست آن عزیزی که گفته‌اند: «در آخرالزمان خلیفه‌ای خواهد بود که بی‌اندازه بخشش می‌کند».[۱۲]
کجاست آن زاده رسول خدا که پیامبر صل الله علیه و آله وسلم درباره جود و بخشش او چنین می‌فرمایند: «مردی نزد مهدی علیه السلام می‌آید و می‌گوید: به من عطایی کن! پس به مقداری که آن شخص بتواند حمل نماید، به او می‌بخشد».[۱۳]

پي نوشت :
[۱]. فلاح السائل، ص۲۰۰ و بحارالانوار، ج۸۶، ص۸۱،‌ مکیال المکارم، ج۱، ص۱۵۱ از امام کاظم علیه السلام.
[۲]. المهدی الموعود، ج۱، ص۲۸۰ و ۳۰۰.
[۳]. الملاحم الفتن، ص۵۸- الامام المهدی، ص۹۷ از امام صادق علیه السلام.
[۴]. بحارالانوار، ۵۲، ص۲۶۹، ح۱۵۸.
[۵]. الغیبه، نعمانی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۵۹.
[۶]. غیبت نعمانی، ص۱۵۲؛ مسندالامام رضا علیه السلام، ج۱، ص۲۱۹؛ منتخب الاثر، ص۳۰۷ از امام رضا علیه السلام.
[۷]. کافی، ج۱، ص۲۸۶ از امام رضا علیه السلام.
[۸]. روزگار رهایی، ص۸۱ از امام رضا علیه السلام.
[۹]. المهدی الموعود، ج۱، ص۲۹۷.
[۱۰]. بصائر الدرجات، ص۲۵۹؛ مکیال المکارم، ج۱، ص۱۲۱ امام علی علیه السلام.
[۱۱]. بحارالانوار، ج۵۱، ص۸۲؛ مکیال المکارم، ج۱، ص۱۴۹ از پیامبر صل الله علیه و آله وسلم.
[۱۲]. غایه المرام، ص۶۹۸؛ مکیال المکارم، ج۱، ص۱۳۳.
[۱۳]. بحارالانوار، ج۵۱، ص۸۸؛ مکیال المکارم، ج۱، ص۱۳۳.



http://shiaupload.ir/images/40532882852739078088.gif (http://shiaupload.ir/images/40532882852739078088.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-07-2010, 20:26
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/58172205268843586465.png (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/58172205268843586465.png)



از نو شکفت نرگس چشم انتظاري ام
گل کرد خار خار شب بي قراري ام

تا شد هزار پاره دل از يک نگاه تو
ديدم هزار چشم در آيينه کاري ام

گر من به شوق ديدنت از خويش مي روم
از خويش مي روم که تو با خود بياري ام

بود و نبود من همه از دست رفته است
باري مگر تو دست بر آري به ياري ام

کاري به کار غير ندارم که عاقبت
مرهم نهاد نام تو بر زخم کاري ام

تا ساحل نگاه تو چون موج بي قرار
با رود رو به سوي تو دارم که جاري ام

با ناخنم به سنگ نوشتم : بيا , بيا
زان پيشتر که پاک شود يادگاري ام

«قیصر امین پور»



http://www.askquran.ir/gallery/images/51816/1_Divider47.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-07-2010, 20:40
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_rtyiqmepzbatpz02aiyx.png


setarehبهار من!setareh

دلم برای سبزی ام

شدید تنگ گشته است!

که ریز برگ های نو شکفته ی درخت

سبزی دوباره بی نظیر خویش را

هم از کجا، به شاخه هایشان نشانده اند؟!

سفید و صورتی شکوفه های نرم و نازک و لطیف،

بر قواره ی چو هیزم درخت،

هم از کجا به بار آمده اند؟!

setarehsetarehsetarehsetarehsetareh

خوشا به حال این زمین!

که هر بهار

با اشاره ای ز سمت تو

دوباره سبز می شود؛

و با نگاهکی به روی دلنشین تو

هماره شرم خویش را

به چهره ی شکوه ایزدی

با بغل بغل شقایق لطیف

نمایشی دوباره می دهد.

setarehsetarehsetarehsetareh
و من همان زمین خشک غیبت تو ام!

اگر چه مهر تو

در تمام ذرّه های من، نهفته است،

سبز گشتنم، شکوفه دادنم ،

اشاره اش به دست توست؛

لیاقتی به من بده

که چون درخت در بهار

ز خواب نوش،

خویش را رها کنم؛

به عشق تو

به نام تو

جوانه و شکوفه وا کنم؛

بهار خویش را صدا کنم؛

setarehsetarehsetarehsetareh
بهار من، ظهور توست!

بهار من، حضور توست!


http://sl.glitter-graphics.net/pub/2324/2324110zosqqou1c6.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/2324/2324110zosqqou1c6.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-07-2010, 21:00
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_5fz50dhgqxa5ga9in4uv.jpg



خصوصیات و ویژگیهایی را که خداوند به حضرت ولی عصر (علیه السلام) اختصاص داده است

۱ـ نور و درخشندگی آن حضرت است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و أله و سلم) در حدیث معراج فرمود: نور مهدی (علیه السلام) در میان انوار سایر ائمه مانند ستاره‌های درخشان بود در میان سایر ستارگان.

نوازش چشم عرشیان

۲ـ در روز ولادت أن حضرت دو ملک آن، بزرگوار را به سراپرده عرش بردند وحق تعالی به او فرمود: مرحبا به تو أی بنده من!

۳- جمع شدن بین کنیه و اسم رسول خدا در حضرتش.

۴ـ او آخرین وصی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)و اخرین حجت خدا در زمین است.

۵ـ حضرت مهدی از همان کودکی در انظار خیلی به چشم نمی‌خورد و برای پرورش یافتن به عالم قدس سپرده شد و همواره در مجالست و مؤآنست ارواح قدسی و ملکوتی بود.

۶ـ هیچگاه با کفار و منافقین و فساق بخاطر تقیه مجالست و مدارا ننموده و تا کنون دست هیچ ظالمی به دامانش نرسیده.

۷ـ بیعت احدی از جباران و ستمگران بر گردن حضرتش نیست

۸ ـ در کتب آسمان و اخبار شب معراج خداوند تبارک و تعالی او را با القابی ذکر کرده و نام او را نبرده است. که این مطلب عظمت و علوّ و درجه آن امام را می‌رساند.

۹ـ ظهور آیات و نشانه‌های آسمانی و زمینی قبل از ظهور حضرت مهدی (عج).

۱۰ـ هم زمان با ظهورش ندایی از آسمان به اسم آن حضرت شنیده می‌شود که همه اهل زمین این ندا را می‌شنوند

۱۱ـ حرکت افلاک و سیارات و اجرام آسمانی کند می‌شود به طوری که روزها طول می‌کشد سالها طولانی می‌گردد.

۱۲ـ ظاهر شدن مصحف امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) که بعد از شهادت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) همه قرآن را با شأن نزول و تأویلات بدون هیچ تغییر و تبدیلی جمع آوری کردند.

۱۳ـ جن ملک حضرتش را یاری می‌کند و در رکاب حضرت به مبارزه و دفاع می‌پردازند.

۱۴ـ گردش روز و شب و گذشت زمان در قوت و نیروی حضرت و شکل و شمایل او هیچ تأثیری نگذارد چنانکه وقتی ظهور کند در صورت جوانی سی ساله باشد.

۱۵ـ وحشت و نفرت و هراس از میان مردم و موجودات زنده برداشته می‌شود و مهر و محبت و امنیت وآرامش بر کل زمین سایه می‌افکند.


۱۶ـ عده‌آی از مردگان و اموات در زمان حضرت زنده می‌شودند و حضرت مهدی (عج) را یاری می‌کنند.

۱۷ـ زمین گنجها و ذخایر خود را در اختیار حضرتش قرار می‌دهد و سپرده‌ها و ذخایر را از خود خارج کند.

۱۸ـ باران و گیاه و درختان و میوه‌ها و همه نعمتهای زمین زیاد می‌شود به طوری که زمین چهره‌ای متفاوت و زیبا پیدا می‌کند.



http://sl.glitter-graphics.net/pub/1814/1814855liulrjey1h.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/1814/1814855liulrjey1h.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-07-2010, 21:05
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_3vmpdqoh6n5eal8pn5l3.jpg


۱۹ـ عقلها به برکت وجود آن حضرت کامل شود و کینه و حسد از دلها کوچ می‌کند، سینه مؤمنان پر از علم و معرفت می‌شود.

۲۰ـ قوت و نیروی غیر متعارف و مضاعف در اصحاب آن حضرت به گونه‌ای که هر کدام از آنها سالیان درازی عمر کنند و هر یک از آنان قدرت چهل مرد را به تنهایی داشته باشند و ضعف و سستی از بدنهای ایشان رفته باشد.

۲۱ـ مردم به واسطه نور چهره دلربای حضرت مهدی (عج) از نور آفتاب و ماه بی نیاز می‌شوند

۲۲ـ پرچم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با آن حضرت است.

۲۳ـ زره حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) فقط بر بدن شریف حضرت مهدی (عج) اندازه و موزون است.

۲۴ـ برداشته شدن تقیه و خوف از کفار به طوری که مؤمنین و شیعیان می‌توانند بغض و برائت خود را از دشمنان ائمه آزادانه ابراز کنند.

۲۵ـ حضرت مهدی (عج) بر تمام زمین حکومت می‌کند و حکمش در تمامی این کره خاکی نافذ است.

۲۶ـ پر شدن تمام زمین از عدل و داد چنانکه در بیشتر آیات و اخباری که درباره حضرت مهدی (عج) است این وعده به چشم می‌خورد که زمین پر از عدل و داد شود.

۲۷ـ حضرت مهدی (عج) در زمان حکومتش در بین مردم به علم امامت حکم می‌کند و از کسی بینه و شاهد بر مدعایش نمی‌خواهد.

۲۸ـ اجرا شدن احکام مخصوصی که تا زمان آن حضرت اجرا نشده است مثل آنکه حضرتش پیرمرد زناکار و مانع الزکاه را به قتل می‌رساند.

۲۹ـ آشکار شدن تمامی مراتب علوم و معارف به گونه‌ای که حضرت صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: علم بیست و هفت حرف است و تمامی آنچه را که پیامبران آورده‌اند دو حرف از علم بوده و مردم نشناختند غیر از این دو حرف را و هنگامی که قائم ما (علیه‌السلام) خروج کند بیست و پنج حرف دیگر را آشکار نماید [و در بین مردم پراکنده کند].

۳۰ـ برای اصحاب و یاران آن حضرت شمشیرهایی از آسمان آورده می‌شود.
۳۱ـ حیوانات و وحوش از اصحاب حضرت اطاعت می‌نماید.

۳۲ـ جاری شدن و دو نهر در پشت [مرکز فرماندهی حضرت] کوفه، یکی از آب و دیری از شیر، به گونه‌ای که هر تشنه‌ای را سیراب و هر گرسنه‌ای را سیر گرداند.

۳۳ـ حضرت عیسی (علیه‌السلام) از آسمان نازل گردد و پشت سر حضرت مهدی صلوات الله علیه نماز گذارد و حضرتش را یاری فرماید.

۳۴ـ دجال لعین که وجودش عذابی الهی است بدست امام زمان (علیه‌السلام) کشته می‌شود.

۳۵ـ شیطان با ذلت و خواری به دست حضرت مهدی (عج) یا رسول الله (صلی الله علیه و آله) کشته می‌شود.






http://sl.glitter-graphics.net/pub/1473/1473530buoismspgl.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/1473/1473530buoismspgl.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-07-2010, 23:24
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_Ya_Mahdi_1.jpghttp://shiaupload.ir/images/41470920905711851535.gif



چهل حدیث منتخب از امام زمان (عجّل الله تعالى فرجه الشّریف )




http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۱- قال الإمام المهدی، صاحب العصر و الزّمان (علیه السلام و عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) :

الَّذى یَجِبُ عَلَیْکُمْ وَ لَکُمْ أنْ تَقُولُوا: إنّا قُدْوَهٌ وَ أئِمَّهٌ وَ خُلَفاءُ اللهِ فى أرْضِهِ، وَ اُمَناؤُهُ عَلى خَلْقِهِ، وَ حُجَجُهُ فى بِلادِهِ، نَعْرِفُ الْحَلالَ وَ الْحَرامَ، وَ نَعْرِفُ تَأْویلَ الْکِتابِ وَ فَصْلَ الْخِطابِ.([۱])







امام زمان (عجّل الله تعالى فرجه الشّریف) فرمود: بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که معتقد باشید بر این که ما اهل بیت رسالت، محور و اساس امور، پیشوایان هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم.
همچنین ما امین خداوند بر بندگانش و حجّت او در جامعه مى باشیم، حلال و حرام را مى شناسیم، تأویل و تفسیر آیات قرآن را عارف و آشنا هستیم.

http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۲- قالَ (علیه السلام) :

أنَا خاتَمُ الاَْوْصِیاءِ، بى یَدْفَعُ الْبَلاءُ عَنْ أهْلى وَ شیعَتى.([۲])
فرمود: من آخرین وصیّ پیغمبر خدا هستم به وسیله من بلاها و فتنه ها از آشنایان و شیعیانم دفع و برطرف خواهد شد.


http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۳- قالَ (علیه السلام) :

أمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَهُ فَارْجِعُوا فیها إلى رُواهِ حَدیثِنا (أحادیثِنا)، فَإنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیْکُمْ وَ أنَا حُجَّهُ اللهِ عَلَیْکُمْ.([۳])
فرمود: جهت حلّ مشکلات در حوادث - امور سیاسى، عبادى، اقتصادى، نظامى، فرهنگى، اجتماعى و... - به راویان حدیث و فقهاء مراجعه کنید که آن ها در زمان غیبت خلیفه و حجّت من بر شما هستند و من حجّت خداوند بر آن ها مى باشم.

http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۴- قالَ (علیه السلام) :

الحَقُّ مَعَنا، فَلَنْ یُوحِشَنا مَنْ قَعَدَعَنّا، وَ نَحْنُ صَنائِعُ رَبِّنا، وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنائِعِنا.([۴])
فرمود: حقانیّت و واقعیّت با ما اهل بیت رسول الله صلّى الله علیه وآله وسلّم مى باشد و کناره گیرى عدّه اى، از ما هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد، چرا که ما دست پروره هاى نیکوى پروردگار مى باشیم; و دیگر مخلوقین خداوند، دست پرورده هاى ما خواهند بود.


http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۵- قالَ (علیه السلام) :

إنَّ الْجَنَّهَ لا حَمْلَ فیها لِلنِّساءِ وَ لا وِلادَهَ، فَإذَا اشْتَهى مُؤْمِنٌ وَلَداً خَلَقَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَیرِ حَمْل وَ لا وِلادَه عَلَى الصُّورَهِ الَّتى یُریدُ کَما خَلَقَ آدَمَ (علیه السلام) عِبْرَهً.([۵])
فرمود: همانا بهشت جایگاهى است که در آن آبستن شدن و زایمان براى زنان نخواهد بود، پس هرگاه مؤمنى آرزوى فرزند نماید، خداوند متعال بدون جریان حمل و زایمان، فرزند دلخواهش را به او مى دهد همان طورى که حضرت آدم (علیه السلام) را آفرید.


http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۶- قالَ (علیه السلام) :

لا یُنازِعُنا مَوْضِعَهُ إلاّ ظالِمٌ آثِمٌ، وَ لا یَدَّعیهِ إلاّ جاحِدٌ کافِرٌ.([۶])
فرمود: کسى با ما، در رابطه با مقام ولایت و امامت مشاجره و منازعه نمى کند مگر آن که ستمگر و معصیت کار باشد، همچنین کسى مدّعى ولایت و خلافت نمى شود مگر کسى که منکر و کافر باشد.


http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۷- قالَ (علیه السلام) :

إنَّ الْحَقَّ مَعَنا وَ فینا، لا یَقُولُ ذلِکَ سِوانا إلاّ کَذّابٌ مُفْتَر، وَ لا یَدَّعیهِ غَیْرُنا إلاّ ضالٌّ غَوىٌّ.([۷])
فرمود: حقیقت - در همه موارد و امور - با ما و در بین ما اهل بیت عصمت و طهارت خواهد بود و چنین سخنى را هر فردى غیر از ما بگوید دروغ گو و مفترى مى باشد; و کسى غیر از ما آن را ادّعا نمى کند مگر آن که گمراه باشد.


http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۸- قالَ (علیه السلام) :

أبَى اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْحَقِّ إلاّ إتْماماً وَ لِلْباطِلِ إلاّ زَهُوقاً.([۸])
فرمود: همانا خداوند متعال، إباء و امتناع دارد نسبت به حقّ مگر آن که به إتمام و کمال برسد و باطل، نابود و مضمحل گردد.


http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۹- قالَ (علیه السلام) :

إنَّهُ لَمْ یَکُنْ لاِحَد مِنْ آبائى إلاّ وَ قَدْ وَقَعَتْ فى عُنُقِه بَیْعَهٌ لِطاغُوتِ زَمانِهِ، و إنّى أخْرُجُ حینَ أخْرُجُ وَ لا بَیْعَهَ لاِحَد مِنَ الطَّواغیتِ فى عُنُقى.([۹])
فرمود: همانا پدران من (ائمّه و اوصیاء علیهم السّلام)، بیعت حاکم و طاغوت زمانشان، بر ذمّه آن ها بود; ولى من در هنگامى ظهور و خروج نمایم که هیچ طاغوتى بر من منّت و بیعتى نخواهد داشت.


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_36636975884145238055.gif
۱۰- قالَ (علیه السلام) :

أنَا الَّذى أخْرُجُ بِهذَا السَیْفِ فَأمْلاَالاَْرْضَ عَدْلا وَ قِسْطاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً.([۱۰])
فرمود: من آن کسى هستم که در آخر زمان با این شمشیر - ذوالفقار - ظهور و خروج مى کنم و زمین را پر از عدل و داد مى نمایم همان گونه که پر از ظلم و جور شده است.




http://shiaupload.ir/images/41470920905711851535.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-07-2010, 23:32
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_211209191232421081031752302211652120131240207_co py.jpg http://shiaupload.ir/images/54636348317580603746.gif (http://shiaupload.ir/images/54636348317580603746.gif)



http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)

۱۱- قالَ (علیه السلام) :

اِتَّقُوا اللهُ وَ سَلِّمُوا لَنا، وَ رُدُّوا الاْمْرَ إلَیْنا، فَعَلَیْنا الاْصْدارُ کَما کانَ مِنَّا الاْیراُ، وَ لا تَحاوَلُوا کَشْفَ ما غُطِّیَ عَنْکُمْ.([۱۱])


فرمود: از خدا بترسید و تسلیم ما باشید، و امور خود را به ما واگذار کنید، چون وظیفه ما است که شما را بى نیاز و سیراب نمائیم همان طورى که ورود شما بر چشمه معرفت به وسیله ما مى باشد; و سعى نمائید به دنبال کشف آنچه از شما پنهان شده است نباشید.

http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)

۱۲- قالَ (علیه السلام) :

أمّا أمْوالُکُمْ فَلا نَقْبَلُها إلاّ لِتُطَهِّرُوا، فَمَنْ شاءَ فَلْیَصِلْ، وَ مَنْ شاءَ فَلْیَقْطَعْ.([۱۲])
فرمود: اموال - خمس و زکوت - شما را جهت تطهیر و تزکیه زندگى و ثروتتان مى پذیریم، پس هر که مایل بود بپردازد، و هر که مایل نبود نپردازد.


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_36636975884145238055.gif

۱۳- قالَ (علیه السلام) :

إنّا نُحیطُ عِلْماً بِأنْبائِکُمْ، وَ لا یَعْزُبُ عَنّا شَیْىءٌ مِنْ أخْبارِکُمْ.([۱۳])
فرمود: ما بر تمامى احوال و اخبار شما آگاه و آشنائیم و چیزى از شما نزد ما پنهان نیست.


http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)

۱۴- قالَ (علیه السلام) :

مَنْ کانَتْ لَهُ إلَى اللهِ حاجَهٌ فَلْیَغْتَسِلْ لَیْلَهَ الْجُمُعَهِ بَعْدَ نِصْفِ اللَّیْلِ وَ یَأْتِ مُصَلاّهُ.([۱۴])

فرمود: هر که خواسته اى و حاجتى از پیشگاه خداوند متعال دارد بعد از نیمه شب جمعه غسل کند و جهت مناجات و راز و نیاز با خداوند، در جایگاه نمازش قرار گیرد.


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_36636975884145238055.gif

۱۵- قالَ (علیه السلام) :

یَابْنَ الْمَهْزِیارِ! لَوْلاَ اسْتِغْفارُ بَعْضِکُمْ لِبَعْض، لَهَلَکَ مَنْ عَلَیْها، إلاّ خَواصَّ الشّیعَهِ الَّتى تَشْبَهُ أقْوالُهُمْ أفْعالَهُمْ.([۱۵])

فرمود: اگر طلب مغفرت و آمرزش بعضى شماها براى همدیگر نبود، هرکس روى زمین بود هلاک مى گردید، مگر آن شیعیان خاصّى که گفتارشان با کردارشان یکى است.

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_36636975884145238055.gif

۱۶- قالَ (علیه السلام) :

وَأمّا قَوْلُ مَنْ قالَ: إنَّ الْحُسَیْنَ (علیه السلام) لَمْ یَمُتْ فَکُفْرٌ وَ تَکْذیبٌ وَ ضَلالٌ.([۱۶])
فرمود: و امّا کسانى که معتقد باشند حسین (علیه السلام) زنده است و وفات نکرده، کفر و تکذیب و گمراهى است.



http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۱۷- قالَ (علیه السلام) :

مِنْ فَضْلِهِ، أنَّ الرَّجُلَ یَنْسَى التَّسْبیحَ وَ یُدیرُا السَّبْحَهَ، فَیُکْتَبُ لَهُ التَّسْبیحُ.([۱۷])
فرمود: از فضائل تربت حضرت سیّدالشّهداء (علیه السلام) آن است که چنانچه تسبیح تربت حضرت در دست گرفته شود ثواب تسبیح و ذکر را دارد، گرچه دعائى هم خوانده نشود.

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_36636975884145238055.gif

۱۸- قالَ (علیه السلام) :

فیمَنْ أفْطَرَ یَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضان مُتَعَمِّداً بِجِماع مُحَرَّم اَوْ طَعام مُحَرَّم عَلَیْهِ: إنَّ عَلَیْهِ ثَلاثُ کَفّارات.([۱۸])
فرمود: کسى که روزه ماه رمضان را عمداً با چیز یا کار حرامى افطار - و باطل - نماید، (غیر از قضاى روزه نیز) هر سه نوع کفّاره (۶۰ روزه، اطعام ۶۰ مسکین، آزادى یک بنده) بر او واجب مى شود.


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_36636975884145238055.gif

۱۹- قالَ (علیه السلام) :

ألا أُبَشِّرُکَ فِى الْعِطاسِ؟ قُلْتُ: بَلى، فَقالَ: هُوَ أمانٌ مِنَ الْمَوْتِ ثَلاثَهَ أیّام.([۱۹])
نسیم خادم گوید: در حضور حضرت عطسه کردم، فرمود: مى خواهى تو را بر فوائد عطسه بشارت دهم؟ عرض کردم: بلى.
فرمود: عطسه، انسان را تا سه روز از مرگ نجات مى بخشد.

http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)

۲۰- قالَ (علیه السلام) :

مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ سَمّانى فى مَحْفِل مِنَ النّاسِ.
مَنْ سَمّانى فى مَجْمَع مِنَ النّاسِ فَعَلَیْهِ لَعْنَهُ اللهِ.([۲۰])
فرمود: ملعون و مغضوب است کسى که نام اصلى مرا در جائى بیان کند.
و نیز فرمود: هر که نام اصلى مرا در جمع مردم بر زبان آورد، بر او لعنت و غضب خداوند مى باشد.




http://shiaupload.ir/images/54636348317580603746.gif (http://shiaupload.ir/images/54636348317580603746.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-07-2010, 23:49
http://shiaupload.ir/images/42101645845996341311.gif



http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_36636975884145238055.gif
۲۱- قالَ (علیه السلام):

یَعْمَلُ کُلُّ امْرِىء مِنْکُمْ ما یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا، وَ لْیَتَجَنَّب ما یُدْنیهِ مِنْ کَراهیَّتِنا وَ سَخَطِنا، فَاِنَّ امْرَءاً یَبْغَتُهُ فُجْأهٌ حینَ لا تَنْفَعُهُ تَوْبَهٌ، وَ لا یُنْجیهِ مِنْ عِقابِنا نَدَمٌ عَلى حُوبَه.([۲۱])
فرمود: هر یک از شما باید عملى را انجام دهد که سبب نزدیکى به ما و جذب محبّت ما گردد; و باید دورى کند از کردارى که ما نسبت به آن، ناخوشایند و خشمناک مى باشیم، پس چه بسا شخصى در لحظه اى توبه کند که دیگر به حال او سودى ندارد و نیز او را از عِقاب و عذاب الهى نجات نمى بخشد.


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_36636975884145238055.gif
۲۲- قالَ (علیه السلام) :

إنَّ الاْرْضَ تَضِجُّ إلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَوْلِ الاْغْلَفِ أرْبَعینَ صَباحاً.([۲۲])
فرمود: زمین تا چهل روز از ادرار کسى که ختنه نشده است ناله مى کند.

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_36636975884145238055.gif

۲۳- قالَ (علیه السلام) :

سَجْدَهُ الشُّکْرِ مِنْ ألْزَمِ السُّنَنِ وَ أوْجَبِها.([۲۳])
فرمود: سجده شکر پس از هر نماز از بهترین و ضرورى ترین سنّتها است.


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_36636975884145238055.gif
۲۴- قالَ (علیه السلام) :

إنّى لاَمانٌ لاِهْلِ الاْرْضِ، کَما أنَّ النُّجُومَ أمانٌ لاِهْلِ السَّماءِ.([۲۴])
فرمود: به درستى که من سبب آسایش و امنیّت براى موجودات زمینى هستم، همان طورى که ستاره ها براى اهل آسمان أمان هستند.


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_36636975884145238055.gif
۲۵- قالَ (علیه السلام) :

قُلُوبُنا اَوْعِیَهٌ لِمَشیَّهِ اللهِ، فَإذا شاءَ شِئْنا.([۲۵])
فرمود: قلوب ما ظرف هائى است براى مشیّت و اراده الهى، پس هرگاه او بخواهد ما نیز مى خواهیم.

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_36636975884145238055.gif

۲۶- قالَ (علیه السلام) :

إنَّ اللهَ مَعَنا، فَلا فاقَهَ بِنا إلى غَیْرِهِ، وَالْحَقُّ مَعَنا فَلَنْ یُوحِشَنا مَنْ قَعَدَ عَنّا.([۲۶])
فرمود: خدا با ما است و نیازى به دیگران نداریم; و حقّ با ما است و هر که از ما روى گرداند باکى نداریم.


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_36636975884145238055.gif
۲۷- قالَ (علیه السلام) :

ما أُرْغَمَ أنْفَ الشَّیْطانِ بِشَیْىء مِثُلِ الصَّلاهِ.([۲۷])
فرمود: هیچ چیزى و عملى همانند نماز، بینى شیطان را به خاک ذلّت نمى مالد و او را ذلیل نمى کند.


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_36636975884145238055.gif
۲۸- قالَ (علیه السلام) :

لا یَحِلُّ لاِحَد أنْ یَتَصَرَّفَ فى مالِ غَیْرِهِ بِغَیْرِ إذْنِهِ.([۲۸])
فرمود: براى هیچکس جائز نیست که در اموال و چیزهاى دیگران تصرّف نماید مگر با اذن و اجازه صاحب و مالک آن.


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_36636975884145238055.gif
۲۹- قالَ (علیه السلام) :

فَضْلُ الدُّعاءِ وَ التَّسْبیحِ بَعْدَ الْفَرائِضِ عَلَى الدُّعاءِ بِعَقیبِ النَّوافِلِ
کَفَضْلِ الْفَرائِضِ عَلَى النَّوافِلِ.([۲۹])
فرمود: فضیلت تعقیب دعا و تسبیح بعد از نمازهاى واجب نسبت به بعد از نمازهاى مستحبّى همانند فضیلت نماز واجب بر نماز مستحبّ مى باشد.


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_36636975884145238055.gif
۳۰- قالَ (علیه السلام) :

أفْضَلُ أوْقاتِها صَدْرُا النَّهارِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهِ.([۳۰])
فرمود: (براى انجام نماز جعفر طیّار) بهترین و با فضیلت ترین اوقات پیش از ظهر روز جمعه خواهد بود.






http://shiaupload.ir/images/42101645845996341311.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-07-2010, 23:57
http://shiaupload.ir/images/31234011113222983766.gif (http://shiaupload.ir/images/31234011113222983766.gif)



http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)

۳۱- قالَ (علیه السلام) :

مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أخَّرَ الْغَداهَ إلى أنْ تَنْقَضِى النُّجُومُ.([۳۱])
فرمود: ملعون و نفرین شده است آن کسى که نماز صبح را عمداً تأخیر بیندازد تا موقعى که ستارگان ناپدید شوند.

http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۳۲- قالَ (علیه السلام) :

إنَّ اللهَ قَنَعَنا بِعَوائِدِ إحْسانِهِ وَ فَوائِدِ اِمْتِنانِهِ.([۳۲])
فرمود: همانا خداوند متعال، ما اهل بیت را به وسیله احسان و نعمت هایش قانع و خودکفا گردانده است.

http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۳۳- قالَ (علیه السلام) :

إنَّهُ لَیْسَ بَیْنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بَیْنَ أَحَد قَرابَهٌ، وَ مَنْ أنْکَرَنى فَلَیْسَ مِنّى، وَ سَبیلُهُ سَبیلُ ابْنِ نُوح.([۳۳])
فرمود: بین خداوند و هیچ یک از بندگانش، خویشاوندى وجود ندارد - و براى هرکس به اندازه اعمال و نیّات او پاداش داده مى شود - هرکس مرا انکار نماید از (شیعیان و دوستان) ما نیست و سرنوشت او همچون فرزند حضرت نوح (علیه السلام) خواهد بود.

http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۳۴- قالَ (علیه السلام) :

أما تَعْلَمُونَ أنَّ الاْرْضَ لا تَخْلُو مِنْ حُجَّه إمّا ظاهِراً وَ إمّا مَغْمُوراً.([۳۴])
فرمود: آگاه و متوجه باشید که در هیچ حالتى، زمین خالى از حجّت خداوند نخواهد بود، یا به طور ظاهر و آشکار; و یا به طور مخفى و پنهان.
http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)

۳۵- قالَ (علیه السلام) :

إذا أذِنَ اللهُ لَنا فِى الْقَوْلِ ظَهَرَ الْحَقُّ، وَ اضْمَحَلَّ الْباطِلُ، وَ انْحَسَرَ عَنْکُمْ.([۳۵])
فرمود: چنانچه خداوند متعال اجازه سخن و بیان حقایق را به ما بدهد، حقانیّت آشکار مى گردد و باطل نابود مى شود و خفقان و مشکلات برطرف خواهد شد.

http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۳۶- قالَ (علیه السلام) :

وَ أمّا وَجْهُ الاْنْتِفاعِ بى فى غَیْبَتى فَکَالاْنْتِفاعِ بِالشَّمْسِ إذا غَیَّبَها عَنِ الاْبْصارِ السَّحابُ.([۳۶])
فرمود: چگونگى بهره گیرى و استفاده از من در دوران غیبت همانند انتفاع از خورشید است در آن موقعى که به وسیله ابرها از چشم افراد ناپدید شود.

http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۳۷- قالَ (علیه السلام) :

وَاجْعَلُوا قَصْدَکُمْ إلَیْنا بِالْمَوَدَّهِ عَلَى السُّنَّهِ الْواضِحَهِ، فَقَدْ نَصَحْتُ لَکُمْ، وَ اللّهُ شاهِدٌ عَلَیَّ وَ عَلَیْکُمْ.([۳۷])
فرمود: هدف و قصد خویش را نسبت به محبّت و دوستى ما - اهل بیت عصمت و طهارت - بر مبناى عمل به سنّت و اجراء احکام الهى قرار دهید، پس همانا که موعظ ها و سفارشات لازم را نموده ام; و خداوند متعال نسبت به همه ما و شما گواه مى باشد.

http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۳۸- قالَ (علیه السلام) :

أمّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإنَّهُ إلَى اللهِ، وَ کَذَبَ الْوَقّاتُونَ.([۳۸])
فرمود: زمان ظهور مربوط به اراده خداوند متعال مى باشد و هرکس زمان آن را معیّن و معرّفى کند دروغ گفته است.

http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۳۹- قالَ (علیه السلام) :

أکْثِرُواالدُّعاءَ بِتَعْجیلِ الْفَرَجِ، فَإنَّ ذلِکَ فَرَجَکُمْ.([۳۹])
فرمود: براى تعجیل ظهور من - در هر موقعیّت مناسبى - بسیار دعا کنید که در آن فرج و حلّ مشکلات شما خواهد بود.

http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif (http://shiaupload.ir/images/70983434817230513493.gif)
۴۰- قالَ (علیه السلام) :

دَفَعَ إلَیَّ دَفْتَراً فیهِ دُعاءُالْفَرَجِ وَ صَلاهٌ عَلَیْهِ، فَقالَ علیه السلام : فَبِهذا فَادْعُ.([۴۰])
یکى از مؤمنین به نام أبومحمّد، حسن بن وجناء گوید: زیر ناودان طلا در حرم خانه خدا بودم که حضرت ولىّ عصر امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف را دیدم، دفترى را به من عنایت نمود که در آن دعاى فرج و صلوات بر آن حضرت بود.
سپس فرمود: به وسیله این نوشته ها بخوان و براى ظهور و فرج من دعا کن و بر من درود و تحیّت بفرست.



http://shiaupload.ir/images/31234011113222983766.gif (http://shiaupload.ir/images/31234011113222983766.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-07-2010, 01:11
http://shiaupload.ir/images/khu003ace86qomoouczd.jpg (http://shiaupload.ir/images/khu003ace86qomoouczd.jpg)



دعاي مخصوص شب نميه شعبان

و آن دعایی ست كه شیخ و سیّد نقل كرده‌اند و بهمنزله زیارت امام زمان صلوات الله و سلامُه عَلَیْهِ است.

اَللّهُمَّ بِحَقِّلَیْلَتِنا (هذِهِ) وَ مَوْلُودِها

خدایا به حق این شبى كه ما در آنیم و به حق آن كس كه در آنبه دنیا آمده

وَ حُجَّتِكَ وَ مَوْعُودِهَا الَّتى قَرَنْتَ اِلى فَضْلِهافَضْلاً فَتَمَّتْ كَلِمَتُكَ

و حجتت و موعود آن كه همراه كردى به فضیلت این شب فضیلتدیگرى و بدین سبب تمام شد كلمه تو

صِدْقاً وَ عَدْلاً لامُبَدِّلَ لِكَلِماتِكَ وَلا مُعَقِّبَ لاِیاتِكَ نُورُكَالْمُتَاَلِّقُ

به راستىو عدالت تغییر دهنده‌اى براى كلمات تو نیست و پس زننده‌اى براى آیات تو نیست آن نوردرخشانت

وَ ضِیاَّؤُكَ الْمُشْرِقُ وَ الْعَلَمُ النُّورُ فىطَخْیاَّءِ الدَّیْجُورِ الْغائِبُ

و آن روشنى فروزانت و آن نشانه نورانى در شب تاریك ظلمانىآن پنهان

الْمَسْتُورُ جَلَّ مَوْلِدُهُ وَ كَرُمَ مَحْتِدُهُوَالْمَلاَّئِكَ ةُ شُهَّدُهُ وَاللّهُ ناصِرُهُ

غایب از انظار كه ولادتش بزرگ و كریم الاصل بود و فرشتگانگواهان اویند و خدا یاور

وَ مُؤَیِّدُهُ اِذاآنَ میعادُهُ وَالْمَلاَّئِكَةُ اَمْد ادُهُ سَیْفُ اللّهِ الَّذى لایَنْبوُ

و كمك كار اواست در آن هنگام كه وعده‌اش برسد و فرشتگان مددكارش باشند آن شمشیر برنده خدا كهكُند نشود

وَ نُورُهُ الَّذى لا یَخْبوُ وَ ذوُالْحِلْمِ الَّذى لایَصْبوُا مَدارُ الَّدهْرِ

و نور او كه خاموش نگردد و بردبارى كه كار بى رویه انجامندهد چرخ روزگار به خاطر او گردش كند

وَ نَوامیسُ الْعَصْرِو َوُلاةُ الاْمْرِ وَالْمُنَزَّلُ عَلَیْهِمْ ما یَتَنَزَّلُ فىلَیْلَةِ

و او و پدرانمعصومش نوامیس هر عصر و والیان امر خدایند در شب قدر آنچه نازل شود بر ایشان نازلگردد

الْقَدْرِ وَ اَصْحابُ الْحَشْرِ وَالنَّشْرِ تَراجِمَةُوَحْیِهِ وَ وُلاةُ اَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ

و آنهایند صاحبان حشر و نشر و مفسران وحى خدا و سرپرستانامر و نهى او



http://sl.glitter-graphics.net/pub/193/193331uol2asze0g.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-07-2010, 01:19
http://sl.glitter-graphics.net/pub/193/193331uol2asze0g.gif


اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى خاتِمِهْم وَ قآئِمِهِمُالْمَسْتُورِ عَنْ عَوالِمِهِمْ

خدایا پس درود فرست بر خاتم ایشان و قائمشان كه در پس پردهاست از عوالم آنها

اَللّهُمَّ وَ اَدْرِكَ بِنا اءَیّامَهُ وَظُهُورَهُوَقِیامَهُ وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ وَاقْرِنْ ثارَنا

خدایا ما را به روزگار او و زمان ظهور وقیامش برسان و از جمله یارانش قرارمان ده و خونخواهى ما را

بِثارِهِ وَاكْتُبْنافى اَعْوانِهِ وَ خُلَصاَّئِهِ وَ اَحْیِنا فى دَوْلَتِهِ ناعِمینَ

به خونخواهى او مقرون گردان و نام ما رادر زمره یاران و مخصوصانش ثبت فرما و ما را در دولتش شادكام

وَ بِصُحْبَتِهِغانِمینَ وَ بِحَقِّهِ قآئِمینَ وَ مِنَ السُّوَّءِ سالِمینَ یا اَرْحَمَالرّاحِمینَ

و متنعم وبه همنشینیش بهره‌مند و به گرفتن حقش پابرجا بدار و از بدی‌ها بر كنارمان كن اىمهربان‌ترین مهربانان

وَالْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَواتُهُ عَلىسَیِّدِنا مُحَمَّدٍ

وستایش خاص خدا پروردگار جهانیان است و درودهاى او بر آقاى ما محمد

خاتَمِالنَّبِیّینَ وَ الْمُرْسَلینَ وَ عَلى اَهْلِ بَیْتِهِ الصّادِقینَ وَعِتْرَتِهَ

خاتم پیمبرانو مرسلین و بر خاندان راستگو و عترت حقگویش باد

النّاطِقینَ وَالْعَنْجَمیعَ الظّالِمینَ واحْكُمْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ یا اَحْكَمَ الْحاكِمینَ .

خاتم پیمبران ومرسلین و بر خاندان راستگو و عترت حقگویش باد

النّاطِقینَ وَالْعَنْجَمیعَ الظّالِمینَ واحْكُمْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ یا اَحْكَمَ الْحاكِمینَ .

و از رحمت خود دور سازتمام ستمكاران را و میان ما و ایشان داورى كن اى محكم‌ترین حكم كنندگان.



http://sl.glitter-graphics.net/pub/193/193331uol2asze0g.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-07-2010, 02:48
http://shiaupload.ir/images/37722839990943103069.jpg (http://shiaupload.ir/images/37722839990943103069.jpg)



القاب حضرت مهدي عج الله تعالي ظهوره

مرحوم ثقة الاسلام نورى در بيان اسماء شريفه امام عصر (عليه السلام)، با استناد به آيات و روايات و کتب آسمانى پيشين و تعبيرات راويان و تاريخ نگاران تعداد يکصد و هشتاد و دو اسم و لقب براى حضرت مهدى(عليه السلام)ذکر مى کند و مدّعى است که در اين مقام، از استنباطهاى شخصى و استحسانهاى غير قطعى خوددارى نموده است که در غير اين صورت چندين برابر اين اسماء و القاب، قابل استخراج از کتب مختلفه بود. که از آن جمله است:

محمّد، احمد، عبداللّه، محمود، مهدى، برهان، حجّت، حامد، خلف صالح، داعى، شريد صاحب، غائب، قائم، منتظر و... .

کنيه هاى آن حضرت عبارتند از:

ابوالقاسم (هم کنيه پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم))، ابوعبداللّه، اباصالح که مرحوم نورى ابو ابراهيم، ابوالحسن و ابوتراب را نيز از کنيههاى ايشان شمرده است.

در اينجا به ذکر پارهاى عناوين و صفات که در ضمن زيارتهاى مختلفه و ادعيه مربوط به حضرت مهدى (عليه السلام) مورد تصريح قرار گرفته است اشاره داريم، با اين اميد که دقّت و تأمّلى در آنها، ما را با شئونات مختلفه آن بزرگوار آشنا ساخته و مقاماتى را که غالباً از لسان معصومين(عليهم السلام) در ضمن اين دعاها و زيارتها براى امام دوازدهم(عليه السلام)بر شمرده شده براىمان روشنتر سازد.

قابل ذکر اينکه تمام اين عناوين و اوصاف بطور خاص در مورد حضرت مهدى(عليه السلام)وارد گرديده، اگرچه بسيارى از آنها در مورد ساير امامان بزرگوار اسلام(عليهم السلام)نيز مى تواند مصداق داشته باشد.

http://shiaupload.ir/images/87972207569415933606.gif (http://shiaupload.ir/images/87972207569415933606.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-07-2010, 02:51
http://shiaupload.ir/images/76071366476611494078.jpg (http://shiaupload.ir/images/76071366476611494078.jpg)


آنچه ذکر مى شود نه به ادّعاى اسم يا لقب آن حضرت، بلکه به عنوان بهرهورى از تعابير موجود در نصوص زيارت و دعاست، اعم از اينکه واژهاى مفرد يا جمله هاى توصيفى باشد.


بقيّة اللّه: باقيمانده خدا در زمين.

خليفة اللّه: جانشين خدا در ميان خلايق.

وجه اللّه: مظهر جمال وجلال خدا، سمت و سوى الهى که اولياى حق رو به او دارند.

باب اللّه: دروازه همه معارف الهى، درى که خدا جويان براى ورود به ساحت قدس الهى، قصدش مىکنند.

داعى اللّه: دعوت کننده الهى، فرا خواننده مردم به سوى خدا، منادى راستين هدايت الى اللّه.

سبيل اللّه: راه خدا، که هرکس سلوکش را جز در راستاى آن قرار دهد سر انجامى جز هلاکت نخواهد داشت.

ولى اللّه: سر سپرده به ولايت خدا و حامل ولايت الهى، دوست خدا.

حجة اللّه: حجّت خدا، برهان پروردگار، آن کس که براى هدايتِ در دنيا، و حسابِ در آخرت به او احتجاج مى کنند.

نور اللّه: نور خاموشى ناپذير خدا، ظاهر کننده همه معارف و حقايق توحيدى، مايه هدايت رهجويان.

عين اللّه: ديده بيدار خدا در ميان خلق، ديدبان هستى، چشم خدا در مراقبت کردار بندگان.

سلالة النّبوّة: فرزند نبوّت، باقيمانده نسل پيامبران.

خاتم الاوصياء: پايان بخش سلسله امامت، آخرين جانشين پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم).

علم الهدى: پرچم هدايت، رايت هميشه افراشته در راه اللّه، نشان مسير حقيقت.

سفينة النّجاة: کشتى نجات، وسيله رهايى از غرقاب ضلالت، سفينه رستگارى.

عين الحيوة: چشمه زندگى، منبع حيات حقيقى.

القائم المنتظر: قيام کننده مورد انتظار، انقلابى بىنظيرى که همه صالحان چشم انتظار قيام جهانى اويند.

العدل المشتهر: عدالت مشهور، تحقق بخش عدالت موعود.

السيف الشاهر: شمشير کشيده حق، شمشير از نيام بر آمده در اقامه عدل و داد.

القمر الزّاهر: ماه درخشان، ماهتاب دلفروز شبهاى سياه فتنه و جور.

شمس الظلاّم: خورشيد آسمان هستى ظلمت گرفتگان، مهر تابنده در ظلمات زمين.

ربيع الأنام: بهار مردمان، سر فصل شکوفايى انسان، فصل اعتدال خلايق.

نضرة الأيّام: طراوت روزگار، شادابى زمان، سرّ سرسبزى دوباره تاريخ.

الدين المأثور: تجسّم دين، تجسيد آيين بر جاى مانده از آثار پيامبران، خودِ دين، کيان آيين، روح مذهب.

الکتاب المسطور: قرآن مجسّم، کتاب نوشته شده با قلم تکوين، معجزه پيامبر در هيئت بشرى.

صاحب الأمر: دارنده ولايت امر الهى، صاحب فرمان و اختياردار شريعت.

صاحب الزمان: اختيار دارِ زمانه، فرمانده کل هستى به اذن حق.

مطهّر الأرض: تطهير کننده زمين که مسجد خداست، از بين برنده پليدى و ناپاکى از بسيط خاک.

ناشر العدل: برپا دارنده عدالت، بر افرازنده پرچم عدل و داد در سراسر گيتى.

مهدى الامم: هدايتگر همه امّتها، راه يافته راهنماى همه طوايف بشريت.

جامع الکَلِم: گردآورنده همه کلمهها بر اساس کلمه توحيد، وحدت بخش همه صفها.

ناصر حق اللّه: ياريگر حقِ خدا، ياورِ حقيقت.

دليل ارادة اللّه: راهنماى مردم به سوى مقاصد الهى، راه بلد و راهبر انسانها در راستاى اراده خداوند.




http://shiaupload.ir/images/68523525614009637715.gif (http://shiaupload.ir/images/68523525614009637715.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-07-2010, 02:52
http://shiaupload.ir/images/50312025265521711357.jpg (http://shiaupload.ir/images/50312025265521711357.jpg)



الثائر بأمر اللّه: قيام کننده به دستور الهى، بر انگيخته به فرمان پروردگار، شورنده بر غير خدا به امر خدا.

محيى المؤمنين: احياگر مؤمنان، حياتبخش دلهاى اهل ايمان.

مبير الکافرين: نابود کننده کافران، درهم شکننده کاخ کفر، هلاک کننده کفار.

معزّ المؤمنين: عزّت بخش مؤمنان، ارزش دهنده اهل ايمان.

مذلّ الکافرين: خوار کننده کافران، درهم شکننده جبروتِ کفر پيشگان.

منجى المستضعفين: نجات دهنده مستضعفان، رهايى بخش استضعاف کشيدگان.

سيف اللّه الّذى لاينبو: شمشير قهر خدا که کندى نپذيرد.

ميثاق اللّه الّذى أخذه: پيمان بندگى خدا که از بندگان گرفته شده.

مدار الدهر: مدار روزگار، محور گردونه وجود، مرکز پيدايش زمان.

ناموس العصر: نگهدارنده زمان، کيان هستى دوران.

کلمة اللّه التامه: کلمه تامّه خداوند، حجّت بالغه الهى.

تالى کتاب اللّه: تلاوت کننده کتاب خدا، قارى آيات کريمه قرآن.

وعداللّه الّذى ضمنه: وعده ضمانت شده خدا، پيمان تخلّف ناپذير الهى.

رحمة اللّه الواسعة: رحمت بىپايان خدا، لطف و رحمت بى کرانه پروردگار رحمت گسترده حق.

حافظ اسرار رب العالمين: نگهبان اسرار پروردگار، حافظ رازهاى ربوبى.

معدن العلوم النبويّه: گنجينه دانشهاى پيامبرى ـ خزانه معارف نبوى.

نظام الدين: نظام بخش دين.

يعسوب المتقين: پيشواى متقين.

معزّ الاولياء: عزت بخش ياران.

مذلّ الأعداء: خوار کننده دشمنان.

وارث الانبياء: ميراث بر پيامبران.

نور ابصار الورى: نور ديدگان خلايق.

الوتر الموتور: خونخواه شهيدان.

کاشف البلوى: بر طرف کننده بلاها.

المعد لقطع دابر الظلمه: مهيّا شده براى ريشه کن کردن ظالمان.

المنتظر لاقامة الأمت و العوج: مورد انتظار براى از بين بردن کژيها و نادرستىها.

المترجى لازالة الجور و العدوان: مورد آرزو براى بر طرف کردن ستم و تجاوز.

المدّخّر لتجديد الفرائض و السنن: ذخيره شده براى تجديد واجبات و سنن الهى.

المؤمّل لاِحياء الکتاب وحدوده: مورد اميد براى زنده ساختن دوباره قرآن و حدود آن.

جامع الکلمة على التقوى: گرد آورنده مردم بر اساس تقوى.

السبب المتصل بين الأرض و السماء: واسطه بين آسمان و زمين، کانال رحمت حق بر خلق.

صاحب يوم الفتح و ناشرراية الهدى: صاحب روز پيروزى و بر افرازنده پرچم هدايت.

مؤلف شمل الصلاح و الرضا: الفت دهنده دلها بر اساس رضايت و درستکارى.

الطالب بدم المقتول بکربلا: خونخواه شهيد کربلا.

المنصور على من اعتدى عليه وافترى: يارى شده عليه دشمنان وافترا زنندگان.

المضطرّ الّذى يجاب اذا دعى: پريشان و درماندهاى که چون دعا کند دعايش مستجاب شود.





[/URL]

[URL="http://shiaupload.ir/images/84303277348263656405.gif"]
(http://shiaupload.ir/images/84303277348263656405.gif)
http://shiaupload.ir/images/84303277348263656405.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-07-2010, 03:03
http://shiaupload.ir/images/20013538279039962363.png (http://shiaupload.ir/images/20013538279039962363.png)


امشب ازبرج شرف تابان مهی سرمیزند
کز فروغش طعنه بر مهر منور میزند

ماه ما چون جلوه گرشد.ماه گردون تا به صبح
ازپی دیدار رویش حلقه بر در میزند

کیست این مه کزشرف هرصبح خورشید فلک
ازپی اجرای امرش سر ز خاور میزند

کیست این دلبرکه دلها را نموده بیقرار
مرغ دلها در هوایش روز و شب پرمیزند

کیست این دردانه کز لبخند شادی آفرین
مهرشادی بردل و جان مکدر میزند

جان به لب آمد دگرنام ورا افشا کنم
کاختفای نام او برقلب نشتر میزند

مهدی موعودهمنام نبی کامشب زلطف
همچو خورشیدی زبیت عسگری سرمیزند

هست میلاد امام انس و جام کزافتخار
کاین چنین گیتی زر وزیور به پیکرمیزند

چون بودمیلاد مسعودامام عصرما
هرکه رابینی به شادی کف به کف برمیزند

آمدآن مولا که چون جدنکونامش علی
یک تنه خودرا به دریاهای لشکرمیزند

شامگاهان ناله ها داردبه محراب دعا
روزها تیغ ازپی حق همچو حیدر میزند

آمدآن سرورکه چون جدش حسین بن علی
تیغ در راه بقای دین داور میزند

همچوابراهیم ویران میکند بتخانه ها
تیشه برفرق بت و بتخواه و بتگر میزند

آمدآن مولا که بادست عدالتخواه خویش
آتش اندر خرمن ظلم ستمگر میزند

"سرویا"بشنید هرکس شعر امروز تو را
شادمان گشته زشادی کف به کف برمیزند


http://shiaupload.ir/images/45795472364025362682.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-07-2010, 03:44
http://shiaupload.ir/images/12401416458149376475.jpg (http://shiaupload.ir/images/12401416458149376475.jpg)


ازدواج امام زمان(علیه السلام)

یکى از مباحث پیرامون شخصیّت حضرت مهدى (عج)، زندگى شخصى و خانوادگى آن حضرت است، سخن از ازدواج یا عدم آن و داشتن فرزند و مکان زندگى و وضعیّت زندگى اولاد او و کیفیّت زندگى آن حضرت از بحثهاى جذّابى است که احیاناً در اذهان بسیارى از معتقدان به او ابهاماتى وجود دارد، که معمولا با جوابهاى ضدّ و نقیضى نیز مواجه میشوند.

اساساً غیبت طولانى آن حضرت از نگاه زندگانى شخصى و خصوصى وى این سؤال را بوجود میآورد که آیا در این مدّت، حضرت مهدى(علیه السلام)ازدواج کرده است یا خیر؟

برخى این سؤال را به صورت اشکال مطرح کرده و میگویند: اگر ازدواج کرده و همسر دارد، لازمهاش داشتن فرزند است، و لازمه این نیز فاش شدن اسرار و شناسایى آن حضرت است، که با حکمت و فلسفه غیبت منافات دارد.
و اگر ازدواج نکرده است، پس به سنّت رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) و به امر شرعى مستحب عمل نکرده است، که اینهم با مقام و شأن آن حضرت نمیسازد، زیرا وى رهبر دینى مردم است و در عمل به مستحبات همچون واجبات، باید پیشقدم باشد، و فرضِ وجود امامی که مستحب مؤکّد شرعى را ترک کند، و در واقع عمل مکروهى را انجام دهد بسیار مشکل، و جاى استبعاد دارد.
پس اگر ازدواج نکرده باشد اشکال ترک مستحبّ از طرف معصوم، و اگر ازدواج کرده باشد اشکال فاش شدن اسرار و تضادّ با فلسفه غیبت پیش می آید، و چون طرفین قضیّه با اشکال مواجه است، عدّهاى چنین نتیجهگیرى میکنند که اصلا آن حضرت وجود ندارد.


نکته ى دیگر این که اصل ازدواج یا عدم ازدواج آن حضرت جزء اعتقادات ما نیست، بلکه از مسائل شخصى است که در روایات نیز به آن تصریح نشده، و مورد بحث امامان قبلى نیز نبوده است، و کسانى هم که در دوران غیبت توفیق درک حضور آن حضرت را داشته اند آن قدر سؤالات و مشکلات در ذهنشان بوده است که به اینگونه سؤالات نرسیدهاند.
در دوران غیبت صغرى نیز از نائبان خاصّ، در این زمینه سخنى شنیده نشده است.
از سوى دیگر ذهن انسان در کنار سؤال از ازدواج حضرت مهدى(علیه السلام)، سؤالات دیگرى نیز میسازد از جمله این که:
آیا امام مهدى(علیه السلام) داراى فرزند است؟
آیا مکان خاصّى براى زندگى وى و فرزندانش وجود دارد؟
آیا فرض وجود فرزند و همسر براى آن حضرت با حکمت و فلسفه غیبت سازگارى دارد؟
و در صورت ازدواج نکردن، آیا بر خلاف سنّت و دستور پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) عمل نکرده است؟

و سؤالات دیگرى که این مقاله در صدد جواب دادن به بعضى از آنهاست.
بنابراین، پس از طرح سؤال اصلى و بیان دیدگاههاى متفاوت و دلائل آنها، و نیز بررسى دلائل، سعى میشود تا به نتیجهاى مناسب و جامع برسیم.




http://sl.glitter-graphics.net/pub/2324/2324087uwdnywke8z.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-07-2010, 03:45
http://shiaupload.ir/images/26222907372740157022.jpg (http://shiaupload.ir/images/26222907372740157022.jpg)





آیا حضرت مهدى(علیه السلام) ازدواج کرده و داراى فرزند میباشد؟

در پاسخ به این پرسش، با توجّه به مسائل اعتقادى مانند: حکمت یا فلسفه غیبت، و نیز مسائل فقهى همچون استحباب شرعى ازدواج، و متونى که مستقیم یا غیر مستقیم دلالت بر ازدواج آن حضرت دارند، سه نظریّه وجود دارد:
ـ نظریّه أوّل: عدّه اى معتقدند که حضرت مهدى(علیه السلام) ازدواج کرده است، و براى اثبات این نظریّه به دلائل ذیل استناد جسته اند.

الف: استحباب ازدواج:

ازدواج و نکاح در اسلام مستحبّ مؤکّد و سنّتى نبوى است، پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) نسبت به امر ازدواج و ترویج آن تأکید داشته، و امّت خود را به این امر تشویق و ترغیب میکردند، و بارها فرمودهاند: «نکاح کنید و با تشکیل خانواده بر تعداد خود بیافزایید، که من در روز قیامت به شما اگر چه فرزندى سقط شده باشد مباهات میکنم»

در احکام دین ازدواج سنّتى حسنه و مورد تأیید، و عزوبت (همسر نداشتن و مجرّد بودن) مکروه است.
و ازطرفى ازدواج نکردن، اعراض از سنّت رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) است، چرا که آن حضرت(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمود: «نکاح سنّت من است، و هر کس از آن اعراض کند (روى برگرداند و ازدواج نکند) از من نیست.»
اکنون که سالیان متمادى از عمر حضرت مهدى(علیه السلام) میگذرد، آیا می توان گفت: او مستحبّ مؤکّد را ترک، و مرتکب مکروه شده است؟
هرگز نمیتوان اینگونه نتیجه گرفت، چرا که او امام است، و در عمل به مستحبّات شرعى از همه مردم سزاوارتر است، پس او ازدواج کرده و داراى همسر میباشد.

در کتاب «النجم الثاقب» در پاسخ منکرین وجود اهل و عیال براى امام مهدى(علیه السلام) چنین آمده است: «چگونه ترک خواهند کرد، چنین سنّت عظیمه جدّ اکرم خود را با آن همه ترغیب و تحریص که در فعل آن و تهدید و تخویف در ترک آن شده، و سزاوارترین امّت در اخذ به سنّت پیغمبر امام هر عصر است، و تاکنون کسى ترک آن سنّت را از خصائص آن حضرت نشمرده است.»
و نیز در کتاب «الشموس المضیئه» آمده است: «اگر در این زمینه (داشتن همسر و خانواده) هیچ نقل روایى وجود نداشت، و فقط همین مطلبى که آن حضرت با وجود سنّ زیاد از نظر جسمی جوانى قویّ البنیه است... و نیز میدانیم که آن حضرت به سنّت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) عمل میکند، در قبول این مطلب که آن جناب همسر و فرزندانى دارد کافى بود»

ـ نقد و بررسى:
دلیل مزبور شامل دو قسمت است:
قسمت اوّل: ازدواج سنّت رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)، و امرى نیکو و مستحبّ شرعى است.
قسمت دوّم: امام زمان(علیه السلام) لزوماً به این سنّت و امر شرعى عمل میکند.
هر دو مقدّمه نیازمند بررسى و تأمّل است




http://shiaupload.ir/images/87678316737244741284.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-07-2010, 04:13
.
http://shiaupload.ir/images/48781419854314128873.jpg (http://shiaupload.ir/images/48781419854314128873.jpg)



امّا استحباب ازدواج از آیات و روایات فراوانى استفاده میشود مانند: آیه شریفه (فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَآءِ) و آیه (وَأَنکِحُواْ الاَْیَـمَى مِنکُمْ وَالصَّــلِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَآلـِکُمْ )و همچنین در حدیثى رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) ازدواج را سنّت خود میداند و در حدیثى دیگر میفرماید:

هر کسى از آن اعراض کند از من نیست.و در روایاتى دیگر ازدواج امرى پسندیده و ممدوح دانسته شده و بر تولید نسل و بقاء آن توصیه شده و کثرت مسلمین مایه مباحات پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) شمرده شده است.

در اهمیّت و تشویق به ازدواج چنین آمده است: «هر کس ازدواج کند نصف دینش را بدست آورده است» و نیز امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «دو رکعت نماز کسى که ازدواج کرده با فضیلتتر است از هفتاد رکعت نماز کسى که بدون همسر است» و همچنین در روایات فراوانى نقطه مقابل ازدواج یعنى ترک ازدواج مذمّت شده و از ناحیه ائمّه(علیهم السلام) امرى مکروه و ناپسند شمرده شده است. که این روایات نیز به قرینه مقابل دلالت بر استحباب ازدواج دارند.

با توجّه به آیات و روایات فوق و وجود کلمات امر مانند «انکحوا» در آیات، و تشویق به ازدواج در روایات، و توصیه کردن در عمل به سنّت رسول خدا، فقهاى بزرگوار اسلام، استحباب شرعى ازدواج را استنباط کرده و بر طبق آن به استحباب و بعضى به استحباب مؤکّد فتوى دادهاند، و برخى آن را در شرایطى واجب میدانند

و از سوى دیگر از عمومات و اطلاقات ادلّه استحباب ازدواج بدست میآید که :

اوّلا: ازدواج چه به صورت دائم و چه به صورت غیر دائم (موقّت) مستحب شرعى است.

ثانیاً: استحباب ازدواج مخصوص مشتاقان و کسانى که نیازمند به همسر میباشند نیست، بلکه شامل غیر مشتاقان و کسانى که در خود احساس نیاز به همسر نمیکنند نیز میباشد

چرا که علّت این حکم شرعى در اشتیاق به جنس مخالف و یا اطفاء (خاموش کردن) غریزه جنسى خلاصه نشده است، تا گمان شود ازدواج براى غیر مشتاقان استحباب ندارد، بلکه مواردى از قبیل: تکثیر نسل، و ابقاء نوع انسانى، و کثرت تعداد موحّدین، در استحباب شرعى ازدواج دخالت دارند.

پس اگر ازدواج براى تأمین این اغراض هم باشد، از جهت شرعى مستحب است، و داراى مطلوبیّت شرعى است.

بدیهى است که استحباب ازدواج فقط مختصّ به ازدواج دائم نیست، بلکه شامل غیر دائم و مِلک یمین (کنیزان) نیز میشود. و به همین جهت اینگونه به نظر میرسد که تحقّق یک مرتبه از ازدواج در طول عمر براى عمل کردن به این مستحبّ شرعى کافى است، اگر چه بنا به عللى بین زوج و زوجه جدایى حاصل شده باشد.

امّا با تأمّل در روایاتى که در آن عزوبت (همسر نداشتن) مکروه دانسته شده است حتّى براى مدّتى اندک، معلوم میشود که مقصود از استحباب ازدواج، استمرار آن تا پایان عمر است.

پس عمل کردن به استحباب ازدواج در صورتى کافى است که استمرار و دوام داشته باشد نه فقط صرف تحقّق آن، همانطور که این استحباب فقط به داشتن یک همسر نیست بلکه تعدّد آن نیز مستحب شرعى است.




http://shiaupload.ir/images/9n0pzm004u7c98lt0g4.gifhttp://shiaupload.ir/images/9n0pzm004u7c98lt0g4.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-07-2010, 04:15
http://shiaupload.ir/images/28753489887069255854.jpg (http://shiaupload.ir/images/28753489887069255854.jpg)

بنابراین در باره مقدّمه أوّل (ازدواج سنّت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)، و امرى مستحب است) چنین نتیجه میگیریم:

۱. ازدواج مستحب شرعى است، خواه نیاز به ازدواج باشد و خواه نباشد، خواه دائم و خواه موقّت.

۲. این استحباب دوام و استمرار دارد، و شامل تمام عمر انسان میشود

۳. تعدّد همسر نیز مستحب شرعى است.

و امّا مقدّمه دوّم (لزوم عمل امام(علیه السلام) به امر شرعى و سنّت رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) ) در اذهان سؤالاتى را به وجود میآورد، از جمله اینکه:

با کثرت امور مستحبّى، آیا امام(علیه السلام) به همه آنها عمل میکند؟ یا اینکه از آن امور انتخاب کرده و گزینشى عمل میکند؟ آیا لزوم عمل به امور مستحب براى امام ضرورى است؟

بدون تردید امامان مانند پیامبران چون هدایت مردم را بعهده دارند، و رهبران الهى محسوب میگردند، همیشه در عمل به احکام الهى پیشقدم بوده اند.

و اساساً رسالت آنان ایجاب میکرد که أوّل خودشان عامل به احکام الهى باشند، و از دستورات الهى سرپیچى نکنند، و در صحنه عمل براى دیگران الگو و نمونه باشند.

لذا عمل نکردن به اوامرى که حکایت از محبوبیّت نزد خداوند دارد (خواه واجب و خواه مستحب) براى رهبران دینى مذموم است، و شأن و رسالت آنان اقتضاء دارد که آنها به دستورات واجب و مستحب عمل کنند، پس امام(علیه السلام) نیز به آنها عمل میکند.

بنابراین، دو نکته در لزوم عمل کردن امام به مستحبّات وجود دارد.

۱. هدایت و رهبرى و الگوى کامل بودن براى مردم که ایجاب میکند امام در زندگى و معاشرت و در برخورد با دیگران به نحو احسن عمل کند، و در عمل به دستورات دینى (واجب و مستحب ) پیشقدم باشد.

۲. اقتضاى شأن و منزلت انسان کامل ایجاب میکند که به مستحبّات عمل کند، بدون تردید نکته أوّل در زمان غیبت امام(علیه السلام) موضوعیّت ندارد، زیرا امام(علیه السلام) در مرأى و منظر مردم نیست، و امامت وى در باطن است، نه در ظاهر. ولى نکته دوّم در رسیدن به مطلوب (امام پایبند به مستحبّات شرعى است، و سزاوارتر از دیگران است) کافى است.

با توجّه به دو مقدّمهاى که گذشت، عدّهاى معتقدند که امام زمان(علیه السلام) در عصر غیبت ازدواج کرده و صاحب همسر و فرزند است

.

http://shiaupload.ir/images/11609509663042090240.gif

http://shiaupload.ir/images/86117316153840724943.gif

http://shiaupload.ir/images/11609509663042090240.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-07-2010, 04:15
http://shiaupload.ir/images/65294624894367997604.jpg (http://shiaupload.ir/images/65294624894367997604.jpg)


ب: استدلال به روایات:

دلیل دیگر معتقدین به ازدواج حضرت مهدى(علیه السلام) تمسّک به بعضى از روایات است، از جمله:

۱ ـ مفضّل بن عمر از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: . از مکان او هیچ یک از اولاد و دیگران اطلاع نمییابد، مگر مولایى که متولّى امر اوست»، در این روایت وقتى که سخن از جا و مکان و محلّ زندگى آن حضرت میشود، امام صادق(علیه السلام) میفرماید: کسى از مکان او اطلاع ندارد حتّى اولادش، پس معلوم میشود او اولادى دارد، و داشتن اولاد حاکى از ازدواج امام است.

امّا با تأمّل در این روایت نکاتى به نظر میرسد که مانع از استدلال بر ازدواج آن حضرت است، آن نکات عبارتند از:

الف ـ این روایت در کتاب الغیبه نعمانى نیز نقل شده است، با این تفاوت که به جاى کلمه «ولد» کلمه «ولى» آمده است : «ولا یطّلع على موضعه أحد من ولیّ ولا غیره از مکان او کسى از ولى و غیر ولى اطّلاع نمییابد»، یعنى دوست و غیر دوست، آشنا و غیر آشنا، از مکان او خبرى ندارند، و نمیدانند او کجاست.

در این روایت هیچ سخنى از فزرند و فرزندان نیست، بنابراین، با توجه به این نقل اعتمادى بر آن روایت نیست.

ب ـ در روایت سخن از فرزند است، ولى از این جهت که بگوییم الآن امام(علیه السلام) داراى فرزند و همسر باشد نیست، و به اصطلاح مجمل است، چرا که امکان دارد منظور فرزندانى باشند که در آستانه ظهور و یا پس از ظهور امام(علیه السلام) به دنیا میآیند.

ج ـ ممکن است این روایت و امثال آن بیانگر مبالغه در خفاى شخص باشد، یعنى هیچ کس نمیداند که او در کجاست، حتّى اگر داراى فرزند هم باشد، فرزندانش نیز از جایگاه او اطّلاع ندارند.

د ـ از جهت سند مخدوش است، زیرا یکى از راویان آن ابراهیم بن مستنیر و در جاى دیگر عبد اللّه بن مستنیر است و هر دو مجهولاند.

با توجّه به نکات فوق، استدلال بر ازدواج امام(علیه السلام) در عصر غیبت مشکل، بلکه بعید به نظر میرسد.

ن ـ سیّد ابن طاوس از امام رضا(علیه السلام) نقل کرده است، که آن حضرت فرمود: خدایا، مایه چشم روشنى و خوشحالى امام زمان(علیه السلام) را در او و خانواده و فرزندان و ذرّیه و تمام پیروانش فراهم فرما»

در این روایت سخن از خانواده و فرزندان آن حضرت است، ولى چون معلوم نیست که وجود این فرزندان پیش از ظهور است یا پس از آن، از این جهت مجمل است، و نمیتوان به آن استناد کرد.

و ـ ابو بصیر از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: «گویا میبینم که قائم ما با خانوادهاش در مسجد سهله اقامت گزیده است، ابو بصیر می گوید: گفتم منزلش آنجاست؟ فرمود: آرى. گفتم: فدایت شوم! قائم همیشه در آن مسجد است؟ فرمود: آرى..

این روایت نیز دلالت بر وجود فرزند براى امام(علیه السلام) پیش از ظهور ندارد، و چه بسا مرادش اولاد آن حضرت پس از ظهور باشد، همانطور که از سیاق کلام در اکثر روایات که به نمونههایى از آنها اشاره خواهیم کرد، این گونه استفاده میشود.

۲ ـ روایتى مرحوم مجلسى(رحمه الله) در بحار الأنوار از على بن فاضل نقل کرده است، که در آن به مکان و جزیرهاى اشاره شده که نسل و فرزندان آن حضرت، زیر نظر وى جامعه نمونه اسلامی تشکیل داده و براى خود حکومت دارنداین مکان نامعلوم است، و هر کس نمیتواند به آنجا برود، و دسترسى براى عموم مردم ممکن نیست.

تمسّک به این روایت نیز نمیتواند اثبات کند که آن حضرت ازدواج کرده و در نتیجه فرزندانى دارد و لازمه آن نیز زندگى در مکان خاصّ است، زیرا اولاًّ: از نوع بیان روایت به دست میآید که این روایت اعتبار قابل ملاحظهاى در نزد مرحوم مجلسى(رحمه الله)نداشته است، زیرا میگوید:


«چون این حدیث را در کتابهاى معتبر نیافتم آن را به طور مستقل و جدا میآورم»

ثانیاً این داستان با وجود تناقضات فراوان و سخنان بىاساس و نیز مجهول بودن عدّهاى از روات آن، قابل استناد نیست، حتّى بعضى از محقّقین با بررسىهاى گستردهاى که انجام دادهاند، معتقدند جزیره خضراء افسانهاى بیش نیست و واقعیت ندارد.

و برخى همچون آقابزرگ تهرانى میگویند: این داستان تخیّلى است.


۳ ـ روایتى که ابن طاووس از امام رضا(علیه السلام) نقل کرده است. که فرمود: «اللّهمّ صلّ على ولاه عهده والأئمّه من ولده




http://www.shiaupload.ir/images/32750664519705534551.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-07-2010, 04:27
http://shiaupload.ir/images/15456268054662649046.jpg (http://shiaupload.ir/images/15456268054662649046.jpg)



ابن طاووس میگوید: روایت فوق اینگونه نیز نقل شده «اللّهمّ صلّ على ولاه عهده والأئمّه من بعده
این روایت نیز نمیتواند اثبات کند که آن حضرت داراى فرزند است.
زیرا با وجود دو گونه نقل معلوم نیست مقصود فرزندان بعد از آن حضرت است، یا امامان پس از او، بنابراین روایت مجمل است، علاوه این دو روایت ناظر به پس از ظهور حضرت است نه پیش از آن.
هــ صاحب کتاب الشموس المضیئه پس از نقل هفت روایت در باره اقامتگاه و خانواده داشتن آن حضرت که بعضى از آن را آوردهایم، چنین نتیجه میگیرد. «از مجموع این روایات معلوم می شود که حضرت حجّت(علیه السلام) خانواده و اقامتگاه دارد، هر چند که جزئیّات آن را نمیدانیم
سپس اضافه میکند که داستان جزیره خضراء به نقل از مرحوم علامه مجلسى(رحمه الله) و داستانى قریب به آن در اثبات الهداه با این قید که شیعیان آن جزیره از تمام مردم دنیا تعداد شان بیشتر است و هر یک از فرزندان امام(علیه السلام) در آن جزیرهها حکومتى دارند، چنین آورده است: «با توجه به عمر طولانى و مبارک ایشان ممکن است آن حضرت همسر و فرزندان متعدّدى داشته باشد که بعضى مرده و برخى زندهاند
بنابراین، آن حضرت فرزندان و نوادگان زیادى خواهد داشت که شمارش آنها به سادگى ممکن نیست
با عنایت و دقّت در مطالب کتاب مذکور توجّه به چند نکته ضرورى است:
اوّلا: نمیتوان به آن هفت روایت در اثبات ازدواج آن حضرت و در نتیجه وجود فرزندان و داشتن اقامتگاه استناد کرد، چرا که برخى از آن روایات همان روایاتى است که قبلا به آنها اشاره شد.
و برخى دیگر گویاى وجود همسر و فرزند براى آن حضرت نیست. و بعضى دیگر با خفاى شخصى و عدم اطلاع از مکان او سازگارى ندارد.
ثانیاً: وجود فرزندان بىشمار آن حضرت با فلسفه غیبت منافات دارد، زیرا ممکن است فرزندان در صدد تشخیص هویّت خود برآیند، و خواهان دانستن حسب و نسب خود باشند.
ثالثاً: چطور ممکن است شیعیان آن جزیره (بنابر نقل وى از کتاب إثبات الهداه) تعدادشان از تمام مردم دنیا بیشتر باشد. با اینکه علم پیشرفتهى نقشهبردارى و جغرافیاى امروز در شناسایى نقاط این کره خاکى چیزى را از قلم نینداخته است، و امروزه جایى وجود ندارد که ناشناخته باشد، حتّى مثلث برمودا، کاملا شناخته شده و اسرارش (خواص مغناطیسى) آشکار گشته و تعداد زیادى به آن مکان رفتهاند و گزارشهاى متعدّدى ارائه کردهاند. بنابراین معقول نیست که جمعیّتى چند میلیاردى بیش از جمعیّت فعلى جهان در مکانى زندگى کنند و کسى هم از آنها هیچگونه اطلاعى نداشته باشد.
به هر جهت اینگونه مطالب نمیتواند دلیلى قاطع بر اثبات ازدواج و در نتیجه فرزندان و مکان اقامت خاصّى براى آن حضرت باشد.
ىــ برخى ممکن است براى اثبات ازدواج و فرزند داشتن حضرت مهدى(علیه السلام) به کنیه مشهور آن حضرت یعنى «أبا صالح» استدلال کنند، و بگویند این کنیه به معناى پدر صالح است. و این دلالت بر وجود فرزندى بنام صالح براى آن حضرت دارد.
این نیز سخن درستى نیست زیرا:
اوّلا: با جستجو و تفحّص در میان کنیههاى نقل شده براى حضرت مهدى(علیه السلام) در کتابهاى معتبر، چنین کنیهاى نقل نشده است، بلکه به نظر میرسد این کنیه بر اثر کثرت استعمال در میان مردم، معروف شده است، و در بعضى از مجلاّت و کتابها که در پاسخ از این سؤال مطالبى گفته شده است، بیشتر جنبه هاى ذوقى و استحسانى، با احتمالاتى بدون ذکر سند و دلیل در نظر گرفته شده است، مثلا: گفته شده است که این کنیه ممکن است از آیه شریفه (وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِى الزَّبُورِ مِنم بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاَْرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّــلِحُونَ) گرفته شده باشد.
و یا میگویند: چه مانعى دارد که ما به آن حضرت بگوئیم أبا صالح یعنى پدر تمام نیکىها و خوبیها؟
وممکن است برخى استدلال کنند به احادیثى که در آنها واژه أبا صالح و صالح بکار رفته است.
مرحوم مجلسى(رحمه الله) نیز در این رابطه داستانى در بحار الأنوار نقل کرده است،، در حالیکه با رجوع به آن احادیث و دقّت در آنها معلوم میگردد، صالح یا أبا صالح نام جنّى است که مأموریت دارد تا اشخاص گمشده را هدایت و راهنمایى کند.
در کتاب من لا یحضره الفقیه چنین آمده است: «امام صادق(علیه السلام)فرمود: هرگاه راه را گم کردى صدا بزن یا صالح! یا بگو: یا أبا صالح راه را به ما نشان دهید، خداوند شما را رحمت کند!»
امّا مرحوم مجلسى(رحمه الله) در حکایات و داستانهاى اشخاصى که امام زمان(علیه السلام) را دیدهاند «قضیهاى را از پدرش نقل میکند و او نیز از شخصى بنام امیر اسحاق استرآبادى که چهل مرتبه با پاى پیاده به حجّ مشرّف شده بود نقل میکند که در یکى از سفرهایش قافله را گم کرد و متحیّر با حالت عطش و بىآبى مانده بود، سپس صدا زد یا صالح یا أبا صالح ما را راهنمایى بفرما، ناگاه شخص سوارهاى را از دور دید که آمد و او را راهنمایى کرد و به قافلهاش رساند، وى میگوید: پس از آن قضیّه من متوجه شدم که او حضرت مهدى(علیه السلام) بوده است.»
روشن است که این قضیه ارزش علمی و استدلالى ندارد، و صرفاً داستانى بیش نیست، زیرا معلوم نیست که شخص مورد نظر واقعاً امام(علیه السلام)را دیده باشد.
ثانیاً: با توجّه به معانى مختلف کلمه «أب» در لغت عرب که تنها به معناى پدر نیست، بلکه به معناى صاحب و غیر آن نیز آمده است و همچنین در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)آمده است که فرمود: «من و على پدران این امتیم»، می توان استفاده نمود که مقصود از این کنیه معناى پدرِ فرزندى به نام صالح نیست، بلکه أبا صالح یعنى کسى که افراد صالح و شایسته در اختیار دارد.
ونیز ممکن است کنیه ابا صالح بدین جهت باشد که امام زمان(علیه السلام)پدر و مجرى اصلاح جامعه است، یعنى او تنها کسى است که به اذن خدا جامعه بشرى را اصلاح خواهد نمود.
بنابراین با عنایت به مطالب فوق و احتمالات متعدّد، نمیتوان از این کنیه بر ازدواج و داشتن فرزند براى آن حضرت استفاده کرد.
پس دلیل دوّم قائلین به ازدواج آن حضرت که روایات است مخدوش می شود، و جایى براى استفاده واستدلال به آن باقى نمی ماند، لذا نمیتوانیم به آن روایات تمسّک کنیم.



http://sl.glitter-graphics.net/pub/408/408727i48e626jo8.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-07-2010, 04:36
http://shiaupload.ir/images/70204107272441636644.jpg (http://shiaupload.ir/images/70204107272441636644.jpg)



امّا دلیل أوّل که براى ازدواج آن حضرت به استحباب شرعى ازدواج، و سنّت بودن آن استدلال شده بود، دلیل محکم و قابل قبولى است، چون مقتضى موجود است، اگر چه زمان استنتاج هنوز نرسیده، و زود است تا قضاوت قطعى بشود، چرا که باید دیدگاه مقابل را نیز بررسى کرد و از نبودن مانع و یا وجود امرى مهمتر از ازدواج نیز مطمئن شد.

آیا ازدواج امام(علیه السلام) با فلسفه غیبت سازگارى دارد؟

ـ نظریه دوّم: برخى معتقدند که اساساً آن حضرت ازدواج نکرده است.
و تنها دلیل آنان این است که:

ازدواج امام(علیه السلام) با فلسفه غیبت سازگارى ندارد، زیرا لازمه ازدواج داشتن همسر و فرزند است، و این امر باعث میشود که حضرت شناخته شده و اسرارش فاش شود.

و از سوى دیگر غیبت به معناى خفاى شخص است، یعنى ناشناس بودن نه نامرئى بودن، در حالى که با ازدواج کردن شناخته میشود، و حد اقلّ شناخته شدن شناسایى وى توسط همسرش میباشد.

امّا فلسفه غیبت بنا بر آنچه در روایات آمده است خوف از کشته شدن است، امام صادق(علیه السلام)درباره آن حضرت میفرماید: «براى غلام (مهدى(علیه السلام)) غیبتى است قبل از این که قیام کند، شخصى پرسید: براى چه؟ فرمود: میترسد. سپس با دست مبارکش به شکمش اشاره کرد.»

مقصود امام صادق(علیه السلام) از این حرکت احتمال کشته شدن آن حضرت است، و همچنین از امام سجّاد(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «در قائم ما سنّتهایى از پیامبران گذشته وجود دارد... و سنّتى که از موسى(علیه السلام) در او هست، خوف و غیبت است.»

بنابراین، فلسفهى غیبت، دورى و پنهان بودن از مردم است تا اینکه صدمه و گزندى به او نرسد، و از شرّ دشمنان در امان بوده و هر چیزى که خلاف آن باشد، بر آن حضرت روا نیست، و ازدواج با این امر و فلسفه منافات دارد.
در نتیجه میتوان گفت: ازدواج کردن امرى است مستحب و پسندیده و مهمّ، و حفظ اسرار و پنهان زیستى و حفظ جان از گزند دشمنان امرى است اهمّ و مهمتر، و هر گاه امرى دائر شود بین مهمّ و اهمّ، عقل اهم را برمیگزیند.

به عبارت دیگر مصلحت اهمّ و فلسفه غیبت بیشتر است از مصلحت ازدواج، لذا فلسفه غیبت مانعى است براى ازدواج و میتواند از فعلیّت ازدواج جلوگیرى کند، و حال که ازدواج مانع دارد، ازدواج نکردن آن حضرت نمیتواند به عنوان اعراض از سنّت تلّقى شود، چون که وى اعراض نکرده، بلکه امر اهمّ را اختیار کرده است.

ـ نقد و بررسى: با عنایت به دلیل فوق ممکن است برخى در مقام جواب بگویند: پنهان زیستى و خوف آن حضرت از کشته شدن مانع از ازدواج نمی تواند باشد، زیرا در روایات موارد دیگرى نیز وجود دارند که به عنوان فلسفهى غیبت شناخته میشوند، مانند:

الف) به دنیا آمدن مؤمنانى که در صلب افراد کافر هستند، درباره این مطلب امام صادق(علیه السلام)فرموده است: «قائم ما اهل بیت تا تمام کسانى که (مؤمنان) در اصلاب پدران خود به ودیعت نهاده شدهاند، خارج نشوند ظهور نخواهد کرد، و هنگامی که همه خارج شدند آن حضرت بر دشمنان خدا پیروز شده و آنها را میکشد.»

ب) امتحان الهى: امام کاظم(علیه السلام) به برادرش على بن جعفر فرمود: «براى صاحب این امر (امام مهدى(علیه السلام) ) غیبتى است، که عدّهاى از معتقدین به وى برمیگردند، این غیبت محنت و سختى از طرف خداوند است که با آن خلقش را امتحان میکند.»

ج) سرّى از اسرار الهى: در روایتى از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده است: «صاحب این امر غیبتى دارد که گریزى از آن نیست... راوى پرسید: چرا؟ فرمود: به دلیل امرى که ما اجازه بازگو کردنش را نداریم. راوى پرسید: پس حکمت غیبت او چیست؟ فرمود: همان حکمتى که در غیبت حجّتهاى دیگر خداوند بوده است که پس از ظهورش کشف خواهد شد، همان طور که فلسفهى کارهاى خضر نبى(علیه السلام) براى موسى(علیه السلام) تا هنگام جدایى آنها کشف نشد، سپس امام فرمود: اى پسر فضل! این امر از امور خداوند و از اسرار الهى و غیبى از غیبهاى خداست.»

با توجّه به موارد مذکور، و موارد دیگرى که به عنوان فلسفه غیبت شمرده شده است، نمیتوان فلسفه غیبت را فقط در خوف از کشته شدن دانست که با ازدواج آن حضرت منافات داشته باشد، شهید سیّد محمّد صدر در این رابطه مینویسد: «اگر بپذیریم که غیبت آن حضرت به معناى مخفى شدن شخص وى است بدین معنا که جسم مبارک او از دیدهها مخفى شده و با اینکه میان انبوه جمعیّت بوده و آنها را میبیند اما آنها او را نمیبینند، در این صورت باید گفت آن حضرت ازدواج نکرده و تا زمان ظهور مجرّد خواهد بود.

و این مسأله هیچ بعدى هم ندارد زیرا هر چیزى که با غیبت در تضادّ باشد و آن حضرت را با خطر مواجه کند بر وى جایز نیست، چرا که ازدواج باعث کشف شدن امر آن حضرت میگردد.

علاوه بر آن براى ازدواج لزوماً باید آن حضرت ظاهر شده و در معرض دید مردم قرار گردد، و این همان چیزى است که باید از آن اجتناب کند.

و این فرض که فقط براى همسر خود آشکار شود، اگر چه عقلا ممکن است ولى فرض آن بسیار بعید است بلکه فرض باطلى است، زیرا چنین زنى با خصوصیات خاصّ به طورى که امام(علیه السلام)هویّت واقعى خود را از او مخفى نکند، و هیچ خطرى هم از ناحیهى او متوجّه امام(علیه السلام) نباشد، چنین زنى بین زنان عالم یافت نمیشود، چه رسد به اینکه بگوییم در هر عصرى چنین زنى وجود دارد
امّا اگر غیبت را به معناى پنهان بودن و پوشیدگى عنوان آن حضرت بدانیم بدین معنا که او به صورت ناشناس در بین مردم زندگى میکند، در این صورت هیچ اصطکاکى با ازدواج ندارد و از آسانترین کارهاست، زیرا ازدواج به صورت ناشناس صورت گرفته و همسر وى نیز در طول عمر خود بر هویت واقعى او آگاه نخواهد شد، و اگر به علّت عدم مشاهده پیرى در چهرهى آن حضرت به هویت وى گمانى برد، حضرت او را طلاق داده و یا در شهرى دیگر، دورِ جدیدى از زندگى خود را آغاز کرده و دوباره ازدواج میکند


http://shiaupload.ir/images/2k1h81h5m20n3e6apc3k.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-07-2010, 04:37
http://shiaupload.ir/images/89372211133015248244.jpg (http://shiaupload.ir/images/89372211133015248244.jpg)




سپس شهید صدر میگوید: «حال که ثابت شد که ازدواج آن حضرت در عصر غیبت ممکن است، امکان دارد بگوئیم این امر تحقّق یافته است، چون مهدى(علیه السلام) به تبعیّت از سنّت اسلامی سزاوارتر است، خصوصاً اگر معتقد شدیم که معصوم تا جایى که ممکن است به مستحبّات عمل کرده و مکروهات را ترک می کند.
بنابراین التزام به این که ازدواج وى در عصر غیبت ممکن است در اعتقاد به آنکافى است»
با عنایت و دقّت در دلیل قائلین به ازدواج نکردن آن حضرت و جواب مذکور، و کلام شهید سیّد محمّد صدر نکاتى قابل تأمّل است. از جمله:
۱. مواردى که به عنوان فلسفهى غیبت از روایات قابل استفاده است که به چند نمونهى آن اشاره شد، در عرض یکدیگر نیستند، به این معنا که اگر غیبت براى امتحان باشد، دیگر مسألهى خوف و ترس از کشته شدن در آن نیست. بلکه اینها در طول یکدیگرند، لذا نمیتوان با بیان موارد دیگر فلسفهى غیبت قائل به ازدواج امام(علیه السلام) شد. چون در عین این که غیبت براى ترس از کشته شدن است، براى امتحان کردن بندگان و معتقدین به آن حضرت نیز میباشد، که این هم جاى استبعاد ندارد، به عبارت دیگر فرضیّه ترس از کشته شدن در تمام موارد دیگر نیز جارى است.
۲. سخن شهید صدر در معناى غیبت به دو صورت ناشناسى (مردم او را میبینند ولى نمیشناسند) و ناپیدایى (جسم و شخص او دیده نمیشود) و بنا کردن مسألهى ازدواج را بر ناشناسى، سخن جامع و فراگیرى نیست، چون نمیتوانیم به ناشناسى به تنهایى و یا به ناپیدایى آن حضرت قطع پیدا کنیم، چرا که ممکن است آن حضرت گاهى ناشناس باشد و گاهى ناپیدا، همانطور که این برداشت از روایات نیز قابل استفاده است.
۳. شهید صدر معتقد است زنى که لیاقت و شایستگى و به اصطلاح هم کفو آن حضرت باشد در عالم وجود ندارد، صدور این سخن از ایشان جاى تعجب است، چرا که زنان شایسته و بایسته با فضائل اخلاقى و معنوى بالا در هر دورهاى وجود داشته و هست، زنانى همچون حضرت مریم(علیها السلام) و آسیه همسر فرعون که در قرآن کریم الگوى دیگران شمرده شدهاند و یا مانند حضرت خدیجه همسر پیامبر گرامی اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) بودهاند و هستند، و از سوى دیگر در روایات وارده در شأن و خصوصیات اصحاب و یاران خاصّ امام زمان(علیه السلام) آمده است که پنجاه نفر آنان زن میباشند.
آیا اینگونه زنان که لیاقت واقع شدن در زمره اصحاب خاص را دارند، و محرم خیلى از اسرار هستند، لیاقت همسرى آن حضرت را ندارند؟ چه مانعى دارد که امام(علیه السلام) از میان آنان زنى را به همسرى برگزیند؟
۴. به نظر میرسد که ازدواج آن حضرت به صورت ناپیدایى امرى ممکن باشد برخلاف شهید صدر که آن را غیر ممکن میداند، زیرا ناپیدایى امرى همیشگى براى امام(علیه السلام) نیست، و از سوى دیگر همانطور که براى همراهان و خواصّ غائب نیست براى همسر خود نیز میتواند غائب نباشد.
ـ نتیجه گیرى: کسانى که می گویند حضرت مهدى(علیه السلام) ازدواج نکرده است، تنها دلیلشان فلسفهى غیبت است، که آنهم ترس از کشته شدن و افشاء سرّ امام است.
ولى با توجّه به موارد دیگر در فلسفهى غیبت که در طول یکدیگربودند نه در عرض، این امر نمیتواند مانع ازدواج آن حضرت باشد، گرچه در این بحث فقط به عدم اثبات مانع پرداخته شده است. چون اثبات عدم المانع نیاز به اطلاعاتى کافى و جامع و احاطهى کامل بر زندگى شخصى آن حضرت دارد، و این نیز در حدّ توان ما نیست.
از سوى دیگر در مباحث تحقیقى و علمی نیاز به دلیل داریم، و براساس مدارک و ظواهر به نتیجه میرسیم، بنابراین، گرچه با وجود این گونه مدارک، ازدواج آن حضرت امرى ممکن است، ولى نمیتوانیم با قطع و یقین به آن حکم کنیم، همانطور که نمیتوانیم به عدم ازدواج قطع پیدا کنیم.







http://shiaupload.ir/images/pct0gct93qam57wjjhc.gifhttp://shiaupload.ir/images/pct0gct93qam57wjjhc.gif

http://shiaupload.ir/images/fts59a6a64zjuqtbit4z.gifhttp://shiaupload.ir/images/fts59a6a64zjuqtbit4z.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-07-2010, 04:51
http://shiaupload.ir/images/93472871095305926626.jpg (http://shiaupload.ir/images/93472871095305926626.jpg)



آیا سکوت بهتر نیست؟
ـ نظریّه سوّم: گروهى دیگر می گویند نباید به اینگونه مباحث پرداخت و نهایتاً باید توقّف کرد، و در جواب این نوع سؤالات کلمه «نمیدانم» و «نمیدانیم» را بر زبان جارى می کنند، چرا که اصل ازدواج یا عدم ازدواج حضرت جزء اعتقادات ما نیست، زیرا در مباحث اعتقادى ما نیامده است که باید معتقد شویم به امام زمانى که ازدواج کرده یا نکرده است، این نوع موضوعات از مسائل شخصى است که معمولا در روایات نیامده و کسى هم به آن نپرداخته است، حتّى امام عسکرى(علیه السلام) نیز در رابطه با ازدواج فرزندش چیزى نفرموده است.
نگاه اجمالى به تاریخ غیبت صغرى و کبرى حاکى از وجود نداشتن چنین مسائلى است، و حتّى کسانى که توفیق لیاقت ملاقات با آن حضرت را یافتهاند، هیچگونه سؤالى درباره ازدواج آن حضرت از آنها صادر نشده است، و غالباً به دلیل مشکلات فراوان یا نیازهاى مادّى و معنوى و یا پرسیدن مسائل علمی از این گونه سؤالات غافل بودهاند، گرچه اساساً سؤال نکردن از ازدواج طبیعى است چرا که خیلى اوقات پیش میآید که سالها با اشخاص و دوستان زیادى آشنا هستیم ولى لزومی نمیبینیم که از زندگى شخصى او سؤال کنیم، مثلا بگوییم آیا همسر دارید؟ اگر دارید دختر چه کسى است؟ آیا فرزند دارید؟ جنسیّت آنها چیست؟ و... لذا اساساً لزومی ندارد که از این گونه امور مطّلع شویم و این مسائل در زندگى ما نیز هیچ تاثیرى ندارد، و به دلیل اطّلاع نداشتن مورد مؤاخذه قرار نمیگیریم.
ـ نقد و بررسى:
درست است که اینگونه مسائل جنبه شخصى دارند، و دانستن یا ندانستن آن تأثیرى در زندگى ما ندارد، ولى امامان ما مانند انسانهاى عادى نبودهاند که بىتفاوت از کنارشان بگذریم، زیرا آنها هادیان و رهبران دینى و اجتماعى مردم هستند که طبق نصوص متعدّد از آیات و روایات، داراى مقام عصمت و مصونیّت از خطا و اشتباه می باشند.
لذا دوستان و شیعیان آن حضرت دوست دارند سیره و روش آن امام را در مسائل خانوادگى و شخصى نیز بدانند و به ابهامات و یا سؤالات احتمالى ذهن خویش پاسخى مناسب بدهند. و این مسأله مختص به امام مهدى(علیه السلام) نیست، همانطور که هنوز عدّهاى میپرسند: چرا امام حسن مجتبى(علیه السلام) با جعده ازدواج کرد؟ یا چرا امام جواد(علیه السلام) با امّ الفضل دختر مأمون یعنى کسى که قاتل پدرش بود ازدواج کرد؟ آیا از آنها فرزندى باقى ماند؟ و... امام عصر(علیه السلام) نیز ا ز این قاعده مستثنى نیست، بلکه قضیه برعکس است، و حسّاسیّت در امام زمان(علیه السلام) که مهدى موعود است، و قیام خواهد کرد، و حکومت جهانى را تشکیل خواهد داد، و... بیشتر است.
بنابراین، اساس بحث از زندگانى شخص آن امام مانعى ندارد، گرچه به علّت موقعیّت استثنایى وى که همان در غیبت به سربردن باشد، ما اطّلاع چندانى نداریم. و ناچاریم به همان مقدار از ادلّه و ظواهر و عمومات اکتفاء کنیم.
یاد آورى یک نکته:
لازم به یاد آورى است که بحث اصلى ما ازدواج امام زمان(علیه السلام) است، که مطالب مذکور پیرامون همین عنوان است. ولى از مباحثى پیرامون فرزندان و ویژگىهاى همسر آن حضرت که لازمه ازدواج است خوددارى کردیم، و سعى بر این بود که به مقدار نیاز اکتفاء، و از زیاده گویى پرهیز نماییم.
ـ نتیجهگیرى کلّى:
دلایل نظریّهى اوّل (قائلین به ازدواج آن حضرت) یا مخدوش است و رسا نیست و یا غالباً ناظر به زمان ظهور آن حضرت است، و از بیان ازدواج وى در زمان غیبت ساکت است.
و دلائل نظریّهى دوّم (قائلین به ازدواج نکردن آن حضرت) که فلسفهى غیبت یعنى ترس از کشته شدن بود با احتمالات و ذکر موارد دیگر فلسفه غیبت و این که آن موارد در طول یکدیگرند، نتوانست مدّعاى خود را به طور کامل ثابت کند. و دلیل نظریّهى سوّم (قائلین به توقّف) که عدم اعتقادى بودن موضوع و عدم اطّلاع از مسائل شخص آن حضرت بود، با سیر تحقیقات علمی و اشتیاق شیعیان بر اطّلاع از این مسائل و پیدا کردن جوابى براى سؤالات و ابهامات ذهنى خود، سازگار نبود.
بنابراین، با توجّه به عمومات در استحباب ازدواج و مکروه بودن عزوبت و ترک آن در هر حالى و مانع نبودن فلسفهى غیبت، میتوان نتیجه گرفت که وى ازدواج کرده است، و لازم نیست که این امر باعث افشاء سرّ آن حضرت شود، و با فلسفهى غیبت منافات داشته باشد، بلکه همسر وى میتواند زنى پاکدامن و خودساخته همچون یاران خاصّ و یا ابدال آن حضرت باشد.
و همچنین لازم نیست که این ازدواج، از نوع دائم آن باشد بلکه با ازدواج موقّت (غیر دائم) نیز میتواند به امر مستحب عمل کند، همانطور که لازم نیست حتماً عمر همسر وى مانند عمر خود آن حضرت طولانى باشد.
و نیز لازمه ازدواج، داشتن فرزند هم نیست که سؤال شود فرزندانش در کجا زندگى میکنند؟ بلکه ممکن است ازدواج کرده باشد ولى داراى فرزند هم نباشد، و نداشتن فرزند نیز براى آن حضرت نقص نیست، چرا که وى میتواند صاحب فرزند شود ولى به دلیل انجام مأموریت الهى و حفظ خود از شناسایى دیگران، میتواند با اختیار خود صاحب فرزند نشود.
پس اگر چه دلیل محکم و قاطعى بر ازدواج آن حضرت در اختیار نداریم، ولى مانعى هم براى ازدواج نمیبینیم، لذا با شواهد و قرائن و عمومات ادلّه استحباب ازدواج میتوانیم معقتد شویم، که آن حضرت ازدواج کرده است.




http://shiaupload.ir/images/4m0cjttg1r191hfix227.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-07-2010, 04:54
http://shiaupload.ir/images/22785043622630477637.gif

«کتابنامه»
۱. مجلسى، محمدباقر، بحار الأنوار،مؤسسه الوفاء، بیروت / ۱۴۰۴.
۲. نورى طبرسى، میرزا حسین، نجم الثاقب، انتشارات مسجد جمکران، چ دوم / ۷۷.
۳. سعادتپرور، على، الشموس المضیئه، نشر احیاء کتاب، چ أوّل / ۸۰، مترجم: سید محمدجواد وزیرى.
۴. حرّ عاملى، محمّد بن الحسن، وسایل الشیعه، مؤسسه آل البیت، قم / ۱۴۰۹.
۵. مکى عاملى، محمّد بن جمال، اللمعه الدمشقیه، ۱۰ جلدى، دار العالم الاسلامی بیروت.
۶. نجفى، محمّد حسن، جواهر الکلام.
۷. طباطبایى یزدى، محمّدکاظم، عروه الوثقى.
۸. طباطبایى، محمّد حسین، شیعه در اسلام، انتشارات جامعه مدرسین، چ دوازدهم / ۷۶.
۹. نعمانى، ابن أبی زینب، الغیبه، انتشارات صدوق.
۱۰. رضوانى، على اصغر، موعودشناسى، انتشارات مسجد جمکران، چ أوّل / ۸۴.
۱۱. سیّد ابن طاووس، جمال الاسبوع، انتشارات رضى، قم.
۱۲. حرّ عاملى، محمّد بن الحسن، اثبات الهداه، ۳ جلدى، مکتبه العلمیه قم.
۱۳. عاملى، جعفر مرتضى، دراسه فی علامات الظهور والجزیره الخضراء، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم ترجمه محمّد سپهرى.
۱۴. تهرانى، آغابزرگ، الذریعه إلى تصانیف الشیعه، دار الاضواء، بیروت.
۱۵. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ناشران قم، چ أوّل .
۱۶. باقى، محمدرضا، مجالس حضرت مهدى(علیه السلام)، نشر صدر، چ أوّل / ۷۸.
۱۷. طوسى، محمّد بن حسن، الغیبه، انشتارات بصیرتى، چ دوم.
۱۸. صدوق، محمّد بن علیّ، کمال الدین، نشر اسلامی ۲ جلدى.
۱۹. صدوق محمّد بن علیّ علل الشرایع، دار احیاء التراث العربى، چ دوم.
۲۰. صدر، سیّد محمّد، تاریخ الغیبه الکبرى، دار التعارف سوریه.
۲۱. عیاشى، محمّد بن مسعود، تفسر القرآن، نشر علمیه قم.
۲۲. کلینى، محمّد بن یعقوب، اصول کافی، دار التعارف، لبنان.
۲۳. افتخارزاده، سیّد حسن، گفتارهایى پیرامون امام زمان(علیه السلام)، نشر شفق، چ چهارم / ۷۹.
۲۴. سیّد ابن طاووس، الامان، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، قم / ۱۴۰۹ هـ.
۲۵. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، انتشارات جامعه مدرسین، ۴ جلدى، ۱۴۱۳ هـ.
۲۶. إبراهیم بن علیّ، کفعمی، المصباح، انتشارات رضى، قم / ۱۴۰۵ هـ


http://shiaupload.ir/images/84792629608252659348.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-07-2010, 05:12
http://shiaupload.ir/images/66342622969100420312.png (http://shiaupload.ir/images/66342622969100420312.png)



"قدمش بر همه مبارک باد"



مژده کز غیب زد به شهود

حجت ابن الحسن شه موعود



مظهر ذوالجلال والاکرام

جلوه ء حق به ملک غیب و شهود



بود نورش به عالم ازلی

که نشانی زکائنات نبود



بیندآن کس رخ دلارایش

که زدل رنگ غیر را بزدود



"والضحی" وصف روی نکویش

هم ز"واللیل"موی او مقصود



صورتش آیینهء خدای نما

سیرتش سیرت خدای ودود



پرده برذاشت چون ز رخسارش

دل خلقی ز حسن خویش ربود



گشت طالع مهی کنون که بر او

از خدا و خلایق است درود



مقدم صاحب الزمان امروز

بادبر جمله دوستان مسعود



قدمش بر همه مبارک باد

حق نگهدار او زچشم حسود



قدسیان بهر حفظ او سوزند

در بهشت برین به مجمر عود



حبذا ماه خرم شعبان

مرحبا روز عید این مولود



کز قدوم مبارکش هستند

شیعیان شادو خرم و خشنود



بهر تبریک مقدمش در باغ

بلبل از شاخ گل چنین بسرود



صاحب عصر ئالزمان آمد

آنچه در پرده بود آن آمد



از:میرفخرائی




http://shiaupload.ir/images/t8i7144klxjwhmq9wah.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 08:34
http://shiaupload.ir/images/19464548403852910202.gif

http://shiaupload.ir/images/85820344963712484972.gifزندگینامه حضرت مهدی(ع)http://shiaupload.ir/images/85820344963712484972.gif






http://publicrelations.tums.ac.ir/UserFiles/Image/foto/FARHANGI/mahdi.jpg


http://shiaupload.ir/images/85820344963712484972.gifولادت http://shiaupload.ir/images/85820344963712484972.gif
ولادت حضرت مهدی صاحب الزمان ( ع ) در شب جمعه ، نیمه شعبان سال 255یا 256هجری بود پس از اینكه دو قرن و اندی از هجرت پیامبر ( ص ) گذشت ، و امامت به امام دهم حضرت هادی ( ع ) و امام یازدهم حضرت عسكری ( ع ) رسید ، كم كم در بین فرمانروایان و دستگاه حكومت جبار ، نگرانی هایی پدید آمد . علت آن اخبار و احادیثی بود كه در آنها نقل شده بود : از امام حسن عسكری ( ع ) فرزندی تولد خواهد یافت كه تخت و كاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد كرد و عدل و داد را جانشین ظلم و ستم ستمگران خواهد نمود . در احادیثی كه بخصوص از پیغمبر ( ص ) رسیده بود ، این مطلب زیاد گفته شده و به گوش زمامداران رسیده بود در این زمان یعنی هنگام تولد حضرت مهدی ( ع ) ، معتصم عباسی ، هشتمین خلیفه عباسی ، كه حكومتش از سال 218هجری آغاز شد ، سامرا ، شهر نوساخته را مركز حكومت عباسی قرار داد این اندیشه - كه ظهور مصلحی پایه های حكومت ستمكاران را متزلزل می نماید و باید از تولد نوزادان جلوگیری كرد ، و حتی مادران بیگناه را كشت ، و یا قابله هایی را پنهانی به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند - در تاریخ نظایری دارد . در زمان حضرت ابراهیم ( ع ) نمرود چنین كرد . در زمان حضرت موسی ( ع ) فرعون نیز به همین روش عمل نمود . ولی خدا نخواست . همواره ستمگران می خواهند مشعل حق را خاموش كنند ، غافل از آنكه ، خداوند نور خود را تمام و كامل می كند ، اگر چه كافران و ستمگران نخواهند در مورد نوزاد مبارك قدم حضرت امام حسن عسكری ( ع ) نیز داستان تاریخ به گونه ای شگفت انگیز و معجزه آسا تكرار شد امام دهم بیست سال - در شهر سامرا - تحت نظر و مراقبت بود ، و سپس امام یازدهم ( ع ) نیز در آنجا زیر نظر و نگهبانی حكومت به سر می برد به هنگامی كه ولادت ، این اختر تابناك ، حضرت مهدی ( ع ) ، نزدیك گشت ، و خطر او در نظر جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پدید آمدن این نوزاد جلوگیری كنند ، و اگر پدید آمد و بدین جهان پای نهاد ، او را از میان بردارند بدین علت بود كه چگونگی احوال مهدی ، دوران حمل و سپس تولد او ، همه و همه ، از مردم نهان داشته می شد ، جز چند تن معدود از نزدیكان ، یا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسكری ( ع ) كسی او را نمی دید . آنان نیز مهدی را گاه بگاه می دیدند ، نه همیشه و به صورت عادی.
http://shiaupload.ir/images/19464548403852910202.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 08:36
http://shiaupload.ir/images/19464548403852910202.gif
http://shiaupload.ir/images/39465435524132013122.gifشیعیان خاص ، مهدی ( ع ) را مشاهده كردند http://shiaupload.ir/images/39465435524132013122.gif
در مدت 5 یا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدی كه پدر بزرگوارش حیات داشت ، شیعیان خاص به حضور حضرت مهدی ( ع) می رسیدند از جمله چهل تن به محضر امام یازدهم رسیدند و از امام خواستند تا حجت و امام بعد از خود را به آنها بنمایاند تا او را بشناسند ، و امام چنان كرد آنان پسری را دیدند كه بیرون آمد ، همچون پاره ماه ، شبیه به پدر خویش . امام عسكری فرمود : " پس از من ، این پسر امام شماست ، و خلیفه من است در میان شما ، امراو را اطاعت كنید ، از گرد رهبری او پراكنده نگردید ، كه هلاك می شوید و دینتان تباه می گردد . این را هم بدانید كه شما او را پس از امروز نخواهید دید ، تا اینكه زمانی دراز بگذرد . بنابراین از نایب او ، عثمان بن سعید ، اطاعت كنید " . و بدین گونه ، امام یازدهم ، ضمن تصریح به واقع شدن غیبت كبری ، امام مهدی را به جماعت شیعیان معرفی فرمود ، و استمرار سلسله ولایت را اعلام داشت .یكی از متفكران و فیلسوفان قرن سوم هجری كه به حضور امام رسیده است ، ابو سهل نوبختی می باشد باری ، حضرت مهدی ( ع ) پنهان می زیست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسكری در روز هشتم ماه ربیع الاول سال 260هجری دیده از جهان فرو بست . در این روز بنا به سنت اسلامی ، می بایست حضرت مهدی بر پیكر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد ، تا خلفای ستمگر عباسی جریان امامت را نتوانند تمام شده اعلام كنند ، و یا بد خواهان آن را از مسیر اصلی منحرف كنند ، و وراثت معنوی و رسالت اسلامی و ولایت دینی را به دست دیگران سپارند . بدین سان ، مردم دیدند كودكی همچون خورشید تابان با شكوه هر چه تمامتر از سرای امام بیرون آمد ، و جعفر كذاب عموی خود را كه آماده نماز گزاردن بر پیكر امام بود به كناری زد ، و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد
http://shiaupload.ir/images/19464548403852910202.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 08:38
http://shiaupload.ir/images/59584865303546972842.gifhttp://shiaupload.ir/images/59584865303546972842.gifhttp://shiaupload.ir/images/59584865303546972842.gif
http://shiaupload.ir/images/69474922779200587943.gifضرورت غیبت آخرین امام http://publicrelations.tums.ac.ir/UserFiles/Image/foto/FARHANGI/shaban10.bmphttp://shiaupload.ir/images/69474922779200587943.gif
بیرون آمدن حضرت مهدی ( ع ) و نماز گزاران آن حضرت همه جا منتشر شد كارگزاران و ماموران معتمد عباسی به خانه امام حسن عسكری (ع ) هجوم بردند، اما هر چه بیشتر جستند كمتر یافتند ، و در چنین شرایطی بود كه برای بقای حجت حق تعالی ، امر غیبت امام دوازدهم پیش آمد و جز این راهی برای حفظ جان آن " خلیفه خدا درزمین " نبود ، زیرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بین مردم همان بود و قتلش همان . پس مشیت و حكمت الهی بر این تعلق گرفت كه حضرتش را از نظرها پنهان نگهدارد ، تا دست دشمنان از وی كوتاه گردد ، و واسطه فیوضات ربانی ، بر اهل زمین سالم ماند . بدین صورت حجت خدا ، هر چند آشكار نیست ، اما انوار هدایتش از پس پرده غیبت راهنمای موالیان و دوستانش می باشد . ضمنا این كیفر كردار امت اسلامی است كه نه تنها از مسیر ولایت و اطاعت امیر المؤمنین علی ( ع ) و فرزندان معصومش روی بر تافت ، بلكه به آزار و قتل آنان نیز اقدام كرد ، و لزوم نهان زیستی آخرین امام را برای حفظ جانش سبب شد در این باب سخن بسیار است و مجال تنگ ، اما برای اینكه خوانندگان به اهمیت وجود امام غایب در جهان بینی تشیع پی برند ، به نقل قول پروفسور هانری كربن - مستشرق فرانسوی - در ملاقاتی كه با علامه طباطبائی داشته ، می پردازیم :" به عقیده من مذهب تشیع تنها مذهبی است كه رابطه هدایت الهیه را میان خدا و خلق ، برای همیشه ، نگهداشته و بطور استمرار و پیوستگی ولایت را زنده و پابر جا می دارد ... تنها مذهب تشیع است كه نبوت را با حضرت محمد - صلی الله علیه و آله و سلم - ختم شده می داند ، ولی ولایت راكه همان رابطه هدایت و تكمیل می باشد ، بعد از آن حضرت و برای همیشه زنده می داند . رابطه ای كه از اتصال عالم انسانی به عالم الوهی كشف نماید ، بواسطه دعوتهای دینی قبل از موسی و دعوت دینی موسی و عیسی و محمد - صلوات الله علیهم - و بعد از حضرت محمد ، بواسطه ولایت جانشینان وی ( به عقیده شیعه )زندهبوده وهست وخواهدبود،اوحقیقتی است زنده كه هرگز نظ ر علمی نمی تواند او ر ا از خرافات شمرده از لیست حقایق حذف نماید آری تنها مذهب تشیع است كه به زندگی این حقیقت ، لباس دوام و استمرار پوشانیده و معتقد است كه این حقیقت میان عالم انسانی و الوهی ، برای همیشه ، باقی و پا برجاست " یعنی با اعتقاد به امام حی غایب
http://shiaupload.ir/images/59584865303546972842.gifhttp://shiaupload.ir/images/59584865303546972842.gifhttp://shiaupload.ir/images/59584865303546972842.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 08:40
http://shiaupload.ir/images/08423531622297519927.gif
http://shiaupload.ir/images/18962731991760693934.gifصورت و سیرت مهدی ع http://shiaupload.ir/images/18962731991760693934.gif
چهره و شمایل حضرت مهدی ( ع ) را راویان حدیث شیعی و سنی چنین نوشته اند چهره اش گندمگون ، ابروانی هلالی و كشیده ، چشمانش سیاه و درشت و جذاب ، شانه اش پهن ، دندانهایش براق و گشاد ، بینی اش كشیده و زیبا، پیشانی اش بلند و تابنده . استخوان بندی اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهایش درشت .گونه هایش كم گوشت و اندكی متمایل به زردی - كه از بیداری شب عارض شده -بر گونه راستش خالی مشكین . عضلاتش پیچیده و محكم ، موی سرش بر لاله گوش ریخته ، اندامش متناسب و زیبا ، هیاتش خوش منظر و رباینده ، رخساره اش در هاله ای از شرم بزرگوارانه و شكوهمند غرق . قیافه اش از حشمت و شكوه رهبری سرشار .نگاهش دگرگون كننده ، خروشش دریاسان ، و فریادش همه گیر " .حضرت مهدی صاحب علم و حكمت بسیار است و دارنده ذخایر پیامبران است . وی نهمین امام است از نسل امام حسین ( ع ) اكنون از نظرها غایب است . ولی مطلق و خاتم اولیاء و وصی اوصیاء و قائد جهانی و انقلابی اكبر است . چون ظاهر شود ، به كعبه تكیه كند ، و پرچم پیامبر ( ص ) را در دست گیرد و دین خدا را زنده و احكام خدا را در سراسر گیتی جاری كند . و جهان را پر از عدل و داد و مهربانی كند .حضرت مهدی ( ع ) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا در وجود او متجلی است و همه هستی او را فراگرفته است . مهدی ( ع ) عادل است و خجسته و پاكیزه . ذره ای از حق را فرو نگذارد . خداوند دین اسلام را به دست او عزیز گرداند . در حكومت او ، به احدی ناراحتی نرسد مگر آنجا كه حد خدایی جاری گردد .مهدی ( ع ) حق هر حقداری را بگیرد و به او بدهد . حتی اگر حق كسی زیر دندان دیگری باشد ، از زیر دندان انسان بسیار متجاوز و غاصب بیرون كشد و به صاحب حق باز گرداند . به هنگام حكومت مهدی ( ع ) حكومت جباران و مستكبران ، و نفوذ سیاسی منافقان و خائنان ، نابود گردد . شهر مكه - قبله مسلمین - مركز حكومت انقلابی مهدی شود . نخستین افراد قیام او ، در آن شهر گرد آیند و در آنجا به او بپیوندند ...برخی به او بگروند ، با دیگران جنگ كند ، و هیچ صاحب قدرتی و صاحب مرامی ، باقی نماند و دیگر هیچ سیاستی و حكومتی ، جز حكومت حقه و سیاست عادله قرآنی ، در جهان جریان نیابد . آری ، چون مهدی ( ع ) قیام كند زمینی نماند ، مگر آنكه در آنجا گلبانگ محمدی : اشهد ان لا اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول الله ، بلند گردد .در زمان حكومت مهدی ( ع ) به همه مردم ، حكمت و علم بیاموزند ، تا آنجا كه زنان در خانه ها با كتاب خدا و سنت پیامبر ( ص ) قضاوت كنند . در آن روزگار ، قدرت عقلی توده ها تمركز یابد . مهدی ( ع ) با تایید الهی ، خردهای مردمان را به كمال رساند و فرزانگی در همگان پدید آورد ... .مهدی ( ع ) فریاد رسی است كه خداوند او را بفرستد تا به فریاد مردم عالم برسد .در روزگار او همگان به رفاه و آسایش و وفور نعمتی بیمانند دست یابند . حتی چهارپایان فراوان گردند و با دیگر جانوران ، خوش و آسوده باشند . زمین گیاهان بسیار رویاند آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفینه های زمین و دیگر معادن استخراج گردد . در زمان مهدی ( ع ) آتش فتنه ها و آشوبها بیفسرد ، رسم ستم و شبیخون و غارتگری برافتد و جنگها از میان برود .در جهان جای ویرانی نماند ، مگر آنكه مهدی ( ع ) آنجا را آباد سازد .در قضاوتها و احكام مهدی ( ع ) و در حكومت وی ، سر سوزنی ظلم و بیداد بر كسی نرود و رنجی بر دلی ننشیند .مهدی ، عدالت را ، همچنان كه سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه های مردمان كند و دادگری او همه جا را بگیرد .
http://shiaupload.ir/images/66936212231280280547.jpg
http://shiaupload.ir/images/59584865303546972842.gifhttp://shiaupload.ir/images/59584865303546972842.gifhttp://shiaupload.ir/images/59584865303546972842.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 08:42
http://shiaupload.ir/images/39427042507412902638.gif

http://shiaupload.ir/images/68032984117432945038.gifحضرت مهدی در آیات قرآنhttp://shiaupload.ir/images/68032984117432945038.gif

http://shiaupload.ir/images/21043105344806951025.gif


http://img.tebyan.net/big/1384/06/144153231751531987018013315089520447210.jpg

در قرآن، آیات بسیارى وجود دارد كه به شهادت روایات مستند و معتبر، درباره حضرت مهدى(علیه السلام) و قیام جهانى او نازل گردیده است.
در كتاب شریف
«المحجّة فى ما نزل فى القائم الحجّة(علیه السلام)»
كه توسط محدث بزرگوار، مرحوم سید هاشم بحرانى و با بهره گیرى از دهها جلد كتب تفسیر و حدیث، تألیف گردیده، مجموعاً (132) آیه از آیات كریمه قرآن ذكر شده كه در ذیل هر كدام یك یا چند روایت در تبیین كیفیت ارتباط آیه با آن حضرت(علیه السلام)، نقل شده است.

در اینجا به ذكر چند روایت در این مورد، بسنده مى كنیم:
1 ـ امام صادق (علیه السلام) در باره قول خداى عزّوجلّ:
«هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدّین كلّه و لو كره المشركون»(1) فرمود:
«به خدا سوگند! هنوز تأویل این آیه نازل نشده است و تا زمان قیام قائم (علیه السلام) نیز نازل نخواهد شد. پس زمانى كه قائم (علیه السلام)به پا خیزد، هیچ كافر و مشركى نمى ماند مگر آنكه خروج او را ناخوشایند مى شمارد.»(2)
2 ـ امام باقر (علیه السلام) در باره آیه شریفه
«و قل جاء الحق و زهق الباطل إن الباطل كان زهوقاً» (3)
فرمود:
«زمانى كه قائم(علیه السلام) قیام نماید، دولت باطل از بین خواهد رفت.»(4)
3 ـ امام صادق (علیه السلام) در بیان معناى آیه كریمه
«و لقد كتبنا فى الزبور من بعدالذكر أن الأرض یرثها عبادى الصّالحون»(5)
فرمود:
«تمام كتب آسمانى، ذكر خداست، و بندگان شایسته خدا كه وارثان زمین هستند، حضرت قائم(علیه السلام) و یاران او مى باشند.» (6)
4 ـ امام باقر (علیه السلام) در باره قول خداى عزّوجلّ:
«الذین إن مكّنّاهم فى الأرض اقاموا الصلوة و آتوا الزكاة...»(7)
فرمود:
«این آیه درحق آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) است در حق حضرت مهدى(علیه السلام)و یاران او كه خداوند شرق و غرب زمین را تحت سلطه آنان قرار مى دهد و به وسیله آنان دین را پیروز گردانده و بدعتها و باطلها را مى میراند.»(8)
5 ـ امام سجاد(علیه السلام) زمانى كه این آیه شریفه را قرائت نمود:
«وَعَد اللّه الّذین آمنوا منكم و عملوا الصالحات لیستخلفنَّهم فى الأرض كما استخلف الذین من قبلهم و لیمكّننّ لهم دینهم الّذى ارتضى لهم و لیبدِّلنّهم من بعد خوفهم أمناً یعبدوننى و لایشركون بى شیئاً» (9)
فرمود:
«به خدا سوگند! آنان شیعیان ما اهلبیت هستند، خداوند ـ آن خلافت در زمین و اقتدار بخشیدن به دین را ـ به وسیله آنان و به دست مردى از ما، كه مهدى این امت است، تحقق خواهد داد و هم اوست كه پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)در باره اش فرمود: اگر از عمر دنیا جز یك روز باقى نمانده باشد، خداوند همان روز را آنچنان طولانى خواهد كرد كه مردى از خاندان من كه همنام من است فرا برسد و زمین را آنچنان كه از ظلم و جور پر شده باشد، از عدل و داد آكنده سازد.»(10)
6 ـ امام صادق (علیه السلام) فرمود:
«آیه «أمّن یجیب المظطرّ اذا دعاه و یكشف السّوء و یجعلكم خلفاء الأرض»(11)
درباره قائم از آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) نازل شده است. به خدا سوگند، او همان مضطرّ درمانده اى است كه چون در مقام ابراهیم دو ركعت نماز گزارد و فرج خویش از خدا بخواهد، خداوند دعایش را اجابت كند و بدیها را برطرف سازد و او را در زمین خلیفه قرار دهد.»(12)
http://shiaupload.ir/images/47890624870993830901.gif
پی نوشت:
ـ سوره توبه، آیه 33 اوست خدایى كه پیامبرش را با هدایت و دین حق فرو فرستاد تا آن را بر همه ادیان پیروز گرداند اگرچه ناخوشایند كافران باشد.
2ـ كمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق ، ج 2 ،ص 670.
3 ـ سوره اسراء، آیه 81 ، بگو حق آمد و باطل از بین رفت، همانا باطل نابود شدنى است.
4 ـ الروضة ، ص 287.
5ـ سوره انبیاء ، آیه 105،به راستى بعد از ذكر، در زبور نوشتیم كه بندگان صالح من وارثان زمین خواهند بود.
6ـ تفسیر على بن ابراهیم، ج 2، ص 77.
-7سوره حج، آیه 41، كسانى كه اگر آنان را در زمین قدرت بخشیم نماز به پا مى دارند و زكات مى دهند.
8ـ تأویل الآیات الظاهرة ، كتاب خطى.
9 ـ سوره نور، آیه 55 ،خدا به مؤمنان و شایستگان شما وعده داده كه آنان را در زمین همچون پیشینیان خلافت بخشد و دین مورد رضایت خود را براى آنان تمكین و اقتدار دهد و ترس آنان را به امنیّت تبدیل كند تا مرا بپرستند و شرك نورزند.
10 ـ تفسیر عیاشى، ج 3، ص 136.
11 ـ سوره نمل، آیه 62 ، جز خدا كیست كه دعاى درمانده واقعى را اجابت كند و بلاء را رفع نماید و شما را خلفاى زمین قرار دهد؟ 12 ـ تفسیر قمى ـ ج 2 ص 129.
http://www.tebyan.net

شكوه انتظار
25-07-2010, 08:48
http://shiaupload.ir/images/18211110807035660633.gifhttp://shiaupload.ir/images/18211110807035660633.gif

http://shiaupload.ir/images/20517511890081959018.gifخصوصیت حکومت جهانی موعودhttp://shiaupload.ir/images/20517511890081959018.gif

http://img.tebyan.net/big/1388/10/23551739215152125712454620392255214204116.jpg

حكومت جهانى موعود را از دو منظر مى‏توان مطالعه كرد:
1. به عنوان آرمانى دور دست كه باید در انتظار تحقق آن باشیم، كه در آن صورت، هیچ تأثیرى در واقعیت‏هاى موجود جامعه ندارد.
2. به عنوان الگویى واقعى براى سامان بخشى به وضع موجود و هدف معینى كه توان جهت بخشى به حركت‏هاى اجتماعى ما را دارد، اگر چه تحقق كامل آن در زمان حضرت بقیة الله صورت مى‏گیرد.
البته ما نباید همه مشخصه‏هاى بیان شده در مورد حكومت مهدى(عج) را فقط ترسیم كننده وضعیت آینده جهان بدانیم، بلكه باید این فرهنگ را در تمام عرصه‏هاى اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و اقتصادى، جامعه خود پیاده كنیم و این نوعى الگوپذیرى از قیام عدالت‏گستر است. براى دستیابى به این مهم به برخى ویژگى‌هایى كه در روایات براى حكومت جهانى امام غایب شمرده شده است، اشاره مى‏كنیم:

http://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 08:50
http://shiaupload.ir/images/27341036858282491304.gifhttp://shiaupload.ir/images/27341036858282491304.gifhttp://shiaupload.ir/images/27341036858282491304.gif

http://shiaupload.ir/images/27341036858282491304.gif1. ساده زیستى كارگزاران حكومتhttp://shiaupload.ir/images/27341036858282491304.gif

عنایت به بعضى از روایات، تصویر بسیار روشنى از شیوه زندگى حكمران سراسر عالم به ما مى‏دهد. امام صادق(علیه‌السلام) فرمود:
به چه ملاك درباره ظهور قائم، تعجیل مى‏طلبید؟ به خدا سوگند، او جامه‌ی ضخیم مى‏پوشد و خوراك خشك و ناگوار مى‏خورد.1
اصولاً پذیرفتن مسئولیت حكومت مردم تعهد مضاعفى را بر عهده پذیرنده این مسئولیت مى‏آورد و او را ناچار مى‏سازد كه زندگانى خویش را با ضعیف‏ترین طبقات اجتماع هماهنگ سازد تا درد آنها را با تمام وجود احساس كرده و همت خویش را صرف بهبود آلام آنها كند. روایت زیر، رسالت سنگین پیشوایان و كارگزاران جامعه عدل اسلامى را به خوبى بیان ‏مى‏كند:
روزى یكى از یاران امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) عرض كرد: اى امیر مؤمنان! چرا باید تو در این پوشاك زبر تن‌آزار باشى و خوراك ساده میل كنى؟
فرمود: خدا بر پیشوایان دادگر واجب فرموده خود را با مردم ناتوان برابر نهند تا مستمندى، تنگدست را به هیجان نیاورد و به طغیان وا ندارد.2
http://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 08:53
http://shiaupload.ir/images/27341036858282491304.gifhttp://shiaupload.ir/images/27341036858282491304.gifhttp://shiaupload.ir/images/27341036858282491304.gif
http://shiaupload.ir/images/97216270743589028995.gifhttp://shiaupload.ir/images/97216270743589028995.gif2. قاطعیت با كارگراران و ملاطفت با زیردستانhttp://shiaupload.ir/images/97216270743589028995.gifhttp://shiaupload.ir/images/97216270743589028995.gif

یكى از ویژگى‏هاى مهم دولت جهانى امام مهدى(عج) سختگیرى و قاطعیت درباره كارگزاران، مجریان امور و برخورد شدید با متخلفان است.
در روایت زیر درباره قاطعیت و سازش ناپذیرى حضرت ولى عصر(عج) در مقابل كارگزاران و ملاطفت و مهربانى آن حضرت با بیچارگان و مستمندان چنین آمده است:
امام على(علیه‌السلام) بخشنده است،
او درباره عُمّال، كارگزاران و مأموران دولت ‏خویش بسیار سختگیر است و با ناتوانان و مستمندان بسیار دل رحم و مهربان.

http://shiaupload.ir/images/97216270743589028995.gifhttp://shiaupload.ir/images/97216270743589028995.gif3. تأمین رفاه اقتصادى مردمhttp://shiaupload.ir/images/97216270743589028995.gifhttp://shiaupload.ir/images/97216270743589028995.gif

http://img.tebyan.net/big/1388/10/332158011435621676619223187164136105962.jpg
در زمان حكومت امام مهدى(عج)، رفاه اقتصادى و آسایش معیشتى بر تمام بخش‏ها و زوایاى زندگى بشر پرتو مى‏افكنده و انسان‏ها آسوده خاطر از مشكلات روزمره مى‏توانند به سازندگى معنوى خود بپردازند.
امام على(علیه‌السلام) در این ‏باره مى‏فرماید:
بدانید اگر شما از طلوع‏كننده شرق امام مهدى(عج) پیروى كنید، شما را به آیین پیامبر در آورد ... تا از رنج طلب و ظلم(در راه دستیابى به امور زندگى) آسوده شوید و بار سنگین(زندگى) را از شانه‏هایتان بر زمین نهید.3


http://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 08:54
http://shiaupload.ir/images/27341036858282491304.gifhttp://shiaupload.ir/images/27341036858282491304.gifhttp://shiaupload.ir/images/27341036858282491304.gif
http://shiaupload.ir/images/97216270743589028995.gifhttp://shiaupload.ir/images/97216270743589028995.gif4. گسترش عدالت و مساواتhttp://shiaupload.ir/images/97216270743589028995.gifhttp://shiaupload.ir/images/97216270743589028995.gif

عدالت مهدى آنچنان فراگیر و گسترده است كه حتى به درون خانه‏ها نیز نفوذ كرده و روابط خصوصى افراد خانواده را تحت تأثیر قرار مى‏دهد، كارى كه از عهده هیچ نظام حقوقى برنمى‌آید. امام صادق (علیه‌السلام) مى‏فرماید:
به خدا سوگند مهدى(عج) عدالتش را تا آخرین زوایاى خانه‏هاى مردم وارد مى‏كند، همچنان ‏كه سرما و گرما وارد خانه ما مى‏شود.4
در روایت دیگر از امام باقر(علیه‌السلام) درباره شمول عدالت صاحب الزمان(عج) آمده است: امام قائم(عج) (اموال را) برابر تقسیم مى‏كند و میان مردم نیكوكار و بدكار به عدالت رفتار مى‏نماید.5
http://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gif

برگرفته از کتاب سپیده امید، سیدحسین اسحاقى





1. بحارالانوار، ج 52، ص 354.
2. نهج البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدى، كلام 209، ص‏241 - 242. به نقل از: موعود، شماره 4، ابراهیم شفیعى سروستانى.
3. بحارالانوار، ج 51، ص 123.
4. همان، ج 52، ص 362.
5. همان، ج 51، ص 29. به نقل از: موعود، شماره چهارم، ص 6 - 10.

شكوه انتظار
25-07-2010, 08:57
http://shiaupload.ir/images/08423531622297519927.gif

http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gifیارى رسانی به امام زمان(عج) با تقواhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gif

http://img.tebyan.net/big/1388/07/44141142153162111782421532351701849022632.jpg
مؤمن با کسب صفت تقوا؛ با چند عنوان، امام زمان(علیه‌السلام) را نصرت و یارى مى‌نماید، كه در هر كدام نفعى است نسبت به وجود مبارك امام در همه جهاتى كه بیان می‌کنیم.

1- از بزرگترین و مهمترین امورى كه آن حضرت از جانب خداوند جلّ شأنه دارند؛ هدایت بندگان و ارشاد آنها بسوى خیر و صلاح است، تا آن كه در طریق حقّ ثابت قدم بوده و از اهل آن بشوند.
پس هر گاه انسان یك نفر از بندگان را هدایت و ارشاد كند تا آن كه از اهل خیر و صلاح شود، اگر چه در واقع؛ رسیدن او به درجه و رتبه صلاح از افاضه خود ایشان از جانب خداوند جلّ شأنه مى‌باشد، لكن به همان مرتبه ظاهرى كه انسان در هدایت او وسیله شده است؛ امام را یارى كرده است، و در این امر فرقى نمى‌كند كه انسان دیگرى را ارشاد و هدایت به صلاح و تقوا نماید یا خودش را اصلاح نموده و با تقوا شود، پس خود او هم یكى از آنهایی است كه امام باید او را به خیر و صلاح هدایت و ارشاد فرمایند .
و چون تقواى واقعى چه ظاهرى و چه قلبى موقوف به تحصیل معرفت و علم به دستورات ائمّه اطهار (علیهم السلام) و به تبعیت و پیروى و عمل به آن دستورات است؛ روشن است كه این معرفت و عمل و تبعیّت؛ با احیاء امر ائمّه اطهار(علیهم‌السلام)؛ و احیاء اخبار و احادیث آنها؛ و تضییع نشدن اوامرشان نسبت به این بنده متّقى، و ابقاء و اظهار آن اخبار حاصل شده و تحقّق پیدا مى‌نماید.
و این احیاء و ابقاء از بزرگترین و مهمترین اقسام نصرت نسبت به امام است كه مورد رضایت و محبوبیّت ایشان بوده، و تأكید زیادى به آن شده است .
http://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 09:00
http://shiaupload.ir/images/08423531622297519927.gif
2- آنكه در مقام هدایت؛
هدایت عملى چندین برابر هدایت گفتارى مؤثر است و اثر واقعى دارد، بلكه هدایت گفتارى بدون هدایت عملى چندان اثرى پیدا نمى‌كند، پس هرگاه كسى اهل تقوا شد همان آثار ظاهرى تقواى او موجب تنبّه و تذكّر و هدایت دیگران مى‌شود .
و ان شاء الله تعالى بیان خواهد شد كه هدایت بندگان؛ از انواع نصرت و یارىِ ولىّ الله در امر دین است، و به این مطلب در «كافى» در باب «ورع»(1) و باب «علم»(2) تصریح شده است .
3- آن كه هر گاه بنده مؤمن واقعاً به وصف تقوا متّصف شد و آثار كمال از او ظاهر گردید، این موجب عزّت و شرف امام(علیه‌السلام) است، چنانچه وارد شده: «كُونُوا لَنا زَیناً و لا تَكُونُوا لَنا شَیناً.»(3)

واضح است كه كمال فرزند موجب عزّ و شرف پدر است، و كمال عبد موجب عزّ و شرف مولى است، و كمال مصاحب و دوست ــ و هر چه متعلّقات انسان باشد ــ موجب شرف و عزّ انسان است، و همه این انتسابات ما بین امام و مؤمنین ثابت است، و اخبار زیادى در این مورد وارد شده است.(4)

4- آن كه مراتب تقواى واقعى بر آن وجهى است كه از ائمّه اطهار(علیهم‌السلام) وارد شده است، بنابراین؛ چنانچه هر شخص مؤمن واقعاً در پى تحصیل تقوا باشد، حتماً باید افعال و اقوال آنها(علیهم‌السلام) را كاملا تبعیّت نماید و در این تبعیت و پیروى؛ تسلیم شدن به امر آنها و تعظیم شأن جلیل آنها(علیهم‌السلام) حاصل مى‌شود، و این امر نسبت به ظاهر گردیدن مقام رفیع آنها نصرت و یارى كاملى است .
5- آن كه بنده بواسطه اتصاف به وصف شریف تقوا در زمره اولیاء و شیعیان واقعى آنها(علیهم‌السلام) داخل خواهد شد، و همین دخول در زمره در دوستان و اولیاء آنها ــ كه موجب زیادتى عدد آنها است ــ نصرتى آشكار است، و این نصرت نسبت به عزّ و شرف آنها است، و مؤیّد این هم حدیث نبوى(صلى الله علیه و آله) است كه فرمود:
«تناكحوا و تناسلوا تكثروا فإنّی اُباهی بكم الاُمم یوم القیامة و لو بالسقط»(5)؛ که آن حضرت: زیاد شدن عدد شما اُمّت را ــ ولو سقطى باشد ــ موجب مباهات خود در میان اُمّت‌هاى دیگر مى‌داند .
http://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 09:01
http://shiaupload.ir/images/08423531622297519927.gif
6- به مقتضاى روایات زیادى؛ وجود اهل تقوا در هر مكانى و مجمعى موجب رفع بلا و نزول رحمت است، ولو این كه اهل آن مكان مستحق عذاب و بلا باشند، به طورى كه اگر وجود آنها نباشد بلا نازل مى‌شود .
و این عنوان نصرت كاملى است نسبت به امام(علیه‌السلام) در مقام ظهور آثار وجود مباركش، چرا كه همه فیوضات الهی به یمن وجود مبارك حضرت ولىّ الله(علیه‌السلام) نازل و مقدّر مى‌شود، و آن فیوضات از طرف آن حضرت(علیه‌السلام) در هر مكانى و مجمعى بخاطر وجود شیعیانشان كه از اهل تقوا مى‌باشند؛ افاضه مى‌شود، كه اگر تقواى آنها نباشد؛ اعمال قبیحه دیگران مانع از ظهور آن آثار مى‌شود، پس افراد متّقى بواسطه تقواى خود؛ امام را در افاضه این فیوضات؛ نصرت و یارى مى‌كنند .
7- آن كه تقوا یارى است نسبت به آن حضرت(علیه‌السلام) در مقام دفع ضرر از متعلّقانشان ــ یعنى جهّال از دوستان ایشان ــ به خاطر آن كه گفتیم: اگر اهل تقواى از دوستان و شیعیان نباشند؛ بلا و نقمت بر غیر آنها وارد مى‌شود .
8- آن كه هرگاه بنده مؤمن تقواى حقیقى پیدا كرد و به درجه كمال رسید، خداوند متعال بعضى از كرامات را در برخى از مواقع از آنها ظاهر مى‌فرماید، و هر گاه مردم كراماتى را كه از شیعیان حضرت ولىّ الله(صلواة الله علیه) ظاهر مى‌شود؛ دیدند، موجب كمال و استحكام عقیده و معرفت و محبّت آنها نسبت به وجود مبارك آن حضرت(علیه‌السلام) مى‌شود .
بنابراین؛ این نصرت است هم نسبت به عزّ و شرف ایشان كه هم در نظر اخیار و هم در نظر اغیار ظاهر مى‌شود، و هم نصرت است براى متعلّقان و دوستان ایشان، زیرا موجب ثبات و بقآء آنها در طریق ولایت آنها و صراط مستقیم حق است .
9- آن كه هر گاه بنده مؤمن واقعاً اهل تقوا شد محل وثوق و اعتماد ما بین بندگان مى‌شود، و به این سبب هر چه بگوید یا خبر دهد مورد اطاعت واقع مى‌شود، پس تقواى او نصرت است نسبت به احیاء و ابقاء احادیث و اخبار ائمّه معصومین(صلواة الله علیهم اجمعین) .
و همچنین موجب نشر فضائل آنها و تقویت قلوب مردم در معرفت و محبّت با ائمّه(علیهم‌السلام) بوسیله این احیاء و انتشار كه از اثر تقواى او است مى‌شود، حتى آن كه در حق بعضى از بزرگان و موثّقین از اصحاب این مضمون وارد شده است كه: «لولا هؤلاء لاندرست آثارنا.»(6)
http://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 09:02
http://shiaupload.ir/images/08423531622297519927.gif
10- آنكه تقواى مؤمن نسبت به شیعیان و دوستان امام(علیه‌السلام) در امر آخرت آنها نیز نصرت و یارى است، زیرا بواسطه اعتماد و وثوق به آنها ــ یعنى به اهل تقوا ــ به فیض جماعت آنها در نماز فائض مى‌شوند .
11- آن كه تقواى مؤمن نصرت است نسبت به ولىّ الله(صلواة الله علیه) در امر دنیاى شیعیان و دوستان ایشان، زیرا بواسطه اعتماد به قول آنها در امر نكاح و طلاق و شهادات و امثال این امور، امور دنیوى آنها نیز منظم مى‌گردد .
12- آن كه تقواى مؤمن؛ یارى است نسبت به ظهور مراتب شئونات و كمالات حضرت ولىّ الله (علیه‌السلام) در قلب خودش مى‌باشد. زیرا تقواى حقیقى وقتى محقق مى‌شود كه ما بین تقواى ظاهرى و قلبى جمع شود، و هر گاه قلب بوسیله وصف تقوا از رذائل ــ كه اصل و عمده آنها حبّ دنیا است ــ پاك شد، دل منوّر مى‌شود، همچون چشمى كه باز شده و نور خورشید و جلال او را دیده و به كمال او عارف شود؛ دل مؤمن متقى بینا مى‌شود، و به جلال و كمال امام(علیه‌السلام) عارف و بصیر مى‌گردد، و مرتبه نورانیّت ایشان در نزد او ظاهر مى‌شود، و قلب او نسبت به جلال و مقام رفیع ایشان خاضع و خاشع مى‌شود .
و این عنوان؛ هم نصرت قلبى و هم نصرت جسمى مى‌شود، بر حسب آنچه در تحصیل اسباب تقوا سعى مى‌كند، تا آن كه موجب بصیرت و نور قلبى شود .
بلكه بنابراین عنوان؛ علاوه بر آنكه تقواى حقیقى سبب ظهور مراتب كمالیه آنها در قلب خود او مى‌شود، وسیله ظهور این مراتب از براى دیگران نیز مى‌شود، به خاطر آن كه در بعضى از اخبار وارد شده است:
«هر گاه قلب به تقواى از حبّ دنیا و آثار آن متّصف شد؛ پس خداوند بر زبان او كلمات حكمت را القاء مى‌كند، كه حسن كلمات مورد تعجّب شنوندگان مى‌شود.»(7)
پس بنده مؤمن بعد از این كه بوسیله نور تقوا در قلب خود نسبت به شئونات و مقامات رفیعه آنها (علیهم‌السلام) بصیرت و بینائى كامل پیدا نمود؛ پس زبان او به آنچه در قلب ظاهر گردیده ناطق و گویا مى‌گردد، و با بیان او حجّت و دلیل فضل و كمال آنها بر دوستان؛ ظاهر و هویدا شده و به آن منتفع و هدایت مى‌شوند، و بر دشمنان اتمام حجّت شده و موجب رغم انف آنها مى‌گردد.
پس به این عنوان تقوا هم نسبت به ظهور مقام امام در نظر دوستان و دشمنان نصرت مى‌شود، و هم نصرت مى‌شود نسبت به شیعیان و دوستان ایشان كه به سبب آن در صراط مستقیم ثابت مى‌مانند، و از فتنه اتباع شیطان رجیم سالم مى‌مانند.
13- آنكه تقواى مؤمن نسبت به حقوق و اموال امام(علیه‌السلام) نصرت است، زیرا هرگاه بنده واقعاً با تقوا شد، پس آنچه از حقوق واجب مالی امام(علیه‌السلام) به او تعلّق گیرد ــ كه در امر خمس واجب مى‌شود ــ در هر موردى كه به رضاى آن حضرت قطع پیدا كند؛ انفاق مى‌نماید.
و از جمله مواردى كه مورد رضاى امام است ــ از حقوق واجب و غیر واجب(8) ــ مقامى است كه احیاء امر ایشان شود ، و در چنین موردى نصرت و عزّ و شرف ایشان هم حاصل مى‌شود، كه بواسطه امر تقوا سهم دیگر از خمس را در مورد سادات از شیعیان ایشان انفاق مى‌كند. و نیز حقّ زكات را به عوام دوستان ایشان انفاق مى‌كند، و همچنین بواسطه اعتماد به او بسا از این حقوق نزد او آورند، و او به اهلش و موردش بر وجه مزبور برساند .
14- در روایات آمده كه از آثار تقوا هیبت و عزّت الهى است كه در حال مؤمن ظاهر مى‌شود، و در دل منافقین و اشرار تأثیر مى‌كند كه از او خائف و ترسان مى‌شوند، پس بسا باشد به این سبب؛ منكرات دفع شود، و حدود الهى اقامه گردد، و شرّ اشرار و فسّاق از اخیار مى‌شود، و همه اینها نصرت و یارى امام در امر دین است.
15- از جمله شئونات و مقامات رفیع امام(علیه‌السلام) ــ كه آثار و بركات آن به شیعیان و دوستانشان اختصاص دارد ــ دعا و شفاعت آن حضرت است، كه به این وسیله خداوند اعمال آنها را قبول فرموده، و نقصان آن اعمال را اصلاح، و سیّئات آنها را عفو مى‌فرماید، كه اگر شفاعت و دعاى ائمّه اطهار(علیهم‌السلام) در حقّ اولیائشان نباشد؛ هر آینه در دنیا و آخرت در سختی‌ها و نقمات الهى هلاك خواهند شد، و از ثواب‌هاى آن اعمال و حسنات محروم خواهند شد، و این امر در روایات بسیارى بیان شده است.(9)
تأثیر دعاى امام(علیه‌السلام) در اعمال دوستان بر وجه مزبور نسبت به عبادات و اعمال صالحه آنها چنین است كه دوستان آنها در مقام عبادت و اهتمام در تكمیل آن به حسب شرایط ظاهرى و باطنى هر چند نهایت سعى و كوشش را بكنند؛ مَثَل آن عبادات صحیح و كامل مانند قطعه مسى است كه هر گاه كیمیا به آن برسد، قدر و قیمت پیدا مى‌نماید و طورى لیاقت پیدا مى‌كند كه براى سلاطین و عمارات عالى آنها زینت و زیور مى‌شود، و بدون كیمیا قدر و قیمت آن ناچیز است و به آن مرتبه نخواهد رسید .
http://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 09:04
http://shiaupload.ir/images/08423531622297519927.gif
پس همچنین است آن اعمال؛ هر گاه به دعاى امام مقرون شود از جهت قبولى آنها نزد خداوند؛ مقام و مرتبه آنها جلیل و بلند خواهد بود، به گونه‌اى كه مؤمن بخاطر زینت یافتن به آنها، و نیز بواسطه تزكیه و تكمیل شدن نفس او به آنها لایق مى‌شود كه در مقامات عالیه جنان در رضوان و در جوار قرب الهى داخل شود، و در زمره اولیاء طاهرین(علیهم‌السلام) بوده، و با آنها در مسكن آنها قرار گیرد، و به نعمت‌هاى آنان متنعّم شود .
امّا تأثیر دعای امام نسبت به معاصى و گناهان؛ مَثَل آن مانند دارویی است كه به شخص مسمومى مى‌دهند، و بواسطه آن اثر زهر از بین مى‌رود و از هلاكت سالم مى‌ماند، پس همچنین است دوستان؛ كه به جهت دعاى امام گناهانشان بخشیده و از هلاكتى كه در اثر معاصى است؛ سالم بمانند.
چرا كه بعضى از معاصى و گناهان چنین‌اند كه گرچه به ظاهر صغیر و كوچك دیده مى‌شود؛ ولكن نزد خداوند عظیم و بزرگ است، و موجب سلب ایمان و كفر و شرك و ضلالت مى‌شود، پس بوسیله دعا و طلب مغفرت امام (علیه‌السلام) از شرّ چنین معاصى و از چنین هلاكتى سالم مى‌ماند .
و با این بیان روشن شد كه یك وجه در مراد و معناى بعضى از اخبارى كه وارد شده است كه: « فائده صله نمودن مؤمنین با امام به مال خود تطهیر و تزكیه آنها مى‌باشد»،(10) كه این تزكیه نسبت به اعمال صالحه آنها آن است كه آنچه ناقص باشد؛ رفع نقصان مى‌شود، و آنچه تمام و كامل باشد؛ رفعت قدر پیدا مى‌نماید، به وجهى كه بیان شد كه چون مسى است كه به كیمیا طلا شود .
و نسبت به قلوب آنها آن است كه آن ظلمت‌هایى كه از آثار معاصى پیدا شده است رفع مى‌شود، پس اخلاق آنها نیكو مى‌شود، و ایمان آنها در قلوب از فساد سالم مى‌ماند . و نسبت به جسم آنها آن است كه از بسیارى از بلیّات و آفات سالم مى‌ماند .
و نسبت به مال آنها آن است كه مال آنها گوارا و با بركت مى‌شود، و از بسیارى از خطرات مانند شرّ حسودان و صاحبان چشم بد و امثال اینها سالم مى‌ماند .

بنابراین هرگاه بنده مؤمن در تقوا سعى نماید، و از اعمال ناپسند و گناهان كبیره و نیز تسامح در فرائض اجتناب كند، پس با این حال؛ قابل و لایق شده و جاى امید هست كه مورد دعا و شفاعت حضرت ولىّ الله (صلواة الله علیه) واقع شود، و دعاء و شفاعت ایشان در حق او تأثیر نماید .
بنابراین هر مؤمن متّقى به تقواى خود، امام را در وقوع شفاعت و دعا؛ نصرت و یارى كرده است، و این در ظهور عزّت و جلال ایشان كه مقرّر است نسبت به مقام رفیع ولایتشان نصرت خواهد شد، چنانچه در همین عنوان فرمایش حضرت حجّت الله صلواة الله علیه ظهور دارد به این مضمون كه:
«بپرهیزید از خداوند، و یارى نمایید ما را به بیرون آوردن شما از فتنه‌اى كه مشرف بر شما شده، و رو به شما آورده است.
16- از بزرگترین اقسام نصرت و یارى ایشان دعاى در تعجیل فرج آن حضرت مى‌باشد، و این كه از بزرگترین شرایط تأثیر دعا در استجابت ــ به خصوص این دعا ــ تقوا است.
پس دعا و طلب فرج آن امام عزیز بر وجهى كه به آن واقعاً نصرت آن حضرت حاصل شود در حالتى است كه بنده حقیقتاً داراى وصف تقوا باشد .
بنابراین بنده بواسطه سعى و كوشش در تحصیل تقوا؛ در وقوع این نصرت كامله نیز سعى مى‌كند، خصوصاً اگر در هنگام سعى و كوشش در امر تقوا؛ متذكّر این امر بود، و خصوصاً قصد نصرت نماید.
http://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gifhttp://shiaupload.ir/images/49045329155125073011.gif





پی‌نوشت‌ها:
1- كافى، ج2، ص76.
2- كافى، ج1، ص30.
3- ترجمه: براى ما زینت باشید، و براى ما مایه ننگ و عار نشوید.(بحارالانوار، ج71، ص31، حدیث3 با اندكى تفاوت.)
4- رجوع شود به بحارالانوار، ج36، ص4، باب «انّ الوالدین رسول الله و امیرالمؤمنین(علیهماالسلام) ».
5- جامع الاخبار، ص 101 .
6- ترجمه: اگر این اصحاب نبودند هر آینه آثار ما كهنه و مندرس مى‌شد. وسائل الشیعة، ج27، ص142، حدیث 33429 با اندكى اختلاف.
7- بحارالانوار، ج70، ص249، حدیث 25 با اندكى تفاوت.
8- حقوق غیر واجبه حقوقى است كه در جمله‌اى از اخبار وارد است كه: هر كس در طىّ سال باید از مال خود چیزى در وجه امام(علیه السلام)و در امور ایشان انفاق نماید، غنى به قدر غناء خود و فقیر به قدر فقرش و فضل آن هم بسیار است .
9- رجوع شود به بحارالانوار، ج27، ص198، حدیث62، و ص308، باب8 ، و ص311، باب9.
10- كافى، ج1، ص38، حدیث 7.
برگرفته از کتاب شیوه‌هاى یارى قائم آل محمد(علیهم‌السلام)، مرحوم آیت الله میرزا محمدباقر فقیه ایمانى، با تصرف.

شكوه انتظار
25-07-2010, 09:06
http://shiaupload.ir/images/56765708159764159744.gif

http://shiaupload.ir/images/59627227817047419160.gifخصوصیات یاران قائم(عج)http://shiaupload.ir/images/59627227817047419160.gif

http://shiaupload.ir/images/79849165433118392384.gif
http://img.tebyan.net/big/1388/11/1306313346601502540771054048103148207125.jpg

در روایات ویژگى‏هاى زیادى براى یاران حضرت مهدی(علیه‌السلام) شمرده شده كه برخى مربوط به ویژگى‏ها و صفات ظاهرى و جسمانى است و برخى دیگر مربوط به خصایل اخلاقى و روحى .

خصایص روحى
شاید بتوان گفت: كه مهم‏ترین ویژگى یاران امام(علیه‌السلام) این است كه آنها مصداق كامل «اولیاء الله» (دوستان خدا) هستند. در قرآن كریم مى‏فرماید:
"ألا إنَّ اَوْلیاءَ اللهِ لا خَوْفٌ عَلَیهم وَ لا هُمْ یحزنون"(1)؛ آگاه باشید كه بر دوستان خدا بیمى نیست و غمگین نمى‏شوند.
این كه كسى از هیچ چیز ترسى به دل راه ندهد و اندوهگین نشود تنها زمانى امكان‏پذیر است كه جز خدا نبیند و جز به او نیندیشد. این اوج كمال آدمى و بالاترین مرتبه‏اى است كه یك انسان مى‏تواند بدان دست یابد.
امام صادق(علیه‌السلام) مى‏فرماید: خوشا به حال شیعیان قائم كه در زمان غیبتش منتظر ظهور او و فرمانبردارش هستند، آنان اولیاى خدا هستند، همانها كه نه ترس آنها را فرا مى‏گیرد و نه اندوهگین مى‏شوند.(2)
یاران قائم همچنان ‏كه در بالاترین درجه تقوا و پرهیزگارى قرار دارند، از نظر كمال علمى نیز در بالاترین درجه قرار گرفته و از جام حكمت الهى و معرفت دینى، چنانكه باید، سیراب شده‏اند. حضرت على(علیه‌السلام) در این باره مى‏فرماید:
... پس گروهى در آن فتنه‏ها صیقلى مى‏شوند، مانند صیقل دادنی که آهنگر به شمشیر می‌دهد، دیده‏هاى آنها به نور قرآن جلا داده و تفسیر در گوش‌هایشان جا گرفته ‏شود. در شب، جام حكمت را به آنها بنوشانند بعد از این كه در بامداد هم نوشیده باشند.(3)
خلاصه این كه یاران قائم در چنان مرتبه‏اى از زهد و تقوا و علم و معرفت قرار دارند كه همه كائنات در برابر آنها سرِ تسلیم فرود مى‏آورند و زمین و آسمان به وجود آنها افتخار مى‏كند.
امام باقر(علیه‌السلام) مى‏فرماید: گویى كه یاران قائم را مى‏بینم كه شرق و غرب (جهان را) در نوردیده‏اند. همه‏ چیز در برابر آنها سرِ تسلیم فرود مى‏آورد حتى درندگان زمین و آسمان به دنبال خشنود ساختن آنها هستند. قطعه‏اى از زمین به قطعه دیگر مباهات كرده و مى‏گوید: امروز مردى از یاران قائم از من گذر كرده است.(4)

http://shiaupload.ir/images/59627227817047419160.gifویژگى‏هاى جسمانىhttp://shiaupload.ir/images/59627227817047419160.gif
یاران امام مهدى(علیه‌السلام) از نظر صفات جسمى و نیروى بدنى سرآمد روزگار بوده و كسى را یاراى مقابله با آنها نیست. امام صادق(علیه‌السلام) در وصف توان بدنى یاران قائم(عج) مى‏فرماید:
لوط (علیه‌السلام) كه مى‏فرمود: «اى كاش در برابر شما قدرتى مى‏داشتم یا مى‏توانستم به تكیه‏گاهى استوار پناه ببرم»(5) در آرزوى نیرو و توان قائم (عج) و به یاد قدرت و استوارى یاران او بود، زیرا به هر كدام از آنها قدرت چهل مرد داده شده و قلب آنها محكمتر از پاره‏هاى آهن است. اگر به كوه‌هایى از آهن برخورد كنند آنها را از جا بر مى‏كنند و شمشیرهاى آنان از حركت باز نمى‏ایستد، مگر زمانى كه خداوند(عزوجل)، خشنود شود.(6)

http://shiaupload.ir/images/59627227817047419160.gifتعداد یاران قائم(عج)http://shiaupload.ir/images/59627227817047419160.gif

http://img.tebyan.net/big/1388/11/158227128911461842481221583441818166234189.jpg
قول مشهور این است كه تعداد یاران امام عصر(عج) 313 نفر هستند كه در روایت‏هاى متعددى به آن اشاره شده است. در روایتى «مفضل بن عمر» از امام صادق(علیه‌السلام) چنین نقل كرده است:
مثل این است كه قائم(علیه‌السلام) را بر منبر (مسجد) كوفه مى‏بینیم، در حالى كه 313 مرد به عدد اهل بدر گرد او را گرفته‏اند. آنها مردان جنگاور و حاكمان خدا در زمین او و بر خلق اویند.(7)
با توجه به روایت دیگر به این نتیجه مى‏رسیم كه یاران آن حضرت منحصر به تعداد یاد شده نبوده و این تعداد كسانى هستند كه از آغاز حركت حضرت مهدى(عج) ایشان را همراهى مى‏كنند، اما به تدریج بر این تعداد افزوده مى‏شود. البته ناگفته نماند كه این 313 نفر به دلیل خصایل برجسته‏اى كه دارند نقش فرماندهى و رهبرى را در لشكر آن حضرت به عهده دارند.(8)
در روایتى ابوبصیر از امام صادق(علیه‌السلام) چنین نقل كرده است:
قائم از مكه خارج نمى‏شود، مگر زمانى كه تعداد كسانى كه به گرد او جمع ‏آمده‏اند، تكمیل شود. پرسیدم: این تعداد چند نفر است؟ آن حضرت فرمود: دو هزار نفر، جبرئیل در سمت راست او و میكائیل در سمت چپ او حركت مى‏كند و ... .(9)
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

برگرفته از کتاب سپیده امید، سید حسین اسحاقى




1- یونس (10) آیه 62.
2- شیخ صدوق، اكمال الدین و اتمام النعمه، ج 2، ص 357، ح 54.
3- نهج البلاغه، ترجمه و شرح علینقى فیض الاسلام، خطبه 150، ص 458 - 459.
4- بحارالانوار، ج 52، ص 327.
5- هود (11) آیه 80.
6- بحارالانوار، ج 52، ص 327، ح 44 به نقل از: موعود، ش 9، ص 32. خلیل منتظر قائم.
7- بحارالانوار، ج 52، ص 326، ح 42.
8- موعود، ش 9، ص 34.
9- بحارالانوار، ج 52، ص 367 - 368، ح 152.

شكوه انتظار
25-07-2010, 09:48
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gifیارى امام زمان(عج) با ارشاد جاهلینhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gif

http://img.tebyan.net/big/1388/05/5619079421086245187205152169422047019361.jpg
سعى و اهتمام در ارشاد و هدایت جاهلین؛ اعم از آن كه جهالتشان؛ جهالت كفر و شرك باشد یا جهالت ضلالت یا جهالت در احكام دین، یا جهالت در امر فسق و فجور باشد .
هدایت چند قسم است.
1- ارشاد و هدایت به گفتار باشد؛ مثل تعلیم آنچه رفع جهالت شود، یا ترغیب و تحریص نمودن جاهل را بر وجهى كه در مقام رفع جهل خود بر آید، به گونه‌اى كه علاقه‌مند شود كه در مجالس علم نزد علماء حاضر شود .
2- ارشاد با رفتار و كردار باشد، مثل آن كه فعل و حال انسان در كمالات و حسن اخلاق و مواظبت به آداب بطورى باشد كه موجب رغبت و تألیف قلوب جاهلین شود .
و این قسم بهترین وسیله در خصوص هدایت و ارشاد است، چنانچه در امر تقوا بیان شد .
3- هدایت به وسیله مال؛ مثل آن كه مال خود را بخاطر تألیف قلوب(نزدیک شدن و الفت یافتن قلب) مردم انفاق كند، به گونه‌اى كه به این وسیله در روى آوردن بسوى امر حق رغبت نمایند، و ترك كفر یا شرك یا ضلال یا فسق نمایند، یا آن كه در امر زندگى آنها كمك كند تا آنها بر تحصیل احكام و امر دین اقدام نمایند، یا آن كه مجلسى را از جهت مذاكره علم منعقد نماید؛ و در آن، آنچه موجب رغبت حضور در آن شود مهیّا نماید.
و تأیید و تأكید بر حُسن این نوع ترغیب؛ آن است كه خداوند متعال سهمى از زكات(1) را در مورد تألیف قلوب از اهل كفار از اهل كتاب و غیر از آنها یا مطلق ضعفاء ـ ولو از مسلمین ـ مقرّر فرموده، براى آن كه آنها بسوى اسلام یا به جهاد رغبت پیدا كنند، كه این مطلب مفصّلا در كتب فقهى بیان شده است .
و همچنین در روایات نقل شده است كه:
وقتى حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) خواستند نزدیکان خود را بسوى دین مبین خود دعوت فرمایند، به حضرت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمود: طعامى مهیّا فرمایند، و بعد از اطعام حاضرین؛ دعوت خود را اظهار فرمودند، و در حدیث است كه تا سه روز این عمل را تكرار فرمودند.(2)
یك وسیله كاملِ دیگر از وسائل ارشاد و هدایت؛ تحریر و تألیف و تصنیف احادیث و اخبار و مطالب علمى و دلائل و برهان‌هاى حق است، و این كیفیت نصرت و یاری؛ یعنى هدایت و ارشاد جاهلین. معلوم شد كه اقدام بر آن از براى همه بندگان، هر كدام به قسمى از اقسام آن بر وجه مقدور و میسور امكان دارد .
بنابراین همه بندگان باید كمال اهتمام را داشته باشند؛ و در بعضى موارد به عنوان وجوب و در برخى دیگر به عنوان استحباب؛ به هر قسم و به هر وجهى كه مقدور و ممكن شود سعى در هدایت جاهلین بنمایند.
و هرگاه انسان به این عمل موفق شود؛ به محبوب‌ترین عبادات نزد خداوند دست یافته است. و منظور واقعى از احیاء نفس(زنده نمودن نفس) است كه فضل جلیل آن در این آیه مباركه است «وَ مَنْ اَحْیاها فَكَاَنَّما اَحْیَا النّاسَ جَمیعاً»(3)؛ و هر كس نفسى را زنده نماید، پس چنان است كه تمام مردم را احیاء نموده باشد .
و از حضرت امام محمدباقر(علیه‌السلام) در بیان آن از «كافى» روایت شده كه تأویل اعظم آیه؛ آن است كه: هر كس نفسى را از ضلالت و گمراهى بسوى هدایت راهنمایى كند.(4) و در روایات فضائل بسیاری در این مورد نقل شده است.(5)
خداوند در قرآن کریم چگونگی ارشاد و هدایت کردن را به ما آموخته است:
«وَ ادْعُ اِلى سَبیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتى هِىَ اَحْسَن.»(6)
و فرد هادی به این روش استوار قرآنی؛ هر كدام از طوایف جاهلین را به مقتضاى حالشان؛ به یكى از وجوه سه گانه هدایت و ارشاد فرمایند ..
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 10:23
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif
الف- به طریق حكمت باشد، یعنى با بیان دقایق و حقایق و اسرار خفیّه در آیات الهی كه در زمین و آسمان و جمیع آفاق و در همه مصنوعات و آفریدگان خداوند اوست، بر وجهى كه آن حكمتها و اسرار و دقایق بوسیله حسن بیان روشن و آشكار در عقل و فهم گردد، كه به سبب آن به وجه یقین به امر خداوند اذعان نمایند، و آیات او را تسلیم نمایند.
و تأثیر این نوع دعوت مخصوص اهل كمال و عرفان است، و در مورد آنها در صورتی كه رد و انكارى نداشته باشند؛ مفید و مؤثّر مى‌شود، و این انكار از خودخواهى و استكبار حاصل مى‌شود و از بزرگترین رشته‌هاى حبّ دنیا است كه مجموع آنها هفت رشته است، چنانچه در «كافى» روایت فرموده است.(7)
ب- ارشاد از طریق موعظه حسنه است، یعنى در مقام تبشیر و بشارت؛ یعنی فرد هادی فواید و آثار و فضایل مهم و نیكوىِ دنیوى و اُخروىِ حسنات و اعمال نیك را بیان نماید، و در مقام انذار؛ مفاسد و خطرات عظیم و شدید دنیوى و اُخروىِ گناهان را بیان كند، و در هر كدام به نرمى كلام و حسن و زیبایى بیان؛ و به ذكر مثال‌هاى واضح و اخبار و سرگذشت امت‌هاى گذشته، بطورى كه موجب رغبت نفوس و واقع شدن كلام در قلوب باشد، رفتار نماید.
ج- هدایت از طریق مجادله به وجه احسن است، یعنى با بیان امر حق و اثبات آن به امر واضح و برهان قطعى كه انكار آن ممكن و جایز نباشد.
مهمترین وسیله در نفوذ كلام و تأثیر قول هدایت كننده در قلوب و نفوس، اخلاقِ نیكوى ظاهرى و باطنى در هدایت كننده است، و دیگر حُسن نیّت و خلوص است به آن كه غرض او همان نصرت و یاری رسانی امام (علیه‌السلام) در امر دین الهى و امر حق باشد.
چرا كه این نوع نصرت؛ یعنى تعلیم عباد و هدایت آنها به وجه مزبور، نصرت كاملی است كه افضل از تمام اقسام و كیفیّات یاری کردن‌ها نسبت به آن حضرت(علیه‌السلام) است، و این نوعى نصرت است به وجود مبارك ایشان، چه آن كه امر هدایت و ارشاد عباد امرى است الهى، كه از طرف رسول الله(صلى الله علیه و آله) به وجود مبارك حضرت ولى عصر(صلواة الله علیه) موكول شده است .
پس هر كس در جهت انجام این امر ـ به یكى از وجوه سه گانه ـ اقدام نماید چه از نظر مالى و چه از نظر گفتارى و چه از نظر عملى و كردارى؛ و با توفیق الهى وسیله هدایت گروهى بشود؛ در واقع حضرت ولىّ الله الاعظم(علیه‌السلام) را در امر دین الهى یاری كرده است، و به این عمل؛ نصرت الهى محقق شده است، و مصداق " اِنْ تَنْصُرُوا الله یَنْصُرْكُمْ" واقع مى‌شود.
در تفسیر امام حسن عسگری(علیه‌السلام) روایت شده كه امام محمد تقى(علیه‌السلام) فرمود:
عالمى كه یتیمان آل محمّد(علیهم‌السلام) را پرستارى كند، یعنی آن كسانی كه از امام خود دور افتاده‌اند، و حیران مانده‌اند، و در دست شیاطین اسیر شده‌اند، و به دست دشمنان ما گرفتارند، پس آنها را از حیرت نجات دهد، و وسوسه‌هاى شیاطین را از آنها دور كند، و دشمنان آنها را به دلیل و برهانى كه از ائمّه آنها رسیده ذلیل و مغلوب نماید؛ فضیلت این نوع از علماء بر عابدها بیشتر از فضیلت آسمان و عرش و كرسى و حجابها بر زمین است، و مانند فضیلت ماه شب چهارده بر كوچك‌ترین ستاره‌هاى آسمان است.(8)
همچنین در همین روایت آمده است كه حضرت امام محمّدتقى(علیه‌السلام) فرمود:
اگر نباشد به بركت علمایى كه در زمان غائب بودن حضرت قائم(علیه‌السلام) مردم را بسوى آن حضرت دعوت مى‌كنند، و با دلائل محكم شبهات ملحدین را دفع مى‌نمایند، و عوام ضعیف را از دام شیطان و دشمنان دین نجات مى‌دهند، هر آینه تمام مردم گمراه شوند، و از دین برمى‌گردند، لكن این نوع از علماء دل‌هاى ضعفاى شیعیان را نگاه مى‌دارد، همانطور كه صاحب كشتى سُكّان كشتى را نگاه مى‌دارد، و این طائفه از علماء نزد خداوند از هر كسى افضل و بهترند.(9)
حضرت على (علیه السلام) فرمودند: هركس از شیعیان ما عالم به احكام شریعت ما باشد و ضعیفان از شیعیان ما را از تاریكى جهل به نور علمى كه بخشیده ایم راهنمائى كند ، روز قیامت مى آید در حالیكه بر سر او تاجى نورانى است و بر همه اهل محشر نور افشانى مى كند ، و بر تن او لباسى قیمتى است كه قیمت یك رشته از نخ آن به دنیا و پیرایه هایش مى ارزد. (10)
سپس منادى ندا مى كند كه: اى بندگان خدا! این دانشمندى از بعضى شاگردان آل محمّد(صلى الله علیه و آله)است، آگاه باشید؛ هر كسى را در دنیا از حیرت جهل و نادانى بیرون آورده؛ به نور او چنگ زند تا او را از حیرت تاریكى محشر به نور بهشت برساند، پس تمام كسانی كه در دنیا از او خیرى را آموخته بودند، یا از قلبشان قفل جهل و نادانى را باز كرده، یا شبهه اى را از آنها حل كرده باشد؛ خارج مى شوند. (11)
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif




پی‌نوشت‌ها:
1- اشاره به آیه مباركه زكات در سوره توبه آیه 60 مى باشد .
2- بحارالانوار ج18 ص181 حدیث11.
3- سوره مائده آیه 32 .
4- كافى ج 4 ص 210 حدیث 2
5- براى اطلاع بیشتر از احادیثى كه در این مورد نقل شده به كتاب شریف كافى ج 2 ص 210 باب « فی احیاء المؤمن » مراجعه شود .
6- سوره نحل آیه 125 .
7- كافى ج 2 ص 316 حدیث 8 .
8- تفسیرامام حسن(علیه السلام) ص344 حدیث224.
9- تفسیر امام حسن(علیه السلام)ص344 حدیث225.
10- كافى ج1 ص34 ضمن حدیث1.
11- تفسیر امام حسن عسكرى(علیه‌السلام)، ص 339، ح 215.
برگرفته از شیوه‌هاى یارى قائم آل محمد(علیهم‌‌السلام)، مرحوم آیة الله میرزا محمدباقر فقیه ایمانى(با تصرف)

شكوه انتظار
25-07-2010, 10:42
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

امام زمان(عج) را چگونه یاری کنیم؟

http://img.tebyan.net/big/1382/07/112531845194192571931475309411417218162.jpg
یارى حضرت قائم(علیه‌السلام) با امر به معروف و نهى از منكر

امر به معروف و نهى از منكر است، یکی از راههای یاری رسانی به حضرت ولی عصر(عج) است و این نوع؛ نصرت و یارى كاملى نسبت به وجود مبارك ایشان است، بواسطه آن كه هرگاه امر به معروف و نهى از منكر با شرایط مقررّه آن واقع شود؛ آثار زیادى چه از نظر ظاهرى و چه از نظر باطنى از آن ظاهر مى‌شود .
اما آثار ظاهرى این است كه: با امر به معروف و نهى از منكر، كسى كه اهل معصیت و گناه است یا بطور كلى آن گناه را ترك مى‌كند و یا كمتر انجام مى‌دهد، یا موجب كمى جرأت او مى‌شود؛ خصوصاً براى گناه در آشكارا، و همچنین بوسیله امر به معروف كسانى كه تارك واجبات و معروفات بوده‌اند؛ آنها را بجا مى‌آورند.
و فایده دیگر آن كه: دیگران دفع مى‌شوند، یعنى دیگر جرأت بر اقدام به گناهان و ترك واجبات را پیدا نمى‌كنند .
و این دو جهت موجب ثبات احكام و اقامه فرائض و اعلام دین مى‌شود، و وسیله نشر و ظهور آنها مابین بندگان مى‌گردد، زیرا هرگاه بنا شد عدّه‌اى آنها را انجام داده و بر آنها مواظبت داشته باشند؛ عده دیگر هم قهراً تأسّى و تبعیّت مى‌كنند، و عده‌اى هم متذكر مى‌شوند .

آثار باطنی امر به معروف و نهی از منکر

و اما آثار باطنى: آن كه موجب نزول بركات و فیوضات الهى مى‌شود، و سبب دفع و رفع بلیّات و نقمات مى‌گردد .
و در این آثار ظاهرى و باطنى كیفیّاتى از نصرت حاصل مى‌شود كه ذیلا بیان مى‌كنیم:
آثار ظاهرى این امر این است كه اقامه واجبات و استحكام آن و امثال آنها امورى است كه راجع به وجود مبارك امام(علیه‌السلام) است، پس هر كس موفق در جهتى از آن جهات گردد؛ البته ایشان را نصرت و یارى نموده است .
و آثار باطنى این امر این است که، چون بركات و فیوضات الهى به یمن وجود مبارك امام(علیه‌السلام) مى‌باشد، پس هر كس وسیله شد در رفع موانع آن و سبب ظهور آنها شد؛ امام را در ظهور آثار وجود مبارك ایشان نصرت و یارى كرده است، و این یارى در جهت عزّ و شرف ایشان مى‌باشد، و نیز نصرت ایشان است نسبت به وابستگان و شیعیان كه منتفع به آن بركات مى‌شوند.
و اما در دفع نقمات و بلیاّت؛ پس آن حضرت را در دفع ضرر دنیوى از دوستان ایشان یارى كرده است؛ و نیز در دفع ضرر اُخروى كه به جهت ترك معاصى و انجام واجبات از عذاب آخرت نجات مى‌یابند و مبتلا به آنها نمى‌شوند .
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif



برگرفته از شیوه‌هاى یارى قائم آل محمد(علیهم‌السلام)، مرحوم آیت الله میرزا محمدباقر فقیه ایمانى.

عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس*
25-07-2010, 10:48
http://www.shiaupload.ir/images/91321026675848707966.jpg

http://shiaupload.ir/images/73553330768992143178.gif



اينبــــار ديــگه مي خوام برم تا خـــود وعده گاه نور
تا ســــــــــــرزمین آینـــــه نزدیکی باغ بلـــــــــــــــور

اونــــجايي کــه ستاره ها اشــکاي آسمون ميشن
به حرمت طلــــوع تو شــــــــهاب بی نشون میشن

جـــايي که رسم آدمــــاش يک رنگـــي و محـــــبته
لحظه به لحظه آرزوش بــــــــــرام یه دنیـــا حسرتــه

دنـــبال رد پــاي عشق مـــيرم تــا جــــمعه حـــضور
اونـــــجایی که ســـــتاره ها سر میدن آیه های نور

هــــــمون روزي کـــه اقــــتدا ميـــشه به آب و آيـــنه
همون روزی که دســت نور طلســــم خواب میشکنه

اگــــه بــــياي نگـــاهم و فرش حــضورت مي کــــنم
ســـــــینه بی قـــــــرارمو سنـــــــگ صبورت می کنم

اگــــه بيــــاي پاک مي کـــنم اشـــکاي انــــــتظارمو
پر می کنــــــــم از گل ســـــــــــرخ فصلای بی بهارمــو

تــــموم آرزوم ايــــنه کــــه عـــاشقونه جــــــون بـــدم
کنار پات بمیـــــــــرم و با عشقت آسمــــون بــــــــرم

وقـــتي ميگــن جـــمعه شده نــــگام همش منتظره
خونــــــــه به دوش لحظــــــه هام آخــــه دلم منتظره

غـــــروب جمــــعه کـــه ميشه باغ بلوريم مــيشکنه
تو تار و پود لحظــــــــــــــه هام تنهایی ریشه میزنه

میگـــــــن که تنهـــــــــایی بده ولی مگــــــه تا ابــده
یه روز میاد فرشته ها میگن که خورشــــــــید اومده
خدا کنه وقتی میای منم تــــــــوی قصـــــــــه باشم
رو ســــــــر آسمونیا غنچه نرگـــــــس بپــــــــاشـــــم
http://shiaupload.ir/images/73553330768992143178.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 10:50
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gifیارى امام عصر(عج) با علوم و معارف دینى http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gif

http://img.tebyan.net/big/1388/09/16021014217614719313956431411323316671177103.jpg
سعى و تلاش در تحصیل علوم و معارف دینى از اصول و فروع دین، و نیز اهتمام در معرفت انسان نسبت به نفس خود و شناسایی وجود خود، در مقام فراگیرى علوم و رفع جهل از خود مى‌باشد.
علت مهم بودن این امر و چگونگی یاری رساندن به چند جهت است که در ذیل می‌آید:
1- خود انسان از جمله كسانى است كه هدایت او راجع به امام مى‌باشد، پس همان طور كه در هدایت دیگران نصرت حاصل مى‌شود، بدست آوردن وسایل هدایت خود و سعى در آن نیز؛ نصرت و پیروزی محسوب مى‌شود، چنانچه در امر تقوا هم این چنین است.
2- علم مثل چراغ است كه هرگاه روشن شود حتماً از آن روشنایى حاصل مى‌شود، پس بنده هم بعد از آن كه واقعاً داراى مقام و مرتبه‌اى از علم نافع شد، پس قهراً از علم او نور حاصل و افاضه مى‌شود، و جاهلین از آن نور هدایت مى‌یابند.
پس با این ملاحظه؛ تعلّم و یادگیرى به منزله مقدّمه نصرت و یارى مى‌شود، مثل آن كه انسان هرگاه خود را براى جهاد با دشمنان مهیّا نماید، بی آن كه نیازی به اسلحه داشته باشد، و چگونگی جنگ را براى جهاد با دشمنان بیاموزد، ــ مانند اسب دوانى و تیراندازى ــ نمی‌تواند بجنگد. پس با این آمادگى در مقدمات؛ نصرت در جهاد فى سبیل الله مى‌شود، و به این مقدار شخص در زمره انصار وارد شده، و فائز به فضیلت آنها مى‌شود.
پس همچنین است در علوم كه از براى هدایت كردن مهیّا مى‌شود، و این هدایت از افضل كیفیّات نصرت و یارى امام(علیه‌السلام) است، و اگر چه تعلّم و یادگیری به این دو عنوان نصرت مى‌شود، ولى این خصوصیت در آن مؤكّد مى‌شود.
هر گاه نصرت امام(علیه‌السلام) را در هنگام اشتغال به یادگیرى قصد كند، یعنى متذكر این جهت باشد، و این علاوه بر فوائد و فضائل دیگر است كه از جهت حصول آنها اقدام به یادگیرى علم مى‌كند، پس نصرت امام (علیه‌السلام) را هم یكى از آن خواسته‌ها قرار دهد، و افضل از همه فواید دیگر بداند .
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif



برگرفته از کتاب شیوه‌هاى یارى قائم آل محمد(علیه‌السلام)، آیة الله میرزا محمدباقر فقیه ایمانى(با تصرف)

شكوه انتظار
25-07-2010, 11:05
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gifبرای ظهور امام زمان(عج) چگونه مهیا شویم؟http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gif

http://img.tebyan.net/big/1388/10/332158011435621676619223187164136105962.jpg
http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gifنصرت و یارى حضرت قائم علیه السّلام با مرابطهhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gif

در «كافى» روایت شده از حضرت صادق(علیه‌السلام) كه در بیان این آیه فرمود :«اِصبِرُوا عَلى الفرائض و صابروا علی المصائب و رابطو علی الائمة(علیهم‌السلام)»؛ بر سختى انجام واجبات صبر كنید، و یكدیگر را در صبر بر مصائب امر كنید؛ و تسلیت دهید، و براى ائمّه(علیهم‌السلام) مرابطه نمایید یعنى در مقام نصرت و موالات آنها باشید.

http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gifاقسام مرابطه http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gif

مرابطه بر دو قسم است:
قسم اوّل: كه معهود است در احكام ظاهرى شرعى؛ آن است كه جمعى از مسلمین و از اهل ایمان در مرزهاى ممالك اسلامى آماده باشند براى دفع دشمنان؛ كه داخل در بلاد مسلمین نشده و هجوم بر آنها نیاورند .
و نصرت بودن این كیفیّت واضح است، زیرا این هم ــ یعنى دفع شر دشمنان دین و اهل آن و حفظ اسلام و مؤمنین ــ از امورى است كه راجع به وجود مبارك امام(علیه‌السلام)، پس سعى در آن به هر وجه و هر درجه‌اى از درجات آن؛ نصرت و یارى آن حضرت(علیه‌السلام) است، هم نسبت به وجود مباركش كه رفع سختى و مشقّتى از ایشان نموده، و هم نسبت به عزّ و شرف ایشان، چرا كه در غلبه مشركین؛ آثار ایشان از بین مى‌رود، و در غلبه اهل دین؛ احیای امر و ظهور آثار و شئونات ایشان مى‌شود، و هم یارى ایشان است نسبت به متعلّقان و دوستان ایشان كه از شرّ دشمنان از نظر جان و مال و عرض و دین حفظ مى‌شوند.
قسم دوّم :از مرابطه این است كه مؤمنین در هر حال منتظر فرج ائمّه دین(علیهم‌السلام) باشند، و در تسلیم و اطاعت امر آنها و صبر بر طول زمان ظهور و فرج، و در آنچه در حال استتار آنها و امر آنها است ـ از ابتلائات ـ ثابت قدم باشند، و در این حال در حدّ امكان اسباب جهاد و اسلحه ـ و لو یك تیرى باشد ـ مهیّا نمایند، و قلباً عزم بر یارى ایشان در هنگام ظهور داشته باشند، و از نظر ظاهرى و جسمى هم در امر آنها ثابت قدم باشد .
و از شواهد بر این قسم و بر كمال فضل آن، روایتى است كه در «روضه كافى» از ابوعبدالله جعفى نقل شده كه جعفى گوید:
حضرت امام محمّدباقر(علیه‌السلام) فرمود: مرابطه در نزد شما چند روز است؟
گفتم : چهل روز .
فرمود:لكن مرابطه ما مرابطه ایست كه همیشه روزگار است، و هر كس مرابطه نماید در راه ما ــ یعنى براى یارى ما اسبى را مهیّا نماید ــ براى او به اندازه دو برابر وزن آن ثواب و پاداش است، مادامى كه آن را نگاه داشته، و هر كس براى یارى ما سلاحى را ــ یعنى اسباب جنگى را ــ مهیّا كرده و نگاه دارد؛ براى او ثوابى به اندازه وزن آن است، مادامى كه نزد او هست .
و نیز در «بحارالانوار» از «غیبت نعمانى» روایت شده كه امام صادق(علیه‌السلام) فرمود:
هر یك از شما براى ظهور قائم(علیه‌السلام) ابزار جنگی مهیّا كنید، اگر چه یك تیر باشد، امید است همین كه این نیّت را داشته باشد، حقّ تعالى او را از اصحاب و یاوران او قرار دهد.
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

نرگس منتظر
25-07-2010, 11:12
http://vvfbr.persiangig.ir/image/motefarege1/4ucv028.jpg





آستان شعرهایم خاک پایت،
مقدمت سبز خیره ام تا دورها، تا انتهاى شوق دیدار، کى مىآیى تا که دنیا مست عطر داد گردد؟!
فرش دل،گسترده ام شاید که مهمانم شوى تا ـ لحظه اى سیراب گردان تشنه ى دیار خود را بهترین اعجاز شعر و قامت شوق شاعرانى کى مىآیى؟
اولین و آخرین گلواژه ى عشق!
اىگلوى زخمى ام نغمه سرایت;مقدمت سبز!
از زمین تا آسمان تابى نهایت،
مقدمت سبز تا که بسرایم حدیث دل برایت;
مقدمت سبز اى تمام هستى زردم فدایت;
مقدمت سبز رویش بوسه شوم بر دستهایت;
مقدمت سبز از زلال چشمه ى سبز هدایت;
مقدمت سبز درحریم اهل دل خالى ست جایت;مقدمت سبز اىگلوى زخمى ام نغمه سرایت;
مقدمت سبز! اىگلوى زخمى ام نغمه سرایت;مقدمت سبز!
حیدر على شفیعى



http://shiaupload.ir/images/32288926651434212625.gif (http://shiaupload.ir/images/32288926651434212625.gif)http://shiaupload.ir/images/42826927696015975582.gif (http://shiaupload.ir/images/42826927696015975582.gif)

شكوه انتظار
25-07-2010, 11:18
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif
http://shiaupload.ir/images/93621313317896100289.gif

http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gifافعال انسان در مقام رتبه ثواب و اجرhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gif

بنابر آنچه در معناى مرابطه ذكر و نیز از حدیث امام محمّدباقر(علیه‌السلام) و احادیث دیگر استفاده مى‌شود، ظاهر مى‌گردد كه تقوا و برخی امور دیگه مرابطه محسوب مى‌شوند؛ به این بیان كه: افعال صادره از انسان در مقام ترتّب اجر و ثواب بر آنها، بر http://shiaupload.ir/images/59627227817047419160.gifچهار قسم است : http://shiaupload.ir/images/59627227817047419160.gif
1- افعالى است كه ذاتا جنبه عبادى ندارند، یعنى در جمله عبادات متعارف و معیّن در شرع محسوب نمى‌شوند، پس اجر و ثوابى هم بر آنها مترتّب نمى‌شود، مگر در حالتى كه در آنها قصد عبادت بشود، و به یك عنوان از عناوین عبادت او را در آورند.
و این قسم مثل كلیّه اُمور مباح ــ مانند خوردن و آشامیدن و خواب و رفت و آمد و معاشرت و امثال آنها ــ هر گاه در مقام مقدّمه امر مستحبى یا واجبى واقع شوند در آنها قصد عبادت كند؛ اجر و ثواب بر آن مترتّب شده؛ و از عبادات محسوب مى‌شود، مثل آن كه چیزى را بخورد یا بیاشامد، یا مباحى را انجام دهد از جهت خواهش یا شادی مؤمنى؛ كه در این حال استحباب پیدا مى‌نماید، و فضل و اجرهاى بزرگ و مهم بر آن مترتب مى‌شود، یا آنكه مقدارى كه به حدّ ضرورت است از خوردنی و نوشیدنی و خواب یا معاملات را از جهت رفع ضرورت از جهت مقدمه عمل به فرائض و تكالیف الهی بجاى آورد، پس در این حال عنوان وجوب پیدا مى‌كند.
بعضى از این امور مباح در بعضى از مقامات فضل و شرافت پیدا مى‌كنند، و اجر و ثواب بر آن مترتّب مى‌شود، بدون آن كه در آن قصد عبادت كند، مثل خواب عالم كه عبادت است، و این از جهت شرافت علم او است، و مثل خوابیدن شخص روزه‌دار كه از جهت شرافت روزه است، و مثل خوابیدن در ماه مبارك رمضان كه از جهت شرافت آن ماه شریف است، و امثال آنها .
قسم دوّم: افعالى است كه صورت عبادت دارد، ولكن اگر در آنها قصد عبادت نكند عبادت نمى‌شود و اجر و ثوابى بر آن مترتّب نمى‌شود، و این قسم مثل همه عبادات ــ مانند روزه و نماز ــ مى‌باشد كه هر گاه قصد قربت در آن نشود از عبادت بودن خارج مى‌شوند، اگر چه ظاهرا عبادت است بر حسب آنچه در تفصیل نیّت در كتب فقهى بیان شده است .
قسم سوّم : افعالى است كه خصوصیّتى دارد كه ذاتا محبوب الهى است، ولو آنكه قصد قربت در آن نشود، و با قصد قربت افضل و اكمل خواهد شد، مثل احسان كردن كه آن ذاتا امرى محبوب و مطلوب است حال از هر كس که صادر شود ـ ولو از كافر باشد ـ جزاى خیرى مترتّب بر آن مى‌شود چه در دنیا و چه در آخرت، ولو به تخفیف عذاب باشد .
پس در این قسم هر گاه بنده مؤمن اقدام كند، و قصد قربت هم در آن بنماید؛ موجب كمال اجر و ثواب آن مى‌شود، و وسیله ارتفاع مقام او در درجات عالی بهشت مى‌شود .
قسم چهارم: افعالى است كه در عنوان و مصداق خارجى یك عمل است، ولكن به حسب نیّت و قصد اگر انسان مصداق اعمال متعدد قرار دهد؛ پس اجر و ثواب كامل هر یك را دریابد . مثل آن كه شخصى مؤمن باشد، سیّد باشد، عالم باشد، مضطرّ هم باشد، پس احسان به او در عنوان و مصداق خارجى یك عمل است، ولكن عنوان احسان به مؤمن، و احسان به ذریّه رسول خدا(صلى الله علیه و آله)، و احسان به عالم، و احسان به مضطرّ، و احسان به مظلوم، و اگر رحمیّت هم باشد؛ احسان به رحم است، و هر چه از این عنوان‌ها باشد؛ هر كدام عمل و عبادتى مستقل است كه هر گاه انسان به هر یك در هر مورد خاصّى اقدام كند؛ اجر كامل دارد، ولكن ممكن است در چنین موردى همه آن عناوین را قصد كند، و اجر هر یك را كاملا دریابد .
بنابراین این اعمال در جهت یاری حضرت ولى عصر(علیه‌السلام) است. یعنی هر گاه عملی ذاتا از اُمور مباح باشد؛ به واسطه همان كه قصد نماید در آن حصول نصرت ولى عصر(علیه‌السلام) را در مقامى كه امید حصول آن باشد، عمل او نصرت آن حضرت مى‌شود، و عنوان مرابطه پیدا مى‌كند، و بوسیله آن داخل در انصار ایشان و مرابطین در امر ایشان مى‌شود، و فضیلت نصرت و مرابطه با ایشان را در مى‌یابد، خصوصاً در حالى كه در خارج هم اثر نصرت بر آن مترتّب شود .
اما هر یك از امور مزبور كه فى نفسه از جمله عبادات باشد، كه جنبه عبادى آن به غیر عنوان نصرت باشد، به حسب مصداق خارجى آن، چون تقوا و همه فرائض الهى، یا از جمله عباداتى باشد كه عنوان نصرت هم قهراً بر آن مترتّب مى‌شود ولو بدون قصد آن ــ مثل هدایت جاهلین و امر به معروف و نهى از منكر ــ پس در این نوع هر گاه بنده بالخصوص قصد نصرت و یارى نماید، این موجب كمال درجه اجر و ثواب او به چندین برابر مى‌شود، علاوه بر آن كه اجر و ثواب كامل آن عناوین دیگر هم كه خود آن اعمال دارند؛ در مى‌یابد، پس بواسطه همین قصد نصرت، همه آن امور عنوان مرابطه پیدا مى‌نمایند، و اجر كامل آن بر هر یك از آنها مترتب مى‌شود .
http://shiaupload.ir/images/93621313317896100289.gif
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif



برگرفته از شیوه‌هاى یارى قائم آل محمد(علیهم‌السلام)، مرحوم آیت الله میرزا محمدباقر فقیه ایمانى.

نرگس منتظر
25-07-2010, 11:22
http://shiaupload.ir/images/93472871095305926626.jpg (http://shiaupload.ir/images/93472871095305926626.jpg)




آفتاب


نفس‌های گلوگیر،‌ دیرگاهی است هوای خفته را می‌خواهد به بوته نسیم روح‌فزای تو بیفکند.
به هر سو که می‌نگرى، از پونه‌های مسیر توست، نگاهی که چراغی افکنده به تاریکیمان، روشنایی که می‌درخشند بر واماندگیمان.

صدای وهم آلود از حنجره امروز زمان تو را می‌خواند: «أیْنَ ابْنُ النّبِیُّ المُصْطَفی».
توده‌های اندوه،‌ گرداگرد زمین در چرخش دوّار روزهایش می‌چرخد.
سرانگشت نسیم‌وارت اگر نبود، چه می‌گذشت بر گردش این خسته منتظر!
منتظر به نظاره ایستاده است پنجره‌هایی که فانوس‌هایش آویخته به نوید آمدنت است.
گوش خوابانده‌ایم در همهمه صداها، تا رستاخیز صدایت را در اوج بی‌کرانگی کعبه بشنویم آنگاه که قاصدک‌ها از راه برسند و گریختگی روزها و شب‌های طولانی پرتکرار را به چکاوک صورت صدایت خبر دهند.
آنگه حفره‌های شب در طلوع حلولت بپیچید.
در قلب این شهر،‌ داغی خوابیده است تا رنجش را از رگ‌های زندگی بیرون کشى.
کجاست تیغه عدل آمدنت که درخشندگی‌اش ظلمت‌ِ افکنده بر خاک را بزداید!
زمین از شادی می‌چرخد و می‌رقصد؛ بر رد گام‌هایت یاس می‌روید، پونه‌ پونه عطر قدمهایت را به ذرات خاک می‌ریزد.
بهار جانی دوباره یافته و بوی مست‌کننده‌اش، به تن مسافران مسیر توفان‌های داغ می‌دود.
کفش‌های خسته از عبور، ‌در کنار جاده های پر از فانوس، کنار گذاشته می‌شوند.
همهمه‌های سرخ، از نیام قیام بیرون کشیده شده است رستاخیزی دوباره جان‌ها را به طعم گس عدالت رسانده است.
بذری نو به جان‌ها پاشیده می‌شود و ندبه‌ها به سرود چلچه‌های شادی بدل می‌گردد.
شادی در پوست خود نمی‌گنجد چلچراغ‌های آویزان، روشنی‌شان را به چشمان خیره شهر ریخته‌اند.
سماعی این چنین را کدام حلقه صوفیانه به نظاره نشسته است!
آفتاب از کعبه طلوع کرده و صدای بلال از فراز صداهای دوردست تاریخ دوباره شنیده می‌شود.
فتحی عظیم اتفاق افتاده است: «انّا فَتَحْنا فَتْحاً مُبِینا».



http://shiaupload.ir/images/75864259036925827334.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 11:31
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gifفواید توبه و دعا برای تعجیل درفرجhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gif

http://img.tebyan.net/big/1388/08/179196246115144147402411017252240164626045.jpg

اگر همه بندگان خدا اهل توبه نباشند؛ ولیكن بعضى از مؤمنین به تنهایى ــ كه از اهل اخلاص و مودّت حقیقی مى‌باشند ــ علاوه بر دعا و توبه براى خود؛ برای دیگران نیز توبه انجام دهد، و دعا و طلب مغفرت از براى همه مؤمنین نماید، چنین دعا و توبه‌اى چند فایده دارد:
1- اگر چنین دعا و توبه‌اى موجب تعجیل در زمان فرج نشود كه یك مرتبه وقت آن سر آمده و فرج واقع شود، در این صورت امید است كه این نوع دعا و توبه وسیله تخفیف در طول زمان تأخیر شود، كه اگر مثلا دوران آن صد سال بود؛ چند سالش كم شود.
2- هرگاه بعضى از دوستان از براى همه برادران دینى ــ از احیاء و اموات آنها ــ از گناهى كه سبب تأخیر فرج شده است، توبه و طلب مغفرت نمودند، و با این حال دعا كردند، به مقتضاى آنچه خداوند وعده اجابت دعا به هر یك از بندگان ــ خصوصاً دعاى در حقّ غیر ــ فرموده، پس امید است كه در اثر استجابت این دعا همه مؤمنین از براى توبه و دعا در امر فرج توفیق یابند، خصوصاً اگر در دعایش بر این وجه قید نماید كه از خداوند طلب كند: آنچه وسیله تعجیل در فرج است میسّر و فراهم نماید .
پس توبه و دعای عموم مؤمنین یك وسیله فرج است، كه این وسیله به مستجاب شدن دعاهاى او فراهم خواهد شد، و آنها هم موفّق به این دعا و توبه خواهند گردید.
3- فرد بواسطه این توبه و دعا چه از جانب خودش و چه از جانب برادران ایمانى خودش از جمله انصار و یاران آن حضرت(علیه‌السلام) محسوب مى‌شود، ولو بر فرض آن كه تأثیرى در تعجیل فرج ــ از عدم جهت اقدام دیگران ــ ننماید.
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 12:04
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif
و این مانند آن است كه براى نصرت و یارى امام عده‌اى به مجادله و جنگ با دشمنان مى‌روند و مغلوب مى‌شوند، در این صورت آنها حتماً از مجاهدین مى‌باشند و از انصار و یاران محسوبند، بلكه در این حالت مغلوبیّت از اجر و پاداش بزرگترى برخوردارند، خصوصاً در صورتى كه عدد مجاهدین كمتر باشد، پس اجر و پاداش آنها به چندین برابر بیشتر و برتر از كسانی كه از جهاد تخلف كرده‌اند؛ خواهد بود .
چون بر اساس آیات و روایات نصرت و یارى هر مظلومى خصوصاً وجود مبارك امام(علیه‌السلام)؛ بر همه اهل ایمان و بر فرد فرد آنها واجب است كه: به هر وسیله‌اى كه با آن یارى ممكن است؛ یارى كنند، و این وجوب با این كیفیت مانند وجوب نمازهاى روزانه؛ یقینى و قطعى است و بر فرد فرد از بندگان واجب است و به ترك بعضى، از بعض دیگر ــ در صورت قدرت ــ ساقط نمى‌شود، و ترك نمودن بعضى هم موجب ناقص و ضایع بودن فعل بعضى دیگر كه بجا بیاورند؛ نمى‌شود .
و در چنین زمانى كه فعلا مولا و امام ما مظلوم واقع شده‌اند، بواسطه آن كه حقّ الهى ایشان، از جهت طغیان ظالمین و اشرار و قلّت اعوان و انصار مغضوب گردید، و از این جهت غائب شده‌اند، و معلوم شد كه توبه و دعاهاى مؤمنین تأثیر در تعجیل در امر فرج ایشان دارد كه یا یك مرتبه دوران غیبت سر آید یا تخفیف در آن حاصل شود، پس این یك نوع نصرتى است كه مقدور همه بندگان هست، و اگر همگى این نوع نصرت و یارى را انجام مى‌دادند، رفع مظلومیّت از آن حضرت(علیه‌السلام) مى‌شد.
چنانچه اگر همه بندگان مؤمن اتفاق در نصرت و یارى حضرت سیدالشهدا(علیه‌السلام) مى‌كردند، ایشان مظلوم و مغلوب نمى‌شدند .
ولكن مادامى كه این اتّفاق در توبه و دعا از همه بندگان واقع نشود، پس هر گاه عدّه اى از بندگان به این نوع توبه و دعا عمل نمایند، در واقع عمل به تكلیف واجب خود نموده، و در زمره انصار واقعى آن حضرت محسوب خواهند گردید، و هم از عقوبت ترك یارى مظلوم سالم خواهند ماند، كه اگر خداوند در دنیا یا در آخرت كسانی كه ترك یارى مظلوم و یارى امام(علیه‌السلام) را كرده‌اند عذاب و عقوبت كند؛ بر حسب تمكّن حالشان، پس آنها از شرّ آن عذاب و عقوبت الهى در عافیت خواهند بود .
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 12:10
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif
4- فرج و ظهور امام زمان(علیه‌السلام) بر دو قسم است:
http://shiaupload.ir/images/78701709590471708626.gif

قسم اوّل: فرج و ظهور كلّى است، و آن فرج و ظهور موعود ایشان است بر وجهى كه رفع شرّ جمیع اعداء از جمیع عالم مى فرمایند .
قسم دوّم: فرج‌هایى كه نسبت به قسم اوّل جزئى هستند، و آن برطرف شدن بعضى از هموم و غموم از قلب امام است كه این همّ و غم بواسطه غلبه دشمنان و شدت ظلم نسبت به بعضى از شیعیان است.
پس ممكن است كه با دعاى جمعى از شیعیان و دوستان مخلص، خداوند این نوع هموم را، با هلاكت گروهى از دشمنان از قلب مباركشان رفع بفرماید.
چنانچه در زمان حضرت رسول و حضرت امیرالمؤمنین(علیهماالسلام) خداوند به دست گروهى از مؤمنین كه به جهاد مى‌رفتند؛ ظالمین و كفار را هلاك مى‌كرد .
http://shiaupload.ir/images/20517511890081959018.gif
5- این دعا از فرد فرد شیعیان و دوستان به عنوان موالات و مودّت نسبت به آن حضرت(علیه‌السلام) خواهد بود، و بدین وسیله؛ دعا كننده یك درجه از حقّ مودّت ایشان را ــ كه اداء آن بر بنابر آیه مباركه «قُلْ لا اَسْئَلُكُمْ اَجْراً الاَّ الْمَوَدَّةَ فِى الْقُربى»(1) واجب و لازم است ــ اداء نموده است .
و به این وسیله؛ مورد رحمت‌هاى مخصوص ایشان مانند، شفاعت و دعا و غیر آنها واقع خواهد شد، خصوصاً بر حسب مضمون آیه كریمه: «هَلْ جَزاءُ الاِْحْسانْ إلاّ الاِْحْسان»(2)، كه به مقتضاى آن پاداش نمودن به هر احسان كننده، محبوب و مستحب و نیز مهم است، و امام(علیه‌السلام) هم البته در عمل به كتاب الله و به مكارم اخلاق و همچنین در دعا نمودن در حقّ كسى از دیگران؛ اولى است و احسان ایشان نسبت به آن شخص درست است .
پس هر مؤمن كه به دعا و طلب فرج نمودن از براى وجود مبارك آن حضرت(علیه‌السلام) احسان نماید البته كمال امید است كه به جزاء این احسان؛ مورد احسان ایشان واقع، و مثل همین احسان آن حضرت هم طلب فرج و خیر و رحمت براى او فرمایند، یا به نحو دیگر از افاضات دنیوى و اُخروى، كه آشكارا و پنهان از طرف امام(علیه‌السلام) به دیگران مى‌رسد؛ شامل او نیز شود .
6- چون وجود مبارك امام(علیه‌السلام) نعمت عظماى الهى بر بندگان است، بواسطه آن كه همه فیوضات دنیوى و اُخروى، ظاهرى و باطنى؛ به یمن وجود مبارك او و بوسیله محبّت و معرفت ایشان عطا مى‌شود، چنانچه در این آیه مباركه: «ثمّ لَتُسْئَلُنّ یَومَئِذ عَنِ النَّعیمِ»،(3) «نعیم» به آن حضرت(علیه‌السلام) و به ولایت ایشان تفسیر شده است.(4)
و همچنین در بعضى دیگر از آیات و روایت نیز «نعمت» به وجود مبارك امام(علیه‌السلام) تفسیر شده، و شكر هر نعمتى علاوه بر آن كه واجب است وسیله بقاء و دوام نعمت و نیز وسیله انتفاع از آثار و منافع آن، و وسیله تكمیل آثار نعمت مى‌باشد، چنانچه به این مطلب در این آیه شریفه «وَ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لاََزیدَنَّكُمْ»،(5) و نیز در روایات بسیارى تصریح شده است.
پس با دعاى در فرج حضرت صاحب الأمر(صلوات الله علیه) هم یك درجه از شكرگزارى نعمت وجود مباركشان حاصل مى‌شود، و بنده به هر اندازه در آن سعى كند آثار و فیوضات وجود اقدسشان در حقّ دعا كننده بیشتر و تمامتر و كاملتر خواهد شد .
7- بر حسب آنچه از بعضى روایات ظاهر مى‌شود، از جمله روایتى است كه حضرت صادق(علیه‌السلام) فرمود: اگر شماها مانند بنى اسرائیل بر دعا و توبه براى فرج ما اجتماع نكنید، غیبت به طول خواهد انجامید.
و همچنین در توقیع مبارك بیان كردیم كه حضرت فرمود:
اگر شیعیان هم عهد شوند و به آن عهدى كه بر ذمّه آنها ثابت شده است ــ یعنى یارى و موالات ما اهل بیت ــ وفا كنند، به زودى سعادت ملاقات ما روزى آنها خواهد شد، و ما را از آنها مستور و پنهان نداشته؛ جز اعمال آنها كه نزد ما مكروه است، و راضى به آن نیستیم.
هر گاه هر یک از مؤمنین در توبه و دعاى در فرج آن حضرت(علیه‌السلام) سعى و اهتمام نماید ــ چون به وظیفه تكلیف خود در مقام نصرت و یارى و موالات با ایشان و اداء حقّ آن عالى شأن عمل نموده است ــ مورد الطاف خاص حضرت احدیّت و آن حضرت خواهد شد، و بدین وسیله از شرّ آن فتنه‌ها و بلاها سالم خواهد ماند .
یعنى آنچه از بلاهاى دنیوى؛ غیر حتمى است از او دفع خواهد شد، بلكه در معرض آن هم واقع نخواهد شد، و آنچه حتمى است در آنها پس از اهل رضا و تسلیم خواهد شد، و به سبب آنها در فتنه‌ها واقع نخواهد شد، و آنچه هم از فتنه‌هاى اُخروى است، در هیچ حالى مبتلا نخواهد شد، پس با شدّت تاریكى راه هدایت براى اهل دنیا؛ براى او از خورشید هم روشن‌تر خواهد شد.
http://shiaupload.ir/images/20517511890081959018.gif
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 12:22
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif
2ghalbامام حسن عسكرى(علیه‌السلام) در این مورد فرمود: 2ghalb
http://shiaupload.ir/images/78701709590471708626.gif
هیچ كس از فتنه‌ها و فسادها و سختى‌ها و امتحانات در زمان غیبت آن حضرت(علیه‌السلام) نجات نمى‌یابد، مگر كسی كه خداوند او را در اعتقاد به امامت ایشان ثابت قدم فرموده باشد، و او را در دعا براى تعجیل فرج موفق فرموده باشد.
8- از حدیث على بن مهزیار و نیز از توقیع مبارك استفاده مى‌شود كه: هر گاه هر كدام از مؤمنین در امر توبه و دعاى در فرج آن حضرت(علیه‌السلام) در حالتى كه به وظایف و آداب آن عمل نمایند سعى و اهتمام نمایند، پس اگر ظاهراً آن فرج كلّى واقع نشود و لقاء منیرشان براى همه بندگان ظاهر نگردد، پس امید زیادى هست كه بوسیله این توبه و دعا اگر مانعى در او هست رفع بشود، و براى خصوص این دعا كننده در خواب یا بیدارى زیارت جمال آن حضرت(علیه‌السلام) میسّر شود، و به بعضى از الطاف خاصّه آن حضرت مقرون، و به بعضی فیوضات مخصوص ظاهرى و معنوى از معارف و حِكَم الهى از آن حضرت(علیه‌السلام) بوسیله مكالمه با ایشان یا به نحو دیگر از افعال و احوالشان مستفیض شود، و براى بعضى از علماء ابرار یا صلحاء چنین حالاتى اتفاق افتاد، چنانچه شرح وقایع و حكایات آنها در بعضى از كتب بیان شده است.(6)
9- بنده مؤمن هرگاه فرج و ظهور امر آن حضرت(علیه‌السلام) را از خداوند متعال طلب نماید، این دعا وسیله‌اى براى تكمیل نور معرفت قلب او نسبت به آن حضرت(علیه‌السلام)، و نیز به كمالات ایشان به اعلى مرتبه‌اى كه از براى مؤمن معرفت داشتن به ایشان شایسته است؛ خواهد شد، و این معرفت و شناخت به آن كیفیّتى است كه در حال ظهور ایشان به وجه كامل یا به كمتر از آن حاصل مى‌شود.
و نیز این دعا وسیله‌اى از براى افتتاح ابواب اسرار و حقائق توحید و سایر معارف و حكمت‌ها به سوى قلب او بر آن وجهى كه در حال ظهور آن حضرت(علیه‌السلام) به یمن وجود اقدسشان حاصل مى‌شود؛ و خواهد شد، و هم وسیله‌اى براى مرتبه‌اى از اطمینان قلب و رفع خوف از دشمنان و از هر صاحب شرّى، و نیز فراغت حال از براى عبادت و بعضى از كیفیّات آسایش و سلامتى و راحتى جسمى و قلبى خواهد شد.
البتّه فوائد كلى و مهمى غیر از این فوائد نه‌گانه كه ذكر شد؛ بر حسب آنچه از آیات و روایات استفاده مى‌شود خیلى زیاد است، و چه بسا شمار آن فواید و فضایل متجاوز از صد فائده و فضیلت مى‌شود؛ كه در كتب به صورت مبسوط و مشروح بیان شده است .
بعد از شناخت این فواید مهم، سزاوار نیست كه بنده مؤمن از آن غفلت كرده و مسامحه نماید، و از فیوضات كامل آن محروم بماند، بلكه در مضمون بعضى از ادعیه‌ای كه از آن حضرت(علیه‌السلام) است آمده: از خداوند متعال چنین مسئلت نمائید كه:
http://shiaupload.ir/images/65464849968743806653.gif
الهــــى!
ما را یارى فرما كه ذكر و یاد ایشان و صلوات بر ایشان و دعا در حقّ ایشان را فراموش نكنیم.
http://shiaupload.ir/images/20517511890081959018.gif
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif



پی‌نوشت‌ها:
1- سوره شورى، 23 .
2- سوره الرحمن، 60.
3- ترجمه: سپس در آن روز از نعمت‌ها مى‌پرسند. (سوره تكاثر، آیه 8) .
4- تفسیر نورالثقلین، ج5، ص662 .
5- ترجمه: اگر شكر نعمت بجاى آورید، هر آینه بر نعمت مى‌افزاییم.(سوره ابراهیم، 8)
6- براى اطلاع بیشتر در این زمینه به كتاب «نجم الثاقب» و «عبقرى الحسان» مراجعه شود .
برگرفته از شیوه‌هاى یارى قائم آل محمد(علیهم‌السلام)، مرحوم آیت الله میرزا محمدباقر فقیه ایمانى.

خادمه زینب کبری(س)
25-07-2010, 12:27
http://shiaupload.ir/images/94628288708759728686.jpg


سلام بر مهدى(ع)، خورشید جان ها و امید انسان ها. مهدى(ع)، یادگار پیامبران، خلاصه ابراهیم، عصاره محمد، احیا و زنده کننده سنت هاست. نیمه شعبان، مطلع خورشید فروزان مهدى(ع) در ظلمت تاریخ است. پیروان قائم آل محمد(ع) همچون او اهل قیام و انقلابند.






مهدى(عج)، کعبه مقصود و قبله موعود امت هاست.


غیبت کبرا، دوره آزمایش منتظران راستین حضرت مهدى(ع) است.


وقتى نیمه شعبان مى رسد، گلواژه هاى «انتظار»، «ظهور»، «فرج»، «حکومت جهانى»، «قسط و عدل»، «دیدار» و «مهدى» مى شکفد.




نیمه شعبان، عید منتظران وراثت زمین براى مستضعفان و شکست سلطه هاى جبّاران است. نیمه شعبان، افروختن چراغ شوق در دل شیعیان و امید بخشیدن به محرومان است.



http://shiaupload.ir/images/99413008443429389292.gifhttp://shiaupload.ir/images/99413008443429389292.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 12:28
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

2ghalbفواید وجود امام معصوم(علیه السلام)2ghalb

1. امام واسطه فیض
http://img.tebyan.net/big/1388/06/3465244591463921032083421912438124245.jpg
خداوند امام زمان(عج) را تعیین كرده است تا در میان ‏مردم باشد و به هدایت آنان بپردازد، ولى این مردم هستند كه مانع ‏ظهور آن حضرت مى‏شوند؛ و هر گاه مردم براى حكومت واحد جهانى و الهى(كه بر پایه عدالت واقعى و رعایت حقوق و حقایق، واقعیات و اجراى ‏تمام احكام اسلامى استوار است) آمادگى كامل پیدا كنند، حضرت آشكار خواهد شد. پس خداى مهربان، در عنایت و مهربانى كوتاهى نكرده، بلكه تقصیر مردم است كه امام زمان(عج) غایب شده و ظهورش به تأخیر افتاده است؛ اما باید دانست كه فواید وجود امام منحصر به راهنمایى‏هاى ظاهرى ایشان - اگر در میان مردم مى‏بود - نیست، بلكه وجود مقدسش از نظر «تكوین و تشریع» فواید دیگرى نیز دارد كه مهم‏ترین آن «واسطه فیض» بودن است، چرا كه بر اساس دلیل‏هایى كه در روایات به آن اشاره شده، اگر امام نباشد، رابطه عالم و آفریدگار جهان منقطع مى‏گردد، زیرا تمام فیض‏هاى الهى به واسطه امام بر سایر مردم نازل مى‏شود؛ «لَوْ بَقَیتِ الأرضُ بِغَیْرِ إمامٍ لَساخَتْ... .»(1) اساساً به‏ واسطه وجود مقدس اوست كه به عالم ‏هستى فیض داده مى‏شود و به واسطه او آسمان و زمین پا برجاست. «إنَّ الأئمّةَ نُور اللهِ عَزَّوَجَلَّ(2)؛ ائمه نور خدا هستند.»
اگر ائمه نباشند دنیا تاریك است، منتها این را كسى مى‏فهمد كه ظلمت و نور را مى‏شناسد.
إنَّ الأئِمَّةَ هُمْ أرْكانُ الأرْضِ(3)؛ اگر ائمه نباشند زمین بقا ندارد.
چون در آن صورت، خلقت بى‏هدف مانده و بقا معنایى نخواهد داشت.
أَنَّ الأئِمَّةَ هُمُ الْهُداة(4)؛ ائمه هادیانند.
أَنَّ الأئِمَّةَ شُهَداءُ اللهِ عَزَّ وَ جَلّ عَلى خَلْقِهِ(5)؛ اینها گواهانند، ناظر بر اعمالند.
http://shiaupload.ir/images/96449568548070973550.gif
الآن هم امام زمان(عج) هدایت‏هاى جانبى براى افراد دارند؛ مثلاً در شرایط حساس كه شخص مى‏خواهد با تغییر روش زندگى منحرف شود، به‏ دادش مى‏رسند. روابط حضرت با افراد بر حسب كمالات روحى‌شان است و هر كس به قدر كمال خود مى‏تواند این ارتباط را برقرار كند.
http://shiaupload.ir/images/20517511890081959018.gif
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

خادمه زینب کبری(س)
25-07-2010, 12:34
http://shiaupload.ir/images/56025379830094167328.jpg


نیمه شعبان سرود زندگی است نیمه شعبان فرار از بردگی است


نیمه شعبان سلامی از خــــدا بر همه افراد شهر بنــدگی است


نیمه شعبان امیــــد خستگان مقصدی‌برجاده‌های‌خستگی‌ است


نیمه شعبان چو كالائی گــران نوبـر بـازارهـای كهنه‌گی است


نیمه شعبان چو حصنی استـوار قلعه‌ای با سردر همبستگی است


نیمه شعبان چنــان یك سرپناه آخرین امید در بیچـارگی است


نیمه شعبان به سـان مشعــلی در افق‌های سیاه زندگــی است


نیمه شعبـان بـرای مسـلمـین سـالـروز خلقت آزادگـی است


نیمه شعبان بـرای دین حــق بیرقی بر قلّـهء دلـدادگـی است


نیمه شعبان سر آغــاز فـرج برسپاه مسلمین آمــادگـی است


نیمــه شعبان بـه‌ سـان دشمنی بهر بی‌دردیّ واشرف‌زادگی است


نیمه شعبان غدیر و بعثت است جلوهء خم در كمال سادگی است


نیمه‌شعبان چو خورشیدی منیر نوربخش عمر ظلمت دیدگی است


نیمه‌شعبان نه‌یك روزاست وبس بلكه با تـاریخ در پیوستگی است


نیمه شعبان،خدا داند كه چیست بر ثُـرائی قدر آن در تیرگی است


http://shiaupload.ir/images/14528533617372403825.gifhttp://shiaupload.ir/images/14528533617372403825.gifhttp://shiaupload.ir/images/14528533617372403825.gifhttp://shiaupload.ir/images/14528533617372403825.gifhttp://shiaupload.ir/images/14528533617372403825.gifhttp://shiaupload.ir/images/14528533617372403825.gifhttp://shiaupload.ir/images/14528533617372403825.gifhttp://shiaupload.ir/images/14528533617372403825.gifhttp://shiaupload.ir/images/14528533617372403825.gif

خادمه زینب کبری(س)
25-07-2010, 12:42
http://shiaupload.ir/images/07693235611523735877.jpg



http://shiaupload.ir/images/90635023833103329279.gifجشن تولد مهدی علیه السلام



جشن تولّد امام زمان جشن زنده شدن آرزوها، احیای امیدها، رونق گرفتن تمنّاهای عالی انسانی و در یک کلام جشن منتظران است و به همراه تولّد مهدی، شادی و امید در دل مشتاقان و آرزومندان تحقّق وعده الهی زنده می شود و شرکت کنندگان در جشن به یاد دوران حکومت حیات بخش او آمادگی خود را اعلام می کنند، مردم از آن رو این جشن را گرامی می دارند که حیات و تولد مهدی علیه السلام سرنوشت ساز و عامل توجّه بقا و راز زندگی توأم با حیثیت و شرافت ماست. این تولّد گامی برای جهت یافتن بشریّت به سوی صراط مستقیم حقّ و عدل و تحقّق آرمان های میلیون ها انسان خواهد بود. جشن تولد مهدی علیه السلام جشنی توأم با آگاهی دادن و آگاهی یافتن است؛ فرصتی است برای اندیشیدن در این امر که ما چگونه ایم و چگونه باید باشیم.


http://shiaupload.ir/images/90635023833103329279.gifدرس نیمه شعبان



این میلاد و این یاد بزرگ باید به ما درس بدهد. احساسات بسیار خوب است. عواطف پشتوانه بسیاری از اعمال نیکوی انسان هاست، ایمان و عقیده قلبی به وجود این منجی عظیم عالم، شفابخش بسیاری از بیماری ها و دردهای معنوی و روحی و اجتماعی است؛ ولی فراتر از همه اینها باید از این یاد، از این خاطره [و] از این حادثه عظیم درس بگیریم. هرسال این جشن ها برپا می شود و دل ها را معطّر می کند، اگر درس های عمیقی که در تجدید این خاطره وجود دارد برای رفتار ما و عمل ما می تواند یک آموزنده و معلم به حساب بیاید، یقینا پیشرفت جامعه ما به سمت کمال، روان تر و سریع تر خواهد شد. یک درس از این درس ها این است که همه بدانند [و] همه اذعان و باور کنند که حرکت عالم به سمت صلاح است؛ به سمت آفاق روشن است. مستکبران عالم هرچه می خواهند بگویند، تظاهر به قدرت نمایی بکنند اما لشکر حقّ و حقیقت کاروان بشریت را به سمت سرمنزل عدل و داد پیش می برد.


http://shiaupload.ir/images/90635023833103329279.gifتبریک نیمه شعبان (در کلام امام رحمه الله )



سالروز مبارک ولادت باسعادت و پر برکت حضرت خاتم الاوصیا و مفخرالاولیا حجت بن الحسن العسکری ـ ارواحنا لمقدمِهِ الفدا ـ بر مظلومان دهر و مستضعفان جهان مبارک باد. و چه مبارک است میلاد بزرگ شخصیّتی که برپا کننده عدالتی است که بعثت انبیا علیهم السلام برای آن بود و چه مبارک است زادروز ابرمردی که جهان را از شرّ ستمگران و دغل بازان تطهیر می نماید و زمین را پس از آن که ظلم و جور آن را فرا گرفته، پر از عدل و داد می کند و مستکبران جهان را سرکوب و مستضعفان جهان را وارثان ارض می نماید. چه مسعود و مبارک است روزی که جهان از دغل بازی ها و فتنه انگیزی ها پاک شود و حکومت عدل الهی بر سراسر گیتی گسترش یابد و منافقان و حیله گران از صحنه خارج شوند و پرچم عدالت و رحمت حقّ تعالی بر بسیط زمین افراشته گردد و تنها قانون عدل اسلامی بر بشریت حاکم شود و کاخ های ستم و کنگره های بیداد فرو ریزد و آنچه غایت بعثت انبیا علیه السلام [و[ حامیان اولیا علیه السلام بوده تحقق یابد.


http://shiaupload.ir/images/68411255509534480187.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 12:45
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

2ghalbدر روایتى از امام صادق(علیه‌السلام) آمده است:2ghalb
«وَ بِنا أثمرت الأشجار و أینعت الثمار و جرت الأنهار و بنا ینزل الغیث السماء؛ به وسیله ما تمام درختان به ثمر مى‏نشینند و میوه‏ها مى‏رسند و رودخانه‏ها جارى مى‏شوند و به وسیله ما باران از آسمان مى‏بارد.»
اساساً ائمه واسطه فیض بین خدا و خلق هستند. اگر خورشید عالمتاب مى‏تابد و اگر نعمات بى‏شمار خدا بر خلق مى‏رسد، همه به دلیل وجود مبارك‏ امام است و خداوند به خاطر آنان دیگر موجودات را آفرید. لولاكَ لَما خَلَقْتُ الافلاك؛ اگر وجود نازنین پیامبر(صلی الله علیه و آله) نبود آسمان‏ها و زمین خلق ‏نمى‏شدند!
انسان مى‏خواهد با جهان بى‏نهایت در ارتباط باشد، او نیازمند اسبابى است تا بتواند ارتباط نزدیك‏ترى با مبدأ برقرار كند. امامت تجلى عینى این ارتباط است، ارتباط انسان با ماوراء الطبیعه و ابدیت.
2ghalb2. امید بخشى2ghalb
اصولاً وجود فرمانده لشكر در مقر فرماندهى، خون گرم و پر حرارتى را در عروق سربازان جارى مى‏سازد و آنها را به تلاش بیشتر وامى‏دارد. حیات فرمانده، منشأ حركت، تحوّل و نظم و آرامش است. در این میان، شیعه بنا به عقیده‏اى كه به وجود امام زنده و حاضر دارد، هر چند او را در میان خود نمى‏بیند، اما خود را تنها نمى‏داند. او همواره انتظار بازگشت آن سفر كرده را دارد، انتظارى سازنده و سرنوشت ساز. این طرز تفكر، در زنده نگهداشتن امید در دل‏ها و وادار ساختن افراد به خودسازى باعث مى‏شود آنها در آمادگى و مراقبت دائمى به سر برند. از آن سو، امام نیز به‏ طور دائم مراقب حال پیروانش است و از چگونگى رفتار و كردار و گفتار آنها آگاه مى‏گردد.(6)
2ghalb3. پاسدارى از آیین خدا2ghalb

طبق فرموده امام على(علیه‌السلام)، هیچگاه صفحه زمین، از قیام كننده با حجت و دلیل خالى نمى‏ماند، خواه ظاهر و آشكار باشد یا مخفى و پنهان، تا دلایل و اسناد روشن الهى ضایع نگردد و به فراموشى نگراید و مسخ و تحریف نشود.(7)

در طول زمان، با دراز شدن دست مفسده جویان به سوى مفاهیم آسمانى، اصالت پاره‏اى از این قوانین از میان مى‏رود و دست خوش تغیّرات زیان بخش مى‏شود. این نور پر فروغ با عبور از شیشه‏هاى ظلمانى افكار تاریك كم رنگ و كم رنگ‏تر مى‏شود، اما سینه امام و روح بلندش صندوق آسیب‏ناپذیر حفظ اسناد و آیین الهى است كه همه اصالت‏هاى نخستین و ویژگى‏هاى آسمانىِ این تعلیمات را در خود نگهدارى مى‏كند تا دلایل الهى و نشانه‏هاى روشن پروردگار باطل نشود و به خاموشى نگراید.
http://shiaupload.ir/images/20517511890081959018.gif
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 12:46
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif
2ghalb4. نفوذ روحانى و تكوینى2ghalb
امام علاوه بر تربیت تشریعى كه از طریق گفتار، رفتار و تعلیم و تربیت عادى صورت مى‏گیرد، یك نوع تربیت روحانى و معنوى در دل‏ها و فكرها دارد كه مى‏توان آن را «تربیت تكوینى» نامید. در آنجا الفاظ، كلمات، گفتار و كردار كار نمى‏كند، بلكه تنها جاذبه و كشش درونى كارگر است. در حالات بسیارى از پیشوایان بزرگ الهى مى‏خوانیم كه گاه بعضى از افراد با یك تماس مختصر با آنها به كلى تغییر مسیر داده و سرنوشت‏شان یكباره دگرگون مى‏شد. اینها نتیجه تعلیم و تربیت عادى نیست، بلكه جذبه‏اى ناخودآگاه است كه گاهى از آن به «نفوذ شخصیت» تعبیر مى‏كنند.
امام با اشعه نیرومند و پردامنه نفوذ شخصیت خود، دل‏هاى آماده را در نزدیك و دور تحت تأثیر جذبه خاص قرار داده و به تربیت و تكامل آنها مى‏پردازد و از آنها انسان‌هایى كامل‏تر مى‏سازد.(8)
2ghalb5. هدایت معنوى امام2ghalb
آرى، امام قلب عالم وجود و رهبر و مربى نوع انسان است، از این جهت، حضور و غیبت او تفاوتى ندارد. امام همواره افراد شایسته را هدایت مى‏كند، اگر چه نتوانند امام را ببینند، به ویژه این كه در اخبار وارد شده است كه آن حضرت در میان مردم و در مجالس مؤمنان رفت و آمد دارد، اگر چه مردم او را نشناسند.(9) بنابر این، پاسدارى امام از دین و دستگیرى از مردم شایسته در زمان غیبت به خوبى انجام مى‏گیرد. در حقیقت، امام همانند خورشید پنهان پشت ابر است كه از نور و حرارتش، موجودات، بهره مى‏برند؛ گر چه نادانان و كور چشمان، آن را نبینند.
امام صادق(علیه‌السلام) در پاسخ كسى كه پرسیده بود: «چگونه مردم از امام غایب استفاده مى‏كنند؟» فرمودند: «به همانگونه كه از خورشید، وقتى كه ابر آن را مى‏پوشاند.»(10)
گفتار یكى از مستشرقان‏(11) در این‏ باره شنیدنى است:
به عقیده من مذهب تشیع، تنها مذهبى است كه رابطه هدایت الهى را میان خدا و خلق براى همیشه نگهداشته و به ‏طور مستمر، پیوستگى ولایت را زنده و پا برجا مى‏دارد. مذهب یهود، نبوت را كه رابطه‏اى است واقعى میان خدا و عالم انسانى، در حضرت كلیم ختم كرده و پس از آن به نبوت حضرت مسیح و حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) اذعان نكرده است، در نتیجه، رابطه مزبور را قطع مى‏كند. نصارى نیز در حضرت مسیح متوقف شده‏اند و اهل سنت از مسلمین هم در حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) ایستاده‏اند و با ختم نبوت در ایشان، دیگر رابطه‏اى میان خالق و مخلوق برقرار نمى‏دانند.
http://shiaupload.ir/images/20517511890081959018.gif
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 12:50
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif
تنها مذهب تشیع است كه معتقد است نبوت با حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) ختم مى‏شود، ولى ولایت كه همان رابطه هدایت تكمیلى است بعد از آن حضرت و براى همیشه زنده مى‏ماند.
آرى، تنها در مذهب تشیع است كه این حقیقت میان عالم انسانى و الوهى براى همیشه باقى و پا برجاست.(12)
نتیجه این كه، عقیده به امام زمان به این معناست كه ارتباط مردم با عالم غیبت گسیخته نشده است. و كسانى كه این عقیده را دارند باید همیشه به یاد آن حضرت بوده و منتظر ظهور آن مصلح غیبى باشند، همگان وظیفه دارند در هر شرایطى در راه برقرارى و توسعه معارف و احكام اسلام بكوشند، در برابر ستم و گناه پایدارى كرده و در حدّ توان خود با آن مبارزه كنند و بكوشند تا زمینه حكومت عدل و داد را فراهم ساخته و زندگى خود را طورى تنظیم كنند كه با برنامه‏هاى آن حضرت تناقض نداشته باشد، در صف دوستان ایشان قدم برداشته و با دشمنانش مبارزه كنند.
http://shiaupload.ir/images/20517511890081959018.gif
http://shiaupload.ir/images/41386092282451477525.gifhttp://shiaupload.ir/images/41386092282451477525.gif
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif


پی‌نوشت‌ها:
1. کلینی، کافی، ص 178.
2. كلینى، كافى، ج 1، ص 194.
3. همان، ص 196.
4. همان، ص 191.
5. همان، ص 190.
6. براى اطلاع بیشتر، ر.ك: تفسیر نمونه، ج 8، ص 339 و ج 14، ص 565.
7. نهج البلاغه، كلمات قصار.
8. مكارم شیرازى، حكومت جهانى مهدى، با تلخیص بسیار.
9. اصول كافى، ج 1، ص 337.
10. منتخب الاثر، 271.
11. هانرى كربن، استاد فلسفه در دانشگاه سوربن(فرانسه) و رئیس انیستیتو فرانسه و ایران.
12. سالنامه مكتب تشیع، سال دوم، ص 20 - 21.
برگرفته از کتاب سپیده امید، سید حسین اسحاقى

شكوه انتظار
25-07-2010, 13:02
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gifاثر دعا در تعجیل ظهور حضرت قائم(عج) http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gif

http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif
http://img.tebyan.net/big/1388/09/16021014217614719313956431411323316671177103.jpg
روایاتى در موضوع تعجیل ظهور امام زمان(عج) وارد شده است که نشانگر اینست که دعا اثر كاملی در امر فرج دارد. و آنچه از روایات دلالت بر این امر دارد؛ پنج قسم است:
در بعضى روایات تصریح شده است كه دعاى مؤمنین و طلب فرج آن حضرت(علیه‌السلام) موجب تعجیل در فرج مى‌شود، و ترك آن موجب تأخیر در فرج مى‌شود .
از آن جمله روایتى كه در «نجم الثاقب» از شیخ جلیل عیّاشى از فضل بن ابى قره نقل شده، كه گفت: از امام صادق(علیه‌السلام) شنیدم كه مى‌فرمود : خداوند به حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) وحى فرمود كه بزودى براى تو از ساره پسرى متولّد مى‌شود .
ساره گفت: كه من پیره‌زن و عجوزه‌ام .
خداوند فرمود: بزودى فرزندى آورد و فرزندان آن پسر تا چهارصد سال در دست دشمن من معذّب مى‌گردند، به سبب آن كه كلام مرا ردّ نمود .
پس چون بنى اسرائیل در دست فرعون مبتلا شدند تا چهل روز در درگاه خداوند ناله و گریه نمودند .
خداوند به حضرت موسى و هارون(علیهماالسلام) وحى فرمود كه: ایشان را از دست فرعون خلاص گرداند، و صد و هفتاد سال از آن چهار صد سال باقى مانده بود كه آن را از ایشان برداشت .
امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: كه اگر شما نیز چنین تضرّع و زارى مى‌كردید، خداوند فرج ما را مقدّر مى‌كرد، و چون چنین نكنید پس بدرستی كه این امر به نهایت خود خواهد رسید.(1)
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 13:10
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif
در كتاب «احتجاج» در توقیع مبارك آن حضرت چنین آمده :
«و أكثروا الدّعا بتعجیل الفرج فإنّ ذلك فرجكم» (2)؛ براى تعجیل فرج؛ بسیار دعا كنید، پس بدرستی كه این دعا موجب فرج شما است .

این روایت جامع‌ترین و كامل‌ترین كلام در امر دعا در فرج ایشان مى‌باشد، و در اینجا تذكر چند نكته لازم است :
اول: در آن دعا شدّت تأكید در باب دعا در فرجشان را بیان فرموده‌اند، و آن ظاهر است و تا شاهد و قرینه بر اراده استحباب از آن نشده باشد؛ حمل بر وجوب مى‌شود .
دوم: زیاد دعا كردن را بیان فرموده، بطوری كه لازم است در همه اوقات شب و روز و در همه مجالس و در همه حالات و خصوصاً بعد از نمازها و مواقع استجابت دعا بر آن مواظبت و محافظت شود .
سوم: بیان فرموده آن كه این امر ـ دعا در فرج ایشان ـ بر همه بندگان واجب و لازم است، و بر فرد فرد ایشان ــ مانند امر اقیموا الصلوة ــ تكلیفى است ثابت .
چهارم: اهتمام در طلب فرج را به وجه عموم بیان فرموده، چنانچه مقتضاى اطلاق كلمه «الفرج» همین است، دعا در تعجیل فرج ــ چه فرج كلّى و چه فرج در هر امرى از ایشان ــ و طلب كشف حزن و رفع غم از قلب مباركشان ــ در آنچه تعلق به ایشان دارد یا به هر یك از شیعیان ــ لازم است .
پنجم: فائده دعا براى تعجیل فرج، فرج كلى و عمومى براى جمیع مؤمنین است كه با ظهور آن حضرت حاصل مى‌شود و جمیع حالات دنیوى و اخروى آنها را شامل مى‌شود .
http://img.tebyan.net/big/1388/09/1402202061391942914918018913924519182825569.jpg
تكمیل بحث دعا در تعجیل فرج حضرت قائم(علیه‌السلام)

روشن شد كه دعاى در فرج آن حضرت(صلوات الله علیه) نصرت و یارى است نسبت به ایشان. هم در ظهور شأن جلیل و مقام رفیع دنیوى و اُخروى ایشان، و هم در نظر دوستان و هم در نظر دشمنان و هم نصرت و یارى است نسبت به شیعیان و اولیاء و همه رعایاى آن حضرت در جهت برطرف کردن غصه‌های آنها و رفع دشمنانشان و اصلاح اُمورشان، و هم یارى است نسبت به وجود مبارك آن حضرت، چه از نظر روحى و چه از نظر جسمى، كه رفع هموم و غمها و ابتلائات وارده بر ایشان در حال غیبتشان مى‌شود .
چرا كه در بعضى از احادیث وارد است كه از جمله شباهت‌هاى ایشان به انبیاء(علیهم‌السلام) و سنّت‌هاى جاری آنها محبوس بودن آن حضرت است، كه در این باب شباهت به حضرت یوسف دارند، و بنابراین حال ایشان از جهت قلبى و جسمى در وقت غیبتشان مانند حال كسی كه زندانى شده و در ابتلاء و حزن است، مى‌باشد .
و نیز در بعضى احادیث است كه از القاب و اوصاف آن حضرت «طرید، شرید، وحید، فرید، مضطرّ و خائف» مى‌باشد، و واضح است كه اینها اوصاف حال غیبت ایشان است .
و نیز دعا موجب نصرت و یارى آن حضرت است در جهت حقّ عظیم الهى ایشان كه در حال غیبت مغضوب در دست دشمنان و در تصرّف آنها است .
و بر حسب بعضى از احادیث كه: هرگاه بنده‌اى اقدام به انجام عملى از اعمال حسنه نماید، پس او نزد خدا در زمره اهل آن عمل محسوب است، و به او اجر و فضل كامل آن عمل عطا مى‌شود، هر چند آن عمل را او انجام ندهد، و خصوصاً آن عمل در معرض ترتّب اثر و نتیجه باشد، و با توجه به آنچه كه گفتیم؛ واضح شد كه توبه و دعاى مؤمنین در تعجیل فرمودن خداوند در ظهور و فرج آن حضرت(علیه‌السلام) تأثیر زیادی دارد.
بنابراین هر كس كه بر حسب مقدورات خود سعى در این وسیله الهی ــ یعنى توبه و دعا ــ نماید، در حالى كه با نیّت صادق و خلوص عقیده در مودّت و معرفت آن حضرت(علیه‌السلام) باشد؛ و به حصول آن امیدوار باشد؛ به مقتضاى روایات، چنین شخصى، آن حضرت را در همه آن جهات مزبور یارى نموده، گرچه در عالم خارج دعاى او فوراً مستجاب نشود، بواسطه آن كه همه این جهات بطور كامل در ظهور و فرج ایشان حاصل مى‌شود، و بر حسب آن روایات هم امید زیادى به حصول ظهور بوسیله دعا مؤمنین هست .
از اقسام پنجگانه اخبار در باب تأثیر دعا در امر تعجیل فرج واضح گردید كه: دعا در فرج ایشان و ترتّب این فضل؛ منحصر بر دعا در امر فرج كلى ایشان؛ ــ آن هم دعا به عنوان خاص طلب تعجیل در ظهور ــ نیست، بلكه به هر یك از این چند عنوان كه دعا شود هم مصداق دعاى در فرج و هم مصداق نصرت حاصل مى‌شود.
http://shiaupload.ir/images/93170632722256488003.gif
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 14:37
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

انواع دعا براى ظهور كه سبب یارى حضرت مى‌شود

http://shiaupload.ir/images/76886431141839028305.gifhttp://shiaupload.ir/images/76886431141839028305.gifhttp://shiaupload.ir/images/76886431141839028305.gifhttp://shiaupload.ir/images/76886431141839028305.gif
1- در دعاى معصومین(علیهم‌السلام) كه براى تعجیل فرج نموده‌اند؛ آمین بگوید، به این نحو كه از خداوند تعجیل در استجابت آن دعاها را طلب كند؛ كه خداوند متعال در ظاهر كردن اثر آن دعاها؛ تعجیل فرماید، و معناى آمین هم همین مضمون است .
و در حدیثی آمده است كه: «آمین گوینده با دعا كننده شریك است»(3) و واضح است كه شركت با چنان دعاهاى جلیله اولیاء الله اگر براى كسى میسّر شود و توفیقش را پیدا نماید؛ مشمول" فَذلِكَ فَضْلُ الله یُؤتیهِ مَنْ یَشاء"(4) خواهد بود .
2- از مؤمنین استدعا كند كه این دعا را بنمایند، و به هر وجه كه بتواند آنها را تشویق و ترغیب نماید، و هر كس بوسیله این تشویق دعا كند مثل آن است كه خود او دعا كرده است، بواسطه آن كه در بعضى از روایات است كه:
«هر گاه كسى سنّتى و عمل خیرى را انجام دهد تا آن كه در ما بین بندگان جارى گردد پس مادامى كه این سنّت و عمل خیر باقى است هر كس به آن عمل نماید مثل ثواب عمل كننده براى آن شخص جارى كننده نوشته مى‌شود، خواه زنده باشد یا مرده، بدون آن كه از ثواب آن عمل كننده چیزى كم شود.»(5) و واضح است كه این دعا از بهترین اقسام صدقات جاری است .
http://img.tebyan.net/big/1388/11/161139372452382212311263218454127811756195.jpg

علاوه بر این خصوصیت؛ بعد از آن كه ثابت شد دعا براى فرج و ظهور نصرت و یارى آن حضرت (علیه‌السلام) مى‌باشد، پس اعانت و سعى و تلاش در وقوع این نصرت هم؛ نصرت و یارى خواهد بود .
3- از خداوند مسئلت نماید كه به همه مؤمنین توفیق این دعا و این توبه را مرحمت فرماید، كه از دعاگویى آن حضرت غفلت ننمایند، و این هم به چند جهت نصرت و یارى آن حضرت است .
- بواسطه آنچه روایت شده كه: «هر كس در حق غیر دعا و طلب خیر نماید دو برابر آن خیر، یا دویست برابر آن، یا هزار هزار برابر آن خیر؛ به آن دعا كننده عطا مى‌شود.»(6)
- بواسطه آن كه در بعضى از روایات وارد شده كه: از جمله دعاهاى مستجاب؛ دعاى مؤمن در حق برادران ایمانى است كه در غیاب آنها براى آنان دعا نماید. این دعا در حقّ آنها حتماً مستجاب است گرچه در دعا كننده موانع اجابت دعا باشد، به دلیل آن كه مؤمن دعا كننده زبانش را به منزله زبان دیگران خود قرار مى‌دهد، كه در حق آنها از گناه پاك است .
http://shiaupload.ir/images/93170632722256488003.gif
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

نرگس منتظر
25-07-2010, 15:12
http://shiaupload.ir/images/89372211133015248244.jpg (http://shiaupload.ir/images/89372211133015248244.jpg)




مهديا!


جانها، شورانگيز از ياد دلرباي توست.
شقايق هاي شادي بشر، در شبستان شيدايي تو مي كاود

و شايسته ترين بندگان خدا، شب ها و روزها،
شرط تداوم حيات خويش را در آويختن به شاخه طوباي محبت تو مي دانند.

يارا!

دلها به ياد تو مي تپد و روشني نگاه منتظران به افق خورشيد ظهور توست ...

اي برترين افق براي

پرواز پرندگان آرزو،

اي تجلي آبي ترين آسمان اميد،

اي منتهاي برترين خيال هستي، اي آرمان همه

چشم انتظاران، دنيا نيازمند ظهور توست،

و قلب انسانها به شوق زيارت روي دلرباي تو مي تپد.

اي قلب عالم امكان، بيا و گـَرد گامهايت را توتياي چشمانمان قرار ده.

بيا كه نواي دل انگيز توحيدت را با

گوش جان شنواييم.

مولا جان بيا

http://shiaupload.ir/images/75864259036925827334.gif

خادمه زینب کبری(س)
25-07-2010, 15:16
http://shiaupload.ir/images/91296171467847596033.jpg

ای سبز پوش كعبه دل‌ها ظهور كن
از شیب تند قله غیبت عبور كن

درد فراق روی تو ما را ز غصه كُشت
چشم انتظار عاشق خود را صبور كن

شاید گناه خوب ندیدن از آن ماست
فكری برای روشنی چشم كور كن

یك شب بیا برای رضای خدا خودت
غم نامه‌های سینه ما را مرور كن

یك شب بیا به خلوت دل‌های بي‌قرار
جان را ز شوق آمدنت پر سرور كن

ای گل ز یمن مقدم خود باغ سینه را
لبریز از طراوت و عطر حضور كن

آقا! به جان مادر پهلو شكسته‌ات
دل را ز تنگنای غم و غصه دور كن

ای آفتاب مشرقي‌ام، شام واپسین
تاریكی وجود مرا غرق نور كن

خلوت‌نشین باور تنهایي‌ام تویی
ای سبزپوش كعبه دل‌ها ظهور كن


http://shiaupload.ir/images/91004809691401869387.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 15:25
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif
پس در واقع چنین مى‌شود كه آن مؤمنین به این زبانى كه آنها به آن گناه نكرده‌اند در حقّ خود دعا كرده باشند، چنانچه حكمت این در حدیث قدسى از خداوند به حضرت موسى(علیه‌السلام) بیان شده است.
بنابراین؛ هر مؤمنى كه به جهت دعاى او؛ موفّق به دعا براى فرج شود، چنان است كه خود او آن دعا را كرده باشد، چنانچه در عنوان تشویق و ترغیب بیان كردیم .
- در جارى گردانیدن سنّت و عمل خیرى سعى و كوشش نماید، چه آن كه این دعا هم یك نوع سعى در جارى شدن این نصرت از مؤمنین است.
- دعا كند كه خداوند آنهایى را كه سعى در دعاگویى آن حضرت(علیه‌السلام) مى‌كنند یارى فرموده و موفق به آن شوند، چرا كه هر نوع یارى كه به صالحان شود، آن یارى به حضرت خواهد بود، و هر عملى از اعمال خوب و حسنات انجام دهند به این وسیله؛ شریك در عمل آنها و از اهل آن عمل محسوب خواهند شد.
- دیگر آن كه دعا كند كه خداوند جمیع گناهانى كه سبب تأخیر فرج آل محمّد(علیهم‌السلام) شده است از جمیع مؤمنین و مؤمنات از اموات و احیاء آنها بیامرزد .
- دیگر دعا كند كه خداوند شرّ جمیع اشرار و منافقین را كه موجب تأخیر این فرج شده‌اند یا مى‌شوند رفع نماید .
- دعا كند كه خداوند هر سببى كه موجب تعجیل این فرج است به عافیت میسّر نماید .
- دعا كند كه خداوند متعال آنچه مانع در تعجیل این فرج است به عافیت دفع نماید، و در احادیث وارد شده كه: چند چیز است كه موجب غیبت آن حضرت(علیه‌السلام) شده و مانع از تعجیل در ظهور آن حضرت است، ولكن دعا در دفع همه آنها تأثیر دارد كه در هر یك به كیفیت خاص اثر مى‌گذارد.
- دعا كند كه خداوند جمیع انصار و یاوران آل محمّد(علیهم‌السلام) را ــ خصوصاً انصار و یاوران حضرت صاحب الأمر(علیه‌السلام) كه در قید حیاتند یا در اصلاب و ارحام مى‌باشند و بعدها به این عالم خواهند آمد ــ یارى نماید .
وجه این كه آنها در زمره دعاگویان و انصار آن حضرت(علیه‌السلام) مى‌شوند؛ آن است كه هر كس در انجام عملى ــ چه در خود عمل یا در مقدّمات آن یا در رفع موانع آن ــ سعى نماید، پس در واقع از اهل آن عمل خواهد بود.
- دعا كند بر وجه كلّى كه خداوند در فرج آل محمّد(علیهم‌السّلام) تعجیل فرماید، خصوصاً با ضمیمه صلوات به این نحو:
«اَللّهمَ صَلِّ عَلى محمّد وَ آلِ محمّد

وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ».
http://shiaupload.ir/images/03508889530490063419.gif
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

نرگس منتظر
25-07-2010, 15:27
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif
http://www.shiaupload.ir/images/91321026675848707966.jpg
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif

http://www.shiaupload.ir/images/72738091770694249956.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/72738091770694249956.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/72738091770694249956.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/72738091770694249956.gif
عشق یعنی ...

عشق یعنی انتظار و انتظار
عشق یعنی هر چه بینی عکس یار
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده‌ها با چشم تَر
عشق یعنی دیده بر در دوختن
عشق یعنی از فراقش سوختن
عشق یعنی سر به در آویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی لحظه‌های ناب ناب
عشق یعنی لحظه‌های التهاب
عشق یعنی بنده فرمان شدن
عشق یعنی تا ابد رسوا شدن
عشق یعنی گم شدن در کوی دوست
عشق یعنی هر چه در دل آرزوست
عشق یعنی یک تیمم، یک نماز
عشق یعنی عالمی راز و نیاز
عشق یعنی یک تبسم، یک نگاه
عشق یعنی تکیه‌گاه و جان پناه
عشق یعنی سوختن یا ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی همچو من شیدا شدن
عشق یعنی قطره و دریا شدن
عشق یعنی پیش محبوبت بمیر
عشق یعنی از رضایش عمر گیر
عشق یعنی زندگی را بندگی
عشق یعنی بندگی، آزادگی
http://www.shiaupload.ir/images/72738091770694249956.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/72738091770694249956.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/72738091770694249956.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/72738091770694249956.gif
http://sl.glitter-graphics.net/pub/2418/2418530v7ekrt5pta.gif

خادمه زینب کبری(س)
25-07-2010, 15:29
http://shiaupload.ir/images/17348787988343029470.gif

بخوان دعاي فرج را دعا اثـر دارد
دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
بخوان دعاي فرج را و عافيت بطلب
که روزگار بسي فتنه زير سر دارد
بخوان دعاي فرج را که يوسف زهرا
ز پشت پرده ي غيبت به ما نظـر دارد
بخوان دعاي فرج را به ياد خيمه ي سبز
که آخرين گل سرخ از همه خبر دارد

http://shiaupload.ir/images/23933246322182511833.gif

ملکوت* گامی تارهایی *
25-07-2010, 15:37
خــرقــه پــوشان بــه وجـود تو مباهات کنند

ذکـر خیر تو در آن سوی سماوات کنند

پــارسایــان سـفــر کــرده در آفـــاق شهـود

در نـسیـم صلــوات تـو منــاجــات کنند

پـیــش آیـیـنــه پـیـشانـی تو هر شب و روز

مــاه و خـورشیـد تقاضای ملاقات کنند

پــی بـه یـک غمـزه اشراقی چشمت نبرند

گر چه صد مرحله تحصیل اشارات کنند

بعـد از ایـن حکمتیـان نیز به سر فصل حیات

عشق را بـا نـفـس سبز تو اثبات کنند

ز کـجــا آمــده ای کـایـنـه سازان ایـن سـان

گـرد نـعـلـیـن تـو را جوهـر مـرآت کنند

قــدسیــان چــون ز تمـاشای تو فارغ گردند

عطر انفاس تو را هدیه و سوغات کنند

بعد از این شرط نخستین سلوک این باشد

کـه خــط سیــر نـگـاه تـو مراعات کنند



شاعر: زکریا اخلاقی

شكوه انتظار
25-07-2010, 15:42
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif
و این نوع دعا؛ فضیلت مخصوص دارد، امام صادق(علیه‌السلام) فرمود:
«هر كس بعد از نماز صبح و ظهر این صلوات را بخواند؛ نمیرد تا قائم آل محمّد(علیهم‌السلام) را ملازمت كند.»(7)
- دیگر آن كه بر دشمنان آن حضرت(علیه‌السلام) لعن نماید، و مقهور شدن آنها را از خداوند متعال بخواهد، چنانچه در «بحارالانوار» و «تفسیر امام حسن عسكرى(علیه‌السلام)» روایت فرموده از حضرت رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) به این مضمون كه:
هر كس دشمنان ما را لعن نماید، ملائكه لعن او را مى‌شنوند و به لعن او؛ آنها نیز همه دشمنان ما را لعن مى‌نمایند، و به درگاه الهى شهادت مى‌دهند كه این بنده آنچه مى‌توانست نصرت و یارى اولیا تو را نمود، پس دعا در حق او مى‌نمایند، پس از خداوند به آنها خطاب مى‌رسد كه: دعای شما را در حق او شنیدم «و صلیت على روحه فی الأرواح و جعلته من المصطفین الأخیار.»(8)
- دیگر آن كه براى وجود مقدس آن حضرت دعا كند، و از خداوند متعال سلامت و عافیت حضرتش را از جمیع آفات روحى و جسمى، و از همه هموم و غمها؛ درخواست نماید.
پس هر كس به هر یك از این عناوین به زبان خود دعا نماید یعنى هر یک از ادعیه مخصوص که وارد شده را تلاوت كند، بدین وسیله در زمره یاران آن حضرت(علیه‌السلام) محسوب خواهد بود، و به فیض كامل نصرت و یارى ایشان فائز خواهد شد.
http://shiaupload.ir/images/03508889530490063419.gif
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif


پی‌نوشت‌ها:
1- تفسیر عیاشى، ج2، ص154، ح 49.
2- بحارالانوار، ج52، ص92، ح7 .
3- مستدرك الوسائل، ج5، ص240، ح 5775 .
4- ترجمه: این فضل خداست كه بر هر كس بخواهد عطا مى‌كند. (سوره مائده، آیه 54) .
5- بحارالانوار، ج7، ص94 .
6- كافى، ج2، ص507 و 508 .
7- بحارالانوار، ج51، ص32 .
8- ترجمه قسمت عربى: «و به روح او در بین ارواح درود مى‌فرستم، و او را از برگزیدگان قرار دادم.» (تفسیر امام حسن عسكرى(علیه‌السلام)، ص47، بحارالانوار، ج27، ص222، ح11).
برگرفته شیوه‌هاى یارى قائم آل محمد(علیهم‌السلام)، مرحوم آیت الله میرزا محمدباقر فقیه ایمانى.

شكوه انتظار
25-07-2010, 15:51
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif


http://shiaupload.ir/images/05045988076967181791.gifگلچینى از سخنان امام مهدى(عج)http://shiaupload.ir/images/05045988076967181791.gif


http://img.tebyan.net/big/1388/05/281651321172221252518610623217189322231062.jpg
در اینجا به پای برخی از سخنان زیبا و تامل برانگیز امام عصر(عج) می‌نشینیم. گویا در محضر حضرتش نشسته و به فرمایشات ایشان گوش فرا می‌دهیم.
1. من مهدى و قائم الزمان هستم. من آن كسى هستم كه زمین را پر از عدل مى‏كنم، همانگونه كه پر از ستم شده است. زمین هرگز از حجت خالى نمى‏ماند و مردم در وقفه نمى‏مانند و این امانتى است كه جز به برادرانت از اهل حق مگو .(1)
2. من ذخیره خدا در زمین و انتقام گیرنده دشمنانش هستم.(2)
3. من آخرین وصى هستم كه خداوند بزرگ به وسیله من گرفتارى‏ها را از خاندان و شیعیانم دور مى‏گرداند.(3)
4. من هنگام قیام آنچنان قیام خواهم كرد كه بیعت هیچ یك از سركشان به گردنم نیست.(4)
5. كیفیت بهره‏بردارى مردم از من در زمان غیبت، همانند بهره‏بردارى آنان از خورشید است، هنگامى كه ابر خورشید را از دیدگان پنهان كند.(5)
6. وجود من براى اهل زمین موجب امان است، همانگونه كه ستارگان براى اهل آسمان‏ها موجب امان هستند.(6)
7. زمین هیچگاه خالى از حجت نیست، یا آن حجت آشكار است یا پنهان.(7)
8. هنگامى كه خدا به ما اجازه سخن گفتن بدهد، حق آشكار شود و باطل‏ نابود گردد.(8)
9. هر كس كه ما از او بیزارى جوییم، خدا و فرشتگان و پیامبران و اولیایش نیز از او بیزارى مى‏جویند.(9)
10. اما ظهور فرج، پس آن به اراده خدایى است كه یادش بزرگ است و هر كس(براى ظهور) وقت تعیین كند، دروغ گفته است.(10)
11. براى تعجیل فرج بسیار دعا كنید، زیرا همین موجب فرج و گشایش شماست.(11)
12. از آنچه برایتان سودى ندارد پرسش نكنید و خود را براى دانستن آنچه از شما نخواسته‏اند به زحمت نیندازید.(12)
13. فاطمه(علیهاالسلام) دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) براى من الگو است.
14. از خدا بترسید و تسلیم ما شوید و كارها را به ما بسپرید. پس بر ماست كه شما را از سرچشمه سیراب برگردانیم، همانگونه كه بردن شما به سوى سرچشمه به ‏وسیله ما بوده است و در پى آنچه از شما پوشیده شده است، نروید.(13)
15. از راه راست به راه چپ منحرف نشوید و مقصد خود را با دوستى ما بر اساس راهى كه روشن است، به طرف ما قرار دهید.(14)
16. هر فردى از شما باید به آنچه عمل كند كه به وسیله آن به دوستى ما تقرب جوید و از آنچه او را پست مى‏گرداند كه همانا ناخوش داشتن و خشم ماست، دورى نماید.(15)
17. ما از رسیدگى و سرپرستى شما كوتاهى نمى‏كنیم و یاد شما را از خاطر نمى‏بریم كه اگر جز این بود از هر سو گرفتارى بر شما فرود مى‏آمد و دشمنان، شما را از بین مى‏بردند، پس از خداى بزرگ بترسید.(16)
18. اگر محبت شما را نداشتیم و صلاحتان را نمى‏دیدیم ترحّم و شفقت بر شما نبود، گفت و گوى با شما را ترك مى‏كردیم.(17)
19. اموالى كه شما به ما مى‏رسانید، ما آنها را نمى‏پذیریم، مگر آن كه پاكیزه شوید. پس هر كس مى‏خواهد آنها را به ما برساند و هر كس مى‏خواهد نرساند، آنچه خدا به ما داده بهتر است از آنچه به شما داده است.(18)
20. از رحمت خدا دور است دور! كسى كه نماز مغرب را به اندازه‏اى به تأخیر بیندازد تا ستاره‏ها آشكار شوند. از رحمت خدا دور است دور! كسى كه نماز صبح را به اندازه‏اى تأخیر بیندازد، تا ستاره‏ها ناپدید شوند.(19)
21. هیچ چیز مانند نماز، بینى شیطان را به خاك نمى‏ساید. پس نماز بخوان و بینى شیطان را به خاك بساى.(20)
22. وقتى براى هیچ كس جایز نیست كه در مال دیگران بدون اجازه آنان تصرف كند، پس چگونه این كار در مال ما جایز مى‏شود؟(21)
http://shiaupload.ir/images/03508889530490063419.gif
http://shiaupload.ir/images/02498905309926154907.gif



پی‌نوشت‌ها:
1- اكمال الدین و اتمام النعمه، ص 445.
2- بحارالانوار، ج 52، ص 24.
3- اكمال الدین و اتمام النعمه، ص 441.
4- همان، ص 485.
5- همان، ص 485.
6- همان، ص 485.
7- همان، ص 511.
8- همان، ج 53، ص 196.
9- احتجاج، ج 2، ص 474.
10- اكمال الدین و اتمام النعمه، ص 484.
11- همان، ص 485.
12- بحارالانوار، ج 52، ص 892.
13- همان، ص 179.
14- همان، ص 179.
15- همان، ص 176.
16- همان، ص 175.
17- همان، ص 179.
18- اكمال الدین و اتمام النعمه، ص 484.
19- بحارالانوار، ج 53، ص 161.
20- همان، ج 51، ص 339.
21- اكمال الدین و اتمام النعمه، ص 521، (شاید اشاره به خمس و سهم امام باشد).
برگرفته از کتاب سپیده امید، سیدحسین اسحاقى

شكوه انتظار
25-07-2010, 15:57
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif


http://shiaupload.ir/images/68032984117432945038.gifزمزمه‏هاى عارفانهhttp://shiaupload.ir/images/68032984117432945038.gif
http://shiaupload.ir/images/72580729445441416738.gif


http://img.tebyan.net/big/1388/05/200251220153139157212116176173203246237818957.jpg
خدایا! مرا از یاران و یاوران و پیروان و شیعیان او قرار ده و آنچه را خاندان پیامبر(علیهم‌السلام) آرزومندند و دشمنان از آن در هراسند با ظهورش به‏ من بنمایان.(1)
خدایا! حجتت را به من بشناسان، زیرا اگر حجت خودت را به من نشناسانى، از دینم گمراه مى‏شوم.
پروردگارا! دیدارش را آشكار نما و پایگاه‌هایش را استوار گردان و ما را از كسانى قرار ده كه دیدگانشان به دیدار او روشن مى‏شود و ما را به خدمتگزارى او مشغول دار و بر كیش و آیین وى بمیران و ما را در گروه او محشور بفرما.(2)
پروردگارا! ما را از یاران او و از تقویت كنندگان حكومتش و از انجام دهندگان امر او و از خشنودشدگان به رفتارش و از تسلیم شوندگان در برابر احكامش قرار ده.(3)
خدایا! ما بندگانت شیفته ولىّ تو هستیم كه یادآور تو و پیامبر توست و او را پناه و نگهدار ما آفریدى و براى ما قوام و پناه برانگیختى و براى مؤمنان ما امام قرار دادى، پس تبریك و سلام ما را به او برسان.(4)
خدایا! به وسیله او نمازمان را بپذیر، گناهانمان را بیامرز و دعاهایمان را مستجاب فرما.(5)
خدایا! بر ما منّت ‏گذار تا او را خشنود سازیم و مهر و رحمت و دعا و خیر او را به ما ببخش تا بدین وسیله به رحمت و كامیابى گسترده تو دست یابیم.(6)
خدایا! به وسیله او روزیمان را گسترده و غم‌هایمان را برطرف و خواسته‏هایمان را برآورده بفرما.(7)


خدایا! ما را در حزب او قرار ده كه امرش را به پا مى‏دارند و با او شكیبا هستند و با خیرخواهى وى خرسندى‏ات را مى‏جویند، تا در روز قیامت ما را جزء یاران و یاوران و تقویت كنندگان حكومتش محشور نمایى.(8)
خدایا! عقیده ما به امام زمان(عج) را از هر شك و شبهه و خودنمایى و شهرت طلبى خالص كن، تا به جز تو به كسى اعتماد ننماییم و جز خاطر تو را نجوییم و ما را به مقام او برسان و در بهشت ما را با او همراه كن و از هر بى‏میلى و تنبلى و سستى ما را پناه ده.(9)
خدایا! آن چهره رشید و آن پیشانى نیكوى او را به من نشان ده و دیدگانم را با دیدارش سرمه كش.(10)
خدایا مرا به سیر او سلوك ده.(11)
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif




پی‌نوشت‌ها:
1- بحارالانوار، ج 53، ص 173.
2- همان، ص 328.
3- همان، ص 330.
4- مفاتیح الجنان، دعاى ندبه.
5- مفاتیح الجنان، دعاى ندبه.
6- مفاتیح الجنان، دعاى ندبه.
7- مفاتیح الجنان، دعاى ندبه.
8- همان، دعاى امام زمان(عج).
9- مفتاتیح الجنان، دعاى ندبه.
10- همان، دعاى عهد.
11- مفاتیح الجنان.
برگرفته از کتاب سپیده امید، سیدحسین اسحاقى

نرگس منتظر
25-07-2010, 16:16
http://shiaupload.ir/images/29688002602488434609.gif
http://shiaupload.ir/images/81075089911483087327.jpg
http://shiaupload.ir/images/59718910117560332299.gifhttp://shiaupload.ir/images/59718910117560332299.gif

صورت و سیرت حضرت
رسول خدا(ص) فرمود:

«مهدی از اولاد من است. صورتش مانند ستاره درخشان، و رنگش مانند رنگ صورت مردم عربستان گندم گون، جسمش چون مردم بنی اسرائیل بلند قد و عظیم الجثه است. او زمین را پر از عدل و داد می كند پس از جور و ظلم و تمام موجودات از حكومت او راضی هستند. خواه سماواتیان و خواه زمینیان و پرندگان هوا. »

بر حسب اخبار و روایات متواتره، حضرت مهدی(عج) شبیه ترین افراد به پیامبر خداست. و خطی از موی سبز به رنگ زمرد از گردن تا ناف مباركش كشیده شده است. رنگش گندم گون و مایل به سبزی است. دارای پیشانی درخشان و ابروان كشیده، چشمان مشكین و بینی كشیده و قلمی و ران های پهن است.

گونه هایش دارای خال و جسم لطیفش اسرائیلی متساوی الخلقه می باشد. دارای خال هاشمی درخشان است. موی ریش مباركش محرابی مایل به رنگ خرمایی سیاه و كشیده و مجعد و انبوه است. دارای عمامه عربی و شمشیر همیشه حمایل دارد. شكوه و جلال او هر بیننده را متوجه خود ساخته و صورتش در لطافت چون گل بابونه و ارغوان است كه شبنم بر آن نشسته باشد. بر تمامی اهل جهان غیر از اجداد مباركش فضیلت دارد.

حضرت مهدی(عج) در سیرت، مردی خوش زبان، گرم خو، مهربان، عطوف، رحیم و جواد، شجاع، با هیبت و صلابت است. هر كسی او را ببیند می گوید جوان چهل ساله ای بیش نیست، با یك قیافه بسیار جالب و جاذب.

او در صورت و سیرت شبیه پیغمبر اكرم(ص) می باشد
.

http://shiaupload.ir/images/02723378035039349869.gif

خادمه زینب کبری(س)
25-07-2010, 16:49
http://shiaupload.ir/images/40069332338969591845.jpg





اباصالح! بيا درمانده ام من!


علّامه مجلسي مي‌فرمايد:
مرد شريف و صالحي را مي‌شناسم به نام اميراسحاق استرآبادي. او چهل بار با پاي پياده به حج مشرّف شده است و در ميان مردم مشهور است كه طيّ‌الارض دارد. او يك سال به اصفهان آمد؛ من حضوراً با او ملاقات كردم تا حقيقت موضوع را از او جويا شوم.
او گفت: يك سال با كارواني به طرف مكّه به راه افتادم. حدود هفت يا نُه منزل بيشتر به مكه نمانده بود كه براي انجام كاري تعلّل كرده، از قافله عقب افتادم. وقتي به خود آمدم، ديدم كاروان حركت كرده و هيچ اثري از آن ديده نمي‌شد. راه را گم كردم؛ حيران و سرگردان وامانده بودم. از طرفي تشنگي آن چنان بر من غالب شد كه از زندگي نااميد شده، آماده‌ي مرگ بودم.
[ ناگهان به ياد منجي بشريّت امام زمان (عج) افتادم و ] فرياد زدم: يا صالح! يا ابا صالح! راه را به من نشاه بده! خدا تو را رحمت كند!
در همين حال، از دور شبحي به نظرم رسيد؛ به او خيره شدم و با كمال ناباوري ديدم كه آن مسير طولاني را در يك چشم به هم زدن، پيمود و در كنارم ايستاد. جواني بود گندم‌گون و زيبا با لباسي پاكيزه كه به نظر مي‌آمد از اشراف باشد. بر شتري سوار بود و مشك آبي با خود داشت.
سلام كردم. او نيز پاسخ مرا به نيكي ادا نمود.
فرمود: تشنه‌اي؟
گفتم: آري، اگر امكان دارد كمي آب از آن مشك مرحمت بفرماييد!
او مشك آب را به من داد و من آب نوشيدم.
آن‌گاه فرمود: مي‌خواهي به قافله برسي؟
گفتم: آري.
او نيز مرا بر ترك شتر خويش سوار نمود و به طرف مكّه به راه افتاد. من عادت داشتم كه هر روز دعاي « حرز يماني » را قراعت كنم. مشغول قراعت دعا شدم. در حين دعا گاهي به طرف من برمي‌گشت و مي‌فرمود: اين طور بخوان!
چيزي نگذشت كه به من فرمود: اين‌جا را مي‌شناسي؟
نگاه كردم، ديدم در حومه‌ي شهر مكّه هستم. گفتم: آري مي‌شناسم.
فرمود: پس پياده شو!
من پياده شدم، برگشتم او را ببينم، ناگاه از نظرم ناپديد شد. متوجّه شدم كه او قائم آل‌محمد (عج) است. از گذشته‌ي خود پشيمان شدم و از اين كه او را نشناختم و از او جدا شده بودم، بسيار متأسف و ناراحت بودم.
پس از هفت روز كاروان ما به مكّه رسيد، وقتي مرا ديدند، تعجّب نمودند؛ زيرا يقين كرده بودند كه من جان سالم به در نخواهم برد. به همين خاطر بين مردم مشهور شد كه من طيّ‌الارض دارم.

منبع: كتاب داستان‌هايي از امام زمان (ع)




http://shiaupload.ir/images/61698108316547312748.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 17:26
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

http://shiaupload.ir/images/88053697480351579516.gifشرحى پیرامون دعاى امام عصر (عج)http://shiaupload.ir/images/88053697480351579516.gif

http://img.tebyan.net/big/1388/11/158227128911461842481221583441818166234189.jpg
از ناحیه مقدّسه امام عصر، حضرت مهدى (عج) دعاهاى مختلفى نقل شده كه یكى از دعاهاى معروف آن، دعایى است كه با فراز:
«اللّهم ارزقنا توفیق الطّاعة»
آغاز مى‏گردد، این دعا از محتوایى بسیار عمیق و عالى برخوردار است كه گویى درس‏هاى فرهنگى و اخلاقى بسیار مفیدى است كه آن بزرگوار در لباس دعا، به پیروانش و به همه حق پرستان آموخته است، درس‏هاى سازنده و آموزنده در بیست و شش فراز، كه در حقیقت 26 درس مهم براى انسان‏هایى است كه در میان خصال اخلاقى، هر فرازى از آنها مناسب حال آنها با صفات مخصوص به خود است.
این دعا را كه در مفاتیح الجنان محدّث قمى(ره) ذكر شده، علما و محدثین بزرگ و مورد اعتمادى از پیشینیان نقل نموده‏اند از جمله آنها: 1ـ محدّث و عالم برجسته قرن نهم هجرى قمرى شیخ تقى الدین كفعمى صاحب كتاب المصباح، و كتاب بلدالامین است.4
2ـ و نیز عالم و محدث بزرگ سید بن طاووس (م664 هـ.ق) این دعا را در كتاب مهج الدعوات نقل نموده است، و هر دو نفر از این دو محقق بزرگ، این دعا را نسبت به امام عصر حضرت مهدى(عج) داده، و از ناحیه مقدسه آن بزرگوار نقل نموده‏اند، و سپس علماى متأخّر مانند علّامه مجلسى در زادالمعاد، و محدّث قمى در مفاتیح، و محقق كاشانى در مصابیح الجنان، این دعا را از دو عالم نامبرده نقل نموده‏اند.
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 18:12
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif
http://shiaupload.ir/images/88053697480351579516.gifدو نكته پیرامون رزق و توفیق http://shiaupload.ir/images/88053697480351579516.gif

جالب این كه در آغاز این دعا، سخن از «رزق و روزى و توفیق» به میان آمده این گونه كه مى‏گوییم: «اللّهم ارزقنا توفیق الطّاعة»؛ خدایا! توفیق اطاعت را رزق و روزى ما گردان.» كه بیان گر آن است كه خصال نیك، و ارزش‏ها از روزى‏هاى معنوى است كه همچون رزق و روزى مادى، همواره مورد نیاز است، همان گونه كه اگر رزق مادى به انسان نرسد، او قحطى زده شده و در پرتگاه نابودى قرار مى‏گیرد، نرسیدن به رزق معنوى نیز باعث سقوط و هلاكت است، و همان گونه كه رزق و روزى مادى، هر روزه و در همه اوقات باید به انسان برسد تا او ادامه حیات بدهد، رزق و روزى معنوى نیز باید همیشگى باشد تا موجب ادامه حیات معنوى گردد.

به عبارت روشن‏تر، رزق و روزى به معنى عطا و بخشش مستمر و بهره‏اى از خیر و بركت الهى به طور مداوم است كه هم شامل غذاى جسم و خوراك روزانه و هرگونه روزى مادى مانند لباس و خانه و مركب و باغ و...مى‏شود، شامل روزى‏هاى معنوى مانند ارزش‏ها و صفات نیك نیز مى‏شود.
و معنى وسیعى دارد، بلكه رزق و روزى اصلى همین روزى معنوى است، و در دعاها تعبیر به رزق در مورد روزى‏هاى معنوى بسیار به كار رفته است، و در قرآن نیز، رزق به معنى عام و جامع است، و شامل امور مادى و معنوى خواهد شد، مثلاً در قرآن مى‏خوانیم: «فالّذین آمنوا و عملوا الصّالحات لهم مغفرةٌ و رزقٌ كریمٌ؛5 آنها كه ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، آمرزش و روزى ارزشمندى براى آنها است.» با توجه به این كه واژه كریم به معنى هر موجود شریف و پر ارزش است، بنابراین رزق كریم، شامل هر روزى ارزشمند از مادى و معنوى مى‏شود، و داراى مفهوم و معنى گسترده‏اى است كه فراگیرنده هرگونه نعمت‏هاى عالى از مادى و معنوى است، چنان كه راغب لغت شناس معروف قرآن، رزق كریم را، شامل عموم روزى‏هاى شایسته از مادى و معنوى گرفته است.6
و در میان ده‏ها بلكه صدها دعا كه از پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم (علیه‌السلام) نقل شده، واژه رزق در مورد امور معنوى به كار رفته است، به عنوان نمونه نظر شما را به چند مورد جلب مى‏كنیم:
در فرازى از یكى از دعاهاى امام سجاد(علیه‌السلام) آمده: «اللّهمّ ارزقنى صلة قرابتى...؛7 خدایا رابطه نیك با خویشاوندانم، و حج قبول شده، و عمل نیك مورد پسندت را به من روزى گردان.» و در دعاى دیگر آن حضرت آمده: «خدایا! قلب خاشع و خاضع و هراسانى از خوف خدا، و بدن صابر، و زبان ذاكر و حمد كننده، و یقین راستین، و روزى گسترده و علم مفید به من روزى گردان.»8
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

نرگس منتظر
25-07-2010, 18:22
http://www.shiaupload.ir/images/47225524547613147329.gifhttp://www.rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/001%20tir%2089/14/0009330%20%2820%29.jpg http://www.shiaupload.ir/images/47225524547613147329.gif



« فردا روز گل نرگس است »


ایمان دارم به فردایی که می‏آید فردای سبز
فردای روشن از گل فردای سراسر سپیده فردای باران‏خیز
علی‏رغم همه ناامیدی‏ها علی‏رغم همه بی‏عدالتی‏ها علی‏رغم همه بی‏تفاوتی‏ها
زنجیرها تازیانه‏ها شکنجه‏ها به فردایی که روز گل نرگس است روز جهانی باران و پونه است
روز جهانی مهربانی است روز جهانی اقاقیا روز جهانی عدالت است
با وجود همه رنج‏ها نامرادی‏ها مصیبت‏ها با وجود این بی‏شمار آدم‏های آهنی و سنگ
با وجود این همه برج‏های دروغین این همه دیوارهای شعارزده این همه مرزهای ناامن
این همه آدم‏های انسان‏نما ایمان دارم به فردایی که روز بارش صلوات است
روز بارش یکریز «ایاک نعبد و ایاک نستعین» است روز شرمساری گناه است
روز آشکاری حقیقت است روز قیامت انتظار است ای زیباترین سلام صریح
زیباترین نگاه شگفت‏انگیز از امروز، لحظه‏ها، آمدنت را شادباش می‏گویندو بر تمام پرنده‏های عاشق فروردین لبخند می‏زنند از امروز، آواز قدم‏های تو راتمام دقیقه‏ها به گوش ایستاده‏اند چیزی به تماشا نمانده است
فردا، روز طلوع گل‏های آفتابگردان روز نزول باران اردی‏بهشت روز فراگیری شادی است
هرگز آدینه‏هامان رنگ نمی‏بازد هرگز کوچه‏هامان یتیم نمی‏شوند
هرگز بهارمان ناپایدار نیست هرگز دست‏هامان خالی نمی‏شود
لبخندهامان نمی‏میرند؛اگر تو یک آن، صدایت را در گوش جانمان بپراکنی
اگر طلوع کند چشم‏هایت بر ما اگر بر زمین بپاشی شکوفه لبخندت را
آواز قدم‏هایت را به گوش ایستاده‏اندتمام دیوارهایی که تکیه داده‏ای به آن
تمام پنجره‏هایی که عطر پیراهنت را وزیدند نماز ظهورت را قامت بسته‏ایم
إِیَّاکَ نَعْبُدُ و إِیَّاکَ نَسْتَعِین تو را صدا می‏زنیم ایاک نعبد و ایاک نستعین
تو را که فردای نقره‏ای زمینی ایاک نعبد و ایاک نستعین
تو را که آمدنت شگرف است ایاک نعبد و ایاک نستعین
تو را که لبخندت زیباست ایاک نعبد و ایاک نستعین تو را که جمعه‏ها، بهانه‏ات را گرفته‏اند
ایاک نعبد و ایاک نستعین تو را که آفتاب، بهانه نگاه توست تا کدام روز، این بغض‏های بی‏گمان کشنده
این زخم‏های بی‏گمان عمیق این گریه‏های بی‏گمان سوزناک را صبور باشیم
در نماز دو رکعتی دیدارمان تا کدام روز، سوگوارانه زخم‏هایمان را
هجی کنیم ای فرزند آفتاب ای سپیده‏تر از سپیده ای روشن‏تر از روشن!
در این حوالی یکریز پائیز در این سراشیبی یکریز تاریک در این عمیق یکریز وحشت
در این روزگار بی‏گمان دلگیر که لبخند در هیچ کوچه‏ای نمی‏شکفد، تا بیایی
که درختان در معرض مصادره‏اند، تا بیایی که باران در معرض عقیم شدن است، تا بیایی
و زمین در معرض ویرانی است، تا بیایی
آه!
از این سیاه این تاریک این ترس همیشگی موهوم این زمین سرگردان
آه! از این وصف‏های طویل اتوبوس‏های فشرده دقیقه‏های بی‏دریغ
این برج‏های تا هنوز بلند این دهان‏های تا هنوز چندش‏آور این دیوارهای تا هنوز مرگ‏بار
این چشم‏های تا هنوز نگران آه! از این مناجات‏های بی‏اجابت هوای این روزهای بی‏تو
مرده و سنگین است بی‏پروا و مغرور است
بی‏رحم و متلاطم است دریغ! از این دقیقه‏های سرد و بی‏فانوس
دریغ! از این همیشه ‏های حزن‏آور چهل چهارشنبه را نذر آمدنت کردیم
چهل جمعه را تا جمکران پیاده آمده‏ایم تا زیارت خوانی چشم‏هایت تا ندبه خوانی لب‏هایت
آمدیم و ناامید برگشتیم آمدیم و تو را ندیدیم امّا تو آمدی و روشن شد زمین
تو آمدی و باران گرفت تو آمدی و... ما تاریک ماندیم
همچنان کور، همچنان ناسپاس، همچنان بی‏تفاوت... ستاره‏های به زمین آمده‏اند
درختان از شکوفه آذین بستند کوچه‏ها کوچه‏های صمیمیت است کوچه‏های مهربانی است
کوچه‏های یکدست اردیبهشت چشم‏ها؛ بوی پنجره گرفته‏اند باز و روشن
سبز و جاری خیابانها دلباخته‏اند روز انتشار باران است روز انتشار نور است
فصل شمعدانی‏هاست فصل طلوع لبخندست هزار شاخه صلوات تقدیمت
هزار شاخه سلام تقدیمت هزار شاخه گل نرگس تقدیمت ای صراحت سبز!
ای روشنیِ بی‏وقفه چشم نرگس روشن چشم تمام ستاره‏ها روشن!
چشم تمام گلدسته‏ها روشن دل زمین روشن و تو رسیدی و باران گرفت و شب‏بو
و تو رسیدی و سپیده شد و بهار و تو رسیدی و گل‏ها شکفتند و چشم‏ها
و تو چونان صبح؛ دمیدی بر تن شب گرفته زمین مقدمت نور باران!!

مریم سقلاطونی

http://shiaupload.ir/images/57989349766979376497.gifhttp://shiaupload.ir/images/57989349766979376497.gif



http://sl.glitter-graphics.net/pub/1706/1706906la5o3i4yhk.gifhttp://sl.glitter-graphics.net/pub/1706/1706906la5o3i4yhk.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 18:25
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif
و در فراز دیگر آمده:
http://shiaupload.ir/images/88053697480351579516.gif «اللّهم ارزقنى قلباً تقیّاً نقیّاً؛9http://shiaupload.ir/images/88053697480351579516.gif
خدایا! دل پاك و پاكیزه به من روزى كن.»
روایت شده روزى یكى از اصحاب بسیار نیك پیامبر(صلی الله علیه و آله) به نام حارثة بن سراقه به پیامبر(صلی الله علیه و آله) عرض كرد: از خدا بخواه مقام شهادت را نصیبم گرداند، پیامبر(صلی الله علیه و آله) چنین دعا كرد: «اللّهم ارزق حارثة الشّهادة؛ خداوندا! مقام شهادت را به حارثه روزى گردان.» طولى نكشید كه جنگ احد رخ داد، او در این نبرد به شهادت رسید.10
http://img.tebyan.net/big/1388/11/1306313346601502540771054048103148207125.jpg
نتیجه این كه رزق و روزى معنى گسترده‏اى دارد و شامل مواهب معنوى نیز مى‏شود، بنابراین اگر ما خدا را با عنوان یا رزّاق، و یا رازق خواندیم، روزى‏هاى معنوى را نیز در نظر بگیریم، بلكه بیشتر به این نوع روزى‏ها توجه كنیم. چرا كه غذاى روح، بسیار مهم‏تر از غذاى جسم است. و از امیرمؤمنان على (علیه‌السلام) روایت شده فرمود: «در شگفتم از كسانى كه در مورد غذاى جسم اهتمام مى‏ورزند و از آن پرهیز مى‏كنند كه زیانبخش نباشد ولى در مورد كیفر غذاى زیانبخش روح یعنى گناهان، كه آتش دورخ است، بى توجه و غافل هستند.»11 این تعبیرات بیانگر روزى‏هاى معنوى است كه ما باید به آن توجه عمیق داشته باشیم.
و در مورد توفیق ـ كه در آغاز دعاى مذكور آمده ـ نیز باید توجه داشت كه عامل اصلى، و كلید گشاینده همه ارزش‏ها و ترك گناهان است، توضیح این كه واژه توفیق از ماده وفاق و توافق است و منظور از آن این است كه كارهاى انسان، موافق فرمان خدا و بر وفق مراد، و هماهنگ با اهداف و مقصود، سهل و آسان گردد، و اسباب كار، فراهم شود و به اصطلاح مقتضى موجود، و هرگونه مانع، مفقود باشد تا انسان با اشتیاق و با كمال راحتى و روانى، به انجام كار همّت نماید.
به عبارت روشن‏تر توفیق، یارى و عنایت خاص الهى است كه به بندگان شایسته‏اش مى‏دهد، در مقابل خذلان، كه به معنى آن است كه خدا او را به خودش واگذارد. خداوند در قرآن مى‏فرماید:
http://shiaupload.ir/images/88053697480351579516.gif«ان ینصركم اللّه فلا غالب لكم و ان یخذلكم فمن ذاالّذى ینصركم من بعده...؛12http://shiaupload.ir/images/88053697480351579516.gif
اگر خداوند شما را یارى كند، هیچ كس بر شما پیروز نخواهد شد، و اگر دست از یارى شما بردارد، كیست كه بعد از او شما را یارى كند؟ و مؤمنان باید تنها بر خدا توكّل كنند.»
البته باید توجه داشت كه یارى و عنایت الهى به بنده‏اش، بستگى به آمادگى و لیاقت بنده دارد، او باید با شناسایى عوامل و زمینه سازى در این راستا به استقبال توفیق الهى برود، و گرنه در وادى خذلان الهى سقوط مى‏كند، چنان كه گفته‏اند:


باران كه در لطافت طبعش خلاف نیست در باغ لاله روید و در شور زار خس

در بــاغ لاله رویـــد و در شــورزار خـــس در باغ لاله روید و در شور زار خس

با توجه به این كه امیرمؤمنان على(علیه‌السلام) در گفتار گوناگونى فرمود: «توفیق عنایت الهى است، توفیق نخستین نعمت است، توفیق سرلوحه سعادت و رستگارى، و سر سلسله اصلاح و برترین عمل است، و هیچ رهبر و راهنمایى برتر از توفیق نیست و هیچ نعمتى ارجمندتر از نعمت توفیق نیست.»13
امام صادق(علیه‌السلام) در معنى توفیق فرمود: «هرگاه بنده‏اى فرمان خداوند را بجا آورد، كار او موافق و هماهنگ با فرمان خدا است، و چنین بنده‏اى به عنوان بنده موفّق نامیده مى‏شود، و هرگاه بنده‏اى اراده گناه كند، ولى یارى خداوند بین او و گناه جدایى بیندازد، و در نتیجه او از گناه پرهیز كند، چنین بنده‏اى به توفیق الهى نایل شده است و اگر خداوند بین او و گناه مانع نشود، نشانه آن است كه او را به خودش واگذارده و در نتیجه او را از توفیق محروم ساخته است.»14
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

نرگس منتظر
25-07-2010, 18:36
http://www.shiaupload.ir/images/52943593464452986644.gifhttp://www.rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/001%20tir%2089/14/0009330%20%2814%29.jpg http://www.shiaupload.ir/images/52943593464452986644.gif

« با کوله ‏باری از طراوت صبح می‏آیی »


می‏آیی؛ از نهایت آبی باران، با کوله‏باری از طراوت صبح، سوار بر تندرِ شبنم. می‏آیی؛ از ابتدای زمان، با تنگی از بلوار عدالت و تازیانه‏ای برای تعزیر ستم. بر منبر نماز می‏بینمت؛ انگار خسته‏ای، از طول سفر، از راهِ دراز!
می‏آیی، ای ستاره دنباله‏دار! و در امتداد تو، سیصد و سیزده فرشته آدمیت، خوشه پروین ظهور تو در آسمان کعبه می‏شوند.
می‏آیی و خاک، از فطرت ما، غبار می‏شود تا در عصر شایسته‏سالاری، زمرّد نجابتمان خودنمایی کند.
می‏آیی و تب تقدیر، به نسیم دولت کریمه تو، پاپس می‏کشد و حال ما خوبِ خوب می‏شود
می‏آیی و چشمان منتظر مستضعفانِ باغچه دنیا را به بوستان برابری‏ات، ذوق زده می‏کنی
می‏آیی و از پس عمری که چمن تشنه است، به لعل لبانت، نینوایش را فرات می‏دهی؛ چرا که


«این‏جا کسی به فکر چمن‏های تشنه نیست *** انگار قلب بودنمان دشت نینواست
ما در حضور ممتد شب‏ها شکسته‏ایم *** ای قاصد سپیده بگو خانه‏ات کجاست»


می‏آیی و دست‏های پژمرده جهان، زیر رایت تو، به امید آیینه، سینه می‏زند و شاداب می‏شود. همه، حتی اندیشمندانِ دور، به ظهور شکوهمند و مقتدرانه تو معتقدند؛ راسل می‏گوید:
«جهان در انتظار مصلحی است که آن را در زیر یک پرچم و یک شعار درآورد»
می‏آیی و از ماورای عطر گل سرخ می‏وزی و در موج دعاهای تا خدا، شمیم دل‏انگیز می‏شوی.


«می‏آیی از نهایت شرقی‏ترین غزل *** دستان مهربان تو با نور آشناست
بر محمل سپیده نشنید دعای ما *** هر چند معبر تو فراسوی کبریاست
صد پنجره ستاره احساس می‏دمد *** در آسمانِ فصل ظهورت؛ سحر گواست»


سید عبدالحمید کریمی




http://shiaupload.ir/images/29688002602488434609.gif

خادمه زینب کبری(س)
25-07-2010, 19:22
http://shiaupload.ir/images/03397021097950148744.jpg





عزل خادم شرابخوار!




حسن‌بن‌خفيف از پدرش چنين نقل مي‌نمايد:
حكم مأموريتي از سامرا از ناحيه‌ي مقدسه حضرت ابا صالح‌المهدي (عج) براي گروهي از شيعيان خاصّ حضرت (ع) صادر شد كه فوراً به طرف مدينه حركت كنند.
نامه‌اي هم از طرف حضرت (ع) براي پدر من صادر شد و امر فرموده بودند كه او هم با آن‌ها حركت كند.
علاوه بر اين‌ها دو نفر خادم نيز همراه آن‌ها خارج شدند. وقتي به كوفه رسيدند، يكي از خادم‌ها شراب خورد. هنوز كوفه را به طرف مدينه ترك نكرده بودند كه از سامرا فرمان رسيد:
« خادمي كه شراب خورد، بازگردد كه از خدمت ما معزول است! »


منبع: كتاب داستان‌هايي از امام زمان (ع)


http://shiaupload.ir/images/98986418785571671483.gif

خادمه زینب کبری(س)
25-07-2010, 19:25
http://shiaupload.ir/images/15329090976314517286.png



در جستجوي امام زمان (عج)
ابوالرجا مصري كه يكي از نيكوكاران بود، مي‌گويد:
پس از رحلت امام حسن عسگري (ع) براي جستجوي امام زمان (عج)حركت كردم؛ سه سال گذشت. با خود گفتم: اگر چيزي بود، بعد از گذشت سه سال آشكار مي شد.
در اين هنگام صدايي را شنيدم كه صاحب صدا را نمي‌ديدم؛ او گفت: اي نصربن‌عبد‌ربّه! به اهل مصر بگو: آيا شما پيامبر (ص) را ديده‌ايد كه به او ايمان آورده‌ايد؟
ابوالرجا گويد: من تا آن زمان نمي‌دانستم كه نام پدرم عبدربّه است؛ چون من مدائن متولد شدم و پدرم را از دست دادم، ابوعبدالله نوفلي مرا با خود به مصر آورد و در آن‌جا پرورش يافتم، چون آن صدا را شنديم، مطلب را دريافتم و ديگر به راه خود ادامه ندادم و مراجعت نمودم.

منبع: كتاب داستان‌هايي از امام زمان (ع)




http://shiaupload.ir/images/99390509988670838068.gif
http://shiaupload.ir/images/36578961714765772787.gifhttp://shiaupload.ir/images/36578961714765772787.gifhttp://shiaupload.ir/images/36578961714765772787.gifhttp://shiaupload.ir/images/36578961714765772787.gifhttp://shiaupload.ir/images/36578961714765772787.gif

http://shiaupload.ir/images/99390509988670838068.gif

خادمه زینب کبری(س)
25-07-2010, 20:02
http://shiaupload.ir/images/12641959676642368762.jpg




دواي درد من تويي!



سيدباقي‌بن عطوه‌ي‌حسني مي‌گويد:
پدرم زيدي مذهب بود و اطرافيان خود مخصوصاً فرزندانش را از تمايل به مذهب شيعه‌ي اثني‌عشري باز مي‌داشت و به شيعيان مي‌گفت: سال‌ها است كليه‌هاي من بيمار است و من از اين درد، رنج مي‌برم. اگر صاحب‌الامرِ شما مرا شفا دهد، من مذهب شما را قبول مي‌كنم.
يك شب، همه دور هم جمع بوديم؛ ناگاه صداي پدرمان را شنيديم كه ما را به كمك مي‌طلبيد. به سرعت نزد او رفتيم. گفت: صاحب‌الامرتان را دريابيد كه همين الآن از نزد من خارج شد.
ما به سرعت به جستجو پرداخيتم، اما كسي را نيافتيم. وقتي بازگشتيم و ماجرا را پرسيديم، گفت: شخصي آمد پيش من و گفت: اي عطوه !
گفتم: تو كيستي؟
گفت: صاحب‌الامر و امام فرزندانت!
آن گاه دست مباركش را به كليه‌هاي من كشيد و فشار داد و رفت؛ وقتي متوجه شدم، ديدم اثري از درد نمانده است!
بيماري پدرم از آن روز به بعد از بين رفت و او مانند آهو، چابك و سرحال شد
.



منبع: كتاب داستان‌هايي از امام زمان (عج)





http://shiaupload.ir/images/83239209943220828846.gifhttp://shiaupload.ir/images/98700616702366070487.gifhttp://shiaupload.ir/images/83239209943220828846.gifhttp://shiaupload.ir/images/98700616702366070487.gifhttp://shiaupload.ir/images/83239209943220828846.gifhttp://shiaupload.ir/images/98700616702366070487.gifhttp://shiaupload.ir/images/83239209943220828846.gifhttp://shiaupload.ir/images/98700616702366070487.gifhttp://shiaupload.ir/images/83239209943220828846.gifhttp://shiaupload.ir/images/98700616702366070487.gifhttp://shiaupload.ir/images/83239209943220828846.gifhttp://shiaupload.ir/images/98700616702366070487.gifhttp://shiaupload.ir/images/83239209943220828846.gifhttp://shiaupload.ir/images/98700616702366070487.gif

خادمه زینب کبری(س)
25-07-2010, 20:07
http://shiaupload.ir/images/45723156339531553866.jpg




دعايت مستجاب و دشمنت كشته شد!


محمدبن‌علي‌علوي حسني _ كه از شيعيان ساكن مصر بود _ مي‌گويد:
گرفتار مشكل بزرگي شدم و از اين امر اندوهگين شدم؛ زيرا از من نزد حاكم مصر؛ احمدبن‌طولون، بدگويي كرده بودند. از ترس جانم به بهانه‌ي حج از مصر خارج شدم.
پس از اتمام حج از حجاز به عراق رفتم و حضرت اباعبدالله الحسين (ع) را زيارت كرده و به قبر شريفشان پناهنده و متوسل شدم.
همان‌جا مجاور شدم و جرأت بازگشت به مصر را نداشتم، زيرا حاكم مصر مردي سخت‌گير و ظالم بود. پانزده روز تمام در گرماي تابستان روز و شب مشغول دعا و تضرّع بودم.
عصر جمعه‌اي در حالت خواب و بيداري امام زمان (ع) را زيارت نمودم. ايشان با كمال لطف و مرحمت فرمود:
پسرم! از فلاني مي‌ترسي؟
عرض كردم: آري آقا جان! مي‌خواهد مرا بكشد. به همين خاطر به شما پناه آوردم و به خاطر قصد سوئي كه دارد، از او شكايت دارم.
امام (ع) فرمود: چرا به طريقي كه انبياي گذشته (ع) هنگامي كه دچار مشكلي مي‌شدند، بدان روش دعا مي‌كردند و خداوند اندوهشان را برطرف مي‌ساخت، به درگاه پروردگار خويش و پروردگار پدران خويش دعا نمي‌كني؟
عرض كردم: آن دعا چيست؟
فرمود: همين شب جمعه بعد از اين كه غسل كردي و نماز شب را ادا نمودي، سجده‌ي شكري به جاي آور، آن گاه دو زانو بنشين و اين دعا را بخوان.
آن گاه دعايي برايم خواندند تا شب پنج‌شنبه، پنج شب ديگر در همان حالت خواب و بيداري و همان وقت به زيارت حضرت (ع) مشرف مي‌شدم؛ و ايشان همين سخن و همين دعا را تكرار مي‌فرمودند تا اين كه كاملاً آن را حفظ كردم.
فرداي آن شب كه شب جمعه بود، پس از غسل و تطهير لباس و استعمال عطر، نماز شب را ادا نموده و همان طور كه فرموده بودند، پس از سجده‌ي شكر دو زانو نشستم و همان دعا را خواندم. عصر جمعه دوباره توفيق تشرف يافتم. حضرت فرمود: اي محمّد! دعايت مستجاب شد و دشمنت را همان كه از تو نزد او احمدبن‌طولون بدگويي كرده بود، هنگامي كه دعايت به پايان رسيد، كشت! صبح‌هنگام آخرين زيارت را به جا آوردم و با اباعبدالله‌الحسين (ع) وداع كرده و به طرف مصر به راه افتادم. پس از عبور از اردن، در راه مصر مردي را ديدم كه در مصر همسايه‌ي من بود. او مرد مؤمني بود. وقتي از اوضاع مصر پس از خروجم پرسش نمودم، تعريف كرد كه چگونه احمدبن‌طولون دستور داده او را دستگير كرده و گردن بزنند و بدنش را به نيل بيفكنند.
بعدها معلوم شد كه بنا به قول جمعي از بستگان و برادران شيعه قتل او درست در همان لحظه كه من از دعا فارغ شده بودم، صورت گرفته بود.

منبع: كتاب داستان‌هايي از امام زمان (ع)




http://www.nasimevahy.com/images/icons/bird_qacc2.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/bird_qv1.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/bird_qacc2.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/bird_qv1.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/bird_qacc2.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/bird_qv1.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/bird_qacc2.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/bird_qv1.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/bird_qacc2.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/bird_qv1.gif

http://shiaupload.ir/images/78941574475824140783.gifhttp://shiaupload.ir/images/78941574475824140783.gifhttp://shiaupload.ir/images/78941574475824140783.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 20:21
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif
بنابراین توفیق، با ارزشت‏ترین موهبت الهى است، و به اصطلاح رفیقى است كه به هر كس ندهندش، چنان كه پر زیباى طاووس را به كركس نخواهند داد، نتیجه این كه اگر بخواهیم به سعادت همه جانبه برسیم و براى انجام وظیفه آماده
http://img.tebyan.net/big/1388/12/9251635694202250621682452231604716222914.jpg
شویم، و خشنودى و یارى الهى را كسب كنیم باید به ایجاد عوامل توفیق همّت كنیم، عواملى مانند: سلامتى روح و جسم، وراثت نیك، محیط سالم، غذاى پاك، همنشین شایسته، اعتماد به نفس، توكل به خدا، اراده نیرومند، ریاضت و زحمت، صبر و حوصله، برقرار نمودن رابطه تنگاتنگ با خدا و به طور كلى دین مدارى، و نیز باید از عوامل ضد توفیق پرهیز كنیم. كه همان عوامل ضد عوامل مثبت است، كه همچون آفتى ویرانگر موجب نابودى توفیقات خواهد شد.
مسأله توفیق به قدرى مهم است كه در بسیارى از گفتار و دعاهاى پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم(علیه‌السلام) آمده، بلكه در بسیارى از آنها در سرلوحه نیایش آنها قرار گرفته است. به عنوان نمونه نظر شما را به چند فراز جلب مى‏كنیم:
1ـ امیر مؤمنان على(علیه‌السلام) در سرآغاز فرازى از خطبه‏اش مى‏فرماید: «نحمده على ما وفّق له من الطّاعة، وزاد عنه عن المعصیة؛15 خداى را سپاس گوییم كه ما را توفیق اطاعتش و ترك گناهانش بخشیده است.»
2ـ امام سجاد(علیه‌السلام) در فرازى از دعایش به خدا عرض مى‏كند: «و وفّقنى للّتى هى ازكى؛16 خدایا مرا به آنچه كه پاك‏ترین است موفق كن.» و در فراز دیگر عرض مى‏كند: «خدایا! در ماه رمضان مرا براى درك شب قدر توفیق بده، به گونه‏اى كه در صف محبوب‏ترین و پسندیده‏ترین بندگان درگاهت قرار گیرم.»17
3ـ و در قسمت آخر عهدنامه مالك اشتر، حضرت على(علیه‌السلام) آن را با این فراز به پایان مى‏رساند: «و از خدا مى‏خواهم كه با رحمت گسترده و نیروى بى كران كه در برآوردن هر حاجتى دارد، مرا و تو را در هرچه رضاى او است توفیق دهد.»18
و در نامه به قثم بن عباس مى‏نویسد: «وفّقنا الله و ایّاكم لمحابّة؛19 خداوند ما و شما را بر آنچه دوست دارد موفّق كند.»
نتیجه این كه توفیق از امور بسیار پراهمیتى است كه همواره مورد نظر پیامبران و امامان و اولیاء خدا بوده، و مانیز براى تحصیل امتیازات عالى انسانى، باید با مركب توفیق به پیش رویم، و از به دست آوردن آن در همه ابعاد، با ایجاد زمینه هایش غافل نمانیم، كه سنگ زیرین كاخ ترقى و تعالى است، چنان كه امام على (علیه‌السلام) فرمود: «لاینفع اجتهادٌ بغیر توفیقٍ؛ هیچ كوششى بدون توفیق به ثمر نمى‏رسد.»20 و نیز فرمود: «مشتاقانه به استقبال توفیق روانه شوید كه توفیق اُسّ وثیق (اساس مطمئن) است.»21
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif








1. نامه اخلاقى عرفانى امام خمینى (كه به نوه‏اش آقاى سید على خمینى اهدا شده) مجموعه آثار، شماره یك، نشر كنگره اندیشه‏هاى اخلاقى ـ عرفانى امام خمینى، ص 168.
2. محدث نورى، مستدرك الوسائل، ج 5، ص 167؛ بحار، ج 93، ص 300.
3. شیخ تقى الدین كفعمى، مصباح كفعمى، ص 305 ؛ سید بن طاووس مهج الدّعوات، ص 294.
4. محدث قمى، الكنى و الالقاب، ج 3، ص 116؛ فوائد الرضویه، ص 7 و 8.
5. سوره حج، آیه 50.
6. مفردات راغب، ج 14، ص 135، و ج 18، ص 16.
7. بحارالانوار، ج 98، ص 247.
8. همان، ج 95، ص 258.
9. همان، ج 97، ص 89، براى اطلاع بیشتر به این موارد به المعجم المفهرس بحار الانوار، ج 12، ص 8436 تا 8438 مراجعه گردد.
10. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج 3، ص 507.
11. بحارالانوار، ج 78، ص 41.
12. سوره آل عمران، ص 160.
13. غررالحكم، میزان الحكمة، ج 10، ص 590 و 591.
14. توحید صدوق، ص 242.
15. نهج البلاغه بنیاد، خطبه 185، صبحى صالح، خطبه 194.
16. صحیفه سجادیه، دعاى 20.
17. بحارالانوار، ج 98، ص 102.
18. نهج البلاغه، نامه 53.
19. همان، نامه 67.
20. غررالحكم.
21. همان.

شكوه انتظار
25-07-2010, 20:34
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

http://shiaupload.ir/images/88053697480351579516.gif (http://www.nasimevahy.com/showthread.php?t=4723)کرامتی از امام زمان (ع)http://shiaupload.ir/images/88053697480351579516.gif (http://www.nasimevahy.com/showthread.php?t=4723)

http://img.tebyan.net/big/1388/11/158227128911461842481221583441818166234189.jpg

سال 1351 ش. بود. در یکی از شب های جمعه گرم تابستان مثل همیشه به مسجد جمکران رفتم. جلو ایوان مسجد قدیمی داخل دکّه مخصوص صدور قبوض، کنار مرحوم حاج ابوالقاسم ـ خادم مسجد ـ نشستم. نماز مغرب و عشاء تمام شد. جمعیت کم و بیش به داخل مسجد مشرف می شدند. در این هنگام، نگاهم به زنی افتاد که پسر بچه ای را در بغل گرفته بود. دختری حدود 12 ساله نیز همراهش بود. زن با قدم های مردد به دکه نزدیک شد. سلام کرد. جوابش را دادم و گفتم :
ـ بفرمایید. امری داشتید؟
به پاهای پسرش اشاره کرد و گفت:
ـ فلجه ! نذر کردم اگه امام، بچه ام را امشب شفا بده پنج هزار تومان بدم. حالا می خوام اول هزار تومان بدم! اشکال نداره؟
حاج ابوالقاسم خندید و گفت:
ـ خانم اومدی امتحان کنی؟
ـ پس چه کار کنم؟
ـ دلت قرص باشه. نقدی معامله کن!
زن هنوز مردد بود. کمی فکر کرد و بعد گفت:
ـ خیلی خوب قبوله!
سپس پنج هزار تومان از لای کیفش بیرون آورد و به حاج ابوالقاسم داد. او نیز قبضی به همان مقدار از دفترچه قبوض جدا کرد و مقابل آن زن روی گیشه گذاشت. زن قبض را گرفت و رفت. آخر همان شب فرا رسیده بود. من قضیه را فراموش کرده بودم . بار دیگر چشمم به همان زن و کودک و دخترش افتاد که به سمت دکه می آمدند. مقابل ما که رسیدند شروع کردند به دعا و تشکر کردن:
ـ خدا به شما طول عمر بده حاج آقا...!
ـ چی شده خانم؟
ـ این بچه، اول شب که آمدم خدمتتان، توی بغلم بود.
پاهای بچه رانشان داد و افزود:
ـ خوب شد. به خدا خوب شد. حالا دیگه راحت راه می ره. شما را به خدا مردم نفهمند! کسی نفهمد! آن وقت .... !
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif



منبع: کرامات المهدی ، واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران ، ص 8 و 9

شكوه انتظار
25-07-2010, 21:02
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

2ghalb2ghalbدعای عهد 2ghalb2ghalb

http://img.tebyan.net/big/1387/08/2511982194923250551957673202671553789199.jpg

نمی‌ دانم شما صبحتان را چگونه آغاز می ‌کنید؟
با نام که؟
با یاد که و چگونه؟
بعضیها بهترین عشق دنیا نصیبشان شده و هر روز را با یاد و نام او شروع می‌ کنند. این شروع که نوعی نیایش و سرود صبحگاهی عاشقان امام مهدی عجل الله ‌تعالی ‌فرجه است، به
«دعای عهد»
مشهور است. یکی از نزدیکان امام خمینی (ره) می‌گوید: «یکی از چیزهایی که امام در روزهای آخر به من توصیه می ‌کردند، خواندن دعای عهد بود. ایشان می ‌گفتند: صبحها سعی کن این دعا را بخوانی؛ چون در سرنوشت دخالت دارد.

امام حتی در موقعی که در بیمارستان بستری بودند، از انس با کتاب مفاتیح‌ الجنان غافل نبودند. پس از رحلت جانگداز ایشان که مفاتیحشان را از بیمارستان به بیت منتقل می‌ کردیم، متوجه شدیم امام در مفاتیح خود در کنار دعای شریف عهد که آن ‌را یک اربعین می‌ خواندند، تاریخ شروع را هشت شوال نوشته ‌اند.» کسی که صبحش را با زمزمه این سرود آغاز می‌ کند، در برابر خواسته ‌ها، آرزوها و آرمانهای امامش عهد می‌ بندد و آن عهد را سبک نمی‌ شمارد و محکمش می‌ کند و بر این پیمان با حضرتش بیعت می‌ کند که تا پای جان، وفادار باشد. حقیقت «عهد، عقد و بیعت» یک مسأله است و تأکید بر آن به جهت این است که این میثاق، همیشگی است و هیچ گاه سستی، کوتاهی و پیمان ‌شکنی نخواهد بود. برای آشنایی با فرازها و مضامین بلند دعای عهد پای صحبت حجت الاسلام محمد صادق کفیل، استاد مرکز تخصصی مهدویت نشسته ایم. آنچه می خوانید گزیده ای از این گفتگوست؛
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 21:04
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif
1- دعای عهد، منقول از کدام یک از ائمه اطهار (ع) است و چه کسی بر لزوم حراست از آن در عصر غیبت تأکید کرده است؟
دعای عهد، منقول از امام صادق (ع) است. امام صادق (ع) نقل کرده اند: «هر که چهل صباح این عهد را بخواند از یاران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالی به هر کلمه آن هزار حسنه، او را کرامت فرماید و هزار گناه از او محو کند.» همه بزرگان، پیوسته ما را به خواندن دعای عهد سفارش کردند. هنگام رحلت امام خمینی (ره) در بیمارستان و انتقال مفاتیح ایشان به بیت، مشاهده شد که نشانه مفاتیحشان در صفحه دعای عهد است و این نشان دهنده اهمیت این دعاست. حضرت امام تا آخر عمر پر برکت خویش به خواندن این دعا مقید بودند.

2- دعای عهد چه خط مشی و افقی را برای منتظران ترسیم می کند؟
یکی از دغدغه های جدی منتظران این است که زندگیشان رنگ و بوی زندگی مهدوی بگیرد. ما همیشه به دنبال این هستیم که بدانیم زندگی مهدوی چه نوع زندگی ای است؟ بهترین مسیر زندگی مهدوی در دعای عهد ترسیم شده است. در دعای عهد، فضیلتهای مختلفی وجود دارد و ابعاد مختلف زندگی مهدوی رقم خورده است. به فرموده امام صادق (ع) کسی که 40 صبح دعای عهد را بخواند از یاران حضرت می شود. در حقیقت خواندن این دعا توفیق یاری حضرت را فراهم می کند. توفیق رجعت، یکی دیگر از فضیلتهای این دعاست. این دعا به قدری فضیلت دارد که در هر کلمه دعای عهد به انسان هزار حسنه داده می شود و به هر کلمه ای هزار سیئه از انسان بخشیده می شود.

http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 21:04
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif
3- عنوان این دعا این نکته را می رساند که مسئله تجدید بیعت با امام زمان (عج) مهمترین فراز و مضمون این دعاست. به چه مضامینی جز تجدید عهد در این دعا اشاره شده است؟
http://img.tebyan.net/big/1384/06/109209237243239171361920248249250109248174173.jpg
دعای عهد، اول مسیری را که برای زندگی رقم می زند، خداشناسی است. شروع این دعا با اوصاف خداست. کسی که می خواهد امام زمانش را بشناسد اول باید خدا را بشناسد. در دوران غیبت نیز سفارش شده که دعای «اللهم عرفنی نفسک......؛ خدایا خودت را به من بشناسان که اگر تو را نشناسم پیامبرت را نمی شناسم و اگر پیامبر را نشناسم حجتت را نمی شناسم و اگر حجت خدا را نشناسم از دین گمراه می شوم» را زیاد بخوانید. خداشناسی، مقدمه امام شناسی است. انسانی که به دنبال امام عصر (عج) است باید انسانی توحیدی و خداشناس باشد. در ابتدای دعای عهد 16 وصف از اوصاف خدا بیان می شود. پروردگار نور عظیم، پروردگار کرسی بلند، پروردگار دریای جوشان، پروردگار سایه و آفتاب داغ، فرو فرستنده تورات و انجیل و زبور و قرآن عظیم، پروردگار فرشتگان مقرب و پیامبران خدا از جمله اوصافی است که برای خداوند در این دعا آمده است. در بخش دوم دعای عهد وارد مرحله درود و سلام به امام می شویم. در این بخش از دعا می خوانیم: «اللهم بلغ مولانا الامام المهدی القائم بامرک...؛ خدایا برسان مولای ما را، آن امام راهنمای راه یافته و قیام کننده به فرمان تو که درود خدا بر او و پدران پاکش باد.» واژه «مولا» یعنی نزدیکترین. «ولی» در کتاب لغت یعنی اوج قرب، به حدی که هیچ حائلی بین تو و او نباشد. کسی که هر صبحگاه این جمله را به امامش بگوید، حرکتش تا شب جهت دار می شود. در این دعا به امام می گوییم که تو پیشوای منی. یعنی در هر قدم باید بنگریم امام چه گفته و چه چیز مرضی رضای امام عصر (عج) است. امام زمان (عج) هادی و هدایت کننده است و علاوه بر اینکه دغدغه هدایت ما را دارد خودش هدایت شده است. دعای عهد به منتظران، افق
جهانی می بخشد. در این دعا می خوانیم: «صلوات الله علیه و علی آبائه الطاهرین عن جمیع المؤمنین و المؤمنات فی مشارق الارض و مغاربها...؛ درودهای خداوند بر او و پدران پاکش باد از طرف همه مردان و زنان با ایمان در مشرقهای زمین و مغربهای هموار آن....» منتظران با قرائت این دعا در ابتدای صبح از طرف همه مؤمنان سراسر جهان به امام سلام می دهند. این فراز از دعا نشان می دهد که دغدغه شخصی داشتن و امام را تنها برای خود خواستن، غلط است. منتظر واقعی دغدغه جهانی دارد. چنین انتظاری انتظار مثبت و پویاست. این انتظار، همان انتظاری است که امام خمینی (ره) و بزرگان ما دغدغه آن را داشتند. چون امام خمینی (ره) هر روز صبح دعای عهد می خواندند و با فرازهای این دعا پیوند داشتند، می دانستند که باید جهانی بنگرند و زمینه ساز ظهور مصلح جهانی باشند. امام وقتی انقلاب کردند فقط به ایران فکر نکردند بلکه تأکید داشتند که باید برای دنیا بستر سازی شود. سلام به امام زمان (عج) در این دعا از حیث کمیت، جهانی و از حیث کیفیت به اندازه عرش خداست. کیفیت سلام به امام در این دعا بلند نظری منتظر را می رساند. انسان منتظر، بلند نظر است و اندیشه جهانی دارد و وقتی خواسته ای هم دارد با نگاهی عمیق و طولانی، آن را مطرح می کند. برخی امام را برای رفع مشکلات خود طلب می کنند اما برخی منتظران، دغدغه جهانی دارند و وقتی مشکلی در غزه و لبنان اتفاق می افتد، نگران می شوند.

http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 21:06
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif
4- فلسفه سفارش به قرائت دعای عهد هنگام صبحگاه چیست؟
http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif
عهد و پیمان و میثاق با امام از دیگر مضامین این دعاست. عهد در زندگی منتظر باید همیشگی باشد. وقتی زندگی بر مبنای انتظار شکل گرفت عهد، دائمی وهمیشگی می شود. منتظر واقعی هرگز از عهدش با امام رویگردان نمی شود. قرائت صبحگاهی این دعا موجب می شود که فراموش نکنیم پیش از هر کس با امام خود عهد بستیم و اولویت عهد با امام را بر همه پیمانها حفظ کنیم چرا که «رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن / یا ز جانان یا ز جان باید دل برداشتن». مردم بصره خدمت امام رضا (ع) رسیدند و از یونس بن عبدالرحمن گله کردند. یونس ناراحت شد. امام رضا (ع) به یونس فرمودند: «ای یونس چه کار داری مردم چه می گویند، وقتی امام تو از تو راضی است.» عهد با امام زمان (عج) یعنی زندگی بر اساس رضایت حضرت مهدی (عج). کسی که دست بیعت با امام زمان (عج) می دهد فقط رضایت حضرت را در نظر می گیرد نه کس دیگری را. عمل بر اساس دغدغه و خواسته امام باید اولویت منتظران باشد. سفارش شده که انسان بعد از اقامه نماز و برقراری ارتباط با خدا و قبل از برقراری ارتباط با دیگران، دعای عهد را قرائت کند و با امام خود عهد ببندد. انسان مؤمن قبل از اینکه از کسی انرژی بگیرد باید هر صبح از امامش انرژی بگیرد. سفارش شده این دعا به طور مداوم و هر صبح قرائت شود چون تجدید عهد، مقدمه پایداری است. پیوسته جریان طاغوت و نفسیات در حرکتند، پس هر مؤمن و منتظر نیز باید هر روز و هر صبح در تلاش و تکاپو باشد. همان طور که در دستورات ما سفارش شده که پیوسته باید نماز اقامه شده و ارتباط با خدا برقرار شود، پیوسته باید دعای عهد قرائت و تجدید عهد تکرار شود. در روایات نیز عمل مداوم به عمل کثیر ترجیح داده شده است.
http://img.tebyan.net/big/1388/12/1251091191332720310011188131120229632918090.jpg
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 21:08
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif
5- منتظران با قرائت دعای عهد چه خواسته ای از پروردگار خود دارند؟
http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif
http://img.tebyan.net/big/1388/12/222149224148112124511281031361931483899139155.jpg
در دعای عهد بعد از تجدید عهد با امام، هشت مقام را از خدا طلب می کنیم. در این فراز از دعا می خوانیم: «اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه والممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه؛ خدایا قرار ده ما را از یاران و کمک یارانش و دفاع کنندگان از او و شتابندگان به سوی او در برآوردن خواسته هایش و انجام دستورات و اوامرش و مدافعین از آن حضرت و پیش گیرندگان به سوی خواسته اش و شهادت یافتگان پیش رویش.» در این دعا از خدا می خواهیم که یار امام زمان (عج) و کمک کار امام شویم و از آن حضرت دفاع کنیم، در انجام مقاصد و حوایج امام سرعت بگیریم، اوامر آن حضرت را گوش دهیم، از امام حمایت کنیم، به اراده امام زمان (عج) سبقت بگیریم و در رکاب امام به درجه رفیع شهات برسیم. زندگی منتظر باید بر مبنای یاری امام شکل بگیرد. به عنوان مثال کسی که می خواهد از امام حمایت کند باید اطلاعات مهدوی کافی داشته باشد تا بتواند شبهات مربوط به حضرت را پاسخگو باشد و از مقام ولایت حضرت دفاع کند. کسی که از خدا می خواهد حامی امام باشد باید بداند دنیای غرب علیه مهدویت چه کرده و از امام ما چه چهره ای ساخته است و خودش به عنوان یک منتظر شیعه در برابر این اقدامات دشمنان چه کرده است.

6- حاجت و دعای امام زمان (عج) چیست و مردم چه قدر در برآورده شدن حاجت امام نقش دارند؟
http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif
حاجت امام زمان (عج) فرج است. امام دغدغه ظهور دارد. ما باید به این نتیجه برسیم که فرج امام به دست ماست. امام از ما گله دارد که چرا برای ظهورش کاری نمی کنیم و به سمت ظهور قدمی برنمی داریم. حضرت مهدی (عج) هنگام تولد در سحرگاه نیمه شعبان در آغوش پدر دعا کردند که «خدایا! گشایش دوستان من در فرج من است، فرجم را نزدیک کن.» آن حضرت در غیبت صغری در کنار مسجد الحرام دست به دعا برداشتند و فرمودند: «خدایا! فرجم را نزدیک کن.» دغدغه ما نیز باید فرج و ظهور باشد. شیعه منتظر باید هر شب از خود بپرسد که در راستای این دغدغه امام گام برداشته یا نه؟ و از وجود نورانی حضرت بپرسد که «اوفیت یا صاحب الزمان؟»؛ یا صاحب الزمان! به عهدم وفا کردم یا نه؟ شهدای کربلا نیز هنگام شهادت از امام حسین (ع) می پرسیدند که ای پسر رسول خدا! به عهدم وفا کردم یا نه؟

7- به جز خداشناسی، امام شناسی، تجدید عهد و گسترش افق دید منتظران چه مضامین دیگری در دعای عهد آمده است؟
http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif
در بخشی از دعای عهد از خدا می خواهیم که اگر در طول زندگی ما ظهور رخ نداد و ما از دنیا رفتیم هنگام ظهور، دوباره برگردیم؛ «اللهم ان حال بینی و بینه الموت الذی جعلته علی عبادک حتما ً مقضیا ً فاخرجنی من قبری مؤتزرا ً کفنی شاهرا ً سیفی مجردا ً قناتی ملبیا ً دعوة الداعی فی الحاضر و البادی؛ خدایا اگر حایل شد میان من و او آن مرگی که قرار داده ای آن را بر بندگانت حتمی و مقرر، پس بیرونم آر از گورم کفن به خود پیچیده با شمشیر آخته و نیزه برهنه، پاسخگویان به ندای آن دعوت کننده بزرگوار در شهر و بادیه.» در رجعت، خوبان خوب و بدان بد به دنیا برمی گردند. کسی که این خواسته را در دعایش مطرح می کند افق زندگی اش بر مبنای رجعت شکل می گیرد. کسی که با افق رجعت زندگی می کند، خود را برای زندگی در رکاب حضرت و سایر اهل بیت علیهم السلام آماده می سازد تا امام، رهبری و او تبعیت کند. کسی که این مقامات عالی را از خدا بخواهد، شیدای ظهور می شود. در این مرحله است که به طور جدی برای فرج امام دعا می کند و از خدا تعجیل در فرج را طلب می کند. برای عاشق ظهور شدن باید ظهور را بشناسیم. برای تربیت جامعه مهدوی، سیمای ظهور باید خوب به جامعه معرفی شود. ظهور حضرت یعنی آبادی زمین.
همان گونه که در فرازی از این دعا آمده است: «... واعمر اللهم به بلادک و احی به عبادک...؛ خدایا! آباد گردان به دست او شهرها و بلادت را و زنده گردان به وسیله اش بندگانت را.» آبادی زمین در یاد و ذکر خداست. زیبایی حکومت حضرت در این است که به خاطر خدا، خدا پرستیده شود نه به خاطر بهشت و جهنم. زمان حکومت حضرت، زمان زندگی و حیات بندگان است.
مقام معظم رهبری نیز در این زمینه فرمودند: «ظهور یعنی شروع زندگی.» در بخش پایانی دعا نیز آمده است: «... فاظهر اللهم لنا ولیک وابن بنت نبیک المسمی باسم رسولک...؛ پس آشکار کن برای ما خدایا نماینده ات را و فرزند دختر پیامبرت که همنام رسول توست.» این مضامین، مبین این مطلب است که حضرت با اوصاف پیامبر ظهور می کند. آن حضرت سیمای پیامبر را دارد و رحمة للعالمین است. ایشان پناه بندگان مظلوم است. امام در حکومتش از مظلوم حمایت می کند و هر کس که یار ندارد امام، یار و کمک کارش می شود. ایشان احکام دین را که تعطیل شده، زنده می کند.
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

منبع: روزنامه رسالت

خادمه زینب کبری(س)
25-07-2010, 21:21
http://shiaupload.ir/images/15000068433224795541.gifghalb2ghalb2ghalb2http://shiaupload.ir/images/15000068433224795541.gif



كفن اهدايي امام (ع)


سيّاري مي‌گويد: علي‌بن‌محمّد سيمري _ چهارمين نايب خاص امام زمان (ع) در زمان غيبت صغري _ نامه‌اي براي حضرت (ع) نوشت و تقاضاي كفني نمود.
حضرت (ع) در پاسخ مرقوم فرمودند:
« انّم تحتاج اليه سنه ثمانين »
يعني تو در سال 80 به آن احتياج خواهي يافت.
سيمري در همان سال وفات مي‌كند و دو ماه قبل از فوت سيمري حضرت (ع) كفني را برايش مي‌فرستند.

منبع: كتاب داستان هايي از امام زمان (ع)






http://shiaupload.ir/images/37492516873906192359.gif

خادمه زینب کبری(س)
25-07-2010, 21:31
http://shiaupload.ir/images/40190877488642307785.jpg
كيسه‌ي سبز


محمّدبن‌حسين تميمي گويد:
مردي استرآبادي براي من نقل كرد كه به محلّه عسكر در سامّرا رفتم و سيصد دينار در كيسه‌اي نهاده بودم كه يكي از آن‌ها دينار شامي بود. وقتي به درب خانه‌اي كه امام حسن عسگري (ع) آن‌جا دفن شده بود، رسيدم همان جا نشستم.
در اين هنگام خادمي خارج شد و گفت: آن چه با خود داري بده!
[ از صراحت او شك كردم ] و گفتم: چيزي با من نيست.
خادم وارد خانه شد و دوباره بيرون آمد و گفت: كيسه‌اي سبزرنگ داري كه سيصد دينار_ كه يكي از آن‌ها هم شامي است _ همراه با انگشتري در آن است، من انگشتر خود را فراموش كرده بودم؛ اين بار كيسه را به او دادم و انگشتر را خود براشتم!

منبع: كتاب داستان‌هايي از امام زمان (ع)




http://shiaupload.ir/images/67452995776048103313.gif

نرگس منتظر
25-07-2010, 22:06
http://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gif
http://shiaupload.ir/images/55778593447755302514.jpg
http://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gif

اوست حجت خدا در زمين


تاملي در مفهوم لقب “حجت” براي حضرت مهدي موعود

يكي از لقب هاي مبارك امام زمان (عج) “حجت” است گرچه اين نام شامل همه حضرات امامان معصوم عليهم السلام مي شود اما هرگاه بنحو مطلق ذكر مي گردد منظور حضرت بقيه الله الاعظم (ع) است.


اما چرا به حضرت مهدي (ع) حجت مي گويند؟
چون برهان غالب قولي و عملي خداوند سبحان بر همه انسانها و هستي حضرت مهدي سلام الله عليه است كه خداي منان به بيانات و گفتار و روش و ولايت او فرداي قيامت بر همه احتجاج خواهد فرمود. حضرت مهدي (ع) در همه ابعاد زندگي اعم از اعتقادي و اخلاقي عبادي سياسي و فرهنگي و تربيتي برهان غالب خداوند است و ما از اين لقب نكته هاي معرفتي بسياري را استفاده مي كنيم كه به بعضي از آنها اشاره مي شود:
الف) حجه الله عامل بقا جهان و جهانيان است كه حضرت رسول الله الاعظم فرمودند:“لولا الحجه لساخت الارض باهلها” 1.يعني اگر حجت خداوند در جهان نبود زمين اهلش را فرو مي برد.
و در دعاي عديله (مفاتيح الجنان) مي خوانيم: “بوجوده ثبتت الارض و السما” يعني بوجود امام زمان (ع) آسمان ماندگار است و بر زمين فرو نمي ريزد و زمين ثبات دارد و اهلش را فرو نمي برد.
و در زيارت جامعه كبيره نيز مي خوانيم “وبكم يمسك السما ان تقع علي الارض الا باذنه” يعني و بواسطه شما امامان معصوم عليهم السلام است كه خداي منان آسمان را حفظ فرموده اند از فروريختن بر زمين. پس حضرت (ع) ولي نعمت ما هستند در بقائمان و بقا نعمتها و ابزار نعمت هايمان.
ب) حجت الله عامل معرفت خداوند رحمن و حلال و حرام و روش زندگي است:
به عنوان نمونه به بعضي از احاديث و روايات اشاره مي شود:
قال الصادق (ع): “ما زالت الارض الا ولله فيها الحجه يعرف الحلال و الحرام و يدعوالناس الي سبيل الله”. 2
يعني: امام صادق (ع) فرمودند: براي خداوند در زمين پيوسته حجتي است كه حلال و حرام خداوند را مي شناساند و مردم را به راه خداوند دعوت مي كند.
“و عن ابي بصير عن احدهما قال: ان الله لم يدع الارض بغير عالم و لو لا ذلك لم يعرف الحق من الباطل”. 3 يعني: ابي بصير از امام باقر يا امام صادق عليهماالسلام نقل كرده كه فرمودند: البته خداوند رها نمي كند زمين را بدون عالم ـ كه منظور از عالم امام معصوم (ع) است ـ و اگر چنين نبود حق از باطل شناخته نمي شد. عن الباقر(ع) قال: “والله ما ترك الله ارضا منذ قبض الله آدم (ع) الا و فيها امام يهتدي به الي الله و هو حجته علي عباده و لا تبقي الارض بغير حجه الله علي عباده”. 4
يعني امام باقر(ع) فرمودند: به خدا قسم خداوند زمين را به حال خود رها ننموده از زماني كه خداي منان قبض روح فرمودند حضرت آدم (ع) را مگر اينكه در آن زمين پيشوايي قرار داد كه بواسطه او مردم به سوي خداوند هدايت مي شوند و اوست حجت خداوند بر بندگانش و ماندگار نيست بدون حجت كه از جانب خداوند منسوب شده بر بندگانش.
“و في الوافي باسناده عن عبدالله بن القاسم عن ابي بصير قال: ابوعبدالله (ع): الاوصيا هم ابواب الله تعالي التي يوتي منها و لو لا هم ما عرف الله تعالي و بهم احتج الله علي خلقه”.
يعني: امام صادق (ع) فرمودند: جانشينان انبيا درب هاي معرفتي الهي اند كه از آن درب ها بايد وارد توحيد و معارف و دين شد و اگر ايشان نبودند خدا شناخته نمي شد و بوجود ايشان خداوند بر خلقش اقامه برهان مي كند.
“وفي الوافي باسناده عن هاشم بن الحكم عن ابي عبدالله (ع): انه قال للزنديق الذي ساله من اين اثبت الانبيا و الرسل قال: انا لما اثبتنا ان لنا خالقا صانعا متعاليا عنا و عن جميع ما خلق و كان ذلك الصانع حكيما متعاليا لم يجزان يشاهده خلقه و لا يلامسوه فيباشرهم و يباشروه و يحاجوهم و يحاجوه ثبت ان له سفرا في خلقه يعبرون عنه الي خلقه و عباده و يدلونهم علي مصالحهم و منافعهم و ما به بقائهم و في تركه فنائهم”. 6
يعني: امام صادق (ع) در جواب ملحدي كه سئوال كرد از كجا وجود انبيا و رسولان را اثبات مي كنيد امام صادق فرمودند: وقتي ما اثبات كرديم كه آفريدگار سازنده اي داريم و او برتر از ما و همه خلق است و آن صانع صاحب حكمت برتر از وهم و گمان و انديشه ماست ممكن نيست خلق او را مشاهده كنند و نه با او در تماس جسمي باشند كه با او معاشرت كرده و او نيز با آنان معاشرت نمايد و او احتجاج كند با مردم و مردم با او احتجاج كنند ثابت مي شود كه براي او سفيراني است در ميان خلقش كه از خداوند تعبيري كنند به خلق و بندگانش. (از جانب خداوند مي گويند و او را معرفي مي كنند) و راهنمايي مي كنند بندگان را بر صلاح هايشان و سودهايشان و آنچه بواسطه او بقايشان و در ترك آن فنا و نابوديشان است.
از اين روايات چنين نتيجه مي گيريم كه شناخت حلال و حرام و آشنايي با راه خداوند و ره يافتن و معرفت به او و شناخت مصالح و منافع وابسته به معرفت حجت است و حجه الله اين نقش هاي زيبا را ايفا مي كند.


http://shiaupload.ir/images/92648113606119683698.gif

نرگس منتظر
25-07-2010, 22:07
http://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gif
http://shiaupload.ir/images/81075089911483087327.jpg
http://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gif



ج) يكي از ويژگي هاي حجت اشراف كامل بر جهان و اعمال بندگان است به عنوان نمونه به بعضي از روياات اشاره مي شود:
سعد بن اصبغ مي گويد با حصين و مرد ديگري بر امام صادق (ع) وارد شديم امام صادق (ع) با مردي در خلوت نجوي داشت. از امام صادق (ع) شنديم كه مي فرمود: “افتري الله يمن في بلاده و يحتج علي عباده ثم يخفي عنه شيئا من امره” 7 يعني آيا مي بيني خداوند را كه منت گذارد بر بندگانش در شهرها و احتجاج كند بوجود او بر بندگانش سپس از او مخفي مي سازد چيزي از امر و كارش را.
امام باقر و امام صادق عليهم السلام در رواياتي ديگر فرمودند:
امام صادق: “لئن ظننتم ابن هذه الجد ران تحجب ابصارنا كما تحجب ابصاركم اذا لا فرق بيننا و بينكم”. 8
يعني: اگر گمانتان اينچنين است كه اين ديوارها مانع ديدن ما مي شود كما اينكه مانع ديدن شماست پس چه فرقي است ميان ما و ميان شما.
امام باقر(ع) به ابابصير فرمودند: “والله لا يخفي علينا شيئي من اعمالكم فاحضرونا جميعا”.
يعني: به خدا قسم چيزي از اعمال شما بر ما پوشيده نيست پس همه ما را حاضر بدانيد.
حضرت مهدي (ع) فرمودند: “انا يحيط علمنا بانبائكم و لا يغرب عنا شيئي من اخباركم”. 10 يعني البته دانش ما محيط بر همه اخبار شماست. و بخدا قسم چيزي از اخبار شما از نظر دانش ما پوشيده نيست.
و قرآن كريم نيز گوياي اين مدعاست كه مي فرمايد: “و قل اعملوا فسيري الله عملكم و رسوله و المومنون” 11.
يعني: و بگو به مردم هر آنچه مي خواهيد عمل كنيد (البته آيه تهديد است) پس خداوند و رسول خدا و اهل بيت اعمالتان را مي بينند.
امام صادق (ع) فرمودند در ارتباط با اين آيه كه خداوند از مومنون ما را اراده فرموده اند.
د) گستردگي حجت بودن حضرت مهدي (ع):
او فقط حجت بر ما نيست بلكه حجت بر انسانها. اجنه (جنيان) و فرشتگان و همه موجودات هستي است و حجت در دنيا و برزخ و عقبي و همه عوالم هستي است كما اينكه آبا گرامش نيز اينگونه هستند.
در زيارت جامعه كبيره امامان را اينگونه سلام مي دهيم.
“حج الله علي اهل الدنيا و الاخره و الاولي...”
يعني سلام بر حجتهاي الهي بر اهل جهان و اهل آخج) يكي از ويژگي هاي حجت اشراف كامل بر جهان و اعمال بندگان است به عنوان نمونه به بعضي از روياات اشاره مي شود:
سعد بن اصبغ مي گويد با حصين و مرد ديگري بر امام صادق (ع) وارد شديم امام صادق (ع) با مردي در خلوت نجوي داشت. از امام صادق (ع) شنديم كه مي فرمود: “افتري الله يمن في بلاده و يحتج علي عباده ثم يخفي عنه شيئا من امره” 7 يعني آيا مي بيني خداوند را كه منت گذارد بر بندگانش در شهرها و احتجاج كند بوجود او بر بندگانش سپس از او مخفي مي سازد چيزي از امر و كارش را.
امام باقر و امام صادق عليهم السلام در رواياتي ديگر فرمودند:
امام صادق: “لئن ظننتم ابن هذه الجد ران تحجب ابصارنا كما تحجب ابصاركم اذا لا فرق بيننا و بينكم”. 8
يعني: اگر گمانتان اينچنين است كه اين ديوارها مانع ديدن ما مي شود كما اينكه مانع ديدن شماست پس چه فرقي است ميان ما و ميان شما.
امام باقر(ع) به ابابصير فرمودند: “والله لا يخفي علينا شيئي من اعمالكم فاحضرونا جميعا”.
يعني: به خدا قسم چيزي از اعمال شما بر ما پوشيده نيست پس همه ما را حاضر بدانيد.
حضرت مهدي (ع) فرمودند: “انا يحيط علمنا بانبائكم و لا يغرب عنا شيئي من اخباركم”. 10 يعني البته دانش ما محيط بر همه اخبار شماست. و بخدا قسم چيزي از اخبار شما از نظر دانش ما پوشيده نيست.
و قرآن كريم نيز گوياي اين مدعاست كه مي فرمايد: “و قل اعملوا فسيري الله عملكم و رسوله و المومنون” 11.
يعني: و بگو به مردم هر آنچه مي خواهيد عمل كنيد (البته آيه تهديد است) پس خداوند و رسول خدا و اهل بيت اعمالتان را مي بينند.
امام صادق (ع) فرمودند در ارتباط با اين آيه كه خداوند از مومنون ما را اراده فرموده اند.
د) گستردگي حجت بودن حضرت مهدي (ع):
او فقط حجت بر ما نيست بلكه حجت بر انسانها. اجنه (جنيان) و فرشتگان و همه موجودات هستي است و حجت در دنيا و برزخ و عقبي و همه عوالم هستي است كما اينكه آبا گرامش نيز اينگونه هستند.
در زيارت جامعه كبيره امامان را اينگونه سلام مي دهيم.

“حج الله علي اهل الدنيا و الاخره و الاولي...”

يعني سلام بر حجتهاي الهي بر اهل جهان و اهل آخرت و عالم نخستين... (عالم اشباح و عالم ذر) و در زيارت امام رضا(ع) در صلواتي كه به محضر مقدس حضرت (ع) مي دهيم عرضه مي داريم: “و حجتك علي من فوق الارض و من تحت الثري...”
يعني: و حجت و برهانت بر همه آنان كه روي زمين و بالاي آن و بر هر آنچه كه زير زمين زندگي مي كنند.
(شمس ولايت صف 107 ـ103)


*******************
پي نوشت :
1 ـ بحارالانوار
2 ـ اصول كافي ج 1 ص 251 ح 3 ترجمه: سيدجواد مصطفوي.
3 ـ همان ص 252 ح 5 همان.
4 ـ همان ح 8 همان.
5 ـ الانوار الساطعه في شرح زيارت جامعه ج 2 ص 245 به نقل وافي ملامحسن فيض ابواب خصائص حجج.
6 ـ الانوار الساطعه ج 2 ص. 245
7 ـ همان ج 1 ص. 246
8 ـ نور الابصار ص. 59
9 ـ نورالابصار محدث حائري مازندراني ص 60
10 ـ همان ج 52 ص. 175
11 ـ توبه آيه 105 و روايتش در تفسير عياشي ج 2 ص 109 ح. 125
منبع: روزنامه جمهوری اسلامیرت و عالم نخستين... (عالم اشباح و عالم ذر) و در زيارت امام رضا(ع) در صلواتي كه به محضر مقدس حضرت (ع) مي دهيم عرضه مي داريم: “و حجتك علي من فوق الارض و من تحت الثري...”
يعني: و حجت و برهانت بر همه آنان كه روي زمين و بالاي آن و بر هر آنچه كه زير زمين زندگي مي كنند. (شمس ولايت صف 107 ـ103)


http://shiaupload.ir/images/92648113606119683698.gif

خادمه زینب کبری(س)
25-07-2010, 22:20
http://shiaupload.ir/images/10018859130028754775.jpg (http://shiaupload.ir/images/10018859130028754775.jpg)




من به دعاي امام زمان (عج) متولد شدم!






نجاشي مي‌گويد:
زماني علي‌بن‌حسين‌بن‌بابويه قمي ( پدر شيخ صدوق ) با ابوالقاسم حسين‌بن‌روح قمي نوبختي؛ سومين نايب خاص امام زمان (ع) ملاقات نموده و سؤالاتي مي‌نمايد. [ پس از بازگشت ] نامه‌اي مي‌نويسد و از حضرت حجت مي‌خواهد كه دعا بفرمايند تا خداوند فرزندي به ايشان عطا كند.
وي نامه را توسط علي‌بن‌جعفر اسود _ كه از مشايخ مشهور قم بود _ به محضر حسين‌بن‌روح مي‌فرستد تا به دست امام زمان (عج) برسد.
حضرت در پاسخ مي‌فرمايند: « ما براي آن‌چه كه خواسته بودي، دعا كرديم و خداوند به زودي دو پسر نيكو به تو روزي خواهد نمود. »
بعدها خداوند از كنيزي دو پسر به نام‌هاي محمّد و حسين به او عطا فرمود [ كه محمّد همان شيخ صدوق است. ]
ابوعبدالله حسين‌بن‌عبيدالله مي‌گويد: شنيدم كه شيخ صدوق مي‌گفت: من به دعاي امام زمان (ع) متولد شدم و به اين مقام افتخار مي‌كرد.






منبع:كتاب داستان‌هايي از امام زمان (ع)





http://shiaupload.ir/images/79880357732609534360.jpg (http://shiaupload.ir/images/79880357732609534360.jpg)

شكوه انتظار
25-07-2010, 22:24
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

2ghalb2ghalbرابطه بین ظهور و رجعت2ghalb2ghalb

http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif
http://img.tebyan.net/big/1388/05/19181832047022180148124547110520720078254.jpg
بعد از ظهور امام زمان(عج) فوراً قیامت بر پا نمى‌شود بلکه حضرت مدتى را در روى زمین حکومت مى‌کنند. البته روایات در رابطه با مدت حکومت، مختلف است از پنج سال تا 309 سال ذکر شده است. این اختلاف شاید اشاره به دورانهاى مختلف حکومت آن حضرت باشد: علامه مجلسى مى‌گوید: بعضى از روایات بر جمیع مدت حکومت و بعضى بر زمان استقرار دولت، دلالت دارد.1
یکى از اعتقادات شیعه، مسئله رجعت است. رجعت در زمان ظهور و پس از ظهور امام زمان(عج) به وقوع مى‌پیوندد. عقیده شیعه امامیه آن است که خداوند متعال در هنگام ظهور امام زمان(عج) مردمى از شیعیان آن حضرت را که قبلاً مرده بودند به دنیا برمى‌گرداند تا به ثواب یارى او و مساعدت وى و مشاهده دولت آن حضرت فائز گردند.
همچنین مردمى از دشمنان آن حضرت را نیز زنده مى‌گرداند تا از آنها انتقام گیرد.2 بر این اساس در دعاى عهد نیز مى‌خوانیم: قبل از ظهور حضرت مرا از قبر بیرون آور تا در رکاب حضرت باشم. از روایات استفاده مى‌شود که بعضى از امامان(علیهم‌السلام)، مانند امام حسین(علیه‌السلام) به دنیا برمى‌گردند.
امام صادق(علیه‌السلام) مى‌فرماید: «نخستین کسى که قبرش مى‌شکافد و زنده مى‌شود و به دنیا برمى‌گردد؛ حسین بن علی(علیهما‌السلام) است و این رجعت عمومى نیست بلکه افراد خاصى به دنیا برمى‌گردند که یا مؤمن خالص و یا مشرک محض باشند.»3
پس از حکومت سیصد ساله و بیشتر مفاهیم دینى توسط معصومان، مجدداً اوضاع دگرگون شده، حکومتهاى دینى و غیر دینى رخ مى‌نمایند. جباران زمام امر را به دست مى‌گیرند، حکومتهاى دینى از بین مى‌روند و با گذشت زمان، ارزش‌هاى اخلاقى و انسانى از میان مى‌رود و فساد و بى بند و بارى سطح جهان را فرا مى‌گیرد.
روایات زیادى درباره علایم قیامت داریم که اشراط الساعه‌اش مى‌گویند و این احادیث غیر از علایم ظهور امام عصر(علیه‌السلام) است، چرا که بیشترین تأکید در علایم ظهور، بر حاکمیت ظلم و جور است ولى در علایم قیامت بر فساد و بى بند و بارى‌هاى اخلاقى و علنى شدن مسایل جنسى در برابر چشم مردم است.
در هر صورت ممکن است این وضعیت میلیونها سال طول بکشد تا قیامت بر پا گردد. عیاشى در تفسیر خود از جابر بن یزید جعفى روایت نموده که گفت شنیدم حضرت باقر(علیه‌السلام) مى‌فرمود: به خدا قسم مردى از ما اهل بیت بعد از مرگش سیصد و نه سال سلطنت مى‌کند. عرض کردم: این در چه زمانى خواهد بود؟ فرمود: بعد از مرگ قائم است. عرض کردم: حضرت قائم در عالم خود چقدر باقى مى‌ماند؟ فرمود: نوزده سال از موقع قیام تا هنگام مرگش.
عرض کردم:‌ آیا بعد از مرگ قائم هرج و مرج مى‌شود؟ فرمود: آرى پنجاه سال. آنگاه امام منتصر به دنیا باز مى‌گردد براى خونخواهى خود و یارانش. وى بى دینها را به قتل مى‌رساند و به اسارت مى‌برد. پس از ایشان امام سفاح به دنیا بر مى‌گردد پس تمام دشمنان ستمگر ما را مى‌کشد و تمام زمین را مالک مى‌شود و خداوند کار او را اصلاح مى‌گرداند و سیصد و نه سال سلطنت مى‌کند.
آنگاه امام فرمود: اى جابر مى‌دانى امام منتصر و سفاح کیست؟ منتصر حسین(علیه‌السلام) و سفاح، امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) است.4
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif






1. منتخب الاثر، ص 618.
2. مهدى موعود، ص 1232.
3. مهدى موعود، ص 1186.
4- مهدى موعود، ص 1239.

شكوه انتظار
25-07-2010, 22:30
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

2ghalbفردا دیر است...!2ghalb

http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif
http://img.tebyan.net/big/1388/12/891792522381783225317113323514795130105172.jpg
در مورد فلسفه و حکمت غیبت آخرین حجت خدا سخنان بسیاری گفته شده و احتمالات متعددی مطرح گشته است. اما شاید این احتمال که فلسفه غیبت آزمودن مؤمنان و تمیز و تشخیص مدعیان دروغین پیروی از ولایت و منتظران از ولایت مداران واقعی و منتظران راستین است، از دیگر احتمالات پذیرفتنی تر و نزدیک تر به واقع باشد.
کلاس درسی را در نظر بگیرید که آموزگار آن برای آزمودن دانش آموزانش دقایقی کلاس را ترک گفته اما دورادور نظاره‌گر آنان است. آنچه او مشاهده می‌کند چه خواهد بود؟ گروهی از دانش آموزان غیبت از آموزگار سوء استفاده کرده و به آزار و اذیت دیگر همکلاسی‌ها پرداخته‌اند؛ گروهی دیگر با شیطنت‌های کودکانه خود همه کلاس را به هم ریخته‌اند؛ عده‌ای دیگر با حسرت تمام چشم به فضای بیرون از کلاس دوخته و تماشاگر دانش آموزانی هستند که در حیات مدرسه مشغول جست و خیزند؛ برخی از دانش آموزان هم فرصت را غنیمت شمرده و به انجام تکالیف عقب مانده خود مشغولند.
قطعا به هنگام حضور دوباره آموزگار به کلاس و اطلاع دانش آموزان از این که او دورادور همه آنها را زیر نظر داشته است، آنهایی که وقت خود را با شیطنت و بازیگوشی به هدر داده اند بسیار شرمنده خواهند شد.

جهان عصر غیبت نیز همانند همین کلاس درس است. کلاسی که در ظاهر استاد در آن حضور ندارد. اما حرکات و سکنات هیچیک از دانش آموزانش از نگاه تیزبین استاد دور نیست و همه آنها باید به هنگام ظهور پاسخگوی شیطنت‌ها یا بازیگوشی‌های خود باشند.
شاید بیان کلامی از امام عصر(عج) برای درک بهتر آنچه گفته شد مؤثر باشد. آن حضرت در یکی از توقیعات خود می‌فرماید:
فلیعمل کلّ امری ء منکم بما یقرب به من محبتّنا و لیتحنّب ما یدنیه من کراهتنا، و سخطنا، فإنَّ أمرنا بغتة. فجاءة حین لا تنفعه توبة، ولا ینجیه من عقابنا ندم علی حوبة. (طبرسی، الإحتجاج، ص495؛ بحارالانوار، ج53، ص176، ح 7)؛ پس هر یک از شما باید آنچه را که موجب دوستی ما می‌شود پیشه خود سازد و از هر آنچه که موجب خشم و ناخشنودی ما می‌گردد، دوری گزیند؛ زیرا فرمان ما به یکباره و ناگهانی فرا می‌رسد و در آن زمان توبه و بازگشت برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه کسی را از کیفر ما نجات نمی‌بخشد.
آری، همه ما در آزمونی بزرگ واقع شده‌ایم. آزمونی که اگر از آن سربلند بیرون آییم برترین مردم همه روزگاران خواهیم بود. (بحارالانوار، ج52، ص122، ح4) و اگر از عهده آزمون برنیاییم فردای ظهور باید در برابر حجت خدا پاسخگو باشیم. پس بیاییم از همین امروز و پیش از آنکه واقعه ناگهانی ظهور فرا رسد خود را برای پاسخگویی در برابر امام عصر(ع) آماده کنیم؛
چرا که فردا خیلی دیر است.
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 22:37
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif
foz3مسجدی برای ملاقات، مسجدی برای پناه foz3
http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif

http://img.tebyan.net/big/1388/12/222149224148112124511281031361931483899139155.jpg

مسجد سهله یكی از بزرگ‌ترین مساجد اسلامی است كه در قرن اوّل هجری در «كوفه» بنا نهاده شده و هم اكنون نیز این مسجد برپاست. این مسجد دارای قداست و جایگاه والایی در میان بسیاری از مسلمانان بوده و نام آن با نام مبارك امام مهدی(ع) گره خورده است.
در احادیث معصومان(ع) تأكید شده است كه این مسجد منزل‌گاه و بیت المال امام مهدی(ع) است. علاوه بر این بسیاری از مؤمنان تأكید می‌كنند كه امام(ع) بارها در این مسجد مشاهده شده و مقام امام در این مسجد، در حال حاضر یكی از زیارتگاه‌های مشتاقان و محبّان اهل بیت(ع) است. دلیل اهمّیت این مسجد این است كه در كمتر كتاب زیارتی می‌بینیم كه فصلی در مورد فضایل و اعمال و واجبات مربوط به این مسجد نیامده باشد.

foz3نام‌های این مسجدfoz3

http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif

مسجد بنی ظفر؛1 مسجد سهله؛2مسجد القری؛3 مسجد یِری؛4 مسجد بنی عبدالقیس؛ مسجد سهیل.5 پیامبران(ع) و مسجد سهله
در مورد فضایل این مسجد، روایات زیادی نقل شده است. از جمله:
الف ـ آیا می‌دانید كه اینجا محلّ ریسندگی حضرت عیسی(ع) بوده و از اینجا به آسمان عروج كرده و مقام ایشان در آن مشهور است؟؛
ب ـ از این مسجد حضرت ابراهیم(ع) به «یمن» رفت و مقام حضرت ابراهیم(ع) در آن مشهور است؛
ج ـ از اینجا داوود(ع) به سوی جالوت رفت؛
د ـ از این مسجد داوود(ع) به سوی طالوت رفت؛
ه‍ ـ در آن صخره‌ای سبز است كه در آن تمثال تمام پیامبران بوده و از زیر آن صخره، گِل تمام پیامبران گرفته شده است و در آن زبرجدی است كه تصویر تمام پیامبران و اوصیا در آن است؛
و ـ در این مسجد مقامی است كه منسوب به حضرت صالح(ع) است؛
ز ـ خداوند پیامبری را نفرستاده مگر آنكه آن پیامبر در این مسجد عبادت كرده است.
ائمّه(ع) و مسجد سهله
الف ـ امام علی(ع) این مسجد را از جمله مساجد مبارك در كوفه شمرده و فرموده:
«این مسجد، منزلگاه حضرت خضر(ع) است و مغمومی اینجا نیامد، مگر اینكه خداوند گشایش برای او حاصل كرده است.»6

ب ـ امام سجّاد(ع) فرمود:
ـ «هر كس دو ركعت نماز در مسجد سهله به جای آورد، خداوند دو سال، عمر او را افزایش می‌دهد.»7
ج ـ امام صادق(ع) اخبار زیادی در مورد این مسجد بیان كرده‌اند. از جمله اینكه:
ـ «اگر عمویم زید به این مسجد می‌آمد و به او پناه می‌آورد، خداوند بیست سال او را پناه می‌داد.»
ـ «مصیبت زده‌ای كه به این مسجد آمده و در آن دو ركعت در میان عشائین نماز خوانده و دعا كرده است، خداوند غم و اندوه او را برطرف كرده است.»
ـ «هر كس در آن اقامت گزیده، گویا در خیمة پیامبر(ص) اقامت كرده است.»
ـ «هر زن و مرد مؤمنی دلش هوای آن را دارد.»
ـ «هر كس در آن نماز بگزارد و با نیّت خالص خداوند را بخواند، خداوند نیازش را برطرف می‌كند.»
ـ «هر كس در آن از خداوند امنیّت بخواهد، خداوند او را از همة آنچه از آن هراسان است، امنیّت می‌دهد.»
ـ «آگاه باشید، شب و روزی نیست، مگر اینكه ملائكه برای دیدار از آن و عبادت خداوند در آن به زمین می‌آیند.»
ـ «اگر من نزدیك شما بودم، تنها در آن مسجد نماز می‌خواندم.»8
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 22:44
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

ویژگی‌ها و فضیلت‌های مسجد سهله

http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif



دربارة ویژگی‌های خاصّ این مكان مقدّس می‌توان موارد زیر را برشمرد:

1. اقامتگاه پیامبران و صالحان است؛
2. اقامتگاه جانشینان امام مهدی(ع)‌ خواهد بود؛
3. اقامتگاه حضرت ابراهیم(ع) بود؛
4. اقامتگاه، عبادتگاه و كارگاه بافندگی حضرت ادریس(ع)‌ بود؛
5. اقامتگاه حضرت مهدی(ع) بعد از ظهور آن حضرت خواهد بود؛
6. آنجا پایگاه حضرت خضر است؛
7. اینجا تربتی است كه همة پیامبران از آن آفریده شده‌اند؛
8. رهگذر راهیان بهشت است؛
9. محلّ تقسیم غنایم در عصر ظهور خواهد بود؛
10. محلّ عروج پیامبر؛
11. محلّ نزول فرشتگان؛
12. محلّ نیایش حضرت صاحب الزّمان(ع)؛
13. مركز بیت المال حضرت مهدی(عج)؛
14. مقام صالحان و پیامبران است؛
15. صور در اینجا دمیده می‌شود؛
16. دعا در این مسجد، مستجاب است؛
17. فرشتگان هر شب و روز در آن فرود می‌آیند؛
18. فاروق اعظم اینجاست؛9
19. محشر به سوی این مسجد است؛
20. در كنار آن هفتاد هزار نفر محشور می‌شوند كه همگی به بهشت می‌روند.
http://img.tebyan.net/big/1384/06/109209237243239171361920248249250109248174173.jpg
امام مهدی(عج) و مسجد سهله


در این مورد احادیث زیادی از ائمّه(ع) روایت شده است، از جمله اینكه:
ـ بدانید كه آن منزلگه صاحب شما هنگام قیامش است.
ـ پیوسته قائم(ع) در آن است.
ـ بیت المال و محلّ تقسیم غنائم مسلمانان در آن است.

استجاره در مسجد سهله

http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif

از جمله ویژگی‌های این مسجد، استجاره و پناه بردن به آن از بلایا است. در روایتی آمده است: «اگر عمویم زید به خداوند پناه می‌برد، خداوند او را بیست سال (در این مسجد) پناه می‌داد.» در كتاب «كشف الغطاء» آمده است: در سال طاعون (وبا) همراه با حدود چهل نفر به این مسجد پناه بردم. مردم بیرون همگی مُردند، امّا به این اشخاص آسیبی نرسید.

تاریخ تأسیس مسجد سهله

http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif

متأسّفانه منبعی تاریخی كه به صورت علمی و تاریخی، تاریخ دقیق بنای مسجد، تاریخچه، تغییر و تحوّلات آن را بیان كرده باشد، در دست نیست، امّا گفته شده این مسجد خانة‌ حضرت ادریس(ع) و زمانی خانة حضرت ابراهیم(ع) بوده است. البتّه می‌توان به طور قطعی گفت:‌ این مسجد پیش از زمان خلافت امام علی(ع) در كوفه (سال 35 ـ 40 ق.) به وجود آمده است و بعید نیست كه امام به خاطر قداست و فضیلت این مسجد، در آن نماز گزارده باشد.

ساختمان مسجد و توصیف آن

http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif

این مسجد در شمال غربی مسجد كوفه قرار دارد و حدود 2 كیلومتر با آن فاصله دارد. این مسجد تقریباً به شكل مستطیل است و دارای چهار ضلع است: ضلع شمالی 160 متر، ضلع شرقی 130 متر، ضلع جنوبی 160 متر، ضلع غربی 130 متر. دیوارهای آن بالغ بر 22 متر ارتفاع دارد و در نیمة ضلع شرقی، مناره (مأذنه)ای هست كه ارتفاع آن به 13 متر می‌رسد كه از بالا منقّش به آیات قرآن است و حاج جواد بن شیخ حسین سهلاوی خفاجی در سال 1378ق. آن را بنا نهاده است. در طول دو ضلع شرقی و غربی، دو مجموعة ایوان وجود دارد و در ضلع جنوبی آن یك رواق بلند است كه در طول این ضلع امتداد دارد. ساحت مسجد، روباز است و در میان آن و گوشه‌كناره‌های آن چند مقام و محراب مربوط به پیامبران و امامان وجود دارد. از جمله مقام امام جعفر صادق(ع)، مقام حضرت ابراهیم(ع)، مقام حضرت ادریس(ع)، مقام حضرت خضر(ع)، مقام صالحان و پیامبران و مرسلان، مقام امام سجّاد(ع) و مقام حضرت مهدی(ع).
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

شكوه انتظار
25-07-2010, 22:46
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

مقام امام مهدی(ع)

http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif
http://img.tebyan.net/big/1389/01/1942315216942230114132245489212114416024385.jpg

این مقام، به نام مقام صاحب الزّمان(ع) ‌یا صاحب العصر و صاحب الأمر شناخته می‌شود. این مقام، در بخش جنوبی مسجد واقع شده و به دلیل اینكه مشهور است كه امام در آن نماز خوانده و عبادت كرده، جایگاه خاصّی در دل مردم دارد. مساحت آن پیش از تعمیر اخیر، این‌گونه بوده است: طول، ‌هشتاد متر، عرض تقریبی، پنج و نیم متر و پس از آن این بخش بسیار گسترش یافت. این مقام، یك محراب دارد و بر محراب آن پنجره‌ای برنزی است كه عمر آن متجاوز از صد و پنجاه سال نیست. آن پنجره بدون تزئین و نوشتار است و اطراف این پنجره، دو دعای مشهور (دعای زیارت مقام) وجود دارد، داخل ساختمان مقام كه بزرگ‌ترین مقام مسجد است، دو سالن بزرگ برای نماز و نیایش است. یكی در بخش شمالی كه خاصّ مردان است و دیگری در سمت راست كه خاصّ زنان است. سیّد محمّد مهدی بحرالعلوم در سال 1181ق. ساختمان مقام امام مهدی(ع) را بنا نهاد، پس از آن در دوران ایشان چندین مرتبه این مقام بزرگ‌تر شد. پس از آن این ساختمان تخریب شد و ساختمان جدیدی برای این مقام بنا نهاده شد.
در اواخر سال 1394 ق. حاج عبدالمنعم ناصر مرز\‌الاسدی ساختمان جدیدی به جای آن بنا ساخت.
در سال 1315 ق. حاج محمّد رشاد ناصر مرزه الاسلامی، ساختمان قبلی را تخریب كرد و مقام را گسترش داد و مساحت آن به ششصد متر رسید و ساختمان كنونی همان ساختمان است.

شب چهارشنبه و مسجد سهله

http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif

سیّد بن طاووس گفته است: اگر خواستی به مسجد سهله بروی، میان مغرب و عشا در شب چهارشنبه برو؛ زیرا این زمان از زمان‌های دیگر برتر است.11
شیخ محمّد حسن، صاحب «الجواهر» متوفی سال 1226 ق. سنّت رفتن به مسجد سهله در شب چهارشنبة هر هفته را پایه‌گذاری كرد. در شرح حال شیخ آقا بزرگ تهرانی آمده است كه ایشان مدّت چهل سال با پای پیاده در شب‌های چهارشنبه از «نجف» به «مسجد سهله» می‌رفته‌اند، حتّی هنگامی كه پشتشان خمیده شده بود، همچنان به این مسجد می‌رفته‌اند. علّامه نوری در كتاب «جنّـ[ المأوی» نوشته، ‌مردی صالح و دیندار گفت: ‌از اهل معرفت بسیار می‌شنیدم كه می‌گفتند: استجاره در مسجد سهله باید چهل چهارشنبة متوالی باشد تا بتوان امام منتظَر را دید و من این كار را انجام دادم و موفّق به دیدار ایشان شده‌ام و بارها این را تجربه كرده‌ام. سپس این شخص داستان تشرّف خود به خدمت امام زمان(ع) در مسجد سهله و رفتن با ایشان به مسجد كوفه را بیان كرده است.12
سیّد رضوی در كتابش «التّحفـ[ الرّضویه» در باب كسانی كه به دیدار امام در بیداری مشرّف شده‌اند، می‌گوید: این چیز معروفی در نجف است و مسجد سهله حتّی یك هفته از كسانی كه ایمان به این غایت شریف‌ دارند، خالی نیست و تنها كسانی كه بختشان بلند است، به آن می‌رسند. كسانی كه ایشان را در این مسجد دیده‌اند، حكایت‌های زیادی نقل كرده‌اند كه بخشی از آن در كتاب «جنّـ[ المأوی» آمده است.‌ در این كتاب از سیّد بن سیّد باقر قزوینی نقل شده كه:
با پدرم در حال رفتن به مسجد بودیم، زمانی كه نزدیك مسجد شدیم، به پدرم گفتم: این سخن كه مردم می‌گویند هر كس چهل چهارشنبه به مسجد سهله بیاید، امام مهدی را می‌بیند، به نظر من بی‌اصل و اساس است.پدرم پس از شنیدن این سخن، خشمگینانه رو به من كرد و گفت:‌ چرا؟ تنها به این دلیل كه تو ایشان را ندیده‌ای؟ یا به این دلیل كه هر چیز كه چشمانت آن را ندیده باشد، بی اصل و اساس است؟ پدرم زیاد با من سخن گفت تا آنكه از گفتة خود پشیمان شدم. سپس با هم وارد مسجد شدیم، كسی در مسجد نبود. زمانی كه پدرم وسط مسجد بود برخاست تا دو ركعت نماز استجاره بخواند، مردی از سمت مقام امام حجّت(ع) پیش آمد، از كنار پدرم گذشت و به او سلام كرد و با او مصافحه كرد. پدرم به من نگاه كرد و گفت كه ‌این مرد كیست؟ گفتم: ‌آیا او مهدی است؟ گفت: پس چه كسی است؟ پس به دنبال او دویدم. امّا او را نه در داخل مسجد و نه خارج از آن نیافتم.13

علما و دیدار با امام در مسجد سهله

http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif

شماری از علما، مشرّف به دیدار امام شده‌اند و نام آنها در كتاب‌ها آمده است.
علاوه بر اینها علما و اشخاص زیادی مشرّف به دیدار ایشان شده‌اند، امّا اطّلاعات چندانی از حكایات دیدار آنها در دست نیست. علّامه نوری برخی از آنها را در كتاب «النّجم الثّاقب» آورده است.
در پایان به ذكر دو حكایت دیدار بسنده می‌كنیم.
1. شیخ احمد صد تومانی نقل كرده:
در مجلس جدّمان محمّد صد تومانی، از مسئلة دیدار امام مهدی(ع) سخن گفته شد تا اینكه ایشان هم مطلبی دراین‌باره گفت: یك روز دوست داشتم در مسجد سهله نماز بخوانم و در زمانی كه تصوّر می‌كردم خالی از جمعیت باشد، به آنجا رفتم، وقتی به آنجا رسیدم، دیدم مسجد پر از مردم است و سر و صدای زیادی آنجاست و یادم نمی‌آید در آن زمان، كسی در آنجا آمده باشد، داخل مسجد شدم و دیدم صف‌های زیادی برای نماز جماعت، بسته شده است. كنار دیوار ایستادم تا ببینم آیا میان صف‌ها جایی خالی هست كه من آنجا بروم و نماز بخوانم. متوجّه شدم، در میان یكی از صف‌ها، جای یك نفر خالی است. به آنجا رفتم و ایستادم و نماز خواندم. سپس یكی از حاضران گفت: آیا مهدی(ع) را دیدی؟ پس از آن سیّد ساكت شد، گویی پشیمان بود، سپس به خود آمد و هر چه از او درخواست شد مطلب را پایان برد، نپذیرفت. 14

آداب و اعمال مسجد سهله

http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif

سیّد بن طاووس می‌نویسد: وقتی می‌خواهی به مسجد سهله بروی، روز چهارشنبه، در میان نماز مغرب و عشا دو ركعت نماز به جای آور.
همچنین نقل شده، وقتی به مسجد سهله رفتی، در كنار آن بایست و دعای «بسم الله و بالله و من الله إلی الله و ماشاء‌الله...»15 را بخوان.
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif





1. ابن فقیه، مختصر البلدان، ص174.
2. فضل الكوفه و مساجدها، ص 17.
3. قرب الاسناد، ص74.
4. قرب الاسناد، ص159، در نسخة‌ دیگر آمده است، مسجد الشری در نسخه‌ای دیگر مسجد الثری آمده است.
5. الانبیاء و مسجد السهله.
6. البلدان، ص 174.
7. المشهدی، المزار الكبیر.
8. همان.
9. مجلة انتظار، مسجد سهله، علی اكبر مهدی‌پور، صص330ـ354.
10. كشف الغطاء، ص 212.
11. مصباح الزائر.
12. جنـة المأوی، چاپ شده با بحارالانوار، صص 31 و 53.
13. بحارالانوار، ج53، ص245.
14. همان، ص240.
15. الصحیفـة المباركة المهدیـة، صص678 ـ 684.

خادمه زینب کبری(س)
25-07-2010, 22:50
http://shiaupload.ir/images/03266296955569850386.gifhttp://shiaupload.ir/images/86197247638824469307.jpghttp://shiaupload.ir/images/03266296955569850386.gif


مشكل علمي خود را از قائم ما بپرس!

سيدامير علاّم مي‌گويد:
شبي براي زيارت حرم مطهّر حضرت اميرالمؤمنين (ع) مشرف شده بودم. آخرِ شب بود در حال گردش در حرم بودم؛ ناگاه متوجه شخصي شدم كه به طرف ضريح امام (ع) مي‌رود. وقتي نزديك‌تر شدم، او را شناختم. او استاد دانشمند و فاضل متّقي، مولا احمد اردبيلي بود.
من در گوشه‌اي خود را پنهان نمودم و مراقب او شدم؛ [ كه او در اين ساعت از شب و در تاريكي و خلوت به دنبال چيست؟ ]
او به طرف در ضريح كه طبق معمول بسته بود رفت، وقتي نزديك در رسيد، دَرِ ضريح به روي او گشوده شد! داخل شد. كمي كه دقّت كردم، متوجّه شدم كه گويا آهسته با كسي نجوا مي‌كند. وقتي بيرون آمد، در بسته شد و به سوي مسجد كوفه به راه افتاد. من نيز در پي او به راه افتادم. مقابل مسجد كوفه رسيديم، او وارد شد و در محرابي كه اميرالمؤمنين (ع) به شهادت رسيده بود، ايستاد. پس از مدت زيادي بازگشت و از مسجد خارج شد و به طرف نجف به راه افتاد.
من هم‌چنان در تعقيب او بودم تا اين كه به مسجد حنّانه رسيديم. ناگهان سرفه‌ام گرفت و نتوانستم خود را كنترل كنم br> برگشت و مرا شناخت. گفت: تو ميرعلاّم هستي؟
گفتم: آري.
گفت: اين جا چه مي‌كني؟
گفتم: از زماني كه شما وارد حرم اميرالمؤمنين (ع) شديد، همراه شما بودم. شما را به صاحب آن قبر قسم مي‌دهم جريان امشب را از ابتدا تا انتها براي من تعريف كنيد؟
گفت: به شرطي مي‌گويم كه تا من زنده‌ام، آن را براي كسي تعريف نكني.
وقتي به او كاملاً اطمينان دادم، گفت: مسايل مشكلي برايم مطرح شده بود كه پاسخ آن‌ها را نمي‌دانستم. به دلم افتاد كه آن‌ها را از حضرت علي (ع) بپرسم. همان طور كه ديدي، وقتي مقابل در ضريح رسيدم، بدون استفاده از كليد، دَرِ ضريح به رويم گشوده شد. داخل ضريح مقدّس شدم و در آن جا به درگاه خداوند تضرّع نمودم. تا اين‌كه صدايي از قبر به گوشم رسيد كه به مسجد كوفه برو و آن را از قائم (ع) ما كه امام زمان تو است، بپرس!
و همان‌طور كه ديدي، در محراب مسجد كوفه پاسخ آن‌ها را از ايشان دريافت كرده، بازگشتم.

منبع:كتاب داستان‌هايي از امام زمان (ع)




http://shiaupload.ir/images/11564683306593375455.jpg

خادمه زینب کبری(س)
25-07-2010, 23:30
http://shiaupload.ir/images/39675673647449536103.jpg (http://shiaupload.ir/images/39675673647449536103.jpg)



دلم گرفته امشب در خلوت شبانه
هوای گریه دارم ز سوز این ترانه


از دست رفته فرصت تا کی صبور باشم
در آرزوی وصلت جان از تنم روانه


بر عاشقان نظر کن ای منتهای خوبی
ابروی نازنینت محراب را نشانه


از عشق جانگدازت و زنور جانفزایت
مدهوش و بی قرارم باقی همه بهانه


در سینه شقایق عطر تو می تراود
بر لوح جان عشاق نام تو جاودانه

تا بگذری از اینجا ای غایب از نظرها
چون خاک زیر پایت بر خیزم از میانه.......



http://shiaupload.ir/images/22348668087825231446.jpg

نرگس منتظر
26-07-2010, 00:35
http://www.shiaupload.ir/images/14208883854997160085.gif (http://www.shiaupload.ir/images/14208883854997160085.gif)http://shiaupload.ir/images/67378215808914217738.jpg (http://shiaupload.ir/images/67378215808914217738.jpg)http://www.shiaupload.ir/images/14208883854997160085.gif (http://www.shiaupload.ir/images/14208883854997160085.gif)

اى همیشه بهترین

http://shiaupload.ir/images/98534180844507650753.gif




اى نسیم سحر آرامگه یار كجاست
منزل‏آن مه عاشق كش عیار كجاست

هرسر موى مرا با تو هزاران‏كاراست
ماكجاییم و ملامتگر بى كار كجاست

ساقى و مطرب و مى،جمله‏مهیاستولی
عیش، بى یار مهیا نشود یار كجاست



http://shiaupload.ir/images/98534180844507650753.gif


همه هستى‏ام را كه ذره‏اى از لطف بى‏نهایت اوست، خاك قدمت كردم، شاید بیایى و نفسى بر این خاك تیره ، پاى عنایت گذارى. آنگاه است كه چشمان همیشه منتظر نرگس، توتیایى خواهد یافت كه جهانى را تواند روشنى بخشد و قافله هستى را راه نماید.
اى مهربان‏ترین! ببین كه از اشك، سرشارم؛ ببین كه مرغ دلم در آسمان آرزوها چگونه بال و پر مى‏زند؛ ببین كه دستان نیازمند، جز در آستان تو اجابت را نمى‏یابد. پس بیا و شب هاى تنهایى دلم را كه در هر گوشه آن هزار یلدا خفته است، ستاره باران كن.
اى جانان جان! از فیض نگاه توست كه عشق در خانه قلبمان مى‏تپد، و رود زندگى در رگ هاى عمر، جارى است.
ترنم عاشقانه‏ترین كلاممان، موسیقى آرام نام توست، كه به تار هستى، زخمه شوق مى‏زند و آهوى عاشقى را چابك تر از همیشه به هر سو مى‏برد.
اى همیشه سبز! چشم به راه آمدنت، در جاده‏هاى سرد انتظار، ره مى‏پیماییم. شاید آینه اشكمان نیم نگاهى از رخ مهتابى‏ات را حسرت به دل نماند.
اى سرخ‏ترین سپیده! مهر خونین چشمانمان در انتظار صبح صادق دیدار توست كه هر بامداد سر بر مى‏كند، تا شاید دراین بى‏نهایت اندوه، نشانى از تو بجوید، كه بى تو راه گم كردگانیم در این حیرت. اى وارث لب تشنگان! تشنه دیدار توایم و سال هاست كه جز سراب هزار رنگ دنیا، اجابتى به خود ندیده‏ایم.
بیا كه كام عطشناك زندگى در انتظار زلال حضور تو به تمنا نشسته است.
در رؤیایى‏ترین شب هاى دل، نام تو آذین تنهایی هاى بى‏پایان ماست. اى بهترین همیشه و اى همیشه بهترین! انجماد ذهن خسته من، شعاعى از تو را مى‏خواهد تا زمستان زندگى را از طراوت بهار تو لبریز كند.
اى تمام زیبایى! عشق تنها با تو معنا مى‏شود و دلدادگى، كودك نوآموز دبستان كوى توست.
تو جانى و همه خوبی هاى عالم، كالبد.
تو بهارى و همه فضیلت ها، چون شاخه‏هاى تودر تو، تو را انتظار مى‏كشند.
اگر هنوز آیین مهرورزى غبار خاموشى نگرفته است، چون مهر رخ تو برآیینه‏ها مى‏تابد. اگر هنوز امیدى است، چون گرماى نفس‏ تو چون نسیم‏ بهارى، جان مى‏بخشد و شكوفایى مى‏آورد.

تو را و میلاد تو را بیش از آن دوست مى‏داریم كه كودكان مهر مادر را.
تو را و میلاد تو را بیش از آن دوست مى‏داریم كه تن، جان را.
تو را و میلاد تو را بیش از آن دوست مى‏داریم كه یعقوب، یوسف را.
تو را و میلاد تو را همیشه از همه دوست داشتنی ها، بیشتر دوست مى‏داریم.


"نرجس امامى‏پناه"



http://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/49792906913244363509.gif

(http://www.shiaupload.ir/images/69490437148158081034.gif) (http://www.shiaupload.ir/images/69490437148158081034.gif)

شكوه انتظار
26-07-2010, 00:45
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

سجایای اخلاقی امام عصر (عج)

http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif
http://img.tebyan.net/big/1388/11/158227128911461842481221583441818166234189.jpg
سجایا و مكارم اخلاقی امام مهدی ‏(ع) را دو گونه می‏توان توصیف كرد: نخست، بر اساس آیات و روایاتی كه در توصیف پیامبر گرامی اسلام (ص) وارد شده‏اند؛ زیرا آن حضرت از نظر ویژگی‏های اخلاقی نیز شبیه‏ ترین مردم به حضرت ختمی مرتبت ‏(ص) است. دوم، بر اساس روایاتی كه به طور خاص به توصیف سجایای اخلاقی آن حضرت پرداخته‏اند.

قرآن كریم در آیات متعدّدی به توصیف پیامبر خاتم‏ (ص) پرداخته و آن حضرت را به دلیل ویژگی‏های برجسته و منحصر به فردش ستوده است كه از آن جمله می‏توان آیات زیر را برشمرد:
1. خداوند كریم، ویژگی نرم‏خویی پیامبر اكرم ‏(ص) را یادآور شده است و می‏فرماید اگر چنین نبودی، مردم از پیرامون تو پراكنده می‏شدند:
پس با بخشایشی از [سوی] خداوند، با آنان نرم‏خویی ورزیدی و اگر درشت‏خویی سنگ‏دل می‏بودی، از دورت می‏پراكندند... .1
2. در آیه‏ ای دیگر، خداوند متعال به دل‏سوزی، احساس مسئولیت، خیرخواهی و مهر و محبّت بی‏پایان رسول خاتم‏(ص) نسبت به امّتش اشاره كرده است و می‏فرماید:
بی‏گمان، پیامبری از [میان] خودتان نزد شما آمده است كه هر رنجی ببرید، بر او گران است. بسیار خواستار شماست؛ با مؤمنان، مهربانی بخشاینده است.2
3. یكی دیگر از آیات قرآن، به رحمت بودن پیامبر اكرم ‏(ص) برای همة جهانیان توجّه كرده است و می‏فرماید: «و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستاده‏ایم».3
4. خداوند در آیة دیگری از قرآن در مقام ستایش خلق و خوی بی‏نظیر پیامبر اسلام (ص) می‏فرماید: «و به راستی، تو را خویی است سترگ».4
با توجّه به آنچه گذشت، می‏توان گفت خاتم اوصیا نیز چون
خاتم پیامبران، مظهر نرم‏خویی، دل‏سوزی، خیرخواهی، مهر، محبّت، گذشت و خلق و خوی شایسته و سترگ بوده و رحمتی برای همة جهانیان است.
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

شكوه انتظار
26-07-2010, 00:47
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif
در مورد خصال اخلاقی حضرت مهدی ‏(ع)، به طور خاص، روایات متعدّدی از طریق شیعه و اهل سنّت نقل شده است كه در اینجا به برخی از آنها اشاره می‏كنیم:
1. ابن حماد در كتاب خود، از یكی از راویان اهل سنّت در مورد ویژگی‏های امام مهدی ‏(ع) چنین نقل می‏كند:
نشانة مهدی این است كه بر كارگزاران [دولت خویش]، سخت‏گیر، بسیار بخشنده و با مستمندان، مهربان است.5

2. امام باقر (ع) در توصیف ویژگی‏های امام مهدی ‏(ع) می‏فرماید:
http://img.tebyan.net/big/1388/11/1306313346601502540771054048103148207125.jpg
رو پایان جهان فرانمی‏رسد تا اینكه خداوند گرامی و بلندمرتبه مردی از ما اهل‏بیت را برانگیزد. او به كتاب خدا عمل می‏كند و هیچ منكری را در شما مشاهده نمی‏كند مگر اینكه با آن مخالفت می‏كند.»6

3. امام صادق ‏(ع) نیز در پاسخ این پرسش كه امام چگونه شناخته می‏شود، می‏فرماید:
«[امام را] با آرامش و وقار [...] و نیز با حلال و حرام و نیازمندی مردم به او، در صورتی كه او خود به هیچ كس نیاز ندارد، [می‏توان شناخت].»7

4. امام رضا (ع) در بیان ویژگی كلّی امامان معصوم‏ (ع)، سخنان ارزشمندی دارد كه بر اساس آن می‏توان به توصیف امام مهدی‏(ع) نیز پرداخت. آن حضرت می‏فرماید:
«او به مردم از خودشان سزاوارتر و از پدران و مادرانشان برای آنها دل‏سوزتر است. او از همة مردم در برابر خدا، متواضع‏تر و در عمل به آنچه خود بدان فرمان می‏دهد، سخت‏كوش‏تر و در دوری گزیدن از آنچه خود از آن نهی می‏كند، خوددارتر است.»8

5. حضرت رضا (ع) در ادامه می‏فرماید:
«او [با دو نشانه] شناخته می‏شود: دانش [بی‏كران] و استجابت دعا و اینكه او از همة رویدادها، پیش از رخ دادن‏شان خبر می‏دهد. همة اینها به سبب پیمانی است كه از سوی پیامبر خدا با او بسته شده و وی آن را به وسیلة پدران خود از آن حضرت به ارث برده است.»9
چنانكه ملاحظه می‏شود ویژگی‏های موعود اسلامی چنان دقیق و بی‏كم و كاست بیان شده است كه زمینة هرگونه اشتباه و خطا در تشخیص مصداق حقیقی این موعود را از بین می‏برد و راه را بر مدّعیان دروغین می‏بندند.
امیدواریم كه خداوند متعال توفیق دیدار شبیه‏ ترین مردم به رسول خدا (ص) و طاووس اهل بهشت را روزی همة ما گرداند.

ان‌شاءالله
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif







1. سورة آل عمران (3)، آیة 159.
2. سورة توبه (9)، آیة 128.
3. سورة انبیاء (21)، آیة 107.
4. سورة قلم (68)، آیة 4.
5. معجم أحادیث إلامام المهدی، ‏علیه السّلام، مؤسسـ[ المعارف الاسلامیـ[، ‏ج 1، ص 242، ح 152.
6. الكافی، ج 8، ص 396، ح 597.
7. كتاب الغیبة، محمّد بن ابراهیم نعمانی، باب 13، ص 242، ح 40.
8. الزام النّاصب فی اثبات الحجّة الغایب، ص 24.
9. همان.

شكوه انتظار
26-07-2010, 00:50
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

برای ظهورم دعا کنید!

http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif
http://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gif
http://img.tebyan.net/big/1389/02/17369129763717637142133591731682009113220.gif
http://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gif
یکی از امور معنوی که انسان ها در طول زندگی به آن تمسک می کنند و در فراز و نشیب های دوران حیات، به ویژه در سختی ها به آن اهتمام می ورزند، مسئله «دعا»ست؛ امری که از طرفی آرامش بخش انسان است چراکه با دعا خود را متصل به حقیقت لایزال و کمال مطلق می بیند؛ حقیقتی که تکیه گاهی محکم تر از آن قابال تصور نیست و از طرف دیگر تجربه نشان داده که صرف دعا انسان را به سمت حاجتش نزدیک می کند.
در شریعت اسلام بر این مساله تاکید زیادی شده است. آنچه در این سطور ذکر می شود برخی از نتایج دعا برای فرج حضرت ولی عصر ارواحنا فدا می باشد.
آنچه از روایات به دست می آید این است که ظاهرا وقت ظهور حضرت قائم (عج) از اموری است که امکان عقب و یا جلو افتادن در آن وجود دارد. لذا به نظر می رسد که اگر جدیت و اهتمام منتظران حضرت (ع) به دعا برای ایشان در درون ایشان شکل گیرد امید آن می رود این همت بر دعا جهت ظهور، در جلو انداختن ظهور موثر باشد. ان شاء الله تعالی.
در اصول کافی از حماد بن عثمان روایت شده که گفت: شنیدم آن حضرت فرمود: به درستی که دعا قضا را بر می گرداند و پیچیدگی آن را می گشاید چنانچه رشته نخ باز شود با اینکه به سختی تابیده شده باشد. 1
از آنجا که به طور قطع غیبت حضرت صاحب (ع) از ناحیه ما سرچشمه می گیرد و به عبارتی قابلیت قابل در اینجا مخدوش است، بر خود ماست که با استمداد از خداوند متعال در رفع موانع ظهور که گاهی از دورن انسان ها نشات گرفته و گاهی از برون، به ما کمک کند و با عنایت خود این موانع را بر طرف ساخته و ابرهای غیبت را از مقابل خورشید وجود حضرت (عج) کنار زند.
اما از آثار و نتایجی که در دعا برای تعجیل در فرج حضرت ولی عصر(عج) مترتب است می توان به امور زیر اشاره کرد:
http://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gif

شكوه انتظار
26-07-2010, 00:52
http://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gif
1. گشایش کار انسان ها و مومنین در دعای برای فرج
چنانچه حضرت مهدی (عج) در توقیع شریفی می فرماید: بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که آن فرج شماست. 2
آنچه از این روایت به ذهن می رسد این است که گشایش کار مومنین و فرج ایشان را مقید کرده اند به «دعای زیاد برای تعجیل فرج» به عبارتی لازمه حصول فرج در کار شیعیان و مومنین التزام آنها به کثرت و دعا برای تعجیل فرج است از طرف دیگر نیز باید گفت زمانی فرج واقعی برای شیعیان حاصل خواهد شد که حضرت مهدی (ع) ظهور کنند. لذا می توان چنین استنباط کرد که کثرت دعا برای تعجیل در فرج حضرت مساوی است با خود تعجیل در فرج و ظهور ایشان که به دست خداوند متعال می باشد.
http://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gif
2. دعای حضرت (ع) در حق دعا کننده برای فرج
حضرت ولی عصر (عج) در دعایی می فرمایند: و کسانی که برای یاری دین تو از من پیروی می کنند نیرومند کن و آنان را جهادگر در راه خودت قرار ده و بر بد خواهان من و ایشان پیروزشان گردان. 3
از آنجا که یکی از راه های یاری رساندن به اشخاص، یاری رساندن به وسیله زبان است، بی تردید دعا برای ایشان و درخواست برای رفع موانع خود نوعی یاری رساندن به ایشان است. از طرفی نیز با تفسیری که از علی بن ابراهیم قمی از آیه « و اذا حییتم بتحیة فحیوا باحسن منها او ردوها»4 ذکر کرده که منظور از تحیت را سلام و کارهای نیک دیگر دانسته 5 می توان چنین نتیجه گرفت که دعا که یکی از بهترین نیکی هاست هرگاه در مورد شخصی متحقق شود بر وی است که شخص دعا کننده را به بهتر از آنچه که او دعا کرده دعا کند. پس اگر خالصانه برای مولای خود دعا کنیم به طور قطع ایشان بهتر از آن دعا را خالصانه در حق ما خواهند کرد.
http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gifhttp://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif

شكوه انتظار
26-07-2010, 00:52
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif
3. دفع بلا و وسعت روزی به واسطه دعا در فرج حضرت حجت (ع)
روایات متعددی بر این دو معنا دلالت می کند. در کافی به سند صحیحی از امام صادق (ع) آمده که فرمود: دعای مرد برای برادرش در غیاب او روزی را فراوان و ناگواریها را دور می سازد. 6 چنانچه در وسائل نیز از امام باقر (ع) نقل شده که فرمود: برتو باد که در غیاب برادران دینی خود برایشان دعا کنی که روزی را بر تو سرازیر می کند. 7
این روایات دلالت بر این می کند که این دو فایده برای دعا کننده درحق هر مومن غایبی صدق می کند پس اگر دعا در حق قطب عالم هستی، آن غایب از نظر که کاملترین ایمان ها از آن اوست باشد چه نیکو دعایی در حق مومن غایب خواهد بود که چه بسا روزی را به سمت دعا کننده سرازیر کند و دفع بلا از وی گرداند. لذا بر ماست که همواره بشتابیم به سوی دعا برای تعجیل در فرج ایشان.

4. تشرف به دیدار آن حضرت در بیداری یا در خواب
http://img.tebyan.net/big/1387/12/9114920625548831291071234823013516817204169.jpg
در خصوص این مسئله روایاتی وارد شده چنانه در کتاب «جنة الامان» از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: هر کس بعد ازنماز صبح و بعد ازنماز ظهر بگوید: " اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم" نمی میرد تا اینکه قائم آل محمد(ع) را درک کند. 8
همچنین شیخ طبرسی در کتاب مکارم الاخلاق روایتی را از ائمه معصومین نقل می کند که : هر کس این دعا را بعد از هر نماز بخواند و بر آن مواظبت نماید آنقدر زنده بماند که از زندگی ملول گردد، و به دیدار صاحب الامر(ع) مشرف شود. اول این دعا این است: " اللهم صل علی محمد و آل محمد، اللهم ان رسولک الصادق المصدق...."9 این دعا خود مشتمل بر دعا برای تعجیل در فرج می باشد که به چند طریق روایت شده. 10
http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gifhttp://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif

شكوه انتظار
26-07-2010, 00:54
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif
http://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gif
5. ثواب شهادت زیر پرچم قائم (ع)
http://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gif
دلیل براین اثر در نتبجه دعا جهت ظهور حضرت روایاتی است که در این رابطه وارد شده. در مجمع البیان از حارث بن مغیره آمده که گفت: د رمحضر امام باقر(ع) بودیم که فرمود: آنکه از شما این امر را شناخته و منتظر آن باشد و خوبی را در آن ببیند مانند کسی است که به خدا قسم در رکاب قائم با شمشیر خود جهاد کرده باشد. سپس فرمود: بلکه والله مانند کسی است که در خدمت رسول خدا (ص) با شمشیر جهاد کرده باشد. سپس فرمود: بلکه به خدا قسم همچون کسی است که درخیمه رسول خدا (ص) شهید شده باشد. 11
وجه استشهاد این روایت بر اینکه دعا بر حضرت دلالت بر آن دارد که در روایات ذکر شد، این است که شخصی که برای تعجیل فرج حضرت مهدی (عج) دعا می کند از جمله مصادیق این عنوان است که در روایت آمده چون از آثار انتظار و منتظر بودن و خوبی را در ظهور حضرتش دیدن، این است که با زبان برای نیل به این فرج دعا کرد. 12
اینها بخش بسیار اندکی از ثمرات دعا جهت ظهور حضرت مهدی (ع) بود که در چند سطر به طور خلاصه ذکر شد. آنچه که از مجموع روایات به دست می آید این است که اهمیت دعا برای فرج حضرت ارواحنا فدا بسیار زیاد است به طوری که همانطور که در سابق گفته شده در برخی از روایات فرج انسان را در کثرت دعا برای فرج حضرت (ع) معلق کرده. لذا بر تمام دوست داران آن جناب است که زمان هایی را در شبانه روز از اوقات خود را جهت این امر اختصاص قرار دهند و پر واضح است زمانی که دعا چنین اثر شگرفی خواهد داشت به طور قطع اگر با عمل و انجام وظایف محول شده به هر انسان در جامعه و خانواده همراه شود، تاثیر آن به مراتب بیشتر از صرف دعا خواهد بود.
به امید روزی که ندای انا المهدی او گوش های زنگار بسته بشریت را جلا دهد.
http://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gifhttp://www.dordaneyehosien.persiangig.com/image/gol%20banafsh%20parvane.gif




1. کافی 2/469.
2. کمال الدین 2/ 485.
3. مهج الدعوات 302.
4. سوره نساء آیه 86.
5. تفسیر قمی 1/ 145.
6. کافی 2/ 507.
7. وسائل 4/1146 ح 7.
8. بحار الانوار 86/ 77.
9. مکارم الخلاق 284.
10. رک مکیال المکارم ج 1 بخش 6.
11. مجمع البیان 9/238.
12. برای مطالعه بیشتر در این رابطه به کتاب مکیال المکارم جلد اول بخش 5 رجوع کنید.

شكوه انتظار
26-07-2010, 00:56
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif
http://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gif

نشانه های ظهور حضرت مهدی (علیه السلام)
http://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gif

http://img.tebyan.net/big/1387/02/8142525417510618319913712320623108151157111.jpg
«آن ساعت نزدیک آمد و ماه آسمان شکافته شد. پس از آنان روی بگردان تا روزی که ندا کننده ای خلق را به عالمی حیرت آور و هول انگیز دعوت کند». (قمر: 1 و6)
در حدیثی آن ساعت را خروج حضرت مهدی(علیه السلام) دانسته که مردم را به آئینی فرا می خواند که آن را منکر و ناشناخته می دانند و باور نمی کنند که آئین اسلام باشد.
امام صادق(علیه السلام) برخی از ویژگیهای آئین اسلام در آن زمان را این گونه بر می شمارد: وقتی حضرت قائم قیام کند، به جانب کوفه رهسپار می شود و چهار مسجد را در کوفه ویران می سازد [چرا که با موازین اسلام همخوان نیستند] و در روی کره زمین مسجدی که دارای اشراف و بالکن باشد، باقی نخواهد ماند جز این ویران می سازد و آنها را بدون صاف و مستوی [بدون بالکن و اشراف] می سازد، راههای بزرگ را توسعه می بخشد و همه چیزهایی که از دیوارها به کوچه و خیابان موجود است، از قبیل بالکن، ناودان و... دستور می فرماید برچیده شوند، همه بدعت ها را از بین می برد و همه سنت ها را تجدید می فرماید شهرها و کشورهای قسطنطنیه، چین و کوهستانهای دیلم را می گشاید، و هفت سال این گونه حکم می راند که هر سالی برابر ده سال از سالهای معمولی است. سپس آنچه خدا خواهد انجام می دهد.
راوی خبر می پرسد: فدایت گردم چگونه سالها طولانی می شود [و یک سال به اندازه ده سال خواهد گشت] فرمود: خداوند متعال فرمان می دهد فلک درنگ و حرکت را کند گرداند از این رو روزها و سالها طولانی خواهند گشت.
ابو بصیر که راوی خبر است، باز می پرسد: آنان می گویند فلک اگر تغییر کند[و از حرکت معمولی باز ایستد یا کند شود]، از بین خواهد رفت؟ فرمود: این سخن زندیقان است، اما مسلمانان چنین راهی را نخواهند پیمود و حال آن که خداوند متعال ماه را برای پیامبر(صلی الله علیه و آله) شکافت و قبل از آن خورشید را برای یوشع بن نون برگرداند، از همه بالاتر، خبر داد به طولانی بودن روز قیامت روزی که برابر هزار سال از سالهای معمولی مردمان است. 1
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

شكوه انتظار
26-07-2010, 00:58
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif
تایید سخن از دیدگاه دانش روز


1 - طولانی شدن روز و سال در زمان ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) از دیدگاه دانش روز با مشکل روبه رو نخواهد بود، بلکه دانش جدید آن را تایید می کند. ما در این راستا با توجه به این که نیروی جاذبه (گرانش عام) در همه اجرام آسمانی و اجسام عنصری و زمینی کارگر و مؤثر است، به نیروی جاذبه ماه و تاثیر آن بر آب دریاها، خاک و خشکی ها و ایست دادن به کره زمین اشاره خواهیم داشت.
از دیر باز مردم روزگاران می دانستند میان طلوع و غروب ماه و برآمدن و فرونشینی آب دریاها بایستی رابطه ای وجود داشته باشد، اما چگونگی آن را نمی دانستند تا این که:
نابغه بزرگ جهان دانش «اسحاق نیوتون » برای نخستین بار بر این معما دست یافت و چگونگی پیدایش آن را به درستی بیان داشت. پدیده کشنده(جزر و مد) اساسا زاییده نیروی جاذبه کره ماه است، بدیهی است دریاها در مقایسه با خشکی های زمین از قابلیت انعطاف و نرمی بیشتری برخوردار بوده و بالطبع در برابر نیروی کشش ماه کمتر ایستادگی می کنند، به همین مناسبت توده های آب در زیر پای ماه انباشته می گردند و پدیده ای را به نام «برکشند» ایجاد می کنند.
همزمان با «برکشند» رو به ماه، «برکشند» دیگری در آن سوی کره زمین ایجاد می گردد بدین سان که آبهای آن سوی کره زمین که از ماه بدورند، کمتر متاثر گردیده و به اصطلاح عقب می مانند و آب توده عظیمی را ایجاد می کنند، لذا روزانه هر نقطه از سطح دریا دوبار دستخوش برکشند و دو بار هم دستخوش «فروکشند» می گردد.
بنابراین، به طور متوسط فاصله(زمان) بین دو جزر و مد متوالی 12 ساعت و 5/25دقیقه است، درست نصف زمانی که طول می کشد، تا ماه ظاهرا یک دور کامل دور زمین بپیماید یعنی 24 ساعت و 51 دقیقه.
جزر و مد همراه با حرکت ظاهری ماه از افق شرقی ناظر، به سمت افق غربی او پیش می روند.
اثر جاذبه خورشید در جزر و مد نسبت به ماه از درجه دوم اهمیت برخوردار است، زیرا فاصله آن بیشتر(فاصله خورشید از زمین یکصد و پنجاه میلیون کیلومتر) است، از این رو نسبت نیروی مولد جزر و مد خورشید تنها حدود7درصد (7%) نیروی ماه است.
وقتی که نیروهای مولد ماه و خورشید هماهنگ عمل می کنند، مثلا هنگام ماه نو که هر دو در یک طرف زمین هستند، جزر و مدها در حداکثر خود هستند و به نام جزر و مد 2بهاری یا «مهکشند» (Sprinq tide) نامیده می شود، حد دیگر وقتی است که خورشید و ماه باهم زاویه 900 درجه (تربیع) می سازند در این هنگام جزر و مد را به حد اقل و به جزر و مدهای خفیف یا «کهشکند» (Iveap tide) مبدل می سازند.
http://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gif
http://img.tebyan.net/big/1387/04/14723610023416237241247140191188363147113225.jpg
http://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gif
نزدیکی ماه نیز تاثیری در ارتفاع جزر و مد دارد، هنگامی که ماه در حضیض زمینی قرار دارد نیروی مولد جزر و مد آن به اندازه 20% بیش از حد عادی است.
جاذبه ماه سبب می شود علاوه بر آماسیدن آبهای کره زمین خشکی ها نیز دستخوش تورم گردند که در مقایسه با آماس آبها نامحسوس است.
نیروی حاصل از جاذبه ماه و لنگری که از جانب انباشته شدن آبها به وجود می آید، سبب می شوند چرخش محوری زمین به آرامی ایست(ترمز) کند و بدین سان بر طول شبانه روز زمینی می افزایند.
بررسی خطوط رشد و نمو سنگواره های مرجانی بیانگر آن است که در 350 میلیون سال پیش طول شبانه روز حدود سه(3) ساعت کوتاهتر از شبانه روز کنونی بوده و طول سال خورشیدی به چیزی حدود 400 روز بالغ می گردیده است.
بررسی هایی که از روی سوابق بجا مانده از کسوف و خسوف های گذشته به عمل آمده، نشان می دهد که روند افزایش طول روزهای زمینی 0016% ثانیه در هر قرن است. 2
2 - کسی که این نیروی بنیادین و زیربنایی را به نام جاذبه در سرتاسر این نظام اعم از جسمانی، جرمانی و کیهانی به ودیعه نهاده است و شاید این آیه(چنان که برخی از مفسران برآنند) به آن اشاره داشته باشد:
«خدا است آن ذات پاکی که آسمانها را بدون ستون برافراشت و شما آن را ملاحظه می کنید آنگاه با کمال قدرت عرش را در خلقت بیاراست و خورشید و ماه را مسخر اراده خود ساخت که هرکدام در وقت خاص و مدار معین به گردش آیند». ...)(رعد: 2)
چنین خدایی قدرت دارد پریود روزانه و سالیانه (حرکت وضعی و انتقالی) کره زمین را کاهش دهد یک دور گردش وضعی زمین را ده برابر کرده به 240 ساعت برساند و یک دور گردش سالیانه زمین در مدار خود را ده برابر کرده یعنی کره زمین که در هر ثانیه سی(30) کیلومتر حرکت می کند، به 3 کیلومتر کاهش دهد از این رو امام صادق(علیه السلام) برای رفع تعجب از ابوبصیر می فرماید: آنگونه که ماه برای رسول خدا شکافته شد[روایات در این باره از سنی و شیعه به سر حد یقین و تواتر است] و پیش از آن خورشید بر یوشع بن نون باز گشت[به احتمال قوی به مقدار چند ساعت کره زمین در حرکت وضعی خود از راست به چپ (غرب به شرق) برگشته باشد]، چنان که امروزه منجمان ناهید (زهره)شناس معتقدند حرکت وضعی ناهید از شرق به غرب یعنی برخلاف حرکت وضعی زمین است، از این رو در زهره خورشید از مغرب طلوع و به مشرق غروب می کند، پس خداوند قادر است که چنین حرکتی را ظرف چند ساعت برای کره زمین در زمان یوشع بن نون پدید آورد. و از همه مهمتر روز قیامت است که قرآن در باره مقدار آن می فرماید: «همانا یک روز نزد خدا چون هزار سال به حساب شماست ». (حج:47)
و می فرماید: «او امر عالم را به نظام احسن و اکمل از آسمان تا زمین تدبیر می کند سپس روزی که مقدارش به حساب شما بندگان هزار سال است، باز به سوی خود بالا می برد». (سجده: 5)
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

شكوه انتظار
26-07-2010, 00:59
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

3 - ایستادن آفتاب

http://img.tebyan.net/big/1386/07/1374682511891672431091492031271591048915971.jpg

نوشته سید اسماعیل عقیلی را می توان تایید دیگری دانست بر فرمایش امام صادق(علیه السلام) یعنی بربازگشت خورشید، که ما به تعبیر دیگر بازگشت حرکت وضعی زمین دانستیم، وی در باب علائم ظهور نوشته است: از آن علایم ایستادن آفتاب است در وسط آسمان از اول ظهر تا وقت عصر بدون آن که حرکت نماید، و این دلیل است بر تغییر حرکت افلاک3 مورخان و محدثان این سخن را ذیل آیه نوشته اند:
«ما اگر بخواهیم از آسمان نشانه و آیت قهری نازل گردانیم تا همه بر آن گردن نهند و خاضع شوند». (شعراء:4)
ابوبصیر گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره این آیه شنیدم فرمود: به زودی خداوند درباره آنان چنین خواهد گرد گفتم: اینان چه کسانی می باشند؟ فرمود: بنی امیه و یارانشان می باشند، گفتم آن نشانه و آیه چیست؟ فرمود: ایستادن خورشید بین اول ظهر تا وقت عصر و خارج شدن و پدیدار گشتن یک صورت تا سینه شخصی -که حسب و نسب او شناخته شده است- در خورشید، این پدیده در زمان سفیانی واقع شود در این هنگام سفیانی و دار و دسته او به هلاکت خواهند رسید.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: پیش از ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) پنج نشانه واقع می شود:
1 - صیحه آسمانی، آن حضرت در مکه داخل می شود و در جانب خانه کعبه ظهور می نماید و چون آفتاب بلند شود، قبل از آن منادی ندا کند که همه اهل زمین و آسمان بشنوند و بگوید: ای گروه خلایق آگاه باشید که این مهدی آل محمد است. او را به نام و کنیه جدش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) یاد نماید و در این باره این آیه نازل شد:
2 - سفیانی: او از بیابان بی آب و علف واقع میان مکه و شام خروج کند، سفیانی مردی است بد صورت، آبله رو، چهارشانه، ازرق چشم و نام او «عثمان بن عنبسه » و از فرزندان یزید بن معاویه است، او شهرهای دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین را به تصرف خویش آورد....
3 - فرو رفتن لشگر سفیانی، در بیابانی بین مکه و مدینه، نیروهای او در این محور به سیصد هزار نفر می رسند، و سرانجام خود او به دست لشگریان حضرت مهدی (علیه السلام) در بیت المقدس کشته خواهد گشت.
4 - قتل نفس زکیه، و آن پسری است از آل محمد (صلی الله علیه و آله) که بین رکن و مقام شهید می شود.
5- یمانی: خروج یمانی از یمن اتفاق می افتد. در پاره ای اخبار وارد شده که یمانی و خراسانی و سفیانی در زمان واحد خروج خواهند نمود یعنی در یک روز و یک ماه و یک سال و در میان این سه نفر از یمانی هدایت کننده تر نیست وی خلایق را به سوی حق دلالت می کند. 4
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

گروه دین و اندیشه تبیان
مجله درسهایی از مکتب اسلام، شماره 9 (78)، علی زمانی قمشه ای



1) تفسیر نورالثقلین، ذیل قمر، 1،6 - بحارج 52، ص 333،337و339.
2) پاتریک مور (patrick Moore) گری هانت (Garry unt) اطلس منظومه خورشیدی، برگردان عباس جعفری، ص 94، و بعد، نشر سازمان گیتاشناسی، تابستان 1374ش.
3) کفایة الموحدین، سید اسماعیل نوری عقیلی، مقاله رابعه، در بیان بعضی از علائم ظهور- منتهی الآمال، محدث قمی، فصل 7، در بعضی از علامات ظهور - تفسیر نورالثقلین ذیل سوره شعراء.
4) مدرک قبل.

شكوه انتظار
26-07-2010, 01:05
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

جمعه موعود

http://img.tebyan.net/big/1388/12/1251091191332720310011188131120229632918090.jpg
دست تو باز مى‏كند، پنجره‏هاى بسته را
هم تو سلام مى‏كنى، رهگذران خسته را
دوباره پاك كردم و به روى رف گذاشتم
آینه قدیمى غبار غم نشسته را
پنجره بى قرار تو، كوچه در انتظار تو
تا كه كند نثار تو، لاله دسته دسته را
شب به سحر رسانده‏ام، دیده به ره نشانده‏ام
گوش به زنگ مانده‏ام، جمعه عهد بسته را
این دل صاف، كم كمك شده‏ست سطحى از ترك
آه! شكسته‏تر مخواه آینه شكسته را
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

شكوه انتظار
26-07-2010, 01:33
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif
چرا به امام زمان(عج)، قائم گویند؟

http://img.tebyan.net/big/1382/07/112531845194192571931475309411417218162.jpg
حضرت مهدى(علیه‎السلام)، در زبان اجداد بزرگوارش، به صفت «قائم» موصوف شده است، در حالى كه هیچ یك از نیاكان گرامى‎اش بدین صفت موصوف نشده‎اند. جدش رسول خدا(صلى الله علیه و آله) نیز بدین صفت موصوف نشده، پدرش على مرتضى (علیه‎السلام) نیز بدین صفت موصوف نشده؛ امام حسین سیدالشهداء(علیه‎السلام) نیز چنین بوده‎اند.
آیا مقصود«قیام بالقسط » و دادگسترى جهانى است، كه هدف از ارسال انبیا از آدم تا خاتم بوده است و قیام به حق و پیاده كردن حكومت حق در «قیام بالقسط » قرار دارد؟
آنچه كه یقین است، آن است كه قیام حضرت مهدى(علیه‎السلام)، پایان مبارزه حق علیه باطل است .
مبارزه‎اى كه از آغاز پیدایش بشر شروع شده و پیامبران و اولیاى خدا در آن شركت كرده‎اند و گهگاه پیروزى نصیب حق مى‎شده، لیكن دوامى نداشته و جاودانى نبوده است. ولى به وجود حضرت مهدى (علیه‎السلام)، این مبارزه پایان مى‎پذیرد و حق براى همیشه پیروز شده و جاویدان مى‎گردد و دیگر راهى براى حكومت باطل باقى نمى‎ماند؛ بلكه باطلى در سراسر گیتى باقى نخواهد ماند تا بخواهد حكومت تشكیل دهد.
احتمال دیگرى كه وجود دارد، آن است كه مقصود از «قیام»، آمادگى حضرتش براى ظهور و تاسیس حكومت عدل جهانى باشد. چون این لباس تنها بر قامت رساى حضرتش آراسته گردیده و بس .
و چون هدف از قیام حضرت مهدى(علیه‎السلام)، جهانى است و گسترش عدل و ایمان در تمام جهان، و تاریخ بشر، چنین حكومتى را به خود ندیده، حضرتش قائم به این حكومت است و پیدایش این حكومت و قوامش به وجود مقدس اوست . پس حضرتش قائم خواهد بود. و شاید مقصود از قیام، آمادگى شخصى حضرتش است كه زمینه قیام از نظر اجتماعى آماده شده، حضرتش براى آن آمادگى همیشگى دارد و تاخیر و تعللى در كار نیست .
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif




برگرفته از کتاب راه مهدی، آیة الله سیدرضا صدر

عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس*
26-07-2010, 02:05
http://www.shiaupload.ir/images/44832220379425218755.jpg

http://shiaupload.ir/images/73553330768992143178.gif
http://shiaupload.ir/images/45402285761855877316.gif



- امام موسى كاظم علیه السلام می‌فرماید:


«طوبى لشیعتنا المتمسكین بحبّنا فى غیبة قائمنا، الثابتین على موالاتنا والبراءة من اعدائنا، اولئك منّا و نحن منهم، و قد رضوا بنا ائمة و رضینا بهم شیعة، طوبى لهم ثم طوبى لهم، هم والله معنا فى درجتنا یوم القیامة»؛"الزام الناصب، ص 68"


خوشا به حال شیعیان ما كه در غیبت قائم ما بر محبت و ولایت ما و بیزارى از دشمنان ما پایدار ماندند، آنها از ما و ما از آنهائیم. و همانا آنان امامت ما را پذیرفتند، ما هم آنها را به عنوان شیعیان خود پذیرفتیم. خوشا به حال آنها و باز هم خوشا به حال آنها، آنها به خدا قسم در درجه ما و در كنار ما در روز قیامت‌اند.




http://shiaupload.ir/images/45402285761855877316.gif
http://shiaupload.ir/images/73553330768992143178.gif

شكوه انتظار
26-07-2010, 02:33
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

كوكب رحمت

http://img.tebyan.net/big/1382/07/72252029129816693154643667189205137216.jpg
سحر از دامن نرجس، برآمد نوگلى زیبا
گلى كز بوى دلجویش، جهان پیر شد برنا

زهى سروى كه الطافش، فكنده سایه بر عالم
زهى صبحى كه انفاسش، دمیده روح در اعضا
سپیده دم ز دریاى كرم برخواست امواجى
كه عالم غرق رحمت شد، از آن مواج روح افزا

به صبح نیمه شعبان تجلّى كرد خورشیدى
كه از نور جبینش شد، منوّر دیده زهرا
چه مولودى كه همتایش ندیده دیده گردون
چه فرزندى كه مانندش، نزاده مادر دنیا
به صولت تالى حیدر، به صورت شبه پیغمبر
به سیرت مظهر داور، ولىّ والى والا
قدم در عرصه عالم، نهاده پاك فرزندش
كه چِشم آفرینش شد، ز نورش روشن و بینا
به پاس مقدم او شد، مزیّن عالم پائین
ز نور طلعت او شد، منوّر عالم بالا
چو گیرد پرچم «انّا فتحنا»، در كف قدرت
لواى نصرت افرازد، بر این نُه گنبد خضراء
شها چشم انتظاران را، ز هجران جان به لب آمد
بتاب اى كوكب رحمت، بر افكن پرده از سیما
تو گر عارض بر افروزى، جهان شود روشن
تو گر قامت برافرازى، قیامت¬ها شود برپا
تو گر لشگر برانگیزى، سپاه كفر بُگریزد
تو گر از جاى برخیزى، نشیند فتنه و غوغا
بیا اى كشتى رحمت، كه دریا گشت طوفانى
چو كشتیبان تویى، ما را چه غم از جنبش دریا
خوش آن روزى كه برخیزد، ز كعبه بانگ جاء الحقّ
خوش آن روزى كه برگیرد، حجاب از چهره زیبا
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

شكوه انتظار
26-07-2010, 02:41
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

سحر آموختگان

http://img.tebyan.net/big/1388/11/1306313346601502540771054048103148207125.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/11/247138123802044166153265723188216233156.jpg)
مردم دیده به هر سو نگرانند هنوز
چشم در راه تو، صاحب نظرانند هنوز
لاله‏ها، شعله‌كش از سینه داغند به دشت
در غمت، همدم آتش جگرانند هنوز
از سراپرده غیبت خبرى باز فرست
كه خبر یافتگان، بى خبرانند هنوز!
آتشى را بزن آبى به رخ سوختگان
كه صدف سوز جهان، بدگهرانند هنوز
پرده‏ بردار! كه بیگانه نبیند آن روى
غافل از آینه، این بى‏بصرانند هنوز!
رهروان در سفر بادیه، حیران تواند
با تو آن عهد كه بستند، برآنند هنوز
ذرّه‏ها در طلب طلعت رویت، با مهر
همچنان تاخته چون نوسفرانند هنوز
سحرآموختگانند، كه با رایت صبح
مشعل افروز شب بى‏سحرانند هنوز
طاقت از دست شد، اى مردمك دیده! دمى
پرده بگشاى! كه مردم نگرانند هنوز
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

شكوه انتظار
26-07-2010, 08:42
http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

حالت انتظار

http://img.tebyan.net/big/1387/05/87127234331601202293914814210798811437.jpg

در دل خود كشیده ام نقش جمال یار را


پیشه خود نموده ام حالت انتظار را


ریخته دام و دانه شه از خط و خال خویشتن


صید نموده مرغ دل برده از او قرار را


سوزم وسازم از غمش روز و شبان بخون دل


تا كه مگر ببینم آن طرّه مشكبار را


دولت وصل او اگر یك شبی آیدم بكف


شرح فراق كی توان داد یك از هزار را


چشم امید دوختن در ره وصل تا بكی


برده شرار هجر او از كفم اختیار را


ای مه برج معدلت پرده زچهره برفكن


شوی زچشم عاشقان زآب كرم غبار را


سوختگان خویش را كن نظر عنایتی


مرهمی از كرم بنه این دل داغدار را


حیران را ز جلوه ای از رخ خویش مات كن


تا رهد از خودی خود ترك كند دیار را

http://shiaupload.ir/images/59504138423797910253.gif

شكوه انتظار
26-07-2010, 08:53
http://hesegharib313.googlepages.com/shaban.gif
http://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpghttp://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpghttp://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpg
http://s2.rimg.info/79a7f8d466325523097e9b22d879f0bb.gifhttp://s2.rimg.info/79a7f8d466325523097e9b22d879f0bb.gif
داستان شیرین ولادت امام زمان







سال 254 هجری قمری است. بشر بن سلیمان در بازار برده فروشان بغداد كنجكاوانه به پیش می‏رود(2) و در این حال برای چندمین بار صحنه واگذاری مأموریتی را كه از امام هادی‏علیه السلام بر عهده داشت، به خاطر می‏آورد:
ساعاتی از شب گذشته بود كه دَرِ خانه به صدا در آمد. با سرعت به جانب در رفتم و چون در را گشودم، كافور - خادم أبی الحسن علی بن محمدعلیه السلام - را در مقابل خویش دیدم. او را فرستاده بودند تا مرا به سوی ایشان بخواند.
لباسم را پوشیدم و رفتم. چون بر ایشان وارد شدم، مشاهده كردم كه با پسر بزرگوارش أبا محمد، امام حسن عسكری‏علیه السلام و خواهر گرامی‏اش - حكیمه - مشغول گفت‏وگو است؛ وقتی نشستم، فرمود:
ای بشر! تو از فرزندان انصاری و این ولایت همواره در خاندان شما از پدران به پسرانشان به ارث خواهد رسید؛ زیرا شما مورد اعتماد ما خاندان رسالتید و لذا من تو را به فضیلتی مشرّف می‏سازم كه صاحبان همت‏های بلند از شیعه برای آن، از هم سبقت می‏گیرند و آن برتری، سرّی است كه تو را به آن آگاه می‏سازم و اختیار می‏دهدم تا كنیزی را بخری.
چون سخن امام به این جا رسید، قلم و كاغذ برداشت و شروع به نوشتن نامه‏ای به خط و زبان رومی كرد، و پایان آن را به مُهر خویش مزیّن ساخت.
سپس كیسه‏ای زرد رنگ را كه در آن دویست و بیست دینار بود در آورد و فرمود:
اینها را بگیر و رو به سوی بغداد آر! پیش از ظهر فلان روز، در بغداد خواهی بود، در جاده كنار رود فرات قدم گذار! پس چون به قایق‏های اسیران و بخش فروش كنیزان، رسیدی در میان فروشندگان چشم بگردان. و كیلان بنی عباس در خرید كنیز و دسته‏های كوچكی از جوانان عراق را مشاهده می‏نمایی. سپس نزدیك رو و در كنار برده فروشی كه عمربن یزید نام دارد قرار گیر، آن گاه صبر كن تا زمانی كه كنیزی با صفاتی چند را كه می‏گویم بیاورند:
دو لباس حریر ضخیم بر تن دارد. از كشف حجابش و از این كه به او دست زنند می‏پرهیزد و چون كسی قصد می‏كند كه او را از ورای نقاب نازكی كه بر چهره زده بنگرد نگاه خود را به جانبی دیگر می‏چرخاند. با این كار، صاحبش [عصبانی شده ]او را می‏زند و او با فریاد به زبان رومی چیزی بر زبان می‏راند. بدان كه او می‏گوید: «وای از هتك حجابم!...».
(علیهم السلام) (علیهم السلام) (علیهم السلام)
صدای همهمه تنی چند از برده فروشان افكار بشر را از هم می‏گسلد، بشر نظری به اطراف می‏كند با خود می‏گوید، درست همین جا است و حال باید عمربن یزید برده فروش را پیدا كنم.
بشر نشانی عمر را می‏پرسد تا این كه بالاخره او را می‏شناسد، نزدیك شده، در كنارش می‏ایستد. پس از ساعتی انتظار، كنیزی را با همان صفاتی كه امام فرموده‏اند می‏آورند.
بشر با خود می‏اندیشد: خدایا! چه می‏بینم؟ لباس و رفتار همان است كه امام فرموده‏اند! گویی خود این جا بوده و او را مشاهده نموده‏اند. بهتر است جلو روم تا اطمینان بیشتر پیدا كنم.
بشر پیش می‏آید، خریداران قصد برداشتن پوشش سر كنیز و دیدن چهره‏اش را دارند ولیكن كنیز، سرسختانه مقاومت می‏كند و نمی‏گذارد و حتی تیر نگاه نظر كنندگان به صورتش را با برگرداندن چهره در هم می‏شكند.
برده فروش، خشمگین از رفتار غریب كنیز، پیش رفته او را می‏زند و كنیز آن چنان كه امام فرموده بودند، فریادی زده و به زبان رومی جمله‏ ای بر زبان می‏راند.
خریداری با دیدن رفتار كنیز پیش آمده چنین می‏گوید:
پاكدامنی و حیای این كنیز آن چنان شوق و رغبتی نسبت به او در من به وجود آورده كه حاضرم او را به سیصد دینار بخرم.
كنیز با زبان عربی فصیح پاسخ می‏دهد:
اگر در لباس سلیمان و بر تختی همچون تخت پادشاهی او ظاهر شوی، مطمئن باش كه در من میلی نسبت به تو حاصل نخواهد شد. پس مالت را حفظ كن. [و بیهوده آن را به هدر مده‏].
برده فروش به كنیز می‏گوید:
نرگس! چاره‏ای نیست، به هر حال باید تو را بفروشم.
نرگس پاسخ می‏دهد:
عجله‏ای نیست، چاره‏ای نداری جز آن كه مرا به كسی بفروشی كه قلبم نسبت به امانتداری او تسكین یابد.
برای بشر با دیدن این صحنه - كه قبلاً آن را مو به مو از زبان مبارك امام شنیده بود - شكی باقی نمی‏ماند كه درست آمده و نرگس همان است كه مورد نظر امام بوده است. پس با خوشحالی به طرف عمربن یزید رفته، آنچنان كه امام تعلیمش داده بود، نامه را به او داده، می‏گوید:
این نامه یكی از بزرگان است كه آن را به زبان و خط رومی نگاشته و در آن كرم و وفا و جوانمردی و سخایش را وصف كرده است. این نامه را به كنیزت بده تا در اخلاق وی تأملی نماید و اگر مایل باشد و رضایت دهد، من وكیلم، تا او را برای وی خریداری نمایم.
فروشنده، نامه را گرفته به نرگس می‏دهد. كنیز نامه را می‏گشاید. با خواندن آن، حالش به گونه‏ای شگفت دگرگون می‏گردد و به شدت می‏ گرید و به فروشنده‏اش می‏گوید:
مرا به صاحب این نامه بفروش و اگر چنین نكنی قسم می‏خورم كه خود را خواهم كشت.
بشر با خوشحالی رو به برده فروش نموده می‏گوید او را به چند می‏فروشی؟
طمع وجود فروشنده را پر ساخته. بشر بسیار چانه می‏زند تا بالاخره او را به قیمتی كه امام در كیسه نهاده بود راضی می‏كند.
آنگاه بشر كیسه را داده نرگس را می‏خرد و رو به او می‏گوید:
با من بیا تا به اتاقی كه اجاره كرده‏ام برویم تا زمان حركت فرا رسد.
نرگس با شادمانی به دنبال بشر راه می‏افتد. بشر غرق فكر است: این دیگر چه جور كنیزی است؟ رومی است ولی به راحتی به زبان عربی سخن می‏گوید! از پوشش و حجابش شدیداً محافظت می‏كند و اجازه نمی‏دهد كسی به او دست بزند.
هر مشتری را از خود می‏راند و فروشنده‏اش را مجبور می‏سازد تا بگذارد خود، خریدارش را انتخاب نماید و از همه بالاتر رغبت زیادی به امام نشان می‏دهد، آن چنان كه صاحبش را تهدید می‏كند كه اگر او را نفروشد خود را خواهد كشت!
به اتاق اجاره‏ای رسیده‏اند. وارد اتاق می‏شوند. بشر حركات نرگس را دقیقاً زیر نظر دارد. نرگس می‏نشیند و بلافاصله نامه امام را باز كرده و می‏بوسد و برگونه و چشمانش می‏گذارد و چهره بر آن می‏ساید.
بشر از شدت تعجب طاقت از كف داده، لب به سخن می‏گشاید:
نامه‏ای را می‏بوسی كه صاحبش را نمی‏شناسی؟!
نرگس آهی كشیده می‏گوید:
براستی كه تو از شناخت فرزندان انبیا ناتوان و عاجزی! به گوش باش و قلبت را فارغ ساز تا داستان زندگیم را برایت باز گویم:


منبع :کتاب کمال الدین و تمام النعمه




http://hesegharib313.googlepages.com/15-Shaban.jpg

شكوه انتظار
26-07-2010, 09:01
http://s2.rimg.info/79a7f8d466325523097e9b22d879f0bb.gifhttp://s2.rimg.info/79a7f8d466325523097e9b22d879f0bb.gifhttp://s2.rimg.info/79a7f8d466325523097e9b22d879f0bb.gif
http://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpghttp://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpghttp://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpg
مقصود از انتظار فرج


نویسنده : آيت الله سيد رضا صدر


فرج به معناى گشايش است ؛
گشايشى كه اميد اميدواران است و بيقين ،
تحقق پذير است
و نـاامـيـدى در آن راه نـدارد، و مـمـكـن اسـت كـه طـول بـكـشـد. و طـول كـشـيـدن تـحـقـق مـطـلوب ، از لوازم امـيدهاى بزرگ است . اميدهاى كوچك بزودى تحقق پذيرند و اميد، هر چه بزرگتر باشد، تحقق ديرتر و دراز مدت ترى دارد.
بخصوص اگر بزرگترين اميدها باشد كه مقصود از فرج است .
و آن گشايش براى همه خلق و سيادت عدل و داد براى هميشه ، در جهان است .
انـتـظـار فـرج ، مشتمل بر يقين به تحقق مقصود است كه غم را مى زدايد و سرور مى زايد.
مـقـصود از انتظار، نشستن و خوابيدن نيست ، بلكه اداى وظيفه اى است كه در تسريع ظهور حضرت مهدى عليه السّلام دخالت دارد.
چـنـانـچـه مـقـصود، انتظار شخصى نيست ، بلكه وظيفه اى است اجتماعى ؛ چون انجام مقاصد اجتماعى ، قدمهاى اجتماعى لازم دارد.
مقصود از انتظار، آمادگى است و آن دو مرتبه دارد:
نـخـسـتـيـن مـرتـبـه آن ، انـتظار روحى است و خوشدل بودن براى تحقق اميد در آينده ، و آن عـبـارت اسـت از آمـادگـى بـراى قـبـول دعوت و زدودن مقاومت روحى براى رسيدن كسى كه انتظار آمدنش هست .
دومين مرتبه آن ، انتظار عملى است كه اضافه بر انتظار روحى است .
انتظار، عملى مانند آمادگى براى آمدن مهمان و پذيرايى از او، كه غذا بايستى آماده باشد و بـا مـقـام مـهـمـان و شـخـصـيـت او تـنـاسـب داشـتـه بـاشـد. محل نشستن او تميز و آماده ، خوابگاه و استراحتگاهش مرتب باشد.
كشاورز، وقتى انتظار باران را دارد كه كشتى كرده باشد، بازرگان ، وقتى انتظار سود دارد كـه كـالاى خـود را آمـاده كـرده و در مـعـرض فـروش گـذارده بـاشـد، و ايـن انـتـظـار كامل خواهد بود.
هـر دو مـرتـبـه انـتـظـار بايستى براى ظهور حضرت مهدى عليه السّلام فراهم باشد تا فرج همگانى تحقق پذير شود.
مـنـتـظـران نـيـز بـه دو گـونـه انـد: مـنـتـظـران مرحله نخست كه بسيارى از منتظران از اين قبيل هستند. اينان ، كسانى هستند كه از شدت ظلم و جور به تنگ آمده و آه مى كشند و آرزومند مـنـجى و رسيدن وى هستند، وى قدمى برنمى دارد. اين انتظار، چندان تاءثيرى در تسريع قـيـام حـضـرت مـهدى ندارد. آنچه كه در تسريع قيام حضرت مهدى مؤ ثر است ، انتظار در مـرحـله دوم اسـت ؛ هـر چـه شـمـاره مـنـتـظـران ايـن گـروه افزوده مى شود، ظهور آن حضرت نزديكتر مى شود و موفقيت در دعوت را شديدتر مى سازد.
انتظار فرج ، بجز آمادگى بارى ظهور آن حضرت نيست اكنون بايستى بدانيم كه مقصود از آمـادگـى آن هـم آمـادگـى عـمـلى چـيـسـت و مـقـصـود از انـتـظـار فـرج ، كـه بـهـتـريـن اعـمـال ناميده شده است ، چيست ؟ آيا مقصود يك عمل مخصوص است و يا مجموعه اى است از چند عمل ؟
نـكـته حساسى كه انتظار بر آن تكيه دارد و شايد از نظرها پوشيده باشد، آن است همان طـور كـه حـكـومـت حـضـرت مـهـدى عـليـه السـّلام ريـشه كن كننده ظلم و جور و بر پا كننده عدل مجسم است و تهى از قلدرى و قساوت مى باشد، پيدايش اين مقصود نيز، بايستى چنين بـاشـد. از ظـلم و جـور دور، از قلدرى و قساوت بر كنار، از دروغگويى و رياكارى خالى باشد.
چون قداست هدف ، مبرر وسيله گناه نمى شود، گناه ، جز گناه نمى زايد.
با ظلم ، نمى شود عدل را به پا كرد؛ با عقده و انتقام ، نمى توان دادگرى كرد.
اين حكومت . با كودتاى نظامى به روى كار نخواهد آمد؛ با انقلاب حزبى ، زمام امر را به دست نخواهد گرفت .
كـودتـاى نـظـامـى ، خـواسـتـه چـند افسر است . انقلاب حزبى ، از عقده و كينه ، ريشه مى گيرد و بيگناهان بسيارى را در خاك و خون مى غلتاند و سران حزب ، از آن لذت مى برد.
پيدايش حكومت عدل ، بايستى به وسيله عدل باشد و آن وقتى است كه مردانى بزرگوار و شريف ، در اجتماع بشرى پيدا شوند و آماده فـداكـارى بـاشـنـد و بـراى خـود چـيـزى نـخـواهـنـد، تـا بـتـوانـنـد مـژده حـكـومـت عـدل را بـه خـلق بـدهـنـد تـا خـلق بـه پـا خـيـزد و هـمـگـان از آن استقبال كنند.
پيدايش حكومت عدل ، بر دو پايه قرار دارد:
خواسته خلق ، نخستين پايه آن است ؛ خواه اين خواسته ، خودآگاه باشد، خواه ، خود ناآگاه .
خـواسـتـه خـود نـاآگـاه حـكـومـت عـدل ، در اكثر افراد موجود است ، ولى چندان تاءثيرى در تسريع قيام حضرت مهدى عليه السّلام ندارد.
پـايـه دوم ، انتظار است ؛ آن هم انتظار عملى . هر گاه شماره اين منتظران و آمادگان براى تـشـكـيـل ايـن حـكـومـت ، بـه عـددى بـرسـد كـه شايسته باشند بار اين حكومت را بر دوش بگيرند، زمان تشكيل آن فرا مى رسد.
آن وقـت اسـت كـه بـسـيـارى از مـردم كـوچـه بـه كـوچـه ، كـو بـه كـو شهر به شهر به دنبال حكومت عدل مى گردند و بدين مقصد اعلا خواهند رسيد.
دد5دد(( مـن سـره اءن يـكـون مـن اءصـحـاب القـائم ، فـليـنـتـظـر وليعمل بالورع و محاسن الاءخلاق ، و هو منتظر ؛ د6د (-9 -) د7ددد3دد
كـسـى كـه دوسـت مـى دارد از يـاران قـائم بـاشـد، بـايـد آمـاده بـاشـد و در حـال آمـادگـى ، بـه پـارسـايـى و مـحـاسـن اخـلاق ، عمل كند.))
اين راهنمايى ، حاوى چند نكته فردى و اجتماعى است :
1 ـ امـر قـبـلى ، كـه امـيـد بـه قيام حضرت قائم داشته باشد و ياءس و نوميدى را از خود بزدايد.
2 ـ دوسـت داشـتـه بـاشـد كـه از يـاوران آن حـضـرت بـاشـد تـا در ايـجـاد عدل جهانى ، شركت كند و از اين سعادت جاودانى ، برخوردار شود.
3 ـ داراى ورع باشد و از گناه اجتناب كند.
4 ـ از حسن اخلاق برخوردار باشد.
امـيـد بـه قيام حضرت قائم ، روح و مقوم انتظار فرج است . انتظار، ضد ياءس و نا اميدى اسـت و حـيـات بـخش است و دل را زنده نگه مى دارد. برخلاف ياءس و نااميدى كه مرگ آور اسـت . كـسـى كـه يـاءس و نـاامـيدى بر او چيره باشد و اجتماعى كه اين صفت مذموم بر آن حـكـومـت كـند، از زندگى و حيات ، بيزار و متنفر مى گردد و به سوى مرگ و انتحار، قدم بر مى دارد.
بـرخـلاف آن كه اميد بر او حكومت كند؛ حيات را خوش دارد و نقايص ‍ زندگى را بر طرف مى كند و به سوى آينده قدم بر مى دارد و روز خود را از روز دگر بهتر مى سازد.
از ياران قائم بودن را دوست داشتن ، از ايمان به مبداء و معاد ريشه مى گيرد و كليد خود سـازى مى شود، تا آينه گردد و جمال پرى طلعتان ، طلب كند. ورع داشتن و پارسا شدن ، خـود سـازى و حـيـوانـيـت زدايـى اسـت و بـشـريـت را تبديل به انسانيت كردن است .
انـسـانـهـا، بـايـسـتـى يـاوران حـضـرت قـائم بـاشـنـد تـا بـتـوانـنـد در ايـجـاد عدل جهانى شركت كنند؛ دگران لياقت اين وظيفه بزرگ و مقدس را ندارند.
حسن اخلاق ، نشانه انسان شدن است و دعوت عملى است به انسان شدن دگران ؛ تا از فرد صـالح ، اجـتـمـاع صـالح بـه دسـت آيد و در تسريع قيام حضرت قائم ، تاءثير داشته باشد.
در انتظار، اميد به آينده محقق الوقوع ، موجود است ؛ چنين اميدى ، همه رنجها و مشقتها را آسان مى سازد و انسان ، خودش به خودش مژده مى دهد.
خـردمـندان بشر، براى رسيدن به آينده احتمالى ، كوششها مى كنند، رنجهاى مى برند. و رنـجها را در كام خود شيرين مى دانند. حال اگر آينده ، محقق الوقوع باشد، انتظارش روح افـزا و دلپـذيـر خـواهـد بـود. در مـثـل اسـت كـه گـنـج بـدون رنـج حاصل نشود و رنج در راه تحصيل گنج قطعى ، شيرين است .


http://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpghttp://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpghttp://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpg

http://s2.rimg.info/79a7f8d466325523097e9b22d879f0bb.gifhttp://s2.rimg.info/79a7f8d466325523097e9b22d879f0bb.gifhttp://s2.rimg.info/79a7f8d466325523097e9b22d879f0bb.gif

شكوه انتظار
26-07-2010, 09:07
http://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpghttp://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpghttp://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpg
تلخ و شيرين


انتظار، گاه تلخ است و گاه شيرين .
انـتـظـار تـلخ ، وقـتـى اسـت كـه آدم در جـاى خـود بنشيند و تكان نخورد، چشم به در خانه بـدوزد تـا مـطـلوبـش بـيـايـد. در ايـن انـتـظـار، روزش مـاه بـه نـظـر مـى آيـد و مـاهـش سال و روزگارش تلخ و انتظارش تلخ .
انـتـظـار شـيـريـن آن اسـت كـه انـسـان از جـا بـر خـيـزد و بـه كـار پـردازد، زمـيـنـه حـصـول مـقـصـود را آمـاده سـازد و بـدانـد كـه هـر چه آمادگى بيشتر شود، مقصود، زودتر حاصل مى شود.
از هر آمادگى كه فارغ شد، لذتى برايش پيدا مى شود و گام دگرى در راه آمادگى بر مى دارد و در دل ، با مطلوب خود راز و نيازى مى كند.
انـتـظار ظهور حضرت مهدى از اين قبيل است . كسى كه در اين انتظار به سر مى برد.
http://s2.rimg.info/79a7f8d466325523097e9b22d879f0bb.gifhttp://s2.rimg.info/79a7f8d466325523097e9b22d879f0bb.gifhttp://s2.rimg.info/79a7f8d466325523097e9b22d879f0bb.gif
به حـضـرتش عشق مى ورزد.
http://s2.rimg.info/79a7f8d466325523097e9b22d879f0bb.gifhttp://s2.rimg.info/79a7f8d466325523097e9b22d879f0bb.gifhttp://s2.rimg.info/79a7f8d466325523097e9b22d879f0bb.gif
روز به روز آمادگى خود را بيشتر مى كند و از حضرتش كمك مى خـواهـد كه هر چه بيشتر بتواند خود را آماده كند و هر آمادگى براى او مژده موفقيت و نويد حصول مقصود خواهد بود.
http://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpghttp://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpghttp://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpg

شكوه انتظار
26-07-2010, 09:21
http://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpghttp://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpghttp://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpg
سايه تون سنگينه مولا کجا رفته اون چشاتون؟/کوچه خيلي وقته مولا چشم به راه قدماتون.
سايتون سنگينه مولا ما گلايه اي نداريم/هرکجا باشيم شما رو روي چشمامون مي زاريم.
سايتون سنگينه مولا غم نشسته تو صداتون/يه نگاه بندازين آخرآقا جون به زير پاتون...
اگه ما رو دوست نداريد!! يه اشاره بسّمونه/خودتون بگيد که اين دل بميره يا که بمونه؟!
ما ديگه حلقه به گوشيم هرچي که بگيد همونه/بگيد اين صدا براتون بخونه يا که نخونه؟!
ما ديگه وقف شماييم قلبمون ازاين تباره /تا شما سرور ماييد برده بودن افنخاره....
وقتي چشماتون مي تابه اين ستاره ي سرابه/ما خراب اون چشاييم آخه خمره ي شرابيم
تا ما اهل انتظاريم جمعه مون سرد و کسل نيست/جمعه روز خوب عشقه روز تعطيليه دل نيست
کي مي آيي قبله ي عالم تا دلامون بشه روشن؟!/کي مي آيي يوسف زهرا خوشم به بوي پيرهن
توي عرش رو قله هاييد خودتون بگيد کجاييد؟.../توي اين شبا آقا جون.. نجفين يا کربلايين؟
بي شما سينه عاشق تپيدن رو کم مي آره /بي شما باغ ستاره ديگه روشنا نداره.......



((مهدي جان پس کي مي آيي؟!))



فردا اگه مهدي بياد دردا رو درمون ميکنه/ آسمون شهرمونو ستاره بارون مي کنه
شايد اين جمعه بيايد، شايد.../شايد...پرده از چهره گشايد...شايد
با همه لحن خوش آوائيم/در به در کوچه تنهاييم
اي دو سه تا کوچه زما دورتر/ نغمه ي تو از همه پُر شورتر
کاش که اين فاصله را کم کني/ محنت اين قافله را کم کني
کاش که همسايه ما مي شدي/ مايه آسايش ما مي شدي
هر که به ديدار تو نايل شود/ يک شبه حلال مسايل شود
دوش مرا حال خوشي دست داد...
دوش مرا حال خوشي دست داد/ سينه ي ما را عطشي دست داد
نام تو بُردم لبم آتش گرفت/شعله به دامان سياوش گرفت
نام تو آراميه جان من است/ نامه ي تو خط امان من است
اي نگهت، خواسته ي آفتاب/ بر من ظلمت زده يک شب بتاب
پرده برانداز زچشم ترم/تا بتوانم به رُخت بنگرم
اي نفست يار و مددکار ما، کي و کجا؟!/ کي و کجا؟! وعده ي ديدار ما؟!
دل مستمندم اي جان....
دل مستمندم اي جان، به لبت نياز دارد/ به هواي ديدن تو هوس حجاز دارد...
http://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpghttp://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpghttp://mehrebikaran.persiangig.com/image/ax/212722420517172181554164215444513774226.jpg

شكوه انتظار
26-07-2010, 09:37
http://sunup.persiangig.com/image/Emza_5.gif
" به یاد مهدی "
به عشق مهدی...



انتظار در پس انتظار ! و من , در کوچه پس کوچه های بی قراری به امید آمدن تو به
ذکرشمار عاشقی ام پناه آورده ام هر دانه را که می اندازم
اللهم عجل لولیک الفرج را اشک باران
http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif




می سازم و ترانه ی آمدنت را با آهنگ حزن آلود انتظار می سرایم .
مهدی جان آجرهای دیوار

زمان ثانیه به ثانیه به آسمان ظهورت نزدیک تر می شود و من , لحظه به لحظه بی قرار تر !
یا مهدی بیا !!!
مهدی جان بیا که غروب های جمعه اشک هایم را ناامید ساخته است ,بیا و مرا از حصار


این فاصله ها بِرهان و غبار اندوه را از روی گلبرگ های پرپرشده ی یاسم بِزُدا ,



یا مولای یا صاحب الزمان !!

یا مهدی ببین چگونه در این غروب ارغوانی به نیایش تو نشسته ام و بر آرامگاه خاطراتم


همراه با شمع غریبی ام می گریم , که این غربت, مرا بی تو, در چنگ خود در آورده است .



مهدی جان بیا و نبض انتظارم را آرامشی باش پدرانه و زخم های دلواپسی ام را مرهمی باش عاشقانه .
یا مهدی ! من در مقابل مهتاب چشمانت مستضعفی بیش نیستم , یا مُعِزَّ المؤمنین المستضعفین ,


یا مولای یا صاحب الزمان !!


هق هق ذره ذره ی وجودم تو را تمنا میکند بیا و مرا از قربت با اشک رهایی ده ای تنها امید من !!


یا مهدی این ثانیه ها از آن ِ توست ومن
, کودک غریب تو,
با آه دلم در نی لبک عاشقی ام تنفس میکنم
http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif
تا در روزجشن میلاد تو زیباترین آهنگ ها را بنوازم . مگر نه این که آهنگ انتظار با شعر
بغض آلوده و اشک و آه زیباتر می شود !!


یامهدی جا,ن در نبود تو سراسر ِ دردم . دردم را درمان باش ای تو تنها درمان دل های آواره !
مهدی ِ من ! صدای پای غروب جمعه را می شنوم که همراه با تیک تیک ضربه های قلبم


چون رهگذری , زمان را می پیماید و می رود .
یا مهدی بیا که منِ خاکی تنها تو را دارم و بس .

http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif



بیا تا شمع های غریبی ام را خودت خاموش سازی بیا تا در روز جشن آمدنت نامه های آذین به




اشک را خودت از من بگیری بیا که چاه انتظار اشک های گونه هایم را بی پاسخ گذاشته است


یا مهدی بیا !
از ظهور محمد (ص)تا ظهور تو عهد کردم صبحدم ها را به امید ندای " اناالمهدی " ات سرشار


از دعا کنم تا تو بیایی ......




خدایا ای تو تنها مُستعان ِ من , نگاه مملو از نیازم را بنگر
و العجل العجل العجل را در فریادم بشنو
http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif


که در این غریبی عاشقانه , در این اتاقک محنت بار , دراین هوای بغض اندود فقط تو هستی که



ندای الغوث مرا می شنوی .

http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif



مهدی بیاید ؟

خدایا ای رب النور العظیم ,مهدی بیاید ! ای رب الکرسی الرفیع انتظار را پایان ده .


رب البحر المسجور دریای اشک هایم را بنگر ای رب الظل و الحرور حرارت عاشقی ام را باور
کن ای تو رب الملئکه المقربین بگو بیاید ! یا حیّ یا قیّوم من نای انتظار ندارم یا حیّاً قبل کلّ حیّ


گریه امانم نمی دهد و یا حیّاً بعد کلّ حیّ با آمدنش دلم را ازچنگ مرگ رهایی ده که


ضربه های قلبم تا سر حد مرگ مرا می آزارد . اگر چه این آزار دلنشین است اما تو رهایم ده
که من ِ کودک طاقت زجر عاشقی را ندارم .
اللهم اجعلنی من انصاره او غریب است غریب تر


از غریبی یک عاشق خاکی . خدایا اشک های وجودم را یاور او قرار ده تا او تنها نماند و بیاید .



خدایا چشمانم مرا یاری نمی کند تا این کلمات را زمزمه کنم .


اشک هایم بر صف واژگان دعای عهد , دلِ لغت به لغت این دعا را می سوزاند .
اللهم ارنی الطلعه الرشیده آه خدایی که در وصف نمی گنجی طومار بغضم را و اشک هایم را
در این دقایق انتظار بنگر و بگو بیاید . بگو بیاید .بگو بیاید . من میخواهم تمام نرگس های
پژمرده را به مهدی ات هدیه دهم تا بداند که سر بر مُهر ِ دلدادگی ام دست بر تسبیح عاشقی ام
فقط و فقط او را تمنا میکنم و بس . تو خودت گفتی قولُک الحق !! پس عشق را که خودت در
گِلِ وجودم دمیدی را باور کن و بگو بیاید .....بگو ...بگو ...بگو !!
http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif
العجل العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان !
از آسمان اشک می بارد اشک انتظار از زمین غم می بارد غم نبودت !!
/ یا مهدی تولدت مبارک /
http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif




"دو رکعت نماز عاشقی به نیّت آمدنت "



http://sunup.persiangig.com/image/Emza_5.gif

شكوه انتظار
26-07-2010, 09:45
http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg
سلام بر آبروی دو عالم آرزوی هر مرد و زن ایمانی حجت دادار الهی
موعود روزگاران
بقیه الله الاعظم روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه
میلاد موعود روزگاران حضرت مهدی آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم،نه فقط مربوط به شیعیان و محبان حضرتش بلکه مربوط به همه آدمیان و عالمیان است

اوست راهنمای بشریت از گمراهی ها
اوست نجات دهنده ی جهان از بی چارگی و ظلم
اوست عزت دهنده ی همه ی دوستان
اوست انتقام گیرنده از ظالمان
اوست وارث تمامی دانش ها
اوست نیکو و برگزیده ی خدا
همانا اوست امان زمین و یاری دهنده ی هر مرد و زن
همانا اوست بالیده و استوار
پس برگزاری جشن و گرامی داشتن آن زیبا ترین روز بر هر انسان و مخلوق بهره مند از لطف الهی،
موجب افزایش عشق و محبت، معرفت و شناخت نسبت به آن وجود نازنین است.
بر ماست شناخت و پیروی از آن جان جانان ،انتشار معرفت و آشنا کردن دیگران با آن نجات دهنده ی انسان.

وعده ی ما برگزاری جشن تولد حضرت بقیه الله عجل الله فرجه و دعا بر فرج در حد توان
زمان : نیمه ی شعبان
مکان : دل هر خسته دل عاشق

http://emamezaman.jahanpayam.net/modpub/Gallery/cache/c38f1709729ff1860ecf76873ee8427d.jpg

http://sunup.persiangig.com/image/Emza_5.gif

http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg

شكوه انتظار
26-07-2010, 10:15
http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg
دوباره همه از تو مي گويند و مي شنوند؛
شيريني نام تو و شهدِ يادت به كامها مي نشيند؛
دوباره طاقها براي نصرتِ تو قد علم مي كنند؛
كاغذهاي رنگي به شاد باش تو در باد مي رقصند؛
دوباره همة ديوارهاي شهر با سرانگشتانِ احساس چراغان مي شود.
اما … كاش گفتن و شنودن از تو سهم همة ثانيه ها باشد و يادآوريت همة دقايق را پر كند و خدمت به تو انگيزة همة حركتها شود! كاش سينه مان صندوق صدقهاي شود و قلبمان سكه‌اي نذر سلامتت! كاش دردمان هميشه با توسل به تو آرام گيرد و دستمان جز به دعا براي تو به آسمان نرود،
كاش انتظار تو زنگي باشد كه از نافرمانيت بازمان دارد!
كاش حال و هواي هميشة دلمان به رنگ نيمة شعبان باشد…

http://sunup.persiangig.com/image/Emza_5.gif
http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg

نرگس منتظر
26-07-2010, 11:34
http://www.shiaupload.ir/images/14208883854997160085.gif (http://www.shiaupload.ir/images/14208883854997160085.gif)http://shiaupload.ir/images/67378215808914217738.jpg (http://shiaupload.ir/images/67378215808914217738.jpg)http://www.shiaupload.ir/images/14208883854997160085.gif (http://www.shiaupload.ir/images/14208883854997160085.gif)


« عطر حضور »


وقتی آوای جدایی بر دل‏ها و نوای وداع بر لب‏ها نواخته شد، نگاه‏ها در پیچ و خم جاده‏های تنهایی، سکوت کردند و زمان برای بدرقه گام‏هایت ـ غمگنانه ـ متوقف ماند، اما خاک، هنوز هم از عطر حضورت سرشار است.
تو می‏آیی از پس ثانیه‏ های سرشار از امید و بیم؛
بیم از دیر آمدنت،
و امید برای وصلی دوباره.
تو می‏آیی از پشت لحظه‏ های دور؛
تا تلخی درنگ در لحظه ‏های بی‏تو بودن را به فراموشی بسپاریم و با تو بودن را به لبخند بنشینیم.
تو می‏آیی؛ همچون آفتاب که از پس تاریکی شبی طولانی، روز را به ارمغان می‏آورد و نوید صبحی دیگر را به ما می‏دهی.
کاشکی سکوت سنگین زمین و زمان، با شیهه اسب‏های سپید یاران سبزپوش و آسمانی‏ات بشکند!
کاشکی صدایت از پشت دیوارهای بلند فاصله، در دل‏ها طنین افکند!
کاشکی...
تو می‏آیی؛
این را دلم می‏گوید که عاشق است.
نفیسه بابایی

http://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/13295051762688442584.gifhttp://shiaupload.ir/images/49792906913244363509.gif

نرگس منتظر
26-07-2010, 11:42
http://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gif
http://shiaupload.ir/images/55778593447755302514.jpg
http://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gifhttp://shiaupload.ir/images/11662064175375318768.gif
ای ناگهان نزدیک!
نامی وسیع‏تر از نام تو نیافت ه‏ام
تا داغ همواره این دل کوچک را سرازیر کنم در خویش
در ستیهندگی این سال‏های دهشت
و در خمودگی این خاکِ آلوده
هیچ صدایی روشن‏تر از صدای تو نایستاده بر بام‏های بلند بی‏حدّ
و هیچ کلمه‏ای رساتر از سکوت تو آواز نخوانده است بر قله‏های جهان
تمام گل‏های زمین، خواب تو را دیده‏اند؛ با همان ردای سبز که بر قامت بلندت می‏تابید و همان نگاه آبی روشن که تاریکی‏ها را می‏شکست.
پروانه ‏ها گفته بودند که بهار، همان طعم آوازهای پیراهن توست
و رودخانه‏ها، همان ادراک زلال نگاهت
هیچ دشت بنفشی، نجوای ملایم صدایت را نگریسته، نشنیده است
و هیچ درختی بی‏لبخند شاعرانه‏ات بالا نرفته است
از هر نقطه خاک که رد شده‏ای، چشمه‏ای جوشان سر برآورده است
و به هر قطعه از زمین که نگاه کرده باشی مسجدی بنا شده است
این را تمام پروانه‏ها گفته‏اند؛ پروانه‏هایی که با عطر نگاه تو مانوسند
پروانه‏هایی که روشنی‏ات را هر صبح سجده می‏کنند
پروانه‏هایی که آمدنت را در گوش زمین پچ پچ کرده‏اند
کجایی، ای روشن محض، تا عطش دیرسال ذرات زمین را بخشکانی
و دشتستان‏های مینو را در تمام جهان تکثیر کنی
جهان امروز، داغی است که تنها با شمیم حضور تو فرو می‏نشیند
ای مهربانی بی‏اندازه!
هوای جهان، هوای رنج است
کجایی، تا همه کوه‏ها کمر راست کنند؟
کجایی، تا همه آب‏ها در صبح‏گاه آمدنت
نماز شکر بخوانند؟
فردا که بیایی،
روز آغاز گل است؛ روز اسفند و باران
فردا که بیایی
تمام درختان آواز می‏خوانند
تمام گل‏ها صلوات می‏فرستند
تمام رودهای جهان، خنیاگرانه، تا باغستان‏های روشن، پیاده‏روی می‏کنند
فردا که بیایی
بر بام خانه ‏ها، ستاره‏ای روشن است
پرده‏های تاریک جهان، آواز تو را خواهند نواخت
آه!
ای روشن بهنگام!
هوای تازه پیراهنت را بتکان بر سرزمین
و در تمام آبادی‏های جهان، قیامت کن
ای روز خورشیدی‏ات فراگیر!
ما را از تزاحم این آهن و سیمان نجات بده!
در نمازهای شبانه‏ات دعایمان کن
فردا روز آفتاب است
فردا روز جهانی سلام است
فردا همه جا صبح است
فردا عکس تو صفحه اول روزنامه‏هاست
فردا تریبون‏های جهان صدای توست
فردا که بیایی
میادین جهان تمثال توست
...
سری به کوچه‏ های غمگین ما بزن!
سراغی از دشتستان‏های ما بگیر!
حالی از چشم‏های خونین ما بپرس!
دلتنگ آمدنت هستیم ...
صدای تو روشن است
نگاهت بی‏اندازه زلال است
پروانه‏ها که خواب تو را دیده‏اند می‏گویند
کی می‏رسد هنگامه آوازهای تو؟
سلام بر رودخانه‏هایی که در آن وضو می‏گیری
سلام بر سنگی که پیشانی بر آن می‏گذاری
سلام بر درختی که تکیه می‏دهی
سلام بر خیابان که محل گذر توست
سلام بر بارانی که به خاطر تو می‏بارد
سلام بر دقایقی که قرآن می‏خوانی
سلام بر سجاده‏ات
سلام بر مهر و تسبیحت
پنهان ز دیده‏ها و...

http://shiaupload.ir/images/03266296955569850386.gifhttp://shiaupload.ir/images/03266296955569850386.gifhttp://shiaupload.ir/images/03266296955569850386.gifhttp://shiaupload.ir/images/03266296955569850386.gif

نرگس منتظر
26-07-2010, 11:54
http://img.tebyan.net/big/1382/07/24416555210148401161579525520320917556126146.jpg


http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif)

گیسوان حسرت

یوسف مصری نمی آید به كنعان دلم

بازسر را می گذارد غم به دامان دلم

بی حضورچتر دستانت ببین یعقوب وار

مانده ام امشب دوباره زیر باران دلم

خوب می دانی زلیخای جنون با من چه كرد

پاره شد در ماتم عصمت گریبان دلم

نوح من ! خاصیت عشق است امواج بلند

كشتی ات را بشكن و بنشین به طوفان دلم

كی بهارت می وزد بر گیسوان حسرتم

كی نگاهت می شود ای خوب مهمان دلم ؟

تا بگویی با من از عریانی اندوه خویش

تا بگویم با تو از اسرار پنهان دلم

بوی پیراهن مرا كافی است تا روشن شود

چشم تاریك و شب خاموش كنعان دلم

فاطمه تفقدی
http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif)

نرگس منتظر
26-07-2010, 12:04
http://shiaupload.ir/images/59718910117560332299.gif
http://shiaupload.ir/images/45723156339531553866.jpg
http://shiaupload.ir/images/59718910117560332299.gif

سپیده می آید

http://shiaupload.ir/images/98700616702366070487.gifتقدیم به آخرین امام منتظرانhttp://shiaupload.ir/images/98700616702366070487.gif
http://shiaupload.ir/images/98700616702366070487.gif
صدای سم سمند سپیده می آید
یلی كه سینه ظلمت دریده می آید
http://shiaupload.ir/images/98700616702366070487.gif
گرفته بیرق تابان عشق را بر دوش
كسی كه دوش به دوش سپیده می آید
http://shiaupload.ir/images/98700616702366070487.gif
طلوع بركه خورشید تابناك دل است
ستاره ای كه ز آفاق دیده می آید
http://shiaupload.ir/images/98700616702366070487.gif
بهار آمده با كاروان لاله به باغ
به دشت ژاله گل نودمیده می آید
http://shiaupload.ir/images/98700616702366070487.gif
به سوی قله بی انتهای بیداری
پرنده ای كه به خون پر كشیده می آید
http://shiaupload.ir/images/98700616702366070487.gif
درآن كران كه بود خون عاشقان جوشان
شهید عشق سر از تن بریده می آید
http://shiaupload.ir/images/98700616702366070487.gif
به پاسداری آیین آسمانی ما
گزیده ای كه خدا برگزیده می آید

نصرالله مردانی
http://shiaupload.ir/images/36578961714765772787.gifhttp://shiaupload.ir/images/36578961714765772787.gifhttp://shiaupload.ir/images/36578961714765772787.gifhttp://shiaupload.ir/images/36578961714765772787.gifhttp://shiaupload.ir/images/36578961714765772787.gif

http://shiaupload.ir/images/99390509988670838068.gif
http://shiaupload.ir/images/99390509988670838068.gif

شكوه انتظار
26-07-2010, 12:10
http://sunup.persiangig.com/image/Emza_5.gif
سلام بر نور
سلام بر سپيدي
سلام بر اميد
سلام بر پاكي
سلام بر ستاره فروزان
سلام بر ماه تابان
سلام بر نيم ماه شعبان
سلام بر فرزند خورشيد
سلام بر فرزند ماه تابان
سلام بر فرزند رخشنده اختران آسمان
سلام بر زاده يس و ذاريات
سلام بر فرزند طور و عاديات
سلام بر مولود موعود مولود شعبان مهدي موعود
سلام بر دوستداران نيكي دوستداران سپيدي لاله هاي منتظر در جشن ميلاد!
سلام بر شما كه گل محبت او را در دلهايتان نشانديد و سلام بر قلبهايتان كه چونان باغي پر گل مقدم او را به انتظار نشسته است.
سلام بر شما ميهمانان جشن ميلاد!
خداوندا! ببین دستان ما خالی است. ببین دل های ما در انتظار عشق می سوزد.


تو را سوگند! بر یکتا گل نرگس، همین امسال را پایان وقت انتظار ما مقدّر کن. جهان را عطر آگین، با دم خورشید خاور کن.


خداوندا! اگر خواهی که روح ما از این اجساد بستانی؛ تو را سوگند، بر مردی، که میدانی ظهورش آرزوی آخرین ماست؛ به وقت مرگ او را بر سر بالین ما بفرست. به نزد قلب های ساکت و غمگین ما بفرست. اجازَت ده که ما دستش به جان گیریم و بر این سینه بیمار بگذاریم و دست دیگرش را روی چشم خسته و تب دار بگذاریم. با او از تمام لحظه های منتظر بودن، سخن گوییم. ز رنج ظلم های رفته بر این جان و تن گوییم و گرد کفش هایش را به اشک چشم برگیریم. نگاه واپسین را بر رخ ماهش بیندازیم؛ سپس عزم سفر گیریم.


بیا مهدی! بیا مهدی! که درد انتظار تو، فروغ دیده ها را کشت و آتش در درون سینه ها افروخت؛ از آن آتش، پر پروانه دل سوخت؛ سپس در اشک شمع عمر مدفون شد.


بیا مهدی! بیا مهدی! که تا پروانه جان گیرد؛ دو بال پر توان گیرد؛ کند پرواز را آغاز شود؛ محو نیاز و راز.


بیا مهدی! که دلهامان دگر تاب و تحمّل را ز کف داده است




http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg

شكوه انتظار
26-07-2010, 12:22
http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg
http://shiaupload.ir/images/39465435524132013122.gifالسلام علیک یا بقیة الله (عج)http://shiaupload.ir/images/39465435524132013122.gif
تودرپشت پرچین آسمانی کدام معنویت پنهان شده ای که چشم هیچ کبوتراشتیاقی نمی تواند پیدایت کند...؟
تو برسجاده کدام ابرنماز می خوانی که هربار صاعقه ای آرزوی دیدارت رابه آتش می کشاند؟!...
تو آیینه دار تجلی کدام صفت خداوندی که همواره درمرز میان ظهور واختفاء گام میزنی؟!...
توچگونه آشکاری که دست دیدار هیچ چشمی به قامت بلند تو نمی رسد وچگونه پنهانی که همه وجود خبرازحضورتو می دهد..؟!...
توچگونه پنهانی که هرسحرگاه چراغ آویخته برافق را تو روشن می کنی وبه میانه آسمان می کشانی وهرغروب سوی آن را تو کم می کنی ودرپشت کوهها می نشانی؟!...
تو چگونه پنهانی که حیات ما مرهون تنفس توست وآسمان بردستهای تو ایستاده است وزمین باگامهای تو استوارمانده است...
تو چگونه پنهانی که ماتنهاییمان را به تو اقتدا می کنیم ودرسبحه جماعتمان رشته مودت تورا می یابیم؟...
ما تنهایان وبی کسان عالم بی قرار آن لحظه ایم که توپشت به کعبه بسپاری وبا بشارت آمدنت جهان را طراوت بخشی....


http://www.emammahdi.com/files/picworkshop_pic/1223204796.jpg
http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg

شكوه انتظار
26-07-2010, 13:03
http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg
جان رامپرس با غم هجران چه می کند؟
باتیغ تیزپیکرعریان راچه می کند!
مستانه غمت می جنت نمی خورد
سرگشته تو باسروسامان چه می کند؟!
بودیم و خاک با نگهت کیمیا شدیم
بنگربه ذره مهردرخشان چه می کند؟!
ازابرلطف توست که سرسبزمانده ایم
دراین کویرتَف زده باران چه می کند!
ای صدبهارازتو شکوفا..بیا بیا...!
بادخزان ببین به گلستان چه می کند!
ای منتظربیا ونظرکن که داغ هجر
بالاله های سوخته دامان چه می کند!
درحسرت تو دربدری شد نصیب خضر
ورنه به سیرکوه وبیابان چه می کند؟
دست نیاز سوی تو دارد وگرنه نوح
بازورق شکسته به توفان چه می کند؟
ازلوح دل نشوید اگرگردمعصیت
این حلقه های اشک به دامان چه می کند!
مجنون خاک راه توباشد بیا ومپرس
این مور زیرپای سلیمان چه می کند؟!.
http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg

شكوه انتظار
26-07-2010, 14:03
http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg
ماه تابان با چهره پرفروغ خود در آستانه طلوع کردن بود.
ستارگان چشمک زن منتظر آمدنش بودند: می دانستند که می آید و با زیبایی خود آسمان را نورانی می کند. می دانستند که ماه زیبا در این شب بیش از برشی شادان است. زیرا که افق از نور طلوع ماه در َآن شب نورانی بود. ماه کم کم طلوع کرد. ستارگان که محو جمال ماه شده بودند دورش را گرفتند و مثل هر شب ماه ملکه آسمان شد با تکیه بر تخت زیبایی خود سخن را آغاز کرد:
آه ! ای دوستان خوب و با وفای من که چون بر شب منتظر من بودید چگونه است که شما را متعجب می بینیم مگر اتفاقی افتاده است ستارگان نجوای کردند و یکی از آنها که فروغ بیشتری داشت گفت: - ای ماه زیبا! تو هر شب در میان ما هستی , گاه جلوه ای زیبا داری و گاه در حجاب تاریک شب فرو می روی ولی همیشه در میان ما هستی سالهاست که ما تو را می بینیم و با تو همنشین هستیم. ولی امشب گویی فرق دارد گویی چهره تو جلوه زیباتری یافته است گویی نو پیشانی ات بیشتر از شبهای دیگراست.
و این موضوع برای ما عجیب است. علتش را برایمان بگو! ماه لبخندی زد و گفت: آری امشب: شب دیگری است و با شبهای دیگر متفاوت است.
امشب اصلا در تمام سال یکی است
http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif
و فقط یکبار اینگونه شبی در طول سال فرا می رسد. سالها پیش و شاید فرنها پیش آن اتفاق دوست داشتنی افتاد و به یاد آن اتفاق زیبا و آن ماجرای قشنگ من هر سال در چنین شبی جلوه ای زیبا پیدا می کنم و ؟؟
به یاد آن اتفاق است که ماهی یکبار درسهای پانزدهم سن چهره کامل خود را به جهانیان نشان می دهم. آری!
آن شب را به خوبی به یاد دارم در شهر سامرا در خانه امام عسگری ولوله ای دیگر بود. و شهر در خواب هیچ کس خبر نداشت که چه اتفاقی خواهد افتاد. فقط امام حسن عسگری می دانست و چند نفر دیگر یکی نرگس بود و دیگری حکیمه عمه امام حسن عسگری- و من هم به لطف خداوند آن شب به انجام وظیفه خود در آسمان مشغول بودم و به لطف دیدار او دست یافتیم. آری او : متولد شد و برای لحظه ای چون خورشیدی تابان درخشید و جهان را منور کرد من که این بالا در اسمان بودم از نور چهره اش جانی دوباره یافتم و به یکباره درخشیدن گرفتم- صدایش را می شنیدم که در محراب می فرمود:
خدایا! آنچه را به من وعده دادی بر آورده ساز و زمین را به وسیله من , سرشار از انصاف و عدالت بگردان- آری! تعجب مکنید او نوزاد تازه به دنیا آورده معمولی نبود او یک امام بود. امام عليه السلام که اینگونه می درخشید و نورش همه خانه را فرا گرفته بود- آن شب شب پانزدهم ماه شعبان بود.
آری! دوستان گرامی! من آن شب شاهد میلاد او بودم. روی زیبایش را دیدم و به همین خاطر است که هر ماه در شب پانزدهم نورم کامل می شود و چهره ام می درخشد این یادگار آن شب است و امشب که از بر ماه دیگر در طول سال نورانی تر هستم سالگرد میلاد اوست. و به یمن وجودش من نیز می توانم در آسمان بدرخشم و نور بدهم و به همگان بگویم: آری من که فقط لحظه ای او را دیدم , چگونه نوزادی شدم ببینید! و بدانید که هر کس او را چون من دوست داشته باشد او را خواهد دید و نشانه ای از او خواهد گرفت.
http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif
من در شب نیمه شعبان هر سال فریاد می زنم: ای جهانیان! فروغ من تنها لحظه ای از نگاه پر فروع او گرفته شده! شما که اینگونه مرا با تعجب می نگرید
چگونه می خواهید فروغ روی مهدی را تاب بیاورید؟
هان ! چگونه ؟ چگونه؟

http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif
http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg

خادمه زینب کبری(س)
26-07-2010, 14:24
http://mohammad-1.persiangig.com/image/Imam%20zaman/imam1/imam2.jpg

سهم غريم


محمّدبن‌يوسف مي‌گويد:
هنگامي كه از بغداد به مرو بازگشتم، مردي كه او را محمّدبن‌حصين كاتب مي‌گفتند و اموالي براي امام زمان (ع) جمع‌آوري كرده بود، از من درباره‌ي حضرت سؤالاتي نمود، من نيز آن چه از دلايل مشاهده كرده بودم، به او گفتم.
او گفت: من مقداري سهم امام جمع‌آوري نموده‌ام، چه كنم؟
گفتم: بفرست براي حاجز كه وكيل امام زمان (ع) در بغداد است.
گفت: بالاتر از حاجز كسي نيست.
گفتم: آري! شيخ ابوالقاسم حسين‌بن‌روح نوبختي.
گفت: اگر خداوند از من در اين مورد بازخواست كند، مي‌گويم: اين دستور را تو به من دادي. گفتم: آري!
از من جدا شد و رفت، بعد از چند سال، دوباره محمّدبن‌حصين را ديدم، گفت: من همانم كه تو مرا راهنمايي نمودي، به عراق رفتم و سهم امام را با خود بردم. دويست دينار به « عابدين يعلي فارسي » و « احمدبن علي كلثومي » تحويل داده و به امام زمان (ع) نامه‌اي نوشته و التماس دعا كردم.
پاسخ فرمود: هزار دينار به من بدهكار است و دويست دينار فرستاده است.
من در باقي آن شك داشتم و الباقي نزدم بود و همان‌طور بود كه امام (ع) فرمودند.
هم‌چنين در نامه ذكر شده بود: اگر خواستي وجه كسي را بپردازي، بايد با ابوالحسن اسدي در « ري » مراجعه كني.
دو روز يا سه روز بعد خبر مرگ حاجز به من رسيد. هنگامي كه خبر فوت حاجز را به محمّدبن‌حصين دادم، اندوهگين شد.
گفتم: ناراحت مشو؛ امام زمان (ع) در نامه علاوه بر اين كه به تو گفته بودند هزار دينار بدهكاري، امر فرموده بودند كه به اسدي مراجعه كني، به اين صورت _ به صورت كنايه_ مرگ حاجز را نيز اعلام فرموده بودند.

منبع: كتاب داستان‌هايي از امام زمان (ع)




http://shiaupload.ir/images/99390509988670838068.gif
http://shiaupload.ir/images/36578961714765772787.gifhttp://shiaupload.ir/images/36578961714765772787.gifhttp://shiaupload.ir/images/36578961714765772787.gifhttp://shiaupload.ir/images/36578961714765772787.gifhttp://shiaupload.ir/images/36578961714765772787.gif
http://shiaupload.ir/images/99390509988670838068.gif

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
26-07-2010, 15:11
ايمان استوار ياران امام زمان (عج) :.


ياران خاصّ حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ از نظر معنويّت و ايمان كامل و استوار و نداشتن ذرّه اى ترديد در دلها بى نظيرند. آنان در اوج يقين و اخلاصند و بخاطر قوّت و استوارى و كمال ايمان به خدا، ذرّه اى ترس و دلهره در كران تا كران وجودشان نيست چرا كه انسان به هر اندازه اى كه ايمانش به خدا افزون گردد، به همان اندازه توان و تلاش او افزون مى گردد.


بر اين اساس ياران آنحضرت به هنگامى كه به ميدان كارزار گام مى نهند نه كسى توان ايستادن در برابر آنان را دارد و نه پديده اى مى تواند مانع اجراى برنامه هاى نجات بخش و دستورات صادر شده از سوى فرماندهى بلند مرتبه ى آنان گردد.

از امير مؤمنان ـ عليه السلام ـ آمده كه فرمودند:

«كانّهم ليوث قد خرجوا من غاباتهم مثل زبر الحديد، لو انّهم همّوا بازالة الجبال الرواسي لازالوها عن مواضعها فهم الذين وحّدوا اللّه حقّ توحيده» .

آنها همچون شيرانى كه از بيشه ى خود خارج شده اند بر گرد آن حضرت حلقه مى زنند آنان براستى مانند پاره آهنى هستند كه اگر بر متلاشى نمودن كوهها تصميم بگيرند آنها را نابود مى سازند. آنان خداى را آنگونه كه شايسته است به يگانگى مى پرستند.

اگر در اين جمله كه ـ كأنّهم ليوث قد خرجوا من غاباتهم ـ براستى دقت شود وقتى شير از بيشه ى خود خارج مى شود ديگر چه كسى جرأت مقابله با او را دارد.
امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند:

«إذا ساروا يسيرا الرعب امامهم مسيرة شهر»

هنگامى كه به حركت در مى آيند امواج رعب و وحشت يك ماه پيشتر از ايشان حركت مى كند.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
26-07-2010, 15:12
سنّ ياران امام زمان (عج) :.


آنچه در روايات آمده اين است كه اكثر ياران آن حضرت در سنين جوانى اند; از امير مؤمنان ـ عليه السلام ـ آمده كه فرمودند:

«انّ أصحاب القائم شباب، لا كهول فيهم إلاّ كالكحل في العين، أو كالملح في الزاد وأقلّ الزاد الملح» .

ياران حضرت همگى جوان هستند و سالخورده در ميان ايشان نيست مگر مانند سرمه در چشم يا نمك در توشه و كمتر چيزى كه بعنوان توشه حمل مى شود، نمك است.

خلاصه تعداد پيران در بين اصحاب حضرت بسيار اندك است و اكثريّت آنها جوان هستند.

در روايات تعداد ياران آنحضرت كه ابتداى ظهور در مكّه حاضر شده و با او بيعت مى كنند 313 نفر ذكر شده است.

از اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ آمده كه فرمودند:

«. . . ثمّ إذا قام، يجتمع إليه أصحابه على عدة أهل بدر وهم ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلاً» .


هنگامى كه قيام كند ياران اصلى او كه شمارشان 313 نفر و به شمار ياران پيامبر در جنگ بدر است بسوى او اجتماع مى كنند.

امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمود:

«يبايع القائم ـ بين الركن والمقام ـ ثلاثمائة و نيف عدّة أهل بدر فيهم النجباء من أهل مصر والابدال من أهل الشام والأخيار من أهل العراق» .

با قائم ـ ارواحنا فداه ـ ميان ركن و مقام، 313 شخصيت بزرگ ـ به شمار ياران پيامبر در بدر ـ بيعت مى نمايند در ميان آنها چهره هاى برجسته از مصر و شايستگانى از شام و خوبانى از عراق هستند.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
26-07-2010, 15:13
اتّحاد و برادرى ياران امام زمان (عج) :.

از ويژگيهاى آنان، اين است كه انديشه هايشان متحدّ و يگانه، ديدگاهشان همانند، دلهايشان به هم پيوسته و به هم گره خورده است نه اختلافى در رأى و انديشه و گفتار آنان خواهى ديد و نه در رفتارشان و همگى يك دل و يك قطب و يك زبان هستند.

از امير مؤمنان ـ عليه السلام ـ در وصف ايشان آمده است:

«كأنّما ربّاهم ابٌ واحد وأُمٌّ واحدة، قلوبهم مجتمعة بالمحبّة والنصيحة»

گويى يك پدر و مادر آنان را پرورانده و دلهايشان لبريز از مهر و محبّت و خيرخواهى است.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
26-07-2010, 15:13
حضرت مهدى(عليه السلام) با ملائكه يارى مى شود .:...







از روايات فراوانى كه از پيشوايان معصوم(عليه السلام) در مورد تعداد اصحاب حضرت مهدى(عليه السلام)وارد شده، استفاده مى شود كه تعداد 313 نفر فرماندهان لشكرى و كشورى آن حضرت مى باشند; خداوند به وسيله آنها و با تأييد ملائكه و فرشتگان، شرق و غرب جهان را مى گشايد، و وعده خود را به اتمام مى رساند، و ريشه كفر و شرك و الحاد را مى سوزاند، و آيين حق را در روى زمين مستقر مى نمايد. اينك به قسمتى از رواياتى كه در اين زمينه وارد شده است، توجّه فرماييد:



ـ ابن عبّاس مى گويد: روزى كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) در باره نبوت خود و امامت اميرمؤمنان على(عليه السلام) و يازده فرزند معصوم آن حضرت سخن مى گفت، فرمود:

«إنَّ اللهَ تَبارَكَ وَ تَعالى إطَّلَعَ إلَى الاْرْضِ إطِّلاعَةً فَاخْتارَنِي مِنْها فَجَعَلَنِي نَبِيّاً. ثُمَّ اطَّلَعَ الثانِية فاختارَ مِنْها عَلِيّاً فَجَعَلَهُ إماماً، ثُمَّ أمَرَنِي أَنْ أتَّخِذَهُ أخاً وَ وَصِيّاً وَ خَلِيفَةً وَ وَزيراً، فَعَلِيٌّ مِنِّي، وَ أنَا مِنْ عَلِيٍّ، و هُوَ زَوْجُ ابنتِي و أبُو سِبْطَيّ اَلْحَسَنُ و الحُسَيْنُ.



ألا وَ إنَّ اللهَ تِبارَكَ وَ تَعالى جَعَلَنِي وَإيّاهُم حُجَجاً عَلى عِبادِهِ، و جَعَلَ مِن صُلْب الحُسَيْنِ(عليه السلام) أئِمَّةً لَيقُومُونَ بأمْرِي، وَيَحفَظُونَ وَصِيَّتِي، التّاسِعُ مِنْهُمْ قائِمُ أهْلِ بَيتِي، وَ مَهْدِيُّ اُمَّتِي، أشْبَهُ النّاسِ بِي فِي شَمائِلِه وَ أقْوالِهِ وَأفْعالِهِ، لَيُظْهَرُ بَعْدَ غَيْبَة طَوِيْلَة، وَحَيْرَة مُضِلَّة، فَيُعْلِنُ أمْرَ اللهِ، وَيُظْهِرُ دِيْنَ الحَقِّ، وَيُؤيّدُ بِنَصْرِ اللهِ، وَيُنصَرُ بِمَلائِكَةِ اللهِ، فَيَمْلاَُ الاْرْضَ عَدْلا وَ قِسْطاً كَما مُلِئت جَوْراً وَ ظُلْماً».

«به راستى كه خداى تبارك و تعالى نظرى به زمين افكند و مرا انتخاب نمود و پيغمبر قرار داد. بار ديگر نظرى به زمين افكند و على(عليه السلام)را انتخاب نمود و او را پيشوا و امام قرار داد. آنگاه به من فرمان داد تا او را، برادر، دوست، وصىّ، جانشين و وزير خود گردانم. آرى ! على از من است و من از على هستم. او شوهر دختر من، و پدر دو نوه من حسن و حسين است.

آگاه باشيد كه خداى تعالى، من و آنها را حجّت بر بندگان خود ساخته، و از صلب حسين امامانى قرار داده است كه دين مرا بر پا مى دارند و وصيّت مرا حفظ مى كنند. نهمين آنها قائم اهل بيت من و مهدى اُمّت من است كه در خوى، گفتار و كردار از همه كس به من شبيه تر است.


او بعد از غيبت طولانى و سرگردانى مردم، ظاهر مى شود; امر خدا را آشكار مى كند و دين حق را ظاهر مى سازد. به يارى خداوند تأييد مى گردد، و به وسيله فرشتگان يارى مى شود، و زمين را پر از عدل و داد مى نمايد همان گونه كه پر از ظلم و ستم شده است».

2 ـ امام حسن مجتبى(عليه السلام) در حديثى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) نقل كرده است كه فرمود:


«يَبْعَثُ اللهُ رَجُلا فِى آخِرِ الزَّمانِ وَ كَلَب مِنَ الدَّهْرِ وَ جَهْل مِنَ النّاسِ، يُوْيِّدُهُ اللهُ بِمَلائِكَتِهِ وَ يَعْصِمُ أنصارَه، وَ يَنْصُرُهُ بِآياتِهِ، وَ يُظْهِرُهُ عَلَى الأرْضِ حتّى يَدِينُوا طَوْعاً أوْكرْهاً، يمْلاَُ الأرْضَ عَدْلا وَ قِسْطاً وَ نُوراً وَ بُرْهاناً، يَدِين لَهُ عَرْضُ الْبِلادِ وَ طُولُها. لا يَبْقى كافِرٌ إلاّ آمَنَ، وَ لا طالِحٌ إلاّ صَلَحَ . . .»

«در آخر الزمان و سختى روزگار و جهالت مردمان، خداوند مردى را بر مى انگيزد كه او را با فرشتگان تأييد مى كند و يارانش را محافظت مى نمايد، و او را با آياتش يارى مى دهد و بر سرتاسر زمين مسلّط مى گرداند، تا همگان در برابر او خواه و ناخواه منقاد شوند.
او زمين را از قسط و عدالت و نور و برهان پر مى كند ... طول و عرض جهان به تسلّط او در مى آيد. در روى زمين كافرى نمى ماند جز اين كه ايمان مى آورد، و شخص ناشايستى نمى ماند جز اين كه به صلاح و تقوا مى گرايد».

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
26-07-2010, 15:14
4ـ عبد الرحمان بن كثير مى گويد: امام صادق(عليه السلام) در تفسير اين آيه شريفه: «أَتى أَمْرُ اللهِ فَلاتَستَعْجِلُوهُ ; امر خدا فرا رسيد، پس شتاب نكنيد» فرمود:

«آن امر ماست كه خدا فرموده است نبايد در آن شتاب شود. خداوند او را به وسيله سه سپاه يارى مى كند: فرشتگان، مؤمنان و رعب و وحشت در دل دشمنان.

و ظهور او مانند ظهور رسول اكرم است».
5 ـ ابان بن تغلب مى گويد كه امام صادق(عليه السلام) در ضمن حديثى فرمود:

«سيزده هزار و سيصد و سيزده نفر از فرشتگان بر او نازل مى شوند».

من عرض كردم: اين همه فرشته بر او نازل مى شود؟ امام صادق(عليه السلام)فرمود:

«آرى ! آنها عبارتند از:



1ـ همه فرشتگانى كه با حضرت نوح در كشتى بودند.

2 ـ همه فرشتگانى كه به هنگام افتادن حضرت ابراهيم در ميان آتش با او بودند.

3 ـ همه فرشتگانى كه به هنگام شكافتن رود نيل براى بنى اسرائيل با حضرت موسى بودند.

4 ـ همه فرشتگانى كه به هنگام عروج حضرت عيسى با او بودند.

5 ـ چهار هزار فرشته نشان دار كه در خدمت رسول اكرم بودند.

6 ـ هزار فرشته كه پشت سر هم، براى يارى پيامبر اكرم فرود آمدند.

7 ـ سيصد و سيزده فرشته كه در جنگ بدر حضور داشتند.



8ـ چهار هزار فرشته كه در روز عاشورا براى يارى امام حسين(عليه السلام)فرود آمدند و به آنها اجازه جنگ و پيكار داده نشد . . .

همه اين فرشته ها هم اكنون در روى زمين هستند و انتظار قيام قائم(عليه السلام)را مى كشند».

از اين روايات به خوبى استفاده مى شود كه فرشتگان مقرّب خدا، خدمتگزار مهدى آل محمّد(عليه السلام) مى باشند، و او را در تشكيل حكومت واحد جهانى و خلافت اسلامى و اجراى عدالت و پياده كردن احكام اسلام و برنامه هاى قرآنى يارى مى دهند.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
26-07-2010, 15:15
.: عبادت ياران مهدى(ع):.




آنان پارسايان شب اند كه تا بامدادان به ذكر و راز و نياز و بر قيام و قعودند.

آتـش عشق به معشـوق و معرفت به ذات باري تعالى خواب را از ديدگان آنان ربوده است:



جز خم ابــروى دلــبر هيــچ محــرابى ندارم
جز غم هجران رويــش مــن تــب و تابى ندارم

گفتم انـدر خــواب بينــم چهـره چون آفتابش
حسرت اين خواب در دل ماند چـون خوابى ندارم

سـر نهم بر خاك كويش, جان دهم در يـاد رويش
سر چه باشد, جان چه باشد, چيز نايابى ندارم



مـردانـى كه شب هنگـام زمزمه تلاوت قـرآن و ذكـر منـاجـاتشـان, هـم چـــون صـداى زنبـوران عسل درهـم پيچيـده و هيبت الهى آن ها را به قيام واداشته و بـامـدادان سـوار بـر مـركب ها شـونـد, آنـان راهيان شب انـد و شيـران روز.



همه ايـن عبادت ها و نيايـش ها, رشادت ها و شهامت ها و... از ايمان يك فرد مـومـن سرچشمه گرفته
و اوصاف بارزى از معرفت و ايمان نهفته در قلب او است,كه در ايـن اعمال ظهور مـى يابد و هر چند درجه ايمان فزونـى يابـد در ايـن اعمال نيز فزونـى خواهد يافت

و هيچ امرى سد راه آنان نخـواهد شد, نه تنها جهاد و كـوشـش آن هـا را از عبادت و راز و نيـاز به درگـاه الهى بـاز نمى دارد,
بلكه ايـن تلاش ها سبب مـى گردد تا حلاوت ايمان بيـش تـر در كام خـود چشند و همه رفتارهاى خـود را رنگ و جلـوه الهى دهنـد كه چه رنگـى بهتر از رنگ الهى





صبغه الله و مـن احسـن مـن الله صبغه و نحـن له عابـــدون.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
26-07-2010, 15:15
آرزوى شهادت
.
آرزوى بزرگ ياران خاصّ امام مهدى ـ ارواحنا فداه ـ به دوش كشيدن بار مسئوليت و به انجام رساندن وظايف و جهاد و شهادت در راه
.

خداست
.

چرا كه معنا و مفهوم حقيقى شهادت را به شايستگى دريافته و ارزش آن در بارگاه خدا را آنگونه كه بايد، شناخته اند.
.
حضرت صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند:
.
«يدعون بالشهادة ويتمنّون أن يقتلوا في سبيل اللّه، شعارهم يالثارات الحسين»
.
براى خود و ديگران [ طلب شهادت مى كنند و آرزو دارند كه در راه خدا كشته شوند و شعار آنان خونخواهى حسين ـ عليه السلام ـ است.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
26-07-2010, 15:16
اصحاب

1. عثمان بن سعيد عمروى (متوفاى سال 257ق.).

2. محمد بن عثمان عمروى (متوفاى سال 304ق.).

3. حسين بن روح نوبختى (متوفاى سال 326ق.).

4. على بن محمد سمرى (متوفاى سال 329ق.).

اين چهار تن نماينده بلافصل امام زمان(ع) بودند كه در ايام غيبت صغرى، پس از شهادت امام حسن عسكرى(ع)، از سال 260 تا 329، به مدت 70 سال به ترتيب، واسطه ميان امام(ع) وشيعيان ايشان بودند. اين چهار نفر به «نوّاب اربعه» مشهورند.

ولى در هنگام خروج آن حضرت، 313نفر از يارانش به او پيوسته و نخستين هسته لشكريان امام(ع) را تشكيل مى‏دهند.

علاوه بر آنان، هزاران نفر در ايام غيبت آن حضرت به اين مقام ارجمند نايل شده‏اند كه بر ديگران پنهان مانده است و پنهان خواهد ماند.

همچنين افراد بسيارى در ايام غيبت به محضرش شرفياب گشته و از عناياتش بهره‏مند شده‏اند كه در اين جا به نام برخى از آنان اشاره مى‏گردد:

1. اسماعيل بن حسن هرقلى.

2. سيد محمد بن عباس جبل عاملى.

3. سيد عطوه علوى حسنى.

4. اميراسحاق استرآبادى.

5. ابوالحسين بن ابى بغل.

6. شريف عمر بن حمزه.

7. ابوراجح حمامى.

8. شيخ حر عاملى.

9. مقدس اردبيلى.

10. محمد تقى مجلسى.

11. ميرزا محمد استرآبادى.

12. علامه بحر العلوم.

13. شيخ حسين آل رحيم.

14. ابوالقاسم بن ابى جليس.

15. ابو عبداللَّه كندى.

16. ابو عبداللَّه جنيدى.

17. محمد بن محمد كلينى.

18. محمد بن ابراهيم بن مهزيار.

19. محمد بن اسحاق قمى.

20. محمد بن شاذان نيشابورى.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
26-07-2010, 15:17
آگاهى و شناخت ياران

از ويژگيهاى آنان، اوج آگاهى و عمق دانايى و درايت آنهاست دلهاشان به نور معرفت درخشنده و نور باران است. به راهى كه مى روند يقين كامل داشته لذا همچون كنيزى كه از مولاى خود اطاعت مى كند، از امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ فرمانبردارى مى نمايند.



امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند:

«ورجال كانّ قلوبهم زبر الحديد، لا يشوبها شك في ذات اللّه أشد من الحجر . . . هم أطوع له من الأُمّة لسيّدها كالمصابيح . . . كانّ قلوبهم القناديل»



مردانى كه دلهاشان بسان پاره ى آهن است. در ايمانشان به خدا و وعده ى او ذرّه اى ترديد ندارند و باور آنان از كوه سخت تر است . . . ايشان در فرمانبردارى از سالار خويش مطيع تر از كنيز نسبت به مولاى خود مى باشند. آنان بسان چراغهاى روشنگرند . . . دلهايشان بسان مشعلهاى پر نور است.

زيبا و ژرفترين توصيف براى يارن آن حضرت را در اين سخن زيبا مى توان ديد كه مى فرمايد:

هرگز قلب آنان به ذره اى از شك آلوده نمى شود. و اين مقامى فراتر از فهم و دركهاست.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
26-07-2010, 15:17
آمـريـن به معروف و پيكـاركننـدگـان بـا منكــر

رسالت حضرت مهدى و ياران باوفايـش احياء ديـن خـدا و اتمام رسالت انبيا و اوليا و اصلاح زميـن كه ظالمان و فاسدان با بدعت ها و ظلم هايشان روز خاكيان را مبـدل به شب ديجـورى كرده با شراره سـم ستمشان, سيماى سپيده را روشنـى بخشند و نقاب تزوير را از چهره مزوران بركشنـد و رسالتـش را در دو عنـوان سبز بسط در ((قسط)) و ((عدل)) خلاصه گـردانـد.

((يملا الارض قسطـا و عدلا كما ملئت ظلما و جـورا)). سيره رسـول گرامى اسلام و همه معصوميـن(ع) بر امر به معروف و نهى از منكر بود, و از بدو دوران كودكى تا واپسيـن لحظات حيات آن را پاس داشته اند. يعقـوب سراج, خدمت امام صادق(ع) مى رسد در حالـى كه حضرت در كنار گهواره فـرزنـدش حضـرت مـوسـى بـن جعفـر(ع) ايستاده و با او سخـن مى گويد. يعقوب گويد:
مـن نشستم تا امام از سخـن گفتـن با فرزندش فارغ شد, پـس بـرخـاستـم, امـام صـادق(ع) به مـن فـرمـود:
نزديك سرورت بيا و او را سلام گوى. مـن نزديك گهواره رفتـم و به كـودك سلام كردم, امام موسى بـن جعفر(ع) از درون گهواره با زبانى فصيح و گويا سلام را پاسخ گفت فـرمـود:

((اذهب و تغيـر اسم ابنتك التـى سميتها امـس فانه اسـم يبغضه الله)) برو و آن نام را كه ديروز بـر دختـرت نهاده اى تغيير ده زيرا ايـن اسم را خدا دشمـن دارد.

آن گاه امام صادق(ع) فرمود: به دستور فرزندم عمل كـن تـا هـدايت يـابـى. مـن نيز به دستـور آن حضـرت عمل كـردم و نـام ((حميرا)) دختر يك روزه ام را تغيير دادم.))

بنابرايـن, يكى از اوصاف بارز ياران حجت, امر به معروف و نهى از منكـر مـى باشـد. امام صادق(ع) در تفسير آيه ((الذيـن ان مكناهـم فـى الارض اقامـوا الصلاه و آتـوا الزكاه و امـروا بالمعروف و نهو عن المنكـر و لله عاقبه الامـور)). مـى فـرماينـد:

بـراى آل محمـد(ص) مهدى(ع) و اصحـاب او, خـداونـد متعال مشارق و مغارب زميـن را به تصرف آن ها درآورد, و ديـن را آشكار سازد, و خـداونـد متعال به وسيله او و يارانش بدعت ها و باطل را از بيـن مى برد, هم چنان كه سفيهان حق را ميرانده باشند, تا جايى كه اثرى از ظلـم ديده نشـود و امر به معروف و نهى از منكر خـواهنـد نمـود و عاقبت كـارهـا به دست خـداست.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
26-07-2010, 15:18
ايمان و اطاعت از رهبرى

امامت و رهبرى, از اركان دين مبيـن اسلام و محـور و اساس همه كارها اعم از عبـادى و غيـرعبـادى است: ((و انه ليعلـم ان محلـى منها محل القطب من الرحا...)) و همه اعمال اعم از فـردى و اجتماعى به نـوعى وابسته به امامت است. لذا ايمان به رهبـرى زمينه سـاز فلاح و رستگـارى مسلمـانان است.

هميـن ايمان و اطاعت از رهبرى و پيامبر بـود كه در مدتى بسيار كـم مسلمانان صدر اسلام از حضيض ذلت به اوج عزت رسيدنـد و پـوزه ظالمان و متكبران را به خاك ماليدند چرا كه به فرمان خـدا به آن چه پيامبر مى فرمـود گردن مـى نهادنـد:
((و ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكـم عنه فانتهوا)) و بعد از رسـول خدا شيعيان اهل بيت همان عقيـده و ايمان را نسبت به ائمه اطهار داشته و ياران حجت(ع) در بالاتـريـن درجه آن نسبت به امام زمان ـ عليه السلام ـ دارنـد كه ايـن عشق و ايمان در وجـود آن حضرت متمركز گرديده:

((يتمسحـون بسرح الامام عليه السلام يطلبـون بذلك البـركه)) ايـن عشق به امـام است كه سـر از پــا نشناخته براى اطاعت و اجراى فراميـن او شب و روز را نمـى شناسنـد و در راه فرمان بـردارى او از يك كنيز نسبت به مـولايـش مطيع ترانـد و در هنگام خطرات بـراى دفاع از وجـود او جـانشـان را فـدا مـى كننـد:

((و يخفـون به يقـونه باءنفسهم فى الحروب و يكفونه ما يويد... هم اطوع له مـن الامه لسيدها)) از وجـود مبـاركـش و آن چه متعلق به اوست تبـرك و شفـا مـى جـويند:

كيســت كـاشفتـه آن زلــف چـليپا نشود
ديده اى نيست كه بيند تـو و شيـدا نشود
ناز كن ناز كه دل ها همه در بند تو اند
غمزه كن غمزه كه دلبر چو تو پيدا نشود
سر به خاك سر كوى تــو نهد جان از دست
جان چه باشد كه فــداى رخ زيبا نشــود
ايـن عشق و علاقه امام و يارانـش به حدى به هـم گره خورده كه ((آن چه شخص امام بـدان وصف شده اند, آنان نيز به آن تـوصيف گشته اند:

((انهم اذا ساروا الرعب امامهم سيره شهر; هنگامى كه به طرف مكانـى حـركت مـى كننـد, تـرس از آنان پيشاپيـش در دل مـردمان افتـد.)) ((لايكفـون سيـوفهم حتـى يرضـى الله عزوجل; آنان دست از شمشيرهاى خـود در پيكار با دشمنان ديـن باز نمـى گيرند تا آن كه خداى تعالى راضـى شـود.)) ايـن همه به سبب آن است كه ياران مهدى شيعه كاملـى براى مـولاى خـود بـوده و افعال و صفاتشان مطابق افعال و صفات امام عليه السلام مى باشد

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
26-07-2010, 15:19
صدایت می زنم ... !!
سلامت می کنم ... !!
دعایت می کنم ... !!










تقدیم


به مادری که



امید دلها را کنار قلب خود جای داد ،



و وجودش را به پای او ریخت ،



تا آخرین ودیعۀ ولایت را به عالم امکان تحویل داد .




السلام علی والدة الإمام ، و المودعة أسرار الملک العلاّم ، و الحاملة لأشرف الأنام .



سلام بر تو ،



که از نور ولایت نیک مواظبت کردی ،


و حق امانت را ادا نمودی ،


و سرّ خدا را حفظ کردی ،


و ولیّ خدا را حمل نمودی ،


و در حفظ او زحمت فراوان کشیدی .






خداوند شرافتی به تو داد که از هر شرف و فضیلتی مستغنی ات ساخت . 1

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
26-07-2010, 15:21
ایــن بــار بــا لســـانـی دیـگـــر


یا ایها العزیر ، این بار با قلبی که اعتقادش را بر زبان می آورد به استقبال تو آمده ایم ؛ و با چشمانی شرمنده - که سعی در رعایت

آداب محضر تو دارد - به حضورت شرفیاب شده ایم .

بهانه ای دیگر است که با ندای « اباصالح » صدایت زنیم و با ذکر « داعی الله » سلامت کنیم و با کلمۀ « ولی الله » درودت


فرستیم و با گلواژۀ « العجل » انتظارت کشیم و با فریاد « ادرکنی » از تو کمک بخواهیم و با التماس « یا مهدی » از تو جوابی
بطلبیم .

تو از حال ما خبر داری که مَسَّلنا و اهلنا الضرّ ، و انتظار دلمان را می دانی که تَصَدَّق علینا .

به مادرت فاطمه علیهما السلام که هنوز برایش اشک می ریزی ، سلام ما را بی جواب و ندای ما را بی پاسخ مگذار ...

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
26-07-2010, 15:23
اظطرار اول :

امر ظهورم را امضا کن !

امیرالمؤمنین علیه السلام فرزندشان مهدی علیه السلام را یاد کردند و از سوز ِ دل ِ او چنین خبر داند :


گویا قائم علیه السلام را می بینم که سوار بر اسب سفید پیشانی و سفید دست و پای از وادی السلام به سوی سهله می رود و این دعا

بر لب دارد :


اللّهمَّ ... لـَولا نَصرُکَ إیّایَ لَکُنتُ مِنَ المَغلـُوبینَ ... أَسئَلُکَ أن تُنجِزَ لی أمری وَ تُعَجِّل لی فِی الفَرَجِ ...




... ای خدایی که هر مؤمن تنهایی را عزت می دهی و هر جبار عنیدی را ذلیل می نمایی . تو پناه منی آنگاه که راههای

مختلف مرا درمانده کند و زمین با این وسعتش بر من تنگ آید .

خدایا مرا خلق نمودی در حالی که از خلقت من مستغنی بودی و اگر یاری تو نبود مغلوب واقع می شدم .

ای خدایی که رحمت را از مواضع آن منتشر می فرمایی و برکات را از معادن آن خارج می سازی ؛ و ای خدایی که خود را

به بلندی رفعت اختصاص داده و اولیایش با عزّت او احساس عزّت می کنند ؛ ای خدایی که پادشاهان علامت ذلّت در پیشگاه

او به گردن گرفته اند و از سطوت و قدرت او بیم دارند .

خدایا تو را می خوانم به اسمی که خَلقت را با آن خلق نموده ای و همه بدان اقرار دارند ؛ و از تو می خواهم بر محمد و آل

محمد درود فرستی ، و امر ظهور مرا امضا کنی و فرج مرا زود برسانی و مرا کفایت کنی و عافیت عنایت نمایی و حوائج مرا

بر آورده فرمایی .


همین ساعت ! همین ساعت ! همین امشب ! همین امشب ! خدایا ، تو بر هر کاری قادر هستی .

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
26-07-2010, 15:23
وعده ام را به انجام رسان و اصحابم را جمع کن .

آن عزیزی که چشمانمان را در حسرت دیدار گذاشته و دلمان را به انتظار نشانده ، در قنوت نمازش - که مقطع حساس دعا در نماز است-

برای ظهور خود دعا می کند :



اللّهمَّ مالِکِ المُلکِ ... یا مَن لا تُخلِفُ المیعادَ ... أَنجـِز لی ما وَعَدتـَنی وَ اجمَع لی أَصحابی ...


ای خدای مالک پادشاهی ، به هر کس بخواهی پادشای می دهی و از هر کس بخواهی باز می گیری . هر کس را بخواهی عزیز

می گردانی و هر کس را بخواهی ذلیل می کنی ، ... ای خدایی که روز و شب تغییری در او ایجاد نمی کند .

تو را می خوانم به دعایی که نوح علیه السلام تو را با آن خواند و او و همراهانش را نجات دادی و قوم او را هلاک فرمودی . تو را می خوانم

به انچه خلیلت ابراهیم علیه السلام تو را بدان دعا کرد و او را نجات دادی و آتش را برای او سرد و سلامت قرار دادی . تو را می خوانم به

دعایی که کلیم تو حضرت موسی علیه السلام تو را بدان خواند و تو آب دریا را برای او متفرق ساختی و او و بنی اسرائیل را نجات دادی و

فرعون و قومش را در دریا غرق نمودی . تو را می خوانم به آنچه روح تو حضرت عیسی علیه السلام تو را بدان خواند و او را از دست

دشمنانش نجات دادی و نزد خود بالایش بردی . تو را میخوانم به دعایی که حبیب و برگزیده ات محمد صلی الله علیه و آله تو را بدان خواند

و دعایش را مستجاب فرمودی و او را از گروههای مختلف نجات دادی و بر دشمنانت پیروز ساختی . از تو می خواهم به آن اسمی که

وقتی با آن خوانده شوی اجابت می کنی .

ای خدایی که وعده ات را خلاف نمی کنی ! آنچه به من وعده داده ای به مرحلۀ عمل برسان و اصحاب مرا برایم جمع فرما و به آنان صبر

عطا کن . و مرا بر دشمنانت و دشمنان رسولت پیروز فرما و دعای مرا ناامید مگردان . که من بندۀ تو و فرزند غلام و کنیز توام و در پیشگاه

تو اسیرم.

ای سید من ، تویی که این مقام را بر من منّت گذاشته ای ، و چنین درجه ای را به من عطا فرموده ای ، در حالی که بسیاری از خلقت را

از آن محروم ساخته ای . از تو می خواهم بر محمد و آل محمد درود فرستی و آنچه به من وعده کرده ای به انجام رسانی . تو راستگویی

و وعده را خلاف نمی کنی و بر هر کاری قادر هستی

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
26-07-2010, 15:24
اضطرار سوم :




شدت امر به درجۀ نهایی رسیده ، اجازه ام ده !







در قنوت دیگری از اعماق آن قلب عالم امکان بر می خیزد و بر لب آن دلسوز امت می نشیند ، از خدا اجازه می خواهد تا نقطۀ آغاز این

قیام جهانی را اذن فرماید :


اللّهمَّ إنَّ الغایَةَ عِندَنا قـَد تـَناهَت وَ إِنّا لِغـَضـَبـِکَ غاضـِبـُونَ ... فـَأذ َن بـِذلِکَ ...






خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و بر اولیایت با انجام وعده ات کرامت فرما ، و به درک آرزویی که برای یاری تو دارند برسان ، و

کفایت کن شرّ آنان که در برابر تو عَلَم مخالفت بر افراشته اند و با ارتکاب خلاف دستورات تو متمرّد شده اند و از سهل گیری تو برای کند

کردن تیزی سلاح تو استفاده می کنند ، و با وسایل تو قصد حیله بر تو دارند ، و تو حلمت را بر آنان گسترده ای تا ناگهان گرفتارشان

سازی و غفلتاً آنان را ریشه کن نمایی ...

خدایا ، شدت کار نزد ما به نهایت درجه رسیده است ، و ما به خاطر غضب تو غضب می نماییم و برای یاری حقّ پافشاری می کنیم و

مشتاق رسیدن دستور توایم و برای به انجام رسیدن وعدۀ تو منتظریم و جاری شدن تهدیدهای تو بر دشمنانت را انتظار می کشیم .

خدایا ، اجازۀ این امر را عنایت کن و راههای آن را باز کن ، و به مرحلۀ ظهور رسیدن آن را آسان فرما و طرق آن را مهیّا کن و روشهای

آن را نشان ده و لشکریان و یاران او را تأیید فرما و هر چه زودتر به حملۀ شدیدت بر قوم ظالمین مبادرت فرما و شمشیر عذابت را بر

دشمنان معاندت برآور و خونخواهی کن .

نرگس منتظر
26-07-2010, 15:34
http://img.tebyan.net/big/1389/05/20100726105129887_a0888022.jpg
http://shiaupload.ir/images/04286186379609464509.gif

http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalb.gif http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalb.gif http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalb.gif

دعا اگر نکنم من، دعا اگر نکنی تو

برآر دست دعا تا، دعا کنیم بیاید
بیا به یوسف زهرا، دعا کنیم بیاید

دعا اگر نکنم من، دعا اگر نکنی تو
کشد غمش به درازا، دعا کنیم بیاید

خودش نموده سفارش، دعا کنید برایم
فدای غربت مولا، دعا کنیم بیاید

اگر به راز و نیازی به هر قنوت نمازی
بخوان دعای فرج را، دعا کنیم بیاید

بیا و حاجت خود را فدای حاجت او کن
به هر نیاز و تمنّا، دعا کنیم بیاید

به آن امید که آید عنایتی بنماید
به چشم ما بنهد پا، دعا کنیم بیاید

بیا به سینه صحرا ز هجر یار بنالیم
بریز اشک چو دریا، دعا کنیم بیاید

برای روز ظهورش برای درک حضورش
شویم جمله مهیّا، دعا کنیم بیاید

بیا و خانه دل را ز غیر یار تهی کن
بپوش جامه تقوا، دعا کنیم بیاید

بیا چو ابر بهاران کنیم ناله و زاری
روان شویم به هر جا، دعا کنیم بیاید

بریزد اشک شب و روز آن غریب زمانه
دلش شکسته ز غم‌ها، دعا کنیم بیاید

به رنج‌های پیمبر(ص)، به اشک غربت حیدر(ع)
به سوز سینه زهرا(س)، دعا کنیم بیاید

به آن سری که بریدند در مقابل خواهر
به موی زینب کبرا(س)، دعا کنیم بیاید

«سید محمدتقی مدّاح
http://shiaupload.ir/images/04286186379609464509.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalb.gif http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalb.gif http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalb.gif

نرگس منتظر
26-07-2010, 15:44
بسم رب المهدی



http://www.salehin.com/images/yamahdis.gif




صداي تو

در ايــــــــــــــن سكـــوت لحظــــــــــه‌ها
كه غم گرفتـه لحظه‌لحظـــــــــــــه‌ي مرا
ببين چـــــــــــــــــــه قدر تشنــــــــــــه‌ام
به جرعـــــه‌هـاي يك صداي آشــــــــــــنا
مــــــــــــــــــــــــ ـرا بـــــــخــــــــــــــــ ـــوان
صــــــــــــــــــــــــ ـــــــداي تــــــــــــــــــــــو
صــــــداي خــــــــــــوب بـــــــــودن است
تمــــــــــــــــــــــا م لحــظه‌هــــــــــاي من
در انتــــظار لحظه‌ي ســــــــــرودن است
چه مي‌شــــــود دل مرا صـــــــــــدا كني
دل مرا از اين سكوت لحظه‌ها جدا كني
چه مي‌شود كه چشم خســــــته‌ي مرا
از انتــــــــــــــــــــــ ــظار يك نــــــــــــــــگاه
رهـــــــــــــــا كني، رهــــــــــــــــــــا كني
شاعر: غلام‌رضا آبروي


http://sl.glitter-graphics.net/pub/1291/1291699nswohxa4om.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/1291/1291699nswohxa4om.gif)

نرگس منتظر
26-07-2010, 16:02
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif
http://img.tebyan.net/big/1384/06/208691951826057232819925527646622960.jpg
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif

همه نقد ِ هستی خود ، بدهم به صاحب جان
كه یكی دقیقه بینم رخ دلگشای مهدی

نه هوای كعبه دارم، نه صفا و مروه خواهم
كه ندارد این مكانها به خدا صفای مهدی

دل من تپد به سینه ، به امید روزگاری
كه گذشت گاه محنت، شنوم ز نای مهدی

http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/21a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/21a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/21a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/21a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/21a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/21a.gif

مبارک باد میلاد تو، ای معراج خاکیان و ای سراج افلاکیان؛
ای آینه ایمان، یا صاحب الزمان!

http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/21a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/21a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/21a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/21a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/21a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/21a.gif

http://shiaupload.ir/images/59627227817047419160.gif (http://www.shiaupload.ir/images/52589240317948011859.gif)http://shiaupload.ir/images/59627227817047419160.gif (http://www.shiaupload.ir/images/52589240317948011859.gif)http://shiaupload.ir/images/59627227817047419160.gif (http://www.shiaupload.ir/images/52589240317948011859.gif)http://shiaupload.ir/images/59627227817047419160.gif (http://www.shiaupload.ir/images/52589240317948011859.gif)

نرگس منتظر
26-07-2010, 16:24
http://www.shiaupload.ir/images/26935201180602906516.gif (http://www.shiaupload.ir/images/26935201180602906516.gif)
زندگی بخشی قیام مهدوی در آیات و روایات

بسیاری از روایات به زنده شدن انسان و جهان در پرتو انوار حیاتبخش نهضت مهدوی بشارت داده و این موضوع را یکی از ویژگی های بارز این نهضت برشمرده اند، که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:

1. در روایتی که از محمدباقر(ع) نقل شده، آن حضرت پس از اشاره به آیه شریفه:

بدانید که خدا زمین را پس از مرگش زنده می گرداند. به راستی آیات [خود] را برای شما روشن گردانیده ایم، باشد که بیندیشید. (حدید(57) آیه 17)

می فرماید: منظور از مردن زمین، کفر ورزیدن اهل آن است و کافر مرده است، پس خداوند آن را به [ظهور حضرت] قائم(ع) زنده خواهد کرد. پس او در زمین عدالت می ورزد، زمین را زنده می سازد و اهل آن را پس از مرگشان زنده می کند.2

بخشی از مقاله ابراهیم شفیعی سروستانی

گروه دین و اندیشه تبیان
1. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج99، ص101؛ قمی، عباس، مفاتیح الجنان، زیارت حضرت صاحب الأمر به نقل از سیدبن طاووس؛ أَلسّلام علی ربیع الأنام و نضره الأیّام.

2. حسینی بحرانی، سیدهاشم، سیمای حضرت مهدی(ع) در قرآن، ترجمه سید مهدی حائری قزوینی، ص377؛ همچنین ر.ک: صدوق، محمد بن علی بن حسین، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص668. طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبه، ص110؛ یعنی بموتها کفر أهلها والکافر میّتٌ، فیحییها الله بالقائم(ع) فیعدل فیها فیحیی الأرض و یحیی أهلها بعد موتهم.

http://www.shiaupload.ir/images/26935201180602906516.gif (http://www.shiaupload.ir/images/26935201180602906516.gif)

خادمه زینب کبری(س)
26-07-2010, 16:45
http://www.omidvaran.org/4images/data/media/14/pic7_2.jpg




اموال را از بدهكاران مطالبه كن


محمدبن صالح مي‌گويد:
هنگامي كه پدرم از دنيا رفت و ترتيب امور او به من محوّل شد، متوجه شدم كه پدرم از مردم اسنادي دارد كه مربوط به سهم امام (ع) است. نامه‌اي به حضرت حجّت (عج) نوشتم و از ايشان كسب اطّلاع نمودم.
امام (ع) فرمود: اموال را از بدهكاران مطالبه كن و در مطالبه‌ي آن كوشش نما.
همه‌ي افراد بدهي خود را پرداخت كردند؛ به جز يك نفر كه سفته‌اي به مبلغ چهارصد دينار نزد من داشت. نزد او رفتم تا آن مبلغ را وصول كنم؛ اما او امروز و فردا مي‌كرد. روزي براي وصول مبلغ مزبور رفتم. پسرش به من توهين نمود. به پدرش شكايت كردم.
پدر گفت: مگر چه شده؟
در آن هنگام عصباني شدم، ريش او را گرفتم و با لگد او را به وسط خانه پرت نمودم.
پسر او بيرون رفت و اهل بغداد را به كمك طلبيده و مي‌گفت: يك نفر قُمي شيعه، پدرم را كشت!
مردم بسياري اطراف من جمع شدند. من سوار مركبم شدم و گفتم: آفرين بر شما مردم بغداد كه از ظالم در مقابل اين مظلوم غريب حمايت مي‌كنيد و از روي تقيه گفتم: من مردي از همدان هستم و سُنّي مذهبم و اين مرد مرا به قمي و شيعه معرفي مي‌كند كه حقم را پايمال كند.
مردم به سوي او هجوم آوردند و خواستند وارد دكانش شوند اما من مانع آن‌ها شدم. صاحب سفته مرا خواست و سوگند خورد كه مال مرا بپردازد و فوراً آن را پرداخت نمود.

منبع: كتاب داستان‌هايي از امام زمان (ع)







http://smiles.al-wed.com/smiles/13/3.3.gif
یا مهدی ادرکنی

http://smiles.al-wed.com/smiles/13/3.3.gif

درگاه محبوب
26-07-2010, 17:11
http://emamezaman.jahanpayam.net/modpub/Gallery/cache/17a9c473451c2e481329efdc1f3fca62.jpg


كاش می شد اشک را تهدید کرد مدت لبخند را تمدید کرد
کاش می شد در میان لحظه ها لحظه ی دیدار را نزدیک کرد

میلاد نور مبارك

درگاه محبوب
26-07-2010, 17:13
http://emamezaman.jahanpayam.net/modpub/Gallery/cache/d4c8d3b0f52decd32fadbb8950877df7.jpg


سلام بر مهدي،
انتظار سبز دورانها!
آرمان مجسم عدالتخواهان،
چلچراغ روشن شبستان تاريخ،
روشنگر زمين و زمان،
مرد برگزيده اعصار
ذخيره جاويدان الهي
و...نويد بخش صبح، در شب انتظار.
نيمه شعبان، افروختن چراغ شوق در دل شيعيان و اميد دادن به محرومان است.
ميلادي است فرخنده، که عيد منتظران وراثت زمين براي مستضعفان و شکست سلطه جباران است.
نيمه شعبان، مطلع خورشيد فروزان مهدي(ع) در ظلمت تاريخ است.
آن خورشيد پنهان، کعبه مقصود و قبله موعود امتهاست.

اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب العصر و الزمان

درگاه محبوب
26-07-2010, 17:14
http://emamezaman.jahanpayam.net/modpub/Gallery/cache/217351ba91cd679d5c2837d20f8bf75c.jpg


صف بیارایید رندان! رهبر دل آمده
جان برای دیدنش، منزل به منزل آمده

بلبل از شوق لقایش، پر زنان بر شاخ گل
گل ز هجر روی ماهش، پای در گل آمده

طور سینا را بگو: ایام «صعق‏» آخر رسید
موسی حق در پی فرعون باطل آمده

بانگ زن بر جمع خفاشان پست کور دل
از ورای کوهساران، شمس کامل آمده

بازگو اهریمنان را فصل عشرت بار بست
زندگی بر کام‏تان، زهر هلاهل آمده

دلبر مشکل گشا از بام چرخ چارمین
با دم عیسی برای حل مشکل آمده

غم مخور، ای غرق دریای مصیبت غم مخور
در نجاتت، نوح کشتیبان به ساحل آمده

دیوان امام خمینی، ص 178

درگاه محبوب
26-07-2010, 17:16
http://emamezaman.jahanpayam.net/modpub/Gallery/cache/02fa3a4c1514c30a40a2111f8b315780.jpg



دوبـاره همـه از تـو میگـویـند و میشـنونـد؛


شـیرینی نـام تـو و شـهد یـادت بـه کـامـها مینشـینـد؛


دوبـاره طـاقـها بـرای نصـرت تـو قـد عـلم مـیکنند؛


کاغـذهای رنگــی بـه شـادبـاش تـو در بـاد مـیرقصند؛


دوبـاره همــه ی دیـوارهــای شـهر بـا سـر انگشـتان احــسـاس چــراغـان مــیشود.


امّا... کـاش گـفتن و شـنودن از تـو سـهم همـه ی ثـانیـه هـا باشـد و یـاد آوریـت همــه ی دقــایق را پـر کنـد و خـدمـت به تـو انگــیزه ی همه ی حـرکتها شـود !!




کـاش سیـنه مـان صنـــدوق صــدقه ای شــود و قـلبـمان سـکـّه ای نـذر سـلامـتت ... !!


کـاش دردمــان همـیشه بـا تــوسل بـه تـو آرام گــیرد و دستـمان جـز بـه دعـا بـرای توسـل بـه آســمان نــرود ...!!


کــاشانتــظار تـو زنـگی باشـد کـه از نـافرمـانیـت بازمــان دارد ...!!



کــاش حـال و هــوای همــیشه دلـمان بـه رنـگ " نیمــه ی شــعبــان " بـاشد ...

درگاه محبوب
26-07-2010, 17:17
http://emamezaman.jahanpayam.net/modpub/Gallery/cache/6af172e95f3e65686a96f9c830df62a9.jpg


همه هستى‏ام را كه ذره‏اى از لطف بى‏نهایت اوست، خاك قدمت كردم، شاید بیایى و نفسى بر این خاك تیره ، پاى عنایت گذارى. آنگاه است كه چشمان همیشه منتظر نرگس، توتیایى خواهد یافت كه جهانى را تواند روشنى بخشد و قافله هستى را راه نماید.

اى مهربان‏ترین! ببین كه از اشك، سرشارم؛ ببین كه مرغ دلم در آسمان آرزوها چگونه بال و پر مى‏زند؛ ببین كه دستان نیازمند، جز در آستان تو اجابت را نمى‏یابد. پس بیا و شب هاى تنهایى دلم را كه در هر گوشه آن هزار یلدا خفته است، ستاره باران كن.

اى جانان جان! از فیض نگاه توست كه عشق در خانه قلبمان مى‏تپد، و رود زندگى در رگ هاى عمر، جارى است.

ترنم عاشقانه‏ترین كلاممان، موسیقى آرام نام توست، كه به تار هستى، زخمه شوق مى‏زند و آهوى عاشقى را چابك تر از همیشه به هر سو مى‏برد.

اى همیشه سبز! چشم به راه آمدنت، در جاده‏هاى سرد انتظار، ره مى‏پیماییم. شاید آینه اشكمان نیم نگاهى از رخ مهتابى‏ات را حسرت به دل نماند.

اى سرخ‏ترین سپیده! مهر خونین چشمانمان در انتظار صبح صادق دیدار توست كه هر بامداد سر بر مى‏كند، تا شاید دراین بى‏نهایت اندوه، نشانى از تو بجوید، كه بى تو راه گم كردگانیم در این حیرت. اى وارث لب تشنگان! تشنه دیدار توایم و سال هاست كه جز سراب هزار رنگ دنیا، اجابتى به خود ندیده‏ایم.

بیا كه كام عطشناك زندگى در انتظار زلال حضور تو به تمنا نشسته است.

در رؤیایى‏ترین شب هاى دل، نام تو آذین تنهایی هاى بى‏پایان ماست. اى بهترین همیشه و اى همیشه بهترین! انجماد ذهن خسته من، شعاعى از تو را مى‏خواهد تا زمستان زندگى را از طراوت بهار تو لبریز كند.

اى تمام زیبایى! عشق تنها با تو معنا مى‏شود و دلدادگى، كودك نوآموز دبستان كوى توست.

تو جانى و همه خوبی هاى عالم، كالبد.

تو بهارى و همه فضیلت ها، چون شاخه‏هاى تودر تو، تو را انتظار مى‏كشند.

اگر هنوز آیین مهرورزى غبار خاموشى نگرفته است، چون مهر رخ تو برآیینه‏ها مى‏تابد. اگر هنوز امیدى است، چون گرماى نفس‏ تو چون نسیم‏ بهارى، جان مى‏بخشد و شكوفایى مى‏آورد.

تو را و میلاد تو را بیش از آن دوست مى‏داریم كه كودكان مهر مادر را.

تو را و میلاد تو را بیش از آن دوست مى‏داریم كه تن، جان را.

تو را و میلاد تو را بیش از آن دوست مى‏داریم كه یعقوب، یوسف را.

تو را و میلاد تو را همیشه از همه دوست داشتنی ها، بیشتر دوست مى‏داریم.

خادمه زینب کبری(س)
26-07-2010, 17:18
http://payamekhoy.persiangig.com/image/YA_MAHDI.jpg



بوی سیب






نيامدي و شكوفه غريب مانده هنوز
زمانه در هوس بوي سيب مانده هنوز






نيامدي و رفيق، بي‌گل حضورت باز
جدا ز رايحه ‌هاي نجيب مانده هنوز






ترنمي به مشام سحر نمي شكند
بهار حنجره بي‌عندليب مانده هنوز






بدون نور تو اي آفتاب مأذنه‌ ها
مناره هاي تجلي غريب مانده هنوز






ضريح آينه ها در غبار پيدا نيست
مسيح عاطفه ها بر صليب مانده هنوز






در انتظار تو دستان باز پنجره ها
به سمت روشن امن يجيب مانده هنوز

http://dl.glitter-graphics.net/pub/484/484791yp3aoianxa.gifhttp://dl.glitter-graphics.net/pub/484/484791yp3aoianxa.gifhttp://dl.glitter-graphics.net/pub/484/484791yp3aoianxa.gif

خادمه زینب کبری(س)
26-07-2010, 17:31
http://humahyar.persiangig.com/Picture4.jpg






باز آي دلا هر آن‌چه هستي باز آي


ابوجعفر مروزي مي‌گويد:
محمدبن‌جعفر با گروهي كه امام حسن عسگري (ع) را در زمان زندگي آن حضرت ملاقات نموده بودند و در ميان آن‌ها علي‌بن‌احمد‌بن‌طنين نيز حضور داشت، جهت زيارت مرقد مطهر امام حسن عسگري (ع) به محلّه‌ي عسكر شرفياب شدند. محمدبن‌جعفر براي اذن دخول، اسامي زائرين را در نامه‌اي نوشت.
علي‌بن‌احمد گفت: نام مرا ننويس؛ من اجازه نمي‌گيرم.
او هم نام او را ننوشت.
امام زمان (ع) در پاسخ نوشته بودند: تو و آن كه اجازه نخواست، هر دو داخل شويد.

منبع: كتاب داستان‌هايي از امام زمان (ع)






http://i.peperonity.com/c/AFA8C9/807942/ssc3/home/021/jay4/albums/copy_.gif_320_320_256_9223372036854775000_0_1_0.gi f

خادمه زینب کبری(س)
26-07-2010, 17:35
parandehhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/flor071a.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/flor071a.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/flor071a.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/flor071a.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/flor071a.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/flor071a.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/flor071a.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/flor071a.gifparandeh2

دوباره شور وخنده به باغ خانه دادی
رسیده جشن وشادی تولدت مبارك

دوباره كوچه ها شد نظافت وچراغان
رسیده ماه شعبان تولدت مبارك

رسیده بوی نرگس به كوچه های روشن
گرفته قلب دشمن تولدت مبارك

بگو بگو ندارن نه غصه ونه دردی
رسیده ماه مهدی (عج) تولدت مبارک

http://www.roze.ir/images/imam__mahdi/posht-abrha/emamalmahdi-postpic.png

شكوه انتظار
26-07-2010, 18:33
http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg
سلام بر محبوب دلها، مطلوب دیده ها، مقصود عالمیان

سلام بر جانها، طراوت هستی، شادابی بخش روزگاران

سلام بر امام عالَم و آدم، مولای انس و جان، یکتا نگار جهان

سلام بر امید زندگی و مایه حیات

سلام بر مهدی، آنکه نام دلنشینش جان را معطر می کند و یاد دل انگیزش روح را طراوت می بخشد.

سلام بر تو ای بقیه ی اولیای خدا در زمین، ای ذخیره خاندان وحی، ای آخرین امید سالروز میلادت را جشن می گیریم و یکدیگر را غنچه های تهنیت نثار می کنیم و شکوفه های تحیّت می افشانیم.

اما همینکه خاطر را از یاد ولادتت خوش می داریم، گلخنده های شوق بر لبهایمان می پژمرد و غمی بزرگ بر جانمان سایه می افکند و نقش خیال را بر هم می زند. غم دوری تو عزیزترین.

آخر کدام هجران دیر پای تاریخ است که بیش از هزار و صد سال به درازا کشیده شده باشد؟

آیا هجران امروز ما به فردای وصال تو نمی رسد؟

آیا درد عالم سوز ما را درمانی نیست؟

آیا تشنگی ما را آب گواراریی فرو نخواهد نشاند؟

آری وعده ی خدا تخلف ناپذیر است. به یقین روزی خواهد آمد.

این یلدای هجران را صبحی در می رسد. این زمستان بی فروغ را قدوم بهاران در هم خواهد شکست. روزی خواهد رسید که آفتاب از کعبه می دمد و گلهای امید شکوفه می کند. زمین به نور پروردگارش روشن می شود.

تو خواهی آمد، ذوالفقار علی در دست. بر کعبه تکیه خواهی زد. و فریادی جهانگیر بر خواهی داشت که: انا بقیه الله المنتقم
http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg

شكوه انتظار
26-07-2010, 18:37
http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif
سلامٌ علی آل یاسین
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif
سلام من بر گل، سلام بر باغ گل،
سلام برگلستان، طراوت زهرا(ع).

سلام بر نور، بر درخشش نور، بر لطافت نور و بر شجرۀ طیبۀ دودمان با جلالت زهرا(ع)

سلام، مولای، ...آئینه تمام نمای پیامبر... فرزند علی...نور دیده زهرا(ع)

سلام، مهدی...سوته دلانیم، فراهم آمده ایم تا در مبارک میلادی اینچنین، شادمان از شکفتن مولودی آنچنان فریاد بر آوریم

"یا ایّها العزیز مسنّا و اهلنا الضّر و جئنا ببضاعة مزجاه"

ای عزیز مصر وجود، مالک رقاب مُلکِ دل، ما برادران یوسف را مانندیم که دوری مان از تو، و نه دوری تو از ما به اضطرارمان افکنده و بضاعت نا چیزمان گوهر گرانبهای محبت توست که خود تو ارزانیمان داشته ای.

بتو پناه آورده ایم و از تو می خواهیم که بر ما تصدق نموده و پیمانه های کوچکِ دلمان را از چشمه سار ولایتِ خود لبریز نمائی.

چه کم گردد تو را دارای خرمن اگر رحمی کنی بر خوشه چینی

شنیده ایم امام علیه السلام پدر مهربان است. شنیده ایم دریای دل مهربانش به کوچکترین پیام محبتی موج بر میدارد و تمامی فرزندان خود را رهین لطف و کرمش می سازد.

پس دوستداران امام زمان، بیائید با هم یکدل و یکصدا پیام ارادت و محبتمان را در گلبونه ی سلامی بپیچیم و به آستان حضرتش تقدیم داریم که او"خود"حاضر و ناضر بر اعمال ماست و پیاممان را می شنود و سلاممان را بی واسطه جواب کرامت می فرماید. پس به او سلام میکنیم و از آستان مقدسش اذن دخول می طلبیم

السلام ُ علیکَ یا ولیّ الله...اِئذَن لِوَلیّکَ فی الدُّخولِ اِلی حَرَمِک...

گوش هوشتان را بگشائید!... دوستان چشم دل باز کنید!... این آوای ملکوتی پاسخ اوست که هوش از سر می رباید و این دستانِ خدائی اوست که آغوش گشوده، هر گم کرده راهی به حرم ولایت فرا می خواند و این عطرِ گُلِ نوشکفته وجودِ اوست که مشام جان را نوازش می دهد.

منتظرین امام زمان، هم اکنون که به بوی او معطّر شده اید و انشاء الله به حرم امن ولایتش اذن دخولتان داده است. پس به احترام قدومتان و برای شادمانی دِلتان چشمانمان را فرش میکنیم و گُل، نثار قدومشان مینمائیم.
http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg

شكوه انتظار
26-07-2010, 18:48
http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg

http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif

عوامل خوشنودی امام زمان

http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif
http://img.tebyan.net/big/1388/06/3919821320910816395165204217841792111783101.jpg

یكی از اموری كه در روایات بر آن تأكید شده، تلاش برای جلب خشنودی امام زمان علیه‌السلام و دوری از خشم و ناخرسندی آن حضرت است. پرسشی كه در اینجا مطرح می‌شود این است كه چگونه می‌توان خشنودی آن امام را به دست آورد.
برای روشن‌تر شدن موضوع، خوب است كه نگاهی داشته باشیم به یكی از این یادگاری‌های گرانقدر امام عصر علیه‌السلام؛ یعنی دعای معروفی كه با جملة «اللّهم ارزقنا توفیق الطّاعة...» شروع می‌شود و در اوایل «مفاتیح الجنان» نیز آمده است.
در این دعای كوتاه و مختصر، امام مهدی علیه‌السلام همه آنچه را كه شایسته است ما خود را بدان‌ها آراسته یا از آنها پیراسته سازیم در قالب درخواست از خدا بیان كرده و به صورت غیر مستقیم به ما فهمانده‌اند كه به عنوان حجّت خدا، چه انتظاری از ما دارند و چگونه شیعه‌ای را برای خود می‌پسندند. با هم قسمت‌هایی از این دعا را می‌خوانیم:

«اللّهمّ ارزقنا توفیق الطّاعة و بُعدَ المعصیة و صِدقَ النیّة و عِرفانَ الحُرمة و أكرمنا بالهُدیٰ و الإستقامة و سَدّد ألسِنَتَنا بالصّواب و الحكمة و اَملأ قلوبَنا بالعلم و المعرفة و طهّر بُطونَنا عن الحرام و الشّبهة و اكفف أیدیَنا عَن الظّلم و السَّرِقَة و اغضُض أبصارَنا عن الفُجور و الخیانة و اسدُد أسماعَنا عن اللّغو و الغیبة؛1
بار خدایا! توفیق فرمان‌برداری، دوری از گناهان، درستی و پاكی نیّت و شناخت حرام‌ها را، روزی ما فرما؛ و ما را به راهنمایی و پایداری گرامی دار و زبان ما را در درست‌گویی و گفتار حكیمانه استوار ساز و دل ما را از دانش و معرفت سرشار كن و درون ما را از حرام و مال شبهه‌ناك پاكیزه گردان و دست ما را از ستم‌گری و دزدی بازدار و چشم ما را از فجور و خیانت بپوشان و گوش ما را از شنیدن سخن بیهوده و غیبت بربند و...»

در ادامه این دعا، امام عصر علیه‌السلام صفات و ویژگی‌هایی را كه شایستة عالما، دانش‌پژوهان، پیران، جوانان، زنان، توانگران، تنگ‌دستان، جنگ‌جویان، حكم‌رانان و... است بر می‌شمارند و از خداوند می‌خواهند كه به هر یك از این گروه‌ها و اقشار اجتماعی صفات و ویژگی‌هایی را كه شایسته آنهاست عطا فرماید.

http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg


1. قمی، شیخ عبّاس، مفایتح الجنان، دعای امام زمان علیه‌السلام.

خادمه زینب کبری(س)
26-07-2010, 19:40
http://hablolmatin.persiangig.com/image/Entezar/Ya_Mahdi_Adrekni.png


دست نگه دار! ما راضي به سفر تو نيستيم!


يكي از دوستان علي‌بن‌محمد مي‌گويد:
صاحب فرزندي شدم. روز هفتم نامه‌اي براي حضرت امام زمان (ع) نوشتم و از ايشان اجازه خواستم كه سنّت پيامبر (ص) در باب تراشيدن سر و عقيقه و نامگذاري طفل انجام دهم. حضرت (ع) مرقوم فرموده بود: « دست نگه دار »
همان روز آن طفل مرد!
نامه‌اي ديگر بر مبني بر فوت فرزندم به حضور ايشان عرضه داشتم. حضرت (ع) مرقوم فرمود: « به زودي خداوند دو پسر به جاي آن به تو عنايت خواهد نمود؛ اولي را احمد و دومي را جعفر نام بگذار. »
پس از آن همان طور كه امام (ع) فرموده بود، خداوند دو فرزند به من عنايت فرمود.
هم‌چنين سالي تصميم گرفتم كه به حج مشرف شوم؛ خود را آماده كردم و از مردم خداحافظي نمودم. درست هنگام خروج از شهر، نامه‌اي از حضرت اما زمان (ع) به دستم رسيد كه: « ما راضي به سفر تو نيستيم اما خود داني! »
من دلتنگ و اندهگين شدم. نامه‌اي عرضه داشتم كه: هر چند از نرفتن به حج غمگينم، اما گوش به فرمان و اطاعت امر شما دارم.
حضرت (ع) مرقوم فرمود: « ناراحت نباش سال آينده _ انشاالله – به حج مشرف خواهي شد. » سال بعد براي تشرف به حج اجازه خواستم و ايشان اجازه فرمودند.
نامه‌ي ديگري نوشتم و عرض كردم: مي‌خواهم با محمّدبن‌عباس كه به ديانت و امامت او اطمينان دارم، همسفر شوم.
حضرت (ع) مرقوم فرمود: « اسدي؟ همسفر خوبي است، اگر او آمد، كسي ديگر را انتخاب نكن. »
اسدي آماده شد و به اتفاق عازم سفر شديم.

منبع: كتاب داستان‌هايي از امام زمان (ع)




setarehsetarehsetarehsetarehsetarehsetarehsetareh


http://www.nasimevahy.com/images/icons/94114288349803211623.gif http://www.nasimevahy.com/images/icons/94114288349803211623.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/94114288349803211623.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/94114288349803211623.gifhttp://www.nasimevahy.com/images/icons/94114288349803211623.gif
setarehsetarehsetarehsetarehsetarehsetarehsetareh

خادمه زینب کبری(س)
26-07-2010, 19:48
http://farm4.static.flickr.com/3256/2802938897_aec2135008_o.jpg



سپیده موعود
معبد دلم بىتو، ساکت است و ظلمانى از پىات روان کردم، در غروب تنهایى لحظه اى رهایى ده، اى ستارهى قطبى باز هم بهارى کرد، آسمان چشمم را در مسیر دیدارت اى سپیده موعود! از تبار اندوهم، چون شقایق صحرا الفتى ندارم با هر غم خیابانى
اى الهه ى خورشید، در شبى زمستانى ناله هاى پى در پى، گریه هاى پنهانى زورق وجودم را، زین محیط توفانى کوچ سبز آوازِ سهره هاى زندانى کوچه باغ چشمم را،کرده ام چراغانى الفتى ندارم با هر غم خیابانى الفتى ندارم با هر غم خیابانى
بهروز سپید نامه





roz2http://www.nasimevahy.com/images/icons/goleroz1..gifroz2

ghalb1

foz3http://www.nasimevahy.com/images/icons/roz1..giffoz3

خادمه زینب کبری(س)
26-07-2010, 19:53
http://farm4.static.flickr.com/3266/2753235442_1fb2a3aee3_o.jpg


«انتظار»


در جوار کوچه های انتظار دعايم کن، در تنگنای سرودن غزل هايم نمی دانم از چه غريبم که ديدگانم به غروب عشق می مانند و به فکر کدامين لاله هستم که اشک در خاکريز چشمانم موج می زند. نمی دانم در ساحل شب به جستجوی کدامين مهتابم و کرانه ی آسمان را به ديدار چه کسی نظاره گر شده ام!!! فقط می دانم که باران در کنج نگاه تو آمدنی است!!!
يوسف فاطمه! ای زمزمه واپسين حياتم، بدان که ابهام اشک من تنديس حضور توست و غروب شعرهايم در سرا پرده انتظار،عبور غريبانه تو را گريه می کند .......





اللهم عجل لولیک الفرج





گل رزparstodoaaparsto1گل رز2

شكوه انتظار
26-07-2010, 21:47
http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg

باید کدام سمت خیابان بایستیم؟!

http://img.tebyan.net/big/1388/05/15512112734281469712462314311010723868.jpg
http://farm4.static.flickr.com/3256/2802938897_aec2135008_o.jpg
تا کی به پای حسرت باران بایستیم
بـا چتـر، در مـیـان بیـابـان بایـستـیم


مـثل مترسکی همه ناچار و نـاگـزیـر
در زیـر سـایـه‌هـای کلاغـان بایستیم


هر فرد، میله‌یِ قفسِ خالیِ خود است
تـا کـی مـیـان اینـهـمه زندان بایستیم


ای رود، سـمـت آمـدنـت را نشـان بده
رخـصـت بـده کنـار درختـان بایـستیم

توگفته‌ای که جمعه می‌آیی ولی بگو
بـایـد کـدام سمـت خیـابـان بایـستیـم
http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg

شكوه انتظار
26-07-2010, 22:22
http://hesegharib313.googlepages.com/952032zpppvqmven.jpg
http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif
جاري سبز


جاري سبز نگاه تو و توفاني سبز
ترجماني ست زانديشه و ايماني سبز
عطردستان تو، عطر نفس باغچه هاست
از نفسهاي توجاريست بهاراني سبز
روشن ازنور نگاه تو،دل عاشق ماست
آيه در آيه نگاه تو، گلستاني سبز
اي زلال نفست زمزمه بيداري
اين تويي راه مرا آينه گرداني سبز
تشنه سوخته جانم;زكرامت بنشان
عطش جان مرا با نمِ باراني سبز


http://narjes313.persiangig.com/image/Jpg/1-2-89%28ey-aftab%29min.gif
العجل العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان !



از آسمان اشک می بارد اشک انتظار از زمین غم می بارد غم نبودت !!


/ یا مهدی تولدت مبارک /


http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif





"دو رکعت نماز عاشقی به نیّت آمدنت "




http://sunup.persiangig.com/image/Emza_5.gif

خادمه زینب کبری(س)
27-07-2010, 00:01
http://aks98.com/images/0j3xc2jq5b9m6hsfio4.gifhttp://aks98.com/images/8qgi6faleqjydvhoyls.jpghttp://aks98.com/images/0j3xc2jq5b9m6hsfio4.gif






نذر موعود «عج»
ازآسمانها بچرخان،چشمى براین خاک، موعود! بى آفتاب نگاهت ، بى تابش گاهگاهت برگیر فانوسها را، دریاب کابوسها را! در این غروب غم آهنگ،در بازىرنگ ونیرنگ با زخم، زخمِ شکفته، با دردهاى نگفته، در کوچه باغانِ مستى، تا پنجمین فصل هستى این فصل،فصل ظهوراست آیینه ها غرق نور است احساس من پرگشوده ست تا اوج افلاک،موعود!
برخاک سردىکه مانده ست اینگونه غمناک،موعود! مانده ست تقدیر گلها در چنگ کولاک، موعود! روئیده بر شانه ى شهر، ماران ضحّاک، موعود! گویا فقط عشق مانده ست،چون آینه، پاک;موعود! درانتظار تو مانده ست،این قلب صد چاک، موعود! آکنده از باور توست این عقل شکّاک، موعود! احساس من پرگشوده ست تا اوج افلاک،موعود! احساس من پرگشوده ست تا اوج افلاک،موعود!
سید حبیب نظارى



http://aks98.com/images/42jnbgpl0sav643bwnha.gif

شكوه انتظار
27-07-2010, 00:24
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif
گر نیایی...
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif
http://farm4.static.flickr.com/3256/2802938897_aec2135008_o.jpg


«گر نیایی فقیر می میرم»



مثل دنیا حقیر می میرم



چون کبوتر که در قفس حبس است



تک و تنها اسیر می میرم



ای شکوه ترنم باران



در فراقت کویر می میرم



توی شهر دلم زمین لرزه است



زیر آوار پیر می میرم



بی تو زجرآور است جان کندن!



وای بر من؛ چه دیر می میرم!



تو بیا، می خورم قسم به خدا



چون بگویی بمیر، می میرم



«مهدیا» ای تمام هستی من



گر نیایی فقیر می میرم
http://farm4.static.flickr.com/3128/2777823698_d06b71df11_o.jpg


http://sunup.persiangig.com/image/Emza_5.gif

شكوه انتظار
27-07-2010, 00:30
http://farm4.static.flickr.com/3256/2802938897_aec2135008_o.jpg

http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifمهدي جانhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif


بیا که بی تو سحر را لطافتی نیست و صبح بی تو صداقتی ندارد.

که سحر با شبنم لطف تو بیدار می شود و خورشیددر انتظار سلام تو طلوع می کند.

بیا که بی تو آینه ها زنگار غربت گرفته اند.

فریاد غربت همیشه و همه جا در گوشمان زوزه می کشد.

هیچ کس حریم اطلسی ها را پاس نمی دارد و بر داغ لاله ها مرهم نمی گذارد.

بیا که بی تو قنوت شاخه ها ,اجابتی جز غروب تلخ خزان ندارد.

بیا که بی تو کسی دست محبت بر سر یتیمان نمی کشد و کجاست آغوش مهربانی که دلهای زخمی را به ضیافت لطف بخواند.

پرندگان بی نو آواز غریبی سرداده اند!

http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifای ناجی خوبی ها!!http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif

بیا که بی تو آسمان دلم اسیر تیرگی هاست و هرگز ستاره امید در آن نمی درخشد.

رودخانه ها عطش دیدار تو را دارند و دربستر انتظار به سوی دریای ظهور تو چشم دوخته اند.

قامتی به استواری کوه,دلی به بی کرانگی دریا,طراوتی به لطافت سبزینه ها,سینه ای به وسعت آسمان ها و صمیمیتی به گرمی خورشید باید

تا تو را خواند و کاروان دل ها را به منزلگاه امید کشاند

اینهمه را اندکی بیش نیست ,از دلشکسته ترین منتظران تاریخ دریغ مدار,که ظهور تو تنها آرزوی ما غریبان است.

تو بزرگتر و والاتر از آنی که آرزوی ما را نادیده بگیری.


http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif اللهم عجل لولیک الفرج http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif
http://farm4.static.flickr.com/3128/2777823698_d06b71df11_o.jpg

شكوه انتظار
27-07-2010, 01:50
http://farm4.static.flickr.com/3256/2802938897_aec2135008_o.jpg

رد نگاهمان
http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif
از شب وداع تا روز ديدار

ستاره را مي جويد

ما طلوع فجر را باور کرده ايم

در عمق باور ما

شبهاي فاصله دوام بي دوامند

ظاهر آرام ما در حجم سکوت

فرياد را انباشته تا بر سر بيداد کشد

ساز آرزوهايمان آهنگ آزادي را

در دستگاه اعتراض به قفس مي نوازد

ما پرواز بي بال و پر را آموخته ايم

تا فصل کوچ به همراه پرستوهاي مهاجر

از آمدن بهار مژده آوريم

در سينه جاي دل آيينه گذاشته ايم

تا پژواک آفتاب را

در طلوع شگفت انگيزش از غروب باشد

در باغ مشتاقانم در رؤياي بذر خفته چشم براهان

غنچه گل نرگس مي بينيم

بر سنگفرش جاده ها

تا ديار آشنا گل افشاني کرده ايم

تا در وعده گاه صداقت

زير سقف ميثاق

جشن ديدار بگيريم

http://shamim.valiasr-aj.net/photo/ashar/046.jpg

نرگس منتظر
27-07-2010, 02:19
http://eamag.persiangig.com/235919612698124206060133186772328765190%5B1%5D.jpg


http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gif



از پیامبر اکرم در این زمینه روایتهاى بسیارى نقل شده از جمله اینکه:

شب نیمه شعبان در خواب بودم که جبرئیل به بالین من آمد و گفت: اى محمد چگونه در این شب خوابیده‏اى؟ پرسیدم: اى جبرئیل مگر امشب چه شبى است؟ گفت: شب نیمه شعبان است. برخیز اى محمد، پس مرا از جایم بلند کرد و به سوى بقیع برد، در آن حال گفت: سرت را بلند کن امشب درهاى آسمان گشوده مى‏شوند، درهاى رحمت باز مى‏گردند و همه درهاى خشنودى، آمرزش، بخشش، بازگشت، روزى، نیکى و بخشایش نیز گشوده مى‏شوند.

... اى محمد، هر کس امشب را با منزه داشتن خداوند (تسبیح)، ذکر یگانگى او ، یاد بزرگى او(تکبیر)، راز و نیاز با او (دعا)، نماز، خواندن قرآن، نمازهاى مستحب و آمرزش خواهى (استغفار) صبح کند، بهشت جایگاه و منزل او خواهد بود و خداوند همه آنچه را که پیش از این انجام داده و یا بعد از این انجام مى‏دهد، خواهد بخشید... .(1)

پرسشى که با مطالعه روایتهاى بالا به ذهن خطور مى‏کند این است که چرا با این که در بسیارى از روایات تصریح شده که تعیین زمان مرگ مردمان و تقسیم روزى آنها در شب قدر و در ماه مبارک رمضان صورت مى‏گیرد، در دو روایت یاد شده شب نیمه شعبان به عنوان زمان تقدیر امور مزبور ذکر شده است؟

مرحوم سید بن طاووس ( 664 قمری) در پاسخ به این پرسش که تفاوت شبهای قدر و شب نیمه شعبان برای تعیین سرنوشت چیست، گفته است:

"شاید مراد روایات مزبور این باشد که تعیین زمان مرگ و تقسیم‏روزى به صورتى که احتمال محو و اثبات آن وجود دارد، در شب نیمه شعبان صورت مى‏گیرد اما تعیین حتمى زمان مرگ و یا تقسیم حتمى روزیها در شب قدر انجام مى‏شود و شاید مراد آنها این باشد که در شب نیمه شعبان امور مزبور در لوح محفوظ تعیین و تقسیم مى‏شوند، ولى تعیین و تقسیم آنها در میان بندگان در شب قدر واقع مى‏شود.

این احتمال هم وجود دارد که تعیین و تقسیم امور یاد شده در شب قدر و شب نیمه شعبان صورت گیرد، به این معنا که در شب نیمه شعبان وعده به تعیین و تقسیم امور مزبور در شب قدر داده مى‏شود. به عبارت دیگر امورى که در شب قدر تعیین و تقسیم مى‏گردند، در شب نیمه شعبان به آنها وعده داده مى‏شود. همچنان که اگر پادشاهى در شب نیمه شعبان به شخصى وعده دهد که در شب قدر مالى را به او مى‏بخشد2 ... (



http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gif

نرگس منتظر
27-07-2010, 02:21
http://eamag.persiangig.com/235919612698124206060133186772328765190%5B1%5D.jpg


http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gif

کمیل بن زیاد از یاران امام على (ع) چنین روایت مى‏کند که:

در مسجد بصره نزد مولایم امیرالمؤمنین نشسته بودم و گروهى از یاران آن حضرت نیز حضور داشتند، در این میان یکى از ایشان پرسید: معناى این سخن خداوند که: فیها یفرق کل أمر حکیم؛ در آن شب هر امرى با حکمت معین و ممتاز مى‏گردد،(سوره دخان، آیه 44)چیست؟ حضرت فرمودند:

"قسم به کسى که جان على در دست اوست همه امور نیک و بدى که بر بندگان جارى مى‏شود، از شب نیمه شعبان تا پایان سال، در این شب تقسیم مى‏شود. هیچ بنده‏اى نیست که این شب را احیاء دارد و در آن دعاى خصر بخواند، مگر آن که دعاى او اجابت شود.» پس از آن که امام از ما جدا شد، شبانه به منزلش رفتم. امام پرسید: چه شده است اى کمیل؟ گفتم اى امیرمؤمنان آمده‏ام تا دعاى خصر را به من بیاموزى، فرمود:

بنشین اى کمیل هنگامى که این دعا را حفظ کردى خدا را در هر شب جمعه، یا در هر ماه یک شب، یا یک بار در سال یا حداقل یک بار در طول عمرت، با آن بخوان، که خدا تو را یارى و کفایت مى‏کند و تو را روزى مى‏دهد، و از آمرزش او برخوردار مى‏شوى، اى کمیل به خاطر زمان طولانى که تو با ما همراه بوده‏اى بر ما لازم است که درخواست تو را به بهترین شکل پاسخ دهیم، آنگاه دعا را چنین انشاء فرمود...[متن دعای کمیل] (3)


http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gif

نرگس منتظر
27-07-2010, 02:22
http://eamag.persiangig.com/235919612698124206060133186772328765190%5B1%5D.jpg


http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gif


امیرمؤمنان على (ع) در روایتى دیگر در فضیلت شب نیمه شعبان چنین مى‏گوید:

در شگفتم از کسى که چهار شب از سال را به بیهودگى بگذراند: شب عید فطر، شب عید قربان، شب نیمه شعبان و اولین شب از ماه رجب... .(4)

از امام صادق (ع) روایت شده که پدر بزرگوارشان در پاسخ کسى که از فضیلت شب نیمه شعبان از ایشان پرسیده بود فرمودند:

این شب برترین شبها بعد از شب قدر است، خداوند در این شب فضلش را بر بندگان جارى مى‏سازد و از منت خویش گناهان آنان را مى‏بخشد، پس تلاش کنید که در این شب به خدا نزدیک شوید. همانا این شب، شبى است که خداوند به وجود خود سوگند یاد کرده که در آن درخواست کننده‏اى را، مادام که درخواست گناه نداشته باشد، از درگاه خود نراند.

این شب، شبى است که خداوند آن را براى ما خاندان قرار داده است، همچنان که شب قدر را براى پیامبر ما قرار داده است. پس بر دعا و ثناى بر خداوند تعالى بکوشید، که هر کس در این شب صد مرتبه خداوند را تسبیح گوید، صد مرتبه حمدش را بر زبان جارى سازد، صد مرتبه زبان به تکبیرش گشاید و صد مرتبه ذکر یگانگى (لا اله الا الله) او را به زبان آورد، خداوند از سر فضل و احسانى که بر بندگانش دارد، همه گناهانى را که او انجام داده بیامرزد و درخواستهاى دنیوى و اخروى او را برآورده سازد، چه درخواستهایى که بر خداوند اظهار کرده و چه درخواستهایى که اظهار نکرده و خداوند با علم خود بر آنها واقف است... .(5)

در یکى از دعاهایى که در شب نیمه شعبان وارد شده است چنین می خوانیم:

اللهم بحق لیلتنا هذه و مولودها و حجتک و موعودها التى قرنتَ إلى فضلها فضلاً فتمت کلمتک صدقا و عدلاً لامبدل لکلماتک... ؛ بار خدایا تو را مى‏خوانیم به حق این شب و مولود آن، و به حق حجتت و موعود این شب، که فضیلتى دیگر بر فضیلت آن افزودى و سخن تو از روى راستى و عدالت به حد کمال رسیده و هیچ کس را یاراى تبدیل و تغییر سخنان تو نیست.(6)


http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gif

نرگس منتظر
27-07-2010, 02:24
http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gif
هر کس امشب را با منزه داشتن خداوند (تسبیح)، ذکر یگانگى او ، یاد بزرگى او(تکبیر)، راز و نیاز با او (دعا)، نماز، خواندن قرآن، نمازهاى مستحب و آمرزش خواهى (استغفار) صبح کند، بهشت جایگاه و منزل او خواهد بود و خداوند همه آنچه را که پیش از این انجام داده و یا بعد از این انجام مى‏دهد، خواهد بخشید

نیمه شعبان علاوه بر اینکه روز و زمان خجسته میلاد امام عصر(عج) است، فرصت معنوی مناسب و ارزشمندی برای راز و نیاز با خالق هستی و نزدیکی هرچه بهتر و بیشتر به معبود و کسب برکات الهی است .

این شب از چنان اهمیتی برخوردار است که هم ردیف و هم پای شبهای قدر قرار دارد و از این موقعیت می توان چون شبهای قدر ماه مبارک رمضان، برای کسب خیرات و برکات معنوی بهره برد و نهایت تلاش را برای کسب فیض داشت.

***********************************
1 . ابن طاووس، على بن موسى، أقبال الأعمال، ص 212; المجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، ج98، ص413.
2 . همان، ص214.
3 . ابن طاووس، على بن موسى، همان ص 220.
4 . مجلسى، محمد باقر، تفسیرالمیزان، ج94 ص87، ح12.
5 . ابن طاووس، على بن موسى، همان، ص209; المجلسى، محمد باقر، همان، ج94، ص85، ح5; الصدوق، محمد بن على بن الحسین، همان ج2، ص424، ح1.
6. ابن طاووس، همان ص219


http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gif

خادمه زینب کبری(س)
27-07-2010, 09:49
http://aks98.com/images/q0wwspxndgdmsfbtdthh.png



مقام پدرت را به تو عطا كرديم!


محمّدبن ابراهيم‌بن‌مهزيار مي‌گويد:
پس از شهادت امام حسن عسگري (ع) در مورد امام پس از ايشان دچار شك و ترديد شدم. پدرم كه از وكلاي امام حسن عسگري (ع) بود، اموال زيادي را از شيعيان به عنوان سهم امام جمع‌آوري نموده بود. به همين خاطر تصميم گرفت كه خود به عراق رفته و وجوهات متعلّق به امام (ع) را به دست جانشين امام حسن عسگري برساند.
او آماده‌ي حركت شد و سوار كشتي شد. من هم به دنبال او براي بدرقه رفتم؛ اما همين كه سوار شد، حالش دگرگون شده و تب شديدي گرفت و به من گفت: مرا بازگردان! مرا بازگردان ! اين علامت مرگ من است. پسرم! در مورد اين مال كه با من است، تقواي الهي را پيشه كن. وي پس از اين كه وصيت خود را بازگو كرد، از دنيا رفت.
من با خود گفتم: پدرم هيچ گاه سفارش بي‌جايي نمي‌كرد. اين مال را به عراق مي‌برم و خانه‌اي كنار شط كرايه مي‌كنم و به كسي هم چيزي نمي‌‌گويم؛ اگر همان طور كه در زمان امام حسن عسگري (ع) حجّت بر من آشكار بود، امام زمان (ع) را شناختم، اموال را به او تحويل مي‌دهم و گرنه به نيابت، تمام آن‌ها را بين فقرا تقسيم مي‌كنم.
وقتي به عراق رفتم، همين كار را كردم. بعد از چند روز نامه‌اي از حضرت (ع) به اين مضمون به دستم رسيد: « اي محمّد! فلان و فلان چيز در فلان و فلان بسته نزد توست. »
و از چيزهاي بسياري كه با خود داشتم و از آن اطلاعي نداشتم خبر داده بود، من هم اموال را به پيك حضرت تحويل دادم.
چند روز ماندم كه ديگر خبري نشد؛ بسيار غمگين شدم تا اين كه دوباره نامه‌اي از حضرت دريافت كردم كه: « مقام پدرت را به تو عطا كرديم، پس خدا را سپاس گو! »

منبع: كتاب داستان‌هايي از امام زمان (ع)




http://aks98.com/images/qul8a2dzr5xqbyloqz08.gif

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
27-07-2010, 12:01
setarehsetarehsetarehsetarehsetareh

سلامت می دهم ، درودت می فرستم

یــا بـن فـاطمة - سلام الله علیها -








سلام، رمز آشنايي و ديرآشنايي و دورآشنايي است، تا آنجا كه معناي آماده به خدمت بودن در حضور مولايمان را مي‌رساند.


صلوات، زيباترين هديه و بالاترين درود ما به والاترين محبوبمان است، كه حاكي از محبتي سرشار نسبت به او در دلهايمان


است.




آنگاه كه عظمت و تقدس وجود نوراني بقية الله و كلمة الله و نور الله تجلي مي‌كند، خود را كوچكتر از خطاب مي‌بينيم و سلام و


صلوات به صورت غايب تقديمش مي‌نماييم و مي‌گوييم:

« السلام عليه... ، سلام بر او، سلام بر حجت خدا، سلام بر امام ما ... »؛


و آنگاه كه جذبه ولايتش ما را در آغوش مي‌فشارد و عاجزانه خود را به پيشگاه او مي‌رسانيم، به خود جرأت مي‌دهيم او را مخاطب سازيم


و حتي دست در دست او نهيم تا دستمان را به گرمي بفشارد و از اعماق جان مي‌گوييم:


« السلام عليك... ، سلام بر تو اي ولي دلسوز ما، سلام بر تو اي كشتي نجات، سلام بر تو اي امام منتظر...».


سلامها و درودهاي ما با توجه به شئون مختلف حجة‌الله‌الاعظم ـ ارواحنا فداه ـ و تجلّي عظمت او در قلبمان شكوفا مي‌شود و در قالبهاي


مختلف بر زبان ما جاري مي‌شود.


ائمه ـ عليهم السّلام ـ به ما آموخته‌اند كه به امام زمان خود چگونه سلام كنيم كه لايق شأن عظيم او باشد و چگونه درود فرستيم كه


همسنگ مقام والاي او گفته باشيم.


setarehsetarehsetarehsetarehsetareh

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
27-07-2010, 12:01
ghalb4ghalb4ghalb4ghalb4ghalb4ghalb4ghalb4
در حضورت سلام می دهم !


شاخص‌ترين مقام حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ امامت كبري و حجيت عظماي الهي است كه عالم امكان را برگرد حقيقت او مي‌گرداند و


قوام همه به طفيل وجود اوست.


آنچه براي عرض سلام در اين نگاه بر زبان مي‌آوريم آن است كه در پيشگاه او بايستيم و با كمال ادب خطاب كنيم:


السلام علیکم یا حجّة الله فی أرضه ... السلام علی وارث الأنبیاء و خاتم الأوصیاء... .

سلام بر تو اي حجت خدا در زمين،


سلام بر تو اي چشم خداوند بين خلقش،


سلام بر تو اي صاحب اختيار من،


سلام بر تو اي وليّ دلسوز،


سلام بر تو اي كشتي نجات،


سلام بر تو اي صاحب عصر و زمان،


سلام بر تو اي خليفة خداوند و اي جانشين پدران هدايت كننده،


سلام بر تو اي حجت خدا كه مخفي نيستي،


سلام بر تو اي دعوت كنندة خدا و عهده‌دار آيات او،


سلام بر تو اي باب الهي و اي مسئول دين او،


سلام بر تو اي خليفة خدا و ياور حق او،


سلام بر تو اي راهنما به ارادة الهي،


سلام بر تو اي تلاوت كنندة قرآن و بيان كنندة آن،


سلام بر تو اي يادگار خدا در زمين،


سلام بر تو اي حجت خداوند بر اهل آسمان و زمين،


سلام بر تو اي پيمان الهي كه از مردم گرفته و آن را محكم نموده،


سلام بر تو اي وعدة الهي كه ضمانت كرده،


سلام بر تو اي علامت نصب شدة خدا و اي علم لدنّي و اي پناه و رحمت واسعه كه وعدة راست است.


سلام بر تو اي امام امين،


سلام بر تو اي پيشرو واميد ما،


سلام بر تو اي امام بر همة مردم،


سلام بر تو اي جانشين اوصياي گذشته،


سلام بر تو اي باقيمانده از زبده‌هاي انتخاب شده،


سلام بر تو اي فرزند علوم نبوي،


سلام بر تو اي باب خداوند كه فقط از آن بايد وارد شد،


سلام بر تو اي راه الهي كه هر كس غير آن را بپيمايد هلاك مي‌شود،


سلام بر تو اي حافظ اسرار پروردگار جهان.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
27-07-2010, 12:02
ghalb4ghalb4ghalb4ghalb4ghalb4ghalb4ghalb4


سلام بر او از این دور دست!






اگر اوج عظمت او ما را خجالت زده از خطاب نمايد، سر به زير افكنده جمال او را از دور دستها به تماشا مي‌نشينيم و چنين عرضه


مي‌داريم:


السلام علی الحجّة القائم المهدی ... السلام علی ولیّ الله وابن ولیّه ... .


سلام بر جانشين پس از امام عسكري ـ عليه السّلام ـ


سلام بر ولي خدا و فرزند ولي خدا،


سلام بر حق تازه و عالمي كه علمش از بين نمي‌رود،


سلام بر حجت معبود و سخن پسنديده،


سلام بر وارث انبياء و خاتم اوصياء،


سلام بر دين وارد شده در آثار و كتاب نوشته شده،


سلام بر بقية الله در شهرها و حجت او بر بندگانش،


كه ميراث انبياء به او منتهي شده و آثار برگزيدگان نزد اوست،


و امانتدار اسرار و صاحب اختيار امر امت است،


سلام بر حجت و ولي خداوند در زمين و در شهرها،


و خليفة الهي بر مردم و بندگانش،


سلام بر حجت قائم حضرت مهدي...

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
27-07-2010, 12:02
سلام ای نور آسمانی در زمین!



شيعه مقام نورانيت را براي ائمه ـ عليهم السّلام‌ـ بالاترين جلوة عظمت ايشان مي‌داند.


نورانيتي كه برگرفته از نور خداست و از كنار عرش الهي سرچشمه دارد و كسي را قدرت خاموش كردن آن نيست.


آخرين نور الهي در زمين را چنين سلام مي‌كنيم:


السلام علیک یا نور الله الـّذی لا یطفی ... السّلام علی شمس الظـّلام و البدرالتـّمام... .

سلام بر تو اي نور الهي كه خاموش نمي‌شود،


سلام بر تو اي سرچشمة حيات،


سلام بر تو اي ناظر درخت طوبي و سدرة المنتهي،


سلام بر تو اي نور خدا كه هدايت شدگان به او هدايت مي‌شوند.


سلام بر نوري كه اهل كفر مي‌خواستند آن را خاموش كنند ولي خداوند با كراهت آنان نور خود را به حد كمال رساند و به رغم انف آنان به


او زندگي طولاني عنايت كرد تا حق را به دست او ظاهر نمايد.


سلام بر آفتاب تاريكيها و ماه تمام.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
27-07-2010, 12:03
ارکان و پایه های عدالت مهدوی

بررسى رواياتى كه شيعه و اهل سنت درزمينه بشارت به ظهور مهدى (عج) نقل كرده‏اند، روشن مى‏شود كه در اينروايات آنچه بيش از هر چيز مورد توجه قرار گرفته برپا داشتن قسط و عدل ونابود كردن ظلم و جور از سوى آن حضرت است . براساس بررسى مؤلف كتابمنتخب‏الاثر در منابع و مصادر شيعه و اهل سنت نزديك به 130 حديث، دلالت‏براين دارد كه امام مهدى (ع) زمين را پس از آنكه از ظلم و ستم پر شده است،از عدل و داد آكنده مى‏سازد .


(1) كه از آن جمله مى‏توان به اين روايات اشاره كرد:
پيامبر گرامى اسلام (ص) مى‏فرمايند:
شمارا به مهدى بشارت مى‏دهم . او در زمانى كه مردم گرفتار اختلاف، درگيرى وآشوب‏ها هستند، در امت من برانگيخته مى‏شود و جهان را از عدالت و برابرىپر مى‏سازد، همچنانكه از ظلم و ستم پر شده بود . (2)
از امام محمدباقر (ع) نيز نقل شده است كه:
پدرماز پدرش و او از پدرانش براى من نقل كردند كه رسول خدا، كه درود و سلامخدا بر او باد، فرمودند: امامان پس از من دوازده نفرند به تعداد نقباىبنى‏اسرائيل، نه نفر از آنها از نسل حسين، كه بر او درود باد، هستند ونهمين آنها قائم ايشان است . او در آخرالزمان به پا مى‏خيزد و زمين را ازعدل پر مى‏سازد; بعد از آنكه از ستم و بى‏عدالتى پر شده بود . (3)
توجهخاص روايات به موضوع عدالت گسترى امام مهدى (ع) و فراوانى رواياتى كه دراين زمينه وارد شده‏اند همه بر نقش محورى اين موضوع در قيام و انقلابجهانى آن حضرت و جايگاه خاص آن در حكومت مهدوى دلالت دارند . از اين رولازم است در پژوهش‏ها و بررسى‏هايى كه در زمينه انقلاب و حكومت امام مهدى(ع) صورت مى‏گيرد به اين موضوع بيش از پيش توجه شود و ابعاد مختلفعدالت‏گسترى و ظلم‏ستيزى آن حضرت تبيين گردد .
عدالت مهدوى را از دوزاويه مى‏توان مورد بررسى قرار داد; يكى از نظر اركان و پايه‏هاى اينعدالت و ديگرى از نظر گستره و عمق اين عدالت . اگر چه بحث جامع و كامل ازهر يك از زواياى ياد شده مجال وسيعى مى‏طلبد، اما در اين مقال تلاش خواهيمكرد كه در حد توان خود، به اجمال، هر يك از اين دو جنبه را مورد بررسىقرار دهيم

1 - اركان و پايه‏هاى عدالت مهدوى
برپايىعدالت در هر جامعه‏اى نيازمند اركان و پايه‏هاى متعددى است و نبود هر يكاز اين اركان موجب ناپايدارى عدالت در آن جامعه مى‏شود . مهمترين اركانعدالت عبارتند از:
1 . حاكم عادل;
2 . كارگزاران عادل;
3 . قوانين عادلانه;
4 . نظام عادلانه .
1 - 1 . حاكم عادل
بدونشك آنگاه مى‏توان از جامعه و حكومتى انتظار حركت‏به سوى عدالت داشت كهامام و حاكم آن جامعه خود در مسير دالت‏باشد و در زندگى فردى و اجتماعىعدالت را پيشه خود سازد . از اين روست كه مى‏بينيم در نظام حكومتى كه شيعهترسيم مى‏كند وجود امام عادل از مهمترين شرايط است و بدون وجود اين امام،حكومت از مشروعيت‏برخوردار نيست .
از نظر شيعه برقرارى نظام حكومتى كههمه روابط حاكم بر آن مبتنى بر عدالت كامل باشد جز به دست آخرين اماممعصوم و خاتم حجت‏هاى الهى، حضرت مهدى (ع) امكان‏پذير نيست و از همين روستكه در روايات از دولت آن حضرت به عنوان آخرين دولت‏ياد شده; يعنى دولتى كهپس از پشت‏سر گذاشتن همه تجربه‏هاى بشرى و نوميدى از همه الگوهاى حكومتىخود ساخته مستقر مى‏شود .
امام باقر (ع) در اين زمينه مى‏فرمايند:
دولتما آخرين دولت‏هاست . هيچ خاندان صاحب دولتى نمى‏ماند مگر اينكه پيش از[دولت] ما به حاكميت مى‏رسند تا زمانى كه سيره [حكومتى] ما را مى‏بينندنگويند: «اگر ما هم به حاكميت مى‏رسيديم به همينگونه رفتار مى‏كرديم‏» واين سخن خداوند، صاحب عزت و جلال است كه: «سرانجام نيك از آن پرهيزگاراناست‏» . (4) (5)
البته اين سخن به اين معنا نيست كه هرگونه تلاش براىبرقرارى عدالت در دوران غيبت‏بى‏فايده است و يا اساسا نبايد در اين دورانحركتى را براى استقرار نظام عادلانه; حتى در سطحى محدود انجام داد، بلكهمعناى اين سخن اين است كه تا پيش از ظهور امام مهدى (ع) هيچ حكومتىنمى‏تواند ادعا كند كه توان برقرارى نظام عادلانه كامل را دارد .
چنانكه امام راحل قدس سره فرمود:
البتهاين پر كردن دنيا را از عدالت، اين را ما نمى‏توانيم بكنيم، اگرمى‏توانستيم مى‏كرديم . اما، چون نمى‏توانيم بكنيم ايشان بايد بيايند . .. اما ما بايد فراهم كنيم كار را، فراهم كردن اسباب اين است كه كار رانزديك بكنيم، كار را همچو بكنيم كه مهيا بشود عالم براى آمدن حضرت (ع) .(6)
بنابر آنچه گفته شد نخستين شرط برقرارى يك نظام عادلانه كامل وجود امام معصوم عادل است .
پيشوا و رهبر مسلمانان بايد در بالاترين مرتبه تقوا و پرهيزكارى و از هرگونه شائبه ظلم و ستم به دور باشد .
چنانكه امام على (ع) مى‏فرمايد:
.. . خداوند بر پيشوايان دادگر واجب فرموده كه خود را در معيشت‏با مردمتنگدست‏برابر دارند تا بينوا را رنج‏بينوايى به ستوه نياورد . (7)
اماممهدى (ع) به عنوان رهبر معصومى كه تحقق بخش عدالت در سراسر جهان خواهدبود، خود در بالاترين درجه عدالت قرار دارد و روش و منش او كاملا بر عدالتمنطبق است . توجه به مفاد بيعتى كه امام در آغاز قيام خود از يارانشمى‏گيرد ما را به عمق سيره و روش مبتنى بر عدالت آن حضرت رهنمون مى‏سازد:
.. . با او بيعت مى‏كنند كه هرگز: دزدى نكنند; زنا نكنند; مسلمانى را دشنامندهند; خون كسى را به ناحق نريزند; به آبروى كسى لطمه نزنند; به خانه كسىهجوم نبرند; كسى را به ناحق نزنند; طلا، نقره، گندم و جو ذخيره نكنند; ماليتيم را نخورند; در مورد چيزى كه يقين ندارند، گواهى ندهند; مسجدى را خرابنكنند; مشروب نخورند; حرير و خز نپوشند; در برابر سيم و زر سر فرودنياورند; راه را بر كسى نبندند; راه را ناامن نكنند; گرد همجنس‏گرايىنگردند; خوراكى را از گندم و جو انبار نكنند; به كم قناعت كنند، طرفدارپاكى باشند; از پليدى گريزان باشند; به نيكى فرمان دهند; از زشتى‏ها بازدارند; جامه‏هاى خشن بپوشند; خاك را متكاى خود سازند; در راه خدا حق جهادرا ادا كنند و . . . او نيز در حق خود تعهد مى‏كند كه: از راه آنها برود;جامه‏اى مثل آنها بپوشد; مركبى همانند مركب آنها سوار شود; آنچنانكه آنهامى‏خواهند باشد; به كم راضى و قانع شود; زمين را به يارى خدا پر از عدالتكند آنچنانكه پر از ستم شده است; خدا را آنچنانكه شايسته است‏بپرستد; براىخود دربان و نگهبان اختيار نكند و . . . (8)
چنانكه ملاحظه مى‏شود اماممهدى (ع) در اين پيمان‏نامه نه تنها از يارانش مى‏خواهد كه از هرگونهآلودگى و پليدى به دور باشند، بلكه خود نيز متعهد مى‏شود از همه آنچهيارانش را از آنها منع كرده دورى گزيند و در زندگى خود همان راه و روشى راپيش گيرد كه يارانش را بدان دعوت كرده است .
علاوه بر پيمان‏نامه يادشده امام مهدى (ع) در نخستين سخنرانى خود پس از ظهور نكاتى را يادآورمى‏شوند كه آنها نيز به خوبى راه و روش مبتنى بر عدالت و پرهيزكارى آنحضرت را روشن مى‏سازد . متن اين سخنرانى به نقل از امام باقر (ع) چنين است:
مهدىهنگام نماز عشاء در مكه ظهور مى‏كند در حالى كه پرچم رسول خدا، كه درودخدا بر او و خاندانش باد، و پيراهن و شمشير او را با خود دارد و داراىنشانه‏ها و نور و بيان است . وقتى نماز عشاء را به جا آورد با صداى رسا وبلند خود مى‏فرمايند: اى مردم! خدا را به ياد شما مى‏آورم . شما اينك درپيشگاه خدا ايستاده‏ايد . او حجت‏خود را برگزيد و پيامبران را برانگيخت وكتاب [آسمانى] فرو فرستاد و شما را امر كرد كه چيزى را شريك او قرار ندهيدو از او و فرستاده‏اش اطاعت و فرمانبردارى كنيد و زنده نگه داريد آنچه راكه قرآن زنده كرده است و بميرانيد آنچه را كه او ميرانده است . هوادارانراستى و هدايت و پشتيبان تقوى و پرهيزگارى باشيد; زيرا نابودى و زوال دنيانزديك شده و اعلام وداع نموده است . و من شما را به خدا و رسولش و عمل بهكتاب خدا و ترك باطل و احياى سنت او دعوت مى‏كنم . سپس او، بدون قرارقبلى، به همراه سيصد و سيزده مرد، به شمار ياران بدر، كه همچون ابر پاييزىپراكنده‏اند و زاهدان شب و شيران روزند، ظهور مى‏كند و خداوند سرزمين حجازرا براى مهدى مى‏گشايد و او هر كس از بنى‏هاشم را كه در زندان به سرمى‏برد، آزاد مى‏سازد . آنگاه درفش‏هاى سياه در كوفه فرود مى‏آيد و گروهىرا به جهت‏بيعت‏به سوى مهدى روانه مى‏سازند و آن حضرت لشكريان خود را بهسراسر جهان گسيل داشته و ستم و ستم‏پيشگان را از ميان برمى‏دارد و همهسرزمين‏ها به دست او به راستى و درستكارى درمى‏آيند . (9)
در مورد سيره و روش زندگانى امام مهدى (ع) روايات فراوانى نقل شده كه در اينجا به برخى از آنها اشاره مى‏كنيم:
امام صادق (ع) خطاب به ياران خود كه نسبت‏به ظهور قائم (ع) بى‏تابى مى‏كردند، مى‏فرمايد:
چرادر مورد ظهور قائم اين همه شتاب مى‏كنيد؟ ! به خدا سوگند كه او لباس خشنمى‏پوشد، طعام خشن (بى‏خورشت) مى‏خورد و . . . از سيره جدش رسول خدا، كهدرود و سلام خدا بر او باد، پيروى مى‏كند و زندگانى او مانند زندگى اميرمؤمنان، كه بر او درود باد، است . (10)
توجه به روايت زير ما را در دركسيره شخصى امام مهدى (ع) به عنوان حاكم اسلامى يارى مى‏كند . مفضل‏بن عمر،يكى از ياران امام صادق (ع) چنين نقل مى‏كند:
در خدمت ابوعبدالله [امامصادق] كه بر او درود باد، مشغول طواف بودم . در همين هنگام امام نگاهى بهمن كرد و فرمود: چرا اينگونه اندوهگينى و چرا رنگت تغيير كرده است؟ گفتم:فدايت‏شوم! بنى‏عباس و حكومتشان را مى‏بينم و اين مال و سلطنت و قدرتى كهدر دست آنهاست . اگر هم در دست‏شما بود، ما هم با شما در آن سهيم بوديم .امام (ع) فرمود: اى مفضل! بدان، اگر قدرت در دست ما بود شب‏ها به تدبيرامور و روزها به تلاش و كوشش مى‏پرداختيم، جامه‏اى خشن بر تن داشتيم وغذاى بى‏خورشت مى‏خوريم، درست مانند شيوه امير مؤمنان، كه بر او درود باد;زيرا اگر جز اين عمل شود پاداش آن دوزخ خواهد بود . (11)

1 - 2 . كارگزاران عادل
يكىاز موانع اساسى كه در برقرارى عدالت در جامعه همواره فرا روى مصلحاناجتماعى قرار داشته، نبود مجريان و كارگزاران عادل است . وجود اين مانعبسيارى از حركت‏هاى عدالت‏خواهانه را با شكست مواجه و بسيارى ازحكومت‏هايى را در پى گسترش عدالت در جامعه بوده‏اند ناكام ساخته است .
يكىاز تفاوت‏هاى اساسى حكومت امام مهدى (ع) با ديگر حكومت‏هايى كه در طولتاريخ داعيه برقرارى عدالت داشته‏اند اين است كه پيش از اقدام براى تشكيلحكومت‏به تعداد مورد نياز افراد زبده و برگزيده‏اى كه در نهايت تقوا وپرهيزكارى هستند تربيت نموده و با برقرارى حكومت جهانى خود، آنها را بهسراسر جهان گسيل مى‏دارد .
در مورد ويژگى ياران قائم (ع) در رواياتى از امام صادق (ع) چنين مى‏خوانيم:
.. . نشان سجده بر پيشانى آنها نقش بسته است . آنها شيران روز و زاهدانشب‏اند . دل‏هايشان مانند پاره‏هاى آهن [محكم و استوار] است و هر كدام ازآنها توان چهل مرد را دارا هستند . (12)
امام على (ع) نيز درباره ويژگى ياران آن حضرت مى‏فرمايد:
خداوندتعالى مردمى را براى [يارى] او گرد مى‏آورد، همچنانكه پاره‏هاى ابر گردآمده و به هم مى‏پيوندند . خداوند دل‏هاى آنان را به هم نزديك مى‏كند .آنها از هيچ كس ترسان نمى‏شوند و از اينكه كسى بدانها بپيوندد شادماننمى‏گردند . تعداد آنها همان تعداد اصحاب بدر است . هيچ كس از پيشينيان ازآنها سبقت نمى‏گيرد و هيچكس از آيندگان به آنها نمى‏رسد . (13)
آرى،امام مهدى (ع) چنين مردمى را براى اداره حكومت‏خود برمى‏گزيند و هر يك ازآنها را بر منطقه‏اى حاكم مى‏سازد . چنانكه امام صادق (ع) مى‏فرمايد:
حضرتمهدى يارانش را در همه شهرها پراكنده مى‏سازد و به آنها دستور مى‏دهد كهعدل و احسان را شيوه خود سازند و آنها را فرمانروايان كشورهاى جهان گرداندو به آنها فرمان مى‏دهد كه شهرها را آباد سازند . (14)

1 - 3 . قوانين عادلانه
وجودقوانين عادلانه يكى از شرايط اساسى تحقق عدالت اجتماعى است و بدون وجودآن، حكمرانان عادل به تنهايى نخواهند توانست چنانكه بايد و شايد عدالت رادر جامعه حكمفرما سازند . بدون ترديد كتاب الهى و سنت رسول خدا (ص) بيانكننده عادلانه‏ترين قوانين هستند و در صورت حاكم شدن بى‏كم و كاست آنهاجامعه طعم عدالت را خواهد چشيد . چنانكه امام على (ع) در برخى از بياناتخود قرآن را آينه تمام عدالت معرفى كرده است . از جمله مى‏فرمايد:
قرآن، معدن ايمان و چشمه‏سار آن; چشمه‏هاى علم و درياهاى آن، باغ‏هاى عدل و آبگيرهاى آن است . (15)
و در جاى ديگر در وصف قرآن مى‏فرمايد:
آن فضل است و هزل نيست، آن گويا به طريقه عدل‏و امر كننده به فضل است . (16)
ازاين رو يكى اقدامات مهمى كه امام مهدى (ع) براى تحقق عدالت اجتماعى انجاممى‏دهند احياى احكام كتاب و سنت رسول خداست، كه در طول زمان به فراموشىسپرده شده و جز پوسته‏اى از آنها باقى نمانده است .
پيامبر گرامى اسلام (ص) در اين زمينه مى‏فرمايد:
دوازدهمينفرزندم از ديده‏ها غايب شده و پنهان مى‏گردد، تا اينكه زمانى براى امت منفرا رسد كه از اسلام جز نام و از قرآن جز نقشى باقى نمى‏ماند، در اينهنگام خداوند بزرگ مرتبه به او اجازه قيام مى‏دهد و اسلام را با او آشكارو تجديد مى‏كند . (17)
امير مؤمنان على (ع) در بيان بسيار زيبايى اقدامامام مهدى (ع) در زمينه حاكم كردن احكام قرآن بر هواجس و اميال نفسانىانسان‏ها را، به عنوان مقدمه برپايى عدالت، چنين توصيف مى‏كنند:
هواهاىنفسانى را به متابعت هدايت الهى بازمى‏گرداند، آن زمان كه مردم هدايت الهىرا به متابعت هواهاى نفسانى درآورده باشند . آراء و انديشه‏ها را تابعقرآن گرداند وقتى كه قرآن را تابع آراء و انديشه‏هاى خود ساخته باشند . .. و او به شما نشان خواهد داد كه دادگرى چگونه است و كتاب خدا و سنت را كهمتروك شده زنده گرداند . (18)
به دليل همين پيوند ناگسستنى احياى احكام كتاب و سنت و برقرارى عدالت است كه در دعاى عهد طلب مى‏كنيم:
خداوندا!او را پناهگاه بندگان ستمديده‏ات و يارى دهنده كسى كه جز تو ياورى ندارد،قرار ده و به وسيله او احكام قرآن را كه تعطيل گرديده برقرار ساز و او رابرپا دارنده آنچه از نشانه‏هاى دينت و سنت‏هاى پيامبرت، كه درود خدا بر اوو خاندانش باد، وارد شده قرار ده . (19)

4 - 1 . نظام عادلانه
تحققعدالت اجتماعى گذشته از همه شرايط بالا به امر ديگرى نيز نيازمند است و آنوجود يك نظام حكومتى مبتنى بر عدالت است . نظامى كه جايگاه هركس به درستىدر آن تعيين شده باشد، همه مسئولان وظايف خود را به درستى بشناسند و بدانعمل كنند و بالاخره همه احساس كنند كه بر كار آنها نظارت وجود دارد و درصورت خطا و لغزش از آنها بازخواست مى‏شود .
در نظام‏هاى بشرى بسيارديده‏ايم كه حتى با وجود حاكمان عادل و قوانين عادلانه چنانكه بايد و شايدعدالت‏بر جامعه حاكم نشده و ظلم و ستم در اشكال گوناگون بر مردم جارى شدهاست و اين همه نبوده است مگر به يكى از دلايل زير:
1 . قرار نگرفتن درست اجزاى مختلف حكومت در جاى خود;
2 . ناآشنايى كارگزاران با وظايف و مسئوليت‏هايشان;
3 . ضعف نظام بازرسى و نظارت .

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
27-07-2010, 12:04
درحكومت امام مهدى (ع) نظام حكومتى به شيوه‏اى شكل گرفته كه امكان ظلم وبى‏عدالتى به صفر مى‏رسد . در اين حكومت، اولا چنانكه گفته شد پارساترين وتوانمندترين انسان‏ها به عنوان حكمرانان و كارگزاران برگزيده مى‏شوند;ثانيا وظايف تك تك آنها بى‏هيچ كم و كاست تعيين مى‏گردد و حتى به آنهاگفته مى‏شود كه در هنگام حيرت و سرگردانى چه كنند و ثالثا نظارت و بازرسىدقيق و سختگيرانه بر همه كارگزاران اعمال مى‏شود .
امام صادق (ع) در مورد شيوه گزينش كارگزاران حكومتى در عصر ظهور و نحوه ابلاغ وظايف آنها مى‏فرمايد:
هنگامىكه قائم قيام كند، براى [اداره] هر يك از مناطق جهان فردى را برگزيده،ارسال مى‏دارد و به وى مى‏گويد: پيمان تو به دست توست و اگر با مطلبىمواجه شدى كه آن را نفهميدى و نحوه قضاوت در موردش را ندانستى به دست‏خودنگاه كن و به آنچه در آن است عمل نما . (20)
در مورد قاطعيت و سخت‏گيرى امام مهدى (ع) نسبت‏به كارگزاران و مجريان متخلف در روايتى از امام على (ع) چنين مى‏خوانيم:
[قائمما] قاضيان زشتكار را كنار مى‏گذارد و دست‏سازشكاران را از سرتان كوتاهمى‏كند و حكمرانان ستم پيشه را عزل مى‏نمايد و زمين را از هر نادرست وخائنى پاك مى‏سازد، و به عدل رفتار مى‏كند . . . (21)
در روايت ديگرى قاطعيت و سازش ناپذيرى امام عصر (ع) در برابر كارگزاران ناشايست چنين توصيف شده است:
مهدى[ عليه‏السلام] بخشنده است; او درباره كارگزاران و ماموران [دولت‏خويش]بسيار سختگير است و با ناتوانان و مستمندان بسيار دلرحم و مهربان . (22)

پی نوشت ها :
1 . ر . ك: الصافى‏الگلپايگانى، لطف‏الله، منتخب الاثر فى‏الامام الثانى عشر (ع)، ص‏478 .
2 . ابن‏حنبل، احمد، المسند، ج‏3، ص‏37 .
3 . المجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج‏36، ص‏351، ج‏228 .
4 . سوره اعراف (7)، آيه 128 .
5 . بحارالانوار، ج‏52، ص‏232، ح‏58; همچنين ر . ك: همان، ص‏339، ح‏83 .
6 . صحيفه نور، ج‏20، ص‏199 - 198 .
7 . نهج‏البلاغه، ترجمه محمد مهدى فولادوند، كلام 20، ص‏260 .
8 . ابن‏طاووس، ابوالقاسم على‏بن‏موسى، الملاحم والفتن، ص‏49و122; به نقل از: منتخب‏الاثر، ص‏469 .
9 . المروزى، ابوعبدالله نعيم‏بن حماد، الفتن (نسخه خطى)، ص‏95 به نقل از: معجم احاديث الامام المهدى (ع)، ج‏3، ص‏295، ح‏832 .
10 . النعمانى، محمدبن ابراهيم، كتاب‏الغيبة، ص‏122 . بحارالانوارج‏52، ص‏354، ح‏115 .
11 . بحارالانوار، همان، ص‏359، ح‏127 .
12 . همان، ص‏386، ح‏202 .
13 . الحاكم النيسابورى، ابو عبدالله محمد بن عبدالله، المستدرك على‏الصحيحين فى‏الحديث، ج‏4، ص‏554 .
14 . دخيل، على‏محمدعلى، الامام المهدى، ص‏271 .
15 . نهج‏البلاغه، ترجمه محمدمهدى فولادوند، خطبه 198، ص‏252 .
16 . خوانسارى، جمال‏الدين، شرح غررالحكم و دررالكلم، ج‏60، ص‏207، ح‏1005 .
17 . القندوزى سليمان بن ابراهيم، ينابيع المودة، ص‏440 .
18 . نهج‏البلاغه، خطبه 138، ص‏173 - 174; بحارالانوار، ج‏51، ص‏120، ح‏25 .
19 . بحارالانوار، ج‏102، ص‏111; قمى، شيخ عباس، مفاتيح‏الجنان، دعاى عهد .
20 . كتاب الغيبة، ص‏172; بحارالانوار، ج‏52، ص‏365، ح‏144 .
21 . بحارالانوار، ج‏51، ص‏120، ح‏23 .
22 . العسكرى، نجم‏الدين جعفربن محمد، المهدى الموعود المنتظر عند علماء اهل السنة و الامامية، ج‏1، ص‏270 .

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
27-07-2010, 12:05
parvaneh2
سيماي شكوهمند حضرت مهدي عج الله تعالي ظهوره

تولّد نور


در نيمه شعبان سال 255 هجرى قمرى تحولّى شگرف در عالم خلقت روى داد و آخرين نور، از انوار بلند مرتبگان عالم وجود، از عرش خدا بر فرش ‍ زمين فرود آمد تا اين كره خاكى را مهبط فرشتگان و محلّ عروج صالحان كند.


اين سفر عرشى ، چهاردهمين سفرى بود كه با انجام آن سلسله سفرهاى آسمانى به پايان مى رسيد و اين بار طاووس بهشت با همه زيبايى ها و شكوهى كه داشت از بام عرش الهى پر كشيد و براى ماءموريتى عظيم بر بام خانه آدميان نشست تا دامن زمين را جايگاه پرواز آنان سازد.

اين نور الهى ، همان كسى بود كه تمام انبياء و اولياء خدا در همه لحظه هاى تاريخ ، انتظار او را مى كشيدند؛ نوح و ابراهيم و موسى و عيسى و محمد عليهم السلام چشم به راه او دوخته بودند تا تمامى آمال و آرزوهاى مقدّسشان را كه همان پاكى زمين از لوث كفر و شرك و گناه بود عملى سازد و توحيد و ولايت را زينت جان ساكنان زمين گرداند.
اين اميد بخش دلهاى پاك پيامبران و اولياء خدا جز مهدى آل محمّد عليهم السلام كس ديگرى نبود. هر حجّت الهى كه آمد و به خواست توحيدى خود بر زمين دست نيافت ، دل خوش داشت كه روزى آخرين ذخيره الهى خواهد آمد و غنچه هاى آرزوى مقدّس آنها را شكفته خواهد كرد و زمين را به ذكر و نور خدا آباد خواهد نمود.

به راستى اين چه توفيق عظيمى است كه از ميان همه رجال آسمانى تنها نصيب قائم عليه السلام مى گردد و خداوند از ميان همه برگزيدگان خود، تنها او را انتخاب كرد و اولياء بزرگ خود را در رسيدن به مقام بلند او در حيرت فرو برد؟

امام باقر عليه السلام فرمود:
موسى بن عمران به آنچه به قائم آل محمد عليهم السلام داده شد نگاه كرد و گفت :پروردگارا!مرا قائم آل محمد عليهم السلام قرار ده !
به او گفته شد:اين مقام از ذريّه احمد صلّى اللّه عليه و آله است .
دوباره نگاه كرد و مقام او را مشاهده نمود و گفت :
پروردگارا! مرا قائم آل محمد عليهم السلام قرار ده ! و همان جواب را شنيد. براى سومين بار مقام او را نظاره كرد و خواسته خود را تكرار كرد و همان جواب را شنيد.((1))
اى ذخيره الهى !چه مقام رفيعى دارى كه پيامبر بزرگى چون موسى آن را از خدا طلب مى كند. گويا او آگاهى يافت كه چگونه زمين را به ذكر و نور خدا آباد مى كنى و چگونه احكام الهى را در همه جاى آن جارى مى سازى و قسط و عدل كه آرزوى بر زمين مانده همه انسانهاى وارسته بوده است را در سراسر زمين تحقّق مى بخشى ؛ از اين رو درخواست كرد كه اين توفيق عظيم نصيب او شود

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
27-07-2010, 12:05
شگفتى هاى ولايت

حكيمه ، عمّه امام حسن عسكرى عليه السلام همواره بر آن حضرت وارد مى شد و دعا مى كرد خدا فرزندى به او عطا فرمايد. او مى گويد: روزى بر امام عليه اسلام وارد شدم و دعاى خود را تكرار كردم ، حضرت فرمود: آنچه را دعا كردى كه خداوند به ما عطا كند، در اين شب متولّد مى شود؛ تو هم نزد ما بمان و افطار كن .

عرض كردم : آقاى من ! مادر اين فرزند كيست ؟فرمود:نرگس .

حكيمه به امام عليه السلام عرض كرد:او محبوب ترين كنيزان شما نزد من است وآن گاه نزد نرگس خانم رفت و دست هايش را بوسيد و به او گفت :
خداوند در اين شب فرزندى به تو عطا مى فرمايد كه سرور جهان و نجات بخش مؤمنين مى باشد. سپس نگاهى به او كرد و اثرى از باردارى در وى نديد. پس نزد امام حسن عليه السلام بازگشت و گفت : من اثرى از باردارى در وى نمى بينم ! چه هنگامى از شب اين نوزاد متولد مى شود؟

حضرت فرمود: ان شاءاللّه با طلوع صبح متولّد مى شود.

حكيمه مى گويد: نماز خواندم و افطار كردم و نزديك نرگس خوابيدم . براى نماز شب كه برخاستم ، نرگس خوابيده بود و اثرى از وضع حمل در او مشاهده نمى شد. مشغول نماز صبح شدم و در حال خواندن نماز وتر بودم كه از تاءخير وعده امام به ترديد افتادم .
در اين هنگام حضرت ندا داد: عمّه ! هنوز صبح نشده است ! نماز را به سرعت تمام كردم و نرگس حركتى كرد، نزد او رفتم و وى را در برگرفتم و پرسيدم : چيزى احساس مى كنى ؟
پاسخ داد: آرى . در اين حال خواب چشمان ما را گرفت و هر دو خوابيديم و ديگر هيچ چيز متوجه نبودم تا اين كه امام عليه السلام صدا زد:
عمّه !فرزندم را نزد من بياور. بيدار شدم و ديدم سرورم مهدى متولّد شده است و خدا را سجده مى كند و بر ساعد راستش نوشته بود: جاء الحق و ذهق الباطل ، ان الباطل كان ذهوقا، او را در بغل گرفتم و در پارچه اى پيچيدم و نزد پدرش بردم .
حضرت او را گرفت و بر دست چپش نشاند و دست راستش را پشت او گذارد و زبان در دهانش قرار داد و دست بر گوش و پشت و مفاصلش كشيد و فرمود: حرف بزن پسرم !

او به سخن آمد و گفت : اشهد ان لا اله الا اللّه و اشهد ان محمدا رسول اللّه و انّ عليّا امير المومنين ولى اللّه و يكايك امامان را شمرد تا به خود رسيد. آن گاه براى شيعيان دعا كرد كه به وسيله او به آنها گشايش رسد. سپس امام عليه السلام به من فرمود: عمّه ! او را به مادرش برگردان تا بر او سلام كند.

حكيمه گويد: روز هفتم به منزل امام عليه السلام رفتم ، سلام كردم و نشستم . حضرت فرمود: فرزندم را بياور. من هم مهدى را كه در لباس زرد رنگ بود نزد او آوردم و امام عليه السلام به همان روش قبلى با او رفتار كرد و سپس فرمود: حرف بزن پسرم ! او هم گفت :اشهد ان لا اله الا اللّه و بر پيامبر، اميرالمؤمنين و ساير ائمه عليهم السلام درود فرستاد تا به پدرش ‍ رسيد و ادامه داد:

بسم اللّه الرحمن الرحيم ، و نريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض ‍ و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين و نمكّن لهم فى الارض و نرى فرعون و هامان و جنود هما منهم ما كانوا يحذرون

به نام خداوند بخشنده مهربان ، ما مى خواهيم بر مستضعفان زمين منّت گذاريم و آنان را رهبران و وارثان زمين قرار دهيم و در زمين به آنها قدرت دهيم و به فرعون و هامان و لشكريان ، آنچه را از جانب آنانا بيمناك بودند نشان دهيم .
سپس امام حسن عليه السلام به او فرمود: پسرم ! آنچه را خداوند بر پيامبران و رسولانش نازل فرمود قرائت كن و او هم كتاب هاى آسمانى گذشته را به همان زبانى كه بود تلاوت كرد

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
27-07-2010, 12:06
ويژگيهاى جسمانى





بنا بر رواياتى كه از معصومين عليهم السلام نقل شده است امام مهدى عليه السلام داراى قامتى متوسط و برافراشته ، صورتى زيبا، پيشانى باز، ابروان به هم پيوسته ، بينى كشيده و زيبا، ميان دندانهاى ثنايا باز، شكم فربه ، پاها قوى و ران هاى پر گوشت دارد. استخوان هاى شانه ها درشت و در پشت خود دو خال دارد كه يكى به رنگ پوست و ديگرى شبيه خال پيامبر صلى اللّه عليه و آله است . رنگش سفيد مايل به سرخى ، موها زيبا و رخساره اش ‍ همچو ماه نورانى مى درخشد و شبيه ترين مردم به پيامبر صلى اللّه عليه و آله است .

طول عمر



يكى از معارف مربوط به ولى عصر عليه السلام طول عمر آن حضرت است كه چگونه ممكن است يك انسان حدود هزار و دويست سال و بلكه بيشتر از آن در دنيا زندگى كند.


اگر چه اين سؤ ال در گذشته با شگفتى مطرح مى گرديد امّا امروز تحقيقات دانشمندان نشان مى دهد كه انسان مى تواند عمر خود را بسيار افزايش دهد و حتى اندازه خاصّى هم براى آن ذكر نكرده اند و در برخى مجلّات علمى آمده است انسان مى تواند عمر خود را به هزاران سال افزايش دهد. حال وقتى طول عمر امكان وقوع داشته باشد ذكر نمونه هاى آن استبعادى ندارد.



اساسا بهترين دليلى كه مى تواند براى وقوع امرى ارائه كرد وجود نمونه هاى آن است . افرادى كه عمر طولانى داشته اند كم نبوده اند، به طورى كه برخى دانشمندان كتاب هايى را تحت عنوان ((المعّمرون )) تاءليف كرده اند و نمونه هاى قابل توجهّى را ارائه نموده اند. قرآن كريم خود به امكان طول عمر و وجود نمونه هايى از افراد كه عمر طولانى داشته و دارند اشاره فرموده است . از جمله مى فرمايد:



و لقد ارسلنا نوحا الى قومه فلبث فيهم الف سنة الّا خمسين عاما فاخذهم الطّوفان و هم ظالمون .(10)



ما نوح را به سوى قومش فرستاديم . پس در ميان آنها نهصد و پنجاه سال درنگ كرد تا اين كه طوفان آنها را گرفت ، در حالى كه ستمكار بودند.



نهصد و پنجاه سال ، تنها دورانى را شامل مى شود كه نوح عليه السلام قبل از طوفان در ميان مردم تبليغ مى كرد. قبل از بعثت او و پس از طوفان هم زمان قابل توجهى بوده است كه در برخى روايات به آن اشاره شده است . امام صادق عليه السلام در اين باره مى فرمايد:



نوح دو هزار و پانصد سال عمر كرد كه هشتصد و پنجاه سال از آن ، قبل از بعثت ، نهصد و پنجاه سال بعد از بعثت و هفتصد سال پس از طوفان و فروكش آب بود.(11)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
27-07-2010, 12:06
امام سجاد عليه السلام فرمود:





قائم ، سنّتى از نوح دارد و آن طول عمر است .(12)




از جمله كسانى كه عمر طولانى دارد و قرآن هم آن را تاءييد مى كند، حضرت مسيح عليه السلام است . مسيحيان معتقدند مسيح عليه السلام به صليب كشيده شد، امّا قرآن مى فرمايد:




((او را نكشتند و به صليب نكشيدند، بلكه امر بر آنها مشتبه شد... يقينا او را نكشتند بلكه خدا او را به سوى خود بالا برد.))(13)



مسن تر از حضرت مسيح عليه السلام حضرت خضر عليه السلام است كه در زمان حضرت موسى عليه السلام زنده بود و گفت وگوى آنها در قرآن بيان شده است . امام صادق عليه السلام مى فرمايد:



چون خداى تبارك و تعالى اراده كرده بود عمر قائم عليه السلام را در ايّام غيبتش طولانى كند و مى دانست بندگانش بر طول عمر او اشكال مى گيرند، عمر بنده صالح خود را طولانى كرد تا براى طول عمر قائم به آن استدلال شود و اشكال افراد معاند و بدانديش باطل گردد.(14)



قرآن كريم اين حقيقت را مورد تاءييد قرار داده است كه يك انسان يا موجود زنده ديگر مى تواند تا پايان اين عالم زندگى كند. وقتى يونس عليه السلام از كشتى به دريا انداخته شد، يك ماهى او را بلعيد امّا يونس عليه السلام در شكم ماهى تسبيح خدا مى گفت و به خاطر تسبيحى كه گفت نجات يافت .



قرآن مى فرمايد:
فالتقمه الحوت و هو مليم ، فلولا انه كان من المسبحين للبث فى بطنه الى يوم يبعثون (15)



ماهى او را بلعيد در حالى كه يونس نكوهش كننده خويش بود، و اگر از تسبيح كنندگان نبود تا روزى كه مردم برانگيخته مى شوند در شكم آن ماهى مى ماند.
از آيه اى كه بيان گرديد استفاده مى شود كه يك انسان يا ماهى مى تواند تا پايان عالم زندگى كند، چه اين زندگى به صورت عادى بگذرد يا اراده خاصّ الهى بر ادامه آن تعلّق گيرد

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
27-07-2010, 12:07
قرآن و مهدى عليه السلام دو نور هدايتند.

تجلى مهدى عليه السلام در قرآن

قرآن ومهدى عليه السلام كتاب و امام هدايتند و هر دو مردم را به يكديگر فرا مى خوانند. آنها دو پيشواى مردم و قرآن صامت و ناطقند و هرگز از هم جدايى ندارند تا در حوض كوثر بر رسول خدا صلى اللّه عليه و آله وارد شوند، چه اين كه آن حضرت فرمود:


من دو چيز گران قدر را در ميان شما به جا مى گذارم : كتاب خدا و اهل بيتم را و اينها هرگز از يكديگر جدا نمى شوند تا در حوض كوثر بر من وارد شوند.(16)



آيات فراوانى درباره ولى عصر عليه السلام وجود دارد و ما به بخشى از آنها اشاره مى كنيم تا حقيقت مهدويّت و سيماى نورانى آن حضرت از نگاه قرآن آشكار گردد. نتيجه اين بررسى قرآنى ، علاوه بر تحكيم عقيده به آن موعود آسمانى ، گستردگى معارف مربوط به او را در ميان همه ملل و مذاهب اسلامى به اثبات مى رساند.



هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دين الحق ليظهره على الدين كله و لو كره المشركون (17)



او كسى است كه رسولش را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر همه اديان پيروز گرداند هر چند كه مشركان خشنود نباشند.



ابو بصير مى گويد: از امام صادق عليه السلام سؤ ال كردم مراد از آيه ((هو الذى ...)) چيست ؟



حضرت فرمود: به خدا قسم هنوز تاءويل آن محقّق نشده است .



عرض كردم : فدايت شوم در چه زمانى محقّق خواهد شد؟



فرمود: هنگامى كه قائم قيام كند. وقتى او قيام كند كافر و مشركى نمى ماند مگر اين كه از قيام او ناخشنود گردند.(18)



البته اين نا خشنودى در ابتداى قيام امام مهدى عليه السلام است و وقتى عدالت او را مشاهده كردند از دوستداران او مى شوند و از انقلاب جهانى او راضى مى گردند.



و له اسلم من فى السموات و الارض طوعا و كرها(19)



و تمام كسانى كه در آسمان ها و زمين هستند از روى اختيار يا اجباردر برابر او تسليم مى شوند.



رفاعة بن موسى مى گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمايد: و له اسلم ... وقتى قائم قيام مى كند جايى از زمين نمى ماند مگر اين كه شهادت به لا اله الا اللّه و محمد رسول اللّه در آن داده مى شود.(20)



اعلموا ان اللّه يحى الارض بعد موتها قد بينّاه لكم الايات لعلكم تعقلون (21)



بدانيد كه خداوند زمين را پس از مرگ آن زنده خواهد كرد. ما آيات را براى شما بيان كرديم شايد انديشه كنيد.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
27-07-2010, 12:07
امام باقر عليه السلام درباره آيه اعلموا ان اللّه ... فرمود:


خداوند زمين را پس از مرگ آن به قائم ، زنده مى كند و مراد از مرگ زمين ، كفر اهل زمين است و كافر مرده است .(22)



وعد اللّه الذين امنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنّهم فى الارض كما استخلف الذين من قبلهم و ليمكّننّ لهم دينهم الذى ارتضى لهم و ليبدلنّهم من بعد خوفهم امنا يعبدوننى لا يشركون بى شيئا(23)



خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند وعده داده است كه آنان را حتما حاكم زمين گرداند همان گونه كه پيشينيان آنها را حاكم بر زمين گردانيد و دينى را كه براى آنها پسنديده است برقرار خواهد ساخت و ترسشان را به امنيت مبدّل مى سازد، آن چنان كه مرا بپرستند و چيزى را شريك من قرار ندهند.



امام صادق عليه السلام درباره كسانى كه خداوند در اين آيه وعده حاكميّت آنها را داده است فرمود:



آنها قائم و اصحاب او هستند.(24)



فاستبقوا الخيرات اينما تكونوا يات بكم اللّه جميعا(25)



بر نيكى ها پيش گيريد، هر جا باشيد خداوند شما را حاضر مى كند.



امام صادق عليه السلام درباره آيه فاستبقوا اللّه ... فرمود:



اين آيه درباره قائم و اصحاب او نازل گرديد. آنها بدون وعده با يكديگر اجتماع مى كنند.(26)


يوم ياتى بعض آيات ربّك لا ينفع نفسا ايمانها لم تكن امنت من قبل (27)



روزى كه بعضى از نشانه هاى پروردگارت محقق گردد، ايمان كسانى كه قبلا ايمان نياورده اند سودى براى آنان ندارد.



امام صادق عليه السلام درباره آيه يوم ياتى ... فرمود:



آيات همان ائمه هستند و نشانه مورد انتظار، قائم است كه چون ظهور كند، ايمان كسى كه قبل از قيام او ايمان نياورده است سودى ندارد و هر چند به پدران او عليهم السلام ايمان آورده باشد.(28)



مراد از عدم سودمندى ايمان كسانى كه قبل از ظهور ايمان نياورده اند اين است كه امتياز شيعيان قبل از ظهور را ندارد و گرنه بناى امام عليه السلام بر ايمان آوردن آنها به اوست .
ذلك الكتاب لا ريب فيه هدى للمتقين الذين يومنون بالغيب (29)



اين كتابى است كه شك در آن راه ندارد و هدايت كننده پرهيزكاران است كه به غيب ايمان مى آورند.



امام صادق عليه السلام درباره اين سخن خدا ذلك الكتاب ... فرمود:



متقّين ، شيعيان على عليه السلام هستند و غيب ، حجّت غايب است و شاهد اين سخن ، قول خداى-تعالى است كه مى فرمايد:



يقولون لو لا انزل آية من ربّه فقل انمّا الغيب للّه فانتظروا انى معكم من المنتظرين (30)



مى گويند چرا معجزه اى از سوى پروردگارش بر او نازل نمى شود؟ بگو دانستن غيب تنها براى خداست . پس منتظر باشيد من هم با شما در انتظار مى مانم .(31)



يعرف المجرمون بسيماهم (32)



گنهكاران به چهره هايشان شناخته مى شوند.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
27-07-2010, 12:09
امام صادق عليه السلام درباره آيه يعرف المجرمون بسيماهم فرمود:

خداوند آنها را مى شناسد امّا اين آيه درباره قائم نازل شد، او آنها را به چهره شان مى شناسد و با اصحابش آنها را به ضرب شمشير مى زند.(33)

قال لو ان لى بكم قوة او اوى الى ركن شديد(34)

((لوط)) گفت : اى كاش در برابر شما قدرت يا پشتيبانى محكمى داشتم .

امام صادق عليه السلام درباره آيه قال لو... فرمود:


اين سخن لوط چيزى جز آرزوى قدرت قائم عليه السلام و ذكر قدرت ياران او نبود. هر مردى از اصحاب او، قدرت چهل مرد را دارد و قلبش از تكه هاى آهن محكم تر است .(35)

امّن يجيب المضطرّ اذا دعاه و يكشف السّوء و يجعلكم خلفاء الارض (36)

چه كسى است كه دعاى مضطر را اجابت كند و گرفتاريش را برطرف سازد و شما را حاكمان زمين قرار دهد؟

امام صادق عليه السلام درباره آيه امن يجيب ... فرمود:


اين آيه درباره قائم عليه السلام نازل شد. به خدا قسم مضطر اوست . وقتى كه دوركعت نماز در مقام گزارد و خدا را بخواند، او را اجابت كند و بدى را از وى برطرف سازد و او را خليفه زمين قرار دهد.(37)

و نريد ان نمنّ على الّذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمّة و نجعلهم الوارثين (38)

ما مى خواهيم بر مستضعفين زمين منّت گذاريم و آنان را پيشوايان و وارثان زمين قرار دهيم .

امير المؤمنين عليه السلام درباره آيه و نريد ان ... فرمود:

مستضعفين ، آل محمد عليهم السلام هستند كه خداوند، مهدى آنها را پس از سختى ايشان بر مى انگيزد و او، آنها را عزيز مى كند و دشمنانشان را ذليل مى كند.(39)

اليوم ياس الّذين كفروا من دينكم فلا تخشوهم و اخشون (40)

امروز كافران از ((زوال )) دين شما ماءيوس شدند. پس ، از آنها نترسيد و از ((مخالفت )) من بترسيد.

امام باقر عليه السلام درباره آيه اليوم ياءس ... فرمود:


منظور از ((يوم )) روزى است كه قائم قيام كند.(41)

بعثنا عليكم عبادا لنا اولى باءس شديد(42)

گروهى از بندگان قوى و جنگجوى خود را عليه شما بر مى انگيزم .

حمران گويد: امام باقر عليه السلام همواره اين آيه و بعثنا عليكم ... را مى خواند و مى فرمود: قائم و ياران او هستند كه جنگجويانى قدرتمندند.(43)

اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا و ان اللّه على نصرهم لقدير(44)

به كسانى كه جنگ بر آنها تحميل شده است اجازه جهاد داده شده زيرا مورد ظلم قرار گرفته اند والبته خداوند بر نصرت آنها تواناست .


امام صادق عليه السلام درباره آيه اذن للذين ... فرمود: اين آيه درباره قائم و ياران او نازل شده است .(45)

و لنذيقنّهم من العذاب الادنى دون العذاب الاكبر(46)

, همانا غير از عذاب بزرگ تر، از عذاب نزديك به آنان مى چشانيم .

مفضّل گويد: درباره آيه و لنذيقنهم ... از امام صادق عليه السلام سؤ ال كردم و او فرمود:
عذاب نزديك ، گرانى قيمت ها و عذاب بزرگ تر شمشير مهدى است .(47)

الّذين ان مكّنّا هم فى الارض اقاموا الصّلاة و آتوا الزّكوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر و للّه عاقبة الامور(48)

كسانى كه چون در زمين به آنها قدرت داديم ، نماز را بر پا مى دارند و زكات مى دهند و امر به معروف و نهى از منكر مى كنند. و پايان همه امور از آن خداست .

امام باقر عيله السلام درباره آيه الذين ان مكّنّاهم ... فرمود: اين آيه براى آل محمد عليهم السلام تا آخرين امام و مهدى و اصحاب اوست . خداوند مشرق تا مغرب زمين را به تسخير آنها در مى آورد و دين را به وسيله او زنده مى كند و بدعت ها و باطل را به وجود او و يارانش از ميان مى برد همان گونه كه افراد نادان ، حق را از ميان برده بودند به صورتى كه ديگر ظلمى در جايى ديده نمى شود و امر به معروف و نهى از منكرمى كنند.(49)


قل جاء الحقّ و ذهق الباطل (50)

بگو حق آمد و باطل نابود شد.

امام باقر عليه السلام درباره قل جاء... فرمود:





وقتى قائم قيام كند دولت باطل از ميان مى رود.(51)

آيه هجده سوره سباء و آيه نود و هفت آل عمران نيز به امام مهدى عليه السلام مربوط مى شوند كه در بحث امنيّت عصر ظهور به آنها اشاره خواهد شد.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
27-07-2010, 12:10
پايان عصر غيبت

بدون شك ، شب غيبت به پايان مى رسد و صبح ظهور فرا خواهد رسيد و خدا مى داند كه آن زمان كى خواهد آمد. امّا آيا غير از خدا هم كسى مى داند پايان غيبت در چه تاريخى اتفاق خواهد افتاد؟
بنا بر حكمت الهى ، پاسخ اين سؤ ال را كسى جز خدا نمى داند و هر كسى هم زمانى براى آن تعيين كند سخن او راست نخواهد بود بلكه گمانى است كه مى برد يا دروغى است كه مى گويد.

رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود:
مثل قائم ، مثل ، قيامت است كه جز خداوند كسى از وقت آن آگاهى ندارد. اين واقعيت بر آسمان و زمين سنگين است و او ناگهانى خواهد
آمد.
و امام باقر عليه السلام فرمود:
دروغ مى گويند تعيين كنندگان وقت ، دروغ مى گويند تعيين كنندگان وقت ، دروغ مى گويند تعيين كنندگان وقت !

دلايل عدم تعيين وقت ظهور

عدم بيان تاريخ ظهور از سوى خداى متعال دلايلى دارد كه ما به چند مورد آن اشاره مى كنيم .

الف )انتظار فرج

از زمانى كه امام زمان عليه السلام غيبت كرده است نور اميد به ظهور او دل مؤمنين را روشن نگاه داشته است . هم اكنون اين انتظار وجود دارد و روز به روز بر شدّت و قوّت آن افزوده مى شود و هر مؤمنى آرزو دارد عصر ظهور را درك كند. امّا اگر زمانى براى پايان غيبت تعيين مى گرديد چنين انتظار و اميدى به ظهور منجى عالم نبود و نا اميدى و افسردگى قلوب مؤمنين را فرا مى گرفت زيرا همه آنها جز عدّه اى كه در آستانه عصر ظهور قرار مى گرفتند نااميد مى شدند و ديگر نه دعايى براى ظهور منجى عالم مى شد و نه شوقى به آمدن او دل ها را فرا مى گرفت .

ب )تسهيل دوران غيبت بر امام عليه السلام

عدم اعلام زمان ظهور، هر لحظه وجود مقدّس امام زمان عليه السلام را آماده و با نشاط نگاه مى دارد؛ زيرا اين احتمال را مى دهد كه هر لحظه زمان غيبت به پايان رسد، امّا اگر مدّت معينى براى ظهور او اعلام مى شد، گذشت اين مدت بسيار سخت و جانكاه بود به ويژه با عزلت و غربتى كه با دوران غيبت آن حضرت همراه است .

ج )خودسازى و آمادگى مؤمنين

با ابهام زمان ظهور يك حركت اصلاحى و زمينه سازى اخلاقى در ميان منتظران او شكل خواهد گرفت زيرا هر لحظه ممكن است خورشيد دل ها از پشت ابرهاى غيبت طلوع كند و آنها بايد آماده پذيرايى از او باشند. در حالى كه اگر وقت ظهور معلوم مى شد اين همه حركت هاى ارزشى و نشاط بخش و سازنده به وجود نمى آمد، زيرا تمام مؤمنين به جز آنان كه در آستانه عصر ظهور قرار مى گيرند مى دانستند دوران درخشان ظهور را درك نخواهند كرد.

د)بداء

بداء آن تغيير و تحولى است كه در يكى از مقدّرات الهى صورت مى گيرد. همان گونه كه در قرآن آمده است . قرار شد موسى عليه السلام سى شب به كوه طور برود امّا ده روز به آن اضافه گرديد و به چهل روز رسيد. در اين مدت ده روز كه موسى عليه السلام ديرتر بازگشت ، سامرى از فرصت استفاده كرد و آن گوساله را ساخت و به عنوان خداى بنى اسرائيل معرّفى كرد و بسيارى از مردم را كافر گردانيد.

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
27-07-2010, 12:47
http://imamzarin.com/uploads/posts/2009-08/1249501220_falagh1-32.jpg

ای تمام آرزویم
غم تو شد آبرویم
آقا درد دل زیاده
از کجا برات بگویم؟

تویی اوج مهربونی
ای همای آسمونی
من به دنبال تو هستم
که شاید بدی نشونی

ای همای آسمونی
تویی اوج مهربونی
من به دنبال تو هستم
که شاید بدی نشونی

من با تو ترانه ساختم
ندیده دل به تو باختم
تو رو بعضی وقتا دیدم
اما افسوس نشناختم

ای گل باغ بهارم
ای همه دار و ندارم
آرزومه وقت مردن
سر رو شونه هات بذارم

عاشقی بی کس و کارم
غم ندارم تو رو دارم
باشه منتظر می مونم
بیایی سر مزارم

دیگه بسه این جدایی
کی میشه آقا بیایی؟
با نوای دل میخونم
مهدی زهرا کجایی؟

تویی آرزوی زهرا
شبنم وضوی زهرا
بیا آقا بسه دوری
مرهم بازوی زهرا

آقا جون تو رو ندیدم
فقط از چشات شنیدم
اما با این همه دوری
ندیده تو رو خریدم

آقا جون بذار ببینم
چون که من فقط شنیدم
دیگه خسته شدم از بس
عکس جمکران خریدم

آقا جون بذار ببینم
چون که من فقط شنیدم
دیگه خسته شدم از بس
عکس شش گوشه خریدم

من با تو ترانه ساختم
ندیده دل به تو باختم
تو رو بعضی وقتا دیدم
اما افسوس نشناختم

ای تمام آرزویم
غم تو شد آبرویم
آقا درد دل زیاده
از کجا برات بگویم؟

ای گل باغ بهارم
ای همه دار و ندارم
آرزومه وقت مردن
سر رو شونه هات بذارم

عاشقی بی کس و کارم
غم ندارم تو رو دارم
باشه منتظر می مونم
بیایی سر مزارم

دیگه بسه این جدایی
کی میشه آقا بیایی؟
با نوای دل میخونم
مهدی زهرا کجایی؟

سلسله موی دوست
حلقه دام بلاست
هر که در این حلقه نیست
فارغ از این ماجراست

http://www.ayehayeentezar.com/images/smilies/sfe4adlkulmzentukza.gifاللهم عجل لولیک الفرجhttp://www.ayehayeentezar.com/images/smilies/ul9zeb3qtxect1lrbvyu.gif

http://sl.glitter-graphics.net/pub/1097/1097038v0ncyc95bk.gif

نرگس منتظر
27-07-2010, 12:50
http://imamzarin.com/uploads/posts/2009-08/1249501167_falagh1-125.jpg


ای از تمام خوبی ها لبریز
دوست داشتنی ترین
ای امید شیعیان
نور ســــینه مومنان
خـوش آمـــدی
میــلادت مبــارک
سیه روی و سرشار از خجلت و ندامت با یک سینه پر از امید به سوی تو می آیم.
به دوستی تو امید بسته ام.
می دانم دل من لایق دوستی تو نیست اما احسان عادت همیشگی توست..
ای منجی مهربانم...امام من...
این ندای شکسته دلیست که تو را امام خود می داند پس به هدایت تو امید بسته ام... ای همه نور! این بی مقدارناتوان را در این دنیای پر از جهالت و فریب و دروغ تنها مگذار
دوستی ات را برای من بخواه تا در این ظلمت سرگردان نشوم و در سایه تو آرامش بگیرم
ای امام مهر...مرا بخواه که دوستی تو حیات است، رستگاریست، راه صراط است.
دوستی تو...مهر خداست
مولایم! مرا بخواه.........
مولا ومقتدای من...می دانم این فراق، این تاریکی نتیجه عمل ماست، نتیجه غفلت ماست..
این انتظار به دست جهالت انسان رقم می خورد...
و نیز می دانم منتظر واقعی تو نیستم...
سر افکنده ام....
به سوی تو حرکت نکرده ام، در جاده رضایت تو گام برنداشتم، اسیر عافیت طلبی و رفا خویشم، در راه شناخت دین و عمل به آن سستی کردم.....می دانم
اما....ای همه امید من! ریسمان مدد الهی! به توشه خالیم منگر...
به نیاز، امید و عشقم، به ناله های شبانه ام بنگر! نور مهرت را در دلم بتابان، مرا در جاده رضایت خود راهی کن، دستم بگیر...مگذار گاه ظهورت اشک حسرت بریزم...
امام من! مهربان من! بالهایم شکسته...خسته ام...زخم هایم نیازمند مرهم توست
بیا
بیا و پر پروازم ده......................

http://sl.glitter-graphics.net/pub/2060/2060691sm4yddf7wm.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/2060/2060691sm4yddf7wm.gif)http://sl.glitter-graphics.net/pub/2060/2060691sm4yddf7wm.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/2060/2060691sm4yddf7wm.gif)

شكوه انتظار
27-07-2010, 13:34
http://farm4.static.flickr.com/3256/2802938897_aec2135008_o.jpg

http://golenarges95.webphoto.ir/photos/go389481.jpg



جان را مپرس با غم هجران چه می‌کند

با تیغ تیز پیکر عریان چه می‌کند



مستانة غمت مِی جنت نمی‌خورد

سرگشتة تو با سر و سامان چه می‌کند



بودیم خاک و با نگهت کیمیا شدیم

بنگر به ذره، مهر درخشان چه می‌کند



از ابر لطف توست که سرسبز مانده‌ایم

در این کویر تَف‌زده، باران چه می‌کند



ما را که دید بر سر کویش به خنده گفت

بیمار ره نبرده به درمان چه می‌کند



ای صد بهار از تو شکوفا بیا بیا

باد خزان ببین به گلستان چه می‌کند



پرسیده‌ای که دوست ز دشمن چه می‌کشد

هیچ آگهی فراق تو با جان چه می‌کند



ای منتظر بیا و نظر کن که داغ هجر

با لاله‌های سوخته دامان چه می‌کند



در حسرت تو دربدری شد نصیب خضر

ورنه به سیر کوه و بیابان چه می‌کند



دست نیاز به‌سوی تو دارد وگرنه نوح

با زورق شکسته به طوفان چه می‌کند



***



سلامتی وجود نازنین مهربان‌ترین مولای عالم، حضرت حجت ابن الحسن المهدی (روحی له الفداء) و تعجیل در امر فرجشان ، صلوات





اللهم عجل لمولانا الغریب الفرج

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
27-07-2010, 14:48
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_Untitled-14.png

طلوع نزدیک است اگر بخواهیم

ظهور تو زیباتر از ظهور همه‌ی زیبایی‌هاست

چشم به راه زیباترین بهاریم

خدایا انتظار چقدر دیر می‌گذرد

با صد نگاه خسته، صدا می‌زنیم تو را

بیایید همه منتظر آمدنش شویم

http://www.askquran.ir/gallery/images/55195/1_59095886416023670191.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
27-07-2010, 14:55
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_Untitled-8.png








ای که غبار راه تو، سرمه چشم تار من



کی به سر آیدش دگر، موسم انتظار من





مرغ دلم به صد نوا، باز بخواندت تورا



کی برسد ز راه آن، غنچه من بهار من





عطر وشمیم تو عیان, صورت تو ز من نهان



دیده به شوق دیدنت، می رود از کنار من





دوست به طعنه می زند شحنه به دخمه می برد



کاسه صبر پر شده کی برسد نگار من





ای تو چراغ خانه ام، در طلبت روانه ام



گر قدمی نهی زدر، لیل ، شود نهار من





کی ز حریم کوی تو راه برم به سوی تو



دام نهاده آن عدو بهر من و شکار من





سرخ زبان من شها، سر کند از تنم جدا



آخر از این جوار او می شکند حصار من





ای تو کس همه کسان، باز تو یاریم رسان



بی تو چگونه سر کنم، ای همه افتخار من





جان بکنم نثار تو، سینه درم به کار تو



مانده خجل که قابلت، نیست چنین نثار من





ای که طبیب عالمی محرم حال زارمی



مرهم دیگری بنه بر بدن نزار من








دست همیشه خالیم باز دویده سوی تو



از کرمت عنایتی، تازه نما به کار من




*سيستاني*

http://www.askquran.ir/gallery/images/51816/1_Divider47.gif

شكوه انتظار
27-07-2010, 15:09
gol2ای سبزترین آیه هستیgol2
gol2ای روشن ترین آرزوی زمینgol2
gol2ای زیباترین ترانه زمانهgol2
بیا ...
بیا که با آمدنت زمین رنگ غزلهای آسمانی می گیرد
و این مثنوی هزار و چندین ساله برای همیشه تاریخ تمام می شود
بیا که روزگار به تنگ آمده و لحظه ها شکننده تر از شیشه بخار گرفته اتاق انتظار زمین اند
بیا که ثانیه ها سخت ترین قصیده نانوشته آسمان را که تلخ تر از شوکران و سیاهتر از برهوت تنهایی یک انسان است به پایان ببرند
setarehبیا ...setareh
بیا که دیگر کوهها استواری را به مسخره گرفته اند و لبخند شکوفه ها به توهین ابدیت کشیده شده
بیا که زندگی دلگیرتر از غروب و دلتنگ تر از کسوف شده
و ساعتها به درازای عمر نوح رسیده اند
بیا ...
gol2ای کشتی نجاتgol2
ای عصای معجزه آسای موسی در میان این اقیانوس بلا


بیا که دم مسیحایی ات زمین را زنده کند
و نسیم صبا را به قلب تپنده سنگهای آذرین بسپارد
بیا که برای تداوم بشریت رباعی عاشقانه بسرایم و برای تحقق آرمانهای رنگارنگ زمین پای کوبی کنیم
بیا

roz2roz2roz2roz2

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
27-07-2010, 15:09
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_Untitled-18.png

چشم آلوده كجا ، ديدن دلدار كجا ؟

دل سرگشته كجا وصف رخ يار كجا ؟

قصه عشق من و رلف تو ديدن دارد

نرگس مست كجا ، همدمي خار كجا ؟

سرعاشق شدنم لطف طيبانه توست

ورنه عشق تو كجا ، اين دل بيمار كجا ؟

هركه را تو بپسندي بشود خادم تو

خدمت عشق كجا ، نوكر و سرباز كجا



http://www.askquran.ir/gallery/images/51816/1_Divider47.gif

شكوه انتظار
27-07-2010, 15:55
http://emamezaman.jahanpayam.net/modpub/FCKeditor/Image/emamzaman.jpg
آسمان را میستایم، كه ابرهایش را زیرانداز گام هایت میسازد


درختان را دوست میدارم؛ كه شاخه هاشان نسیم محبت را با یاد تو معطر و متبرك میكنند.

آب را میپسندم كه روان میشود، تا غبار از قدوم پاك تو برگیرد.

باد را مینوشم؛
كه یاد روحنواز كوى تو را، هدیه مشامم میسازد.

و انتظار را مقدس میشمرم؛ از آن كه هر آدینه، منتظرت مینشینم. هر آدینه، چشم به راه

و گام تو میسپارم و هر آدینه، دلم را سفره ی محبتهاى تو میكنم.

نوازش نگاهت را از ما دریغ مدار،
اى مولا، یا صاحب الزمان...!
http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif
http://www.radsms.com/wp-content/uploads/2010/07/doa-emame-zaman.jpg

نرگس منتظر
27-07-2010, 18:36
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gif
http://shiaupload.ir/images/81075089911483087327.jpg
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gif

http://sl.glitter-graphics.net/pub/2060/2060691sm4yddf7wm.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/2060/2060691sm4yddf7wm.gif)http://sl.glitter-graphics.net/pub/2060/2060691sm4yddf7wm.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/2060/2060691sm4yddf7wm.gif)

همه نقد ِ هستی خود ، بدهم به صاحب جان
كه یكی دقیقه بینم رخ دلگشای مهدی
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gif
نه هوای كعبه دارم، نه صفا و مروه خواهم
كه ندارد این مكانها به خدا صفای مهدی
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gif
دل من تپد به سینه ، به امید روزگاری
كه گذشت گاه محنت، شنوم ز نای مهدی

دعا1اللهم عجل لولیک الفرجدعا2

http://sl.glitter-graphics.net/pub/2060/2060691sm4yddf7wm.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/2060/2060691sm4yddf7wm.gif)http://sl.glitter-graphics.net/pub/2060/2060691sm4yddf7wm.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/2060/2060691sm4yddf7wm.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
27-07-2010, 18:58
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_Untitled-6.png




مژده اي دل كه دگر نيمه شعبان آمد

برتن مرده و بي جان جهان جان آمد



بانگ تكبير دگر در همه عالم برپاست

همه گويند نگر ، جلوه يزدان آمد



از زمين نور به بالا رود امشب زيرا

نور خورشيد امامت همه تابان آمد



قائم آل محمد گل گلزار رسول

حجة بن الحسن آن مظهر ايمان آمد



http://shiaupload.ir/images/44099893045296490037.gif

شكوه انتظار
27-07-2010, 20:27
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_2212067kurlzme99e1a.gif
http://shamim.valiasr-aj.net/photo/ashar/075.jpg

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_2212067kurlzme99e1a.gif

از ميان اشك ها





از ميان اشک ها خنديده مي آيد کسي

خواب بيداري ما را ديده مي آيد کسي



با ترنم با ترانه با سروش سبز آب

از گلوي بيشه خشکيده مي آيد کسي



مثل عطر تازه تک جنگل باران زده

در سلام بادها پيچيده مي آيد کسي



کهکشاني از پرستو در پناهش پرفشان

آسمان در آسمان کوچيده مي آيد کسي



خواب ديدم , خواب ديده در خيالي ديده اند

از شب ما روز را پرسيده مي آيد کسي


http://www.askquran.ir/gallery/images/55195/1_38017006857880830705.gif

شكوه انتظار
28-07-2010, 01:31
http://www.blogtak.com/uploads/m/mohammadagha/8245.gif






http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_7.gif

صبحى دگر مى ‏آید اى شب زنده داران!






از قلّه ‏هاى پر غبار روزگاران






از بیکران سبز اقیانوس غیبت




مى ‏آید او تا ساحل چشم انتظاران




آید به گوش از آسمان: اینست مهدى!




خیزد خروش از تشنگان: اینست باران!




با تیغ آتش مى‏ درد آن وارث نور




در انتهاى شب گلوى نابکاران




از بیشه زار، عطرهاى تازه آید




چون سرخ گل بر اسب رهوار بهاران




آهنگ میدان تا کند او، باز ماند




در گرد راهش مرکب چابکسواران




آیینه ى آیین حق! اى صبح موعود!




ماییم سیماى ترا، آیینه داران






http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_7.gif

نرگس منتظر
28-07-2010, 02:09
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_Untitled-6.png
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gif
http://sl.glitter-graphics.net/pub/2060/2060691sm4yddf7wm.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/2060/2060691sm4yddf7wm.gif)

این عشق آتشین زدلم پاک نمی شود
مجنون به غیر خانه ی لیلا نمی شود

http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gif

بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند
هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود

http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1a.gif
دعا1اللهم عجل لولیک الفرجدعا2

http://sl.glitter-graphics.net/pub/2060/2060691sm4yddf7wm.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/2060/2060691sm4yddf7wm.gif)

شكوه انتظار
28-07-2010, 09:17
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_7.gif
http://h02.ir/Files/Mahdi/Mahdi-001.gif


اي بشارت بهشتي، اي ظهور ناگهاني

يک غزل به من نظر کن، با دو چشم آسماني



در مقام از تو گفتن، ناتوان ناتوانم

مي کنم تو را تکلم، با زبان بي زباني



ديدن تو آرزويي، از تبار غيرممکن

پشت خلوت خيالم، مثل بوي گل، نهاني



مي دوم نشانه ات را پابه پاي بوي حسرت

مي دوم نشانه ات را، پابه پاي بي نشاني



تو، عبور يک خيالي، رد پا نمانده از تو

از کجا گذشته اي تو، اي نسيم ناگهاني؟!



رد قلب عاشقت را، از غزل گرفته ام من

اي تغزل مجسم، اي غزل ترين نشاني



کي ظهور مي کني تو، آفتاب عالم آرا؟

کي ظهور مي کني تو، اي فروغ جاوداني؟



حاجتي ندارم از تو، جز تبسم ظهورت

کي غبار غيبتت را، از دلم مي تکاني؟!
http://jabe.ir/up/images/wy9i0ifkzz9o4koa8cat.gifhttp://jabe.ir/up/images/wy9i0ifkzz9o4koa8cat.gifhttp://jabe.ir/up/images/wy9i0ifkzz9o4koa8cat.gifhttp://jabe.ir/up/images/wy9i0ifkzz9o4koa8cat.gif
http://two.xthost.info/asdfghjkl/23hlj4l.gif


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_7.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
28-07-2010, 09:34
http://shiaupload.ir/images/13817802039285570576.png (http://shiaupload.ir/images/13817802039285570576.png)




این دل نمی دانم چرا پر می کشد بر سوی تو
گویی کمندی بر سر است از حلقه ی گیسوی تو

در آسمان دیده ات بگرفته خورشیدی دلا
باید نمازی تازه کرد از تیرگی گوی تو

معمار این محراب را گویم هزاران آفرین
مستانه می رقصد سرم با گردش ابروی تو

رخصت بده کینَک دمی بر عارضت مهمان شود
پروانه لبهای من، ای گل تر از گل روی تو

عطری که چرخد در بَرَت، گویی ز فردوس برین
حاشا که باشد او دلا، در گوشه ای از کوی تو

چشمی اگر بینا شود از بوی یوسف در برش
دانم که زنده می شود هر مرده ای از بوی تو

از هر که پرسیدم نشان، خود در پی ات بودی دوان
گویی که همچون قطره ای، خود را کشد بر جوی تو

تو واسط فیض اِله روزی رسان عالمی
عالم چه باشد در برت او حلقه ای از موی تو

جانا تو میر و صاحبی بر آسمان و بر زمین
گردون نمی چرخد مگر، بر قدرت و نیروی تو

کی می توان گفتا کجا، ای جان جانان جای تو
هفت اسمان در گردشند، در گوشه پستوی تو

ماییم و چشمانی به در، در انتظار دولتت
بر زخم دلها کی رسد، از مرهم و داروی تو

گر در سخن کردم خطا، بر من ببخشا ای شها
کین هم نشانی باشد از، آن خصلت نیکوی تو

سيستاني

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_193331uol2asze0g.gif

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
28-07-2010, 11:25
http://www.askquran.ir/gallery/images/55195/1_38017006857880830705.gif



دليل عقل بر صدق امامت حضرت مهدى (ع )
.
يكى از دلايل ، دليل عقل است و عقل با استدلال صحيح حكم مى كند كه در هر زمانى حتما نياز به وجود امام معصوم (از گناه و خطا) است كه كامل باشد و در علوم و احكام ، نياز به كسى نداشته باشد؛




زيرا محال است براى مكلّفين ، زمانى وجود داشته باشد كه آنان داراى حجّتى نباشند تا در پرتو او به صلاح نزديك شوند و از تباهى دور گردند و همه مستضعفان (آنان كه دستشان به جايى نمى رسد و مظلوم واقع شده اند) نياز به كسى دارند كه ستمگران و جنايتكاران را تاءديب كند،





سركشان را از نافرمانى به راه راست سوق دهد و آنان را از طغيان باز دارد، آموزگار نادان و هشيار كننده غافلان و ترساننده گمراهان و برپا دارنده حدود الهى و رساننده احكام باشد،
صاحبان اختلاف و ستيزه جويان را از ديگران جدا سازد، نصب كننده فرمانروايان ، نگهبان مرزها از گزند دشمن ، حافظ اموال ، پاسدار اساس اسلام باشد، مردم را در جمعه ها و عيدها به گرد هم آورد.




و دلايل استوار، ثابت مى كند كه چنين فردى با اين ويژگيها، بايد از هرگونه لغزش ، معصوم باشد؛
زيرا او به اتّفاق (آراء) از امام ، بى نياز است و چنين شخصى بدون شك ، بايد، داراى مقام عصمت باشد و قطعا چنين فرد ممتازى بايد با تصريح (پيامبر و امامان ) ثابت گردد و داراى معجزات و نشانه هاى صدق باشد، تا او را از ديگران جدا نموده و مشخّص گرداند.




و اين اوصاف و ويژگيها در هيچ كس وجود نداشت ، جز در آن كسى كه اصحاب امام حسن عسكرى (عليه السلام ) امامت او را بعد از امام حسن عسكرى (عليه السلام ) ثابت كردند و او پسر آن حضرت است كه حضرت مهدى (عليه السلام ) مى باشد چنانكه گفتيم و اين دليل عقلى يك اصل پابرجايى است ، كه با وجود آن نيازى به روايات و نصوص و تعداد اخبار نيست ؛ زيرا خود اين دليل عقلى ، امامت آن حضرت را ثابت مى كند.




البته روايات بسيارى نيز وارد شده كه به امامت فرزند امام حسن عسكرى (عليه السلام ) صراحت دارند و اين روايات آنچنان است كه هيچ عذرى باقى نمى گذارد و اين بنده به خواست خدا، به ذكر قسمتى از آن روايات با كمال اختصار - همچون سابق - مى پردازم .

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
28-07-2010, 11:26
http://www.askquran.ir/gallery/images/55195/1_38017006857880830705.gif


روايات و مسئله امامت حضرت مهدى (ع )



رواياتى كه به طور اجمال و تفصيل بيانگر امامت حضرت صاحب الزّمان ،امام دوازدهم حضرت مهدى (عج ) از ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) رسيده بسيار است كه در اينجا، قسمتى از آنها خاطرنشان مى گردد:

1 - ((ابوحمزه ثمالى )) مى گويد: امام باقر (عليه السلام ) فرمود:

خداوند متعال محمد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) را به سوى جن و انس (به عنوان پيامبر آنان ) فرستاد و بعد از او، دوازده نفر وصىّ (براى او) قرار داد، كه بعضى از آنان از دنيا رفته اند و بعضى مانده اند و هريك از آن دوازده وصىّ داراى سنّت و برنامه مخصوص به خود است ،

روش اوصيايى كه بعد از رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمدند و مى آيند همچون اوصيا حضرت مسيح (عليه السلام ) است كه دوازده تن بودند و امير مؤ منان على (عليه السلام ) (در زهد و عبادت و ساده زيستى ) همچون حضرت مسيح (عليه السلام ) بود.


2 - (حسن بن عباس ) از امام جواد (عليه السلام ) و او از پدرانش تا اميرمؤ منان على (عليه السلام ) نقل مى كند كه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود:

آمِنُوا بَلَيْلَةِ الْقَدْرِ فَاِنَّهُ يَنْزِلُ فِيها اَمْرَ السَّنَةِ وَاِنَّ لِذلِكَ الاَْمْرِ وُلاةٌ مِنْ بَعْدِى عَلِىّ بْنِ اَبِيطالِبٍ وَاَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِهِ.
به شب قدر معتقد شويد؛ زيرا در شب قدر، كار (تقديرات ) سال فرود مى آيد و براى آن كار، بعد از من زمامدارانى هست كه عبارتند از:
على ابن ابى طالب و يازده نفر از فرزندانش .


3 -اميرمؤ منان على (عليه السلام ) به ابن عبّاس فرمود:شب قدر در هر سالى ، وجود دارد و در آن شب ، كار (و تقديرات ) همه سال فرود آيد (و مشخّص گردد) و براى اين كار، بعد از رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) زمامدارانى مى باشد.

ابن عباس عرض كرد:(آن زمامداران كيانند؟).
امام على (عليه السلام ) فرمود:(من و يازده نفر از صلب من هستند كه آنان امامانى مى باشند كه فرشتگان با آنان هم سخن شوند).

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
28-07-2010, 11:26
http://www.askquran.ir/gallery/images/55195/1_38017006857880830705.gif



در حديث ((لَوْح ))، آمده كه جابر بن عبداللّه انصارى مى گويد:((به حضور حضرت فاطمه زهرا (سلامُ اللّه عَلَيها) دختر رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) رفتم ، در نزد او لَوْحى (صفحه اى ) بود كه نامهاى اوصيا و امامان از فرزندان او در آن (نوشته شده ) بود، آنان را شمردم يازده نفر بودند، آخرى آنان حضرت قائم (عليه السلام ) از فرزندان فاطمه (سلام اللّه عليها) بود نام سه نفر از آنان ((محمّد)) و نام سه نفر از آنان (على ) بود)).


5 -((ابوهاشم جعفرى )) مى گويد: به امام حسن عسكرى (عليه السلام ) عرض ‍ كردم :((جلالت و هيبت شما مرا از سؤ ال كردن از شما باز مى دارد اجازه مى دهى از شما سؤ الى كنم ؟.

فرمود:((سؤ ال كن )).
عرض كردم : اى آقاى من ! آيا فرزند دارى ؟.
فرمود: آرى .
عرض كردم : اگر براى تو پيش آمدى شد (و از دنيا رفتى ) در كجا از آن فرزند سؤ ال كنم ؟
فرمود:((در مدينه )).


6 -((عمرو اهوازى )) مى گويد: امام حسن عسكرى (عليه السلام ) فرزندش را به من نشان داد و فرمود:((هذا صاحِبُكُمْ بَعْدِى ؛ بعد از من اين است صاحب و امام شما)).


7 -((عمرى )) مى گويد:((امام حسن عسكرى (عليه السلام ) از دنيا رفت و فرزندى از خودش بجاى گذاشت )).


8 -((ابوالقاسم جعفرى )) مى گويد:((از امام هادى (عليه السلام ) شنيدم مى فرمود: جانشين من حسن است و حال شما درباره جانشين بعد از او چگونه است ؟)).
عرض كردم : قربانت شوم ! از چه نظر؟
فرمود:((شما شخص او را نمى بينيد و ذكر نامش براى شما روا نيست )).
عرض كردم : پس چگونه او را ياد كنيم ؟
فرمود: بگوييد:((اَلْحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ؛ حجّت از خاندان محمّد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) )).



اينها روايات اندكى از نصوص بسيار بر امامت امام دوازدهم (عليه السلام ) بود، كه از ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) نقل شده است و روايات در اين راستا بسيار است كه حديث شناسان شيعه ، آنها را در كتابهاى خود تدوين و تنظيم كرده اند، يكى از آنها كه به طور مشروح ، آن احاديث را در كتابى جمع آورى نموده است ((محمد بن ابراهيم ، ابوعبداللّه نعمانى )) است كه در كتاب خود به نام ((اَلْغَيبة )) (غيبت نعمانى ) آن روايات را آورده است ، بنابراين ، در اين كتاب نيازى به ذكر آنها به طور مشروح نيست .

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
28-07-2010, 11:27
http://www.askquran.ir/gallery/images/55195/1_38017006857880830705.gif


نمونه هايى از دلايل و نشانه هاى حضرت مهدى (عج )



1 - ((محمد بن ابراهيم بن مهزيار)) مى گويد:
((بعد از وفات امام حسن عسكرى ( عليه السلام ) در مورد امام بعد او در شك و ترديد بودم و اموال بسيار (كه مخصوص امام بود) نزد پدرم (ابراهيم بن مهزيار) جمع شده بود (گويا ابراهيم سمت نمايندگى داشته و سهم امام بسيارى نزدش جمع شده بود) پدرم آن اموال را برداشت و سوار (كشتى ) شد (كه به حضور حضرت مهدى در سامرا ببرد) و من نيز سوار شدم تا او را بدرقه كنم ، پدرم تب سختى گرفت و به من گفت : پسر جان ! مرا به خانه بازگردان ، اين بيمارى نشانه مرگ است و به من گفت :

در مورد اين اموال از خدا بترس (كه به صاحبش برسانى ) و به من وصيت كرد و بعد از سه روز از دنيا رفت ، با خود گفتم ، پدرم وصيت نادرست نمى كرد، اين اموال را به عراق مى برم و در كنار شطّ (187) خانه اى را كرايه مى كنم و هيچ كس را از كار خود باخبر نمى كنم ، پس اگر وجود امام زمان ، براى من آشكار شد، همانند آشكارى امام در زمان امام حسن عسكرى (عليه السلام ) كه اموال را به او مى سپارم وگرنه آن را صرف در نيازها و تاءمين زندگى خودم مى نمايم . به عراق رفتم و در كنار شطّ خانه اى اجاره كردم ، چند روزى در آنجا سكونت نمودم ، تا اينكه شخصى آمد و نامه اى به من داد، در آن نامه نوشته بود:


((اى محمّد! نزد تو اين مقدار و اين اندازه مال است ، همه آنچه را در نزدم بود، نام برده بود حتّى از مقدارى از مال كه خودم اطلاع نداشتم نيز ياد كرده بود)).
من همه آن اموال را به نامه رسان دادم تا به آن حضرت (يعنى حضرت مهدى ) برساند.


چند روز ديگر در آن خانه ماندم ، كسى نزد من نيامد، اندوهناك بودم كه نامه ديگرى به من رسيد در آن نوشته بود:
((قَدْ اَقَمْناكَ مَقامَ اَبِيكَ فَاحْمِدِ اللّهَ؛
ما تو را به جاى پدرت (به نمايندگى ) نصب كرديم ، پس ‍ خدا را سپاسگزار باش )).

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
28-07-2010, 11:27
http://www.askquran.ir/gallery/images/55195/1_38017006857880830705.gif

2 - ((محمّد بن ابى عبداللّه سيّارى )) مى گويد:((چيزهايى از طرف مرزبانى حارثى (به محل سكونت امام زمان (عليه السلام ) ) فرستادم ، در ميان آنها يك عدد دستبند طلا بود، همه آن چيزها قبول شد ولى دستبند به من برگردانده شد و به من دستور دادند كه آن را بشكنم ، آن را شكستم ، ناگهان ديدم در درون آن ، چند مثقال آهن و مس و روى وجود دارد، آنها را از درون دسبتند بيرون آوردم و طلاى خالص را فرستادم ، آنگاه پذيرفته شد)).


3 -((على بن محمّد)) مى گويد: مالى از جانب مردى از اهل عراق براى حضرت مهدى (عليه السلام ) فرستاده شد، آن را به او برگرداندند، به او گفته شد كه حق پسرعموهايت را كه چهارصد درهم است از اين مال خارج كن (و به آنان بازگردان )
آن مرد عراقى مزرعه اى را در دست داشت كه پسر عموهايش در آن شريك بودند، ولى او آنان را از آن مزرعه جلوگيرى مى كرد، پس دقيقا حساب كرد، ديد به همان مقدارى كه گفته شده يعنى چهارصد درهم ، مال آنان است ، آن را از آن اموال بيرون آورد و به آنان داد و بقيّه را به حضور امام مهدى (عليه السلام ) فرستاد، آنگاه پذيرفته شد.


4 -((قاسم بن علا)) مى گويد: داراى چند پسر شدم ، براى امام زمان (عليه السلام ) نامه نوشتم و از آن حضرت خواستم كه براى آنان دعا كند، درباره آنان جوابى به دستم نرسيد، همه آنان مردند، وقتى كه (چهارمين پسرم ) حسين به دنيا آمد، براى آن حضرت نامه نوشتم و تقاضاى دعا كردم ، جواب آمد و بحمداللّه او باقى ماند.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
28-07-2010, 11:28
http://www.askquran.ir/gallery/images/55195/1_38017006857880830705.gif

5 - ((ابى عبداللّه بن صالح )) مى گويد:((يكى از سالها به بغداد رفتم (از ناحيه مقدّسه ) اجازه خروج خواستم ، به من اجازه ندادند، پس از رفتن كاروان به سوى نهروان 22 روز ديگر در بغداد ماندم ، سپس در روز چهارشنبه به من اجازه خروج داده شد و به من گفته شد در روز چهارشنبه بيرون روم ، من آن روز از بغداد خارج شدم ولى اميد رسيدن به كاروان را نداشتم ، وقتى به نهروان رسيدم ، كاروان را در آنجا يافتم و به آن پيوستم و پس از اندك وقتى كه شترم را علف دادم ، كاروانيان از آنجا حركت كردند و من نيز همراه آنان حركت كردم او (حضرت مهدى (عليه السلام ) ) برايم دعا كرده بود كه سالم به وطن بازگردم ، بحمداللّه بدون هيچ گونه آسيبى به وطن رسيدم )).


6 -((محمّد بن يوسف )) مى گويد: در پشتم زخم سختى پديدار شده بود، به پزشكها نشان دادم و براى بهبودى آن مال بسيار خرج كردم ، ولى مداواى من هيچ گونه نتيجه نداد، نامه اى براى حضرت مهدى (عليه السلام ) نوشتم و از او تقاضاى دعا كردم ، جواب نامه به من رسيد كه در آن نوشته بود:((اَلْبَسَكَ اللّهُ الْعافِيَةَ وَجَعَلَكَ مَعَنا فِى الدُّنْيا وَالاَّْخِرَةِ)).
((خداوند لباس عافيت به تو بپوشاند و تو را در دنيا و آخرت ، با ما قرار دهد)).
هنوز هفته به آخر نرسيده بود كه زخم به طور كلّى خوب شد و در محل آن همچون كف دستم هيچ گونه اثر زخم نبود، يكى از پزشكها را كه از دوستان ما بود خواستم و محل زخم را به او نشان دادم ، گفت : ما دارويى را براى اين زخم نمى شناسيم ، قطعا شما از جانب خداوند شفا يافته اى .

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
28-07-2010, 11:28
7 -((على بن حسين يمانى )) مى گويد: من در بغداد بودم و كاروانى از يمنى ها آماده شدند كه از بغداد (به سوى يمن ) بروند، من نيز مى خواستم با آنان بروم ، نامه اى به ناحيه مقدّسه نوشتم و كسب اجازه نمودم ، جواب آمد با آن كاروان نرو كه نتيجه خوبى ندارد و در كوفه بمان .
كاروان رفت و من در كوفه ماندم ، آن كاروان در مسير راه مورد دستبرد و غارت بنوحنظله واقع شدند و اموالشان را بردند، من بارديگر به وسيله نامه كسب اجازه كردم تا از راه دريا (به يمن ) بروم ، اجازه رفتن به من ندادند، بعدا معلوم شد كه در آن سال ، هيچيك از كشتيها به سلامت به مقصد نرسيده اند و باند غارتگر ((بوارح ))، به آنها هجوم آورده اند و به غارت اموالشان دست زده اند)).


8 -((على بن الحسين )) مى گويد: من به سامره رفتم و از آنجا به در خانه (حضرت مهدى (عليه السلام ) ) رفتم ، با هيچ كس سخن نگفتم و خود را به هيچ كس نشناساندم ، سپس ‍ به مسجد رفتم و مشغول نماز شدم . ديدم خادمى نزد من آمد و گفت : برخيز، به او گفتم كجا بروم ؟ گفت : به خانه ، گفتم : من كيستم ، مرا مى شناسى ؟ شايد تو را دنبال شخصى ديگر فرستاده اند؟ گفت :
((نه ، فقط مرا نزد تو فرستاده اند، و تو ((على بن الحسين )) هستى ، غلامى همراه آن خادم بود، با هم آهسته سخن مى گفتند، من نفهميدم چه مى گويند، تا اينكه آنچه خواستم برايم آوردند، سه روز نزد آن خادم ماندم و سپس كسب اجازه كردم كه از حضرت مهدى (عليه السلام ) ديدار كنم ، به من اجازه داده شد و آن حضرت را شب زيارت كردم .

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
28-07-2010, 11:29
http://www.askquran.ir/gallery/images/55195/1_38017006857880830705.gif

9 -((محمّد بن صالح )) مى گويد:((وقتى پدرم از دنيا رفت و كارها به دست من افتاد، پدرم قبضهايى از اموال ((غريم )) يعنى حضرت مهدى (عليه السلام ) (188) برعهده مردم داشت .
در نامه اى به آن حضرت ، جريان را به عرض رساندم ، جواب آمد كه آن مطالبات را از آنها وصول كن ، من از آنان كه قبض داده بودند، مطالبه كردم و همه آنان قرض خود را به من دادند جز يكى از آنان كه قبض بدهكارى او، چهارصد دينار بود، نزد او رفتم و مطالبه چهارصد دينار نمودم ، او امروز و فردا كرد و پسرش به من اهانت نمود و فحش ‍ داد از او به پدرش شكايت كردم ، پدرش گفت : چه شده ؟ چرا مرا رها نمى كنى ؟


او را گرفتم و به وسط خانه اش آوردم ، در اين هنگام پسرش از خانه بيرون رفت و از اهل بغداد استمداد كرد و فرياد مى زد: بياييد اين رافضى قمى ، پدرم را كشت .
جمعيّت بسيارى از اهل بغداد نزد من آمدند، (من ديدم هوا پس است ) سوار بر مركبم شدم و به آنان گفتم : احسن به شما مردم بغداد كه از ظالمى بر ضد غريب مظلومى ، حمايت مى كنيد، من يك مرد سنّى از اهالى همدان هستم و اين شخص مرا به قم نسبت مى دهد و رافضى مى خواند، تا حق و مال مرا پامال كند.
مردم به او هجوم بردند، خواستند به مغازه اش بريزند، من آنان را آرام كردم و بدهكار از من خواهش كرد كه قبض را به او بدهم ، و بدهكاريش را بپردازد و به طلاق زنش ‍ سوگند خورد (189) كه مال مرا در همان وقت بپردازد و پرداخت .

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
28-07-2010, 11:29
http://www.askquran.ir/gallery/images/55195/1_38017006857880830705.gif



- ((على بن محمّد)) از بعضى از اصحاب نقل مى كند كه گفت :((خداوند پسر به من داد، نامه اى به ناحيه مقدّسه نوشتم و اجازه خواستم كه در روز هفتم ، او را ختنه كنم ، جواب آمد اين كار را نكن .

آن پسر در روز هفتم يا هشتم مرد، سپس خبر مرگ او را براى حضرت مهدى (عليه السلام ) نوشتم ، جواب آمد: به زودى پسر ديگرى و ديگرى به جاى او به تو داده خواهد شد، نام اوّلى را ((احمد)) و نام دوّمى را ((جعفر)) بگذار، همانگونه كه فرموده بود، داراى دو پسر ديگر شدم .
او مى گويد: عازم حجّ شدم و با مردم خداحافظى كردم ، نامه به حضرت مهدى (عج ) نوشتم و اجازه حركت به سوى مكّه ، خواستم ، جواب آمد:((ما اين مسافرت را براى تو دوست نداريم ، اختيار با خودت هست )).
دلتنگ و محزون بودم و نامه به آن حضرت نوشتم ، طبق دستور شما من مى مانم و مسافرت نمى كنم ، ولى از اينكه در حجّ شركت نمى كنم غمگين هستم ، جواب آمد:((دلتنگ مباش و تو به زودى در سال آينده به حجّ خواهى رفت اِنْ شاءَ اللّهِ)).
وقتى سال آينده فرا رسيد، نامه نوشتم و از آن حضرت كسب اجازه كردم ، جواب آمد:((اجازه داده شد)). براى آن حضرت نوشتم : مى خواهم با:((محمّد بن عبّاس ))همسفر و هم كجاوه شويم و من به ديانت و امانتدارى او اطمينان دارم .
جواب آمد:((اسدى (190) ، همسفر خوبى است اگر نزد تو آمد هيچ كس را بر او ترجيح مده )).
اسدى آمد و با او همسفر شديم و به سوى حجّ رفتيم .

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
28-07-2010, 11:29
11-((حسن بن عيسى عُرَيْضى )) مى گويد: هنگامى كه امام حسن عسكرى (عليه السلام ) وفات كرد، مردى از اهالى مصر، اموالى به مكّه آورد كه از آن صاحب الامر حضرت مهدى (اَرْواحُنا لَهُ الْفِداءِ) بود، در مورد وجود آن حضرت اختلاف شد، بعضى گفتند:
امام حسن عسكرى (عليه السلام ) بدون جانشين از دنيا رفت و بعضى گفتند جانشين او جعفر (كذّاب ) برادر اوست و جمعى گفتند: جانشين امام حسن عسكرى (عليه السلام ) فرزند اوست . آنان مردى را كه كُنيه اش ((ابوطالب )) بود به سامرا فرستادند تا در مورد جانشين امام حسن عسكرى (عليه السلام ) بررسى كند و نامه اى نيز همراه داشت ،
او به سامرا رفت و نخست با جعفر (كذّاب ) ملاقات نمود و از او خواست تا برهان و نشانه امامتش را بيان كند، جعفر گفت :((من اكنون آماده ارائه برهان نيستم )).
سپس ابوطالب به در خانه صاحب الامر (عج ) رفت و نامه اش را به اصحاب آن حضرت كه ((سفراى او)) خوانده مى شدند داد، جواب آمد:
((خداوند در مورد مصيبت فوت رفيقت (مرد مصرى ) به تو پاداش دهد، او از دنيا رفت ،
اموالش را به شخص امينى سپرد و به او وصيّت كرد، آن را هرگونه كه دوست دارد و شايسته است ، به مصرف برساند و جواب نامه را نيز داد و همانگونه كه (در مورد مرگ مرد مصرى و وصيّت او) فرموده بود، بى كم و كاست ، همانطور واقع شده بود)).

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
28-07-2010, 11:30
2 -((على بن محمّد)) مى گويد: شخصى از اهالى آبه (آوه محلّى نزديك ساوه ) اجناسى را همراه خود براى صاحب الامر (عليه السلام ) (به سامرا) آورده بود ولى شمشيرى را كه قصد داشت بياورد، فراموش كرده بود و در آبه مانده بود، وقتى كه اجناس را (به سفرا) تحويل داد، جواب كتبى به او رسيد كه :((اجناس رسيد، ولى از آن شمشيرى كه فراموش كردى آن را بياورى چه خبر؟)).


13 -((محمد بن شاذان نيشابورى )) مى گويد: نزد من از پانصد درهم بيست درهم كمتر، (از مال امام ) جمع شده بود دوست نداشتم كه آن پول را به طور ناقص (كمتر از پانصد درهم ) به آن حضرت برسانم ، بيست درهم از مال خودم را روى آن گذاردم و آن را نزد اسدى (نماينده امام ) فرستادم و چيزى در مورد اين بيست درهم ننوشتم ، جواب آمد كه :((پانصد درهم رسيد كه بيست درهم آن مال خودت است )).


14 -((حسن بن محمّد اشعرى )) مى گويد: در زمان امام حسن عسكرى (عليه السلام ) از جانب آن حضرت نامه اى آمد، حقوق ((جُنَيد)) قاتل ((فارس بن حاتم بن ماهويه )) (191) و حقوق ابوالحسن و برادرم را بپردازند و پس از آنكه امام حسن عسكرى (عليه السلام ) از دنيا رفت ، از جانب صاحب الامر امام مهدى (عج ) نامه آمد كه حقوق ابى الحسن و رفيقش همچنان داده شود،
ولى در مورد جُنيد و حقوقش ، اصلاً چيزى نوشته نشده بود. من غمگين شدم (كه چرا بايد جُنيد كه قاتل يك بدعتگذار است ، از حقوق بى بهره بماند). چندان طول نكشيد خبر آمد كه ((جُنيد)) از دنيا رفت )). (192)
_

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
28-07-2010, 11:31
http://www.askquran.ir/gallery/images/55195/1_38017006857880830705.gif


15 - ((عيسى بن نصر)) مى گويد:((على بن زياد صيمرى ، نامه اى براى حضرت مهدى (عج ) نوشت كه از آن حضرت تقاضاى كفن براى خود كرد. جواب نامه آمد:((تو در سال هشتاد نياز به كفن دارى )) او در همان سال هشتاد مرد و (حضرت ) قبل از مرگ او برايش كفن فرستاد)).
16 - ((محمد بن هارون بن عمران همدانى )) مى گويد:((ناحيه مقدّسه امام مهدى ( عليه السلام ) پانصد دينار از من طلب داشت ، قادر به اداى بدهكاريم نبودم ، با خود گفتم : چند مغازه دارم ، آنها را به 530 دينار مى خرند، همين مغازه ها را به مبلغ پانصد دينار به ناحيه مقدّسه واگذار مى كنم ، همين كار را كردم ولى به هيچ كس نگفتم )).
اندكى بعد، نامه اى (از طرف حضرت مهدى (عليه السلام ) ) به ((محمّد بن جعفر)) رسيد كه :((مغازه ها را از محمّد بن هارون به جاى پانصد دينار كه از او طلب داريم ، تحويل بگير)).
17 - ((على بن محمد)) مى گويد: از ناحيه مقدسه دستور آمد كه :((شيعيان (ساكن كاظمين و كربلا به خاطر تقيّه ) به زيارت كاظمين و كربلا نروند)).
چند ماه از اين جريان گذشت ، وزير (صالح دستگاه بنى عبّاس ) باقطانى را طلبيد و به او گفت :((به فرزندان فرات و برس (يعنى به شيعيان سرزمين فرات و روستاى برس كه در بين كوفه و حلّه قرار گرفته ) بگو به زيارت قبرستان قريش (كاظمين ) نروند كه خليفه عباسى دستور داده زايران را تعقيب و دستگير كنند)).
روايات به اين مضمون ، بسيار است و در كتبى كه پيرامون حضرت قائم آل محمّد( صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) نوشته شده ، ضبط گرديده است ، ذكر همه آنها در اينجا به طول مى انجامد و همين مقدار كه ذكر شد بحمداللّه كفايت مى كند.

شكوه انتظار
28-07-2010, 11:48
http://jabe.ir/up/images/wy9i0ifkzz9o4koa8cat.gifhttp://jabe.ir/up/images/wy9i0ifkzz9o4koa8cat.gifhttp://jabe.ir/up/images/wy9i0ifkzz9o4koa8cat.gifhttp://jabe.ir/up/images/wy9i0ifkzz9o4koa8cat.gif
http://two.xthost.info/asdfghjkl/23hlj4l.gif


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_7.gif

عاقبت دست من و دامن آن سرو سهی
تا به سر منزل مقصود روان خواهد بود

چه توان گفت ز شکر و کرم و حلم شهی
که جهانی به لبانش نگران خواهد بود

تو جهانی و جهانی ز تو خرسند وخموش
به حقیقت که جهان با تو جهان خواهد بود

"اینهمه شعبده ها عقل که می کرد اینجا "
چون رسد شاه جهان بی قلیان خواهد بود

مردم از ظلمت شبهای دراز و غم یار
مستی و رخصت این شه چه زمان خواهد بود

دادگستر گیتی خبر داد به یاران که الا
روز وصل شه و یاران دوان خواهد بود

چشمه آب حیات و گل و شبنم بی دوست
شوره زاریست که بی مایه روان خواهد بود

ای خوش آن روز که بانگ خوش" یا زهرا" مان
از همه جای جهان درسریان خواهد بود

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_7.gif

شكوه انتظار
28-07-2010, 14:36
http://jabe.ir/up/images/wy9i0ifkzz9o4koa8cat.gifhttp://jabe.ir/up/images/wy9i0ifkzz9o4koa8cat.gifhttp://jabe.ir/up/images/wy9i0ifkzz9o4koa8cat.gifhttp://jabe.ir/up/images/wy9i0ifkzz9o4koa8cat.gif
http://two.xthost.info/asdfghjkl/23hlj4l.gif


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_7.gif
این هفته هم گذشت تو اما نیامدی
خورشید خانواده ی زهرا نیامدی
از جاده ی همیشه ی چشم انتظارها
ای آخرین مسافردنیا نیامدی
صبحی کنار جاده تو را منتظر شدیم
"آمد غروب،رفت وتوآقا نیامدی"
shivan
امروزمان که رفت چه خاکی به سر کنیم؟
آقای من ! اگر زد وفردا نیامدی
غیبت بهانه ای است که پاکیزه تر شویم
تا روبرویمان نشدی ، تا نیامدی!

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_7.gif

شكوه انتظار
28-07-2010, 16:04
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_2324087uwdnywke8z.gif


يا لطيف

فردا را چگونه مي توان ديد

فردايي که امروزش همه در غوغا است

فردايي که امروزش را از عمق افکار خسته مردم مي بينم

کجاست يک دل آرام

کجاست آرزوهاي آرزو نشده

کجاست اميدي که باز سوي اميدوارش باز گردد

نمي دانم دلم را دست کدامين فکر بسپارم

نمي دانم اشکم را براي که بريزم

نمي دانم سوز عشق را از که بايد بياموزم

کاش ميشد در بن بست سکوت خانه اي از فکر نساخت

کاش ميشد عشق را در خاکستر ياد ها نگاه داشت

کاش ميشد اشک را در جويبار احساس نريخت

چرا اين مردم دل هاشان را با اب سياه افکار ديگران مي شويند

چرا اين مردم عطش بودن را در انتظار ديدار يار سيراب نمي کنند

چشمانم از خيره شدن بر صفحات خالي ذهنم خسته شده

نمي دانم چرا هر چه در بيراه هاي تنهاييم پرسه ميزنم خانه تنهايي هايم را نمي يابم

کاش مي آمدي و من را از حصار سخت دو دلي نجات ميدادي

جمعه روز توست

روز شنيدن بوي نرگس

روز ديدن خال گونه ات

روز انتظار

روز تقديم اشکها بر زير پايت
http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif

روز شکستن ديوار دوري هفت روز

مرا درياب

مي داني چه هستم

مي داني چه بايد باشم

مي داني چه مي خواهم باشم

دستم را بلند کرده از تو مدد مي خواهم

تا يک دل آرام را ,

تا آرزوي بازگشتت را ,

تا اميد به انتظارت را

از تو طلب کنم

مي خواهم بدانم

چگونه دلم را به دست افکار تو ,

اشکم را در دامان تو ,

سوز عشق را براي تو داشته باشم

ديگر نمي گويم کاش ميشد

ميگويم از تو مي خواهم که خانه اي را که در بن بست سکوت ساخته ام ويران سازي

ميگويم از تو مي خواهم که عشق به خودت را همچون داغي آتش در سينه ام نگاه داري

ميگويم از تو مي خواهم که اشک هايم را در جويبار انتظارت بريزم

با او حرف زدم

صدايم را از ميان انبوه درد هاي عاشقانش شنيد

من مي سوزم

جوابش را نمي شنوم

دفتر افکارم سفيد است

اما

او برايم نوشته است

با رنگ سفيد

مي خواهد من خود بيابم

مي دانم نوشته است که فرياد سکوتش بلند است

آري

بايد بشنوم

مي دانم که سبکي هواي درونم از گرد و غبار قدمهايش بر روي ذهن پريشانم است

مي دانم که آرامش درياي قلبم از آرامش آبيه نگاهش است

منتظر آمدنم است پس منتظر آمدنش مي مانم

با عشق به او ,

با مدد از او

و با توکل از خداي او
و با توکل از خداي او
http://two.xthost.info/asdfghjkl/23hlj4l.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_2324087uwdnywke8z.gif

نرگس منتظر
28-07-2010, 16:59
http://shiaupload.ir/images/54946944945968032654.gifhttp://shiaupload.ir/images/54946944945968032654.gif


http://www.islamupload.ir/images/528fv5v1j22069eup4.png

http://shiaupload.ir/images/54946944945968032654.gifhttp://shiaupload.ir/images/54946944945968032654.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gifحضرت مهدی از دیدگاه قرآنhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif


یكی از موضوعاتی كه خداوند متعال به آن اشاره فرموده اند، مساله حضرت مهدی و قیام ایشان است. آیاتی در آن كتاب مقدس وجود دارد كه روزی را برای جهان نوید می دهد كه حق‌پرستان و مردم شایسته جهان، قدرت و حكومت زمین را در دست می گیرند و دین اسلام بر تمام ادیان غالب می گردد. بعنوان نمونه به ذكر چند مورد می پردازیم:

1-در سوره نساء، آیه 105 می فرماید:

«وَ لَقَد كَتَبنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعدِ الذِكرِ اَنَّ الاَرضَ یَرِثُها عِبَادِی الصَالِحُون»، ما بعد از آنكه در تورات نوشته بودیم، در زبور نیز نوشتیم كه بندگان شایسته من وارث زمین می شوند.

2- در سوره نور، آیه 55 می فرماید:

خداوند به كسانی از شما كه ایمان آورده اند و عمل شایسته انجام داده اند، وعده داده كه آنان را خلیفه زمین گرداند، چنان كه گذشتگان را نیز قبلاَ خلیفه گردانیده بود و دینی را كه بر ایشان پسندیده است استوار و نیرومند گرداند و ترسشان را به ایمنی تبدیل كند، تا مرا عبادت كنند و چیزی را شریك قرار ندهند.

3- در سوره قصص، آیه 4 می فرماید:

«وَ نُریدَ اَن نَمُنَّ عَلَی الذِینَ اسْتُضعِفُوا فِی الاَرضِ وَ نَجعَلَهُم اَئِمَّةً وَ نَجعَلَهُم الوَارِثین»، ما اراده كردیم كه به ضعیفان زمین منت نهاده و آنها را پیشوایان و وارثان زمین گردانیم.

از این آیات شریفه استفاده می شود كه دنیا روزی را در پیش دارد كه قدرت و اداره زمین به دست مومنین و صالحان افتاده و آنان پیشوا و پیشرو تمدن های بشری می گردند، و دین اسلام بر تمام ادیان غالب می شود و یكتاپرستی جایگزین شرك می گردد. آن روز درخشان، همان روز قیام منجی بشریت، مهدی موعود می باشد.

http://shiaupload.ir/images/54946944945968032654.gifhttp://shiaupload.ir/images/54946944945968032654.gif

نرگس منتظر
28-07-2010, 17:33
http://img.tebyan.net/big/1382/07/4928105841761551319920212420475601605773.jpg




http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/7a.gifاوضاع مردم در آخرالزمانhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/7a.gif


امام حسن عسگرى(علیه‎السلام) در بخشی از توقیع شریف خود به على بن الحسین(صدوق اول)، بعد از حمد و ثناء خداوند و صلوات و سلام بر عترت طاهرین چند مورد را به على بن الحسین وصیت و سفارش مى‎كند:

... علیك بالصبر و انتظار الفرج قال النبى صلى الله علیه و آله افضل اعمال امتى انتظار الفرج لا تزال امتى و لایزال شیعتنا فى حزن حتى یظهر ولدى الذى بشریه النبى صلى الله علیه و آله انه یملاء الارض عدلا و قسطا كما ملئت ظلما و جورا .
زیرا كه پیغمبر(صلى الله علیه و آله) فرمود بهترین كارهاى امت من در انتظار فرج او بودن است. همواره امت من و پیروان ما در اندوه هستند تا فرزندم كه پیغمبر(صلى الله علیه و آله) به ظهور او خبر و نوید داده است آشكار گردد و زمین را پر از عدل و داد كند چنانكه پر از ظلم و جور باشد.

جابر بن عبدالله انصارى از پیغمبر اكرم(صلى الله علیه و آله) روایت مى‎كند كه فرمود حجت خدا از نظر آنها غائب مى‎گردد و نام برده نمى‎شود تا آن كه خداوند او را ظاهر گرداند پس وقتی كه خداوند او را آشكار ساخت زمین را پر از عدل و داد مى‎كند، چنانكه پر از ظلم و ستم شده باشد.
سپس فرمود: خوش بحال آنها كه در غیبت وى پایدارند، خوش بحال كسانی كه در راه روشن خود ثابت‎قدم مى‎مانند، اینانند كه خداوند درباره‎شان فرموده است:
والذین یؤمنون بالغیب1 و فرموده: اولئك حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون2

یعنى اینان طرفداران خدا هستند بدانید كه طرفداران خدا رستگارند.3


در دعوات راوندى روایت كرده كه پیغمبر(صلى الله علیه و آله) فرمود: انتظار الفرج بالصبر عبادة؛ یعنى انتظار فرج با صبر و بردبارى عبادت است .4


صدوق در كمال الدین از جابر جعفى از امام رضا(علیه‎السلام) روایت نموده كه فرمود زمانى بر مردم خواهد گذشت كه امام آنها از نظرشان غائب گردد خوش بحال آنها كه در آن زمان بر عقیده خود نسبت به ما ثابت مى‎مانند.
كمترین ثوابى كه آنها دارند اینست كه خداوند متعال آنها را با این كلام صدا زند: بندگان من كه به من ایمان آوردید و غیبت مرا تصدیق كردید شما را به ثواب نیكوى خود مژده مى‎دهم. شما بندگان و كنیزان حقیقى من هستید. عبادت شما را مى‎پذیرم و از تقصیرات شما مى‎گذرم و شما را مى‎آمرزم و به خاطر شما بندگانم را از باران سیراب مى‎كنم و بلا را از مردم برطرف مى‎سازم. اگر براى خاطر شما نبود عذاب خود را بر آنان (كه در بدبینى و غفلت و معصیت بسر مى‎برند) فرو مى‎فرستادم.


http://shiaupload.ir/images/70031147145293358950.gif

نرگس منتظر
28-07-2010, 17:53
http://img.tebyan.net/big/1382/07/24416555210148401161579525520320917556126146.jpg


جابر گوید: عرض كردم یابن رسول الله بهترین كارى كه شخص با ایمان در آن زمان مى‎تواند انجام دهد چیست؟ فرمود: حفظ ایمان خود و ماندن در خانه.5
ابى عبدالله امام صادق(علیه‎السلام) روزى فرمود: آیا شما را خبر ندهم از چیزى كه خداوند هیچ عملى را از بندگان بدون آن نمى‎پذیرد. عرض كردم چرا بفرمایید.



حضرت فرمود: گواهى دادن بر این كه معبودى به جز الله نیست و این كه محمد(صلى الله علیه و آله) بنده او و فرستاده او است و اقرار نمودن به هر آنچه خداوند به آن امر فرموده است و دوستى از براى ما و بیزارى از دشمنان ما، یعنى ما امامان بخصوص و تسلیم شدن به آنان و پرهیز و كوشش و اطمینان داشتن و چشم به راه قائم(عجل الله تعالى فرجه الشریف) بودن.

سپس فرمود: ما را دولتى در پیش است كه هر وقت خدا بخواهد آن را پیش خواهد آورد.
سپس فرمود: هر كس از بودنش در شمار یاران امام قائم شادمان است باید به انتظار باشد و با همین حال انتظار به پرهیز و اخلاق نیكو رفتار كند پس اگر اجلش فرا رسید و امام قائم پس از مرگ او قیام كرد پاداش او همانند پاداش كسى است كه امام قائم پس از مرگ او قیام كرد.
پاداش او همانند پاداش كسى است كه امام قائم را درك كرده باشد پس كوشا باشید و به انتظار بنشینید. گوارا باد بر شما اى گروهى كه مشمول رحمت خدائید.6

در كتاب كمال الدین از ابوبصیر از امام صادق(علیه‎السلام) نقل شده كه فرمود:طوبى شیعة قائمنا المنتظرین بظهور فى غیبته و المطیعین له فى ظهوره اولئك اولیاء الله الذین لاخوف علیهم ولا هم یحزنون؛ خوشا به حال پیروان امام قائم كه در غیبتش(با خودسازى) انتظار ظهورش را مى‎كشند و به ظهورش مطیع فرمان اویند. آنها اولیاى خدا هستند همانا كه نه ترسى دارند و نه غمى .7

از كافى از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) روایت كرده كه فرمود: ان اعظم الناس یقینا قوم یكونون فى آخرالزمان لم یلحقوا النبى و حجب عنهم الحجة فامنوا بسواد فى بیاض؛‍ همانا بزرگترین مردم از جهت یقین گروهى هستند كه در آخر زمان مى‎باشند. پیغمبر(صلى الله علیه و آله) را درك نكرده‎اند و حجت و امام ایشان نیز در غیبت است. ولی ایمان آورده‎اند به سیاهى كه در سفیدى است. یعنى به قرآن و آثار و اخیارى كه از نبى اكرم(صلى الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهم‎السلام) به آنها رسیده است.


http://shiaupload.ir/images/70031147145293358950.gif

نرگس منتظر
28-07-2010, 17:53
http://img.tebyan.net/big/1382/07/11518921718689168163208194224248228097220245.jpg


از حضرت امام سجاد علیه السلام روایت شده كه فرموده :من ثبت على ولایتنا فى غیبة قائمنا اعطاه الله اجر الف شهید مثل شهداء احد و بدر كسى كه بر ولایت ما در هنگام غائب بودن قائم ما ثابت باشد خداوند اجر هزار شهید مانند شهداء بدر و احد به او اعطاء فرماید.

از حضرت صادق(علیه‎السلام) روایت شده كه فرمود: من مات منكم على هذا الامر منتظرا له كان كمن فى فسطاط القائم (علیه‎السلام)؛كسى كه بمیرد از شما، در حالی كه منتظر ظهور حضرت قائم (علیه‎السلام) باشد مانند كسى است كه در خیمه قائم با ایشان باشد.9

از امیرالمؤمنین حضرت علی(علیه‎السلام) سؤال شد: اى الاعمال احب الى الله عزوجل قال انتظار الفرج؛ از امیرالمؤمنین(علیه‎السلام) سؤال شد كدام اعمال و كارها نزد خداى تعالى محبوب‎تر است؟ فرمود انتظار فرج.10

از ابى حمزه از ابى خالد كابلى از على بن الحسین(علیه‎السلام) حدیثى روایت كرده كه در آن مى‎فرماید: به درستى كه اهل زمان غیبت حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه) كه قائل به امامت او و منتظر ظهور او هستند بهترین اهل هر زمانى مى‎باشند.
براى این كه خداى تعالى از عقل و فهم و معرفت به اندازه‎اى به آنها اعطاء فرموده كه غیبت نزد آنها به منزله حضور و مشاهده شده است و آنان را در این زمان به منزله مجاهدین با شمشیر در جلو رسول خدا(صلى الله علیه و آله) قرار داده است. اینان بندگان خالص خدا و به راستى شیعیان ما و دعوت كنندگان به دین خدا در نهان و آشكار هستند.11

در غیبت نعمانى از فضل بن یسار نقل مى‎كند كه گفت از امام باقر(علیه‎السلام) شنیدم که فرمود: كسى كه بمیرد در حالى كه امام خود را مى‎شناخته، زیانى نبرده، خواه ظهور امام زمان زود واقع شود و یا به تاخیر بیافتد و هر كس بمیرد و امام خود را بشناسد مانند كسى است كه با مهدى منتظر(عج) در خیمه‎اش بوده است .12

در كتاب غیبت نعمانی از عمرو بن ابان روایت كرده كه گفت شنیدم امام صادق(علیه‎السلام) مى‎فرمود علامت (ظهور قائم آل محمد) را بشناس كه اگر آن را بشناسى ضررى به تو نمى‎رساند خواه این امروز واقع شود یا به تاخیر بیافتد.
خداوند مى‎فرماید: یوم تدعو كل اناس بامامهم؛ یعنى روز قیامت هر دسته‎اى را با امام خودشان مى‎خوانیم.
پس هر كس امام خود را بشناسد مانند كسى است كه در خیمه منتظر بوده است.13
یوم ندعو كل اناس بامامهم؛ روز قیامت هر گروهى را با امام و رهبرشان مى‎خوانیم.14

در حدیثى كه شیعه و اهل تسنن از امام على بن موسى الرضا(علیه‎السلام) به سندهاى صحیح نقل كرده‎اند چنین مى‎خوانیم كه آن امام از پدرانش از پیامبر(صلى الله علیه و آله) در تفسیر آیه فوق نقل فرموده: یدعى كل اناس بامام زمانهم و كتاب ربهم سنة نبیهم؛ در آن روز هر قومى همراه امام زمانشان و كتاب پروردگار و سنت پیامبرشان خوانده مى‎شوند.15
از امام صادق(علیه‎السلام) روایت شده است: آیا شما حمد و ستایش و سپاس خدا را بجا نمى‎آورید؟ هنگامى كه روز قیامت مى‎شود خداوند هر گروهى را با كسى كه ولایت او را پذیرفته مى‎خوانند. ما را همراه پیامبر(صلى الله علیه و آله) و شما را همراه ما. فكر مى‎كنید در این حال شما را به كجا مى‎برند؟ به خداوند كعبه به سوى بهشت. امام سه بار این جمله را تكرار كرد.16


http://shiaupload.ir/images/70031147145293358950.gif

نرگس منتظر
28-07-2010, 17:53
http://shiaupload.ir/images/20308544574705583750.gif


پی نوشت ها:
1- سوره بقره آیه 6.
2- سوره مجادله، آیه 22.
3- بحارالانوار، ج 13، مترجم ص 919.
4- بحارالانوار، ج 13، ص 921.
5- بحارالانوار، ج 13، مترجم ، ص 921.
6- كتاب غیبت نعمانى، ص 235.
7- تفسیر نمونه، ج 8، ص 339.
8- تفسیر اطیب البیان، ج 1، ص 149.
9- تفسیر اطیب البیان، ج 1، ص 149.
10- تفسیر اطیب البیان، ج 1، ص 150.
11- همان .
12- همان .
13- بحارالانوار، ج 13، ص 916 مترجم .
14- بحارالانوار، ج 13، مترجم، ص 917.
15- سوره اسراء، آیه 71.
16- تفسیر نمونه، ج 12، ص 203.
17- همان .

برگرفته از کتاب برگى از آسمان، شرحى بر توقیعات حضرت مهدى(عج)، حجت الاسلام میرزا على بابائى .




http://shiaupload.ir/images/20308544574705583750.gif

شكوه انتظار
28-07-2010, 19:40
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_2324087uwdnywke8z.gif
شكفت غنچه و بنشست گل به بار، بيا!



دميد لاله و سورى ز هر كنار، بيا!



بهار آمد و نشكفت باغ خاطر ما



تو اى روانِ سحر! روح نوبهار! بيا!



مگر چه مايه بود صبر، عاشقان تو را؟!



ز حد گذشت دگر رنج انتظار، بيا!



ز هر كرانه، شقايق دميده از دل خاك



پى تو تسلّى دل‏هاى داغدار، بيا!



ز عاشقان بلاكش، نظر دريغ مدار



فروغ ديده نرگس! به لاله‏زار بيا!



ز منجنيق فلك سنگ فتنه مى‏بارد



مباد آن كه فرو ريزد اين حصار، بيا!



يكى به مجمع رندان پاك باز، نگر!



دمى به حلقه مردان طرفه كار، بيا!



به سوى غاشيه‏داران مير عشق، ببين!



به كوى نادره كاران روزگار، بيا!



چه نقش‏ها كه بنشستند به صحيفه دهر



ز خونشان شده روى شفق نگار، بيا!



طلايه‏دار تواند اين مبشّران ظهور



به پاس خاطر اين قوم حق‌گزار بيا!



درين كوير كه سوزان بود روان سراب



تو اى سحاب كرم! ابر فيض بار بيا!



ز دست برد مرا، شور عشق و جذبه شوق



قرار خاطر بي‌قرار بيا!
http://two.xthost.info/asdfghjkl/23hlj4l.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_www_roozgozar_com-051.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_2324087uwdnywke8z.gif

شكوه انتظار
28-07-2010, 22:14
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_2324087uwdnywke8z.gif
گاهی اگربا ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی
گاهی اگر در چاه ،مانند پدر،آه
اندوه مادر راحکایت کرده باشی
گاهی اگر زیردرختان مدینه
بعد از زیارت استراحت کرده باشی
گاهی اگر بعد از وضومکثی کنی تا
آیینه ای راغرق حیرت کرده باشی
حتی اگر بی آن که مشتاقان بدانند
گاهی نمازی را امامت کرده باشی
یا در میان کوچه های سرد و تاریک
نان وپنیر وعشق،قسمت کرده باشی
پس مردمک های نگاه ما عقیم اند
تو حاضری بی آن که غیبت کرده باشی!
http://two.xthost.info/asdfghjkl/23hlj4l.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_www_roozgozar_com-051.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_2324087uwdnywke8z.gif

شكوه انتظار
29-07-2010, 02:39
http://www.sobh.org/Monasebat/Vijename/image/sal86/86-shaban/header.jpg
دل هيچ غمي جز غم دلدار نــــــــــــــــدارد
اي واي بر آن دل كه غم يار نــــــــــــــــــدارد
بيمار غم عشق تو اي يوســـــــــــــف زهرا
جز اشكِ شفق رنگ پرستــــــــــــــــار ندارد
منصور سرِدار ندا داد به دلـــــــــــــــــــــــ ـدار
هجران تو وصلي به جز از دار نـــــــــــــــدارد
بس داغ فراوان به دل از هجر تــــــــــــو دارم
سو زندگيِ ناله‌ي من نار نــــــــــــــــــــــدا رد
هر حلقه‌ي زلف تو بُوَد دام شـــــــــــــــكاري
اين سلسله يك رشته‌ي بيكار نــــــــــــــدارد
از باده‌ي چشم تو دلم مست و خراب است
اين لذّت مستي دل هشيار نــــــــــــــــــدارد
در طاق دو ابروي تو صد خنجر پنهــــــــــــــان
خونريزيِ ابروي تو پيكار نــــــــــــــــــــــــ ــدارد
اي جان جهان، جان دو عالم به فدايــــــــــت
جان در برِ تو ارزش و مقدار نــــــــــــــــــــدارد
بر « هاشميِ » خسته دل از مهر نـــــگاهي
كاندر دو جهان جز تو هوادار نـــــــــــــــــــدارد
http://two.xthost.info/asdfghjkl/23hlj4l.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_www_roozgozar_com-051.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_2324087uwdnywke8z.gif

شكوه انتظار
29-07-2010, 02:42
http://www.sobh.org/Monasebat/Vijename/image/sal86/86-shaban/header.jpg
اباصالح! بيا درمانده ام من!
http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif
علّامه مجلسي مي‌فرمايد:
مرد شريف و صالحي را مي‌شناسم به نام اميراسحاق استرآبادي. او چهل بار با پاي پياده به حج مشرّف شده است و در ميان مردم مشهور است كه طيّ‌الارض دارد. او يك سال به اصفهان آمد؛ من حضوراً با او ملاقات كردم تا حقيقت موضوع را از او جويا شوم.
او گفت: يك سال با كارواني به طرف مكّه به راه افتادم. حدود هفت يا نُه منزل بيشتر به مكه نمانده بود كه براي انجام كاري تعلّل كرده، از قافله عقب افتادم. وقتي به خود آمدم، ديدم كاروان حركت كرده و هيچ اثري از آن ديده نمي‌شد. راه را گم كردم؛ حيران و سرگردان وامانده بودم. از طرفي تشنگي آن چنان بر من غالب شد كه از زندگي نااميد شده، آماده‌ي مرگ بودم.
[ ناگهان به ياد منجي بشريّت امام زمان (عج) افتادم و ] فرياد زدم: يا صالح! يا ابا صالح! راه را به من نشاه بده! خدا تو را رحمت كند!
در همين حال، از دور شبحي به نظرم رسيد؛ به او خيره شدم و با كمال ناباوري ديدم كه آن مسير طولاني را در يك چشم به هم زدن، پيمود و در كنارم ايستاد. جواني بود گندم‌گون و زيبا با لباسي پاكيزه كه به نظر مي‌آمد از اشراف باشد. بر شتري سوار بود و مشك آبي با خود داشت.
سلام كردم. او نيز پاسخ مرا به نيكي ادا نمود.
فرمود: تشنه‌اي؟
گفتم: آري، اگر امكان دارد كمي آب از آن مشك مرحمت بفرماييد!
او مشك آب را به من داد و من آب نوشيدم.
آن‌گاه فرمود: مي‌خواهي به قافله برسي؟
گفتم: آري.
او نيز مرا بر ترك شتر خويش سوار نمود و به طرف مكّه به راه افتاد. من عادت داشتم كه هر روز دعاي « حرز يماني » را قراعت كنم. مشغول قراعت دعا شدم. در حين دعا گاهي به طرف من برمي‌گشت و مي‌فرمود: اين طور بخوان!
چيزي نگذشت كه به من فرمود: اين‌جا را مي‌شناسي؟
نگاه كردم، ديدم در حومه‌ي شهر مكّه هستم. گفتم: آري مي‌شناسم.
فرمود: پس پياده شو!
من پياده شدم، برگشتم او را ببينم، ناگاه از نظرم ناپديد شد. متوجّه شدم كه او قائم آل‌محمد (عج) است. از گذشته‌ي خود پشيمان شدم و از اين كه او را نشناختم و از او جدا شده بودم، بسيار متأسف و ناراحت بودم.
پس از هفت روز كاروان ما به مكّه رسيد، وقتي مرا ديدند، تعجّب نمودند؛ زيرا يقين كرده بودند كه من جان سالم به در نخواهم برد. به همين خاطر بين مردم مشهور شد كه من طيّ‌الارض دارم.
http://two.xthost.info/asdfghjkl/23hlj4l.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_www_roozgozar_com-051.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_2324087uwdnywke8z.gif


منبع: كتاب داستان‌هايي از امام زمان (ع)

شكوه انتظار
29-07-2010, 09:31
http://www.sobh.org/Monasebat/Vijename/image/sal86/86-shaban/header.jpg
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_80.gifنشانه‌هاي ظهور قائم:http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_80.gif

1- هر گاه ديدي حق بميرد و طرفدارانش نابود شوند.

2- هر گاه ديدي که قرآن فرسوده شده و درست معني نمي‌شود.

3- هر گاه ديدي دين هم‌چون ظرف توخالي و بي‌محتوا شده است.
4- هر گاه ديدي نوجوانان پسر همان کنند که زنان کنند.
5- هر گاه ديدي که شراب را آشکارا مي‌آشامند و براي نوشيدن آن کنار هم مي‌نشينند و از خداوند متعال نمي‌ترسند.
6- هر گاه ديدي اهل قرآن و دوستان آن‌ها خوارند.
7- هر گاه ديدي انسان به زبان مي‌گويد و عمل نمي‌کند.
8- هر گاه ديدي که مؤمن، خوار و ذليل شمرده شود.
9- هر گاه ديدي که بدعت و زنا آشکار شود.
10- هر گاه ديدي مردم به شهادت ناحق اعتماد کنند.
11- هر گاه ديدي راه نيک بسته و راه بد باز است.
12- هر گاه ديدي جرأت بر گناه آشکار شود و ديگر کسي براي انجام آن منتظر تاريکي شب نگردد.
13- هر گاه ديدي که واليان در قضاوت رشوه بگيرند.
14- هر گاه ديدي سوگندهاي دروغ به خدا بسيار گردد.
15- هر گاه ديدي که ستم و تجاوز شايع شده است.
16- هر گاه ديدي که نمازخوان براي خودنمايي نماز مي‌خواند.
17- هر گاه ديدي که انسان ثروت زيادي جمع کرده ولي از آغاز آن تا آخر زکاتش را نداده است.
18- هر گاه ديدي خرابي بيشتر از آبادي است.
19- هر گاه ديدي که دل‌هاي مردم سخت و ديدگانشان خشک و ياد خدا برايشان گران است.
20- هر گاه ديدي که خونريزي آسان گردد.
21- هر گاه ديدي که حج و جهاد براي خدا نيست.
22- هر گاه ديدي مسجدها طلاکاري شود.
23- هر گاه ديدي که حدود الهي تعطيل شود و طبق هوي.
24- هر گاه ديدي قدرتمندان غذاي عمومي مردم را احتکار کنند.
25- هر گاه ديدي شراب‌خوار مست، پيش نماز مردم شود.
26- هر گاه ديدي که براي اذان و نماز مزد مي‌گيرند.
27- هر گاه ديدي که سال به سال بدعت و بدي‌ها بيشتر شود.
28- هر گاه ديدي که طالب حلال، مذمّت و سرزنش
مي‌شود و طالب حرام ستايش و احترام مي‌گردد.
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_2324087uwdnywke8z.gif
منبع: کتاب حضرت مهدي (عج) فروغ تابان ولايت

شكوه انتظار
29-07-2010, 12:51
http://h02.ir/Files/Mahdi/Mahdi-001.gif
http://www.tbzmed.ac.ir/monasebat/mazhabi/emame%20zaman/image/3.jpg
وقتی که تو بیایی؛
مردم را به فراسوی افقهای عشق و ایمان دعوت می کنی و آدمی را میهمان بهشت می کنی.
عشق زیباترین گلواژه هستی است و تو می آیی که شعراین گلواژه هستی و سرود پاکدلان باغ زندگی را بسرائی وقتی که بیایی،تنها گوهر روی تو است که می تواند دلهای زنگ زده انسانهایی راکه عشق به خدا درآنها جوانه نزده جلا دهد. وقتی بیایی خورشید امامت تو دوباره به دلهای پژمرده ما جانی تازه می دهد و نهال عشق، ایمان معرفت و هزاران چیز دیگر را در وجودمان می کاری و با آمدنت زمستان شرمسار می شود و جای خودش را به بهاری همچون تو می دهد. خورشید توان درخشیدن ندارد، چراکه شرم دارد درمقابل خورشیدی همانند تو بتابد.
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_7v.gif

از امام صادق (ع) نقل مي کند:
هر کس بعد از هر نماز فريضه اين دعا را بخواند، پس امام محمد بن الحسن را ـ که بر او و پدرانش درود باد ـ در بيداري يا در خواب مي بيند.

اَللّهُمَّ بَلِّغ مَوْلانا صَاحِبَ الزَّمان، اَيْنَما کَانَ وَ حَيْثُما کان

مِنْ مَشارِقِ الاَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها و جَبَلِها، عَنّي وَ عَنْ والِدَيَّ وَ عَنْ وُلْدي وَ اِخْواني

اَلتَّحِيَّةَ وَ السَّلامَ عَدَدَ خَلْقِ اللهِ وَ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَ ما اَحْصَاهُ کِتابُه وَ اَحاطَ عِلْمُهُ

اَللّهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبيحَةِ هذَا الْيَوْمَ وَ مَا عِشْتُ فِيهِ مِنْ اَيّامِ حَياتِي

عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقي لا اَحولُ عَنْها وَ لا اَزول

اَللّهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وَ نُصّارِهِ

الذّابّينَ عَنْهُ وَ الْمُمْتَثِلينَ لاَوامِرِه وَ نَواهِيهِ فِي اَيّامِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ

اَللّهُمَّ فَإنْ حَالَ بَيْني وَ بَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَي عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِياً

فَأخْرِجْني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً کَفَني، شاهِراً سَيْفي، مُجَرَّداً قَناتِي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعِي، فِي الْحَاضِرِ وَ الْبَادِي

اَللّهُمَّ اَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ

وَ اکْحُلْ بَصَري بِنَظْرَةً مِنّي اِلَيْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ

اَللّهُمَّ اشْدُدْ اَزْرَهُ وَ قَوِّ ظَهْرَهُ وَ طَوِّلْ عُمْرَهُ اَللّهُمَّ اعْمُرْ بِهِ بِلادَکَ وَ اَحْيِ بِهِ عِبَادَک

فَإنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ اَيْدِي النّاس

فَأظْهِرِ اللّهُمَّ لَنَا وَلِيَّک وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّکَ الْمُسَمَّي بِاسْمِ رَسولِک صًلًواتُکَ عَلَيْهِ وَ آلِه

لا يَظْفَرَ بِشَيْءٍ مِنَ الْباطِلِ اِلّا مَزَّقَه وَ يُحِقَّ اللهُ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَ يُحَقِّقَهُ

اَللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْاُمَّةِ بِظُهورِه اِنَّهُم يَرَوْنَهُ بَعيداً وَ نَراهُ قَريباً

وَ صَلَّي اللهُ عَلي مُحَمَّدٍ وَ آلِه



یا مهدی ادرکنی
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_7v.gif

شكوه انتظار
29-07-2010, 15:26
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_7v.gif
http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gifدو حادثه بسیار مهم نزدیک ظهور :http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/roz.gif
پیش از ظهور امام دو حادثه مهم رخ می دهد که به منزله ی نشانه های الهی است که آن حضرت آمادگی لازم را جهت ظهور مقدسخویش فراهم می سازد .
حادثه ی اول :
وقوع کودتای در سرزمین شام ، به رهبری عثمان سفیانی
حادثه ی دوم :
بلند شدن ندای آسمانی به سوی مردم جهان که اهل هر زبان ، به زبان خود آن را می شنود . صدای وقوع و نافذ از هر سمت آسمان می آید ، خفته را بیدار می کند .نشسته را بر پا می دارد ومردم از این صحیه به ناله می آید و از خانه هایشان بیرون ریخته تا ببینند چه خبر است . آن ندا مردم را به خودداری از ظلم و پیروی از امام مهدی (عج) دعوت می کند و حضرت را به نام ایشان و پدرش می خواند .
امام صادق (ع) فرمود :
«منادی در آسمان ، نام صاحب این امر را بانگ می زند که فرمانروایی از آن فلانی ، فرزند فلانی است کشتار برای چیست ؟»
محمد بن مسلم گوید :
« منادی از آسمان نام قائم (عج) را ندا می کند به گونه ای که هر کس در شرق و غرب جهان باشد آن را می شنود در اثر آن صدا خفته بیدار می شود و ایستاده می نشیند و نشسته به پا می خیزد و آن صدای جبرئیل امین است ،پس از دو نشانه یعنی خروج سفیانی ، در ماه جب و ندای آسمانی »
کوتاهی عمر حکومت سفیانی :
امام صادق (ع) می فرماید :
« سفیانی از نشانه های حتمی ظهور است و خروج او از آغاز تا انجام پانزده ماه به طول می انجامد وی شش ماه کار زار می کند همین که بر پنج شهر دست یافت نه ماه فرمانروایی می کند بی آنکه روزی به آن افزوده شود »
آن پنج شهر عبارتند از : دمشق ، امان ،حمص ، حلب و قنسرین که از شهر های مهم سوریه ، اردن و لبنان می باشد .



دجـــــــــــال


اهمیت دجال
دجال _ دجال از ماده ی دجل به معنی دروغگویی و حقه بازی است .
پیامبر اکرم(ص) فرمودند : « از اول آفرینش تا قیامت هیچ مسئله ای مهم تر از دجال نیست .»
از حضرت محمد (ص) نقل شده که فرمودند :
« ای مردم هیچ فتنه ای در روی زمین بزرگتر از فتنه ی دجال نیست و خداوند هیچ پیامبری را نفرستاده مگر این که امتش را از پیوستن به دجال بر حذر داشته است .»
روایات شیعه خروج دجال را نشانه ی ظهور مهدی (عج) دانسته ولی روایات اهل سنت آن را نشانه ی بر پایی قیامت شمرده است و می تواند نشانه ی هر دو باشد .
زمان خروج دجال
بعد از پیروزی حضرت مهدی (عج) بر سفیانی و غربی ها و ورود به قسطنطنیه است که خبر خروج دجال می رسد جابر نقل کرده : دجال خروج نمی کند مگر اینکه روم غرب فتح شود .
در حدیثی دیگر آمده :« هنگامی که غنائم قسطنطنیه را تقسیم می کنند خبر خروج دجال را به حضرت و یارانش می رسد .»
مشخصات دجال
1. یک چشم بیشتر ندارد که در میان پیشانیش همچون ستاره ی صبح می درخشد ، اما همین چشمش خون آلود است و گویی با خون ترکیب شده است
2. او الاغ (مرکب سفید تندرویی دارد که هر گام او یک میل است و به سرعت زمین را طی می کند )
3. او ادعای خدایی می کند و هنگامی که دوستان خود را به گردن خویش می خواند صدای او را تمام جهانیان می شنوند
4. او در دریا ها فرو می رود و خورشید با او حرکت می کند و در پیش روی او کوهی از دود وپشت سرش کوه سفیدی قرار دارد که مردم آن را مواد غذایی می بینند .
5. به هنگام ظهور او ، مردم گرفتار قحطی و کمبود مواد غذایی هستند .

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_7v.gif
برگرفته از :
کتاب امام زمان و نشانه های ظهور
نویسنده : سید ابوالفتح (سید حسن ) حسینی
ص11،46،55،56،57

شكوه انتظار
29-07-2010, 18:46
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_7v.gif
خاموش‏تر از چراغ مرگيم روشن‏تر از آفتاب كجايى‏عقربك‏هاى ساعت،
تا كى به گرد خود گردند، بيهوده در صفحه غيبت.

در گرگ و ميش سحرگاه، پايان دروغ را انتظار مى‏كشيم.

آن روز كه بيايى، جهان براى خوشبختى ما تنگ است.

آغاز و فرجام خويش را در تو مى‏جوييم.

اين گريه را پايانى است اگر، اشك راه خود را بداند و بر هر دامانى نريزد.

http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif
پوست را بادام و سال را ايام و زيستى را كام و بودن را نام تويى.

من كيستم؟
تو كيستى؟
http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20(61).gif
من اينك نه آنم كه بودم. تو همچنان آنى كه بودى.

مگذار كه بگويم در تن من، اميد را به خاك سپردند و سنگى صنوبرى شكل بر سر آن نهادند.

هيچيم هيچ، بى‏تو اى همه كس،
همه چيز،
همه جا،
همه وقت،
همه عمر...

دلى داريم به پريشانى دود;
سرى داريم به حيرانى رود;
چشمى به گريانى ابر;
غمى به وفادارى بخت.
نه اقبال خوشايندى، نه مرگ ظفرمندى.

رفتن، يعنى غيبت، آمدن، يعنى ظهور. بودن يعنى انتظار.
كار يعنى سالنامه عمر را ورق زدن.
سياست، يعنى به لبخند تو خنديدن.
حكومت، يعنى زير پاى تو فرش گستردن.
عاشورا، يعنى غمهاى تو.
محرم، يعنى دميدن مهتاب فراق.
اين است معناى حقيقى كلمات.

عريضه‏ها را چاه به كجا مى‏برد؟
آيا او هم...

خوشا آن در كه به روى تو هر روز مى‏خندد.
خوشا آن در كه به روى تو هر روز مى‏خندد.
خوشا آن در كه به روى تو هر روز مى‏خندد.
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_7v.gif
http://h02.ir/Files/Mahdi/Mahdi-001.gif

شكوه انتظار
29-07-2010, 22:48
http://upload.p30pedia.com/uploads/1278989156.jpg



ای عاشقان برای ظهورم دعا کنید
روز و شبان بسوی خدا التجا کنید
گر انتظار عمر فرج می کشید پس
باید که روز و شب همه از دل نوا کنید
آن یوسفی که در چَهِ غیبت بود منم
ای قافله طناب برایم رها کنید
بگذشت عمر اشکِ منِ زار، از هزار
با اشک خویش، پاک ز من اشکها کنید
زندان غم مرا به اسارت کشیده است
ای عاشقان مرا ز اسرارت رها کنید
از مهدی غریب وطن یاد آورید
هرگاه یاد جدّ غریب مرا کنید
از من در این زمانه نباشد غریب تر
از بهر این غریب زمانه دعا کنید
امروز سیل اشک بریزید بهر من
فردا که شد ظهور خنده ها کنید


به امید گوشه چشمی

اللهم عجل لولیک الفرج

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_7v.gif
http://h02.ir/Files/Mahdi/Mahdi-001.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
30-07-2010, 13:08
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_rwi22p.jpg