PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بر اساس خرد یا هوس



رایکا
30-09-2009, 22:33
ثروت و امكانات ، براى تامین رفاه معیشتى و آرامش روحى و سكون خاطر است و نباید گذاشت به مایه تشنج و ماده اختلاف تبدیل شود. به كار گیرى عقل و تدبیر در تنظیم اقتصادى خانواده ، ایجاب مى كند كه از چشم و هم چشمى و رقابتهاى كمر شكن یا حسادتهاى خانمان برانداز، پرهیز كنند و اجازه ندهند هوس به جاى عقل بنشیند و صفاى زندگى را از میان بردارد.
((قناعت یكى از شیوه هاى خردمندانه در مصرف و خرج است . به تعبیر حضرت على (علیه السلام ): القناعة مال لا ینفد؛ (28) قناعت ، ثروتى پایان ناپذیر است . نقطه مقابل قناعت و میانه روى و اعتدال اقتصادى ، ولخرجى و اسراف است كه هم ناسپاسى به نعمتهاى خداست ، هم زمینه ساز بروز فقر و تنگدستى است و هم هدر دادن امكانات است كه نابخردانه است . خرجهاى اسرافكارانه هرگز ستوده نیست و كسى كه خردمند باشد، كس دیگر را بر ولخرجى نمى ستاید، بلكه ملامت هم مى كند و اگر هم كسى در اثر اسراف و تبذیر و ریخت و پاش به فقر و افلاس كشیده شد،دل كسى بر او نمى سوزد و جاى ترحم نیست ، چرا كه هر چه كرده خود كرده است . این مضمون كلام امیر المومنین (علیه السلام ) است كه فرموده است : اسرافكار را واگذار كه نه بخشش او ستایش انگیز است ، نه تنگدستى اش ترحم انگیز. (29)
آنكه مى خواهد داشته هایش را به رخ دیگران بكشد و در مقابل اقوام و دوستان و همكاران و همسایگان به ثروت و مكنت خویش بنازد و ببالد و وسایل خانه و امكانات مالى خود را به عنوان نشانه هاى تشخص جلوه دهد، هم غمى بر دل دیگران وارد مى سازد، هم دور این گونه رقابتهاى پایان ناپذیر را در زندگى خود و دیگران سرعت مى بخشد و هیزم كش شعله هاى حرص و آز و افزون خواهى مى گردد.
تجمل گرایى ، بیش از آنكه راحتى بیاورد، ناراحتى مى آفریند و به جاى آرامش ، زندگیها را دستخوش آشفتگیها و زلزله هاى ویرانگر مى سازد. در وراى بسیارى از چهرهاى به ظاهر شاد و شنگول طبقات مرفه و تشریفاتى ، غمى سنگین و اضطرابى دایمى نهفته است .
كیست كه نداند درون این گونه خانواده ها كه با هم به رقابت و چشم و هم چشمى پرداخته اند، چه مصیبتها و مشكلات و كدورتها و بعضیهایى پنهانند كه گاهى هم سرباز كرده و به بیرون درز مى كنند!...

28-نهج البلاغه ، فیض السلام ، حكمت 54.
29-غرر الحكم ، (چاپ دانشگاه )، ج 7،ص 160.