خادمه زینب کبری(س)
05-08-2010, 19:40
شرايط مفسر
http://farsi.ses.ac.ir/files/student/daftare_ghoran/ax/gerafik/quran2.jpg
دانشمندان علوم قرآن، تحت عنوان «شرايط مفسر» يا «ويژگيهاي لازم براي مفسر» امور فراواني را ذكر كردهاند كه بخشي مربوط به «منابع تفسير»، بخشي مربوط به «قواعد تفسير»، بخشي مربوط به «علوم مورد نياز» و بخشي مربوط به «شيوة تفسير» است. البته در اين ميان محقّقاني هستند كه مجموعههاي ياد شده را با شرايط مفسر به هم نياميختهاند، ولي غالباً بخشي از مجموعههاي ياد شده را تحت عنوان شرايط مفسر ذكر كردهاند. اين آميختگي معلول يكي از سه امر زير است:
نخست آن كه چون طرح اين مباحث سابقه طولاني نداشته است، تفكيك محورهاي مختلف ياد شده از يكديگر، مورد غفلت قرار گرفته و يا به آساني ميسر نبوده است.
دوّم آن كه گاه برخي از اين مباحث با نگرشهاي متفاوت در قلمرو عناوين مختلف قرار ميگيرند. به عنوان مثال، اگر به علوم ادبي به عنوان يك منظومه معرفتي نگريسته شود، از علوم مورد نياز مفسر، و اگر به عنوان تخصص و تبحر مفسر در به كارگيري آن منظومه معرفتي نگريسته شود، از شرايط مفسر به شمار ميآيد.
سوّم آن كه برخي از اين دانشمندان از واژه «شرايط تفسير» مفهوم گستردهاي را مدنظر داشتهاند كه شامل علوم مورد نياز و رعايت قواعد تفسير نيز ميشود.
در هر حال، مفهوم مورد نظر در اين جا، معناي خاصي دارد و تنها در برگيرنده اموري است كه حاكي از وجود نوعي توانايي و كمال براي مفسر در بعد بينش يا گرايش ميباشد و شامل ديگر مجموعههاي ياد شده نميگردد.
در فصول گذشته يادآور شديم كه رعايت نكردن اصول و قواعد تفسير، بيتوجهي و استفاده نكردن از منابع معتبر تفسير و فرانگرفتن علوم مورد نياز مفسر، سبب خطاي در تفسير و بياعتباري آن ميشود. در اين فصل در صدد بيان آنيم كه علاوه بر امور ياد شده، مفسر بايد داراي ويژگيها و شرايطي باشد كه رعايت آنها نيز سبب ميشود تا خطاي وي در تفسيركاهش يابد. پيش از پرداختن به بيان شرايط و ويژگيهاي مفسر، ذكر دو نكته ضروري به نظر ميرسد:
الف. ويژگيهاي روحي مفسر گاه ذاتي و غير اكتسابي است، مانند استعداد فوق العاده و سرعت انتقال و گاه اكتسابي است مانند ملكه استنباط و تقوا. در ويژگيهاي غير اكتسابي، نقش اصلي را جنبه غير اكتسابي آن به عهده دارد هرچند اين ويژگيها به طور ارادي قابل تقويت وتضعيف است. ويژگيهاي اكتسابي، هم در اصل پيدايش و هم از حيث تقويت و تضعيف، وابسته به تلاش مفسر است و به هر ميزان كه تلاش بيشتري در اين زمينه صورت پذيرد، توانمندي افزونتري در تفسير حاصل ميشود. هم چنين گاه ويژگيهاي اكتسابي نوعي آگاهي است؛ مانند بينش صحيح اعتقادي، و گاه مانند تقوا و ايمان، از مقوله گرايشهاي اكتسابي است، چنان كه گاهي نيز از امور زمينه ساز براي دست يابي به آگاهي است؛ مانند ذهن كنجكاو و آكنده از پرسش داشتن، و گاه از مقوله هنر ومهارت است؛ مانند ملكه استنباط، و مهارت در رعايت قواعد تفسير. اين بحث انواع مختلف اين شرايط را در بر ميگيرد.
ب. برخي از شرايط و ويژگيهاي مفسر، در صحت و اعتبار تفسير مؤثر است، به گونهاي كه فقدان آن سبب خطاي در تفسير ميشود، مانند علوم موردنياز و آزاد انديشي، و برخي از ويژگيها سبب كمال و باروري بيشتر تفسير است؛ مانند برخورداري از ذهن پر سؤال، تقوا و خلوص نيت. در اين فصل، به بررسي اين دو دسته از شرايط ميپردازيم.
http://farsi.ses.ac.ir/files/student/daftare_ghoran/ax/gerafik/quran2.jpg
دانشمندان علوم قرآن، تحت عنوان «شرايط مفسر» يا «ويژگيهاي لازم براي مفسر» امور فراواني را ذكر كردهاند كه بخشي مربوط به «منابع تفسير»، بخشي مربوط به «قواعد تفسير»، بخشي مربوط به «علوم مورد نياز» و بخشي مربوط به «شيوة تفسير» است. البته در اين ميان محقّقاني هستند كه مجموعههاي ياد شده را با شرايط مفسر به هم نياميختهاند، ولي غالباً بخشي از مجموعههاي ياد شده را تحت عنوان شرايط مفسر ذكر كردهاند. اين آميختگي معلول يكي از سه امر زير است:
نخست آن كه چون طرح اين مباحث سابقه طولاني نداشته است، تفكيك محورهاي مختلف ياد شده از يكديگر، مورد غفلت قرار گرفته و يا به آساني ميسر نبوده است.
دوّم آن كه گاه برخي از اين مباحث با نگرشهاي متفاوت در قلمرو عناوين مختلف قرار ميگيرند. به عنوان مثال، اگر به علوم ادبي به عنوان يك منظومه معرفتي نگريسته شود، از علوم مورد نياز مفسر، و اگر به عنوان تخصص و تبحر مفسر در به كارگيري آن منظومه معرفتي نگريسته شود، از شرايط مفسر به شمار ميآيد.
سوّم آن كه برخي از اين دانشمندان از واژه «شرايط تفسير» مفهوم گستردهاي را مدنظر داشتهاند كه شامل علوم مورد نياز و رعايت قواعد تفسير نيز ميشود.
در هر حال، مفهوم مورد نظر در اين جا، معناي خاصي دارد و تنها در برگيرنده اموري است كه حاكي از وجود نوعي توانايي و كمال براي مفسر در بعد بينش يا گرايش ميباشد و شامل ديگر مجموعههاي ياد شده نميگردد.
در فصول گذشته يادآور شديم كه رعايت نكردن اصول و قواعد تفسير، بيتوجهي و استفاده نكردن از منابع معتبر تفسير و فرانگرفتن علوم مورد نياز مفسر، سبب خطاي در تفسير و بياعتباري آن ميشود. در اين فصل در صدد بيان آنيم كه علاوه بر امور ياد شده، مفسر بايد داراي ويژگيها و شرايطي باشد كه رعايت آنها نيز سبب ميشود تا خطاي وي در تفسيركاهش يابد. پيش از پرداختن به بيان شرايط و ويژگيهاي مفسر، ذكر دو نكته ضروري به نظر ميرسد:
الف. ويژگيهاي روحي مفسر گاه ذاتي و غير اكتسابي است، مانند استعداد فوق العاده و سرعت انتقال و گاه اكتسابي است مانند ملكه استنباط و تقوا. در ويژگيهاي غير اكتسابي، نقش اصلي را جنبه غير اكتسابي آن به عهده دارد هرچند اين ويژگيها به طور ارادي قابل تقويت وتضعيف است. ويژگيهاي اكتسابي، هم در اصل پيدايش و هم از حيث تقويت و تضعيف، وابسته به تلاش مفسر است و به هر ميزان كه تلاش بيشتري در اين زمينه صورت پذيرد، توانمندي افزونتري در تفسير حاصل ميشود. هم چنين گاه ويژگيهاي اكتسابي نوعي آگاهي است؛ مانند بينش صحيح اعتقادي، و گاه مانند تقوا و ايمان، از مقوله گرايشهاي اكتسابي است، چنان كه گاهي نيز از امور زمينه ساز براي دست يابي به آگاهي است؛ مانند ذهن كنجكاو و آكنده از پرسش داشتن، و گاه از مقوله هنر ومهارت است؛ مانند ملكه استنباط، و مهارت در رعايت قواعد تفسير. اين بحث انواع مختلف اين شرايط را در بر ميگيرد.
ب. برخي از شرايط و ويژگيهاي مفسر، در صحت و اعتبار تفسير مؤثر است، به گونهاي كه فقدان آن سبب خطاي در تفسير ميشود، مانند علوم موردنياز و آزاد انديشي، و برخي از ويژگيها سبب كمال و باروري بيشتر تفسير است؛ مانند برخورداري از ذهن پر سؤال، تقوا و خلوص نيت. در اين فصل، به بررسي اين دو دسته از شرايط ميپردازيم.