PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : حضرت علی ع



مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
01-10-2009, 11:06
يا على (ع ) چگونه توبه كنم
http://i36.tinypic.com/5lymue.jpg

روزى يك نفر مهدور الدم يعنى كسى كه به خاطر جرمى حكمش قتل مى باشد به امام على (عليه السلام ) متوسل شد و عرض كرد يا على (عليه السلام ) چه كنم تا پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مرا ببخشد؟ اميرمؤ منان (عليه السلام ) به او فرمود: به حضور پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم برو و آيه 91 سوره يوسف را تلاوت كن .
تا الله لقد اثرك الله علينا و ان كنا لخاطئين به خدا سوگند خداوند تو را بر ما تقدم داشته و ما خطا كار بوديم
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بى درنگ آيه بعد (آيه 92 سوره يوسف ) را قرائت فرمود (http://www.askquran.ir/register.php)
تثريب عليكم اليوم يغفر الله لكم و هو ارحم الراحمين و توضيحى بر شما نيست خداوند شما را مى بخشد و او مهربانترين مهربان است .و قرائت اين آيه از طرف رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به منزله حكم عفو آن حضرت از آن شخص قرار گرفت
http://i36.tinypic.com/5lymue.jpg

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
01-10-2009, 11:06
آبرودارترين فرد نزد خداوند

http://i36.tinypic.com/5lymue.jpg
على (عليه السلام ) مى فرمايد روزى خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم رسيديم از آن حضرت خواستم تا از خداوند براى من طلب مغفرت نمايد. حضرت فرمود: چنين خواهم كرد آنگاه حضرت برخاست و نمازگزارد سپس دستهايش را به دعا برداشت آنگاه شنيدم كه به خداوند عرض كرد پروردگارا تو را به مقام و قرب و منزلت على سوگند مى دهم كه عى را مشمول عفو و غفران خود سازى . گفتم اى رسول خدا اين چه دعايى است ؟ (چرا خداوند را به حق من سوگند دادى ) حضرت فرمود: يا على مگر كسى در پيشگاه خداوند آبرودارتر و گرامى تر هست تا او را شفيع درگاهش كنم
http://i36.tinypic.com/5lymue.jpg

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
01-10-2009, 11:07
http://i7.tinypic.com/2i2bdip.gif

روزى حارث همدانى همراه با گروهى از شيعيان اميرالمؤ منين ، به حضور آن حضرت رسيدند. حارث با قد خميده راه مى رفت و عصاى خود را بر زمين مى زد و بيمار بود على عليه السلام به ايشان علاقمند بود، فرمود: اى حارث چه شده است ؟ حارث گفت : مصائب روزگار به من رسيده است . اى امير مؤ منان من تشنه دشمنان هستم . حضرت فرمود: در چه زمينه با من دشمن اند؟ حارث گفت : عده اى افراط و عده اى تفريط مى كنند در صحبت به شما. حضرت فرمود: اين را بدانيد كه بهترين شيعيان من گروه ميانه رو هستند.
حارث گفت : در اين مورد به ما راهنمايى بيشتر بده اى امير مؤ منان ، حضرت فرمود: ((به راستى كه دين خدا را با مردان نمى توان شناخت : بلكه با آيات بر حق اوست كه مى توان شناخت دين پيدا كرد. تو حق را بشناس ، مردان حق را هم خواهى شناخت ... سوگند به خدا كه دوست و دشمن ، مرا در چند جا مى شناسند. هنگام مرگ و در پل صراط. آن روز كه من با كمال درستى و به خوبى آنها را قسمت مى كنم .
و مى گويم اين دوست من است و آن دشمن من .)) پس از پايان صحبت هاى حضرت ، حارث برخاست و با شادمانى عباى خود را مى كشيد و گويى مى گفت كه ديگر من نگرانى ندارم كه چه زمانى مرگ را ملاقات كنم يا او به ديدارم آيد
http://i35.tinypic.com/2qkqqs5.gif

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
01-10-2009, 11:07
رمضان نشانه ضيافت الله
http://i36.tinypic.com/5lymue.jpg
سه نفر از خارج مدينه مى خواستند خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم برسند شبانه وارد مدينه شدند و گفتند: اگر بخواهيم هر سه نفر ما ميهمان رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم باشيم ممكن است سبب مزاحمت ايشان بشود بنابراين يكى از آنها گفت : من به منزل پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم مى روم ، دومى گفت : من هم به منزل على (عليه السلام ) مى روم ، سومى گفت : من هم به مسجد مى روم تا ميهمان خانه خدا باشم .
فردا هر سه نفر آنها در مسجد جمع شدند و يك به يك ماجراى شب گذشته خويش را تعريف كردند ميهمان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم گفت : رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مرا در خوراك شير خودش ‍ شريك كرد و سير شدم و خوابيدم . دومى گفت : من هم با على (عليه السلام ) هم خوراك شدم و سير شده و خوابيدم . سومى گفت : من هم گرسنگى كشيدم و درست خوابم نبرد: در اين هنگام وحى بر پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم نازل شد كه به ميهمان ما بگو: اگر پذيرايى بهتر از گرسنگى بود ما از تو پذيرايى مى كرديم

http://i36.tinypic.com/5lymue.jpg