فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
27-10-2010, 02:12
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/51684725583475104250.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/51684725583475104250.gif)
توصيف سيماي اباالفضل(عليهالسلام)
هم چهره عباس زيبا بود، هم اخلاق و روحيّاتش. ظاهر و باطن عباس نوراني بود و چشمگير و پر جاذبه. ظاهرش هم آيينه باطنش بود. سيماي پر فروغ و تابندهاش او را همچون ماه، درخشان نشان ميداد و در ميان بنيهاشم، كه همه ستارگانِ كمال و جمال بودند، اباالفضل همچون ماه بود؛ از اين رو او را «قمر بنيهاشم» ميگفتند.
در ترسيم سيماي او، تنها نبايد به اندام قوي و قامت رشيد و ابروان كشيده و صورت همچون ماهش بسنده كرد؛ فضيلتهاي او نيز، كه درخشان بود، جزيي از سيماي اباالفضل را تشكيل ميداد. از سويي نيروي تقوا، ديانت و تعهّدش بسيار بود و از سويي هم از قهرمانان بزرگ اسلام به شمار ميآمد. زيبايي صورت و سيرت را يكجا داشت. قامتي رشيد و برافراشته، عضلاتي قوي و بازواني ستبر و توانا و چهرهاي نمكين و دوست داشتني داشت. هم وجيه بود، هم مليح. آنچه خوبان همه داشتند، او به تنهايي داشت.
وقتي سوار بر اسب ميشد، به خاطر قامت كشيدهاش پاهايش به زمين ميرسيد و چون پاي در ركاب اسب مينهاد، زانوانش به گوشهاي اسب ميرسيد. شجاعت و سلحشوري را از پدر به ارث برده بود و در كرامت و بزرگواري و عزّت نفس و جاذبه سيما و رفتار، يادگاري از همه عظمتها و جاذبههاي بنيهاشم بود. بر پيشانياش علامت سجود نمايان بود و از تهجّد و عبادت و خضوع و خاكساري در برابر «الله» حكايت ميكرد. مبارزي بود خدا دوست و سلحشوري آشنا با راز و نيازهاي شبانه.
در روز قيامت، آنگاه كه كار سخت و دشوار گردد، پيامبر خدا، حضرت علي را نزد فاطمه خواهد فرستاد تا در جايگاه شفاعت حاضر شود. اميرمؤمنان به فاطمه(عليهماالسلام) ميگويد: از اسباب شفاعت چه نزد خود داري و براي امروز كه روز بيتابي و نيازمندي است چه ذخيره كردهاي؟ فاطمه زهرا (عليهاالسلام) ميگويد: يا علي، براي اين جايگاه، دستهاي بريده فرزندم عباس بس است.
قلبش محكم و استوار بود همچون پاره آهن. فكرش روشن و عقيدهاش استوار و ايمانش ريشهدار بود. توحيد و محبّت خدا در عمق جانش ريشه داشت. عبادت و خداپرستي او آن چنان بود كه به تعبير شيخ صدوق: نشان سجود در پيشاني و سيماي او ديده ميشد.
ايمان و بصيرت و وفاي عباس، آن چنان مشهور و زبانزد بود كه امامان شيعه پيوسته از آن ياد ميكردند و او را به عنوان يك انسان والا و الگو ميستودند. امام سجاد(عليهالسلام) روزي به چهره «عبيدالله» فرزند حضرت اباالفضل(عليهالسلام) نگاه كرد و گريست. آنگاه با يادكردي از صحنه نبرد اُحد و صحنه كربلا از عموي پيامبر(حمزه سيدالشهدا) و عموي خودش (عباس بن علي) چنين ياد كرد:
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_99477188240509473723a.gif
توصيف سيماي اباالفضل(عليهالسلام)
هم چهره عباس زيبا بود، هم اخلاق و روحيّاتش. ظاهر و باطن عباس نوراني بود و چشمگير و پر جاذبه. ظاهرش هم آيينه باطنش بود. سيماي پر فروغ و تابندهاش او را همچون ماه، درخشان نشان ميداد و در ميان بنيهاشم، كه همه ستارگانِ كمال و جمال بودند، اباالفضل همچون ماه بود؛ از اين رو او را «قمر بنيهاشم» ميگفتند.
در ترسيم سيماي او، تنها نبايد به اندام قوي و قامت رشيد و ابروان كشيده و صورت همچون ماهش بسنده كرد؛ فضيلتهاي او نيز، كه درخشان بود، جزيي از سيماي اباالفضل را تشكيل ميداد. از سويي نيروي تقوا، ديانت و تعهّدش بسيار بود و از سويي هم از قهرمانان بزرگ اسلام به شمار ميآمد. زيبايي صورت و سيرت را يكجا داشت. قامتي رشيد و برافراشته، عضلاتي قوي و بازواني ستبر و توانا و چهرهاي نمكين و دوست داشتني داشت. هم وجيه بود، هم مليح. آنچه خوبان همه داشتند، او به تنهايي داشت.
وقتي سوار بر اسب ميشد، به خاطر قامت كشيدهاش پاهايش به زمين ميرسيد و چون پاي در ركاب اسب مينهاد، زانوانش به گوشهاي اسب ميرسيد. شجاعت و سلحشوري را از پدر به ارث برده بود و در كرامت و بزرگواري و عزّت نفس و جاذبه سيما و رفتار، يادگاري از همه عظمتها و جاذبههاي بنيهاشم بود. بر پيشانياش علامت سجود نمايان بود و از تهجّد و عبادت و خضوع و خاكساري در برابر «الله» حكايت ميكرد. مبارزي بود خدا دوست و سلحشوري آشنا با راز و نيازهاي شبانه.
در روز قيامت، آنگاه كه كار سخت و دشوار گردد، پيامبر خدا، حضرت علي را نزد فاطمه خواهد فرستاد تا در جايگاه شفاعت حاضر شود. اميرمؤمنان به فاطمه(عليهماالسلام) ميگويد: از اسباب شفاعت چه نزد خود داري و براي امروز كه روز بيتابي و نيازمندي است چه ذخيره كردهاي؟ فاطمه زهرا (عليهاالسلام) ميگويد: يا علي، براي اين جايگاه، دستهاي بريده فرزندم عباس بس است.
قلبش محكم و استوار بود همچون پاره آهن. فكرش روشن و عقيدهاش استوار و ايمانش ريشهدار بود. توحيد و محبّت خدا در عمق جانش ريشه داشت. عبادت و خداپرستي او آن چنان بود كه به تعبير شيخ صدوق: نشان سجود در پيشاني و سيماي او ديده ميشد.
ايمان و بصيرت و وفاي عباس، آن چنان مشهور و زبانزد بود كه امامان شيعه پيوسته از آن ياد ميكردند و او را به عنوان يك انسان والا و الگو ميستودند. امام سجاد(عليهالسلام) روزي به چهره «عبيدالله» فرزند حضرت اباالفضل(عليهالسلام) نگاه كرد و گريست. آنگاه با يادكردي از صحنه نبرد اُحد و صحنه كربلا از عموي پيامبر(حمزه سيدالشهدا) و عموي خودش (عباس بن علي) چنين ياد كرد:
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_99477188240509473723a.gif