PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : (¯*|♥|♥|*¯) ويژه نامه پيوند آسماني حضرت علي(ع) و فاطمه زهرا(س)(¯*|♥|♥|*¯)



فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-11-2010, 13:54
http://www.shiaupload.ir/images/66671999003792749579.gifhttp://www.eteghadat.com/Files/user1/besm/b_97.png (http://www.eteghadat.com/Files/user1/besm/b13.jpg)http://www.shiaupload.ir/images/91672230061948873151.gif
http://www.shiaupload.ir/images/07271009762388478327.gif
http://bb.1asphost.com/nasirshehzad/images/small/star4.gifویژه نامه وصلت فرخنده http://bb.1asphost.com/nasirshehzad/images/small/star4.gif
http://bb.1asphost.com/nasirshehzad/images/small/star4.gifحضرت علی وفاطمه زهرا سلام الله علیهما
http://bb.1asphost.com/nasirshehzad/images/small/star4.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/76985350733801375555.gif
http://www.shiaupload.ir/images/97019875030910464612.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-11-2010, 14:08
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/21216805100805157362.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/21216805100805157362.gif)
http://ayehayeentezar.com/images/smilies/18106907866842789177.gif اول ذی الحجه فرخنده سالروز ازدواج حضرت علي http://ayehayeentezar.com/images/smilies/18106907866842789177.gif
http://ayehayeentezar.com/images/smilies/18106907866842789177.gif علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیهارا http://ayehayeentezar.com/images/smilies/18106907866842789177.gif
http://ayehayeentezar.com/images/smilies/18106907866842789177.gifخدمت همـه دوستـان عزیزسايت آیه های انتظار http://ayehayeentezar.com/images/smilies/18106907866842789177.gif
http://ayehayeentezar.com/images/smilies/18106907866842789177.gif تبریک و تهنيت عرض می کنيم. http://ayehayeentezar.com/images/smilies/18106907866842789177.gif

http://bb.1asphost.com/nasirshehzad/images/small/star4.gif https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85693021654861078792.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85693021654861078792.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
06-11-2010, 22:43
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/25049973226291035103.gif





ghalb1پيوند آسماني دونور الهي ghalb1


عاقد: خدا



شاهد: رسول خدا (ص)



دفتر: لوح محفوظ



مکان: عرش



عروس: کوثر



داماد: حیدر



مهمانان : ملائكة الله





http://shiaupload.ir/images/1sr01lrnkyjwt2vol8t.gif



setarehچه مبارك سحری بود و چه فرخنده شبی ....setareh



ghalb2سالروز ازدواج آسمانیشان مبارکghalb2


parandeh ghalb3 parandeh2


http://shiaupload.ir/images/1sr01lrnkyjwt2vol8t.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 10:44
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/45220531666791374352.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/45220531666791374352.gif)

http://shiaupload.ir/images/6l6eqa6dh39qe7elxxrz.gifگونه های زمین گل میاندازد!http://shiaupload.ir/images/03rehf7t6s45uointsc.gif




به نام خدایی که ظرفیت پیوند دو دریای آسمانی را
به خاک عطا کرد:
آیا کسی هست که زمزمه سبزترین پیوند آفرینش
در ملکوت را بشنود و نداند که امشب چه شبی است؟!

وقتی بدانی شرقی‏ترین لحظه زمین فرا رسیده،
تعجب نخواهی کرد اگر امشب را شب انعکاس آسمان،
شب تفسیر خدا در زمین بخوانند.

شب رویش لبخند بر شادمانه‏ترین
گلدسته تجلی فرا رسیده است.




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/31315361353274870757.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/31315361353274870757.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 11:01
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/59314755141743559001.gif


http://shiaupload.ir/images/6l6eqa6dh39qe7elxxrz.gifجشن فرشتگان http://shiaupload.ir/images/03rehf7t6s45uointsc.gif


آخرین پیامبر نور، زلال‏ترین عصاره وحی را
در پیوند دخترش با آسمانی‏ترین مرد، می‏ریزد
و با آرامشی که اولین محصول این تلاقی عظیم است،
به خدا لبخند می‏زند.

فرشتگان، بال در بال هم،
زیباترین سرور خاک را جشن می‏گیرند
و بزرگ‏ترین شادمانی زمین را پای می‏کوبند.
ای اهل عالم! آیا در تقویم خاک،
روزی گسترده‏تر از روز پیوند دو دریا دیده‏اید؟!


دو دریا، دو بی‏کران؛ دو شفافیت محض!
دو نور لایتناهی!... اهالی دیار معرفت!
دریابید این خجسته ‏ترین ثانیه‏ های رحمت و برکت را!
دریابید و دریابیم این تموّج فضایل در جاری زمان را!


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/94244051837639522286.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/94244051837639522286.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 11:15
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91764892303968055059.gif



http://shiaupload.ir/images/6l6eqa6dh39qe7elxxrz.gifآغاز زندگی مقدسhttp://shiaupload.ir/images/03rehf7t6s45uointsc.gif


این سپردن دست عروسی به تکیه‏گاهی یک مرد نیست؛
این سپردن انسان است به حریم بی‏انتهای عصمت.
این پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیست که دخترش را
به علی علیه‏السلام می‏سپارد؛

این خداست که اختیار و اعتبار بشر را
به علی و زهرا علیهاالسلام وامی‏نهد.
شب پیوند مرتضی و فاطمه علیهاالسلام نیست؛
بلکه امشب، شب تجدید یگانگی انسان با ذات خداست.

و مبارک باد بر همه کائنات، این لبخند بی‏زوال پروردگار
در گستره خلقت خویش.
و زندگی در سایه ‏سار خانه
علی و فاطمه علیهاالسلام ممتد باد!



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41860918375445831110.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41860918375445831110.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 11:33
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_11.gif




http://shiaupload.ir/images/6l6eqa6dh39qe7elxxrz.gifشب عروسی ماه و خورشیدhttp://shiaupload.ir/images/03rehf7t6s45uointsc.gif


آسمان، جلوی قدم‏هایتان دامن می‏گسترد.

ابرها در پیرهن باد می‏رقصند و بر سرتان سایه می‏بارند.

باران‏های شادمانه، تن خاک را می‏بوسند.

نسیم، دیوارهای کوچه را غرق بوسه می‏کند.

قدم‏هایتان، زیباترین آهنگ‏ها را در گوش خاک آواز می‏کنند

لبخندها آغاز می‏شوند و کبوترها شاعر.

امشب شب عروسی ماه و خورشید است.

ستاره ‏ها کِل می‏کشند و زهره دف می‏زند.

http://www.shiaupload.ir/images/34062626679238944860.gifhttp://smiles.al-wed.com/smiles/72/mo85.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/57270360301446010167.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 11:45
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/3_5.gif





http://shiaupload.ir/images/6l6eqa6dh39qe7elxxrz.gif پیوند دو نیمه سیب http://shiaupload.ir/images/03rehf7t6s45uointsc.gif


امشب، آب‏ها بهتر از تمام آبشارها،
لبخندهای شادمانه شما را زمزمه می‏کنند.

پرستوها، بهار را به خانه شما به ارمغان می‏آورند؛
با روزهایی که آرزوی دیدن شما را در کنار هم دارند.

امشب، تنها شبی است که زمین،
یکی از آرام‏ترین خواب‏هایش را خواهد دید.

امشب زمین، عطر لبخند را خواهد فهمید
خوب می‏دانی که امشب را
هیچ‏گاه زمین از یاد نخواهد برد.

امشب، شبی است که دو نیمه سیب
با هم پیوند می‏خورند
تا گونه‏های زمین از شوق، گل بیاندازند.

آسمان، تنها سقفی است
که این همه شادی را تاب می‏آورد.
کوچه در آستانه آمدنتان ایستاده است به شوق.




http://smiles.al-wed.com/smiles/72/mo22.gif-----------------------------------------http://smiles.al-wed.com/smiles/72/mo22.gif



http://www.shiaupload.ir/images/02602987650422253204.gifhttp://smiles.al-wed.com/smiles/70/176.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/76869503527024589723.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 11:54
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/76795421188126075422.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/76795421188126075422.gif)
http://shiaupload.ir/images/6l6eqa6dh39qe7elxxrz.gifتبریک فرشته‏هاhttp://shiaupload.ir/images/03rehf7t6s45uointsc.gif


روزهای با هم بودن خوب است؛
خوب‏تر از همه روزهایی که لبریز از رویا آمده‏اند و رفته‏اند.

فردا کوه‏ها می‏ایستند تا خورشید از لبخندهایتان سر بزند
و بر شانه‏هایشان سرازیر شود.

فردا همه فرشته‏ها، این پیوند مبارک را
به شما تبریک خواهند گفت.

تمام کائنات، به شما رشک می‏برد.
فردا که خداوند به شما سلام خواهد کرد.
با اولین لبخندی که به هم می‏زنید،
آینه‏ ها شکل می‏گیرند

و علی علیه‏السلام و فاطمه علیهاالسلام ،
زیباترین لبخندی می‏شوند که برای همیشه
در ذهن آینه‏ها باقی خواهند ماند.

http://smiles.al-wed.com/smiles/65/244.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 12:12
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/02527295367135549330.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/02527295367135549330.gif)





http://shiaupload.ir/images/6l6eqa6dh39qe7elxxrz.gifهدیه‏ای از طرف خداhttp://shiaupload.ir/images/03rehf7t6s45uointsc.gif



علی جان! شریک زندگی‏ام،
شریک دینم و شریک عشقم!
زهرایت آمده است تا دستانش را
وقف نوازش روح زخمی‏ات کند
تا آثار رنج‏های زندگی از خاطرات محو شود.

او از طرف خدا آمده است
تا در تنهایی‏های مردانه‏ات،
با تو هم گریه شود.
مگر نه آنکه فرموده‏اند
«جهاد زن، خوب همسرداری است».

زهرای تو، نیت خیر کرده است
تا در این جهاد الهی، توفیق شهادت بیابد
و نزد خدای عشق روسپید شود.

او هرگز از تو چیزی نخواهد خواست
که تو را به سختی بیندازد
و یا از توانت فراتر باشد .

زهرا علیهاالسلام در کنارت می‏ماند،
تا وقتی که تازیانه‏ها میان دست او و تو فاصله بیندازد.




http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_58903630833161733882a.gifhttp://smiles.al-wed.com/smiles/65/1111.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_58903630833161733882b.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 13:37
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_13327282759207300126.jpg

http://shiaupload.ir/images/6l6eqa6dh39qe7elxxrz.gifچه فرخنده شبی!http://shiaupload.ir/images/03rehf7t6s45uointsc.gif

http://www.eteghadat.com/uc/images/84651539833699780457.gif


دشت و دریا، جملگی، پر از کلمات سحرانگیز صبح شده ‏اند.
«چه فرخنده شبی» را ستارگان انتظار کشیده بودند!


همه جا سفره های مهرآفرینِ «مبارکباد» گسترده شده است.
هر سو نگاه می‏کنی، شادی سوسو می‏زند

«ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما»
درود بر پیامبری که این دو نور مشابه را
با دستان سرشار از میمنت، به امتزاج درآورد.

دل را باید گفت
تو از این مجلس بی‏ریا چقدر فاصله داری؟
مبادا سهمی از شادی نبری!
مبادا بی‏بهره‏مندی و بهکامی، تنها نظاره‏گر باشی!


«چمن خوش است و هوا دلکش است
و می بی‏غش کنون به جز دل خوش هیچ در نمی‏باید»


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_02286327226840614990.gifhttp://smiles.al-wed.com/smiles/65/63.gif http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_02286327226840614990a.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 13:44
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_03227422740925319617.jpg

http://shiaupload.ir/images/6l6eqa6dh39qe7elxxrz.gifجشن آسمانیhttp://shiaupload.ir/images/03rehf7t6s45uointsc.gif



بانو سلام!
من پرنده کوچکی هستم
که در ولادت تو بر شاخه درخت خانه خدیجه،
نوای شادی سرودم

و پس از وفات آن بانوی کریمه،
نای من به بانگ عزا مرا یاری نکرد.

اما امروز آمده ‏ام به مبارکباد وصلت
تو نور متعالی بار دیگر هلهله شادی سر می‏دهم.

بانوی راستین خانه عدل و عدالت،
نمک پرورده دامان عشق جاوید پیامبر!

به دست‏بوسی ساده‏ ترین عروس جهان آمده ‏ام
که پیرایه‏ های زمینی را وانهاده
و جامه بهشتی به تن کرده است.

سهم مرا در جشن بزرگ آسمانی‏ات
فراموش نکن!


http://smiles.al-wed.com/smiles/65/127.gifhttp://smiles.al-wed.com/smiles/65/o3.gifhttp://smiles.al-wed.com/smiles/65/127.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 13:51
http://www.shiaupload.ir/images/05217690365544794080.jpg

http://shiaupload.ir/images/6l6eqa6dh39qe7elxxrz.gifبانوی اول و آخر جهانhttp://shiaupload.ir/images/03rehf7t6s45uointsc.gif


http://www.eteghadat.com/uc/images/84651539833699780457.gif


پیوند یاسی از سلاله پاک محمدی
و لاله‏ای از نسل همان باغ و همان گل...؛
زمین و زمان، به شادباش این پیوند مقدس آمده‏اند.

مروارید چشم‏هاست که بر سر و روی تازه عروس می‏ریزد
و فرشتگان، سبد سبد گل از باغ‏های بهشت،
پیش پایشان می‏افشانند.

اگر زمین در غربت همیشگی‏ اش
چیزی برای شادباش این دو فرشته آسمانی ندارد،
ملائک از فردوس، هدیه آسمانی خدیجه علیهاالسلام را می‏آورند
و دعای خیر مادر را در طبقی از نور،
نثار چشم‏های نگران فاطمه می‏کنند.

عروسی که پدرش خیرالبشر
و شوهرش اسداللّه‏ باشد،
عروسی که فاطمه باشد،
بانوی اول و آخر جهان نیست؟!

joheh4parvaneh2 ghalb1parvanehjojeh6

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 18:25
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_1_47720701427780569791.jpg

علی (ع) بهترین شوهر است


تشکیل خانواده در سنت دو معصوم


مروری اجمالی بر زندگی حضرت فاطمه (س) نشان می‌دهد که ازدواج ایشان در کمال تعالی و نورانیت بوده‌است. در ذیل به نمونه‌ای از آن‌ها اشاره می‌شود:


1 ـ رضایت زوجین نسبت به اصل ازدواج


اگر در اندیشه‌ی یکی از زوجین، ناخشنودی و نارضایتی از اصل ازدواج وجود داشته باشد ، این عامل، تأثیرات منفی بسیاری در زندگی مشترک باقی خواهد گذاشت. هم‌چنین اگر این خشنودی و رضایت، رضایت الهی نباشد ، باز هم این ازدواج، ریشه‌ی مستحکمی نخواهد داشت. حضرت فاطمه (س) رضایت خود را از ازدواج با علی(ع) این‌گونه اعلام می‌فرماید: «من به آن‌چه که خدا و رسول خدا(ص) راضی‌اند ، راضی و خشنودم» (دشتی، 1375: ص29)
کاوش در پهنا و ژرفای این عبارت شریف، تبیین‌کننده‌ی این حقیقت است که رضایتی که مقدمه‌ی ازدواج است، در صورتی سبب تحکیم خانواده خواهد بود که رضایتی الهی و خداپسندانه باشد.



http://smiles.al-wed.com/smiles/65/1415.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 19:04
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_ezdevaj_png__1_.png

2 ـ رضایت خانواده از ازدواج


یکی دیگر از عوامل مؤثر در تحکیم خانواده این است که
هر دو خانواده به ازدواج فرزندان شان راضی باشند.

هرچه این رضایت به لحاظ کمی و کیفی عمیق‌تر باشد ،
این ازدواج از ضمانت بیشتری برخوردار خواهد بود.

گاهی خانواده‌ها به ظاهر فرزندانشان را از ازدواج منع نمی‌کنند
ولی آثار نارضایتی خود را در گوشه و کنار نشان می‌دهند
و این‌چنین زوجین به بی‌رغبتی خانواده‌های خود پی می‌برند
و این معنا در روحیه‌ی زندگی مشترک آن‌ها
(خودآگاه یا ناخودآگاه) تأثیر خواهد داشت.

زندگی حضرت فاطمه (س) از این ضمانت محکم برخوردار بود
و رضایت و خشنودی پیامبر(ص) از ازدواج فاطمه (س) با علی(ع)
بر هیچ‌کس پوشیده نبود.


http://smiles.al-wed.com/smiles/13/019.gif

http://smiles.al-wed.com/smiles/13/i91270593_17997_4.gif

http://smiles.al-wed.com/smiles/13/019.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 19:05
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_Picture68241A.jpg

3 ـ عدم توجه به ارزش‌های باطل و دروغین در مراسم ازدواج


از دیگر عوامل مؤثر در استحکام خانواده ، عدم توجه به ارزش‌های باطل و دروغین در مقدمات ازدواج، نظیر تعیین مهریه، تهیه جهاز، برگزاری مراسم ازدواج و... است. بررسی‌های به عمل آمده نشان می‌دهد که گاه کدورت‌ها و مشکلات خانوادگی در همان سپیده‌دم زندگی مشترک به واسطه‌ی این برنامه‌ها و عدم توجه به ارزش‌های واقعی در طی آن‌ها به وجود می‌آید.


علی(ع) در صداق ازدواجش، همه‌ی داراییش را به فاطمه (س) داد زیرا همه‌ی دارایی وی، تنها یک زره بود و ما به ازای آن تبدیل به وسایل ضروری زندگی آن دو شد.


وقتی به علی(ع) طعنه زدند که تو بافضیلت‌ترین و شجاع‌ترین مرد عرب هستی و می‌توانستی دختر ثروتمندی را به عقد خود درآوری تا خانه‌ی تو را سرشار از جهاز نفیس کند ، آن حضرت(ع) فرمود:


«همانا ما گروهی هستیم که به مقررات الهی رضایت داده‌ایم و جز رضایت خدا چیزی نمی‌خواهیم و افتخار ما نیز به اعمال نیکو است؛ نه به مال و ثروت»


(بحرانی، بی‌تا: ج11، ص363)،


و وقتی به فاطمه (س) طعنه زدند که تو همسر مرد فقیری شده‌ای که هیچ مالی ندارد، آن وجود نازنین فرمود: ، «من به علی(ع) راضی هستم و رضایت من از او فوق درجات رضایت است.»


(مجلسی، 1404ق: ج43، ص97)


http://smiles.al-wed.com/smiles/13/77777777.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 19:26
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_ezdevaj_png__3_.png



4 ـ الهی بودن مراسم ازدواج


در تمام مراحل و موارد ،
مراسم ازدواج حضرت زهرا(س)، الهی بود.
ولیمه‌ی ازدواج، مبارک بود
چرا که با آن فقیران مدینه را اطعام نمودند.
فاطمه (س) با فریاد تکبیر
به خانه‌ی امیرمؤمنان(ع) مشرف شد
و در میانه‌ی راه پیراهن عروسی خویش را
به مسکین بخشید.
(مظاهری، 1372: صص 67-66)



http://smiles.al-wed.com/smiles/13/i144824178_25133.gif
http://smiles.al-wed.com/smiles/13/i1764905_58980_4.gif
http://smiles.al-wed.com/smiles/13/i144824178_25133.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 19:36
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_35137570865950163061.jpg



5 - همسر را بهترین همسر دانستن


یکی از اصلی‌ترین محورها در تحکیم خانواده این است که
زن و شوهر دیدگاه مثبتی درباره‌ی یکدیگر داشته باشند.
هرچه این دیدگاه مثبت‌تر و متعالی‌تر باشد ،
به همان میزان هر دو از خوشبختی بیشتری
در زندگی زناشویی برخوردار خواهند بود.

اصلی‌ترین عاملی که رایحه‌ی رضایتمندی و خرسندی را
در فضای زندگی مشترک می‌پراکند ،
سبزی و خرمی است که شاخسار بینش همسران
نسبت به هم را بارور می‌کند
و زمانی مودّت میان زوجین تهدید می‌شود که پنداشت
و نظرگاه آن‌ها نسبت به همسری با یکدیگر مخدوش شود
و نخستین صاعقه‌ای که دیواره‌ی اعتماد و محبت
بین همسران را می‌شکافد ، این است که یکی از زوجین
بپندارد که همسرش وی را لایق همسری خود نمی‌بیند
و یکی از دو همسر یا هر دو، در این اندیشه باشند که
بهترین همسر را برای خود برنگزیده‌اند.

این پنداشت در ذهن هر یک از زوجین باشد ،
موجب تلخ‌کامی و ناخرسندی در طرفین
و البته تلخ‌تر و سنگین‌تر برای زوجی خواهد بود که
مورد خسران قرار گرفته و می‌داند که
همسرش او را لایق نمی‌شمارد.


شاهد این مدعی این است که پیامبر(ص) در طلیعه‌ی زندگی
علی(ع) و فاطمه (س)، نخست، دیدگاه آنان را
نسبت به همسری با یکدیگر جویا می‌شود ،
آن‌گاه که از علی(ع) می‌پرسد: «همسرت را چگونه یافتی؟»
جواب می‌شنود: «چه‌قدر او یاور خوبی در راه اطاعت خدا است»

و زمانی که از فاطمه (س) سؤال می‌کند
که « تو همسرت را چگونه یافتی؟»
آن بانو در پاسخ می‌گوید:
«علی(ع) بهترین شوهر است.»

وجود چنین دیدگاهی میان همسران نه تنها مایه‌ی خوشبختی،
جبران فقدان‌ها و ملایمت مشکلات است،
بلکه موجب پوشاندن نقایص هر یک از زوجین
در نظر دیگری است
و اگر این نگاه متعالی و زیبا متقابل باشد ،
لطف این زندگی به سرحد اعلای کمال و بالندگی خواهد رسید.


منبع : مجله پرسمان - با تغییر و تلخیص



http://smiles.al-wed.com/smiles/13/as5052.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 19:56
http://www.shiaupload.ir/images/66929813376848501846.jpg


جهيزيه دختر رسول خدا

پس از انجام خواستگاري و مراسم عقد وقت آن رسيد که حضرت علي عليه السلام براي همسر گرامي خود اثاثي تهيه کند و زندگي مشترک خود را با دختر پيامبر آغاز نمايد .
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم پذيرفت که حضرت علي عليه السلام زره خود را بفروشد و به عنوان جزئي از مهريه فاطمه عليها السلام در اختيار پيامبر بگذارد .

زره به چهارصد در هم به فروش رفت . پيامبر قدري از مبلغ آن را در اختيار بلال گذاشت تا براي زهرا ، عطر بخرد و باقميانده را به عمار ياسر و گروهي از ياران خود داد تا براي فاطمه و علي لوازم منزل تهيه کنند .

از صورت جهيزيه حضرت زهرا عليها السلام مي توان به وضع زندگي بانوي بزرگوار اسلام به خوبي پي برد . فرستادگان پيامبر صل الله عليه و آله و سلم از بازار بازگشتند درحاليکه آنچه براي حضرت زهرا عليها السلام تهيه کرده بودند به قرار زير بود :

1. پيراهني به بهاي هفت درهم ؛
2. يک روسري به بهاي يک درهم ؛
3. قطيفه مشکي که تمام بدن را نمي پوشانيد ؛
4. تخت عربي از چوب و ليف خرما ؛
5. تشک از کتان مصري که يکي پشمي و ديگري از ليف خرما بود ؛
6. بالش ، دو تا از پشم و دوتاي ديگر از ليف خرما ؛
7. پرده ؛
8. حصير ؛
8. دستاس ؛
9. تشت بزرگ ؛
10. مشکي از پوست ؛
11. کاسه چوبي براي شير ؛
12. ظرفي از پوست براي آب ؛
13. آفتابه ؛
14. ظرف بزرگ مسي ؛
15. چند کوزه ؛
16. بازوبندي از نقره .

ياران پيامبر وسايل خريداري شده را بر آن حضرت عرضه کردند و پيامبر ، در حالي که اثاث خانه دختر خود را زير و رو مي کرد ، فرمود :

« اللهم بارک لقوم جلآنيتهم الخزف »

( خداوندا ، زندگي را بر گروهي که بيشتر ظروف آنها را سفال تشکيل مي دهد مبارک گردان )



http://smiles.al-wed.com/smiles/13/2d104a7de48f99902d2fd68bc57df839.gif
http://smiles.al-wed.com/smiles/13/anyaflower335.gif
http://smiles.al-wed.com/smiles/13/2d104a7de48f99902d2fd68bc57df839.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 21:00
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_58646748749930428428.jpg


درس هاي عملي از خواستگاري

با دقت و توجه به داستان خواستگاري حضرت علي(ع) از حضرت فاطمه(ع)؛ و رفتار و کردار خانواده ي دختر در برخورد با خواستگاران، مي توان درس هاي زير را استخراج کرد؛ تا با الگوگيري اسلامي به آنها نزديک تر شده و معضل ازدواج نسل جوان را با نسخه هاي «ثقلين» برطرف کنيم؛ و جامعه اسلامي را از مفاسد اجتماعي "تاخير سن ازدواج" محفوظ بداريم.

1- برتري تقوا و دين از ثروت

وقتي بعضي از اصحاب پيامبر(ص) مي خواستند با ثروت خود، از فاطمه خواستگاري کنند، پيامبر(ص) با شدت با آنها برخورد کرد که شايد براي بينندگان شدت برخورد حضرت تعجب آور بود. ملاک مهم و اوليه را براي دخترش تقوا و دين قرار داد و خودشان هم فرموده اند: «هرگاه کسي به خواستگاري نزد شما آمد که اخلاق و دين او را پسنديديد، اگر چنين نکنيد، فتنه و فساد بزرگي در زمين رخ خواهد داد(5)».

2- «کفويت» مهمترين ملاک همسر

وقتي بعضي از اصحاب از فاطمه خواستگاري کردند حضرت پيامبر(ص) به علت عدم کفويت آنها پاسخ داد: «انتخاب همسر فاطمه(س) به عهده خداست»؛ اصحاب هم خودشان دانستند که کفو فاطمه(س) کسي جز علي(ع) نيست. لذا بسراغ او رفتند و او را به خواستگاري فاطمه(س) تشويق کردند.

از پيامبر(ص) سئوال کردند: دخترمان را به چه کسي بدهيم؟! حضرت پاسخ دادند: «کسي که همتا و مانند او باشد»(6). دقت شود حضرت(ص) همتاي و مانند يکديگر بودن را ملاک انتخاب همسر فرمودند؛ هر زني با مردي که از نظر دين و اخلاق شبيه هم هستند شايسته است که ازدواج کنند. و بقول مثال مشهور «کبوتر با کبوتر باز با باز ...»

حضرت زهرا(س) از دارايي و ثروت علي(ع) نپرسيدند و نفرمودند که «علي(ع) چه مي تواند براي من تهيه کند؟ و يا آنکه «چه بايد براي من تهيه کند» بلکه در مقابل سرزنش زنان مدينه بخاطر ازدواج با علي(ع) فقير، ايستادگي کردند.(7)


3- توقع و انتظارات در حد وسع خواستگار

پيامبر(ص) از علي عليه السلام پرسيد «چه داري؟!» و انتظارات خود را از داماد در حد وسع او قرار داد؛ پيامبر(ص) نفرمودند: «حالا بايد چه چيزهايي در حد شأن و نياز دخترم فراهم کني!»

حضرت زهرا(س) از دارايي و ثروت علي(ع) نپرسيد و نفرمودند که «علي(ع) چه مي تواند براي من تهيه کند؟ و يا آنکه «چه بايد براي من تهيه کند» بلکه در مقابل سرزنش زنان مدينه بخاطر ازدواج با علي(ع) فقير، ايستادگي کرد.(7)

پي نوشت ها:
1- وسايل الشيعه جلد 14 صفحه 52.
2- وسايل الشيعه جلد 14 صفحه 39.
3- بحارالانوار جلد 43 صفحه 149.




http://sl.glitter-graphics.net/pub/2324/2324031vmkp4nsykk.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 21:10
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_1652_L_Daypic10-L.jpg


همسر داري بر ترين بانو

عوامل تحکيم خانواده در جلوه‌هاي رفتاري حضرت زهرا(س)

يکي از عوامل بسيار مهم و اساسي در زمينه‌ي تحکيم خانواده ، تدبير در حسن سلوک با همسر است. اين مفهوم از مفاهيم پيچيده‌اي است که چندين مفهوم ديگر در تشکّل ساختار آن نقش‌آفريني مي‌کنند.

در اين‌ بخش نمونه هايي از ظرايف و لطايف جلوه‌هاي رفتاري و گفتاري فاطمه (س) در برخورد با همسر بزرگوارشان ـ حضرت اميرالمؤمنين (ع) ـ بيان مي‌شود تا در تحليل جوانب و جزئيات اين رفتار، گامي به سوي درک کاربردي مفهوم «فراست و تدبير در حسن سلوک با همسر»، برداشته شود.

1 ـ توجه به ظرايف روحيات همسر

يکي از عوامل استحکام بخش پيوندهاي مودّت ميان زن و شوهر اين است که طرفين بتوانند حالات و روحيات يکديگر را درک کنند. شايد هيچ عاملي به اندازه‌ي درک متقابل روحيات در زندگي خانوادگي، نمي‌تواند آرامش‌بخش و سازنده باشد. مهمترين عامل و سبب محبت نيز معرفت است و درک روحيه و شناخت ابعاد وجودي همسر، از تجلّيات معرفت به اوست.

فاطمه (س)، علي(ع) را خوب مي‌شناخت و بر روحيات او مشرف بود. در شرايطي که ديگران علي(ع) را درک نمي‌کردند و از جلوه‌هاي رفتاري وي سوء برداشت مي‌نمودند ، اين همسر گرامي وي بود که او را مي‌شناخت و براي ديگران رفع ابهام مي‌کرد.



http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/3_osi0wtmwxc3ri65sxun.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 21:41
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_ezdevaj_jpg__3_.jpg



2ـ پرهيز از تقاضاي نامقدور

در زندگي مشترک، توجه به ظرايف روان‌شناختي که مربوط به روحيه‌ي مردانه يا زنانه است، در رأس مهمترين عوامل مؤثر در استحکام خانواده قرار دارد. علي(ع) هرچند يک انسان کامل و بود ، لکن در قالب آيتي مذکر، در اين عالم ظهور کرد و در يکي از شئون امکاني خود، حائز مقام رياست اقتصادي خانواده گرديد. وجود فاطمه (س) نيز هر چند حاصل همه‌ي عظمت‌هاي لاهوتي بود ، لکن در قالب آيتي مؤنث و تحت تکفل اقتصادي علي(ع) به‌‌سر مي‌برد و يکي از جهات کماليه‌ي زندگي مشترک اين دو وجود مقدس، اين بود که به ويژگي‌هاي زنانه يا مردانه يکديگر توجه و دقت مي‌فرمودند.
در زندگي مشترک معمولاً اگر تقاضايي از سوي زني در برابر همسرش مطرح شود و شوهر قادر بر پاسخ نباشد ، نوع خاصي از احساس سرشکستگي را در خود خواهد يافت و اين واقعيت روح او را خواهد آزرد.

آن‌چه از سطور نوراني زندگي خانوادگي فاطمه(س) به دست ما رسيده است، نشان دهنده‌ي اين حقيقت است که فاطمه (س) به اين معني توجه وافر داشته و اين نکته‌ي ظريف را همواره رعايت مي‌فرموده است چنان‌که در تاريخ زندگي معصومانه‌اش آمده است:
«در يکي از روزها، صبحگاهان امام علي(ع) فرمود: فاطمه جان آيا غذايي داري تا از گرسنگي بيرون آيم؟ آن بانو(س) فرمود: نه، سوگند به خدايي که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزيد، دو روز است که در منزل غذاي کافي نداريم؛ امام علي(ع) با تأسف فرمود: فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادي تا به دنبال غذا بروم؟ فاطمه (س) فرمود: ، «اي ابالحسن، من از پروردگار خود حيا مي‌کنم که چيزي را که تو بر آن توان و قدرت نداري از تو درخواست کنم.»

(اربلي، 1381: ج2، ص26)




http://s3.aks98.com/images/11910120621746731767.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 22:08
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_ezdevaj_png__7_.png


3- سازگاري با همسر

يکي ديگر از عواملي که سبب تحکيم خانواده مي‌شود ، اين است که زوجين با يکديگر توافق و سازش اخلاقي داشته باشند. مسلم است که وقتي زن و شوهر در کنار يکديگر قرار مي‌گيرند و در جميع شئون زندگي، با يکديگر شريک مي‌شوند ، گاه اختلاف سليقه‌هايي پيدا مي‌کنند. براي آن‌که اين اختلاف‌ها، اساس زندگي مشترک را خدشه‌دار نسازد و قلب همسران را از هم نرنجاند ، بايد به فرآيندي جهت سازش و توافق توسل کرد. در طي اين فرآيند ، هر يک از زن و شوهر از بعضي اميال، خواست‌ها و سليقه‌هايشان براي احترام به نظر همسر خود، چشم‌پوشي مي‌کنند. البته اين امر، درباره‌ي وجود دو معصوم(س) با عامه‌ي مردم متفاوت است. با اين وصف، علي(ع) در اين زمينه درباره‌ي همسرش فاطمه (س) مي‌فرمايد: «فاطمه(س) مرا به خشم نياورد و مخالفتي با امر من نکرد و هر وقت نگاهش مي‌کردم، تمام غم‌هايم زايل مي‌شد.»

(اخطب خوارزم، 1374: ص256)،



http://www.shiaupload.ir/images/43927340832602579656.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 22:09
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_0wcxz19zjofecbg33pfo.gif






4 ـ محبت و احترام نسبت به همسر

يکي از رموز موفقيت در زندگي مشترک اين است که در پاره‌اي از مسائل جزئي، فراست و دقت نظر اعمال شود. چنان‌که صدا کردن همسر، يک امر بسيار روزمره در زندگي خانوادگي است .

وجود مبارک علي(ع) و فاطمه(س) در رعايت اين نکته نيز، الگو و سرمشق بوده‌اند. آن بانوي بزرگوار، نام همسر خود را با احترام ياد مي‌کرد. گاهي وي را با کنيه «ابالحسن» مي‌خواند و گاهي با ياد قرابت نسبي (يا ابن عم) وي را ندا مي‌داد و گاه با لقب شريف « يا اميرالمؤمنين» او را فرا مي‌خواند و در گاه مؤانست و بعضي از موارد ديگر نيز از سر حکمت، وي را با نام مبارکش مي‌خواند و گاه نيز با ساير القاب شريفه از او ياد مي‌نمود.

هرچند که در ميان انبوه ارتباطات وسيع و گسترده‌ي زن و شوهر، خطاب نمودن همسر از ساده‌ترين جلوه‌هاي رفتاري و بسيط‌ترين فرمول‌هاي ارتباطي است ولکن از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. نحوه، نوع و لحن خطاب و آميزه‌هاي احساسي انعکاس يافته در خطاب و بکارگيري اسماء و القاب مناسب براي مخاطب قراردادن افراد ، تأثير عميقي در واکنش‌هاي عاطفي افراد بر جاي مي‌گذارد و زن و شوهر نيز جهت تحصيل خرسندي و رضايتمندي خاطر از يکديگر ، بيش از هر چيز به کنش‌ها و واکنش‌هاي عاطفي مثبت و مناسب نيازمندند؛ لذا بايد به همين مسائل به ظاهر ساده ، ولي مهم نيز توجه نمايند.

به عنوان نمونه، فاطمه(س) هنگام شکايت مرگ پدر و مشکلات سياسي همسرش را اين‌گونه خطاب مي‌فرمايد: « يا ابن ابي‌طالب » (مجلسي، 1404ق، ج8، ص125) و با اين خطاب، متذکر نسبت علي (ع) با پيامبر (ص) مي‌شود و هنگامي‌که مي‌خواهد خبر رحلت خود را به علي (ع) بدهد، ايشان را با خطاب «يا ابن‌عم» فرامي‌خواند تا متذکر نسبت خود و علي (ع) شود.
(همان، ج43، ص191)

منبع : پرسمان - پيام زن




http://sl.glitter-graphics.net/pub/2083/2083309szg5kkb3xl.gif

نرگس منتظر
07-11-2010, 22:12
http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/18.gif (http://bahar22.com/)http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/18.gif (http://bahar22.com/)http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/18.gif (http://bahar22.com/)http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/18.gif (http://bahar22.com/)http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/18.gif (http://bahar22.com/)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_ezdevaj_png__7_.png

http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/18.gif (http://bahar22.com/)http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/18.gif (http://bahar22.com/)http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/18.gif (http://bahar22.com/)http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/18.gif (http://bahar22.com/)http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/18.gif (http://bahar22.com/)



(http://bahar22.com/)

http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif (http://bahar22.com/)http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif (http://bahar22.com/)http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif (http://bahar22.com/)http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif (http://bahar22.com/)
setarehsetarehsetarehsetarehsetarehsetarehsetareh

فرخنده باد خجسته ترین پیوند روزگار
setarehsetarehsetarehsetarehsetarehsetarehsetareh
کوثر عروس صاحب یکتای ذوالفقار
setarehsetarehsetarehsetarehsetarehsetarehsetareh


(http://bahar22.com/)

http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif (http://bahar22.com/)http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif (http://bahar22.com/)http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif (http://bahar22.com/) http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif (http://bahar22.com/)

(http://bahar22.com/)

نازنین رقیه* خادمه گل نرگس*
07-11-2010, 22:15
http://www.rasekhoon.net/_WebSiteData/PhotoGallery/Photos/c3bdb203-6035-4df0-8966-2282eb8fbf6d.jpg


امام علي بن ابي طالب بن عبدالمطلب(ع) پس از هجرت به مدينه منوره و دو سال اقامت در اين شهر مقدس، با دختر پسر عمويش فاطمه بنت محمد(ص) بن عبدالله بن عبدالمطلب ازدواج نمود و با پيوند مبارك و مطهر خويش، خانواده اي پاك و پاكيزه را بنيان نهاد.

حضرت علي(ع) در آن هنگام، جواني 25 ساله و حضرت فاطمه زهرا(س)، دوشيزه اي رشيده و نُه ساله بود، كه از جهت رشد جسمي، ايماني و فكري سرآمد دختران و بانوان عصر خويش بود.

پيش از حضرت علي(ع)، چند تن از بزرگان و ياران رسول خدا(ص) از اين بانوي كريمه خواستگاري كرده و ابراز تمايل به خويشاوندي با رسول خدا(ص) نمودند، ولي با بي اعتنايي و پاسخ منفي رسول خدا(ص) روبرو گرديدند.

زيرا آن حضرت، هيچ يك از آنان را شايسته همسري فاطمه زهرا(س) و هم شأن وي نمي دانست. تا اين كه پسر عمويش كه دست پرورده مكتب توحيدي وي بود، پا پيش گذاشت و از دختر گرامي اش خواستگاري نمود.

حضرت محمد(ص) پس از مشورت با دخترش فاطمه زهرا(س) و اعلام رضايت وي، به حضرت علي(ع) پاسخ مثبت داد و زمينه ازدواج آن دو را فراهم نمود.

درباه تاريخ ازدواج آن دو، اتفاق چنداني ميان مورخان و سيره نگاران نيست. همان طوري كه در نوزدهم ذي حجه اشاره كرديم، برخي از آنان روز اول ذي حجه سال دوم، برخي روز ششم و برخي نوزدهم ذي حجه و عده اي محرم سال سوم و گروهي هم ماه صفر سال سوم را بيان كرده اند.(1)

اما علامه مجلسي(ره) در كتاب گرانسنگ "بحارالانوار" به نقل از شيخ مفيد(ره) گفته است: شب 21 محرم سال سوم هجري كه شب پنج شنبه بود، مراسم زفاف حضرت فاطمه زهرا(س) برگزار گرديد و آن بانوي بزرگ اسلام به خانه مولاي متقيان علي بن ابي طالب(ع) منتقل شد. بدين جهت روزه گرفتن روز 21 محرم به عنوان روزه شكر، مستحب و پسنديده است.(2)

از ازدواج مبارك آثار آن دو عزيز، پنج فرزند والا گُهر ديده به جهان گشودند، كه به ترتيب سن عبارتند از: امام حسن مجتبي(ع)، امام حسين(ع)، زينب كبري(س)، ام كلثوم(س) و حضرت محسن(ع) كه پيش از تولد بر اثر ضربات دشمنان اسلام در رحم مادرش به شهادت رسيد.(3)

پانوشتها:
1- نك: مسار الشيعه (شيخ مفيد)، ص 17؛ بحار الانوار (علامه مجلسي)، ج 91، ص 192؛ وقايع الايام (شيخ عباس قمي)، ص 106، 109 و 126
2- بحارالانوار، ج 43، ص 92 و ج 98، ص 196
3- الارشاد (شيخ مفيد)، ص 342



http://sl.glitter-graphics.net/pub/1179/1179678pgv1ch4a7h.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 22:18
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_51990823989813430446.jpg

تا آخرين نفس ،حمايتت مي کنم

مباني تحکيم خانواده در نگرش و سنت حضرت زهراسلام الله(2)

نمونه هايي از رفتارهاي حضرت زهرا که مي تواند سرمشق مناسبي براي همسران تبياني باشد

1- تواضع در برابر همسر

« معاشرت معروف » در روابط ميان زن و مرد ، يکي ديگر از پايه‌هاي تحکيم و دوام خانواده به حساب مي‌آيد. در حسن معاشرت زن با شوهر، عامل تواضع ، عنصري چشمگير و اساسي است.

زن از عطوفت شوهرش لذت بيشتري مي‌برد و مرد از محبت احترام‌آميز زن، بيشتر محظوظ مي‌شود. ليکن تواضع متناسب، از مواردي است که مي‌تواند مرد را در زندگي خانوادگي، سرشار از رضايت خاطر و خشنودي نمايد و به همه‌ي هستي او مراتب لذت همنشيني و انس با همسرش را بچشاند زيرا مفهوم « قواميت تکويني شوهر بر زن» ايجاب مي‌کند که رفتار زن با شوهر خاضعانه‌تر و رفتار مرد با زن دلسوزانه‌تر باشد.

حضرت فاطمه (س) با وجودي که کفو و همتاي علي(ع) و دختر سرور کائنات است، در مقابل همسرش، تواضعي ستودني دارد. به عنوان نمونه، وقتي در برابر شفاعت علي(ع) از خليفه که براي عيادت او اذن مي‌خواستند ، قرار مي‌گيرد ، با اين عبارت متواضعانه پاسخ مي‌فرمايد:

«يا علي، البيت بيتک و انا امتک»،
«علي جان، خانه خانه‌ي توست و من کنيز توام.»
(بابازاده، 1376: ص255)

تواضع متناسب، از مواردي است که مي‌تواند مرد را در زندگي خانوادگي، سرشار از رضايت خاطر و خشنودي نمايد و به همه‌ي هستي او مراتب لذت همنشيني و انس با همسرش را بچشاند .



http://www.shiaupload.ir/images/36378894398618016963.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/49028034103428609635.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2010, 22:19
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_Imam_Ali_Fatemeh_Zahra2_Avi.jpg





2- ابراز و اظهار محبت به همسر

يکي ديگر از نکات بسيار قابل توجه در روابط ميان زن و شوهر، اظهار محبت به همسر است. در بنيان خانواده‌هايي که با وجود عامل محبت از فرآيند اظهار محبت، به خوبي استفاده نمي‌شود ، اندک اندک خدشه‌ها و خلل‌هايي به وجود مي‌آيد.

دانستن محبت دو همسر به يکديگر کافي نيست؛ شنيدن کلمات محبت‌آميز از لوازم يک زندگي موفق زناشويي است. اين نياز متقابل زن و شوهر به اظهار محبت در مقابل يکديگر، بايد به بهترين نحو پاسخ‌گويي شود.

در زندگي حضرت فاطمه (س)، عبارات محبت‌آميز و احترام‌آميز به علي(ع) بسيار است؛ از جمله ايشان در عبارتي خطاب به همسرشان در مقام اظهار محبت مي‌فرمايد:

«روحي لروحک الفداء و نفسي لنفسک الوقاء»
«روح من فداي روح تو باد و جان من سپر بلاي جان تو باشد.»
(حائري مازندراني، 1374: ج1، ص196)،




http://www.shiaupload.ir/images/70998678984874721069.gif

شكوه انتظار
07-11-2010, 22:32
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_776.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1____xpvqqg_div1.gif

امروز فاطمه ای که حبیبه خدا،
عصاره خوبی ها و نگین تحیّر برانگیز خلقت است،
با مردی آسمانی و الهی،
مردی از تبار نور،
مردی از دیار بهشت،
علی مرتضی،
وصی رسول خدا پیوند ازدواج می بندد.
عرشیان هلهله گویان،
عالم را نورافشان می کنند.
سلام و درود از آسمان می بارد و طَبَق طَبَق تحفه از عرش فرو می بارد.
مبارک باد این جشن آسمانی بر همه آسمانیان.
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1____xpvqqg_div1.gif
http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif

خادمه زینب کبری(س)
08-11-2010, 01:22
http://www.shiaupload.ir/images/53772004234793771838.jpg
http://www.shiaupload.ir/images/19270775056776863473.gifپیوند نور با نورhttp://www.shiaupload.ir/images/19270775056776863473.gif

در شب اول ذیحجه که هلال ماه با کرشمه خودنمایی می کرد، خورشید به خانه علی علیه السلام وارد شد. باد صبا همه را خبر رسانید
که: زیور ببندید؛ نور با نور پیوست و جهان روشن شد.

درختان شکوفه های خود را بر زمینیان ارزانی داشتند.
ابرها مُشک بر زمین باریدند و از خاک صد هزار لاله بر آمد. هلهله ای از شادی و پایکوبی برخاست و جهان یکسره در شور و ولوله شد.

ازدواجی ساده با ساز و برگی اندک، اما صفا و صمیمیتی بسیار، صورت گرفت که تحسین همگان را بر انگیخت و اسوه ای برای آیندگان شد.
آن پیوند ساده و بی ریا جز پیوند دو معصوم و برگزیده، علی و فاطمه، نبود.


http://www.shiaupload.ir/images/78357544508952316377.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/78357544508952316377.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/78357544508952316377.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/78357544508952316377.gif

خادمه زینب کبری(س)
08-11-2010, 01:39
http://www.shiaupload.ir/images/67388364144959768824.jpg



ghalb1رضایت فاطمه از همسری با امام علی علیه السلامghalb1


امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب و حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام دو همسر نمونه و الگو بودند که مانند آنها در زیر این آسمان نیلگون نیامده و نخواهد آمد، زیرا امیرالمؤمنین، صدیق اکبر و وصی خاتم و امام موحدین و بزرگ دین و رهبر مومنین و معصوم از هر گونه خطا و لغزش و اشتباه بود و فاطمه اطهر هم صدیقه کبری و دختر رسول خدا و بانوی زنان عالم بود و طاهر و مطهر از هرگونه پلیدی و معصوم از هر گناه و خطا.

آن دو از یک نور بودند و از یک آبشخوار، که دریای رحمت و لطف رسول خدا است، سیراب می‏شدند. لذا زندگانی کوتاه آنها سراسر عشق و محبت و صفا و وفا و کرامت و عزت و گذشت و دلدادگی بود و هرگز کوچکترین اختلافی با هم نداشتند.
فاطمه علیهاسلام چگونه می‏توانست علی مرتضی را از خود برنجاند، در حالی که به پدر گرامیش از جانب خدای تعالی وحی شده بود که « به فاطمه بگو هرگز از فرمان علی علیه السلام سرپیچی نکند، زیرا من از غضب او غضبناک می‏شوم.»
و علی علیه السلام نیز چگونه می‏توانست دل فاطمه اطهر را بیازارد، درحالی که رسول خدا به او فرموده بود:« ای علی، با همسرت با لطف و مدارا رفتار کن، فاطمه پاره تن من است.»
لذا امیرالمومنین می‏فرمود:« به خدا قسم، من هیچگاه فاطمه را خشمگین نکردم و فاطمه هم هیچگاه مرا خشمگین نکرد... هرگاه به او می‏نگریستم، هر غم و اندوهی که داشتم، برطرف می‏شد.»
ولی متاسفانه بعضی از دین‏ فروشان و کینه‏ توزان، در این زمینه دست به جعل و ساختن روایاتی زده‏اند و از پیش خود مطالبی بافته‏اند تا ثابت کنند آن دو نیز مثل سایر زن و شوهرها با یکدیگر اختلاف داشته‏اند و اختلافات آنها را رسول خدا بررسی و حل می‏کرده است.
زهی کوردلی و نفهمی که با این روایات ساختگی، ندانسته یا دانسته، ساحت قدس رسول خدا را لکه‏دار می‏کنند؛ چرا که رسول خدا درباره امیرالمومنین فرموده بود:« او خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش او را دوست دارند» و درباره فاطمه‏اش می‏فرماید: « او پاره تن من است، قلب من و روح بین دو پهلوی من است.»
اگر محبوب خدا و رسول با پاره‌ی تن رسول خدا به کشمکش و نزاع برخیزند، پس وای بر اسلام!
رسول خدا می‌فرمود:« فاطمه فرشته‏ای به صورت انسان است. هرگاه من مشتاق بوی بهشت می‏شوم، فاطمه‏ام را می‌بویم و از او بوی بهشت را استشمام می‏کنم.»

منابع:


بحار الانوار، ج 43، صفحات 134 و 106.
فاطمة الزهراء رحمانی/11/11



http://pics2.persiangig.ir/2ecnjt3.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-11-2010, 01:43
http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif
http://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/Fatemeh/Ezdevaj/87/Yadegari/Ali_Fatemeh.jpg
http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif


آبروی زمین و آسمان ها را در سپیدی پیراهن بخت، ملائک به حجله می برند؛ امشب، دو دریای بی کران به هم می پیوندند و در این وصل بی مانند، همه اقیانوس های عالم، انگشت به دهان اند...

خداوند از ازل، آغوش مهر این دو عصمت بی پایان را برای یکدیگر خلق کرد و دامان پرستاره شان را به امید هم آفرید. این دو گیاه مهر، در سایه سار درخت رسالت، عشق و ادب و توحید را تلمّذ کردند و هر دو، دست در دست هم نهادند تا سلاله رسول، بی ادامه نماند.

عفّت بی پایان روزگار؛ ام ابیها! امشب که تو همسر صاحب ذوالفقار می شوی و عروس خانه ابوتراب، امشب که از آغوش پیامبر به خانه امام می روی، همه زنان عالم به "توی" پاکدامن سعادت پیشه رشک می برند.

امشب که علی کلید خانه اش را در دستان تو می گذارد و تو، همه نه سالگی رنج کشیده ات را به او تکیه می -دهی، امشب که نامت را کنار نام مرتضی، در آسمان بر تخت می نشانند، چادر سفیدبخت تازه عروست را بر سر همه عالم بکش تا رایحه وصال تو با آفتاب، کائنات را خجسته کند.

خوشا به حال "کوثر"ی که هم نفس "هل اتی" می شود! خوشا به حال حیدری که دستان محبوبه حق را در دست خویش می گیرد! خوشا به حال "شجره طیبه" ای که از این وصل معصوم، سر بر می آورد و تا ثریا قد می کشد. پیامبر، پیشاپیش فاطمه علیهاالسلام حرکت می کرد.

جبرئیل و میکائیل، سمت راست و چپش بودند. هفتاد هزار فرشته به دنبالش راه افتاده بودند تا عطر گام های دردانه پیامبر، مشامشان را بنوازد.

ملکوتیان به وجد آمده بودند. آفتاب، روی شانه مدینه دست گذاشته بود و ابرهای کدر را طرد می کرد تا در روشنی، به خانه علی علیه السلام برسند. اینجا خانه علی ست! همه آمده اند، پیامبر، جبرئیل، میکائیل... حتی آنها که پیامبر دست رد بر سینه شان زده بود و در پاسخ خواستگاری شان از فاطمه علیهاالسلام فرموده بود: «در انتظار فرمان خدا هستم».

همه آمده اند: فاطمه نیز آمده است؛ آمده است تا تپش لحظه های مشترکش را در ساحت سرنوشت قدم بزند. آمده است تا شریک لحظه های سخت تنهایی علی علیه السلام باشد. آمده است تا در ازدحام نامرد شهر، گرد و غبار غربت علی علیه السلام را بکاهد. آمده است تا عظمت انسان را در آینه عصمت، به تصویر بکشد.

اگر علی علیه السلام نبود... را ستی اگر علی علیه السلام نبود، چه کسی هم کفو فاطمه علیهاالسلام بود. امام صادق علیه-السلام می فرماید: «اگر خداوند علی بن ابیطالب علیه السلام را نمی آفرید، فاطمه علیهاالسلام را همسری نبود».



http://prm.medu.ir/prm/prmDocs/espday/087.jpg (http://prm.medu.ir/prm/prmDocs/espday/087.jpg)

شكوه انتظار
08-11-2010, 02:00
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1____xpvqqg_div1.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_166.gifhttp://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gifhttp://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_166.gif
به راستی در کجای عالَم خلقت،
از ازل تا ابد همتایی پیدا می شد برای فاطمه علیهاالسلام اگر علی علیه السلام نبود و کدام گل سرسبد آفرینش می توانست همسری علی علیه السلام را بپذیرد،
اگر فاطمه علیهاالسلام نبود.
اینک دو درّ یگانه،
دو خورشید بی همتا و دو شاخه گل از بوستان عصمت و طهارت پیوند ازدواج می بندند و آفرینش،
در ناب ترین لحظه حضورش،
پیوند دو نور را جشن می گیرد.
عقد ازدواج این دو وجود آسمانی در عرش و در حضور ملایک بر پا شده است و اینک در زمین،
حبیب خدا،
رسول اکرم صلی الله علیه و آله خطبه این عقد را جاری می کند.
آن گونه آسمانی و الهی که چشمان ملایک هم از جلال و شکوه آن به اشک می نشیند.
http://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_150.gifhttp://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gifhttp://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_150.gif


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1____xpvqqg_div1.gif

شكوه انتظار
08-11-2010, 08:15
http://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_281.gifhttp://dananews.ir/images/news/2009_11_20__15_39_59_news.jpghttp://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_281.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_150.gifhttp://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gifhttp://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_150.gif

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1____xpvqqg_div1.gif

به خاك پاى حيدر سرگذارم
به عشق مرتضى جان مى ‏سپارم
همين است افتخارم روز محشر
على و فاطمه را دوست دارم

http://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_281.gifhttp://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/Fatemeh/Ezdevaj/87/Yadegari/Ali_Fatemeh.jpghttp://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_281.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-11-2010, 09:08
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_67518894396344018792.jpg



سفارش های پیامبر به حضرت علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام

سه روز پس از عروسی، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به خانه ی فاطمه علیهاالسلام آمد و احوال او را جویا شد و از او پرسید:
«شوهرت را چگونه یافتی؟»

حضرت فاطمه فرمود: «پدر جان شوهرم را بهترین شوهر یافتم، ولی جمعی از زنان قریش نزد من آمدند و به من گفتند: رسول خدا تو را به ازدواج مردی تهی دست در آورده است. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

«سوگند به خدا در خیر خواهی تو کوتاهی نکردم، شوهر تو در تقدّم به اسلام از همه پیش تر است و در علم، از همه عالم تر، و در حلم از همه بردبارتر است».

سپس به حضرت فاطمه علیهاالسلام سفارش کرد:
«دخترم شوهر تو نیکو شوهری است درهمه ی امور او را اطاعت کن». و رو به علی علیه السلام کرد و فرمود: «با همسرت مدارا و مهربانی کن».

حضرت علی علیه السلام می گویند
: «سوگند به خدا، هیچ گاه او را خشمگین و مجبور به کاری نکردم تا آن زمان که خداوند روح او را به سوی خود قبض کرد، و او نیز هیچ گاه مرا ناراحت نکرد و از من نافرمانی ننمود، و من هر زمان به او نگاه می کردم همه ی اندوه ها و رنج هایم برطرف می شد».



http://sl.glitter-graphics.net/pub/1820/1820556n6ldbyb7gv.gif


http://i15.tinypic.com/2u8bj8o.gif

شكوه انتظار
08-11-2010, 10:40
http://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_281.gifhttp://dananews.ir/images/news/2009_11_20__15_39_59_news.jpghttp://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_281.gif


http://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gifhttp://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gifhttp://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gif






چشمانِ به زمین دوخته،



قامت فروتن و سر به زیر افکنده و صدایِ آرام مولا،



حکایت از شرم و حیای بسیار دارد و این حیامندی،



در تمام لحظات برپایی اتصال آسمانی او با همسرش و ازدواج مبارک او در چشمان مولا علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام به چشم می خورد.



این شرم زیبا و دلربا،



تصویری است از ایمانی شگرف در وجود آن دو معصوم؛



که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:



«حیا، تمام دین است» و این حیای آسمانی،



تأییدی است بر ایمان و پاکی آن کس که به همسری برگزیده می شود.



http://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gifhttp://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gifhttp://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gifhttp://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gif

شكوه انتظار
08-11-2010, 10:46
http://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/51252332958591117759.gifhttp://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gif
این جا خانه کیست که این قدر بوی خُلود می دهد؟


فرشتگان از کدام واقعه بزرگ به وجد آمده اند؟


این جا جشن کدام آفرینش دوباره است که فرشتگان سجده برده اند؟


خانه نور است، خانه وحی، خانه محمد، و آن که به دامادی این خانه می آید،


علی است.


خورشید می آید به پیوند خورشید و ستاره ها نُقل می پاشند.


راه آسمان را با عطر گُل محمدی فرش کرده اند. خدیجه از بهشت میوه زیبای خود را در جامه سپید عروسی نظاره می کند. عشق به حُرمت این لحظات سکوت کرده است، و دست های خورشید به دست های خورشید پیوند خورده است.


فرشی از پر ملائک،


از خانه نبی تا خانه علی،


به یُمن قدم های زهرا پهن می شود.


آسمان بر سرِ زمین گل می پاشد،


عشق می رقصد در حلقه نور، و حُسن با تمام وُجود از علی و فاطمه رو می گیرد.


پیامبر مرکبی از جلال و شور به خانه عدل روانه می کند.


علی چشم هایش را به باران بی انتهای مهر فاطمه می دوزد.


مدینه غرق سرور است،


ماه خوشحال از این که نورافشان بزمی است که انبیا، میهمان آنند و اوصیا، مدیحه گوی آن.


فاطمه پا می گذارد به خانه ای که پر است. از عشق و سفال و ظرف های گِلی، خانه ای که نه دیبای روم دارد، نه طلای هند و حبش و جز دو پوست پاره، فرشی در آن نیست؛ امّا عرش، فرش آن خانه خواهد بود؛ و علی می ماند و ودیعتی به بلندای عصمت، به عظمت شهادت.


دست های خورشید با دست های خورشید پیوند می خورد و آسمان جلوه دو خورشید را می بیند که تا ابدیت می درخشد! و آسمان چه خوشبخت بود آن شب!


خانه ای به اندازه آسمان، میهمان گام های مرد و زنی می شود که تمام جهان، بسته گام های صبورشان خواهد شد! و تاریخ تازه از همین لحظه آغاز خواهد شد و ملایک تا ابد در سجده جاودان خود خواهند ماند! حالا لحظه آغاز ابدیت است.
http://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/51252332958591117759.gifhttp://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gif

شكوه انتظار
08-11-2010, 10:55
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_54-nn.gif
http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif
http://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/Fatemeh/Ezdevaj/87/Yadegari/Ali_Fatemeh.jpg
http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif

می شود از رنگ وارنگ دنیا خالی بود و ازآبی آسمان سرشار.
می شود ساده ترین بود و برترین.
پیوند آسمانیِ برترین بانوی عالم فاطمه زهرا با مولای مؤمنان علی علیهماالسلام چنین بود.
جهیزیه ای از چند تکه لوازم ضروری و بیش ترش سفال و لباسی ساده و جشنی ساده تر، ولی ماندنی ترین و آسمانی ترین پیوند عالم. آن روزها، چه بسیار جشن های پرخرج و ازدواج های شاهانه دختران و پسران بزرگان اقوام و قبایل برگزار شد که همگی به زودی غبار زمان بر خود گرفت و از یاد رفت، یا در طوفان برخوردها و ناملایمت ها، از میان رفت و گسست.
پس رمز ماندگاری و خوش بختی در مادیّات، تجملات و دارایی ها نیست.
اندیشه ای باید و تأملی!

http://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_188.gifhttp://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_188.gifhttp://dl.glitter-graphics.net/pub/1401/1401811yho44c9apr.gif

خادمه زینب کبری(س)
08-11-2010, 12:48
http://www.shiaupload.ir/images/70223185038801438834.jpg


رضایت فاطمه از همسری با امام علی علیه السلام


در ایام خواستگاری مردان قریش از فاطمه علیهاسلام، روزی رسول خدا به طور سری، به دخترش فرمود:« ای فاطمه، خداوند درباره ی من و علی علیه السلام هفت خصلت قرار داده است:

علی اولین کسی است که با من به صحرای محشر می‏آید؛
علی اولین کسی است که با من بر صراط می‏ایستد و به آتش می‏گوید این را بگیر و آن را رها کن (بهشتیان و دوزخیان را از هم جدا می‏کند)؛
علی اولین کسی است که بعد از من لباس بهشتی می‏پوشد؛
علی اولین کسی است که با من در سمت راست عرش می‏ایستد؛
علی اولین کسی است که با من درِ بهشت را می‏کوبد؛
علی اولین کسی که با من در عرش اعلی مسکن می‏گزیند؛
علی اولین کسی است که با من شراب بهشتی می‏نوشد.

فاطمه جان، اگر علی در دنیا مال چندانی ندارد، در آخرت به چنین مقاماتی می‌رسد.»
فاطمه علیهاسلام عرض کرد:« یا رسول الله، من برای همسری، هیچ کس را جز علی علیه السلام نمی‏پذیرم.»

منابع:


بحارالانوار، ج 43، ص 100.


http://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_186.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_186.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_186.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_186.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_186.gif

خادمه زینب کبری(س)
08-11-2010, 15:19
http://www.shiaupload.ir/images/64215559341648512921.jpg



شور بی پایان


ستاره های چشمک زن، ریسمان بسته اند آسمان کوچه هایی را که قرار است از امشب، مهربانی هایتان را در آنها قدم بزنید. کوچه هایی که هم قدم می شوند از امشب جاده های زندگی را با شما. دیوارهای مدینه کل می کشند پیوند خجسته ابر و باران را، دریا و موج را، رود و آبشار را و عشق و پرواز را که از امشب، پرندگی در نگاه های مهربانانه شما به اوج خواهد رسید.
صدای دست ابرها را که بر دف ماه می کوبند، نسیم در ردپایتان می ریزد تا خاک، لبخند بزند آرامش قدم های همراه و صمیمیتان را که زندگی را بر چشم های ناپیدای جاده های بی پایانش هم قدم شدید؛ آرام تر از صدای بال پرندگانی که بر ابرها راه می روند، شیرین تر از رودهایی که به دریا می ریزند. امشب، خانه ای محقر، آغوش گشوده رؤیای شیرین زندگی با ماه و خورشید را بی صبرانه دهان گشوده هلهله شادی فرشتگان را که پایکوبی نخلستان ها را به تماشا نشسته اند. خانه ای که آمدنتان را اسپند دود می کند تا دفع کند هر چه چشم شور را از این همه شور بی پایان برای آغاز؛ آغازی که پر از بوی لبخند پیامبر صلی الله علیه و آله است.
خانه، مشتاق ایستاده تا سلام کند لبخند شکرریز پیامبر صلی الله علیه و آله را که پیشاپیش شما قدم برمی دارد تا در بگشاید آغاز همسفریتان را تا هم شانه هم عشق را به سرانجام برسانید.

عباس محمدی


http://shiaupload.ir/images/fodh9i4a42685n80hze.gif

خادمه زینب کبری(س)
08-11-2010, 15:33
http://www.shiaupload.ir/images/82045048759176867460.jpg




دیدار پیامبر پس از عروسی


رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم صبح شب عروسی علی و فاطمه زهرا علیهماالسلام به خانه‌ی آنان رفت. قدحی شیر به دست فاطمه داد و فرمود:« از این شیر بنوش. پدرت فدای تو باد.»
بعد به علی علیه السلام فرمود:« تو هم از این شیر بنوش. پسر عمویت فدایت باد.»
سپس پرسید:« علی جان، همسرت را چگونه دیدی؟ »
امیرالمؤمنین عرضه داشت:« برای طاعت خداوند، یاور بزرگی است. »
آن‌گاه پیامبر از فاطمه علیهاسلام پرسید:« تو شوهرت را چگونه یافتی؟ »
فاطمه علیهاسلام عرض کرد:« بهترین شوهر. »
رسول خدا عرضه داشت:« بار پروردگارا، دل‌های آنان را الفت بخش و آنها و اولادشان را از وارثان بهشت قرار بده، به آنها ذریه پاک و مطهری روزی فرما و به آنها برکت عنایت کن.»
منابع:


بحارالانوار، ج 43، ص 117.




http://www.shiaupload.ir/images/27524482708984767419.jpg

خادمه زینب کبری(س)
08-11-2010, 16:38
http://www.shiaupload.ir/images/01699164726213067148.jpg



پیراهن عروسی


آن روز، تمام بازار شهر در التهاب بود. اهل بازار را ولوله ای بود وصف نشدنی. می گفتند که علی علیه السلام ـ شجاع ترین مرد عرب ـ زره خود را برای فروش آورده است تا هزینه ازدواج خویش را فراهم کند. نمی دانم چرا دلشوره ای عجیب مرا فرا گرفته بود. مدتی دکان خیاط را برانداز کردم تا اینکه کسی برای خرید من مراجعه کرد. دلشوره ام بیشتر شد. احساس اضطراب داشتم. به راستی به کدام خانه دعوت شده بودم؟
و تازه فهمیدم که مجلس عروسی علی علیه السلام است و من قرار است تن پوش عروس او باشم. چه عروسی؛ دختر بهترین خلق خدا، دختر رسول اکرم.
من پیراهن عروسی زهرا علیهاالسلام شده بودم.
چنان سرمست شادی بودم که احساس کردم عالمی مرا به چشم حسرت می نگرد. من تن پوش قامتی بودم که خداوند بر او فخر می کرد و رسولش از آن بوی بهشت می جست. صدای نفس های قدسی او را می شنیدم که با هر نفس، ذکری می گفت و کائنات با او تکرار می کردند. من بر تن کسی بودم که وقتی به نماز می ایستاد، نمازش در پس پرچین حضور ملائک، غرق می شد که گویی او را به عرش می بردند و رو در رو با معبود خویش سخن می گفت.
لطفی عظیم، شامل حالم شده بود؛ بی آنکه شایسته آن باشم. چه نیکو مجلسی است این جشن؛ گویی تمام انبیا، به تهنیت گویی رسول خدا آمده اند و خلق، در شور و شعف، علی علیه السلام را شادباش گویند.
آن قدر در این سرور غرقم که در خویش نمی گُنجم.
جماعت، برای همراهی عروس، به سمت علی علیه السلام راه افتادند، کوچه ها را طی می کردند و من در شادی خویش، جماعت را می نگریستم. ناگاه، صدایی جماعت را از راه رفتن باز داشت؛ صدایی که بانوی مرا خطاب کرده بود و طلب یاری می کرد. تمام مردم، منتظر جواب او بودند که ناگاه امر کرد که پیراهن کهنه اش را بیاورند. باور نمی کردم! مرا از تن درآورد و به سائل دارد. حتی آن زن سائل هم باور نمی کرد. چه می کنید بانوی من؟!
جماعت، حیرت زده می نگریستند. من که بهت زده در دستان آن سائل پیر می نگریستم و در این اندیشه بودم که چگونه بی هیچ منتی مرا بخشید و به سمت خانه امیدش رفت؛ ولی دیدم که سائل پیر، چشمانش را چون دو چشمه جوشان جاری کرده بود و زیر لب او را دعا می کرد. من دیدم که علی علیه السلام با دیدن من در دست آن فقیر بی نوا، قطرات اشک، بر لبخند زیبایش چکیده می شد. من دیدم که رسول خدا از شنیدن این واقعه آن قدر گریست که ندای «فداها ابوها» فضا را پر کرد. چه مجلس جشنی بود که با اشک پایان گرفت!
خداحافظ، بانوی من که خلق در حیرت زندگانی تواَند!


علی خالقی



http://www.shiaupload.ir/images/81020777180270947055.jpg

خادمه زینب کبری(س)
08-11-2010, 16:45
http://www.shiaupload.ir/images/59395921636220382674.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/81178021726495313297.jpghttp://www.shiaupload.ir/images/59395921636220382674.gif

http://www.shiaupload.ir/images/70985918596133428768.gif
دامادى مولا شده


بيت مولا با صفا


از چهره زهرا شده


على چشم تو روشن


كه عالم گشته گلشن


مبارك باد مبارك
http://www.shiaupload.ir/images/70985918596133428768.gif

http://www.shiaupload.ir/images/16739512232082091971.gif
خوشا به حال "کوثر"ی که هم نفس "هل اتی" می شود!


خوشا به حال حیدری که دستان محبوبه حق را در دست خویش می گیرد!


خوشا به حال "شجره طیبه" ای که از این وصل معصوم،

سر بر می آورد و تا ثریا قد می کشد.
http://www.shiaupload.ir/images/16739512232082091971.gif

http://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gif

خجسته سالروز ازدواج فرشته های آسمانی


حضرت علی وحضرت فاطمه سلام الله علیها


بردوستداران آن حضرت مبارک باد


http://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gif

خادمه زینب کبری(س)
08-11-2010, 16:48
http://www.shiaupload.ir/images/02070962536397624354.gif



تقسیم کار بین امام علی و فاطمه علیهماالسلام



حضرت علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاسلام از رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم
رسول خدا فرمود:« کارهای داخل منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی باشد.»
فاطمه علیهاسلام می‏فرماید: کسی نمی‌داند من چقدر خوشحال شدم از اینکه رسول خدا مرا از معاشرت با مردان بازداشت.

گرچه کارهای داخل منزل مربوط به زن و کارهای خارج از منزل مربوط به مرد است ولی این بدان معنی نیست که مرد هرگز نباید در منزل کمک کند و همیشه انتظار داشته باشد همسرش همه چیز را مهیا کند! نه چنین نیست بلکه گاهی زن احتیاج به همکاری و همفکری دارد و باید شوهرش با تفاهم و خوشروئی به یاری او بشتابد. مثلا در دوران حاملگی یا نقاهت زایمان و یا زمان شیردادن کودک، باید مردان هم به امور داخل منزل کمک دهند.
امام صادق علیه السلام فرمود: امیرالمؤمنین علیه السلام برای منزل هیزم می‏آورد، آب تهیه می‏کرد، منزل را جارو می‏کرد، در پاک کردن عدس کمک می‏کرد. فاطمه علیهاسلام هم گندم و جو

توضیح: روح اسلام از رابطه زن و مرد از دیدگاه چند روایت در جامعه بیزار است و هرگز محیط‏‌های مختلط را تجویز نمی‏کند؛ زیرا اختلاط زن و مرد باعث بروز فساد می‏شود. لذا تا آنجا که ممکن است باید کار زنها در منزل و کار مردان در خارج منزل باشد.

خواستند کارهای روزانه‌ی آنها را تقسیم کند. آرد می‏کرد، خمیر درست می‏نمود و نان می‏پخت. منابع:


بحارالانوار، ج 43، ص 81، ح 1.
بحارالانوار، ج 43، ص 151، ح 7


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_40110988490425446637a.gif

خادمه زینب کبری(س)
08-11-2010, 16:51
http://sl.glitter-graphics.net/pub/2778/2778691sl4i8388d6.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/2778/2778691sl4i8388d6.gif)

ghalb1هفت پنجره رو به عشقghalb1



http://img.tebyan.net/big/1387/11/1201152414812115394361721367126123145251.jpg


زندگی زناشویی رابطه ای در نوع خود منحصر به فرد است که در عین روزمرگی دارای غلق ها و تسهیل کننده هایی خاص است و برای موفقیت و استحکام آن نیاز است تا این تسهیل گر ها را بشناسیم و به کار ببریم. که در زیر هفت نکته از این نکات را یادآور می شویم.

۱- اساس یک ارتباط سالم و با نشاط «مثبت فکر کردن» است. در زندگى شخصى، خانوادگى و زناشویى همواره سعى کنید به مثبت ها، موهبت ها و نعمت هایى که در اختیار دارید بیندیشید. نه به آن امورى که در اختیار ندارید.

۲-گذشت و عفو عنصر اصلى استمرار و استحکام پیوند زناشویى از سوى هر یک از زوج هاست. لذا از خطاهاى یکدیگر بگذرید و خطاهاى همدیگر را تحمل کنید.

۳- تشویق و ابراز تشکر از رفتارهاى مطلوب همسر، تأثیر به سزایى در تکرار و استمرار آن رفتارها دارد و انگیزه تکرار آن رفتارهاى مطلوب را بیشتر مى کند.

۴- سعى کنید مورد یا موارد سوء تفاهم یا مسائل مورد اختلاف را هرچه زودتر و هرچه صریح تر مطرح کنید و به حل و فصل آنها بپردازید. از پیش داورى، تعمیم هاى نادرست و غیر منطقى و شکل گیرى افکار منفى پرهیز کنید.

۵- زن و شوهر باید هرچه بیشتر با یکدیگر ارتباط کلامى و عاطفى برقرار کنند و سوء تفاهمات و سوء ارتباطات را هرچه زودتر شناسایى، رفع و اصلاح کنند.
گذشت و عفو عنصر اصلى استمرار و استحکام پیوند زناشویى از سوى هر یک از زوج هاست. لذا از خطاهاى یکدیگر بگذرید و خطاهاى همدیگر را تحمل کنید.

۶- لازمه ایجاد و حفظ روابط زناشویى سالم، این است که طرفین براى خصوصیات، علاقمندى ها و نیازهاى یکدیگر ارزش قائل شوند. از این رو سعى کنید به نیازها و خواست هاى همسرتان توجه کنید و حساسیت نشان دهید و بى تفاوت نباشید.

۷- وقتى در زندگى زناشویى، اختلاف نظر یا سوء تفاهمى بروز مى کند، به جاى سرزنش کردن یکدیگر و تفسیر نادرست، به شناسایى مسأله و علت یابى و سرانجام راه یابى آن بپردازید.

دکتر احمد به پژوه
برگرفته از کتاب: «عشق، زندگى»


http://sl.glitter-graphics.net/pub/2778/2778691sl4i8388d6.gif

خادمه زینب کبری(س)
08-11-2010, 16:55
http://www.shiaupload.ir/images/24844363854651845679.jpg




دیدار پیامبر از امام علی و فاطمه زهرا علیهم السلام پس از ازدواج



رسول خدا سه روز بعد از عروسی حضرت علی و فاطمه زهرا علیهماالسلام، صبح روز چهارم به خانه آنان رفت و فرمود:« ای علی کمی آب بیاور.»
علی علیه السلام آب برد. رسول خدا آب را به دهان مبارک خود زد و آیاتی چند از قرآن را بر آن خواند و فرمود:« ای علی، آب را بخور و کمی از آن را باقی بگذار.»
علی علیه السلام کمی از آب را نوشید. رسول خدا بقیه آب را بر سر و سینه او پاشید و فرمود:« خداوند هر گونه رجس و پلیدی را از وجودت بیرون کند و تو را پاک و مطهر گرداند.»
سپس با فاطمه علیهاسلام هم همین کار را کرد و همان دعا را بر زبان جاری ساخت. آن‌گاه به علی علیه السلام فرمود از خانه خارج شود تا با دخترش خلوت کنند.

پس از رفتن علی،‌ رسول خدا فرمود:« دخترم، حالت چطور است؟ شوهرت چگونه است؟» فاطمه علیهاسلام عرضه داشت:« پدر جان علی بهترین شوهر است، اما بعضی از زنان قریش
رسول خدا فرمود:« ای دخترکم، پدر تو فقیر نیست، شوهرت هم فقیر نیست. خزائن طلا و نقره
فاطمه جان، اگر آنچه را پدرت می‌دانست، می دانستی، دنیا در چشمت بسیار زشت و ناهنجار می‌آمد. به خدا قسم، من درباره تو کوتاهی نکرده ام. شوهر تو اولین مسلمان و داناترین و بردبارترین آنهاست. دختر نازنینم، شوهر تو خوب شوهری است. هرگز با او مخالفت مکن.»
سپس علی علیه السلام را صدا زد و به او فرمود:« با همسرت با لطف و مدارا رفتار کن. فاطمه پاره تن من است.»

علی علیه السلام نیز به فرمان رسول خدا تا آخر عمر فاطمه، هرگز او را غضبناک نکرد. خود امام علی فرموده است:« به خدا قسم او را غضبناک نکردم و در هیچ امری، موجب دلخوری‌اش را فراهم ننمودم. فاطمه هم هرگز مرا غضبناک نکرد و در هیچ امری از من سرپیچی نفرمود. هرگاه به او نگاه می کردم، تمام غم و اندوهم برطرف می‌شد.»

نزد من آمده‌اند و می‌گویند چرا پدرت تو را به علی علیه السلام داد؛ علی که دستش از مال دنیا کوتاه است و چیزی ندارد.» ی زمین را بر من عرضه کرده اند و من نپذیرفته ام، جز آنچه نزد خدای تعالی است. منابع:



بحارالانوار، ج 43، ص 132.



http://www.shiaupload.ir/images/86974785228392944174.jpg

خادمه زینب کبری(س)
08-11-2010, 16:57
http://www.shiaupload.ir/images/19157348509275068068.gif

foz3نسخه ای برای ایجاد محبت!foz3

ghalb110 راهكار برای زندگی پایدارghalb1



10 کپسول برای ایجاد محبت در رابطه ی شما و همسرتان، در زمان نیاز ، صبح ،ظهر،شب بدون ممنوعیت زمانی :

1- همیشه خودجوش و باانگیزه بمانید: ghalb1
كارهایی انجام دهید كه بدون برنامه‌ریزی قبلی به نظر برسند ، مثلا به اداره همسرتان بروید و او را برای صرف ناهار با همدیگر دعوت كنید. بدون انتظار برای او هدیه كوچكی بخرید یا بلیت سینما و تئاتر به او بدهید.

2- محبت خود را نشان دهید: ghalb1
به همسرتان بگوئید که به او فکر می کنید. در طول روز با او تماس بگیرید و سعی کنید به راه های مختلف محبت تان را ابراز کرده و آن را احتکار نکنید.

3- به چشم‌های او نگاه كنید:ghalb1
وقتی با همسرتان صحبت می‌كنید، به صورت او نگاه كنید. برخورد نگاه‌ها باعث می‌شود بیشتر ارتباط بین یكدیگر را احساس كنید.خیلی از اوقات شمابا هم صحبت می کنید اما از اطاق مجاور. هر کدام مشغول کار خود هستید و فقط در حد لزوم از اتفاقات روز با هم صحبت می کنید و در آخر اسم آن را می گذارید ارتباط؟
برای هم وقت بگذارید و حتی شده چند لحظه ای را به هم اختصاص دهید و هنگام صحبت ، کنار هم نشسته و به چشمان هم نگاه کنید ،البته فراموش نکنید قبل از دیدن هم برای این ملاقات خود را آماده کرده و کمی به ظاهر خود برسید.

4- حتی برای اعلام ناموافق بودن از موافقت شروع كنید:ghalb1
از مجادله و بحث با همسرتان پرهیز كنید. وقتی می‌خواهید عدم موافقت خود را اعلام كنید، ابتدا با مناسب‌ترین و آرام‌ترین راه ممكن با جمله «حق با توست» شروع كنید.

5- تغییر را همیشه مدنظر داشته باشید:ghalb1
با ظاهر جدید و متفاوت، همسر خود را غافلگیر كنید.در چینش خانه تغییر دهید ، اگر همیشه برای پیاده روی به محل خاصی می رفتید ،اینبار جای دیگری را امتحان کنید و خلاصه زندگی تان را از روز مرگی نجات دهید.

6- یك كار غیرمنتظره انجام دهید:ghalb1
از هوشتان استفاده کنید و با توجه به شناختی که از همسرتان دارید کاری که برای او مطبوع است را انجام دهید.

7- همیشه برای محبت و تعهدی که به هم دارید، جشن بگیرید:ghalb1
می‌توانید یك كار نمادین انجام دهید، مثلا گیاه خاصی را كه می‌دانید مورد علاقه همسرتان است، خریداری كنید یا در باغچه بكارید و به او بگویید این كار نمایان‌كننده عشق شماست.

8- از رابطه تان مراقبت كنید:ghalb1
با یك كار كوچك كه مستقیما به همسرتان نفع می‌رساند، می‌توانید به او ابراز محبت كنید مثلا لباس‌های او را اتو کنید. این كار شاید زمان زیادی نبرد؛ اما به او نشان می‌دهید، چقدر به فكرش هستید.

9- با رقیبتان صمیمی باشید:ghalb1
اگر كسی در زندگی همسرتان وجود دارد كه وی را رقیب خود می‌دانید، مانند بهترین دوست یا مادر همسرتان، از بحث كردن درباره آنها پرهیز كنید و در عوض با دعوت كردن آنها برای یك شام دوستانه، همسر خود را غافلگیر كنید.

10- گذشته را دوباره زنده كنید:ghalb1
‌با نگاه كردن به فیلم‌های تعطیلات، تصاویر خانوادگی و عكس‌های جشن ازدواج می‌توانید به استحكام رابطه زناشویی خود با همسرتان كمك كنید.



فراموش نکنید ارتباط شما و همسرتان همانقدر منحصربه فرد است که هر کدام از شما . پس سعی کنید از راهنمایی ها استفاده کنید اما آن ها را مطابق زندگی و نوع رابطه تان تغییر دهید. هیچ نسخه ی واحدی برای رابطه ی عاطفی شما وجود ندارد ،این شما هستید که می توانید بهترین نسخه را تهیه و با عمل به آن موفق شوید.


برگرفته از جام جم آنلاین


http://www.shiaupload.ir/images/19157348509275068068.gif

خادمه زینب کبری(س)
08-11-2010, 17:04
http://www.shiaupload.ir/images/66234309726869073118.gif




5 راه عاشق ماندن تا ابد



5 راه براي حفظ علاقه در رابطه ي زناشويي!


1- زن خود را گرامي بداريد . به شوهر خود احترام بگذاريد.
نياز احساسي يک زن، ارجمند شمرده شدن است و اين امر، وظيفه شماره يک شوهر به شمار مي رود. بدين معنا که احساس او را دوست بداريد و برايش ارزش قايل شويد؛ او اولويت شماره يک شما محسوب مي شود.
نياز اصلي احساسي يک مرد اين است که از سوي همسرش مورد احترام قرار گيرد. هنگامي که او به خانه مي آيد دوست دارد احساس کند دست کم يک نفر در دنيا وجود دارد که فکر مي کند او مهم است. اين بدان معناست که هنگامي که او وارد خانه مي شود، تلفن را کنار بگذاريد.

2- مثل دو دوست خوب با يکديگر رفتار کنيد.
زير سايه ازدواج، يکي از موهبت هاي الهي که به عروس و داماد اعطا شده است، اين است که آنها بايد دوست هاي خوبي براي يکديگر باشند.
ويژگي عمده دوستي اين است که هر کس به احساسات و نيازهاي طرف مقابل احترام بگذارد و براي آنها ارزش قايل شود. ارزش قايل شدن يعني، آنچه که براي شما مهم است براي من نيز مهم باشد؛ اين يک روش کليدي و اساسي است براي آنکه همسرتان احساس کند شما دوستش داريد.
سعي کنيد به همه کارهايي که همسرتان براي شما انجام مي دهد توجه کرده و به وسيله يک قدرداني صادقانه به آن اعتراف کنيد.

3- اين چهار کلمه طلايي را به خاطر بسپاريد.
گوش دادن، توافق، جبران و قدرداني. از همان آغاز ازدواج خود، بر سر اين قانون ابتدايي توافق نماييد: مهم نيست که چه قدر ناراحت هستيد، هيچ وقت يک دعواي لفظي را شروع نکنيد.
دعواي شديد فقط مشکلات را وخيم تر مي کند، و باعث تيرگي روابط مي شود. به جاي دعوا، چهار کلمه طلايي را اجرا کنيد:
گوش دادن: اين امر براي همکاري و حل مشکلات، ضروري است. اجازه دهيد همسرتان، بي آنکه کلامش قطع شود صحبت کند، و سپس سخنانش را تکرار کنيد. اين کار شما باعث مي شود همسر شما مطمئن شود که به حرف هايش گوش کرده ايد.
توافق: هنگامي که هر دو نفر از راه حل خوشنود هستيد ، بکوشيد تا مشکلات را برطرف کنيد. هيچ يک از طرفين نبايد احساس کنند که مجبور به پذيرفتن نقطه نظر طرف مقابل هستند.
جبران: هنگامي که از نظر احساسي به يکديگر لطمه مي زنيد، لطمه به وجود آمده را جبران کنيد و احساسات باقي مانده از عصبانيت و دلخوري را برطرف کنيد. تصميم بگيريد صددرصد مشکلات را از بين ببريد و دوستي را جايگزين آن کنيد. يک دلخوري کوچک، هنگامي که 50 مرتبه جمع شود، مي تواند ديواري از جدايي و کدورت به جاي بگذارد.
قدرداني: هيچ وقت نمي توانيد به اندازه کافي از همسر خود قدرداني کنيد. سعي کنيد به همه کارهايي که همسرتان براي شما انجام مي دهد توجه کرده و به وسيله يک قدرداني صادقانه به آن اعتراف کنيد.

4- حد و مرزهاي مستحکمي ايجاد کنيد.
همسر شما اولويت شماره يک شما محسوب مي شود ، نه خانواده، خويشاوند، دوست، فرزند، کار، يا سرگرمي شما. حد و حدود مستحکمي ايجاد کنيد تا نشان دهد که شما براي ازدواج خود ارزش قايل هستيد و به هيچ چيز و هيچ کس اجازه نمي دهيد رابطه شما را کم رنگ کند.
اين امر بدين معنا نيست که خانواده ي خود را فراموش کنيد يا نسبت به کار و تحصيلتان بي توجه باشيد ، اما فراموش نکنيد همسرتان ديگر جزئي از شماست ودر زمان مشغله هم بايد به او بفهمانيد چقدر برايتان مهم است.

5- روزانه خوشحال کننده اي به يکديگر بدهيد.
کاري کنيد تا طرف مقابلتان احساس خوبي داشته باشد ،و تلاش کنيد هر روز با دادن يک روزانه، همسرتان را شاد کنيد. اگر او مي گويد گل مريم دوست دارد، به خاطر اين که فکر مي کنيد رز رمانتيک تر است، براي او رز نخريد.
دريابيد که همسرتان دوست دارد چه هديه اي از شما بگيرد، آيا دوست دارد آن هديه يک ابزار محبت و علاقه، دريافت يک کادو، کمک کردن (مثل کمک در کارهاي خانه...) باشد، يا سپري کردن اوقات خوشي با يکديگر، يا...
آنها را به خاطر بسپاريد و جزء کارهاي روزانه خود قرار دهيد.
گرفتار روزمره گي شدن بدترين اتفاق ممکن است ، سعي کنيد روز هايتان را تنوع دهيد..
..
منبع: مجله موفقيت -باتغير


http://www.shiaupload.ir/images/66234309726869073118.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-11-2010, 17:38
http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/parvaneh.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/ghalb.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/parvaneh.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/ghalb.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/parvaneh.gif

خجسته سالروز پيوند زيباي حضرت علي(ع)
و بانوي دوعالم حضرت صديقه طاهره(س)
را به تمام عاشقان آن دو حضرت
تبريك و شادباش عرض مينمايم

http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/parvaneh.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/dosti.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/parvaneh.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/dosti.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/parvaneh.gif
http://ayehayeentezar.com/images/smilies/Graphic/Graphic%20%2815%29.gifhttp://ayehayeentezar.com/images/smilies/Graphic/Graphic%20%2816%29.gif

http://ayehayeentezar.com/images/smilies/Graphic/Graphic%20%2834%29.gifhttp://ayehayeentezar.com/images/smilies/Graphic/Graphic%20%2863%29.gifhttp://ayehayeentezar.com/images/smilies/Graphic/Graphic%20%2852%29.gifhttp://ayehayeentezar.com/images/smilies/Graphic/Graphic%20%2862%29.gifhttp://ayehayeentezar.com/images/smilies/Graphic/Graphic%20%2814%29.gifhttp://ayehayeentezar.com/images/smilies/Small/shadi.gifhttp://ayehayeentezar.com/images/smilies/Medium/kaf.gif

http://ayehayeentezar.com/images/smilies/Medium/taghdim.gifhttp://ayehayeentezar.com/images/smilies/Large/fireworks.gifhttp://ayehayeentezar.com/images/smilies/Large/dosti.gifhttp://ayehayeentezar.com/images/smilies/Large/ghalb.gifhttp://ayehayeentezar.com/images/smilies/Large/goleroz.gif

http://ayehayeentezar.com/images/smilies/Large/roz.gifhttp://ayehayeentezar.com/images/smilies/Large/parvaneh.gifhttp://ayehayeentezar.com/images/smilies/Large/badkonaka.gifhttp://ayehayeentezar.com/images/smilies/Large/del.gifhttp://ayehayeentezar.com/images/smilies/Large/parvane.gifhttp://ayehayeentezar.com/images/smilies/Large/sun.gif

شكوه انتظار
08-11-2010, 17:57
http://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_40110988490425446637a.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gif
http://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/70985918596133428768.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gif
در مراسمی بی ریا و ساده، پس از یک خواستگاری بی پیرایه و به دور از تشریفات و سخت گیری ها، با تعیین مهریه ای برابر دارایی داماد و آن هم بسیار اندک و تهیه جهیزیه ای به همان اندازه ساده و بی پیرایه، آسمانی ترین و نورانی ترین پیوند عالم خلقت جان گرفت. مراسم عروسی در نهایت سادگی برگزار شد، ولی با این حال، تمام مردم شهر مدینه به ولیمه فراخوانده شدند. آن ها، شادی کنان و دعاگویان، بدور از هر آن چه ذره ای نارضایتی خداوند را در پی داشته باشد، در مراسم حاضر شدند؛ مراسمی پاک، بزرگ، شکوه مند و مورد پسند خالق این پیوند مبارک، که گویی ازآسمان نیز سلام و تبریک بر آن می بارید.
http://www.shiaupload.ir/images/16739512232082091971.gif
http://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gif

نازنین رقیه* خادمه گل نرگس*
08-11-2010, 19:33
http://bia2mofid.persiangig.com/image/a%20%2811%29.gif

ستاره های چشمک زن، ریسمان بسته اند آسمان کوچه هایی را که قرار است از

امشب، مهربانی هایتان را در آنها قدم بزنید. کوچه هایی که هم قدم می شوند از

امشب جاده های زندگی را با شما. دیوارهای مدینه کل می کشند پیوند خجسته ابر و

باران را، دریا و موج را، رود و آبشار را و عشق و پرواز را که از امشب، پرندگی در نگاه

های مهربانانه شما به اوج خواهد رسید.

صدای دست ابرها را که بر دف ماه می کوبند، نسیم در ردپایتان می ریزد تا خاک،

لبخند بزند آرامش قدم های همراه و صمیمیتان را که زندگی را بر چشم های ناپیدای

جاده های بی پایانش هم قدم شدید؛ آرام تر از صدای بال پرندگانی که بر ابرها راه

می روند، شیرین تر از رودهایی که به دریا می ریزند. امشب، خانه ای محقر، آغوش

گشوده رؤیای شیرین زندگی با ماه و خورشید را بی صبرانه دهان گشوده هلهله

شادی فرشتگان را که پایکوبی نخلستان ها را به تماشا نشسته اند. خانه ای که

آمدنتان را اسپند دود می کند تا دفع کند هر چه چشم شور را از این همه شور بی

پایان برای آغاز؛ آغازی که پر از بوی لبخند پیامبر صلی الله علیه و آله است.

خانه، مشتاق ایستاده تا سلام کند لبخند شکرریز پیامبر صلی الله علیه و آله را که

پیشاپیش شما قدم برمی دارد تا در بگشاید آغاز همسفریتان را تا هم شانه هم عشق

را به سرانجام برسانید.

http://bahar-20.com/ftp/zibasazi/09/image/29.gifhttp://bahar-20.com/ftp/zibasazi/09/image/29.gifhttp://bahar-20.com/ftp/zibasazi/09/image/29.gif

نازنین رقیه* خادمه گل نرگس*
08-11-2010, 19:33
http://www.shiaupload.ir/images/06486784461874905638.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/06486784461874905638.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/06486784461874905638.gif

http://www.askquran.ir/images/statusicon/wol_error.gifاندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .http://img.tebyan.net/Big/1387/09/155212251172134451721127129254101108152151173.jpg

بهشت از رایحه ای دلنوار، سرمست می شود.
جشنی برپاست از انبوه فرشتگان و کائنات.
بر منبری از نور و روشنایی، جبرئیل خطبه می خواند برای علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام و زندگی آغاز می شود.
طوبی، دل انگیزترین نغمه اش را شاباش می فرستد.
صدایی می شکوفاند جان ها را و شاید خداست که برای این عروس و داماد پیام تبریک و تهنیت می فرستد.
زمین:
خانه وحی، مهبط فرشتگان است.
مدینه، شادیِ این دقایق مقدس را پشت در خانه، به وجد آمده است.
از میان تمام مردان عرب، تنها مدال همسری فاطمه، گردن آویز علی می شود.
راز عشقی بزرگ.
مَرَجَ الْبَحْرَیْنَ یَلْتَقیان.
دو دریا به هم می پیوندند در قداستی بی نظیر.
دو دریای علم و حلم، علی و فاطمه، تا جهان به خنکای وجودشان به ساحل آرامش برسد.
و آب که چه زیبا مهر فاطمه را به دل دارد و خاک که راز بزرگی علی را به دوش می کشد.
و عشق که از تلاقی این دو متولد می شود؛ آب و خاک،
دین از این پس، آسوده خواهد بود در سایه سار محبت و مهربانی این عروس و داماد.
«وَ لَهُ الجَوارِ المُنْشَئاتُ فِی البَحْرِ کَالاَعْلام؛ و از آن دو دریا، دو گوهر هستی پدید می آید؛ حسن و حسین، سید جوانان اهل بهشت».
و حقیقت ادامه می یابد در گرو پیوند علی و فاطمه؛
زیر یک سقف، پای سفره ای ساده، از پیوند دو نور، تا یازده ستاره روشن
و تاریخ عشق، از همین جا آغاز می شود.

http://sl.glitter-graphics.net/pub/408/408727i48e626jo8.gif

نازنین رقیه* خادمه گل نرگس*
08-11-2010, 19:33
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/2_7.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/5405/2_7.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/5405/2_7.gif
http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:zZAf6T1cJIvKrM:http://www.gigaimage.com/images/93m1tesvzn3oyxt7zcm.jpg&t=1

امروز روز پیوند زهرا و علی است.
عاشقانه ترین روز تاریخ.
عاشقانه ترین فصل زندگی بشر.
فصل بهار عشق، فصل بهار عاشقان.
فصل ماه و آفتاب.
فصل آینه و آب.
امروز در سرزمین رسالت، بهار می شود.
امروز درخت «عصمت» در خانه وحی شکوفه می کند و به بار می نشیند.
امروز باغ ملکوت سبزترین بهارش را تجربه می کند.
امروز ملایک، خرمن خرمن گل به دامن می کنند.
امروز، «سخن از نسل گل ها در میان است».
امروز آینه عرش، روشن ترین است.
امروز فصل فروردینِ دین است.
امروز باغ ولادت خرم ترین است.
خرم تر از اردیبهشت، خرم تر از بهشت.
بهشت امروز آرزو می کند کاش به جای مدینه باشد، تا قدم گاه استوارترین گام های عشق قرار گیرد.
عشق علی امروز چه منجلی است. امروز زهرا مهمان دل علی است. دل علی، امروز عرشی تر از همیشه است. امروز علی عاشق تر از همیشه است. شیداتر از همیشه است. امروز علی لب به شعر می گشاید. امروز حماسی ترین مرد تاریخ زبان به تغزل می گشاید:

«ولی الفخر بفاطم و ابیها
ثم فخری برسول اللّه اذ زوجنیها؛

من به فاطمه و پدرش افتخار می کنم. و مباهات می کنم به رسول خدا، هنگامی که دخترش را به ازدواج من درآورد».



http://www.shiaupload.ir/images/89164432766375147049.gif

نازنین رقیه* خادمه گل نرگس*
08-11-2010, 19:34
http://shiaupload.ir/images/pvi64s68q92j4blxr08.gifhttp://shiaupload.ir/images/pvi64s68q92j4blxr08.gifhttp://shiaupload.ir/images/pvi64s68q92j4blxr08.gif



آن روز، تمام بازار شهر در التهاب بود. اهل بازار را ولوله ای بود وصف نشدنی. می گفتند که علی علیه السلام ـ شجاع ترین مرد عرب ـ زره خود را برای فروش آورده است تا هزینه ازدواج خویش را فراهم کند. نمی دانم چرا دلشوره ای عجیب مرا فرا گرفته بود. مدتی دکان خیاط را برانداز کردم تا اینکه کسی برای خرید من مراجعه کرد. دلشوره ام بیشتر شد. احساس اضطراب داشتم. به راستی به کدام خانه دعوت شده بودم؟
و تازه فهمیدم که مجلس عروسی علی علیه السلام است و من قرار است تن پوش عروس او باشم. چه عروسی؛ دختر بهترین خلق خدا، دختر رسول اکرم.
من پیراهن عروسی زهرا علیهاالسلام شده بودم.
چنان سرمست شادی بودم که احساس کردم عالمی مرا به چشم حسرت می نگرد. من تن پوش قامتی بودم که خداوند بر او فخر می کرد و رسولش از آن بوی بهشت می جست. صدای نفس های قدسی او را می شنیدم که با هر نفس، ذکری می گفت و کائنات با او تکرار می کردند. من بر تن کسی بودم که وقتی به نماز می ایستاد، نمازش در پس پرچین حضور ملائک، غرق می شد که گویی او را به عرش می بردند و رو در رو با معبود خویش سخن می گفت.
لطفی عظیم، شامل حالم شده بود؛ بی آنکه شایسته آن باشم. چه نیکو مجلسی است این جشن؛ گویی تمام انبیا، به تهنیت گویی رسول خدا آمده اند و خلق، در شور و شعف، علی علیه السلام را شادباش گویند.
آن قدر در این سرور غرقم که در خویش نمی گُنجم.
جماعت، برای همراهی عروس، به سمت علی علیه السلام راه افتادند، کوچه ها را طی می کردند و من در شادی خویش، جماعت را می نگریستم. ناگاه، صدایی جماعت را از راه رفتن باز داشت؛ صدایی که بانوی مرا خطاب کرده بود و طلب یاری می کرد. تمام مردم، منتظر جواب او بودند که ناگاه امر کرد که پیراهن کهنه اش را بیاورند. باور نمی کردم! مرا از تن درآورد و به سائل دارد. حتی آن زن سائل هم باور نمی کرد. چه می کنید بانوی من؟!
جماعت، حیرت زده می نگریستند. من که بهت زده در دستان آن سائل پیر می نگریستم و در این اندیشه بودم که چگونه بی هیچ منتی مرا بخشید و به سمت خانه امیدش رفت؛ ولی دیدم که سائل پیر، چشمانش را چون دو چشمه جوشان جاری کرده بود و زیر لب او را دعا می کرد. من دیدم که علی علیه السلام با دیدن من در دست آن فقیر بی نوا، قطرات اشک، بر لبخند زیبایش چکیده می شد. من دیدم که رسول خدا از شنیدن این واقعه آن قدر گریست که ندای «فداها ابوها» فضا را پر کرد. چه مجلس جشنی بود که با اشک پایان گرفت!
خداحافظ، بانوی من که خلق در حیرت زندگانی تواَند!


http://dl3.glitter-graphics.net/pub/1630/1630963pftbu9ceih.gif

نازنین رقیه* خادمه گل نرگس*
08-11-2010, 19:34
http://shiaupload.ir/images/drtihmm97lv9neyl6g.gifhttp://shiaupload.ir/images/ox82k72rv9mx7xlx3c.gif



پیامبر به صورتت لبخند می زند و دستان فاطمه اش را ـ میوه دلش ـ را به دستانت می سپارد و باز با تبسمش اولین هدیه پیوندتان را تقدیم می کند.
دستان فاطمه در دستانت قرار می گیرد و دعای پیامبر است که همراهی ات می کند. پا به پای همسرت به سمت خانه ات گام برمی داری و پیامبر همچنان با نگاه، بدرقه ات می کند... .
بر لبت تبسم رضایت است و در چشمانت برق امید.
به فاطمه نگاه می کنی، دلت گواهی می دهد که نیمه دیگرت را پیامبر به تو سپرده است.
به فاطمه نگاه می کنی و خود را خوش بخت ترین مرد عالم می بینی، «چه زوج خوبی! چقدر مکمل یک دیگرند این دو گوهر دریای کرامت، رأفت، لطف و سخاوت و عشق و...!»
در چشمان فاطمه ات می بینی زنی را که تکیه گاه دلتنگی های توست. در چشمان فاطمه ات می بینی امیدی را که... .
اما ناگهان اشک در چشمانت حلقه می زند؛ در چشمان فاطمه ات چه دیده ای که این گونه دریای دلت به تلاطم افتاده است؟


http://sl.glitter-graphics.net/pub/2209/2209541zf9j52yz6g.gif

نرگس منتظر
08-11-2010, 19:37
http://www.shiaupload.ir/images/85100392852983000576.jpg
http://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gif


http://www.shiaupload.ir/images/22471060343322700558.gif

خجسته سالروز ازدواج فرشته های آسمانی

حضرت علی وحضرت فاطمه سلام الله علیها

بردوستداران آن حضرت مبارک باد


http://www.shiaupload.ir/images/22471060343322700558.gif

نرگس منتظر
08-11-2010, 20:15
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/94114288349803211623.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/94114288349803211623.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/94114288349803211623.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/94114288349803211623.gif
http://img.tebyan.net/big/1387/09/321951371252532491611497086138411741376192.jpg
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/94114288349803211623.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/94114288349803211623.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/94114288349803211623.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/94114288349803211623.gif
http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/parvaneh.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/ghalb.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/parvaneh.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/ghalb.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/parvaneh.gif


«پیوند نورانی»


عرق شرم و حیا بر پیشانی علی علیه‏السلام نقش بسته است. این، بارِ اولی نیست که در محضر رسول خدا
صلی‏ الله‏علیه ‏و‏آله زانو می‏زند؛ امّا این بار حاجتی دارد که شرم حضور و حیای معصومانه‏اش زبان سخن گفتنش را می‏بندد. پشت چشم‏های روشنش آرزویی نشسته است. پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله راز چشم‏های علی علیه‏السلام را می‏خواند. پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏داند این چشم‏ها دریچه‏ای رو به بهشت دارند.
«لَعَلَّکَ جِئْتَ لِخُطبِ فاطِمَهَ؛ شاید به خواستگاری فاطمه آمده‏ای؟»
ـ آری
ـ ای علی علیه‏السلام پیش از تو نیز مردان دیگری به خواستگاری فاطمه علیهاالسلام آمده‏اند؛ امّا هیچ کدام از آن‏ها شایستگی همسری فاطمه علیهاالسلام را نداشته‏اند.
رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نزد فاطمه علیهاالسلام می‏رود. فاطمه علیهاالسلام ، علی علیه‏السلام را خوب می‏شناسد. کمالات و فضایل علی علیه‏السلام ، سابقه‏اش در اسلام، و نزدیکی برادرانه‏اش با پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بر کسی پوشیده نیست. فاطمه علیهاالسلام سر به زیر می‏اندازد.
رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله منتظر پاسخ زهرا علیهاالسلام است؛ اما پاسخ او جز سکوت نیست؛ سکوتی از سر رضایت.
پیامبر فریاد برمی‏آورد: «اللّه اکبر! سُکُوْتَها اِقْرارُها» جبرئیل بر پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نازل می‏شود. او مأمور شده است فاطمه را به عقد علی علیه‏السلام درآورد. فاطمه علیهاالسلام بهترین انتخاب خداست برای علی و علی شایسته‏ترین مردی است که مِدال همسری زهرا علیهاالسلام را بر گردن می‏آویزد.
«لَوْ لَم یُخْلَقْ عَلِیُّ ما کانَ لِفاطِمَهَ کُفوٌ؛ اگر علی علیه‏السلام خلق نشده بود برای فاطمه همسری نبود.»
علی علیه‏السلام و فاطمه علیهاالسلام با کوله‏باری از کمال و فضل و افتخار، دل به پیوندی می‏دهند که حاصل آن عصاره‏های ناب ایمان و انسانیّت می‏شود. پایه‏های خانه‏ای را بنا می‏کنند که مسیر آمد و رفت ملکوتیان می‏شود. علی علیه‏السلام و فاطمه علیهاالسلام رو به راهی دارند که به آسمان ختم می‏شود.
خانه کوچک علی علیه‏السلام و فاطمه علیهاالسلام کهکشانی می‏شود که یازده خورشید تابناک از مدار نورانی آن سر برمی‏آورند و عالمی را در نور عظمت خود غرق می‏کنند.
پیوند علی علیه‏السلام و فاطمه علیهاالسلام عرش را مَسرور می‏کند و پایه‏های دین خدا را استوار.
عاطفه خرّمی

http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/parvaneh.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/ghalb.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/parvaneh.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/ghalb.gifhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/parvaneh.gif
http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif

شكوه انتظار
08-11-2010, 22:53
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1____xpvqqg_div1.gif
بهار وصلت و پيوند دو گل آمده
خنده‏ى شادى به لب ختم رُسُل آمده
فاطمه جان بسته خدا عقد تو را با على
على على مولا، على مولا، على مولا، على
محيط خانه‏ى على شكوفه باران‏شده
با قدم فاطمه چون روضه‏ى رضوان‏شده
شكوه بزم وصلت آيينه و قرآن شده
روح تو شد آيينه‏ى جمال زهرا على
على على مولا، على مولا، على مولا، على
در همه جا به پا شده بزم نشاط و طرب
جاى خديجه خالى است بين زنان عرب
كه در زفاف فاطمه خنده نشاند به لب
فخر كند به شوق دامادى مولا على
على على مولا، على مولا، على مولا، على
غنچه‏ى لعل لب مصطفى ز هم وا شده
موسم جشن وصلت على و زهرا شده
نخل محبت گل و لاله شكوفا شده
فاطمه شد چشم و چراغ خانه‏ات يا على
على على مولا، على مولا، على مولا، على
فاطمه شد عروست اى فاطمه‏ى بنت‏اسد
بخوان وِ اِنْ‏يكاد را كورى چشم حسد
بر تو و بر خديجه گلبانگ بشارت رسيد
كه مى‏شود همدم صديقه‏ى كبرى على
على على مولا، على مولا، على مولا، على.
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1____xpvqqg_div1.gif
http://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gif
http://www.shiaupload.ir/images/70985918596133428768.gif

شكوه انتظار
09-11-2010, 01:53
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1____xpvqqg_div1.gif
امشب،
آب‏ها بهتر از تمام آبشارها،
لبخندهای شادمانه شما را زمزمه می‏کنند.
پرستوها،
بهار را به خانه شما به ارمغان می‏آورند؛
با روزهایی که آرزوی دیدن شما را در کنار هم دارند.
امشب، تنها شبی است که زمین،
یکی از آرام‏ترین خواب‏هایش را خواهد دید.
امشب زمین،
عطر لبخند را خواهد فهمید خوب می‏دانی که امشب را هیچ‏گاه زمین از یاد نخواهد برد. امشب،
شبی است که دو نیمه سیب با هم پیوند می‏خورند تا گونه‏های زمین از شوق، گل بیاندازند. آسمان، تنها سقفی است که این همه شادی را تاب می‏آورد.
کوچه در آستانه آمدنتان ایستاده است به شوق.
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1____xpvqqg_div1.gif
http://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/38818520764390123946.gif
http://www.shiaupload.ir/images/70985918596133428768.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
09-11-2010, 09:30
http://img.tebyan.net/big/1388/08/20091117132820453_ali-fatemeh88_01.jpghttp://img.tebyan.net/big/1388/08/20091117132820515_ali-fatemeh88_02.jpghttp://img.tebyan.net/big/1388/08/20091117132820546_ali-fatemeh88_03.jpghttp://img.tebyan.net/big/1388/08/20091117132820578_ali-fatemeh88_04.jpghttp://img.tebyan.net/big/1388/08/20091117132820609_ali-fatemeh88_05.jpghttp://img.tebyan.net/big/1388/08/20091117132820624_ali-fatemeh88_06.jpg
لوازم خانه حضرت علی(ع) (http://aarezoha.blogfa.com/post-379.aspx)


1- على عليه‏السلام مى ‏فرمايد:
دختر رسول خدا به من هديه شد و در آن شب كه به خانه من آمد، بسترمان جز يك پوست گوسفند چيزى نبود.
2- در جاى ديگر از آن حضرت نقل شده كه فرمود:
من با فاطمه در حالى ازدواج كردم كه جز يك پوست گوسفند چيزى نداشتم كه شب بر روى آن مى‏خوابيديم و روز علوفه شترمان را بر روى آن مى‏ريختيم و خدمتگزارى در خانه نداشتيم.
3- در روايتى ديگر آمده:
رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم به خانه ما آمد در حالى كه ما بر روى خود قطيفه‏اى انداخته بوديم كه اگر از طول آن به روى خود مى‏كشيديم پهلوهايمان خالى و اگر از عرض مى‏انداختيم سر و پاهايمان بى‏روپوش مى‏ماند.
4- از ابويزيد مدينى روايت شده كه
هنگامى كه فاطمه عليهاالسلام به خانه حضرت على عليه‏السلام رفت در خانه آن حضرت چيزى جز ريگ پهن شده، كوزه‏اى سفالين، بالش و تكيه‏گاهى و ظرفى براى آب، چيزى ديگر نيافت.
5- از انس نقل شده كه گويد:
فاطمه عليهاالسلام نزد رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم آمده و گفت: اى رسول خدا، من و پسر عمويم جز يك پوست گوسفند چيز ديگرى نداريم كه هم روى آن مى‏خوابيم و هم شترمان را بر روى آن علوفه مى‏دهيم، حضرت فرمود: دخترم صبر كن، همانا موسى بن عمران ده سال با همسرش زندگى كرد و جز يك عباى قطوانى- يعنى عبائى سفيد كه نخ‏هاى بسيارى در حاشيه‏اش آويزان بود- نداشتند.




http://img28.picoodle.com/img/img28/5/11/24/f_2nva2l01m_d732d26.gif

خادمه زینب کبری(س)
09-11-2010, 10:34
http://www.shiaupload.ir/images/19569577730722552828.jpg



لولم یخلق علی لم یکن لفاطمة کفو

«هر گاه علی آفریده نمی شد،
کسی که لایق همسری فاطمه باشد وجود نداشت».
* * *


ازدواجی که عقدش در ملکوت آسمان بسته شد!
کمالات فوق العاده فاطمه(س) از یکسو.
و انتسابش به شخص پیامبر از سوی دیگر.
و شرافت خانوادگی او نیز از سوی دیگر.
سبب شد که مردان زیادی از بزرگان یاران پیامبر(ص) به خواستگاری او بیایند اما همه جواب رد شنیدند.
و جالب اینکه غالباً پیامبر در پاسخ آن ها می فرمود:
امرها الی ربها!
«کار فاطمه به دست پروردگار فاطمه است»!
از همه عجیبتر خواستگاری «عبدالرحمن بن عوف» بود، همان مرد ثروتمندی که مطابق راه و رسم جاهلیت، به همه چیز از دریچه مادی می نگریست، و مهریه سنگین را دلیل بر شخصیت زن و موقعیت ممتاز شوهر می پنداشت.
او به خدمت پیامبر(ص) آمد و عرض کرد:
اگر فاطمه را به همسری من درآوری یکصد شتر که بار همه آن ها پارچه های گرانقیمت مصری باشد به اضافه ده هزار دینار طلا مهریه او می کنم!!
پیامبر(ص) از این خواستگاری زشت و بی معنی چنان خشمگین شد که مشتی سنگریزه برداشت و به طرف عبدالرحمن پاشید و گفت:
«تو گمان کردی من بنده پولم و ثروتم که با پول و ثروت می خواهی بر من فخر بفروشی»؟
آری باید در خواستگاری فاطمه الگوهای اسلامی مشخص شود، سنتهای جاهلیت پایمال گردد، و معیارهای ارزش اسلامی معلوم شود.
مردم مدینه در این گفتگوها بودند ناگهان این صدا در همه جا پیچید که پیامبر(ص) می خواهد تنها دخترش را به همسری علی بن ابیطالب(ع) در آورد.
علی بن ابیطالب که دستش از مال و ثروت دنیا کوتاه بود و از معیارهای عصر جاهلی چیزی نداشت، اما وجودش از فرق تا قدم مملو از ایمان و ارزشهای اصیل اسلامی بود.
هنگامی که تحقیق کردند، معلوم شد رهنمون پیامبر(ص) در این ازدواج مبارک تاریخی وحی آسمانی بوده است، زیرا خودش فرمود:
«اتانی ملک فقال یا محمد ان اللّه یقرأ علیک السلام و یقول لک: انی قد زوجت فاطمه ابنتک من علی بن ابی طالب فی الملاءِ الاعلی، فزوجها منه فی الارض»:
«فرشته ای از سوی خدا آمد و به من گفت: خداوند بر تو سلام می فرستد و می گوید من دخترت فاطمه را در آسمانها به همسری علی بن ابیطالب درآوردم تو نیز در زمین او را به ازدواج علی درآور»!
هنگامی که امیر امؤمنان علی(ع) به خواستگاری فاطمه سلام اللّه علیها آمد، چهره مبارکش از شرم گلگون شده بود. پیامبر(ص) با مشاهده او شاد و خندان شد فرمود برای چه نزد من آمده ای؟
ولی امیرمؤمنان علی(ع) به خاطر ابهت پیامبر(ص) نتوانست خواسته خود را مطرح کند، و لذا سکوت کرد.
پیامبر(ص) که از درون امیرمؤمنان علی(ع) باخبر بود، چنین فرمود:
«لعلک جئت تخطب فاطمة».
«شاید به خواستگاری فاطمه آمدی»؟!...
عرض کرد:
آری، برای همین منظور آمدم.
پیامبر فرمود:
ای علی! قبل از تو مردان دیگری نیز به خواستگاری فاطمه آمدند، هر گاه من با خود فاطمه این مطلب را در میان می نهادم روی موافق نشان نمی داد، و اکنون بگذار تا این سخن را با خود او در میان نهم.
درست است که این ازدواج آسمانی است و باید بشود، اما شخصیت فاطمه سلام اللّه علیها خصوصاً، و احترام و آزادی زنان در انتخاب همسر عموماً، ایجاب می کند که پیامبر(ص) بدون مشورت با فاطمه سلام اللّه علیها اقدام به این کار نکند.
هنگامی که پیامبر(ص) فضائل امیر مؤمنان علی(ع) را برای دخترش بازگو کرد و فرمود:
من می خواهم تو را به همسری بهترین خلق خدا در آوردم، نظر تو چیست؟
فاطمه که غرق در شرم و حیا بود سر به زیر انداخت و چیزی نگفت و سکوت کرد.
پیامبر(ص) سربرداشت و این جمله تاریخی را که سندی است برای فقهاء در مورد ازدواج دختران باکره بیان فرمود:
«اللّه اکبر! سکوتها اقرارها»:
«خداوند بزرگ است، سکوت او دلیل بر اقرار او است».
و در پی این ماجرا عقد ازدواج به وسیله پیامبر(ص) بسته شد.


http://www.shiaupload.ir/images/16739512232082091971.gif

شكوه انتظار
09-11-2010, 10:37
http://www.shiaupload.ir/images/01023676296940207377.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_77758620240905619005A.jpghttp://www.shiaupload.ir/images/18407359855977343989.gif
اینک،



دست مقدس فاطمه علیهاالسلام ،



در دست بی کران علی،



حلاوت هلهله فرشتگان را لمس می کند و شور کبریایی افلاکیان را برمی انگیزد.



این سپردن دست عروسی به تکیه گاهی یک مرد نیست؛ این سپردن انسان است به حریم بی انتهای عصمت. این پیامبر صلی الله علیه و آله نیست که دخترش را به علی علیه السلام می سپارد؛



این خداست که اختیار و اعتبار بشر را به علی و زهرا علیهاالسلام وامی نهد.



شب پیوند مرتضی و فاطمه علیهاالسلام نیست؛



بلکه امشب، شب تجدید یگانگی انسان با ذات خداست. و مبارک باد بر همه کائنات،



این لبخند بی زوال پروردگار در گستره خلقت خویش.



و زندگی در سایه سار خانه علی و فاطمه علیهاالسلام ممتد باد!
http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://www.shiaupload.ir/images/70985918596133428768.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
09-11-2010, 17:35
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_50746836646199871750.jpg

عشق علی امروز چه منجلی است.
امروز زهرا مهمان دل علی است.
دل علی، امروز عرشی‏تر از همیشه است.
امروز علی عاشق‏تر از همیشه است.
شیداتر از همیشه است.
امروز علی لب به شعر می‏گشاید.
امروز حماسی‏ترین مرد تاریخ زبان به تغزل می‏گشاید:

«ولی الفخر بفاطم و ابیها ثم فخری برسول اللّه‏ اذ زوجنیها؛

من به فاطمه و پدرش افتخار می‏کنم.
و مباهات می‏کنم به رسول خدا،
هنگامی که دخترش را به ازدواج من درآورد

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_30189084487971111786.jpg

خادمه زینب کبری(س)
09-11-2010, 19:30
http://www.ayehayeentezar.com/picture.php?albumid=21&pictureid=438http://www.ayehayeentezar.com/picture.php?albumid=21&pictureid=438http://www.ayehayeentezar.com/picture.php?albumid=21&pictureid=438


roz2اهمیت نقش گفتگو در زندگی زناشوییroz2


به نظر می رسد اغلب مردان آن طور که همسرشان نیاز دارد، با او صحبت نمی کنند. از طرف دیگر، به نظر می رسد زنان ازخود گفتگو لذت می برند در حالی که مردان تمایلی به صحبت درباره خودشان یا احساساتشان ندارند.
مساله مهم این است که زن می خواهد همسرش برای او با تمام وجود اهمیت قایل باشد و زمانی که ازوی چنین توجهی دریافت می دارد، با او احساس صمیمیت و نزدیکی می کند. در روان زنان، گفتگو با محبت ترکیب می شود تا به آنها کمک کند با دیگری احساس یگانگی کنند. تا زمانی که محبت و گفتگو ادامه دارد، زن احساس پیوند و وابستگی می کند.
بنابراین اگر مردی به طور جدی بخواهد نیاز همسرش را بر طرف کند تا او احساس نزدیکی و صمیمیت کند، باید وقت صرف کند و توجه کافی نشان دهد. به مردان توصیه می شود بیاموزند زمانی را در هفته به توجه غیر مشروط به همسرشان اختصاص دهند. اگر سر شما خیلی شلوغ است و وقت ندارید چنین موقعیتهایی را فراهم آورید، باید بدانید که دقیقا به همین دلیل به چنین جلسات و گفتگوهایی نیاز دارید. آگاهی از نگرانی ها و شکایات همسر کافی نیست. شما باید به همسرتان کمک کنید نگرانی هایش را رفع کند و نیازش به محبت و توجه شما برطرف شود.
در روان زنان، گفتگو با محبت ترکیب می شود تا به آنها کمک کند با دیگری احساس یگانگی کنند. تا زمانی که محبت و گفتگو ادامه دارد، زن احساس پیوند و وابستگی می کند.


چگونه این زمان در دوران نامزدی مهیا می شد اما الان نمی شود؟ چگونه است که زوجین برای با هم بودن در دوران نامزدی فعالیتهای مختلفی مانند سینما، پارک، رفتن به رستوران، ساعتها صحبت کردن و... را تدارک می بینند اما این برنامه ها پس از ازدواج رنگ می بازد؟
زوجینی که مشتاق زندگی مشترک شاد و و رضایت بخش باشند، به این رفتار در سراسر زندگی شان ادامه می دهند. برای رسیدن به این هدف در ابتدا باید زمانی را برای با هم بودن تعیین کنید و هدف اولیه تان باید گفتگو باشد، گفتگویی صمیمی و خصوصی و احیانا بدون حضور فرزندان یا دوستان.
توجه داشته باشید که بدون سپری کردن زمان کافی در کنار یکدیگر، زنان نمی توانند با همسرشان احساس صمیمیت کنند. گوش دادن، ابراز احساسات کردن، بازخورد دادن و بازخورد گرفتن، روشن کردن منظور و.. جز اصلی مهارتهای گفتگو است که به شما در راه توافقات رضایت بخش و فهم درست یکدیگر کمک می کند.
گفتگوهای منظم، مجالی برای تمرین منظم و دقیق مهارتهای ارتباطی است و با تاکیدی که بر مشارکت و مسئولیت پذیری برابر دارد، وقت و مجال لازم برای تصمیم گیری و حل مساله را به زن و شوهر می دهد.
وقتی زن و مرد گفتکوهای منظمی برگزار می کنند، در واقع بر اهمیت زندگی زناشویی خود صحه می گذارند. وقتی مشکلاتی پیش می آید که نمی توانید آنها را به سرعت حل کنید، آنها را در دستور العمل گفتگوی بعدی بگذارید تا به اتفاق همسرتان بتوانید به حل آن بپردازید. برای شروع می توانید گفتگوها را مطابق با غالب پیشنهادی زیر برگزار کنید و سپس آنها را با نیازهای خود هماهنگ کنید:


دستورالعمل یک گفتگوی موفق

1- وقت مناسبی برای گفتگو ترتیب دهید. برای هر جلسه گفتگو حداقل 40 دقیقه وقت بگذارید.
2- موضوع مورد نظر در هر جلسه گفتگو را مشخص کنید. به این شکل شما و همسرتان باید موضوعات قابل طرح در جلسه گفتگو را فهرست وار مشخص کنید. این فهرست می تواند شامل موارد زیر باشد:
- نکات مثبت و مورد علاقه من
- بحث کار و وظایف روزانه
- برنامه های تفریحی
- مشکلات و دردسرها
3- مشارکت شما باید برابر باشد. بدون تناقض و صادقانه حرف بزنید. به حرفهای یکدیگر، همدلانه گوش دهید.
4- بخشی از جلسه گفتگو را صرف دلگرم کردن یکدیگر کرده و در آن به نکات مثبت یکدیگر و زندگی مشترکتان اشاره کنید.
5- مشترکا تصمیم بگیرید.زن و شوهر باید در مورد تصمیم گرفته شده، اتفاق نظر داشته باشند.
6- در آغاز گفتگو موضوعات بسیار جنجالی و اختلاف برانگیز را مطرح نکنید.
7- وقتی را کنار بگذارید تا با انجام برخی کارها برای یکدیگر، مهر و محبت تان را نشان دهید.
8- اجازه ندهید جلسات گفتگو صرفا صرف بحث و بگو مگو شود. گلایه ها را شنیده و به یکدیگر مجال تخلیه هیجانی بدهید.

منابع تکمیلی:
افضل نیا، محمدرضا.بهداشت روانی خانواده. انتشارات نسل نواندیش.1387.
کارلسون،جان. دینک مایر، دان. برای زن و شوهر ها وقت زندگی بهتر رسیده. فیروزبخت، مهرداد(مترجم). انتشارات دانژه.1387.
هارلی، ویلارد اف. نیازهای مردان نیازهای زنان. حسینی و آرام نیا(مترجمان). انتشارات نسل نواندیش.1387.


http://www.ayehayeentezar.com/picture.php?albumid=21&pictureid=438http://www.ayehayeentezar.com/picture.php?albumid=21&pictureid=438http://www.ayehayeentezar.com/picture.php?albumid=21&pictureid=438

نازنین رقیه* خادمه گل نرگس*
09-11-2010, 19:57
«لقد كان لكم فى رسول الله اسوة حسنة‏»


(1) دو سال،يا اندكى بيشتر از اقامت مهاجران در مدينه گذشت.در اين دو سال دگرگونى چشم گيرى در وضع سياسى و اجتماعى مسلمانان پديد گرديد.نيز بعض سريه‏ها (2) با پيروزى برگشتند.و نتيجه پيروزى آنان گشايشى اندك در كار مسلمانان،و تثبيت موقعيت ايشان در ديده قبيله‏هاى مخالف بود.نيز قبيله‏هايى چند كه پس از درگيرى مسلمانان با يهوديان،و منافقان مدينه در حالت دو دلى بسر مى‏بردند،كم و بيش بى طرف ماندند و يا به مسلمانان پيوستند.
مهمتر از همه پيروزى در غزوه بدر بود كه قدرت افسانه‏اى مكه را در هم ريخت،و شمت‏خيره كننده سران قريش را از ميان برد.و آنانكه هنوز هم نمى‏خواستند مكه را از خود برنجانند دانستند كه قريش و بازرگانان آنان هم شكست پذيرند.

در زندگانى داخلى رسول خدا (ص) نيز تغييرى رخ داد. سوده دختر زمعة بن قيس و عايشه دختر ابو بكر،در خانه او بسر مى‏بردند. عروسى سوده چند ماه پيش از هجرت (3) و عروسى عايشه در شوال سال نخستين هجرت صورت گرفت (4) .هر چند هيچ يك از اين دو زن-چه در نظر او و چه در نظر پدرش،جاى خالى خديجه را پر نمي كردند اما بهر حال هر يك از جهتى مراقب حال پيغمبر بودند و فاطمه (ع) از اين نظر ديگر براى پدر نگرانى نداشت.عايشه دخترى نه ساله و سوده بيوه سكران بن عمرو بن عبد شمس بود.
سكران با مهاجران دسته دوم به حبشه رفت و در اين سفر سوده را نيز همراه خود برد (5) وى پس از بازگشت‏به مكه در گذشت و پيغمبر آن بيوه را خواستگارى كرد.حال اگر فاطمه (ع) به خانه شوى برود،در خانه پدرش كسانى هستند كه نگاهبان حال او باشند.

مسلم است كه فاطمه (ع) خواهان بسيارى داشته است.در اين باره نيازى بذكر روايات نداريم.پدرش پيش از آنكه به پيغمبرى رسد در ديده همشهريان مقامى ارجمند داشت.دو خواهر فاطمه (ع) پيش از ظهور اسلام زن دو پسر مرد سرشناس خاندان هاشم،عبد العزى بن عبد المطلب (ابو لهب) شدند،و نزد شوهران گرامى بودند.اگر سوره تبت در نكوهش پدر شوى آنان نازل نمى‏شد،و اگر آن مرد لجوج و يا زن او با سرسختى تمام از فرزندانشان نمى‏خواستند زنان خود را رها كنند،آنان از اين پيوند خشنود و شادمان بودند.ليكن باصرار ابو لهب بين آنان جدائى صورت گرفت.

اين زنان پس از آنكه از همسران خود جدا شدند و اسلام آوردند،يكى پس از ديگرى به عثمان بن عفان مرد مالدار و ارجمند قريش شوهر كردند.زينب خواهر ديگر او زن پسر خاله خود ابو العاص بن ربيع بود (6) چون محمد (ص) به پيغمبرى مبعوث شد،و خديجه و دخترانش بدو گرويدند،ابو العاص بر دين قريش باقى ماند.
بزرگان طائفه وى از او خواستند زن خود را طلاق گويد و آنان هر دخترى را كه دوست ميدارد بزنى بدو دهند.ابو العاص نپذيرفت و گفت او بهترين همسر است.ابو العاص در جنگ بدر اسير شد،و پيغمبر دستور آزادى او را داد،بدان شرط كه زينب را بمدينه بفرستد.اين چند تن همگى مردانى بنام بودند،و نزد كسان خود و ديگران حرمت داشتند.اكنون كه محمد (ص) به پيغمبرى رسيده و يثرب در اطاعت اوست و مكه از او در حالت‏بيم و احتياط بسر مى‏برد،طبيعى است كه كسانى با موقعيت‏بهتر آماده خواستگارى فاطمه (ع) باشند.
و اگر زينب و ام كلثوم و رقيه پيش از اسلام به شوى رفتند، تربيت زهرا (ع) چنانكه نوشتيم در خانه وحى و مركز نزول قرآن بود.چنانكه در صفحات اين كتاب خواهيد ديد و سند آن ماخذ دست اول تاريخ اسلام است،عمر و ابو بكر هر يك خواهان فاطمه بودند،ليكن چون خواست ‏خود را با پيغمبر در ميان نهادند، وى گفت منتظر قضاء الهى هستم. (7)
نسائى كه از محدثان بزرگ اهل سنت است در سنن گويد:پيغمبر (ص) در پاسخ آنان گفت:«فاطمه خردسال است،و چون على (ع) او را از وى خواستگارى كرد،پذيرفت (8) اما نسائى اين حديث را ذيل بابى كه بعنوان‏«برابرى سن زن و مرد»نوشته آورده است.بارى از ميان خواستگاران نام اين دو تن را از آن جهت نوشته‏ اند كه از لحاظ شخصيت‏ سرشناس‏تر از ديگران‏ند، نه آنكه خواستگاران دختر پيغمبر تنها اين دو مرد سالخورده بودند.يعقوبى نوشته است گروهى از مهاجران فاطمه را از پدرش خواستگارى كردند. (9)
آنچه درباره خواستگارى فاطمه (ع) و زناشوئى او با على عليه السلام خواهيم نوشت، در كتاب‏هاى شيعه و سنى آمده است.
روايت‏هاى ديگر نيز موجود است و مضمون آنها همين است كه در اين روايت‏ها خواهيد ديد.تنها ممكن است اندك اختلافى در لفظ روايت‏ها ديده شود.اين روايت‏ها و نيز آنچه مورخانى چون بلاذرى،ابن اسحاق،ابن هشام،طبرى و عالمانى چون كلينى و مفيد و شيخ طوسى نوشته‏ اند، تنها سند نويسندگان پس از آنهاست. شيعه يا سنى، شرقى يا غربى، هر كس بخواهد درباره حوادث قرن اول و دوم كتابى بنويسد يا تحقيقى كند، بايد به همين كتاب‏ها مراجعه كند، و اين كارى است كه نويسنده اين كتاب كرده است.
اگر مطلبى در كتابهاى شرق شناسان ديده شود كه در هيچ يك از اين سندها نيامده باشد بايد آنرا نپذيرفت، و يا لااقل در درستى آن ترديد كرد، نه آنكه بگوئيم آنها مداركى داشته‏ اند كه در اختيار ما نيست...
چنانكه نوشتيم و آنچنانكه كتاب‏هاى محدثان و مؤرخان طبقه اول و سندهاى اصلى شيعه و سنى به صراحت تمام نوشته‏اند،و آنچنانكه قرينه‏هاى خارجى نوشته اين مورخان را تاييد مى‏كند،دختر پيغمبر خواستگارانى داشت،ليكن پدرش از ميان همه پسر عموهاى خود على بن ابى طالب را براى شوهرى او برگزيد.و بدخترش گفت ترا به كسى بزنى مى‏دهم كه از همه نيكو خوى‏تر و در مسلمانى پيش قدم‏تر است. (10)

ابن سعد نويسد:چون ابو بكر و عمر از پيغمبر پاسخ موافق نشنيدند على را گفتند تو بخواستگارى او برو !و هم او نويسد: تنى چند از انصار على را گفتند: فاطمه را خواستگارى كن! وى بخانه پيغمبر رفت و نزد او نشست،پيغمبر پرسيد:

-پسر ابو طالب براى چه آمده است؟

-براى خواستگارى فاطمه!
مرحبا و اهلا!و جز اين جمله چيزى نفرمود.
چون على نزد آن چند تن آمد پرسيدند:

-چه شد؟

-در پاسخ من گفت،مرحبا و اهلا.

-همين جمله بس است.به تو اهل و رحب بخشيد (11) گويا اين اختصاص كه نصيب على (ع) گرديد و امتياز قبول كه در خواستگارى فاطمه يافت‏ بر تنى چند گران افتاده است.
مجلسى بنقل از عيون اخبار الرضا چنين نوشته است:
پيغمبر (ص) على (ع) را گفت مردانى از قريش از من رنجيدند كه چرا دخترم را بآنان ندادم. من در پاسخ آنان گفتم:اين كار به اراده خدا بوده است. كسى جز على شايستگى همسرى فاطمه را نداشت (12)
بارى مجلسى به نقل از امالى شيخ طوسى چنين نويسد:

على (ع) گفت،ابو بكر و عمر نزد من آمدند و گفتند چرا فاطمه را از پيغمبر خواستگارى نمى‏كنى؟من نزد پيغمبر رفتم.چون مرا ديد خندان شد.پرسيد ابو الحسن،براى چه آمده‏اى؟ من پيوندم را با او، و سبقت‏ خود را در اسلام، و جهادم را در راه دين بر شمردم.
فرمود راست ميگوئى!تو فاضلتر از آنى كه بر مى‏شمارى!گفتم براى خواستگارى فاطمه آمده‏ام.گفت على! پيش از تو كسانى بخواستگارى او آمده بودند اما دخترم نپذيرفت.بگذار ببينم وى چه مى‏گويد.

سپس به خانه رفت و بدخترش گفت على تو را از من خواستگارى كرده است.تو پيوند او را با ما و پيشى او را در اسلام مى‏دانى و از فضيلت او آگاهى. زهرا (ع) بى آنكه چهره خود را برگرداند خاموش ماند.
پيغمبر چون آثار خشنودى در آن ديد گفت الله اكبر.خاموشى او علامت رضاى اوست (13)
شيخ طوسى در امالى آورده است كه:چون پيغمبر به زناشوئى على و فاطمه رضايت داد،فاطمه (ع) گريان شد پيغمبر گفت ‏بخدا اگر در اهل بيت من بهتر از او كسى بود ترا بدو ميدادم. (14)



http://shiaupload.ir/images/uhr2aoxdc0pupm1kera.gif

ادامه دارد .....

نازنین رقیه* خادمه گل نرگس*
09-11-2010, 19:59
و نيز مؤلف كشف الغمه و بنقل از او مجلسى نوشته است:على (ع) به پيغمبر گفت:

-پدر و مادرم فداى تو باد تو ميدانى كه مرا در كودكى از پدرم ابو طالب و مادرم فاطمه بنت اسد گرفتى،و در سايه تربيت‏ خود پروردى،و در اين پرورش از پدر و مادر بر من مهربانتر بودى، و از سرگردانى و شك كه پدران من دچار آن بودند رهانيدى.تو در دنيا و آخرت تنها مايه و اندوخته من هستى اكنون كه خدا مرا به تو نيرومند ساخته است،مى‏خواهم براى خود سامانى ترتيب دهم و زنى بگيرم.من براى خواستگارى فاطمه آمده‏ام.آيا دخترت را به من خواهى داد؟

ام سلمه گويد چهره رسول خدا از شادمانى بر افروخت و در روى على خنديد و گفت آيا چيزى دارى كه مهريه دخترم باشد على گفت:حال من بر تو پنهان نيست.جز شمشير و شترى آبكش چيزى ندارم.پيغمبر گفت:شمشير را براى جهاد،و شتر را براى آب دادن خرما بنان خود و باركشى در سفر مى‏خواهى همان زره را مهر قرار مى‏دهم (15) .ولى چنانكه نوشتيم اگر ام سلمه در اين ماجرا حاضر بوده حضورش بر حسب اتفاق است چه او در اين هنگام زن پيغمبر (ص) نبوده است.

زبير بكار كه كتاب او الموفقيات از مصادر قديمى بشمار ميرود از گفته على (ع) چنين آورده است:

-نزد رسول خدا رفتم و در پيش روى او خاموش نشستم.چرا كه حشمت و حرمت او را كسى نداشت.چون خاموشى مرا ديد پرسيد: -ابو الحسن! (16) چه مى‏خواهى؟من همچنان خاموش ماندم تا پيغمبر سه بار پرسش خود را مكرر فرمود سپس گفت:

-گويا فاطمه را مى‏خواهى؟

-آرى!

-آن زره كه بتو دادم چه شد؟

-دارم!

-همان زره را كابين فاطمه قرار بده (17)

در بعض روايات ابن سعد،بجاى زره پوست گوسفند و پيراهن يمانى فرسوده نوشته است.

و بعضى گويند كه على (ع) شتر خود را فروخت و بهاى آنرا كابين قرار داد.بهاى اين زره يا رقم اين كابين چه بوده است؟حميرى مؤلف قرب الاسناد آنرا سى درهم نوشته است (18) و ديگران تا چهار صد و هشتاد درهم نوشته‏اند.
ابن سعد در يكى از روايات خود بهاى زره را چهار درهم (19) نوشته است،كه گمان دارم تصحيفى از چهار صد است.يعنى رقم اربعماة را اربع ضبط كرده است.و ابن قتيبه بهاى زره را سيصد و بروايتى چهار صد و هشتاد درهم مى‏نويسد (20) .

بارى كابين دختر پيغمبر چهار صد درهم يا اندكى بيشتر و يا كمتر بود همين و همين،و بدين سادگى نيز پيوند برقرار گرديد.پيوندى مقدس است كه بايد دو تن شريك غم و شادى زندگانى يكديگر باشند. كالائى بفروش نمى‏رفت تا خريدار و فروشنده بر سر بهاى آن با يكديگر گفتگو كنند. زره،پوست گوسفند يا پيراهن يمانى هر چه بوده است،بفروش رسيد و بهاى آنرا نزد پيغمبر آوردند.

رسول خدا بى آنكه آنرا بشمارد، اندكى از پول را به بلال داد و گفت‏ با اين پول براى دخترم بوى خوش بخر! سپس مانده را به ابو بكر داد و گفت ‏با اين پول آنچه را دخترم بدان نيازمند است آماده ساز. عمار ياسر و چند تن از ياران خود را با ابو بكر همراه كرد تا با صواب ديد او جهاز زهرا را آماده سازند.فهرستى كه شيخ طوسى براى جهاز نوشته چنين است:

پيراهنى به بهاى هفت درهم. چارقدى به بهاى چهار درهم. قطيفه مشكى بافت ‏خيبر، تخت‏خوابى بافته از برگ خرما. دو گستردنى (تشك) كه رويهاى آن كتان ستبر بود يكى را از ليف خرما و ديگرى را از پشم گوسفند پر كرده بودند. چهار بالش از چرم طائف كه از اذخر (21) پر شده بود.پرده‏ اى از پشم. يك تخته بورياى بافت هجر (22) آسياى دستى. لگنى از مس، مشكى از چرم، قدحى چوبين، كاسه ‏اى گود براى دوشيدن شير در آن، مشكى براى آب، مطهره‏ اى (23) اندوده به زفت، سبوئى سبز، چند كوزه گلى. (24)

چون جهاز را نزد پيغمبر آوردند آنرا بررسى كرد و گفت:خدا به اهل بيت ‏بركت دهد.

هنگام خواندن خطبه زناشوئى رسيد.ابن شهر آشوب در مناقب و مجلسى در بحار و جمعى از علما و محدثان شيعه اين خطبه را با عبارت‏هاى مختلف و بصورت‏هاى گوناگون نوشته‏اند. از ميان آنها اين صورت كه بيشتر محدثان آنرا ضبط كرده‏اند،انتخاب شد.كسيكه تفصيل بيشترى بخواهد بايد به بحار الانوار رجوع كند:

سپاس خدائى كه او را به نعمتش ستايش كنند،و بقدرتش پرستش،حكومتش را گوش به فرمان‏اند،و از عقوبتش ترسان،و عطائى را كه نزد اوست ‏خواهان،و فرمان او در زمين و آسمان روان.
خدائى كه آفريدگان را بقدرت خود بيافريد،و هر يك را تكليفى فرمود كه در خود او مى‏ديد و بر دين خود ارجمند ساخت،و به پيغمبرش محمد گرامى فرمود و بنواخت.خداى تعالى زناشوئى را پيوندى ديگر كرد و آنرا واجب فرمود.بدين پيوند،خويشاوندى را در هم پيوست،و اين سنت را در گردن مردمان بست.
مى‏فرمايد:«اوست كه آفريد از آب بشرى را،پس گردانيدش نسبى و پيوندى و پروردگار تو تواناست‏». (25) همانا خداى تعالى مرا فرموده است كه فاطمه را بزنى به على بدهم و من او را به چهار صد مثقال نقره بدو بزنى دادم.

-على! راضى هستى.

-آرى يا رسول الله.
چنانكه نوشتيم ابن شهر آشوب در مناقب (26) خطبه را بدين عبارت آورده و مجلسى نيز آنرا بهمين صورت از كشف الغمه نقل كرده است (27) و پس از آن يك سطر ديگر اضافه دارد.

پی نوشت ها :
.احزاب:21.
2.دسته اعزامى بجنگ كه پيغمبر شخصا در آن دسته شركت نداشت.
3.بلاذرى.انساب الاشراف ص 407.
4.همان كتاب ص 409.
5.انساب الاشراف ص 219 و رجوع شود به الاصابه ج 2 ص 10.
6.انساب الاشراف ص 397.
7.ابن سعد طبقات ج 8 ص 11.
8.سنن ج 6 ص 62.فاطمة الزهراء ص 25 ج 2.
9.ج 2 ص 31.
10.الرياض النضرة ج 2 ص 182.الغدير ج 3 ص 20 و رجوع كنيد به فصل‏«گزيده‏اى از شعراى عربى‏».
11.الطبقات الكبرى ج 8 ص 12،و نگاه كنيد به الصواعق المحرقه ص 162 و رجوع به انساب الاشراف ص 402 شود.
12.بحار ص 92 و رجوع كنيد به فصل‏«گزيده‏اى از شعراى عربى‏».
13.بحار ص 93.
14.امالى ج 1 ص 39.
15.كشف الغمة ج 1 ص 355.بحار ج 43 ص 126.
16.اين تعبير (ابو الحسن) در بعض روايات ديگر نيز ديده مى‏شود معمولا كنيه از نام نخستين فرزند گرفته مى‏شود .
(هر چند شرط اساسى نيست) و ممكن است على (ع) هنگام روايت‏بجاى نام خويش كنيه را آورده باشد و يا راويان چنين تعبيرى كرده‏اند.
17.الاخبار الموفقيات ص 375 و رجوع كنيد به كشف الغمة ج 1 ص 348 و بحار ج 43 ص 119.
18.بحار ج 43 ص 105.
19.ابن سعد طبقات ج 8 ص 12.
20.عيون الاخبار ج 4 ص 70.
21.كاه مكى.گياه بوريا.گياهى است‏با برگ ريز كه برگ آن خاصيت داروئى نيز دارد.
22.گويا مقصود از اين هجر،مركز بحرين است.نيز هجر،دهى بوده است نزديك مدينه.
23.ابريق.آبدستان.آنچه بدان طهارت كنند.
24.امالى ج 1 ص 39.
25.الحمد لله المحمود بنعمته.المعبود بقدرته.المطاع فى سلطانه،المرهوب من عذابه المرغوب اليه فيما عنده.النافذ امره فى ارضه و سمائه.الذى خلق الخلق بقدرته.و ميزهم باحكامه و اعزهم بدينه.و اكرمهم بنبيه محمد.ثم ان الله جعل المصاهرة نسبا لا حقا و امرا مفترضا.و شبح بها الارحام و الزمها الانام.فقال تبارك اسمه و تعالى جده‏«و هو الذى خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا. (الفرقان:56) .
26.ج 3 ص 350.
27.بحار ج 43 ص 119.



http://sl.glitter-graphics.net/pub/989/989321gyey13hzit.gif

نازنین رقیه* خادمه گل نرگس*
09-11-2010, 20:00
در مورد زمان ازدواج حضرت زهراء سلام اللّه عليها بين مورّخين و محدّثين اختلاف نظر است ؛ ولى مشهور آن است كه حضرت در سنين ده سالگى به ازدواج اميرالمؤ منين ، امام علىّ عليه السلام در آمد، كه در ماه مبارك رمضان نامزدى و خطبه نكاح واقع شد؛ و در ماه ذى الحجّة مراسم عروسى انجام گرفت .
]در اين كه مهريّه حضرت فاطمه سلام اللّه عليها و نيز جهيزيّه اش چه مقدار و چه وسايلى بوده ، بين نويسندگان اختلاف نظر است كه در اين نوشتار اشاره اى به مشهور گفتار تاريخ نويسان مى شود:

مهريّه حضرت فاطمه سلام اللّه عليها: دوازده و نيم وَقيه مى باشد كه هر وَقيه معادل چهل درهم مى باشد، بنابر اين مهريّه آن حضرت پانصد درهم بوده است .

و بعضى گفته اند: چهارصد مثقال بوده ، كه هر هفت مثقال ، معادل ده درهم مى باشد.

و عدّه اى هم گفته اند: چهارصد و هشتاد درهم بوده است .
صورت جهيزيّه : طبق روايتى چنين آمده است ، كه حضرت علىّ عليه السلام شتر خود را به مبلغ چهارصد و هشتاد درهم فروخت و آن را به عنوان مهريّه تحويل رسول خدا صلّلى اللّه عليه و آله داد، و حضرت رسول آن ها را در اختيار عمّار ياسر و بعضى ديگر از اصحاب خود قرار داد تا براى دخترش بهترين عروس دنيا جهيزيّه خريدارى نمايند.

صورت جهيزيّه به اين شرح مى باشد:

1 پيراهن عروس ، به قيمت هفت درهم .
2 عبا چادر قُطوانى كوفه اى .
3 پوشيه ، براى پوشش صورت از ديد نامحرمان.
4 رو انداز سياه رنگ .
5 تخت خواب ، جهت ايمنى از حيوانات گزنده .
6 دو عدد گليم كتانى مصرى .
7 چهار عدد بالش و متكّا، كه درون آن ها از گياهان خشك و خوشبو پر شده بود.
8 يك عدد پرده نازك از جنس پشم .
9 يك قطعه حصير، از اطراف بَحرين قَطَر .
10 دستاس ، جهت آرد كردن گندم و.... از سنگ ساخته شده بود.
11 قدح و طشت مِسّى ، براى خمير كردن آرد و شستن لباس .
12 ظرف آب مشگ ، كه از پوست بزغاله بود.
13 قدحى چوبى براى شير و دوغ .
14 مشگ كهنه ، جهت سرد شدن آب .
15 آفتابه و لگن .
16 بستو سبز رنگ ، جهت روغن و ... .
17 كترى سفالى ، شبيه آفتابه .
18 فرش از پوست حيوان ، جهت نشستن .
19 مشک آب ، براى كارهاى متفرقه . (1) (http://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/Fatemeh/Ezdevaj/86/footnt01.htm#link10)

عروس به سوى حجله يا خانه بخت

در احاديث متعدّدى وارد شده و نيز مورّخين ثبت كرده اند:

چون جشن عروسى حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه عليها برگزار شد و خواستند كه آن عروس بى همتا را به خانه سعادت و بخت ببرند، جبرئيل ، ميكائيل و اسرافيل عليهم السلام به همراه هفتاد هزار فرشته در مشايعت آن عروس شركت كردند.

پس مركب حضرت رسول صلّلى اللّه عليه و آله را كه به نام دُلدُل معروف بود آوردند و عروس را برآن سوار نمودند.

و لِجام آن را جبرئيل عليه السلام در دست گرفت و اسرافيل كنار مركب مواظب عروس بود و ميكائيل نيز مُشک و عنبر دود مى كرد.

هنگام حركت عروس از منزل پدر به سوى منزل سعادت يعنى خانه شوهر جبرئيل تكبير مى گفت و ديگر همراهان و مشايعت كنندگان نيز مى گفتند: ((اللّه اكبر)). و از همان زمان بود كه شعار تكبير و صلوات در مجالس عروسى و جشن هاى مذهبى مرسوم گرديد.

در برخى از روايات گفته شده كه در شب عروسى ، يك ظرف شير توسّط حضرت رسول صلّلى اللّه عليه و آله براى عروس و داماد فرستاده شد و فرمود كه آن را بياشامند. و در بعضى ديگر از روايات چنين آمده است كه صبح عروسى ، خود حضرت رسول براى عروس و داماد شير آورد و فرمود: بياشامي

صبح عروسى ، پدر عروس جهت ديدار داماد و عروس به منزل ايشان تشريف آورد و ضمن تبريك و تهنيت و بيان تذكّراتى به هر دو نفر، فرمود:
فاطمه جان ! تو را به شخصى شوهر دادم ، كه سرور تمام صالحان و نيكان دنيا و آخرت مى باشد.

و سپس خطاب به داماد كرد و فرمود: اين دخترم بسيار عزيز است ، پس هر كه او را گرامى دارد، مرا گرامى داشته و هر كه به او توهين نمايد، مرا توهين كرده است . و نيز فرمود: خداوند، زمين را مهريّه و صداق دخترم فاطمه قرار داد؛ پس هر كه روى زمين راه رود و مخالف وى باشد، همانا غاصب خواهد بود.(2) (http://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/Fatemeh/Ezdevaj/86/footnt01.htm#link11)


http://www.shiaupload.ir/images/37855313504169273520.gif

نازنین رقیه* خادمه گل نرگس*
09-11-2010, 20:01
پيامبر خدا پس از سيزده سال سخت كوشى، تلاش در راه ابلاغ رسالت و تحمّل دشوارى‏ها ، شكنجه‏ها و آزارها به مدينه هجرت كرد و حكومت اسلامى را بنياد نهاد.

على ‏عليه السلام از آغازين روزهاى رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله، همگام و همراه پيامبر خدا بود و در سال اوّل هجرت، بيست و چهار سال داشت. او بايد ازدواج مى‏كرد و زندگانى مشترك را آغاز مى‏كرد.

فاطمه‏عليها السلام نُه ساله است. (1) او دختر پيامبر خداست و در جايگاهى بلند از فضايل انسانى و ويژگى‏هاى والاى ملكوتى، كه پيامبر خدا بارها او را ستوده و «پاره قلب» خود ناميده است.

موقعيت پيامبرصلى الله عليه وآله در جايگاه زعامت امّت از يك‏سوى، و شخصيت والاى فاطمه‏عليها السلام از سوى ديگر، زمينه‏اى بود تا كسانِ بسيارى - بويژه آنان‏كه از اين‏گونه پيوندها بيشتر در فكر رقم زدن آينده خود هستند، - به خواستگارى بروند. پيامبرصلى الله عليه وآله، يكسر جواب رد مى‏داد و گاه، تصريح مى‏كرد كه منتظر «قضاى الهى» است. (2)

برخى از دوستان على‏عليه السلام و صحابيان پيامبر خدا به وى پيشنهاد كردند كه به خواستگارى فاطمه عليها السلام برود.
على‏عليه السلام، قلبى دارد سرشار از ايمان و سينه‏اى آكنده از عشق؛ امّا دستانى تهى و پيراسته از درهم و دينار. على‏عليه السلام به خانه پيامبر خدا رفت، شكوه و عظمت پيامبر خدا او را از سخن گفتن باز داشت. با چشمانى آميخته با آزرم، نگاهى به پيامبرصلى الله عليه وآله داشت و نگاهى ديگر به زمين.

پيامبرصلى الله عليه وآله با تمهيداتى على‏عليه السلام را به سخن گفتن وا داشت، و چون على‏عليه السلام سخن گفت، فرمود: «چيزى در زندگى دارى؟». جواب، معلوم بود؛ امّا مگر فاطمه‏عليها السلام را همسانى جز على‏عليه السلام و همسرى لايق جز او بود؟!

ازدواج (و به تعبير پيامبر خدا: امر الهى) تحقّق يافت (3) و آن دو بزرگوار، زندگانى مشترك را در اوّلين سال هجرت، (4) با مهريه‏اى بسيار اندك (5) و مراسمى بس ساده (6) و جهيزيه‏اى ساده‏تر (7) آغاز كردند و بدين سان، شكوهمندترين خانه و نقش‏آفرين‏ترين زندگانى مشترك در تاريخ اسلام، رقم خورد.

در كنار خانه پيامبرصلى الله عليه وآله، خانه‏اى خُرد - كه به راستى از همه تاريخ بزرگ‏تر، و غبطه آفرين عرشيان و زمينيان بود -، بر پا شد. اين خانه، سرچشمه فضيلت‏ها، مكرمت‏ها، عشق، ايمان، ايثار ، جهاد، ساده زيستى، ... بود و به راستى خانه‏اى بود كه سر بر عرش مى‏ساييد.

على‏عليه السلام - اين پارساى شب و زمزمه‏گر خلوت‏هاى آن -، شير بيشه نبرد بود و هنوز زخم‏هاى نشسته بر پيكرش التيام نيافته، در جنگى ديگر حاضر بود و رزم‏آورترين و بزرگ‏ترين هماوردجوىِ ميدان.

و فاطمه‏عليها السلام، آرام و پرشكيب، بار زندگى را بر دوش داشت، با كم‏ترين امكانات مى‏ساخت، زخم‏هاى همسر و پدر را مى‏شست (8) و افزون بر همسرى على‏عليه السلام، به تعبير لطيف پيامبر خدا، «براى پدر، مادرى مى‏كرد». (9)

اوّلين ثمر اين پيوند الهى به سال سوم هجرى ديده به جهان گشود كه حسن‏عليه السلام نام گرفت. (10) و دومين آن، حسين عليه السلام بود كه در سال چهارم به دنيا آمد. (11) زينب و امّ كلثوم‏عليهما السلام پس از برادرها پاى به دنيا گذاردند و آخرين آنها، محسن، سقط گرديد و شهد شهادت نوشيد. (12)

1.سنن النسائى - به نقل از بريده - : ابوبكر و عمر، از فاطمه‏عليها السلام خواستگارى كردند؛ امّا پيامبر خدا فرمود: «او كوچك است». سپس على‏عليه السلام از او خواستگارى كرد و پيامبر خدا او را به ازدواجش درآورد. (13)

2.الطبقات الكبرى - به نقل از علباء بن احمر يشكرى - : ابوبكر، فاطمه‏عليها السلام را از پيامبرصلى الله عليه وآله خواستگارى كرد؛ امّا پيامبر خدا فرمود: «اى ابوبكر! منتظر تقدير الهى هستم». ابوبكر، اين را براى عمر باز گفت. پس عمر بدو گفت: اى ابوبكر! تو را رد كرده است. سپس ابوبكر به عمر گفت: تو فاطمه را از پيامبر خدا خواستگارى كن. پس خواستگارى كرد. پيامبرصلى الله عليه وآله به او همانى را گفت كه به ابوبكر گفته بود: «منتظر تقدير الهى هستم». (14)

3.الطبقات الكبرى - به نقل از عطا - : على‏عليه السلام، از فاطمه‏عليها السلام خواستگارى كرد. پس پيامبر خدا به فاطمه‏عليها السلام فرمود: «على تو را ياد مى‏كند!». فاطمه‏عليها السلام ساكت ماند. پس پيامبر خدا او را به ازدواج على‏عليه السلام درآورد. (15)

4.پيامبر خداصلى الله عليه وآله: خداوند به من فرمان داد تا فاطمه را به ازدواج على درآورم. (16)

5.پيامبر خداصلى الله عليه وآله: من هم انسانى مانند شما هستم، از شما زن مى‏گيرم و به شما زن مى‏دهم، مگر فاطمه را كه ازدواجش از آسمان نازل شده است. (17)

6.پيامبر خداصلى الله عليه وآله - خطاب به فاطمه‏عليها السلام - : به خدا سوگند، در اين‏كه تو را به ازدواج بهترينِ خاندانم درآورم، كوتاهى نكردم! (18)
7.پيامبر خداصلى الله عليه وآله - خطاب به فاطمه‏عليها السلام - : آگاه باش كه براى اين كه تو را به ازدواج بهترينِ خاندانم درآورم، از هيچ كوششى فروگذار نكردم! (19)

8.پيامبر خداصلى الله عليه وآله - خطاب به فاطمه‏عليها السلام - : به جان و دل كوشيدم و برايت بهترينِ خاندانم را يافتم. (20)

9.امام صادق‏عليه السلام: اگر نبود كه خداوند - تبارك و تعالى - على‏عليه السلام را براى فاطمه‏عليها السلام آفريده بود، برايش هيچ همسرى بر روى زمين نبود، از آدم تا كنون. (21)

10.امام على‏عليه السلام: پيامبر خدا به من فرمود: «اى على! مردانى از قريش در امر فاطمه بر من خرده گرفتند و گفتند: ما او را از تو خواستگارى كرديم و ندادى؛ ولى او را به ازدواج على درآوردى. و من به ايشان گفتم: به خدا سوگند، شوهردادن و ندادنش به دست من نبود؛ بلكه خداى متعال، او را از شما باز داشت و به ازدواج على درآورد. جبرئيل بر من فرود آمد و گفت: اى محمّد! خداوندِ با جلال و شكوه مى‏گويد: اگر على را نيافريده بودم، براى دخترت فاطمه، همسرى بر روى زمين نبود، از آدم تا كنون». (22)

11.امام على‏عليه السلام: چون فاطمه‏عليها السلام بالغ شد، بزرگان قريش كه اهل فضل و سابقه در اسلام و داراى شرافت و ثروت بودند، او را خواستگارى كردند؛ ولى هر مردى از قريش كه خواستگارى مى‏كرد، پيامبر خدا از او روى بر مى‏تافت، به گونه‏اى كه برخى از آنان، در پيش خود گمان مى‏بردند كه پيامبر خدا از ايشان ناراحت شده و يا وحى آسمانى درباره ايشان بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شده است. (23)
12.السنن الكبرى - به نقل از مجاهد، از امام على‏عليه السلام -: از فاطمه‏عليها السلام دختر پيامبرصلى الله عليه وآله، خواستگارى شده بود. زنى از بستگانم به من گفت: آيا مى‏دانى كه فاطمه‏عليها السلام خواستگارى شده است؟ گفتم: نه - يا آرى -. گفت: تو هم او را خواستگارى كن. گفتم: آيا من چيزى دارم كه با آن به خواستگارى بروم؟
پس به خدا سوگند، هماره مرا اميد داد تا اين‏كه به حضور پيامبرصلى الله عليه وآله رسيدم و چون او را بزرگ و گرامى مى‏داشتيم، هنگام نشستن در پيش روى ايشان، زبانم بند آمد و نتوانستم چيزى بگويم.
پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: «آيا حاجتى دارى؟». پس ساكت ماندم. آن را سه بار تكرار كرد و فرمود: «شايد به خواستگارى فاطمه آمده‏اى؟».
گفتم: آرى، اى پيامبرخدا. فرمود: «آيا چيزى دارى كه مهرش كنى؟». گفتم: نه به خدا، اى پيامبر خدا. فرمود: «پس زرهى را كه بدان مسلّحت كرده بودم، چه كردى؟». گفتم: به خدا سوگند، آن، زرهى ساخته عشيره حُطَم است و بيش از چهار صد درهم نمى‏ارزد. فرمود: «برو كه او را به ازدواجت درآوردم و همان زره را به عنوان مهر برايش بفرست». (24)

13.الأمالى - به نقل از ضحاك بن مزاحم - : شنيدم على بن ابى طالب‏عليه السلام مى‏گويد كه ابوبكر و عمر نزد من آمدند و گفتند: چرا نزد پيامبر خدا نمى‏روى تا فاطمه‏عليها السلام را خواستگارى كنى. پس نزد پيامبر خدا رفتم. چون مرا ديد، خنديد. سپس فرمود: «اى ابوالحسن! به چه كار آمده‏اى و حاجتت چيست؟».
على‏عليه السلام [در ادامه] گفت: خويشاوندى و سابقه‏ام در اسلام و يارى كردن او و جهادم را ذكر كردم. پس فرمود: «اى على! راست گفتى و برتر از چيزهايى هستى كه مى‏گويى». پس گفتم: اى پيامبرخدا! فاطمه را به ازدواج من در مى‏آورى؟ فرمود: «اى على! مردانى او را پيش از تو خواستگارى كردند و به فاطمه‏عليها السلام گفتم؛ ولى در چهره‏اش كراهت ديدم؛ امّا منتظر باش تا به سويت باز گردم».

پس پيامبر خدا بر فاطمه‏عليها السلام وارد شد. فاطمه‏عليها السلام از جا برخاست و رداى پدر را گرفت و كفش‏هايش را درآورد و آبْ‏دست برايش آورد و دست و پاى او را شُست و سپس نشست.

پس پيامبر خدا به او فرمود: «اى فاطمه!». پاسخ داد: بلى، چه مى‏خواهى، اى پيامبر خدا؟ فرمود : «على بن ابى طالب، كسى است كه خويشاوندى و فضيلت و اسلامش را مى‏شناسى و من از خدا خواسته‏ام كه تو را به ازدواج بهترينِ آفريدگانش و محبوب‏ترينِ آنان در نزدش درآورد و على از تو خواستگارى كرده است. چه نظرى دارى؟».

فاطمه‏عليها السلام ساكت ماند و صورتش را برنگردانْد و پيامبر خدا كراهتى در چهره‏اش نديد. پس برخاست، در حالى كه مى‏گفت: «اللَّه اكبر! سكوت او نشانه رضايت اوست». پس جبرئيل نزدش آمد و گفت: اى محمّد! او را به ازدواج على بن ابى طالب‏عليه السلام درآور كه خداوند، او را براى وى و وى را براى او پسنديده است. (25)

14.الكافى - به نقل از سعيد بن مسيّب - : به على بن حسين‏عليه السلام گفتم: چه هنگام پيامبر خدا، فاطمه‏عليها السلام را به ازدواج على‏عليه السلام درآورد؟ فرمود: «در مدينه، يك‏سال پس از هجرت، و فاطمه‏عليها السلام در آن زمان، نُه ساله بود». (26)

15.تاريخ اليعقوبى - در ذكر ازدواج فاطمه‏عليها السلام - : پيامبر خدا دو ماه پس از ورودش فاطمه‏عليها السلام را به ازدواج على‏عليه السلام درآورد، در حالى كه گروهى از مهاجران، او را از پيامبر خدا خواستگارى كرده بودند. پس چون پيامبرصلى الله عليه وآله او را به ازدواج على‏عليه السلام درآورد، خرده‏گيرى كردند. پيامبر خدا فرمود: «من او را به ازدواج على در نياوردم، بلكه خداوند درآورد». (27)



http://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_259.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_259.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_259.gif
ادامه دارد ....

نازنین رقیه* خادمه گل نرگس*
09-11-2010, 20:02
16.الأمالى: روايت شده كه امير مؤمنان، فاطمه‏عليها السلام را شانزده روز پس از وفات خواهرش رقيّه، همسر عثمان، به خانه بُرد و اين، پس از بازگشت از جنگ بدر و سپرى شدن چند روز از ماه شوّال بود.
و روايت شده است كه او را سه‏شنبه، شش روز از ذى‏حجّه سپرى شده، به خانه برد و خداوند متعال، داناتر است. (28)

17.المعجم الأوسط - به نقل از جابر بن عبداللَّه - : ما در مراسم عروسى على بن ابى طالب‏عليه السلام و فاطمه‏عليها السلام دختر پيامبر خدا حاضر شديم. پس بهترين «حيس» (29) را در آن عروسى خورديم و پيامبر خدا، روغن و خرما برايمان آماده ساخت و ما خورديم و تشك آن دو در شب عروسى، پوست قوچ بود. (30)

18.الطبقات الكبرى - به نقل از اسماء بنت عُمَيس، خطاب به اُمّ جعفر - : جهاز جدّه‏ات فاطمه‏عليها السلام براى جدّت على‏عليه السلام آماده شد و درون رختخواب و پشتى‏هايشان، جز ليف خرما نبود.
على‏عليه السلام، در عروسى فاطمه‏عليها السلام، وليمه‏اى داد كه در آن زمان، وليمه‏اى برتر از آن نبود. زرهش را نزد يك يهودى در برابر مقدارى جو به رهن گذاشت. (31)

19.سنن ابن ماجة - به نقل از عايشه و امّ سلمه - : پيامبر خدا به ما فرمان داد كه جهاز فاطمه‏عليها السلام را آماده كنيم تا او را به خانه على‏عليه السلام بفرستيم. پس به سراغ خانه رفتيم و كف اتاق را با خاك نرم اطراف مَسيل، فرش كرديم. سپس دو بالش را از ليف (خرما) كه با دست، آن را زده و حلّاجى كرده بوديم، پر كرديم.
سپس پيامبر خدا به ما خرما و كشمش خورانْد و آب گوارا نوشاند و چوبى را در گوشه اتاق نصب كرديم تا بر آن، لباس آويزان كنند و مشك آب بياويزند. پس بهتر از عروسى فاطمه‏عليها السلام عروسى‏اى نديديم (32). (33)

20.امام على‏عليه السلام: چون خواستم فاطمه‏عليها السلام را به خانه بياورم، پيامبر خدا، ظرف زرّينى (34) به من داد و فرمود: «با [پول] اين ظرف، خوراكى براى وليمه عروسى‏ات بخر».
پس به سوى محافل انصار به راه افتادم و به نزد محمد بن مسلمه در جايگاه خشك كردن خرماهايش رفتم. از كارش فارغ شده بود. به او گفتم: در برابر اين ظرف، خوراكى به من بفروش. پس طعامى به من داد و من برداشتم. آن‏گاه گفت: تو كيستى؟ گفتم: على بن ابى طالب.

گفت: پسرعموى پيامبر خدا؟ گفتم: آرى. گفت: و با اين خوراك چه مى‏كنى؟ گفتم: عروسى مى‏كنم . گفت: با چه كسى؟ گفتم: دختر پيامبر خدا. گفت: پس اين خوراك و اين ظرف زرّين را بگير و براى تو باشد.
پس آن را گرفتم و بازگشتم و همسرم را پيش خود آوردم.

و خانه فاطمه‏عليها السلام، از آنِ حارثة بن نعمان بود. فاطمه‏عليها السلام از پيامبرصلى الله عليه وآله خواست كه جايش را تغيير دهد؛ امّا پيامبر خدا به او فرمود: «آن‏قدر حارثه به خاطر ما تغيير مكان داده است كه من از او شرم مى‏كنم». چون حارثه اين را شنيد، از آن خانه نقل مكان كرد و فاطمه‏ عليها السلام را در آن جاى داد. (35)

21.المصنّف - به نقل از ابن عبّاس - : [پيامبرصلى الله عليه وآله] بلال را فرا خواند و فرمود: «اى بلال! من دخترم را به ازدواج پسرعمويم درآورده‏ام و دوست مى‏دارم كه غذا دادن هنگام ازدواج، از سنّت‏هاى امّتم شود. پس به پيش گلّه برو و گوسفندى و چهار يا پنج مُد (36) بگير و كاسه‏اى برايم بگذار تا شايد مهاجران و انصار را بر آن گِرد آورم و هرگاه از كارت فارغ شدى، مرا آگاه كن».

پس بلال رفت و فرمان را اجرا كرد و كاسه را نزد پيامبر خدا آورد و در جلوى حضرت نهاد. پيامبر خدا از سرِ كاسه برداشت و فرمود: «مردم را دسته دسته وارد كن و هيچ دسته‏اى دوباره باز نگردد». پس مردم وارد مى‏شدند و هرگاه دسته‏اى غذايش را تمام مى‏كرد، دسته‏اى ديگر وارد مى‏شد تا آن كه همه فارغ شدند.

سپس پيامبرصلى الله عليه وآله به سوى آنچه باقى مانده بود، توجه كرد و آب دهان مبارك خود را در آن ريخت و غذا بركت كرد و فرمود: «اى بلال! آن را براى مادرانت (همسران پيامبر خدا) ببر و به آنان بگو: بخوريد و به كسانى هم كه بر شما وارد مى‏شوند، بخورانيد». (37)

22.كتاب من لايحضره الفقيه - به نقل از جابر بن عبد اللَّه انصارى، در ذكر ازدواج فاطمه‏عليها السلام -: چون شب زفاف شد، اسب خاكسترى رنگ پيامبرصلى الله عليه وآله را برايش آوردند و بر رويش روپوشى از مخمل انداخته شد. پيامبرصلى الله عليه وآله به فاطمه‏عليها السلام فرمود: «سوار شو» و به سلمان فرمان داد كه زمام آن را بكشد و پيامبرصلى الله عليه وآله، خود از پى، آن را مى‏راند.

در همين حال كه در ميان راه بودند، پيامبرصلى الله عليه وآله صداى فرود آمدن چيزى را شنيد، كه جبرئيل بود با هفتاد هزار فرشته، و ميكائيل به همراه هفتاد هزار فرشته. پس پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: «چه چيزْ شما را به زمين فرود آورده است؟». گفتند: آمده‏ايم تا فاطمه‏عليها السلام را به خانه همسرش ببريم. و جبرئيل، تكبير گفت و ميكائيل، تكبير گفت و فرشتگان، تكبير گفتند و محمّدصلى الله عليه وآله، تكبير گفت. پس، از همان شب، تكبير گفتن در عروسى‏ها رسم شد. (38)

23.امام على‏عليه السلام - در ذكر ازدواجش با فاطمه‏عليها السلام -: سپس پيامبر خدا مرا صدا كرد: «اى على!». گفتم: بلى، اى پيامبر خدا. فرمود: «به خانه‏ات وارد شو و با همسرت لطيف و سازگار باش كه فاطمه، پاره تن من است. هرچه او را رنج دهد، مرا رنج مى‏دهد، و هرچه او را شادمان كند، مرا شادمان مى‏كند . شما را به خداوند مى‏سپارم و خدا را به جاى خود، بر شما مى‏گمارم». (39)

ر. ك: ج 8، ص 102 (برگزيده خدا).
ج 8، ص 80 (از فاطمه براى من عزيزتر) .

پاورقى

1. الكافى: 8/340/536، مختصر بصائر الدرجات: 130. نيز، ر . ك : إعلام الورى : 1/290 .
2. الطبقات الكبرى: 8/19، أنساب الأشراف: 2/30.
3. المعجم الكبير : 10/ 156 / 10305، تاريخ دمشق : 42/ 125 / 8494 .
4. الطبقات الكبرى: 8/22، تاريخ اليعقوبى: 2/41، ر. ك: الكافى: 8/340/536، الأمالى، طوسى: 43/47.
از منابع تاريخى استفاده مى‏شود كه ميان عقد و زفاف على‏عليه السلام بافاطمه‏عليها السلام مدتى فاصله شده و عقد، اندكى پس از رسيدن به مدينه منوره و زفاف، پس از جنگ بدر بوده است و توجه به اين نكته مى‏تواند تعارض ميان روايت‏هاى موجود را حل نمايد.
5. مسند ابن حنبل: 1/174/603، السنن الكبرى: 7/383/1435214350 .
6. الطبقات الكبرى: 8 / 23، الأمالى، طوسى: 43 / 47، بشارة المصطفى: 267.
7. سنن النسائى: 6 / 135، مسند ابن حنبل: 1 / 183 / 643، المستدرك على الصحيحين: 2 / 202 / 2755، الأمالى، طوسى: 40 / 45.
8. الإرشاد: 1 / 89، إعلام الورى: 1 / 378، المغازى: 1 / 249.
9. شايد بدين جهت، يكى از كنيه‏هاى ايشان، «اُمّ أبيها» است، ر. ك : مقاتل الطالبيّين: 57، مناقب آل أبى طالب: 3 / 357، الاستيعاب: 4 / 452 / 3491، تهذيب الكمال: 35 / 247 / 7899.
10. تاريخ الطبرى: 2 / 537، تاريخ دمشق: 13 / 167 - 168 و 173، تهذيب التهذيب: 1 / 560 / 1490.
11. مروج الذهب: 2/ 295، تاريخ دمشق: 14/ 115 و 121.
12. معانى الأخبار: 206، الاحتجاج: 1/ 212 / 38، الاختصاص: 185.
13. سنن النسائى: 6/62، المستدرك على الصحيحين: 2/181/2705.
14. الطبقات الكبرى: 8/19، أنساب الأشراف: 2/30 .
15. الطبقات الكبرى: 8/20، ذخائر العقبى: 69، كشف الغمّة: 1/365.
16. المعجم الكبير: 10/156/10305 ، ذخائر العقبى: 70 .
17. الكافى: 5/568/54 ، كتاب من لا يحضره الفقيه: 3/393/4382.
18. خصائص أميرالمؤمنين: 233/125 ، الطبقات الكبرى: 8/24 .
19. الطبقات الكبرى: 8/24 ، كنز العمّال: 11/606/32930.
20. المعجم الكبير: 22/412/1022، كفاية الطالب: 306، كنز العمّال: 11/606/32928.
21. الكافى: 1/461/10 ، تهذيب الأحكام: 7/470/1882 .
22. عيون أخبار الرضا: 1/225/3 .
23. المناقب: 343/364، كشف الغمّة: 1/353.
24. السنن الكبرى: 7/383/14351، المناقب: 335/356.
25. الأمالى ، طوسى: 39/44، بشارة المصطفى: 261.
26. الكافى: 8/340/536، مختصر بصائر الدرجات: 130. نيز، ر. ك : كشف الغمّة: 1/364.
27. تاريخ اليعقوبى: 2/41.
28. الأمالى ، طوسى: 43/47، بشارة المصطفى: 267.
29. حيس به خرمايى گفته مى‏شود كه با روغن و پنير تُرش آميخته و شورانيده شود تا هسته آن بيرون آيد و همچون تَريد گردد (فرهنگ لاروس، ذيل واژه «حيس»).
30. المعجم الأوسط : 6/290/6441 ، مجمع الزوائد : 9/336/15215 .
31. الطبقات الكبرى: 8/23، ذخائر العقبى: 74 .
32. سنن ابن ماجة: 1/616/1911.
33. با مراجعه به زندگى نامه راويان اين احاديث يعنى اسماء بنت عميس، اُمّ سلمه و سلمان فارسى، مى‏يابيم كه اسماء در سال اول ودوم هجرى در حبشه بوده، ام سلمه هنوز همسر پيامبرصلى الله عليه وآله نشده و سلمان به مدينه نيامده است . از اين رو، روايت حضور آنان در مراسم ازدواج حضرت زهراعليها السلام مورد ترديد است.
34. به احتمال فراوان، اين ظرف، جزو سهم پيامبرصلى الله عليه وآله از غنيمت بوده است. (م)
35. الأخبار الموفّقيّات: 375/231 .
36. هر «مُدّ»، برابر ده سير، يعنى 750 گرم است.
37. المصنّف: 5/487/9782، المعجم الكبير: 22/411/1022 .
38. كتاب من لا يحضره الفقيه: 3/401/4402، الأمالى ، طوسى: 258/464 .
39. المناقب: 353/364، كشف الغمّة: 1/363.



http://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_298.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_298.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_298.gif

نازنین رقیه* خادمه گل نرگس*
09-11-2010, 20:02
«زشتى اين جهان را ديد و خود را از دنيا بريد»

زندگانى زهرا (ع) در خانه شوهر نمونه است، چون سراسر زندگانى او نمونه است، چون خود او نمونه است، چون شوى او، پدر او و فرزندان او نمونه ‏اند.

نمونه مسلمان‏هايى آراسته بفضيلت و خوى انسانى. انسان‏هایى كه از ميان مردم، برمى‏خيزند، با مردم زندگى مى‏كنند، چون ديگر مردم راه مى‏روند، مى‏خورند، مى‏پوشند، اما از آن سوى اين غريزه ‏ها سرشتى دارند، برتر از فرشته، سرشتى پيوسته بخدا.

انسانهائى كه درد ديگران را دارند،يا درد مردم را مى‏دانند و مى‏كوشند تا با رفتار و كردار خود درمان بخش آنان باشند و اگر نتوانند در تحمل رنج و دشوارى با ايشان شريك شوند.و گاه درد مى‏كشند تا ديگران درمان يابند.چنين كسان طبيبان الهى و شاگردان حقند و بحق مصداق كامل اين بيت كه:

كل يريد رجاله لحياته يا من يريد حياته لرجاله (1)
برترى را در بزرگى روح مى‏دانند نه در پروردن تن و آنچه تن بدان نيازمند است، و اگر به تن زنده ‏اند براى آنست كه زندگى درست را به ديگران بياموزند.

به آنها مى‏گويند هنگامى كه با مردم زندگى مى‏كنى ديگر تو نيستى. اين مردمند كه بايد براى خدمت آنان زنده بمانى. در انسان دوستى تا آنجا پيش مى‏روند كه مى‏گويند چگونه سير بخوابم و در دور دست‏ ترين نقطه‏ ها انسانى گرسنه پهلو بر زمين نهد. (2)
زهرا (ع) پرورده چنين مدرسه‏ اى است. نو عروسى كه جهاز او بهاى يكى زره به قيمت چهار صد درهم و اثاث البيت وى چند كاسه و كوزه سفالين باشد، پيداست كه در خانه شوى چگونه بسر خواهد برد.

اكنون فاطمه (ع) آماده رفتن بخانه شوهر است. پدرش آخرين درس را بدو مى‏دهد. او پيش از اين، درسهائى نظير اين درس را آموخته است. اما درس‏هاى اخلاقى بايد پى در پى تكرار شود تا با تمرين عملى بصورت ملكه نفسانى در آيد هر چند او نيازى به تمرين ندارد، اما هر چه باشد انسان است، و با زنان خويشاوند و همسايه در ارتباط:

-دخترم به سخنان مردم گوش مده! مبادا نگران باشى كه شوهرت فقير است! فقر براى ديگران سرشكستگى دارد! براى پيغمبر و خاندان او مايه فخر است.

-دخترم پدرت اگر مى‏خواست مى‏توانست گنج‏هاى زمين را مالك شود.اما او خشنودى خدا را اختيار كرد!
دخترم اگر آنچه را پدرت مى‏داند مى‏دانستى دنيا در ديده‏ات زشت مينمود. (3)
من در باره تو كوتاهى نكردم! تو را به بهترين فرد خاندان خود شوهر داده ‏ام!شوهرت بزرگ دنيا و آخرتست (4).

خدايا فاطمه از من است و من از اويم!خدايا او را از هر ناپاكى بركنار بدار!در پناه خدا!به خانه خود برويد.
پیامبر سه روز پس از عروسى به ديدن دخترش مى‏رود. درباره زن و شوهر دعا مى‏كند. ديگر بار فضيلت‏هاى على (ع) را بر مى‏شمارد و بخانه بر مى‏گردد.
اما چنان مى‏نمايد كه دورى دختر را، حتى در اين مسافت كوتاه نمى‏تواند تحمل كند.
سالهاست فاطمه شب و روز در كنارش بوده است.او علاوه بر آنكه دخترش بود، ياد خديجه را براى او زنده نگاه ميداشت. «چه كسى جاى خديجه را مى‏گيرد؟!
روزي كه مردم مرا دروغ‏گو خواندند مرا راستگو دانست.و هنگامى كه همه مرا رها كردند دين خدا را با ايمان و مال خود يارى كرد» (5) مى‏خواست‏ يادگار خديجه پيوسته در كنارش باشد، اما او اكنون همسر على است و بايد در خانه او بماند.
اگر حجره‏ اى نزديك خانه خود براى آنان آماده كند، خاطرش آسوده خواهد بود، اما ممكن است مسلمانان مدينه در زحمت‏ بيفتند، سرانجام خواست عروس و داماد را در حجره خود جاى دهد.
ولى اين كارى دشوار است، چه هم اكنون در خانه او دو زن (سوده و عايشه) بسر مى‏برند.حارثة بن نعمان آگاه مى‏شود و نزد پيغمبر مى‏آيد:

-خانه ‏هاى من همه به تو نزديك است؛ ‏خود و هر چه دارم از آن توست. به خدا دوست‏ دارم كه مالم را بگيرى تا آنرا در دست من باقى بگذارى.

-خدا تو را پاداش بدهد.

از اين روز فاطمه و على به يكى از خانه‏هاى حارثه منتقل ميشوند. ( 6)

سال هاى دوم هجرت و چند سال پس از آن براى پيغمبر و مسلمانان، سالهاى سختى بود چه از جهت اوضاع سياسى و چه از جهت‏شرائط اجتماعى و اقتصادى. روزى كه پيمان مدينه بسته شد (7)، يهوديان با آنكه از حقوق سياسى و اجتماعى برخوردار بودند، به عللى كه اين كتاب تاب تفصيل آنرا ندارد، (8) دشمنى خود را با پيغمبر آغاز كردند و تا آنجا پيش رفتند كه به حكم قرآن مسلمانان به يكباره رابطه خود را با آنان بريدند.

تغيير قبله از مسجد اقصى به خانه كعبه كينه آنان را با پيغمبر بيشتر كرد.دسته ديگرى نيز در يثرب بسر مى‏بردند كه زير پوشش مسلمانى بزيان مسلمانان كار ميكردند.
سركرده آنان عبد الله بن ابى بن ابى سلول بود. اين عبد الله پيش از رسيدن پيغمبر به مدينه سوداى حكومت‏ شهر را در سر داشت و مقدمات رياست او را نيز آماده كرده بودند ليكن هجرت پيغمبر از مكه بدانجا او را از اين بزرگى محروم ساخت.

عبد الله و كسان او به ظاهر مسلمان شدند و جانب پيغمبر را گرفتند، ليكن دل آنان با او نبود. بخصوص شخص عبدالله كه هر گاه فرصتى دست مى‏داد ضربتى كارى به اسلام و مسلمانان مى‏زد، چنان كه با عقب نشينى در جنگ احد عامل شكست مسلمانان گشت.
حادثه رجيع و بئر معونه (9) را نيز كه در آن بيش از چهل تن از زبده مسلمانان به شهادت رسيدند، زبان دشمنان را دراز ساخت. و قبيله‏ هاى دنيا طلب خود را به دشمنان اسلام بستند.

شرايط اقتصادى نيز دشوار بود، مسلمانان مدينه و انصار تا آنجا كه مى‏توانستند از همراهى با مهاجران دريغ نمى‏كردند،بلكه با همه تنگدستى آنانرا بر خود مقدم مي داشتند. اما مگر توان مالى مشتى كشاورز و كاسب خرده پا چه اندازه است؟غنيمت‏هاى جنگى هم رقمى نبود كه نياز نو مسلمانان را بر طرف كند و محمد (ص) كه هدايت و رياست اين مردم را بعهده داشت، آنانرا بر خود و خويشاوندان و بستگان خود مقدم مى‏داشت.

اگر گشايشى در كار پيدا مى‏شد حق مستمندان مهاجر و انصار بود.اين درس را قرآن بدو و خاندانش آموخته است.اگر خدا را دوست مى‏دارند بايد لقمه را از گلوى خود ببرند و به گدايان،يتيمان و اسيران بخورانند بى آنكه بر آنان منتى نهند.و بدانند كه اين لقمه حق آن مستمندان است.

«حقى كه خدا براى آنان معين فرموده در مقابل پرداخت اين حق نبايد چشم پاداش و يا سپاس داشته باشند.پاداش اين كار نيك را در جهان ديگر خواهند گرفت.روزي كه همه چهره‏ها ترش و در هم رفته است، چهره آنان شاداب و لبهاى ايشان خندان خواهد بود.» (10)

مسلم است كه على پسر عموى پيغمبر و فاطمه دختر او در انجام دادن اين فرمان سزاوارتر از ديگران بودند.اين آيه‏ ها در خانه آنان و بر آنان نازل شده است.در اجراى همين دستور اخلاقى بود كه اين زن و شوهر بيش از توان انسان معمولى بر خود سخت گرفتند.
چهل سال پس از اين تاريخ هنگامى كه على ديده از اين جهان پر رنج فرو بست و بجوار رحمت پروردگار رفت،با آنكه پنج سال آخر زندگانى را در حكومت‏ بر جهان اسلام بسر برده بود.
فرزندش حسن (ع) در نخستين خطبه خود او را چنين ستود:«مردم!دوش مردى بجوار خدا رفت كه از پيشينيان كسى بر او سبقت نگرفت و از پسينيان كسى بپاى او نخواهد رسيد.چون پيغمبر او را به ماموريتى مى‏فرستاد جبرئيل از سوى راست و ميكائيل از سوى چپ او را نگهبان بودند تا پيروز برگردد. آنچه از او به جا مانده هفتصد درهم است‏»
اين سند نوشته ابن سعد در كتاب الطبقات الكبرى و از قديم‏ترين اسناد تاريخى و مورد استناد همه تاريخ نويسان است.
ابن عبد ربه اندلسى كه در آغاز سده چهارم مرده و كتاب او در پايان سده سوم نوشته شده، مانده از او را سيصد درهم نوشته است (11)

بسيار بى انصافى است كه كسى بگمان خود و يا براى گمراه ساختن مردمان ناآگاه، كتابى بنويسد و بخواهد اسلام را از ديدگاه فلسفه بشناساند آنگاه باتكاء ترجمه‏اى غلط از ماخذى متاخر و چند قرن پس از ابن سعد و ابن عبد ربه،على را سرمايه‏دار زمان خود معرفى كند.

اين بى انصافان كه به راهنمائى انديشه كوتاه بين مى‏خواهند هر حادثه‏اى را با تاويل‏هاى نادرست و دور از ذهن و منطق علمى،بر دريافت‏هاى غلط خويش منطبق سازند،اين رنج مختصر را هم بر خود هموار نمى‏كنند كه نخست همه اسناد را بررسى نمايند آنگاه آنرا طبقه ‏بندى كنند و سپس با روشى كه همه تاريخ نويسان بدان آشنا هستند درست را از نادرست جدا سازند.نمى‏توانند يا نمى‏خواهند خدا مى‏داند.

«و من يضلل الله فماله من هاد» (12)

پی نوشت ها :
1.همگان ديگر كسان را براى خود مى‏خواهند جز تو كه خود را براى ديگر كسان مى‏خواهى. (متنبى.ديوان ص 190 ج 3) .
2.نگاه كنيد به نامه امير المؤمنين على عليه السلام به عثمان بن حنيف (نهج البلاغه ص 50 ج 4) .
3.كشف الغمة ج 1 ص 363.
4.همان كتاب 351.
5.بحار ج 43 ص 131 و رك ص 21 اين كتاب.
6.ابن سعد،طبقات ج 8 ص 14 و رجوع شود به الاصابة ج 8 ص 158 بخش يك و الاخبار الموفقيات ص 376.
7.رجوع كنيد به تحليلى از تاريخ اسلام،از نويسنده.ص 39-53.
8.رجوع شود به تحليلى از تاريخ اسلام نوشته مؤلف ص 55.
9.خلاصه حادثه رجيع اينكه نمايندگانى از طائفه كنانه نزد پيغمبر آمدند،و از او خواستند، كسانى را به قبيله آنان بفرستد تا احكام اسلام را بديشان بياموزند پيغمبر شش تن از مسلمانان را همراه آنان كرد،ولى آنان در موضعى بنام رجيع بر اين شش تن حمله بردند،چهار تن را كشتند و دو تن ديگر را به مشركان مكه تسليم كردند و آن دو تن در آنجا بكين كشتگان قريش در بدر كشته شدند در حادثه بئر معونه سى و هشت تن نمايندگان پيغمبر به شهادت رسيدند.
10.سوره دهر آيات 8-11.
11.الطبقات ج 3 ص 26.
12.الرعد:33


http://dl7.glitter-graphics.net/pub/967/967977eyyq78pmbq.gifhttp://dl7.glitter-graphics.net/pub/967/967977eyyq78pmbq.gifhttp://dl7.glitter-graphics.net/pub/967/967977eyyq78pmbq.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
09-11-2010, 20:33
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_ezdevaj_png__3_.png

ghalb2ولیمه شب عروسی حضرت فاطمه(س)ghalb2

يكى از سنتهاى اسلامى «وليمه» دادن در مراسم عروسى است، يعنى مستحب است در اين مراسم غذايى تهيه شود و جمعى را اطعام كنند كه البته در كيفيت و مقدار تابع شئون و مقدورات افراد است كه به هر نحوى ممكن است اين سنت اسلامى را انجام دهند، و رسول خدا (ص) نيز كه خود اين سنت را تشريع فرموده بود در مراسم عروسى فاطمه دختر عزيزش اين كار را انجام داد، و در اينكه آيا خود پيغمبر ترتيب اين «وليمه» را داد يا به على (ع) دستور تهيه‏ى آن را داد و يا هر دو در تهيه‏ى آن شركت داشتند، اختلاف است.

مطابق نقل امالى شيخ صدوق (ره) رسول خدا (ص) به على فرمود:
تهيه گوشت و نان با ما، و خرما و روغن با تو باشد.
و بر طبق نقل مرحوم راوندى در خرايج، پيغمبر اسلام مقدارى غذا
و حلوا درست كرد و به على فرمود: مردم را دعوت كن.

و در روايتى كه مرحوم اربلى در كشف‏الغمه روايت كرده چنين است كه على (ع) گويد: رسول خدا از همان پول زره خودم كه قبلاً فروخته بودم مقدارى را به ام‏سلمه سپرده بود و هنگام عروسى ده درهم از آن پول را از ام‏سلمه گرفت و به من داد و فرمود: با اين پول مقدارى روغن و قدرى خرما و كشك خريدارى كن و من چنان كردم و خود آن حضرت آستين را بالا زد و سفره‏اى چرمى طلبيد و آن خرما و روغن و كشك را مخلوط كرده و غذايى تهيه نمود و از مردم با همان غذا پذيرايى شد.
و در نقل ديگرى از آن حضرت حديث كرده كه به على فرمود:
«يا على لابد للعرس من وليمة»
«على جان! در عروسى بايد وليمه داد.»

و به دنبال آن روايت كرده كه سعد گفت: من گوسفندى براى اين وليمه مى‏دهم و گروه ديگرى از انصار نيز هر كدام در حدود توانايى خود چيزى تهيه كردند و مراسم وليمه انجام گرديد، كه اين روايت را بيشتر اهل سنت نيز مانند طبرى و ابن‏حجر و سيوطى و ديگران نقل كرده‏اند.

به هر صورت وليمه تهيه شد و پيغمبر خدا به على فرمود: اكنون برخيز و هر كه را مى‏خواهى براى صرف غذا دعوت كن، على (ع) گويد: من به مسجد آمدم و ديدم گروه بسيارى از اصحاب در مسجد حضور دارند خواستم برخى را دعوت كنم و برخى را نكنم حيا مانع من شد و از اين رو بر بلندى بالا رفتم و با اين جمله كه با صداى بلند گفتم:
«اجيبوا الى وليمة فاطمة»!
(شما را به صرف وليمه‏ى (عروسى) فاطمه دعوت مى‏كنم!)

همه را دعوت نمودم، و مردم دسته دسته به راه افتادند ولى من از زيادى مردم و كمى غذا به خجلت فرورفتم و رسول خدا اين مطلب را دانست و مرا دلدارى داده فرمود: على جان (غصه مخور) من به درگاه خداى تعالى دعا مى ‏كنم تا در غذا بركت دهد.

و همين طور هم شد كه همگى آن جمعيت بسيار
از غذاى اندك خوردند و سير شدند و همه را كفايت كرد.

و در نقل ديگرى است كه پيغمبر فرمود: بگو مردم ده نفر ده نفر بيايند و غذا بخورند و هر دسته‏ى ده نفرى كه مى ‏آمدند رسول خدا (ص) خود براى آنها غذا مى‏كشيد و بدانها مى‏داد و مى‏ خوردند و چون سير مى‏شدند از اتاق خارج شده و ده نفر ديگر مى‏آمدند و بدين ترتيب همگى را غذا داد. چون مدعوين غذا خوردند رسول خدا ظرفى هم براى زنان فرستاد و ظرفى هم جداگانه براى داماد و عروس كشيد و فرمود:
«هذا لفاطمة و بعلها»
(اين هم مال فاطمه و شوهرش!)
و بر طبق حديثى كه ابن شهرآشوب روايت كرده دو روز اين كار تكرار شد و روز سوم نيز ابوايوب انصارى وليمه داد و مردم مهمان او بودند.



http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_11526889698549180108.jpg

نرگس منتظر
09-11-2010, 21:53
http://www.shiaupload.ir/images/01023676296940207377.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_ezdevaj_jpg-_26_.jpghttp://www.shiaupload.ir/images/18407359855977343989.gif


درس‌هایی از ازدواج حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) برای خانواده‌ها


از ماجرای ازدواج حضرت علی‌علیه‌السلام و حضرت فاطمه‌علیهماالسلام نکات بسیار جالبی را می‌آموزیم که اگر خواهان سعادتیم و پیروی راستین اسلام، بایستی تا مرز توان تلاش کنیم تا مراحل اول ازدواج بر مبنای صحیحی صورت گیرد،
و دوم آنکه ساده‌ زیستی در تمام شوون زندگی جامعه و بخصوص ازدواج راه یابد، و گرنه قید و بندهای اجتماعی در امر ازدواج که بیشتر نشأت گرفته از فرهنگ غیر اسلامی و یا ساخته و پرداخته ی ذهن‌های کوتاه مادی و اشرافی است چون غل و زنجیر بر دست و پای جوانان و والدین آنها می‌افتد و هر روز این غل و زنجیر بزرگتر و سنگین‌تر می‌شود،
تا جایی که امکان هر نوع حرکت صحیحی را می‌گیرد و حیات جامعه را به سوی نابودی می‌کشاند، و بر فساد و نابسامانی‌های روانی و مشکلات اخلاقی می‌افزاید.
درس‌هائی که از ازدواج حضرت علی و فاطمه زهرا علیهماالسلام می‌گیریم از این قرار است:

۱- کفو و همتا بودن:
یکی از اصول اساسی و رازهای موفقیت ازدواج، کفو و همتا بودن دختر و پسر با هم است، زیرا تنها در صورت همتا و همشأن بودن دو زوج است که درک متقابل آنان از یکدیگر امکان‌پذیر است.
برخی تصور می‌کنند کفویت تنها به شرائط ظاهری از قبیل مسائل نژادی و یا وضعیت مادی و رفاهی بستگی دارد.
در صورتی که چنین نیست، بلکه همتایی و هم سوئی آرمان‌ها، خواست‌ها و تمایلات روحی و روانی افراد، میزان آگاهی‌های علمی و دینی و میزان تعهد عملی به مکتب و مذهب، و ارزش نهادن به ویژگی‌های اخلاقی و فرهنگی است.
اگر مسئله همتایی نبود، بدون تردید دختران زیبایی در مدینه بودند که از ازدواج با حضرت علی علیه‌السلام خرسند می‌شدند.
اما او حتی از آنان خواستگاری هم نکرد و برای حضرت فاطمه علیهماالسلام نیز خواستگاران فراوانی بودند امّا حضرت فاطمه علیهماالسلام و پیامبرصلی‌الله علیه و‌آله به این وصلت‌ها راضی نشدند تنها حضرت فاطمه علیهماالسلام و روح والای او بود که زیبایی‌ها و شکوه معنوی حضرت علی‌علیه‌السلام را درک می‌کرد .
در این مورد پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله فرمودند: اگر خدا علی را نمی‌‌آفرید برای فاطمه کفو و همتایی وجود نداشت. (۱)


http://smiles.al-wed.com/smiles/65/kyt13.gifhttp://smiles.al-wed.com/smiles/65/1303.gifhttp://smiles.al-wed.com/smiles/65/26b.gif

نرگس منتظر
09-11-2010, 21:55
http://www.shiaupload.ir/images/61517771501055476500.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_ezdevaj_png__14_.pnghttp://www.shiaupload.ir/images/93279186883474034171.gif


۲- خواستگاری بدون واسطه
خواستگاری بدون هیچ تشریفات و حضور واسطه انجام شد و حضرت علی‌علیه‌السلام شخصاً به خواستگاری حضرت فاطمه علیهماالسلام از پیامبر صلی‌الله علیه وآله اقدام نمود.

۳- شرط اول : رضایت دختر

پیامبر گرامی صلی‌الله علیه وآله بدون رضایت دخترش حضرت فاطمه علیهاالسلام به خواستگار پاسخ مثبت نداد.

۴- قناعت
در تهیه جهیزیه به ضروری‌ترین و ابتدائی‌ترین وسائل زندگی در آن عصر بسنده شد، از سیرت پیامبر اسلام صلی‌الله علیه وآله می‌آموزیم که بایستی در الگوی مصرف تجدید نظر کنیم و در زندگی فناپذیر و زودگذر دنیا به حداقل ممکن قناعت ورزیم تا از گذرگاه پرهیاهوی زندگی سبکبار بگذریم و تن به بردگی این و آن ندهیم

مگر حضرت فاطمه علیها‌السلام دختر پیامبر صلی‌الله علیه وآله رهبر بی‌نظیر مسلمانان نبود؟
مگر از نژاد بنی‌هاشم یعنی اصیل‌ترین و شریف‌ترین تیره‌های عرب به حساب نمی‌آمد؟
مگر مادرش حضرت خدیجه علیهما‌السلام ثروتمندترین زن عرب در عصر خویش نبود؟
مگر از همه جهات علمی فردی آگاهتر و اندیشمندتر از همگان نبود؟
مگر پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه‌ وآله نمی‌توانست جهیزیه زیادی را همراه دخترش کند؟

پاسخ همه این سوالات «مثبت» است اما منش و روش پیامبر عظیم ‌الشأن اسلام صلی‌الله علیه و‌آله و خاندانش بر ساده‌ زیستی استوار است . (۲)

متأسفانه در برخی خانواده‌ها به خصوص قشر مرفه جامعه جهیزیه دخترانشان نمایشگاه بین‌المللی کاملی است از لوازم خانگی داخلی و خارجی که برقش چشم‌های ظاهربین را خیره می‌کند.


http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif

نرگس منتظر
09-11-2010, 21:56
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/94114288349803211623.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/94114288349803211623.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/94114288349803211623.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/94114288349803211623.gif
http://img.tebyan.net/big/1387/09/321951371252532491611497086138411741376192.jpg
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/94114288349803211623.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/94114288349803211623.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/94114288349803211623.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/94114288349803211623.gif


۵- مهیا کردن خانه برای ورود عروس

اکنون ببینیم علی بن ابیطالب علیه‌السلام شهسوار اسلام و محبوب‌ترین مردان و نزدیکترین آنان در نزد خدا و رسول خدا چه داشت و چه تهیه کرد:
ابن شهر آشوب در مناقب نقل می‌کند:
که حضرت علی‌علیه‌السلام نیز اتاق خود را برای عروسی آماده کرد.
بدین ترتیب که:
ابتدا مقداری ماسه کف اطاق پهن کرد و چوبی هم تهیه نمود به دو طرف اتاق وصل کرد تا لباس‌های خود را روی آن بیندازد، و یک پوست گوسفند هم کف اتاق انداخت، و یک بالش نیز که داخلش را از لیف خرما پر کرده بودند در آنجا نهاد. (۳) همین .

__________________________________________________
۱- ینابیع الموده، ص ۱۷۷ و ۲۳۷.
۲- زندگانی فاطمه زهرا علیهاالسلام تألیف محمد قاسم‌پور با مقدمه آیت‌الله مرعشی نجفی ص۴۷.
۳- زندگانی حضرت فاطمه علیهما‌السلام و دختران آن‌حضرت مولف سیدهاشم رسولی محلاتی ص‌۵۶.
منبع : کتاب شفیعه ی محشر یا مظلومه ی پیامبر – نوشته سید عبدالله حسینی دشتی


http://www.shiaupload.ir/images/58633034864872682109.gif

شكوه انتظار
10-11-2010, 01:56
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_2057398jhl6f0a9fq1.gif
لباس یاس برتن کرد
http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/ghalb.gifزهراhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/ghalb.gif
کنار دست او بنشست
http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/ghalb.gifمولاhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/ghalb.gif
http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/parvaneh.gifمحمدhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/parvaneh.gif
خطبه خواند
http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/ghalb.gif زهراhttp://www.askquran.ir/images/smilies/Large/ghalb.gif
بلی گفت،
غلط گفتم بلی نه
http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/ghalb.gif"یاعلی" http://www.askquran.ir/images/smilies/Large/ghalb.gif
گفت.
http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif*سالروز این پیوند آسمانی مبارک*http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/68.gif
http://www.shiaupload.ir/images/70985918596133428768.gif

خادمه زینب کبری(س)
10-11-2010, 14:24
http://www.shiaupload.ir/images/02540606747306169909.jpg


این‏جا خانه کیست که این قدر بوی خُلود می‏دهد؟ فرشتگان از کدام واقعه بزرگ به وجد آمده‏اند؟ این‏جا جشن کدام آفرینش دوباره است که فرشتگان سجده برده‏اند؟
خانه نور است، خانه وحی، خانه محمد، و آن که به دامادی این خانه می‏آید، علی است. خورشید می‏آید به پیوند خورشید و ستاره‏ها نُقل می‏پاشند. راه آسمان را با عطر گُل محمدی فرش کرده‏اند. خدیجه از بهشت میوه زیبای خود را در جامه سپید عروسی نظاره می‏کند. عشق به حُرمت این لحظات سکوت کرده است، و دست‏های خورشید به دست‏های خورشید پیوند خورده است.
فرشی از پر ملائک، از خانه نبی تا خانه علی، به یُمن قدم‏های زهرا پهن می‏شود. آسمان بر سرِ زمین گل می‏پاشد، عشق می‏رقصد در حلقه نور، و حُسن با تمام وُجود از علی و فاطمه رو می‏گیرد.
پیامبر مرکبی از جلال و شور به خانه عدل روانه می‏کند. علی چشم‏هایش را به باران بی‏انتهای مهر فاطمه می‏دوزد. مدینه غرق سرور است، ماه خوشحال از این‏که نورافشان بزمی است که انبیا، میهمان آنند و اوصیا، مدیحه‏گوی آن.
فاطمه پا می‏گذارد به خانه‏ای که پر است. از عشق و سفال و ظرف‏های گِلی، خانه‏ای که نه دیبای روم دارد، نه طلای هند و حبش و جز دو پوست پاره، فرشی در آن نیست؛ امّا عرش، فرش آن خانه خواهد بود؛ و علی می‏ماند و ودیعتی به بلندای عصمت، به عظمت شهادت.
دست‏های خورشید با دست‏های خورشید پیوند می‏خورد و آسمان جلوه دو خورشید را می‏بیند که تا ابدیت می‏درخشد! و آسمان چه خوشبخت بود آن شب!
خانه‏ای به اندازه آسمان، میهمان گام‏های مرد و زنی می‏شود که تمام جهان، بسته گام‏های صبورشان خواهد شد! و تاریخ تازه از همین لحظه آغاز خواهد شد و ملایک تا ابد در سجده جاودان خود خواهند ماند! حالا لحظه آغاز ابدیت است.


امیر مرزبان


http://shiaupload.ir/images/pn1x84wv4ztp96zlcf3o.gif (http://shiaupload.ir/images/pn1x84wv4ztp96zlcf3o.gif)http://shiaupload.ir/images/pn1x84wv4ztp96zlcf3o.gif (http://shiaupload.ir/images/pn1x84wv4ztp96zlcf3o.gif)