PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : فاطمه زهرا سلام الله عليها آئينه ايزد نما



مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:11
http://shiaupload.ir/images/dvmmwxzlkavj3uw9midd.gif (http://shiaupload.ir/images/dvmmwxzlkavj3uw9midd.gif)بسم رب الفاطمه http://shiaupload.ir/images/8akc5pdfaswzcfo7q1m.gif (http://shiaupload.ir/images/8akc5pdfaswzcfo7q1m.gif)

http://www.aksestan.persiangig.com/image/fateme-zahra/fatemeh.zahra%20(16).JPG (http://www.aksestan.persiangig.com/image/fateme-zahra/fatemeh.zahra%20(16).JPG)


مقدمه
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
الحمدالله على جماله و جلاله و الصلوه و السلام على محمد و آله . به استحضار عموم اهل ايمان و محبان اهل بيت عصمت و معادن حكمت مى رساند كتاب حاضر تحت عنوان (آئينه ايزد نما فاطمه زهرا سلام الله عليها ) كه به منظور توسل و بذل عنايت حضرت فاطمه زهرا مرآت تام اسماء و صفات خداى يكتا مرقوم شده است ،

بحمدالله مشمول لطف و عنايت آن حضرت واقع و حاجت مورد نظر برآورده گرديد. اميد آنكه خداوند متعال به حق محمد و آل ، حاجات مشروعه جميع حاجتمندان را با توسل به آن مظهر جمال و جلال ذات ذوالجلال روا و مرضاى عموم مسلمين و مؤ منين و محبين اين خاندان جليل را عاجلا شفا و سعادت دنيا و آخرت ما را در پناه آن مليكه ملك و و ملكوت تامين و تضمين بفرمايد و ما را در حشر اكبر مشمول شفاعت آن وليه الله شفيعه محشر آن وليه الله شفيعه محشر فاطمه زهراى اطهر دختر والاگهر پيغمبر خاتم صلى الله عليه و آله و سلم قرار دهد

و سايه دخت حضرت ختمى مرتبت را در نظامين و نشاتين دنيا و آخرت بر سر قاطبه اهل اسلام و ايمان بالاخص ملت ايران مستدام بدارد.
آنچه لازم به تذكر است اين است كه اين كتاب در عين اينكه در مقام معرفى حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها مى باشد، متضمن بيان حقايق و لطائف و اشارات و اسرار بسيارى نيز است كه مطلوب عشاق حقايق است .

آنكس است اهل بشارت كه اشارت داند
نكته ها هست بسى محرم اسرار كجاست

انتظار مى رود از خوانندگان محترم كه با دقت نظر و توجه تام به نكات آن عنايت فرمايند و سراسر اين رساله را مورد مطالعه قرار دهند. ناگفته نماند نظر به اينكه حالت كسالت و بيمارى اين نگارنده اجازه بيشترى براى دقت در تصحيح اغلاط چاپى آن را به اينجانب نداده است ، لذا تشكر و التماس ‍ دعا از خواننده مكرم تقاضا مى نمايد كه از تصحيح آن دريغ نفرمايند، اميد است عندالله ماءجور باشند.
واسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تهران - الاحقر محمدرضا الربانى



http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:13
سر آغاز
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
الحمدالله رب العالمين و الصلوه و السلام على من كان نبينا و آدم بين الماء و الطين محمد اشرف الاولين و الاخرين و خاتم السفراء و المرسلين و على آله الطاهرين و عترته المعصومين سيما على الجوهره القدسيه فى تعين الانسيه صوره نفس الكليه جواد العالم العقليه بضعه الحقيقه النبويه مطلع الانوار العلويه عين عيون الاسرار الفاطميه المنجيه محبيها عن النار ثمره شجره اليقين سيده نساء العالمين المعروفه بالقدر المجهوله بالقبر قره عين الرسوال الزهرا البتول عليها الصلوه والسلام :
جوهر القدس من الكنز الخفى
بدت فاءبدت عاليات الاحرف
و قد تجلى من سماء العظمه
من عالم الاسماء اسمى كلمه
بل هى ام الكلمات الحكمه
فى غيب ذاتها نكات مبهمه
ام ائمه العقول الغربل
ام ابيها و هو علته العلل
روح النبى فى عظيم المنزلته
و فى الكفاء كفو من لا كفوله
تمثلت رقيقته الوجود
لطيفه جلت عن الشهود
تطورت فى افضل الاطوار
نتيجه الادوار والاكوار
تصورت حقيقه الكمال
بصوره بديعته الجمال
فانها الحوراء فى النزول
و فى الصعود محور العقول
فانها قطب رحى الوجود
فى قوسى النزول و الصعود
و ليس فى محيط تلكه الدائره
مدارها الاعظم الا الطاهره
مصونه عن كل رسم و سمه
مرموزه فى الصحف المكرمه
صديقه لا مثلها صديقه
تفرغ بالصدق عن الحقيقته
بدا بذالك الوجود الزهرا
سر ظهور الحق فى المظاهر
هى البتول الطهر و العذراء
كمريم الطهر و لا سواء
فانها سيده النساء
و مريم الكبرى بلاخفاء
فى افق المجد هى الزهراء
للشمس من زهرتها الضياء
بل هى نور عالم الانوار
و مطلع الشموس و الاقمار
رضيعه الوحى من الجليل
حليفه محكم التنزيل
مفطومه من زلل الهواء
معصومه عن و صمه الخطاء
معربه بالستر و الحياء
عن غيب ذات بارى الاشياء
راضيه بكل ما قضى القضاء
بما يضيق عنه واسع الفضاء
زكيه من وصمه القيود
فهى غنيه عن الحدود
يا قبله الارواح و العقول
و كعبه الشهود والوصول
يادره العصمه والو لايه
من صدف الحكمه و العنايه
تهنيته سيدالرسل بها
لك الهنايا سيد الوجود
فى نشئات الغيب و الشهود
بمن تعالى شهاءنها عن مثل
كيف و لا تكرار فى التجلى
لك الهنا يا سيد البريه
با عظم المواهب السنيه
اتاك طاووس رياض القدس
بنفحه من نفحات الانس
من جنه الصفات و الاسماء
جلت عن المديح و الثناء
اين اشعار در بار كه به برخى از آن اقتصار ورزيديم ناظم آن نابغته الدهر فيلسوف الزمن و فقيه الامه مرحوم آيت الله العضمى حاج شيخ محمد حسين اصفحانى قدس سره السبحانى مشتهر بعلامه كمپانى است كه اين بزرگوار از اساتيد مرحوم آيتين علمين آقاى خوئى و آقاى ميلانى اعلى الله مقامها به شمار مى رود.
اين علم ربانى را تاءليفات و تصنيفات بسيارى است كه از جمله حاشيه اى بر كفايه الاصول مرحوم آيت الله الكبرى آخوند ملا محمد كاظم خراسانى رحمه الله عليه و نيز كتاب تحفه الحكيم كه منظمومه ايست در حكمت متعاليه و رسائل ديگر كه درود بر روح پرفتوحش باد.



http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:13
اشراق اول : در بيان اينكه وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا ص مختار و برگزيدهپروردگار از ميان قاطبه بانوان جهان است
مقدمه
شكى نيست كه خداى حكيم را در نظام وجود اعم از نظام تكوين و نظام تشريع مختارات و منتخبات و برگزيده هائى است كه همه بر طبق حكمت و مصلحت و مبانى نفس الامريه است و همه بر ملاك فضيلت و شرافت است و رعايت انتخاب اشرف فالاشرف و افضل فالافضل در تعين و تحقق آنها گرديده است و اين قانون حكيمانه در تمام نظام وجود و ايجاد و در كل نظام تكوين و تشريع جارى است و نظام اتقن كيانى از نظام
احسن اسمائى ربانى سرچشمه گرفته است .
فالكل من نظامه الكيانى
ينشاء من نظامه الربانى :
مختارات و منتخبات الهى در نظام احسن اقتن و در ميان مخلوقات اعم از مبدعات و منشاءت و مخترعات چه در نظام تكوين و چه در نظام تشريع بسيار و بيرون از حد و شمار است و براى رعايت اختصار به برخى از آن مختارات اشاره مى شود.
مختار و برگزيده پروردگار از ميان اسماء خود، اسم (((على ))) است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان صفات خود، صفت رحمت است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان عقول ، عقل اول است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان نفوس ، نفس كليه الهيه است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان ملائك (مهيمين ) است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان ممالك هستى ، كشور بهشت است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان اشربه بهشتى ، شراب تسنيم است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان انهار بهشتى ، نهر كوثر است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان احجار، حجرالاسود است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان بيوت سماوى ، بيت المعمور است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان بيوت ارضى ، كعبه معظمه است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان مراكب سماوى ، براق است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان كواكب ، شمس است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان صور، صورت انسانيه است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان اعضاء انسانى ، قلب است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان ارادات ، نيت است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان خلقها (خلق عظيم ) است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان اعداد، تسعه و تسعين است



http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:13
مختار و برگزيده پروردگار از ميان طرق و سبل ، صراط مستقيم است مختار و برگزيده پروردگار از ميان اعمال ، فرائض است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان احوال ، مقام رضا است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان اديان ، دين اسلام است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان اركان ، دين نماز است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان نواميس ، شريعت محمديه است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان فضائل ، ايمان است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان معارف معرفه الله است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان اصول اعتقاديه ، اصل توحيد است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان اثنيه ، صلوات است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان اذكار (لا الله اله الله ) است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان كتب آسمانى ، قرآن است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان سور قرآنيه ، سوره ياسين است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان قصار المفصل ، سوره توحيد است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان آيات قرآنيه آيه الكرسى است مختار و برگزيده پروردگار از ميان شهور، شهر رمضان است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان ايام اسبوع ، يوم الجمعه است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان ليالى ، ليله القدر است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان اوقات ، وقت سحر است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان قرون ، قرن نبى الختمى (ص ) است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان اعصار، عصر ظهور المهدى (عج ) است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان انبياء، حضرت محمد (ص ) خاتم الانبياء است
مختار و برگزيده پروردگار از ميان خلفا و اوصياء انبياء و مرسلين ، خلفاء و اوصياء حضرت خاتم النبين است كه عدد آنها دوازده نفر و اول ايشان حضرت اميرالمؤ منين على بن ابيطالب و آخر ايشان ولى عصر بقيه الله حضرت مهدى حجه بن الحسن العسگرى صلوات عليهم است . الذى بيمنه رزق الورى و بوجوده ثبتت الارض والسماء مختار و برگزيده پروردگار از ميان نساء و بانوان جهان ، ملكه ملك و ملكوت ام الائمه دختر والا گهر پيغمبر خاتم (ص ) حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها سيده نساء العالمين من الاولين و الاخرين است .


http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:13
در عرصه دو گيتى از آشكار و پنهان
زيباترين بديعى كآمد ز فيض سبحان
زيباترين اشياء فرخترين اعيان
از هر چه هست پيدا وز هر چه هست پنهان
از مرغها هزار است وز فصلها بهار است
از عضوهاست ديده وز عرقهاست شريان
از طيبهاست عنبر وز زيبهاست افسر
وز نهرهاست كوثر وز نوعهاست انسان
از سنگها دل دوست وز عيشها غم اوست
وز تيغهاست ابر و وز دشنه هاست مژگان
از عقلهاست اول وز نفسهاست قدسى
وز نغمه هاست قرآن وز خلقهاست احسان
از پيكهاست جبريل وز مژده هاست بعثت
از اصلهاست توحيد وز فضلهاست ايمان
از شهرها مدينه وز انبياء محمد(ص )
وز شاخه هاست طوبى وز باغهاست رضوان
از اولياست حيدر مثلش نزاد مادر
باشد كلام ناطق يا روح و جان قرآن
از بانوان علم زهراست برگزيده
زان سيده نساء است اندر جهان امكان
او منبع فضائل او مجمع محاسن
او مخزن فيوضات مجلاى ذات يزدان
او مادر ائمه او كوثر محمد (ص )
اعطائى الهى آمدبه نص قرآن
(ربانى ) ارشفيعت زهرا بود به محضر
اين از عنايت اوست با جمله محبان
يا فاطمه الزهرا يا بنت محمد (ص ) يا قره عين الرسول يا سيدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بك الى الله و قدمناك بين يدى جاجاتنا يا وجيه عندالله اشفعى لنا عندالله .


http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:13
اشراق دوم : بيان نسب ملكه ملك و ملكوت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها
بس در رفعت شاءن و مقام والاى نسبى حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها و على ابيها و بعلها و بنيها، كه دخت اول شخص عالم امكان است و اثر روحانى و جسمانى حضرت خاتم انبياء و سرور اصفياء همان اثر صادر نخستين و اولين جلوه رب العالمين . فاطمه زهرا سلام الله عليها دختر كسى است كه در نظام وجود از غيب و شهود بالادست او در مرتبه و مقام كسى نيست ، مگر ذات واجب الوجود. او دختر شخصى است كه اشرف الاولين والاخرين و رحمه للعالمين و خاتم الانبياء و المرسلين است : بتصريح نص ‍ قرآن لقوله تعالى (و ما ارسلناك الارحمه للعالمين )
آيه 107 سوره انبياء و نيز (و لكن رسول الله و خاتم النبين )
از آيه 40 سوره احزاب : بزرگان از اكابر و اعاظم عرفاى شامخين در تعريف خاتم گفته اند (الخاتم من ختم المراتب باسرها و بلغ نهايته الكمال )
زين سبب خاتم شده است او كه بجود
مثل او نى بود و نى خواهند بود
حق مر او را برگزيد از اين و آن
رحمه للعالمينش كرد از آن
مظهر عشق حق و مجبوب حق
برده از كروبيان جمله سبق

http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:14
براهين عقليه و نقليه اين واقعيت را ثابت نموده كه سكه تعين ام التعين ختمى جمعى كمالى منحصرا بنام آن حضرت زده شده و خداى حكيم آن بزرگوار را بر تبه خاتميت سرافراز و او را از ميان كل ماسوا برگزيده و مقام شامخ خاتميت را به آن حضرت عطا و مرحمت نموده است :
هر ماده اى كه قابل اين گوهر گرانمايه نيست آيا نمى بينى كه خداى جهان آفرين كه بر كلك او بيكران آفرين از بسيارى از جماد اندكى را نبات و از بسيارى از نبات اندكى را حيوان و از بسيارى از حيوان اندكى را انسان نمود؟ يعنى نباتى كه در طريق وجود خود حيوان است و حيوانى كه در صراط وجود خود انسان است و از بسيارى اناس اندكى را عاقل و از بسيارى عقلاء اندكى را مسلم و از بسيارى مسلمين اندكى را مومن و از مؤ منين اندكى را عابد و از عابدين اندكى را زاهد و از زاهدين اندكى را عالم و از عالمين اندكى را فقيه و از فقها اندكى را حكيم و از حكما اندكى را عارف و از عرفاء اندكى را ولى و از اولياء اندكى را عارف و از عرفاء اندكى را اولوالعزم و از اولوالعزم يكى را خاتم آفريد پس در نظام كل اشرف مخلوقات و افضل مصنوعات حضرت خاتم النبياء و سرور اصفياء محمد مصطفى عليه و آله آلاف التحيه و الثناء است كه فاتح است در قوس نزول و خاتم است در قوس صعود :
اى كائنات را بوجود تو افتخار
اى بيش ز آفرينش و كم ز آفريدگار
(تو فاتح وجود و تو هم خاتم وجود
ختم كمال در تو نموده است كردگار )
(عالم ز فيض هستى تو پديدار آمده
پس كائنات را بوجود تو افتخار)


http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:14
ما ضمن رساله (جلوه ربانى در اثبات خاتميت ) علاوه بر آيات قرآنيه و اخبار و احاديث و خطب صادره از مقام عصمت و معادن حكمت نيز از طريق برهان :ده برهان و دليل عقلى بر اثبات خاتميت نبى اكرم و رسول خاتم حضرت محمد مصطفى صلى الله عليه و آله و سلم اقامه نموده ايم كه فهرست آن براهين به قرار زيل است :
برهان اول از طريق لزوم مظهر جامع
برهان دوم از طريق لزوم انتهاى سير صعودى
برهان سوم از طريق لزوم تكميل فيض الهى
برهان چهارم از طريق تطابق نظامين
برهان پنجم از طريق اسفار اربعه
برهان ششم از طريق قاعده امكان اشرف
برهان هفتم از طريق قاده امكان اخس
برهان هشتم از طرق برهان لزوم قانون تام و اتم آسمانى
برهان نهم از طريق برهان لزوم رابط بين خالق و مخلوق
برهان دهم از طريق قاعده وجوب لطف بطريق اولى ، چه خاتم مكمل دائر نبوت و سفارت الهيه است :
بيان اين براهين دهگانه مشروحا در كتاب جلوه ربانى در اثبات خاتميت مندرج است كتاب نامبرده كه با خط مولف است عينا عكس بردارى و در ايران و خارجه منتشر شده است و چند نسخه از آن نزد مولف موجود است كه در صورت مراجعه به طالبان آن اهداء مى گردد:
لمولفه
هزار بينه دارم كه در نظام وجود
كسى به مرتبه ختم انبيا نرسد
ز صد هزار پيمبر كه در جهان آمد
كسى به منزلت و فضل مصطفى نرسد
به حسن معنى و صورت مثال او نبود
تو را در اين سخن انكار كار ما نرسد
محمد (ص ) است كه او را ستود ذات ودود
ز حق ثنا به كسى جز به يار ما نرسد
خدا و جمله ملائك ثناى او گويند
دعاى ما به سما جز كه با ثنا نرسد
شفيع جمله خلايق به روز محضر اوست
كسى به رتبه احمد (ص ) ز ما سوا نرسد
چه اوست مظهر جامع كه خاتميت را
جز او به لياقت ز ما سوا نرسد
مراست دست به دامان اين چنين يارى
كه از ازل و ابد كس به يار ما نرسد

اين حديث شريف از خود حضرت ختمى مرتبت منقول است كه فرموده ما خلق الله خلقا افضل منى و در حديث معتبر ديگر آمده كه حضرت ولى الله اعظم على عليه السلام از پيغمبر خاتم صل الله عليه و آله و سلم پرسيد يا رسول الله فانت افضل او جبريل حضرت در جواب فرمود يا على ان الله فضل انبياء المرسلين على ملائكته المقربين و فضلنى على جميع النبين و المرسلين والفضل بعدى لك يا على والائمه من بعدك اين حديث نورانى را علامه محقق ملامحسن فيض ‍ كاشانى از شيخ صدوق رضوان الله عليهما در كتاب علم اليقين خود نقل نموده است .


http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:15
مادر حضرت فاطمه زهرا ع

هويت بانوى عظمى عليا مكرمه خديجه كبرى مادر حضرت زهرا(ع )

حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها مادرش يگانه بانوى عظيمه الشان و المرتبه جناب عليا مكرمه مجلله خديجه كبرى عليها التحيه و الثناء است
اين مخدره محترمه معظمه سلام الله عليها اول زنى است كه حضرت نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم با او ازدواج نموده است و ولادتش در سنه شصت و هشت قبل الهجره بوده اين بانوى معظمه داراى مقام سيادت و رياست و حشمت و داراى مال و ثروت بسيار بوده است داراى مقام عفت اخلاق حميده بوده و اوصاف جميله را واجد بوده و بس در مقام سخاتوت و فداكاريش كه تمام اموال و ثروت خود را به رايگان براى اعلاء كلمه توحيد و ترويج اسلام مطلقا در اختيار تام شوهرش پيغمبر عالى مقام گذاشت .
شرافت و عظمت شئون حضرت خديجه كبرى نسبا و حسبا و ايمانا و اخلاقا در تاريخ اسلام از ناحيه مورخين ثبت و ظبط است
بطوريكه ما را بى نياز از بيان آن مى نمايد. جناب خديجه كبرى عليها سلام اول كسى است در ميان بانوان كه به خاتم پيغمبران ايمان آورد و دعوت حضرت ختمى مرتبت محمد مصطفى على آلاف التحيه والثناء را پذيرفت و مشرفه به دين مبين اسلام گرديد.
حضرت عليا مكرمه خديجه كبرى عليها التحيه والثناء از بانوان برگزيده خداس است همين بس در مقامش كه هرگاه جبرئيل امين فرشته وحى اهى بر خاتم انبياء حضرت محمد مصطفى (ص ) نازل مى گرديد، سلام خدا بر حضرت خديجه كبرى سلام الله عليها پيامش بود.
جبرئيل هر وقت شرفياب محضر انور پيغمبر اكرم (ص ) مى شد عرض ‍ مى كرد خدا مى فرمايد سلام مرا به جناب خديجه برسانيد و بآن بانوى عظمى بگوئيد ما براى او در بهشت قصرى مجلل و زيبا مطابق شاءن او مهيا و آماده نموده ايم : و نيز در كتاب بحار مجلسى (ره ) نقل شده ان جبرئيل عليه السلام اتى النبى صلى الله عليه و آله فقال : اقرء خديجه من ربها السلام فقال رسول الله صلى الله عليه و آله : يا خديجه هذا جبرئيل يقرئك من ربك السلام قالت خديجه :الله السلام و منه السلام و اليه السلام .
حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها شوهرش وجود مقدس قطب ارائك توحيد، سلطان العارفين و رئيس الموحدين و اميرالمومنين و امام المتقين ولى الله اعظم حضرت على مرتضى صلوات الله و سلامه عليه است
حضرت على مرتضى عليه السلام داراى مقام ولايت كليه مطلقه است و تمام شئون ولايت و علامات و امتيازات امامت را واجد است .
حضرت على مرتضى عليه السلام داراى نفس كليه الهيه است همان نفسى كه مورد خطاب است در آيه شريفه پايان سوره فجر (يا ايتها النفس ‍ المطمئنه ارجعنى الى ربك راضيه مرضيه فادخلنى فى عبادى و ادخلى جنتى : آيه 30 سوره الفجر.




http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:15
حضرت على مرتضى عليه السلام اعلم الناس است ، احكم الناس ‍ است ، اقتى الناس است ، احلم الناس است ، اشجع الناس است اسخى الناس است ، اعبد الناس است :
حضرت على مرتضى عليه السلام در تمام شئون ولايت كليه مطلقه با حضرت ختمى مرتبت محمد (ص ) شريك است الا اينكه نبوت ختميه مختص رسول الله صلى الله عليه و آله است چنانكه در حديث شريف منزلت ، تصريح به اين واقعيت شده است : قال رسوال الله (ص ) مخاطبا لعلى المرتضى (ع ) ( انت منى بمنزله هارون من موسى الا انه لان نبى بعدى ) اين حديث مورد اتفاق عامه و خاصه است حضرت ختمى مرتبت خطاب به حضرت امير اهل ايمان ، على مرتضى فرموده تو از من در تمام شئون بمنزله هارونى از موسى ، مگر اينكه نبوت به من ختم شده است و بعد از من پيغمبرى نيست :
جمله (و لا نبى بعدى ) از لسان پيغمبر اكرم (ص ) علاوه بر اينكه سند محكمى است بر خاتميت آن حضرت ، نيز مثبت ولايت كليه مطلقه حضرت على مرتضى (ع ) مى باشد. چون موسى و هارون سلام الله عليهما در تمام شئون كماليه با هم مشاركت داشته اند و همين معنى براى خاتم انبياء محمد مصطفى و على مرتضى صلوات الله عليهما در جميع شوون ولايت كليه مطلقه ثابت است و استثناء نشده مگر نبوت كه اختصاص به حضرت محمد صلى الله عليه و آله دارد.
لمولفه
(لا نبى بعدى ) از فخر بشر
خود دليل خاتميت در اثر
(انت منى گفت تا دانى عمل (ع )
بعد او باشد خلايق را ولى
گفت تعريضى او در اين سند
عين تصريح است بر اهل خرد


http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:17
اعلام مقام ولايت كليه مطلقه علويه تصريحا در اين آيه مباركه است لقوله تعالى انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يوتون الزكوه و هم راكعون ) آيه 55 سوره مائده .
اين آيه مباركه به اتفاق مفسرين عامه و خاصه در شاءن على عليه السلام نازل شده است ، چه آن حضرت بوده كه در حال ركوع زكوه و صدقه داده است .
ولى در آيه مذكوره به معناى متصرف مطلق و صاجب اختيار و حاكم مطلق است نه به معناى دوست چه اگر به معناى دوست
گرفته شود اساسا معنى غلط است . علاوه با شمول كلى و سريانى خطاب (كم ) در آيه مرقومه كه جميع خلق را در بردارد،
لازم آيد كه بنابراين معنى العياذ بالله خدا و رسول خدا و اميرالمومنين على (ع ) دوست فاسقين و فاجرين و كافرين و منافقين و مشركين هم باشند و حال آنكه آنها برى و بيزارند از اينها، تا چه رسد كه دوست اين گروه فاسد باشند. پس عقل صحيح ، اين معنى را باطل و غلط مى داند و مخالف در محكمه عقل و وجدان محكوم است و بايد به حكم برهان ، تسليم آن معنايى بشود كه ما اشاره نموديم . يعنى متصرف مطلق و صاحب اختيار مطلق در كل عالم امكان ، نه در گوشه جهان و جزئى از آن و اين معناى ولايت تكوينيه و ولايت كليه مطلقه است (فانهم ) ممكن است كسى بگويد ولايت ولى بمعناى تصرف درست و مرد تصديق اما كليه و مطلقه را از كجا استنباط و استفاده نمائيم ، در جواب مى گوئيم آنرا هم از خود همين آيه مباركه ، مگر انما وليكم الله اين ولايت مطلقه و كليه نيست ، البته اين ولايت كلى است اگر چنانچه انكار نمائى العياذ بالله ولايت و تصرف خدا را در عالم محدود كرده و خدا را نشناخته اى و عقل تو را محكوم مى كند. عقل و برهان مى گويد تصرف خدا كلى و نامحدود است نه جزئى و مقيد. آيا مى توانى بگوئى خدا نسبت به آسمان ولايت دارد و العياذ بالله ولايت در زمين ندارد و يا در عوالم عاليه ولايت و تصرف و حكومت دارد، اما در عوالم سافله ديگر اين ولايت و تصرف را ندارد؟!


http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:18
پس به حكم عقل و برهان مى بايست قبول كنى كه خداى قادر متعال ، متصرف مطلق و صاحب اختيار مطلق و حاكم مطلق در نظام كل است و داراى ولايت كليه مطلقه ذاتيه اصليه است و همين معنى در ولايت ، براى رسوال خدا حضرت حتمى مرتبت محمد (ص ) و براى حضرت على مرتضى (ع ) كه آيه مباركه مذكوره در شاءن آن حضرت نازل گرديه است ، ثابت و محقق و مبرهن است ، به حكم اينكه معطوف در حكم معطوف عليه است اما فرق و تفاوت ولايت كليه الهيه حضرت احديت ، با ولايت كليه مطلقه حضرت ختمى مرتبت و دوازده نفر خلفاء و اوصياى آنحضرت كه همه مصداق اولوالامر و همه واجد مقام ولايت كليه مطلقه مى باشند اين اين است كه ولايت خدا ذاتى و اصلى است و ولايت ايشان ضللى است و آنان مظهر ولى مطلق هستند و به عبارت ديگر ولايت كليه مطلقه ايشان يعنى رسول الله و خلفاى آن حضرت كه اول آنها حضرت على مرتضى و آخر آنها حضرت بقيه الله مهدى ولى عصر (عج ) به اذن الله است كه از اين اذن مراد اذن تكونى است خذ و اغتنم .
مولف را نسبت به معناى ولايت و شئون ولايت ضمن رسائلى كه در اثبات ولايت و امامت دوازده نفر خلفاء و اوصياء حضرت ختمى مرتبت (ص ) نگاشته است ، بيان تفصيلى است و بايست به آن رسائل مراجعه شود. در اين مقام فقط خواستيم شوهر عالى مقام فاطمه زهرا (س ) را كه حضرت على مرتضى صاحب مقام ولايت كليه مطلقه است معرفى نمائيم و نظر به بيان شئون ولايتى على عليه السلام نداشتيم . زيرا هر سخن جائى و هر نكته مقامى دارد و اما بس در مقام عظمت و رفعت شاءن ولاتى على عليه السلام نداشتيم . زيرا هر سخن جائى و هر نكته مقامى دارد و اما بس در مقام عظمت و رفعت شاءن حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها، كه اگر خداى على اعلى وجود مرتضى را خلق نمى كرد، براى اين بانوى بى همتا، كفوى در صفحه جهان هستى نبود تار روز قيامت .
چنانچه در روايت معتبر تصريح به اين حقيقت شده است :
قال الله عزوجل لو لم اخلق عليا لما كان لفاطمه كفو على وجه الارض ‍ آدم و من دونه
(ولنعم ماقيل )
حق چو نديد همسرش در همه ممكنات از آن
واجب و لازم آمدش خلقت حيدر آورد


http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:18
على مرتضى عليه السلام مظهر اسماء حسنى و مجلاى صفات الوهى است . على مرتضى مثل اعلاى الهى است . خداى يكتا مثل نارد، اما مثل اعلا دارد و له المثل الاعلى پيغمبر اكرم خطاب به على مرتضى فرمود : (و انت المثل الاعلى ) : يعنى على جان مصداق مثل اعلاى كبريائى فى الواقع تو هستى .
و لنعم ما قال الاستادنا العارف (الهى قمشه اى )، رضوان الله تعالى عليه :
چو شمع آفرينش را بر افروخت
به آدم علم الاسماء بياموخت
ميان شاهدان بزم شاهى
كه مستند از مى وحى الهى
محمد (ص ) را نخست افكند مستى
ز جام عشق صهباى الستى
پس آنگه او چو سرمستان پر شور
به اشراقى جهان را كرد پر نور
چو قرآن دفترى از عشق بگشاد
به دانش عالمى را كرد دلشاد
بر آن دفتر كه شهر علم غيب است
در دانش (((على ))) بى هيچ ريب است
امير اهل ايمان سر سبحان
وزير مصطفى سلطان امكان
قواى عقل كلى را سپهدار
نظام آسمانى را نگهدار
شه آزادگان مقصود عالم
بت كروبيان زاولاد آدم
جمالش رونق بتها شكسته
جلالش بر ملائك راه بسته
گر آن ماه از جهان خلق كم بود
جهانى در شبستان عدم بود
نبود آن خواجه گر اين كارگه را
نبودى بنده اى زيبنده شه را
به عالم خواست ذات لايزالى
نمايد ز آئينه امكان مثالى
على گرديد تمثال جمالش
وز آن آئينه پيدا شد مثالش
ز (لله المثل ) بشناس وى را
منزه دان ز مثل آن شمس وفى را
امام اهل ايمان مرتضى را
شناسد هر كه بشناسد خدا را
بر او اشراق گردد نور يزدان
چو بر ختم رسولان فيض سبحان


http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:18
اشراق سوم : بيان ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها

قبل از اينكه محور ولادت ملكه ملك و ملكوت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها و چگونگى آن مطابق اخبار و احاديث صادره از مقام عصمت در اين قسمت بپردازيم لازم است بدوا به منشاء تكون آن حضرت اشارت بنمائيم :
روى عن الصادقين صلوات الله عليهما : و كان مبدء حمل خديجه عليهاالسلام عنها بها ان النبى صلى الله عليه و آله لما عرج به الى السماء اكل من ثمار الجنه فحولها الله تعالى ما فى ظهره فلما هبط الى الارض واقع خديجه فحملت بفاطمه عليهاالسلام ففاطمه حوراء انسيه و كلما النبى (ص ) الى رائحه الجنه كان يشمها فيجد منها رائحه الجنه الحديث .
وايضا : عن عايشه :قال رسوالله صلى الله عليه و آله لما اسرى بى الى السماء ادخلت الجنه فوقعت على شجره من اشجار الجنه لم ار فى الجنه احسن منها و لا ابيض منها ورقا و لا اطيب ثمره فتناولت ثمره من اثمارها فاكلتها : فصارت نطفه فى صلبى فلما هبطت الى الارض واقعت خديجه فحملت بفاطمه رضى الله عنها فاذاانا اشتقت الى ريح الجنه شممت ريح فاطمه :
(از كتاب الدرالمنثور ج 5 ص 218 سوره اسرى )
مضموناين دو روايت معتبر با هم يكى است و مثبت آن است كه تكون نطفه در طلب حضرت ختمى مرتبت از ثمره اشجار جنت منشاءت گرفته و پس از معراج آن بزرگوار و هبوطش بزمين با مواقع با حضرت خديجه عليهاالسلام ، موجب حمل آن بانوى مكرمه به وجود فاطمه زهراى اطهر(س ) دختر والا گهر پيغمبر خاتم صلى الله عليه و آله و سلم گرديده است و به همين جهت بوده است كه آن حضرت بوى بهشت را از دخترش فاطمه زهرا سلام الله عليها استشمام مى نموده است و او را انسيه حورا ناميده است .
انسيه حورا سبب اصل اقامت
اصلى كه بباليد بدو نخل امامت
نخلى كه ز توليد قدش زاد قيامت
گنجينه عرفان گهر بحر كرامت
در باغ نبى طوبى افراخته قامت
در ساحت بستان ولى سر و لب جو




http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:18
بيان كيفيت توليد حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها

از مفضل بن عمر روايت شده است كه گفته از حضرت كاشف حقايق امام صادق عليه السلام سوال كردم چگونه بوده ولادت حضرت فاطمه عليهاالسلام : امام صادق صلوات الله عليه فرمود چون خديجه اختيار مزاوجت با حضرت ختمى مرتبت محمد صلى الله عليه و آله نموده ، زنان مكه از عداوتى كه با آن حضرت داشتند از خديجه هجرت نموده و دور او را واگذاشتند بطوريكه بر او سلام نمى كردند و نمى گذاشتند زنى نزد او برود. پس خديجه را بدين سبب وحشت گرفت :
فلما حملت بفاطمه عليهاالسلام صارت تحدثها فى بطنها و تصبرها و كانت خديجه تكتم ذالك عن رسول الله (ص ) فدخل يوما و سمع خديجه تحدث فاطمه فقال لها يا خديجه من يحدثك : قالت الجنين الذى فى بطنى يحدثنى و يونسنى فقال لها هذا جبرئيل يبشرنى انها انثى و آنها النسمته الطاهره الميمونه و ان الله تبارك و تعالى سيجعل نسلى منها و سيجعل من نسلها ائمته فى الامته يجعلهم خلفاء فى ارضه بعد انقضاء وحيه .
چون حضرت خديجه (ع ) بوجود حضرت فاطمه (ع ) حامله شد، فاطمه (س ) در شكم با او سخن مى گفت و مونس او بود و او را امر بصبر مى فرمود خديجه (س ) اين حالت را از حضرت ختمى مرتبت كتمان نموده و پنهان مى داشت ، پس روزى حضرت پيغمبر اكرم (ص ) داخل خانه شد و شنيد كه خديجه (س ) سخن مى گويد. فرمود :خديجه شما با كسى صحبت مى كنى و با كه سخن ميگوئى ؟ خديجه (س ) عرض كرد با فرزندى كه در بطن من است . او با من سخن مى گويد و مونس من مى باشد. حضرت فرمود به خديجه اينك جبرئيل است و به من بشارت مى دهد كه اين فرزند دختر است و اوست نسل طاهر با ميمنت و بركت ، و ذات بارى تعالى نسل مرا از او بوجود خواهد آورد و از نسل او امامان و پيشوايان دين در امت من پديد آيند و بعد از انقضاء وحى تشريعى خداوند ايشان را حجه خود در ارض ‍ عالم امكان قرار مى دهد (و زمين را هيچگاه از وجود آنان خالى نمى گذارد).
بارى دارد كه پيوسته خديجه (ع ) در اين حالت بود تا آنكه هنگام ولادت حضرت فاطمه سلام الله عليها نزديك گرديد و در خود احساس موقع زائيدن نمود. بدين جهت بسوى زنان قريش و نساء بنى هاشم قاصدى فرستاد كه نزد او حاضر شوند. ايشان در جواب او پيام فرستادند نظر به اينكه گفته ما را نپذيرفتى و بر خلاف ميل ما با محمد يتيم ابوطالب كه فقير و فاقد مال و ثروت است تزويج نموده زن او گرديدى ، بدين سبب ما به خانه تو نمى آئيم و متوجه امور تو نمى شويم .

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:19
چون خديجه پيغام ايشان را شنيد بسيار غمگين و اندوهناك گرديد:
فبينا هى كذالك اذدخل عليها اربع نسوه طوال كانهن من نساء بنى هاشم ففزعت منهن فقالت لها احداهن لا تحزنى يا خديجه فانارسل ربك اليك و نحن اخواتك : انا ساره و هذه آسيه بنت مزاحم و هى رفيقتك فى الجنته و هذه مريم بنت عمران و هذه صفراء او صفورا بنت شعيب بعثنا الله تعالى اليك لنلى من امرك ماتلى النساء من النساء: حضرت خديجه عليهاالسلام در اين حالت ناگاه ديد چهار زن بلند بالا نزد او حاضر شده و گفتند ما رسولان پروردگار تو هستيم و بسوى تو آمده ايم اى خديجه و خود را معرفى نمودند اولى گفت منم ساره زوجه ابراهيم خليل : و اين (دومى ) آسيه دختر مزاحم است كه رفيق تو خواهد بود در بهشت و اين (سومى ) مريم دختر عمران است و اين (چهارمى ) صفورا دختر شعيب است حقتعالى ما را فرستاده است كه در وقت زادن نزد تو باشيم و تو را بر اين حالت معاونت نمائيم :
فجلست واحده عن يمينها والاخرى عن يسارها والثالثه من بين يديها و الرابعه من خلفهاء فوضعت خديجته فاطمه عليهاالسلام طاهره مطهره فلما سقطت الى الارض اشرق منها النور حتى دخل بيوتات مكته و لم يبق فى شرق الارض و لا غربها موضع الا اشرق فيه ذالك النور:
پس آنگاه يكى از بانوان در جانب راست خديجه نشست و ديگرى در جانب چپ و سومى در پيش روى او و چهارمى در پشت سرش قرار گرفتند.
پس حضرت فاطمه سلام الله عليها پاك و پاكيزه به دنيا آمد و چون متولد گرديد و تجلى كرد در زمين نور او ساطع گرديد بطوريكه خانه هاى مكه را روشن گردايد و اشراق و تجلى نور او شرق و غرب جهان و سراسر عالم را فرا گرفت و موضعى نماند مگر آنكه از آن نور روشن شد.
دارد كه ده نفر از حورالعين به آن خانه در آمدند و هر يك ابريقى و طشتى از بهشت در دست داشتند و ابريقها مملو بود از آب كوثر. پس آن زنى كه در پيش روى خديجه بود فاطمه را برداشت و به آب كوثر شستشو داد و جامه سفيدى بيرون آورد كه از شير سفيدتر و از مشك و عنبر خوشبوتر بود و آنگاه حضرت فاطمه را در يك جامه از آن پيچيد و جامه ديگر را مقنعه او گردانيد پس او را به سخن در آورد :
فنطقت فاطمه عليهاالسلام بشهاده ( ان لا اله الا الله ) و ان ابى رسول الله (ص ) سيد الانبياء و ان بعلى سيد الاوصياء و ان ولدى سيد الاسباط). سپس بر هر يك از آن بانوان سلام كرد و هر يك را بنام ايشان خواند. پس آن بانوان اظهار شادى كردند و حوريان بهشتى خندان شدند و اهل بهشت را بشار دادند به ولادت حضرت فاطمه عليهاالسلام سيده نساء اهل جنت و سيده نساء عالمين من الاولين و الاخرين و در آسمان نورى درخشيد كه پيشتر از آن ملائك و فرشتگان چنان نورى مشاهده نكرده بودند. فلذالك سميت الزهراء عليهاالسلام :
پس آن بانوان مقدسه بخديجه مكرمه خطاب نموده گفتند بگير اين دختر والا گهر را كه طاهره و مطهره و زكيه و با بركت است ذات اقدس حقتعالى و مبدء اعلى بركت داده او را و نسل او را پس خديجه عليهاالسلام در كمال خوشحالى و شادى سينه خود را در دهان او گذاشت : و دارد كه حضرت فاطمه سلام الله عليها در هر روزى آنقدر نمود مى كرد كه اطفال ديگر در يك ماه نمو مى كنند و در هر ماهى آنقدر نمو مى كرد كه اطفال ديگر در ظرف يكسال : صلوات و دورد خدا بر حضرت فاطمه زهرا (س ) و بر پدر حضرت فاطمه زهرا (س ) و بر شوهر حضرت فاطمه زهرا (س ) و بر فرزندان حضرت فاطمه زهرا (س ) ازلا و ابدا و سرمدا.


http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:19
ولادت حضرت الفاطمة الزهرا سلام الله عليهما فى جمادى الاخره يوم العشرين منها بعد مبعث رسول الله صلى الله عليه و آله بخمس ‍ سنين :
تاريخ معتبر ولادت با سعادت و با بركت ملكه ملك و ملكوت حضرت فاطمه لاهوتى صفات ، دختر ولا گهر و كوثر اعطائى الهى به حضرت ختمى مرتبت محمد صلى الله عليه و آله را در بيستم جمادى الاخر سنه پنچم بعد از بعث پيامبر (ص ) ضبط كرده است .
مرحوم علامه ربانى الشيخ مهدى المازندرانى نيكو سروده است : (از كوكب الدرى )
يا حبذا من ليلته الميلاد
الليلته العشرين من جمادى
ميلاد بنت المصطفى الرسول (ص )
صديقه طاهره بتول
سيده انسيه حوراء
فاطمه زكيه زهراء
يا ليله سربها محمد (ص )
اذ ولدت بنت النبى احمد(ص )
ميلاد هاد سر قلوب البشر
لانها شفيعه فى المحشر
وقرت العيون من ابناها
كذاك قرت عين من والاها
خديجه بمكه مليكه
كانت على العريش والاريكه
حقت لها لو فخرت مدى الزمن
ببنتها ام الحسين و الحسن (ع )
نور الاله قد ضحى و اشوق
غصن النبى قد علا و اوراق
و اشرقت مكه بالانوار
و طيبه كذاك بالازهار
بكل الافاق ضيائها ضحى
انار اطباق السموات العلى
و نورها قد كان قنديل الضياء
معلقا فى ساق عرش الكبرياء


http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:19
الحق حكيم ربانى حكيم صفاى اصفهانى در نعمت ملكه ملك و ملكوت حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها عالى سروده است :
اى گوهر يكدانه بريز از خم لاهوت
در ساغر بلور صفا سوده ياقوت
مرغ ملكوتى است زجاجى كه دهد قوت
قوت جبروتى است كه در خطه ناسوت
نوشم مى مدح گهر نه يم فرتوت
صديقه كبرى صدف يازده لولو
مرآت خدا عالمه نكته توحيد
كش خيمه عصمت زده بر عرصه تجريد
آن جلوه كه بالذات برون است ز تحديد
مولود محمد (ص ) كه بدان نادره تابيد
ذات احدى كرده پديد اين سه مواليد
زين چار زن حامل و آن هفت تن شو
بلاى مكان فوق زمان ذات ممجد
كز نقص زمانى و مكانى است مجرد
فرزند نبى جفت ولى طاق مويد
طاق حرم عصمت او قصر مشيد
آن شافعه كان رائحه كز خلد مخلد
جويند و نيابند بجز خاك در او
انسيه حورا سبب اصل اقامت
اصلى كه بباليد بدو نخل امامت
نخلى كه ز توليد قدش زاد قيامت
گنجينه عرفان گهر بحر كرامت
در باغ نبى طوبى افراخته قامت
در ساحت بستان ولى سر و لب جو
سر سند كل اثر صادر اول
نه عقل در يك اثر پاك معطل
نفس فلك پير در اين مرحله مختل
برتر بودش پايه ز موهوم و مخيل
بالاتر از اين چاره خشيجان بهى بل
صد مرحله والاتر از اين گنبد نه تو
هرگ نشنيديم خدا را بودى ام
اى ام الوهييه وى در تو خرد گم
باز آى كه ما مردم افروخته انجم
بر ديده نشانيمت بر ديده مردم
دل بى تو به جان آمد بنماى تبسم
تا بشكفد از خاك گل و خندد خيرو
اوصاف خدا در تو هويداست كما هى
علم تو محيط است بمعلوم الهى
ذاتت متناهى صفتت نامتناهى
سر تا قدمت آئينه طلعت شاهى
خورشيد گهى تافت بمه گاه بماهى
با گرد سمند تو نياراست تكاپو
خورشيد چو رويت به سما و به سمك نيست
چون روى تو پيداست كه خورشيد فلك نيست
از عشق تو در سينه عشاق تو شك نيست
شور لب شيرين تو در كان نمك نيست
اى زاده انسان كه بخوبيت ملك نيست
از عشق تو بر پاست بكونين هياهو
من با تو بتوحيد دلى يكدله دارم
از عشق تو بر گردن جان سلسله دارم
من قطره كه از بحر فزون حوصله دارم
از بهر عنايات تو چشم صله دارم
من عشق تو را پيشرو قافله دارم
تا بار گشايم به فناى حرم هو
اى پاى تو پهلو زده خورشيد سما را
بر فرق من خسته بسايان كف پا را
اى دست خدا دست صفا گير خدا را
از ديده بيننده مينداز (صفا) را
اى آنكه بود از مدد دست تو ما را
آرام تن و قوت دل و قوت بازو
اى ذات خدا را رخ نيكوى تو مرآت
فانى به تو فعل و اثر و وصف در آن ذات
نفى من درويش بود پيش تو اثبات
بر درگه حق اى تو شهنشاه خرابات
حاجات مرا اى تو بر آرنده حاجات
بسراى كه از درد بود حشمت دارو
در هر صفتى اعظم اسماء الهى
اندر فلك قدرت نبود چو تو ماهى
عالم همگى بنده شرمنده تو شاهى
محتاج از در الطاف نگاهى
نه غير تو حصنى و ملاذى و پناهى
يا فاطمه الزهرا انا بك نشكو


http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:19
اشراق چهارم : بيان اسماء و القاب و كنيه حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها

ابن بابويه بسند معتبر از يونس به ظبيان روايت كرده است كه حضرت صادق كاشف حقايق عليه الصلوه و السلام فرموده كه حضرت فاطمه سلام الله عليها را نه اسم است نزد خداى عزوجل الفاطمه و الصديقه و المباركه و الطاهره و الزكيه و الراضيه و المرضيه و المحدثه و الزهراء).

آنگاه حضرت صادق عليه السلام فرمود كه آيا مى دانى كه چيست تفسير فاطمه (ع ) يونس عرض نمود خبر بده مرا از معنى آن اى سيد من . حضرت فرمود فطمت من الشر يعنى بريده شده است از كل بديها.

سپس ‍ فرمود كه اگر اميرالمؤ منين على عليه السلام تزويج نمى نمود او را كفوى و نظيرى نبود او را بر روى زمين تا روز قيامت . نه آدم و نه آنها كه بعد از او بودند (از كتاب بحار و غيره ) اين حديث شريف نورانى برهان ساطع و دليل قاطع است بر اينكه حضرت اميرالمومنين و سيد الاولياء معلم الملك و الملكوت ولى الله اعظم على مرتضى عليه آلاف التحيه و الثناء از جميع انبياء و رسل و اوصياء ايشان بعد از حضرت ختمى مرتبت عقل كل خاتم الانبياء والرسل ، مرتبه اش افضل و اشرف و ارفع مى باشد و نيز برهان ساطع و روشنى است بر افضليت و اشرفيت و ارفعيت ملكه ملك و ملكوت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها بعد از پدر خاتم انبيا حضرت محمد مصطفى و بعد از شوهرش حضرت على مرتضى صلوات الله عليهما از كل انبياء و رسل و اوصياء ايشان و همچنين از قاطبه ماسوا على الاطلاق .
ولنعم ما قيل :
حق چو نديده همسرش درهمه ممكنات از آن


واجب و لازم آمدش خلقتحيدر آورد




http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:20
ذات اقدس حق تعالى و مبدء اعلى از عنايتى كه به حضرت فاطمه (س ) داشته ، اسم او را از اسم خود مشتق فرموده است .
چنانكه در روايت معتبر از قول پيغمبر آمده كه قال النبى
(ص )لفاطمه شق اله لك يا فاطمه اسما من اسمائه فهو الفاطر و انت فاطمه ) (از بحار ج 43) اين حدايث شريف نورانى برهان و دليل ساطع است كه حضرت فاطمه سلام الله عليها مظهر اسماء حسناى الهى و مجلاى صفات علياى ربوبى است و اين حديث دلالت بر عصمت آن ملكه ملك و ملكوت دارد چه در علم كلام و حكمت متعاليه با براهيه عقليه و ادله متقنه محكمه ثابت و مبرهن گرديده كه خداى متعال و ذات ذى الجلال الوهى منزه و مبرى از كل عيوب و نقائص است و جامع جميع صفات كماليه و نعوت جماليه و جلاليه است .
بنابراين كسى كه مظهر صفات و اسماء اوست مى بايست به حكم عقل و برهان منزه و مبرى از كل عيوب و نواقص باشد مگر نقص امكان كه اين از لوازم وجود ممكن الوجود است .
پس مستفاد از جمله (فطمت من الشر) در تفسير فاطمه (ع ) و اشتقاق فاطمه از اسم مبارك (فاطر) دليل قاطع است بر اينكه حضرت فاطمه سلام الله عليها منطمه است از جميع شرور و عيوب و نقائص و چون چنين است پس لازم است كه واجد جميع خيرات و داراى جميع محاسن و مكارم و متصف به كل كمالات در تمام شئون بوده باشد.
و چگونه چنين نباشد و حال آنكه فاطمه (س ) مظهر كل اسماء الهيه و مرآت و آئينه ذات و صفات ربوبيه است فاطمه (س ) مظهر علم خداست . فاطمه (س ) مظهر حلم خداست . فاطمه (س ) مظهر قدرت خداست . فاطمه (س ) مظهر جمال خداست . فاطمه (س ) مظهر جلال خداست .

و لها جلال ليس فوق جلالها





الا جلال الله جل جلاله



و لها نوال ليس فوق نوالها




الا نوال الله عمنواله



فهم بسى رفت و نبودش طريق




عقل بسى راند و نبودش مجال




لودنت الفكره منحجبها




لا حترقت من سبحات الجلال







http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:20
آرى كم كسى است كه بتواند به افق مقام اعلاى حضرت فاطمه سلام الله عليها اكتناها معرفت حاصل نمايد و كم كسى است كه تبواند به مقام نورانيت حضرت فاطمه (س ) را بشناسد.
زيرا در مقام معرفت آن حضرت ، عقول ذوى العقول حيارى و افهام ذوى الافهام صرعى است رفعت شاءن و عظمت مرتبه شامخه اين بانوى عظمى بقدرى بالا است كه در حيطه ادراك نيايد.
كه فاطمه (س ) از نظر حقيقت باطن ليله القدر است و مگر مى تواند كسى ادراك ليله القدر نمايد؟ در حديث معتبر از لسان كاشف حقايق حضرت امام صادق عليه الصلوه و السلام چنين نقل شده كه فرموده است انا انزلناه فى اليله القدر : الليليه فاطمه و القدر (الله ) فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرك ليله القدر و انما سميت (فاطمه ) لان الخلق فطموا عن معرفتها (از بحار علامه مجلسى ج 43 (ص )65)
ارباب عرفان و معرفت و كرسى نشينان عرض علم و حكمت را محور اين حديث شريف نسبت به تشابه و مضاهات ليله القدر با وجود حضرت فاطمه سلام الله عليها توجيهاتى است .
از جمله آنكه همانطورى كه معرفت اكتناهى بكنه ذات الوهى براى احدى ميسور نيست ، معرفت اكتناهى بكنه ذات فاطمه لاهوتى صفات نيز براى احدى امكان پذير نيست و همانطوريكه حقيقت ليله القدر و منزلت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها بر خلق مجهول است .
و همانطوريكه در شاءن ليله القدر در قرآن آمده فيها يفرق كل امر حكيم آيه 4 - سوره دخان ، نيز وجود حضرت فاطمه سلام الله عليها از جهت اينكه اسوه و الگو است براى مردم پس در واقع ميزان تفريق حق از باطل است .
و نيز همانطوريكه ليله القدر ظرف است از براى آيات و سو قرآنى به حكم انا انزلناه فى ليله القدر آيه 1سوره القدر چه قرآن در ليله قدر نازل شده است همين طور وجود فاطمه سلام الله عليها وعاء و ظرف است براى آيات نورانيه وجوديه ائمه اطهار و مظاهر تامه اسماء و صفات پروردگار كه همه نسل و ذريه آن بزرگوار يعنى فاطمه سلام الله عليها مى باشند. زيرا صدف وجود فاطمه زهرا ظرف وجود همه امامان و وعاء گوهرهاى ائمه اطهار عليهم السلام است و اوست كه ام الائمه است و هر امام خود كلام الله ناطق و هر يك آيه كبراى الهى هستند كه از صقع ربوبى در ظرف ليله القدر فاطمى تجلى و ظهور نموده و به عبارت ديگر نازل شده اند. مضافا به اينكه مصحفى نورانى محتوى جميع حقايق الهى بر حضرت فاطمه (س ) نازل گرديد كه جميع علوم و اسرار از ازل تا ابد در آن صحيف مباركه منطوى است و آن مصحف هميشه مورد استفاده ائمه معصومين عليهم السلام بوده و الساعه آن صحيفه شريفه نزد حضرت ولى عصر مهدى ارواحناله الفداء موجود است .


http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:21
و از جمله تشابه ليله القدر ليله مخصوصه تجليات خاصه الهيه باسماء لطفيه و فيوضات و بركات و اشراقات ربانيه است و در ليله القدر است كه ادعيه و حاجات بندگان در دربار الوهى باجابت مى رسد، نيز با توسل بندگان و مخلوقات با ايمان به ذيل عنايت حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها كه ليله القدر معنوى و ظرف تتجلى رحمت رحيميه ربانى است و در واقع باب رحمت واسبع و مظهر الله و وجيه عندالله است و مصداق خير من الف شهر و مصداق كوثر اعطائى الهى و منبع خير كثير نامتناهى الهى به حضرت ختمى مرتبت محمد صلى الله عليه و آله است ، حاجات حاجتمندان بوسيله و وساطت حضرت فاطمه زهرا (س ) نزد خدا روا و دردهاى دردمندان شفا يابد و ليتوسل به خاندان عصمت و ولايت و زيارت آنان عارفا بحقهم شرط اساسى آن است كما قال الصادق عليه الصلوه و السلام :نحن و الله الاسماء الحسنى (التى لا يقبل الله من العباد عملا الا بمعرفتناكاشف حقايق الذى انكشف له الملك و الملكوت فرمود: مائيم اسماء حسناى الهى عمل بندان نزد خداوند سبحان مورد قبول واقع نمى شود مگر به معرفت ما. (به مقام نورانيت )


http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:21
و قيل عن لسانهم صلوات الله عليهم :


ما جام جهان نماىذاتيم
ما مظهر جمله صفاتيم
ما نسخه نامه الهيم
ما گنج طلسم كائناتيم
هم مظهر واج بالوجوديم
هم معنى جانم مكناتيم
هر چند كه مجمل دوكونيم
تفصيل جميعم جملاتيم
برتر ز مكان و درمكانيم
بيرون ز جهات و درتجهاتيم
ما هادى جمله علوميم
كشاف جميع مشكلاتيم
بيمار و ضعيف راشفائيم
محبوس و نحيف رانجاتيم
گو مرده بيا كه روحبخشيم
گو تشنه بيا كه مافراتيم
اى درد كشيده دواجوى
از ما مگذر كه مادواتيم



http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:21
مولف توصيه اكيد مى كند خوانندگان محترم را كه هميشه در مقام حاجت مشروعه - هر چه باشد - از خواندن دعاى توسل كه در كتاب مفاتيح الجنان قمى و ساير كتب ادعيه معتبر است غفلت ننمايند. زيرا اثر اجابت آن سريع و بسيار مفيد و بارها براى نگارنده به تجربه رسيده است و اين دعاى نورانى سريع الاجابه از توسل به حضرت ختمى مرتبت پيغمبر رحمت شروع و به دوازدهمين نير برج امامت و ولايت حضرت خاتم الاوصياء ولى عصر ختم مى گردد و توسل به حضرت فاطمه سلام الله عليها در آن دعلا مندرج است .
باين عبارت يا فاطمه الزهرا يا بنت محمد يا قره عين الرسول يا سيدتنا و مولاتنا انان توجهنا و استشفعنا و توسلنا يك الى الله و قدمناك بين يدى حاجاتنا يا وجيه عندالله اشفعى لنا عندالله .

صديقه كبرى گهر درجرسالت
ام النجبا واسطه العقد جلالت
بر چرخ الوهيت خورشيدعدالت
اسم الله اعظم شرر ديوضلالت
يك مظهر لاعوتى دريازده حالت
يك حجت يزدانى بايازده برهان
نورش ازلى بود ز انوارالهى
در جلوه گرى بود به آثار الهى
گرديد عيان از رخشاسرار الهى
دو ديده او ديده بيدارالهى
در باغ هدى شاخه پربارالهى
شاخى كه بيارايد از اوميوه عرفان
اى مظهر حق آينه بايازده مظهر
اى پيكر نورانى وى روح مظهر
اى دختر پيغمبر وى همسر حيدر
اى چهره زيباى توآرايش محشر
اى فاطمه اى آئينه حضرت داور
اى هيكل توحيد و اى آيت سبحان



http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:22
بارى حضرت فاطمه سلام الله عليها را نامهاى ديگرى است مانند صديقه و مباركه و محدثه و طاهره و زكيه و راضيه و مرضيه و زهراء كه تسميه آن حضرت به اين اسماء شريفه همه من جانبت الله سبحانه و تعالى و به تعيين خداوند متعال است ، كما صرح فى الروايه المذكوره قوله عليه السلام : لفاطمه تسعه اسماء عند الله عزوجل الحديث .
و اما اسماء و القاب كثيره و بسيار براى آن بزرگوار است كه بعضى منوص و برخى غير منوص است و ز آن جمله است برخى از القاب شريفه اى كه در نعت حضرت فاطمه زهرا سلام الله در قالب نظم ريخته و سروده شده و الحق عالى است و آن اشعار در ربار از اين قرار است

القاب بنت المصطفى كثيره
نظمت منها نبذه يسيره


نفسى فداها و فدا ابيها
و بعلها الولى مع بنيها


سيده انسيه حوراء
نوريه حانبه عذراء

كريمه رحيمه شهيده
عفيفه قانعه رشيده


شريفه حبيبه محترمه
صابره سليمه مكرمه


صفيه عالمه عليمه
معصومه مغصوبه مظلومه


ميمونه منظوره محتشمه
جميله جليله معظمه


حامله البلوى بغيرشكوى
حليفه العباده والتقوى


حبيبه الله و بنت الصفوه
ركن الدى و آيهالنبوه


شفيعه العصاه ام الخير
تفاحه الجنه والمطهره


سيده النساء بنت المصطفى
صفوه ربها و موطن الهدى


قره عين المصطفى
وبضعه مهجه قلبه كذا بقيه


فهيمه عقيله حكيمه
مهجه قلبه كذا بقيه


فهيمه عقيله حكيمه
محزونه مكروبه حكيمه


عابده زاهده قوامه
با كيه صابره صوامه


عطوفه روفه حنانه
البره الشفيقه الانانه


والده السبطين دوحه النبى
نور سماوى و زوجه الوصى


بدر تمام غره غراء
روح ابيها دره بيضاء


واسطه قلاده الوجود
دره بحر الشرف والجود


وليه الله و سرالله
امينه الوحى و عينالله


مكينه فى عالماسماء
جمال الاباء شرفالابناء


دره بحر العلم والكمال
جوهره العزه والجلال


قطب رحى المخاخرالسنيه
مجموعه الماثرالعليه


مشكاه نور الله والزجاجه
كعبه الامال لاه لالحاجه


ليله قدر ليلهمباركه
ابنه من صلت به الملائكه


قرار قلب امهاالمعظمه
عاليته المحل سرالعظمه


مكسوره الضلع رضي ضال صدر
مغصوبته الحق خفى القبر



http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:23
هذه الابيات النورانيه من الجنه العاصمه .
قال المحقق الربانى ملا محمد باقر صاحب الخصائص الفاطميه :
سبحانك اللهم يا فاطر السماوات العلى و فالق الحب و النوى انت الذى فطرت اسما من اسمك و اشتققته من نورك فوهبت اسمك بنورك حتى يكون هو المظهر لظهورك فجعلت ذالك الاسم جرثومه لجمله اسمائك و ذالك النور ارومه لسيده امائك و ناديت فى الملاء الاعلى :انا الفاطر و هى فاطمه و بنورها ظهرت الاشياء من الفاتحه الى الخاتمه فاسمها اسمك و نورها نورك و ظهورها ظهورك و لا اله غيرك و كل كمال ظلك و كل وجود ظل وجودك فلما فطرت فطمتها عن الكدورات البشريته و اختصصتها بالخصائص الفاطميه مفطومه عن الرعونات العنصريه و نزهتها عن جميع النقائص مجموعه من الخصائل المرضيه بحيث عجزت العقول عن ادراكها و الناس فطموا عن كنه معرفتها فدعا الاملاك فى الافلاك بالنوريه السماويه و بفاطمه المنصوره ام السبطين و اكبر حجج الله ع لى الخافقين ريحانه سدره المنتهى و كلمه التقوى و العروه الوثقى و سر الله ارمضى و السعيده العظمى و المريم الكبرى و الصلوه الوسطى و الانسيه الحوراء التى بمعرفتها دارت القرون الاولى : و كيف احصى ثناها و ان فضائلها لا تحصى و فواضلها لا تقصى :البتول العذراء و الحره البيضاء ام اليها و سيده شيعتها و بنيها ملكته الانبياء الصديقه فاطمه الزهراء سلام الله عليها و على ابيها و بعلها و بنيها.
براى حضرت فاطمه عليهاالسلام كنيه هاى متعدده اى است و از آن جمله است ام الفضائل ، ام العلوم ، ام الكتاب ، الم الخيره و ام الاسماء زيرا آن حضرت مظهر اسماء حسنى الهى است .

در هر صفتى مظهر اسماءالهى
اندر فلك قدرت نبود چوتو ماهى





http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:23
و از القاب و كنبه هاى آن حضرت است ام الحسن ، ام الحسين ، ام المحسن ، ام الئمه و ام ابيها چه آن حضرت مقوم و مربى جهت مقام روحانبت حضرت ختمى مرتبيت است و بيان تشريح اين مطلب مهم محتاج به تحقيق نير عرشى است و مولف اين تحقيقت را ضمن همين رساله نموده است .
اشراق پنجم : در بيان تحقيق نير عرشى محور ام ابيها

در صدور اين كلام معجز نظام از لسان مبارك حضرت خير الانام پيغمبر عالى مقام و تعبير آن بزرگوار درباره دختر والا گهرش ملكه ملك و ملكوت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها به (ام ابيها) جاى هيچ شك و ترديد نيست . مخصوصا كه از ناحيه عامه و خاصه اين گفته روايت شده است . ولى فهم اين نكته مهم در وسع ادراك همه كس نيست ، مگر براى راسخون فى الحكمته والعرفان
خواهى گفت چگونه مى شود دخترى مادر پدر باشد؟
مسلم است كه اين گفته پيغمبر اكرم درباره دخترش (ام ابيها) محض اظهار و ابراز محبت نبوده تا از گفته هاى عرفيه تعبير شود و نيز از باب عطوفت و مهربانى به دخترش اين تعبير از آن حضرت سزاوار نيست كه بگويد مادرم و نمى شود گفت كه پيغمبر (ص ) در مقام احترام با تعبير به اين كلام درباره دخترش چنين فرمايشى نموده است ، زيرا هر چند بسيار مورد احترام پدر باشد مادر پدر يا به منزله مادر نخواهد گرديد.
پس گفتن پيغمبر خاتم به دخترش (ام ابيها) را نمى شود از اين تعارفات تلقى نمود و حمل بر اين احساسات عرفيه كرد و از طرفى العياذ بالله نمى توان آنرا گزاف و مجاز توهم و تصور نمود، زيرا ساحت مقدس حضرت ختمى مرتبت عقل كل محمد (ص ) كه مجسمه عصمت است و اعلى مرتبه عصمت را اقوالا و احوالا واخلاقا و افعالا در تمام شئون واجد است ، منزه است از اينكه گزاف بگويد. بلكه شبهه اى نيست كه اين كلام معجز نظام در تعبير (ام ابيها) بيان حقيقت و عين واقعيت است كه از لسان آن حضرت نسبت به دخترش حضرت فاطمه سلام الله عليها صادر شده است و تحقيق اين حقيقت و واقعيت از نظر نگارنده اين است :




http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:23
تحقيق عرشى محور بيان (ام ابيها) از نظر مولف )
بايد دانست همين طور كه براى حق مقامى است كه آنرا (احديت ) نامند و اين مقام مطلق و نهان بودن صفات و اسماء الهيه و اسرار آنها و نهان بودن اسرار عالم تكوين و تكليف است ، و بعد از آن مقام الوهيت و (احديت ) كه آن مرحله كثرت اسمائيه و صفاتيه است و در اين مرحله ظهور حقايق به نحور تفصيل است ، به نحوى كه محرم ظهور و اظهار به جز خاصان دربار و مقربان درگاه الهى كسى نيست ، بعد از اين مقام ظهور حق است به اشراق و تجلى فعلى كه آنرا وجود منبسط خوانند - كه عرش استواء مقام صادر اول و عقل كل و حقيقت محمديه است - همچنين مقام ولايت كليه مطلقه كه اقرب به حق از آن چيزى نيست ، داراى سه مرتبه از ظهور است :
اول مقام غيب كه جميع شئون ولايت و خواص و بركات آن در آن مقام غيب مستكن و مستجن است و آن طور وجودى حضرت ختمى مرتبت عقل كل محمد (ص ) است كه رشته هاى منفصله از آن حضرت از حضرت على مرتضى عليه السلام گرفته تا حضرت حجت مهدى عليه السلام همه در غيب وجود آنجناب
موجود و محجوب از مشاهده اغيار بودند تمام اوصاف كماليه دوازده امام عليهم السلام از على (ع ) با همه سخنان درر بارش و با همه علوم و كمالاتش ‍ تا وصى دوازدهم مهدى (ع ) با همه علوم و كمالاتشان بنحو اجمال و بساطت در پرده غيب نبى اكرم و رسول خاتم صلى الله عليه و آله و سلم متحقق و مستور بود.
مقام دوم از طور ولايت بروز آن است در هويات مباركه ائمه عليهم السلام كه تفصيل همان مقام اول است چنانكه پيدا است كه تفصيل علوم و بسط سخن در مراحل توحيد و علوم ماوراء الطبيعه و حل مشكلات و تعليم اخلاق فاضله ، از حضرت على مرتضى عليه السلام كه شروع شد، مخزن آن حضرت رسول خاتم محمد صلى الله عليه و آله و سلم بود. ليكن در مرتبه احديت و غيب و تعاليم و ظهورات ائمه اطهار بعد از حضرت امام على عليه السلام از حضرت امام حسن و حضرت امام حسين و حضرت سجاد و حضرت باقر و حضرت صادق و حضرت كاظم و حضرت رضا و حضرت جواد و حضرت هادى و حضرت عسكرى و بعدا حضرت حجت مهدى ولى دهر و امام عصر صلوات الله عليهم اجمعين به همين منوال كه مبسوطا همه آنان نظير كثرت اسمائيه بطور متعدد ظاهر و شعب علوم و حكمت و فضايئل و كمالات از هر يك جداگانه به عالم وجود فيضان نمود.
مقام سوم مرحله ظهور ولايت است بصورت تصرف و تجلى فعلى و تكوين باذن الله تعالى در همه كائنات كه مقام صنع است و بديهى اسصت كه به عنوان خلافت الهيه منظور است نه به عنوان استقلال و اين مقام مرتبه ظهور مشيت است همچنانيكه وجود منبسط مقام فعل و مرتبه مشيت است :
تا اينجا معلوم شد كه مقام ولايت كليه مطلقه به مظهريت حق دارالى شئون و مراتب ثلاثه الهيه (از احديت و احديت و مقام تجلى فعلى مى باشد.)
و نيز معلوم شد كه ولايت يك مقام اجمال دارد و يك مقام تفصيل اما مقام اجمال از طور ولايت كه مظهر مرتبه (احديت و غيب ) است مخزن آن حضرت ختمى مرتبت عقل كل محمد صل الله عليه و آله است و مقام تفصيل از طور ولايت بروز آن است در هويات مباركه ائمه اطهار عليهم السلام كه تفصيل همان مقام اول است .
حال پس از اين مقدمه عرفانيه مى گوئيم شبهه اى نيست كه منشاء بروز و ظهرو تفصيلى مقام ولايت كليه مطلقه همانا حضرت فاطمه دختر حضرت خاتم انبياء صلوت الله و سلامه عليهما است كه اين بى بى عالم علت بروز ولايت از بطن اجمال به ظهور تفصيلى در مرتبه وجود ائمه اطهار گرديده است در حقيقت مقوم جهت ولايت و روحانيت پدرش خاتم انبياء شده و جهت ولايت و روحانيت پدرش را در مقام بسط و ظهور جلوگر ساخته است




http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:25
شخصيت فاطمه از ديدگاه پيامبر
شاءن و منزلت فاطمه زهرا عليهاالسلام را همين بس كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله درباره اش زيباترين سخنان را بيان فرموده كه درباره هيچ يك از زنان عالم چنين چيزى نفرموده حتى درباره همسر و ساير دختران خود.
اينك از ميان دهها روايتى كه درباره اين شخصيت بى نظير نقل گرديده به چند روايت بسنده كرده سپس به نكاتى در اين جهت اشاره اى خواهيم داشت :

1- فاطمه عليهاالسلام پاره تن پيامبر

بخارى در صحيح خود از وليد از ابن عيينه از عمر بن دينار از ابى مليكه از مسور بن مخرمه از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كرده كه فرمود: فاطمة بضعة منى فمن اءغضبها اءغضبنى ؛ فاطمه عليهاالسلام پاره تن من است هر كه او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است .
2- فاطمه عليهاالسلام قلب پيامبر

حسن بن سليمان در كتاب محتضر از تفسير ثعلبى از مجاهد از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت كرده كه روزى آن حضرت از خانه بيرون آمد و در حالى كه دست فاطمه عليهاالسلام را گرفته بود، چنين فرمود: هر كه اين را مى شناسد كه شناخته است و هر كه وى را نمى شناسد بداند: اين فاطمه عليهاالسلام دختر محمد است و او پاره تن من مى باشد، او قلب من است كه در بين دو پهلوى من قرار گرفته است ؛ پس هر كه او را آزار دهد مرا آزار داده و هر كه مرا آزار دهد خداى را آزار داده است .


http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:26
بيان مطلب
بيان مطلب به لسان واضح تر نيز محتاج چند مقدمه ديگر است . مقدمه اول : آنكه ام كه به فارسى آنرا مادر گويند به لحاظ آنست كه محل تربيت ماده ولد و پروراندن تا حدى كه از عالم قوه به فعليت برسد مى باشد و چون ولد از تربيت ام متولد و متكون مى گردد، از اين جهت است كه به مادر (ام ) اطاق مى شود و لذا شير دادن و حضانت شرط اميت نمى باشد بلكه پروراندن در رحم شرط اميت است .
مقدمه دوم : مراد از (اب ) در حديث مبارك مقام ظهور تفصيلى جنبه ولايت و روحانيت حضرت حتمى مرتبت (ص ) است . و شكى نيست در اينكه اين نحوه و اين طور از وجود حضرت رسول اكرم (ص ) كه مقام ظهور تفصيلى ولايت و روحانيت آن حضرت است متحقق نگردد، مگر به وجود ائمه اطهار سلام الله عليهم اجمعين چه آنكه در بدو دعوت حضرت رسول خاتم صلى الله عليه و آله و سلم تا زمان رحلت آن بزرگوار بواسطه كمى وقت و كثرت ابتلائات به جنگها و محاربات و امثال آن مقدور آن حضرت نگرديد كه مقام ولايت كليه و روحانيت كامله خود را به بيان ارد و احكام اسماء و صفات و آنها كه مقتضيات اسمائند و اسرار مقام ولايت را كلا و طرا و تفصيلا نمايان و اظهار فرمايد. وليكن ائمه اطهار عليهم السلام به نحو مبسوط و به تفصيل اين مرتبه را يعنى مقام تفصيل ولايت و روحانيت حضرت ختميه را به مقام بسط و ظهور تفصيلى جلوه دادند، چنانكه اخبار و احاديث صادره از مقام عصمت و مخازن علم و حكمت شاهد و برهان اين قسمت است . مخصوصا اخبار صادره از امامين همامين حضرت باقر العلوم و حضرت صادق كاشف حقايق عليهم الصلوه و السلام در بيان شرح اسماء اسماء و صفات حق تعالى و رموز اسرار و دقايق توحيد كه در كتاب اصول كافى كلينى و توحيد صدوق و احتجاج طبرسى و غيره ثبت و ظبط است و هم آثار مرويه از حضرت رضا عليه السلام در همين مقام كه مقام بسط و تفصيل ظهور ولايت است و در كتب معتبره منقول است نيز شاهد قوى و برهان محكم بر اسن مطلب است كه بيان نموديم تا برسد به دوره رجعت ائمه اطهار كه ظهور كامل مقام ولايت كليه مطلقه و دولت و حكومت كلى آنها متصل مى شود به افق عالم آخرت :

باش تا صبح دولتشب دمد
كاين هنوز از نسائمسحر است
(لكل اناس دولته يرقبونها
و دولتنا فى آخر الدهريظهر

اين بيت منسوب است به حضرت امام صادق عليه السلام .



http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:26
مقدمه سوم :

نظر به دو مقدمه قبل ، هرگاه كسى بگويد كه ائمه اطهار عليهم السلام وجود تفصيلى حضرت رسول خاتم صلى الله عليه و اله و سلم هستند (به اعتبار جهت روحانيت ) نه به لحاظ مقام جسمانيت ، درست و صحيح گفته است . زيرا حقيقت ولادت ثانويه روحانيت حضرت رسول اكرم (ص )از بطن اجمال بطور تفصيلى در مرتبه ائمه اطهار عليهم السلام حاصل شده است .
پس از تمهيد اين سه مقدمه ، حال مى گوئيم حضرت فاطمه سلام الله عليها (ام ابيها) يعنى مادر حضرت رسول (ص )است به شرط رعاليت دو امر يكى آنكه مراد از حضرت رسول مقام روحانيت آن حضرت است و دوم آنكه مادر بودن حضرت فاطمه زهراء (ع )براى پدرش به لحاظ وجود تفصيلى روحانيت حضرت رسول (ص ) كه قبل از حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها و تولد او دارا بوده است .
پس نتيجه اين شد كه مراد از (ام ابيها) اين است كه حضرت رسول خاتم (ص )مولود روحانى تفصيلى دخترش محسوب مى گردد. زيرا دخترش ‍ فاطمه (ع )مادر ائمه اطهار (ع )مى باشد و ائمه عليهم السلام وجود روحانى تفصيلى حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مى باشند و به عبارت اخرى : ولادت ثانويه روحانيه حضرت رسول خاتم (ص )از بطن دختر گراميش حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها است .
بالجمله
الفاطمه متولده جسما من ابيها و اما ابوها فهو متولد روحا و تفصيلا من بنتها (لا جسما و لا اجمالا). خذ هذا التحقيق النير العرشى و اغتنم :
للحكيم المتاله و العارف الصمدانى ميرزا محمود القمى رضوان الله تعالى عليه (المتخلص بالرضوان ): فى نعت الفاطمه الزهرا سلام الله عليها



http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:26
اى مهين بانوى بيت الحرم غيب قدم
سر ناموس رسول مدنى خاتم

اى تو خاتون همه كشورملك و ملكوت
وى تو بانوى همه ملكعرب تا به عجم

اى تو آن گوهر يكتا كه به يكتائى تو
مادر دهر نياورد ونيارد به شكم

دختر اينگونه به صلب ازليت ناياب
گوهر اينگونه نداردابديت به رحم

نه به پشت قدماين نقشو نه در بطن حدوث
پس از اين نقش مجرد فل قدجف قلم

مطلع شمس جمال و افق ماه جلال
مشرق سر وجود و ملك خلق شيم

چادر عفتت از بافتهنور خدا
پرده عصمتت از اقمشه شهر قدم

بطن در بطن همه لامعهنور خدا
صلب در صلب همه بارقهعلم و كرم

جلوه در جلوه همه مظهرانوار خدا
پرده در پرده همه سرجلال اعظم

مام در مام همه صاحب جاه و حشمت
باب در باب همه قبله حاجات امم

دوده در دوده همه مظهرانوار خدا
پشت در پشت همه معدنالطاف و نعم

پدران تو همه يكه سواران وجود
مادران تو همه صاحب اعزاز و حشم
پسران تو بزرگان همه كون و مكان
ابن در ابن همه شمس ضحى بدر ظلم
معنى سوره قدرى و ظهورطه
بضعه حضرت ياسين و به قرآن توام

اين چنين نسخه دگرنسخه نويس ايجاد
نه رقم كرد و نخواهد پس از اين كرد رقم

روحت از روح رسول وتنت از جوهر قدس
در سراپاى تو پا و سراحمد مدغم

همسرت حيدر و زان فخركنى بر حوا
پدرت احمد و زان فخركنى بر آدم

خجل از سبحه و سجاده زهدت يحيى
بنده قدس تو عيسى وكنيزت مريم

اى كه بر خاك درت ملكو ملك سجده كنان
پى تعظيم درت پشت كندگردون خم

بندگان تو ز آسيب قيامت آزاد
دوستى تو جراحات گنه را مرهم
(راه باز است ز كوى توبه سرچشمه فيض
چون توئى كوثر و هم منبع فيض عالم )

شمئه فضل تو را ناطقه ام باشد لال
پاره فضل تو را نطق مجرد ابكم

چشم تا چشم خدا بين نشود مى نشود
با تو اى محرم اسرارالهى محرم

چون تو ديدى كه جهان لايق ماواى تو نيست
كردى عجل بوفاتى طلب از باب كرم

گرچه من تجربه كردم كه حقيقت دانان
همه در نقمت و در رنجو عذابند و الم

بر خلاف عادت اين تجربه (رضوان ) مى خواه
تا كه صديقه نجاتت دهداز دست نقم

قطره اى ريز ز ابركرمت بر (رضوان )
پيش يك قطره ز جود وكرمت عمان نم




http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:27
اشراق ششم : بيان اينكه وجود فاطمه زهرا س مصداق كوثر اعطائى خدا به خاتم انبياءاست
بسم الله الرحمن الرحيم
انا اعطيناك الكوثر، فصل لربك و انحر، ان شانئك هوالابتر.
ذات اقدس حضرت احديت جلت عظمته خطاب به حبيبش حضرت ختمى مرتبت محمد مصطفى عليه و آله افضل التحيته و الثناء مى فرمايد: ما كه مالك الملك و الملكوت و صاحب العز و الجبروت هستيم به تو كه مختار و برگزيده ما از كل ماسوا هستى كوثر عطا فرموديم .

كوثر يعنى چه ؟

كوثر به معناى خير كثير است و در اين مقام كه مقام تفضل و عنايت ذات الوهى است به حضرت ختمى مرتبت ، شامل است جميع خيرات نامتناهيه و تمام مواهب و فيوضات الهيه و كليه عطايا و آلاء و نعم ربانيه را على الاطلاق اعم از مواهب و عطاياى لاهوتيه و جبروتيه و ملكوتيه و ناسوتيه و اعم از نعم دنيويه و برزخيه و اخرويه و اعم از نعم غيبيه و شهوديه و اعم از نعم ظاهريه و باطنيه و از نعم آفاقيه و انفسيه و نعم امريه و خلقيه از عرشيه و فرشيه بطوريكه هيچ خير و نعمتى و كمالى و فضيلتى در اقليم هستى و دار وجود از غيب و شهود نيست ، مگر اينكه همه در تحت حيطه كوثر اعطائى الهى به حبيبش خاتم النبياء و سرور اصفياء حضرت محمد مصطفى عليه و آله آلاف التحيه و الثناء واقع و قرار گرفته است : حال با توجه به اين معنى كه اشاره شد نسبت به كلمه (كوثر) به معناى خير كثير شبهه اى نيست كه ساير معانى در تفاسير عامه و خاصه همه از مصاديق همين خير كثير است نه معناى استقلالى ، تا مورد اشكال برخى از مفسرين واقع شود.
و بر اين اساس نه توهم اختلاف معانى كوثر لازم آيد و نه مورد براى خواستن مدرك و دليل براى معانى متعدد لازم آيد و نه كوثر محتواى خود را از نظر معناى خير كثير بى نهايت از دست مى دهد و نه معناى آن محدود مى گردد، چه مصاديق كوثر به معناى خير كثير نامتناهى است و دليل و برهان براى اثبات آن مصاديق ، خود كوثر است كه اعطاء الهى به شخص ‍ پيغمبر است و ذالك فضل الله يوتيه من يشاء) چنانكه خطاب به پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم مى فرمايد و كان فضل الله عليك عظيما 8 آيه 13 سوره نساء.
پس شكى و ترديدى در اين واقعيت نيست در صورتيكه خداوند متعال از دنيا تعبير به متاع قليل فرموده است ، مسلم و محقق و ثابت و محرز است خير كثير اعطائى و فضل عظيم حق تعالى بى نهايت است . پس مصاديق كوثر اعطائى به حضرت ختمى مرتبت از حيطه احصاء و شمار خارج است چون نامتناهى است .

كتاب فضل پيمبر تمامنتوان كرد
اگر مداد شود ابحر وقلم اشجار

كسى كه دم زند از فضلبى نهايت او
چو مرغكى است كه ازبحر تر كند منقار



http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:27
اينك به مصداق آيه شريفه قرآنيه و لو ان ما فى الارض من شجره اقلام و البحر يمده من بعده سبعه ابحر ما نفذت كلمات الله ) آيه 27 سوره لقمان و قال امام الهادى عليه السلام نحن الكلمات التى لا تدرك فضائلنا و لا تستقصى (احتجاج طبرسى (ص )233)
نگارنده اعتراف و اذعان دارد كه فضائل اهل بيت عصمت و معادن حكمت كه در راءس آنها حضرت ختمى مرتبت است ، قابل احصاء نيست و تنها مى خواهيم به شمه اى از مصاديق كوثر اشاره اجمالى بنمائيم و براى نمونه به عنوان برداشت قطره اى از درياى بى كران ، به ذكر تعدادى از آن مصاديق - با كمال معذرت از حضرت ختمى مرتبت - به قدر وسع ادراك خود بپردازيم . ما يدرك كله لا يترك كله

آب دريا را اگر نتوانكشيد
هم به قدر تشنگى بايدچشيد



http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:27
بيان اجمالى و مختصر محور از مصاديق كوثر

از مصاديق كوثر و خير كثير نامتناهى اعطائى الهى به حضرت ختمى مرتبت محمد مصطفى عليه و آله افضل التحيه و الثناء آنكه در عالم احديت مطلقه او را واجد مقام فناء مطلق در هو هويت حق قرار داد و او را متحقق به اسم (هو) گردانيد و به همين جهت دعوت آن حضرت را به (قل هو الله احد) (الله الصمد) كه اعلى مرتبه توحيد است قرار داد از مصايدق كوثر و خير كثير اعطائى الهى به آن حضرت آنكه در عالم لاهوت و عالم اسماء و صفات و را مظهر اتم مقام الوهيت و مجلاى اكمل اسم اعظم خود قرار داد. پس ظهورات جميع اسماءة الهيه و تمام صفات ربوبيه در احاطه وجود آن حضرت است از مصاديق كوثر و خير كثير اعطائى الهى به آن حضرت آنكه در عالم جبروت اعلى و عالم عقول و ملائكه مجرده قدسيه ، او را صدر نشين مجلس تعقلات و رئيس عقول مجرده قرار داد. پس جميع عقول طوليه و عرضيه همه در حيطه عقل كلى محمدى (ص )قرار گرفته است از مصاديق كوثر و خير كثير اعطائى الهى به آن حضرت آ نكه در عالم ملكوت اعلى او را صدر نشين انوار اسپهبديه و نفوس كليه قرار داد. پس جميع نفوس و ارواح ، در حيطه نفس كليه الهيه و روح اعظم محمدى (ص )قرار گرفته است .
از مصاديق كوثر و خير كثير اعطائى الهى به آن حضرت آنكه در عالم مثال اكبر آن سرور را داراى بهترين صور بهيه قرار داده است . پس جميع صور مثاليه و ملكوتيه در تحت صورت مثاليه ملكوتيه آن حضرت قرار گرفته است .
از مصاديق كوثر و خير كثير اعطائى الهى به آن حضرت آنكه در عالم ناسوت و نشانه طبيعت او را داراى لطيفترين اجسام ماديه و اعدل امزجه قرار داده ، پس جميع اجسام در حيطه جسم لطيف شريف نورانى آن حضرت قرار گرفته است .
از مصاديق ككوثر و خير كثير اعطائى الهى به آن حضرت آنكه در عالم هستى و اقليم وجود از غيب و شهود، وجود او را اشرف مافى الوجود قرار داده است .
از مصاديق كوثر و خير كثير اطائى الهى به آن حضرت آنكه در نظام خلقت او را صادر نخستين و اولين جلوه رب العالمين قرار داد و جهان امكان را به طفيل وجود آن حضرت آفريده به حكم حديث شريف قدسى لولاك لما خلقت الافلاك و افلاك در اينجا كنايه از عالم امكان است ، يعنى من از غايت محبتى كه به تو دارم به طفيل وجود تو عالم امكان را خلق نمودم . معناى ديگر كه تحقيق پدرم مرحوم آيت الله شيح محمد كاظم مجتهد ربانى جامع علوم معقول و منقول بود اين است كه (اگر نه وجود تو مى بود از حيث اشريفيت كه واسطه فيض گرديد بين واجب و ممكن ، خلقت افلاك ممكن نبود.

(توئى شاه و همه افلاكخيلند
همه عالم تو را يكسرطفيلند)




http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:28
و لعنعم ما قال العالم الربانى الشيخ محمد حسين الغروى الاصفهانى (ره ):


شرق كالشمس بغيرحاجب
من مشرق الوجوب نورالواجب
اومن سماء عالم الاسماء
نور المحمديه البيضاء

لقد تجلى مبدء المبادى
من مصدر الوجود والايجاد

من امره الماضى على الاشياء
او علمه الفعلى والقضائى

رقيقه المشيمه الفعليه
او الحقيقه المحمديه

او نفس نفس النفس الرحمانى
بصورت بديعته المعانى

او فيضه المقدس الاطلاقى
فاض على الانفس والآفاق

او انه حقيقه المثانى
و عند اهل الحق حقثانى

لا بل هو الحق فمن رآه
فقد راى الحق فمااجلاه

اذا مقتضى الفناء فى الشهود
عينيه الشاهد والمشهود

هو التجلى التام والمجلى الاتم
و مالك الحدوث سلطان القدم

ابوالعقول و النفوس والبشر
و قوه القوى و صورى الصور

و لوح الالواح مجام عالحكم
او قلم الاقلام اواعلى القلم

اصل الاصول فهو عله العلل
عقل العقول فهو اولالاول

حقيقه الحقايق الكليه
و جوهر الجواهرالعلويه

وجوده جمع جوامع الكلم
و الجوهر الفرد الذى لا ينقسم

عرش الهويه المحمديه
مقامه المحمودبالختميه

هو العزيز و الشديد فى القوى
و الملك الذى على العرش استوى

كل وجود هو من وجوده
فكل موجود رهين جوده

و عالم الابداع من ظهوره
و نشاته التكوين ظل نوره

بل هو روح عالم الارواح
و جاعل الارواح والاشباح

محمد له من المحامد
ما جل عن احصاء اى حامد

كل نبى هو تحت رايه
كل ولى هو فى ولايه

و هو شفيع الكل فى القيامه
عليه تاج هذه الكرامه

فاتحه الوجود خاتم الرسل
جل عن الثناء ما شئت فقل



http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:28
از مصاديق كوثر و خير كثير اعطائى الهى به آن حضرت آنكه او را مظهريت مقام صمديت خود قرار داد. پس در واقع و در حقيقت آن حضرت مظهر بسيط الحقيقه و كل الكمالات الذاتيه و الصفاتيه و الفعليه الهيه است .
لمولفه

احمد آمد مظهر كلالكمال
احمد آمد مظهر كلالجمال

دعوت احمد به (اللهالصمد)
چونكه بود او مظهر فردصمد

زان محمد خاتم آمد دروجود
مثل او نى بود و نىخواهند بود

جان (ربانى ) ثناگو تاابد
بر محمد (ص )مظهر ذاتاحد


http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
08-10-2009, 11:28
از مصاديق كوثر و خير كوثر اعطائى الهى به آن حضرت آنكه وجود او را رحمت براى تمام عالميان و نعمت براى تمام جهانيان قرار داد. كما اشار اليه نص الكتاب الالهى لقوله تعالى (و ما ارسلناك الا رحمه للعالمين
آيه 107 سوره انبياء عالمين جمع است و شمولش سريا نيست كه تمان عوالم امكانى را شامل است . چه حقيقت محمديه مظهر رحمت واسعه الهيه است و خداوند منان فرموده است و رحمتى وسعت كلشى ء آيه 56 سوره اعراف .
پس به حكم اين مظهريت براى رحمت واسعه الهيه و رحمتش كلى و انبساطى و محيط به جميع عوالم است و اين آيه مباركه بهترين برهان است بر اينكه حقيقت محمديه (ص )صادر نخستين و اولين جلوه رب العالمين است ، در قوس نزول و خاتم النبيين است در قوس صعود. چه اگر چنين نباشد وجودش نسبت بمن سبق و من لحق رحمت نخواهد بود و حال آنكه فرمود و ما ارسلناك الا رحمه للعالمين
پس ثابت و مبرهن است كه وجود آنحضرت رحمت براى جميع عوالم است .



http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif (http://img37.picoodle.com/img/img37/5/11/25/f_flower403m_56dceab.gif)