PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : در صحبت کردن تاثیر گذار باشید . . .



ملکوت* گامی تارهایی *
07-12-2010, 21:33
در صحبت کردن تاثير گذار باشيد


http://img.tebyan.net/big/1388/02/20543511664136102241166153781586122570168.jpg


در زندگي همه ما مواقعي وجود دارد که بايد در حضور چند نفر راجع به مساله اي صحبت کنيم. ممکن است اين صحبت در جلسه يا کنفرانسي باشد که رسميت داشته باشد و ممکن هم هست که در يک جمع خانوادگي يا در محيط کار بخواهيم براي دوستان يا همکارانمان صحبت کنيم.
اگر مهارت هاي لازم را در اين زمينه داشته باشيم، قطعا روند کار با موفقيت بيشتري انجام مي شود و به نتايج بهتري مي رسيم. يکي از مباحث مهمي که اکثر صاحب نظران درباره آن اتفاق نظر دارند، مقدمه اي است که ما براي گفتار خود انتخاب مي کنيم. برخي مي گويند; اصل مطلب مهم است و مقدمه تاثير چنداني در روابط ندارد، در صورتي که اگر مقدمه جالب و دلنشين نباشد ، دنبال کردن بقيه صحبت از جانب شنوندگان چندان قطعي نيست. پس سعي کنيد صحبت خود را هميشه با يک مقدمه آغاز کنيد و سپس به اصل بحث بپردازيد.




4 نکته درباره مقدمه چيني صحيح

بسياري افراد حتي در دوران تحصيل و براي نوشتن انشاء نيز براي پرداختن به مقدمه دچار مشکل مي شوند. با توجه به نکات زير حداقل از اصول کلي مقدمه آگاه خواهند شد:
1) مقدمه بايد مختصر باشد ، اما در عين حال هدف از بيان آن را مشخص کند تا شنونده بداند که قرار است به چه موضوعي پرداخته شود.
2) مقدمه نبايد تنها اطلاعات خاصي را به شنونده منتقل کند ، بلکه بايد شنونده را جذب کند و براي پيگيري کلام انگيزه لازم را در او بوجود آورد.
3) مطالب بيان شده بايد مرتبط با يکديگر باشند ، نه اين که در مقدمه به نکاتي پرداخته شود که در آخر بحث، هيچ نتيجه اي از آنها گرفته نشود.
4) در نهايت با نوع کلام خود سعي کنيد ارتباطي ميان خود و شنونده ايجاد کنيد که موج مثبتي ايجاد شود و فضاي دلنشين و مطلوبي به بحث شما بدهد.

ملکوت* گامی تارهایی *
07-12-2010, 21:35
http://img.tebyan.net/big/1388/02/1041341091821621571571413317640703585208176.jpg



12 نکته درباره جان کلام

و اما در پرداختن به مطالب اصلي کلام، پس از مقدمه، نکات زير را در نظر داشته باشيد:
1) از کلمات قابل درک و با معني استفاده کنيد.
2) القاب، عناوين و اصطلاحات فوق تخصصي، کمکي به درک بهتر موضوع نمي کند. البته هنگام نياز بايد به آنها اشاره کرد. اما موضوع اصلي نبايد تحت الشعاع اين مسئله قرار گيرد، زيرا شنونده خسته مي شود.
3) براي پرداختن به موضوع، در صورت امکان مي توانيد از داستان هاي کوتاه، ضرب المثل ها و اطلاعات جالب ديگر براي حمايت از موضوع اصلي استفاده کنيد و بر جذابيت کلام و درک بهتر آن بيفزاييد.
4) سعي کنيد حتما از موضوع مورد نظر به اندازه کافي اطلاع و آگاهي داشته باشيد تا با تسلط کامل درباره ي آن صحبت کنيد.
وقتي از جنبه هاي گوناگون يک مسئله آگاه باشيد ، با اعتماد به نفس بيشتري راجع به آن صحبت مي کنيد و اين حس مثبت خود را به شنونده نيز منتقل خواهيد کرد.


5) به ياد داشته باشيد هرچه بيشتر مطالعه کنيد ، بيشتر خواهيد دانست و هرچه بيشتر بدانيد و بياموزيد ، به جاهاي بهتري مي رسيد.
6) وقتي از جنبه هاي گوناگون يک مسئله آگاه باشيد ، با اعتماد به نفس بيشتري راجع به آن صحبت مي کنيد و اين حس مثبت خود را به شنونده نيز منتقل خواهيد کرد.
7) با اشاره به ارزش و اهميت موضوع، علت انتخاب خود را در پرداختن به آن بيان کنيد و در صورت لزوم جزيياتي که مرتبط با مسئله باشند را نيز تشريح کنيد.
8) ديگران را در بحث خود وارد کنيد و از نظرات آنها نيز مطلع شويد ، چرا که اگر تا انتهاي بحث پيش برويد ، امکان دارد نقاط کور و مبهمي براي شنوندگان ايجاد شده باشد و آنها فرصت ابراز عقيده يا سوال در آن موارد را نداشته باشند.
9) هرگز فکر نکنيد سکوت حضار دقيقا به معناي تاييد و همراهي با گفته هاي شماست. حتي اگر سکوتي نيز حکمفرما شد ، سعي کنيد با طرح برخي سوالات در ارتباط با موضوع آنها را به شرکت در بحث تشويق کنيد.
10) از مکث هاي طولاني و توپوق زدن جدا بپرهيزيد زيرا اين گونه موارد نه تنها حاکي از عدم تسلط و آگاهي کافي شما نسبت به موضوع است، بلکه هماهنگي و ارتباط ميان موارد را از ميان مي برد و در ضمن موجب حواس پرتي شنوندگان و خارج شدن رشته گفتار از دست شما مي شود. البته اين کار نياز به تمرين دارد ، اما ضروري و ممکن است.
11) توجه داشته باشيد حتي عامي ترين مردم نيز قادر به درک ميزان توانايي شما در بيان، کلام و نحوه گفتار هستند. مردم هميشه به خود افراد توجه دارند نه به مدرک و درجه تحصيلي شان. پس اگر عالي ترين مدارک تحصيلي را نيز داشته باشيد، اما در انتقال مفاهيم و مقاصد مورد نظر خود ناتوان باشيد، موفقيتي کسب نخواهيد کرد.
12) موارد فوق، نکاتي ساده اما مهم را به شما يادآوري مي کنند که با وجود ساده بودن نياز به تمرين و صرف وقت دارند که ما اميدواريم شما نيز با رعايت آنها در زندگي اجتماعي و کارهاي خود ، به موفقيت هاي روزافزون دست يابيد.


منبع : روزنامه ابتکار
تنظيم براي تبيان :داوودي

ملکوت* گامی تارهایی *
07-12-2010, 21:37
چگونه با دیگران صحبت کنیم؟



http://img.tebyan.net/big/1385/07/391742311564142212146322321522421271297241.jpg
همه مردم در تمام طول روز صحبت می کنند. اما آیا آنها همگی می دانند چگونه صحبت می کنند و یا چطور باید صحبت کنند؟
آیا هیچ پیش آمده بر اثر نوع صحبت طرف مقابل، منظور و سخن او را به گونه ای دیگر برداشت کنید و پس از مدت ها، متوجه شوید که اشتباه کرده اید؟
آیا ربطی بین سخن گفتن و موفقیت و محبوبیت، می بینید؟
یک کارمند بخش تبلیغات:
صحبت کردن ارتباط مستقیمی با کار دارد. اینکه چه بگویم، چطور بگویم و یا به قول معروف از چه دری وارد شوم تا بتوانیم برای موقعیت کاری ام، به نتیجه ای دلخواه برسم.
نوع صحبت، در کاری که دارم بسیار مهم است. اینکه چگونه موارد لازم و ظریف را رعایت کنم یا لحن در هنگام گفتن یا خواندن مطلب، با توجه به نوع و تفاوت آنها چگونه باشد و خیلی نکات دیگری که متاسفانه خیلی افراد از آنها کاملاً بی خبر و بی اطلاعند و فکر می کنند که خوب، گویندگی خیلی آسان است. به همین علت هم است که گفتار خیلی ها در حال حاضر به دل دیگران نمی نشیند.
یک کارمند آژانس مسکن:
صحبت کردن انسان، نمونه بارز شخصت اوست. حال این شخصیت ممکن است بنا به مقتضای پیش آمده، متفاوت باشد. مثلاً خود من، از زمانی که در آژانس مسکن مشغول به کار شدم، فهمیدم باید نوع صحبت کردنم را کمی تغییر بدهم. چرا؟ برای آنکه بتوانم در دل مشتری رخنه کرده و با جذابیت کلمه و نفوذ کلام، به او نشان دهم که آژانس درستی را برای یافتن ملک مورد نظر، انتخاب کرده است!!
یک فروشنده:
به نظر من حرف اول را در فروشندگی، زبان شیرین و به قول بعضی ها، چرب و نرم می زند. آقا و خانم هم ندارد. شما باید طوری با مشتری صحبت کنید که او دست خالی از مغازه بیرون نرود. پس می بینید که صحبت کردن چقدر مهم است، حتی بارها در روزنامه ها خوانده ایم فلانی آن قدر زبان شیرین و چرب و نرمی داشت و آنقدر زیبا و در ظاهر منطقی صحبت می کرد که تمام اطرافیانش را شیفته خود می کرد و در نهایت آنها را فریب می داد تا به چیزهایی که می خواهد برسد! البته این گونه افراد که از هنر صحبت کردن در موارد منفی و ریاکارانه بهره می برند، افراد خوبی نیستند، چون به نظر من، هنر صحبت کردن هم از آن چیزهایی است که باید مقدس شمرده . ساعت های مدیدی را صرف صحبت کردن، داستان سرایی، جر و بحث، تدریس و گاهی هم با خود حرف زدن می کنیم! در عین حال ساخت و ادای جمله، لحن و صوت ما به هنگام سخن گفتن و نحوه بیان و چگونگی سخن گفتن را نیز می توان از موارد مستقیم و مربوط به صحبت کردن دانست. چرا که تمامی موارد یاد شده در جذب مخاطب یا مخاطبان ما نقش مهمی داشته و می تواند قدرت ما را به عنوان معیاری کاملاً واضح برای آنکه متوجه شویم ، مخاطب ما تمایل به ادامه صحبت دارد یا خیر را مشخص نماید.
باید گفت شناخت، ایجاد راه مناسب به اضافه انتخاب کلمات و جمله ها و همین طور نکاتی که در سطور قبل قید گردید، همگی منتسب به علمی می شود به نام علم زبان شناسی. علم زبان شناسی نظمی است که برای درک طرز کار زبان، مورد استفاده قرار می گیرد. ربط بین افراد از طریق صحبت دو طرفه ، ایجاد حفظ و یا از هم گسیخته می شود و بدین ترتیب موجب می گردد تا راه مطمئنی برای درک چگونگی ایجاد، ماندگاری و یا گسسته شدن این ربط، فراهم آید. البته شاخه هایی از علم زبان شناسی بیشتر با تاریخ یا دستور زبان و یا آرایه های نمادی زبان مربوط می شوند. اما شاخه هایی در علم زبان شناسی به جامعه شناسی زبان، تحلیل، سخنرانی و زبان شناسی انسان شناسانه اختصاص یافته که بیشتر به این توجه دارد که مردم چگونه از زبان، در زندگی روزانه استفاده می کنند و چگونه مردمی با فرهنگهای متفاوت از زبان، آن هم به شیوه های گوناگون، بهره می گیرند.
به هر حال باید اذعان داشت، علم زبان شناسی است که می تواند به بشر بیاموزد چگونه می توان زندگی را در اختیار گرفت و روابط با دیگران را چه در محل کار، یا میهمانی ها و مصاحبه ها و از همه مهمتر در بین خانواده، بهبود بخشید.
فکر کنید در یک میهمانی نشسته اید، ناگهان احساس تنهایی می کنید، از خود می پرسید، "مردم این همه حرف مهم را از کجا می آورند که این چنین ممتد با یکدیگر صحبت می کنند؟" پاسخ این است که حرف مهمی در کار نیست بلکه مردم سعی می کنند موضوع مهمی برای صحبت پیدا کنند و بعد، درباره آن به گفت و گو بپردازند. گفت و گویی که در واقع به واسطه آن نشان داده می شود، افراد با یکدیگر مرتبط اند. به عبارتی صحبت میان افراد، از رابطه آنان سخن می گوید.

ملکوت* گامی تارهایی *
07-12-2010, 21:38
اجزای قابل توجه


اطلاعاتی که به وسیله معانی کلمات منتقل می شوند پیام و آنچه در باره روابط مخابره می شوند، تلقی در قبال یکدیگر و موقعیت و حرفی که می زنیم، فراپیام را تشکیل می دهند.
این همان فراپیام است که نسبت به آن واکنش شدید نشان می دهیم. به عنوان مثال اگر کسی در حالی که آرواره هایش را به هم فشرده و در حالی که کلمات را با غضب و فشار از دهانش خارج می کند به شما بگوید "من خشمگین نیستم" این پیام را از او نمی پذیرید و به جای آن فراپیام را از او قبول می کنید و نتیجه می گیرید که او خشمگین است. گفتن عباراتی نظیر "تو این را نگفتی اما طرز بیانت این معنا را داشت" یا "چرا این طور گفتی؟" یا "مسلم است اشکالی وجود دارد، لحن کلامت این را به خوبی نشان می دهد" واکنشهایی نسبت به فراپیامهای سخن هستند.
در حالیکه کلمات اطلاعاتی را منتقل می سازند، طرز سخن ما، بلندی صدا، سرعت حرف زدن، طرز ادای کلمات با تاکیدها، ذهنیت ما را مشخص می نمایند. سر به سر گذاشتن، توضیح دادن، تهمت زدن، اینکه احساسی دوستانه داریم یا خشمگین هستیم، آیا می خواهیم صمیمی تر شویم یا بیشتر فاصله بگیریم و غیره. به عبارت دیگر طرز گفتار ما معانی اجتماعی را مخابره می کند.
گرچه ما پیوسته در سخن خود نسبت به معنای اجتماعی واکنش نشان می دهیم اما حرف زدن در باره آن برایمان دشوار است. زیرا در فرهنگ تعاریف کلمات آن را نمی یابیم. اندیشیدن، دیدن و یا حرف زدن در باره نیروها و فرآیندهایی که برای آن نامی نداریم، حتی اگر اثرشان را احساس کنیم دشوار است. علم زبان شناسی واژه هایی در اختیارمان می گذارد که فرایندهای ارتباط را توصیف می کند و در نتیجه امکان دیدن، حرف زدن یا اندیشیدن در باره آنها را میسر نمی سازد.





منبع : شرق