ganjineh
19-12-2010, 20:44
فره ورتیش دومین پادشاه ایران از دودمان مادها و فرزند دیاکو بود.
بامدادان بر دیوار دژ کاخ فراز آمده به خانههای مردم هکمتانه مینگریست. هنوز بسیاری در بستر خویش آرمیده و زندگی در شهر جریان نیافته بود. فرمانروا به لب دیوار دژ آمده و به پایین نگریست در پای دیوار زنی را دید که بر خاکهای پای دژ خوابیده است به دیدهبان نزدیک خویش گفت: این زن در اینجا چه میکند و کی به اینجا آمده؟
دیدهبان گفت بسیاری از شبها زنهای تنها در پای دژ میخوابند چون اینجا امنیت هست و کسی آنها را آزار نمیدهد. فرمانروا گفت: مگر آنها زندگی ندارند؟ نگهبان گفت: بسیاری از آنها بیوهاند و یا سرپرستی ندارند؛ همسرانشان یا در جنگ کشته شدهاند و یا بیماری جانشان را گرفته.
فره ورتیش رایزن پیرش را خواست و جریان را برایش باز گو نمود و به او گفت قدرت فرمانروا تنها در ایجاد امنیت در مرزها نیست مردم هم باید امنیت جانی و همینطور ادامه زندگی داشته باشند.
دستور داد چهارصد اسب از داشتههای فرمانروایی را فروختند و با آن ساختمانی در کنار کاخ خویش بنا نمود برای زنان و مردان تنها و دردمند. روزی سه وعده غذا به آنها داده میشد. بیپناهان را پس از نگهداری تشویق به زندگی و فعالیتهای شرافتمندانه میکردند.
پادشاه ایران فره ورتیش دستور داد در تمام شهرهای ایران چنین ساختمانهایی ساخته شود و یکی از هنجارهای اصلی این برجها این بود که نام و نشانی از آمدگان نمی پرسیدند.
ارد بزرگ اندیشمند و متفکر برجسته کشورمان میگوید: آزادگان تهی دستی را ننگ میدانند و نه تهی دستان را.
بامدادان بر دیوار دژ کاخ فراز آمده به خانههای مردم هکمتانه مینگریست. هنوز بسیاری در بستر خویش آرمیده و زندگی در شهر جریان نیافته بود. فرمانروا به لب دیوار دژ آمده و به پایین نگریست در پای دیوار زنی را دید که بر خاکهای پای دژ خوابیده است به دیدهبان نزدیک خویش گفت: این زن در اینجا چه میکند و کی به اینجا آمده؟
دیدهبان گفت بسیاری از شبها زنهای تنها در پای دژ میخوابند چون اینجا امنیت هست و کسی آنها را آزار نمیدهد. فرمانروا گفت: مگر آنها زندگی ندارند؟ نگهبان گفت: بسیاری از آنها بیوهاند و یا سرپرستی ندارند؛ همسرانشان یا در جنگ کشته شدهاند و یا بیماری جانشان را گرفته.
فره ورتیش رایزن پیرش را خواست و جریان را برایش باز گو نمود و به او گفت قدرت فرمانروا تنها در ایجاد امنیت در مرزها نیست مردم هم باید امنیت جانی و همینطور ادامه زندگی داشته باشند.
دستور داد چهارصد اسب از داشتههای فرمانروایی را فروختند و با آن ساختمانی در کنار کاخ خویش بنا نمود برای زنان و مردان تنها و دردمند. روزی سه وعده غذا به آنها داده میشد. بیپناهان را پس از نگهداری تشویق به زندگی و فعالیتهای شرافتمندانه میکردند.
پادشاه ایران فره ورتیش دستور داد در تمام شهرهای ایران چنین ساختمانهایی ساخته شود و یکی از هنجارهای اصلی این برجها این بود که نام و نشانی از آمدگان نمی پرسیدند.
ارد بزرگ اندیشمند و متفکر برجسته کشورمان میگوید: آزادگان تهی دستی را ننگ میدانند و نه تهی دستان را.