کرامت پنجاه و هفتم: حواله خرجی و عیدی از طرف حضرت معصومه(سلام الله علیها). يکي از دوستان مورد اعتماد مي گفت : سال 1363 ش . به قم آمدم ، در مسجد اعظم قم به هنگام تجديد وضو کُتِ خود را روي ميز گذاشته بودم ، چون بيرون آمدم کُت را برده بودند . مبلغ 623 تومان که تنها موجودي من بود ، در جيب کُت گذاشته بودم ، دچار بي پولي شدم و ديگر خرجي نداشتم . مدّت ده روز در تکيه خلوص نشستم و از بي پولي در زحمت بودم . روز دهم که از منزل بيرون آمدم ، چون چشمم به ...
کرامت پنجاه و ششم: حواله بی بی. يکي از طلاّب فاضل نقل مي کند که يک وقت مشکلي برايم پيش آمد ، به حرم مطهّر حضرت معصومه _ سلام الله عليها _ مشرّف شدم و از محضر مقدّسشان تقاضا کردم که مشکلم را به هر نحوي که صلاح مي داند حلّ کند . روز بعد با يکي از دوستانم در مشهد تلفني صحبت مي کرديم ، او شماره حسابم را گرفت و گفت : بنا هست که شماره حساب شما را به يک بنده خدايي بدهم ...
کرامت پنجاه و پنجم: حواله امام هشتم. آقاي حاج تقي نجفي که از شيعيان شيفته و ارادتمندان با اخلاص خاندان عصمت و طهارت است ، مي گفت من هر وقت حاجتي داشتم به حضرت معصومه و يا حضرت رضا عليه السلام عرض مي کردم و حاجتم روا مي شد ، از جمله در مورد همين مغازه عبا فروشي که در مقابل صحن مطهّر حضرت معصومه عليهاالسلام دارم . داستان از اين قرار است که من در اين مغازه مستاجر بودم ، يک روز صاحب ملک آمد و گفت ...