نوشته اصلی توسط ╫*╬ حدیث انتظار ╫*╬ دختری حدود 20 ساله در دانشگاه به برای مشاوره به من مراجعه کرده بود و ... میگفت: "من عاشق شدهام!" گفتم: ...
نوشته اصلی توسط ╫*╬ حدیث انتظار ╫*╬ اى كاش مى دانستم عاقبت كار من چه خواهد شد؟ آیامرا به سوى بهشت مى برى یا در آتش دوزخ مى افكنى ؟ مولاى من ، گناه من از آسمانها و زمین ، و عرش و كرسى ...
نوشته اصلی توسط ╫*╬ حدیث انتظار ╫*╬ معاذ گفت : یا رسول الله او به فلان كوه رفته است . حضرت با اصحاب به سوى آن كوه حركت كردند و از كوه بالا رفتند، مشاهده نمودند این جوان بین دو سنگ زیر آفتاب سوزان ایستاده و دستها را به گردن بسته ، صورتش از ...
نوشته اصلی توسط ╫*╬ حدیث انتظار ╫*╬ روز چهلم دستش را به آسمان بلند كرد و عرضه داشت : پروردگارا، با حاجت من چه كردى ؟ آیا مرا پذیرفتى ؟ خدایا اگر دعاى مرا مستجاب كرده اى و مرا بخشیده اى ، رسولت را آگاه ساز. و اگر دعایم ...
نوشته اصلی توسط ╫*╬ حدیث انتظار ╫*╬ و شیطان مرا وسوسه كرد. هنگام مراجعت صدائى از پشت سر شنیدم كه مى گفت : یا شاب ویل لك من دیان یوم الدین واى بر تو! اى جوان ، از حاكم روز جزا، روزى كه خداوند بین من و تو حكم كند. سپس گفت ...