مشاهده RSS Feed

خاطرات من و مدرسه

  1. زنده بمان امیر حسین !






    با دودلی به طرف میز آمد و گفت: یک پیام دارم !
    لبخندی زدم و گفتم : بسم الله ،خیر است
    پسرهمسایه ی ما 9 سالش است وهر روز دارد دیالیز می شود برای پیوند کلیه پول لازم دارد می شود به او کمک کنید ؟
    با بی تفاوتی
    ...
    دسته بندی ها
    خاطرات من و مدرسه
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi