mostafavi9090

اونچه که امروز مایه تعجبم شده بود تعجب مردم نسبت به حجاب و چادر مشکی دختر 7 ساله من بود؛ از این متعجب بود که برای حسین فاطمه اومده بودند عزاداری بکنن اما از اینکه دختر من چادر حضرت زینب و فاطمه زهرا سلام الله علیهما رو به سر کرده بود تعجب کرده بودند و از اینکه دختر من قصد کرده بود شبیه خانم زینب سلام الله علیها با وقار توی خیابون حرکت کنه تعجب کرده بودند و پیرزنی از دور سلام کرد و با دستش اشاره کرد که به طرفش بریم بهش نزدیک که شدیم چندین بار گفت: باریک الله باریک الله باریک الله چه دختر مسلمونی داری آفرین ...

امروز به فکر فرو رفتم که چرا فرهنگ سید الشهدا اینقدر بی اهمیت شده؟چرا بی حجابی و بد حجابی که غرب و آمریکایی بهشون تزریق کرده برای خودشون شان می دونن؟ و در روزی که زینب از مصیبت شهدای کربلا و برادرانش خاک بر سر خود می ریخت با صورتی آرایش کرد خودشون رو برای مردان به نمایش میذارن؟ و چرا خود آراستن و خودنمایی کردن با ارزش شده؟ چرا فراموش کردیم که آنانکه دارن به ما فرهنگ خودنمایی با آرایش آنچنانی را تلقین می کنن همونهایی هستن که توی کتاب هاشون کشتن بچه های کوچیک رو جز قوانین و از واجباتشون می دونن لازمه که بریم تلمود رو بخونیم و ببینیم که دارند به خانم های فهیم ما تلقین می کنن که آنچه که مهمه زیبا بودن صورت توست نه زیبا بودن سیرت و باطن تو...

خواهرم از تو می پرسم: مگه امروز برای مصیبت های زینب به هیئت نرفتین؟ پس چرا فرهنگ زینب و فاطمه و حسین علیهم السلام رو برای خودت کسر شأن می دونی؟چرا از اینکه فرزندت رو همچون فرزندان زهرای مرضیه تربیت کنی کسر شأن می دونین؟چرا رضایت خدا رو مد نظر قرار دادن رو برای خودت کسر شأن می دونین ولی اگه مردم راضی باشن رو در شأن خودتون می بینین؟ داریم به کجا میریم ...؟

دخترم خداوند تولدت رو عصر عاشورا قرار داد و من در این روز دعا می کنم عاشورایی و کربلایی زندگی کنی تا خدا از تو راضی باشه هرچند من راضی نباشم و هرچند همه عالم از تو ناراضی باشن.

http://aramesh.mihanblog.com/post/149