مشاهده RSS Feed

آيه هاي انتظار

╣◄*►╣ لحظه های ناب عشق و نیایش* ویژه نامه روز یازدهم ماه رمضان *╣◄*►╣

به این مطلب امتیاز بدهید


╣◄*►╣
لحظه های ناب عشق و نیایش ╣◄*►╣

*** ویژه نامه روز یازدهم ماه مبارک رمضان
***





دعاى روز یازدهم ماه مبارك رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم


اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ
وکَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ
وحَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ
بِعَوْنِکَ یا غیاثَ المُسْتغیثین.

خدایا دوست گردان بمن در این روز نیکى را
و نـاپسند بدار در این روز فسق ونافرمانى را
وحرام کن بر من در آن خشم وسوزندگى را
به یاریت اى دادرس داد خواهان.



تلاوت ترتیل جزء یازدهم قرن کریم



برای شنیدن تلاوت قرآن بر روی تصویر بالا کلیک کنید




11-روزه چشم و گوش

قال الصادق عليه السلام

اذا صمت فليصم سمعك و بصرك و شعرك و جلدك.


امام صادق عليه السلام فرمود:


آنگاه كه روزه مى ‏گيرى بايد چشم و گوش و مو و پوست تو هم
روزه‏ دار باشند.«يعنى از گناهان پرهيز كند.»


الكافى ج 4 ص 87، ح 1



هر که دارد سر سودای خدا بسم الله
هر که دارد غم مهمانی ما بسم الله

میزبانان سحر منتظر مهمانند
هر که خواهد سحر اهل بکا بسم الله


چشمه ی آب حیات است مناجات سحر
هر که دارد طلب آب بقا بسم الله


ماه ها منتظر ماه مبارک بودیم
آمد ای منتظران ماه خدا بسم الله


سفره بندگی ماه خدا پهن شده
سفره ماست کنار شهدا بسم الله


دیده وا کن که خدا در بر ما بنشسته
همنشین است خدا با فقرا بسم الله


شد هلال مه دلدار حلال همگان
رویت یار حلال است تو را بسم الله


دست ابلیس که بسته است امان ازاین نفس
باید ای نفس کنی ترک خطا بسم الله


یادی از تشنگی روز قیامت باید
باب افطار گشوده ست به ما بسم الله


میهمان خانه ارباب کرم ماه خداست
ایها الناس سوی آل عبا بسم الله


روزه یعنی عطش روضه ی لب های حسین
هرکه دارد طلب خون خدا بسم الله

رحمت واسعه اینجاست سر کوی حبیب
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله


در رکاب پسر فاطمه باید جان داد
هر که خواهد شود اینگونه فدا بسم الله

ژولیده



در خانه‌اش را كه بكوبي، برايش روز و شب ندارد، پاسخت مي‌گويد...
نمي‌شود كلون خانه‌اش را دق الباب كني و دري برايت گشوده نشود
و يا ندايي، سلامت را پاسخ نگويد.

خانه‌اش تنها خانه‌اي است كه نه روز مي‌شناسد و نه شب...
نه وقت و نه بي وقت... نه بايد با او قرار ملاقات بگذاري
و نه از او وقت بگيري؛


براي هر كسي كه در خانه‌اش را بكوبد، آن اندازه وقت دارد
كه اگر تو هر لحظه از روز در خانه‌اش را به صدا درآوري

و بخواهي از او كه پاي در دل‌هايت بنشيند
و به حرف‌هايت گوش دهد و راه چاره‌اي هم برايت بيان كند،
نگويد وقت ندارم كه بالعكس، با روي باز هم پذيرايت شود...


يادت باشد اينجا تنها جايي است
كه اسرارت را اگر فاش كني، هيچ‌گاه ضرر نخواهي كرد...


اینجاست که بی ترس از سرزنش و تحقیر
بی ترس از محاکمه و مجازات می توانی به گناهت اقرار کنی


می توانی غرورت را بی محابا بشکنی
می توانی باخیال آسوده ازکوچک نشدن زانو بزنی ،‌


می توانی سر به خاک درش بگذاری
واظهار ندامت و طلب بخشش کنی

که خود فرمود :
این درگه ماه درگه نومیدی نیست
صدبار اگر توبه شکستی باز آی


یاواسع المغرة , ان استجیربک
ارحم یا اله العالمین









معارفی از جزء یازدهم قرآن کریم

انفاق، غرامت نیست موجب قربت و نزدیکی به خداست

وَ مِنَ الْأَعْرَابِ مَن یَتَّخِذُ مَا یُنفِقُ مَغْرَمًا ...(98) وَ مِنَ الْأَعْرَابِ مَن یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَْخِرِ وَ یَتَّخِذُ مَا یُنفِقُ قُرُبَاتٍ عِندَ اللَّهِ وَ صَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنهََّا قُرْبَةٌ لَّهُمْ سَیُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فیِ رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ(99)


ابتدا به گروهی از عرب‌های بادیه‌نشین اشاره می‌کند که بر اثر نفاق یا ضعف ایمان هنگامی که چیزی را در راه خدا انفاق کنند، آن را ضرر و زیان و غرامت محسوب می‌کنند؛ نه یک موفقیت و پیروزی و یا یک تجارت پر سود.

سپس به گروه دوم یعنی مؤمنان با اخلاص بادیه‌نشین اشاره کرده می‌گوید: گروهی از این عرب‌های بادیه‌نشین کسانی هستند که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند؛ به همین دلیل هیچ‌گاه انفاق در راه خدا را غرامت و زیان نمی‌دانند، بلکه با توجه به پاداش‌های وسیع الهی در این جهان و سرای دیگر، این کار را وسیله نزدیکی به خدا و مایه توجه و دعای پیامبر صلی الله علیه و آله که افتخار و برکت بزرگی است می‌دانند.

آنگاه خداوند این طرز فکر را با تاکید فراوان تصدیق می‌کند و می‌فرماید: آگاه باشید که این انفاق‌ها به طور قطع مایه تقرب آن‌ها به پیشگاه خداوند است بر این اساس به زودی خدا آنان را داخل رحمت ویژه خود کرده و اگر لغزش‌هایی هم از آنان سرزده باشد به خاطر ایمان و اعمال پاکشان آن‌ها را می‌بخشد؛ زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.(1)

با پرداخت واجبات مالی جان خود را پاک و نورانی کنید

خُذْ مِنْ أَمْوَالهِِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِم بهَِا وَ صَلّ‌ِ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَوتَکَ سَکَنٌ لهَُّمْ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ(103- توبه)


این آیه که در مورد پرداخت زکات مال است(2) به پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان ولی امر مسلمین دستور می‌دهد تا زکات اموال مسلمانان را گرفته و بعد از دریافت برای آن‌ها دعا کند. این آیه در ماه رمضان سال دوّم هجری در مدینه نازل شد و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود ندا دهند که خداوند، زکات را نیز همچون نماز واجب ساخت. پس از یک سال نیز فرمان داد که مسلمانان زکاتشان را بپردازند.(3)

پرداخت وجوهات شرعی مانند زکات و خمس و به طور کلی، انجام وظایف دینی، عامل پاکی روح و موجب رشد فضایل اخلاقی در فرد و جامعه خواهد بود

مفسرین در فاعل « تُطَهِّرُهُمْ » اختلاف دارند که پاک کننده کیست یا چیست؟ خلاصه نظر آیت الله جوادی آملی این است که: « تُطَهِّرُهُمْ » جمله وصفیه است برای صدقه؛ یعنی صدقه‌ای که پاک می‌کند آن‌ها را و این اختصاصی به زکات واجب ندارد بلکه تمام عبادات این‌گونه اند که باعث تطهیر و تزکیه فاعل آن می‌شوند.(4) بر این اساس، پرداخت وجوهات شرعی مانند زکات و خمس و به طور کلی، انجام وظایف دینی، عامل پاکی روح و موجب رشد فضایل اخلاقی در فرد و جامعه خواهد بود.

چیزی از دید خدا و رسولش و نیز شاهدان اعمال، مخفی نیست

وَ قُلِ اعْمَلُواْ فَسَیرََی اللَّهُ عَمَلَکمُ‌ْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَترَُدُّونَ إِلیَ‌ عَالِمِ الْغَیْبِ وَ الشهََّادَةِ فَیُنَبِّئُکمُ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ(105- توبه)


از اهداف تربیتی این آیه وادار کردن مردم به مراقبت در کارهایشان است و نیز فراموش نکنند که برای اعمال نیک و بدشان حقایقی وجود دارد که به هیچ وجه پنهان نمی‌ماند و برای تک تک افراد بشر مراقب‌هایی هست که از اعمال ایشان اطلاع یافته و حقیقت آن را می‌بینند

معنای آیه این است: ای رسول ما! بگو هر کاری می‌خواهید، بکنید؛ چه خوب، چه بد؛ اما بدانید که به تحقیق خدای سبحان و نیز رسول او و مؤمنینی که شاهدان اعمالند حقیقت عمل شما را می‌بینند و آن وقت که به عالم غیب و شهود بازگشتید، حقیقت عمل شما را به شما نشان می‌دهد. به عبارت دیگر آنچه را که انسان پس از مرگ و در قیامت از حقیقت اعمال خود مشاهده می‌کند همان در دنیا مشهود خدا و رسول و مؤمنین شاهد اعمال است.(5) از اهداف تربیتی این آیه وادار کردن مردم به مراقبت در کارهایشان است و نیز فراموش نکنند که برای اعمال نیک و بدشان حقایقی وجود دارد که به هیچ وجه پنهان نمی‌ماند و برای تک تک افراد بشر مراقب‌هایی هست که از اعمال ایشان اطلاع یافته و حقیقت آن را می‌بینند.

چند نکته:

«سین» در «فَسَیرََی» به معنای آینده نزدیک نیست و برای تحقیق و تاکید است زیرا در مورد دیدن حقیقت فعل آن هم از سوی خدا متعال معنا ندارد که آن را موکول به آینده کنیم.
مراد از دیدن عمل دیدن حقیقت و باطن آن است زیرا دیدن ظاهر عمل برای همه مقدور است و معنا ندارد آن را منحصر در عده خاصی دانست.
این دیدن هم مربوط به همین دنیاست زیرا دیدن در آن دنیا ضمن آنکه در پایان آیه و بعد از این مرحله مطرح است برای همگان ممکن خواهد بود.(6)
بنا بر روایات رسیده از اهل بیت علیهم السلام منظور از مؤمنینی که در این دنیا شاهد حقایق اعمالند امامان معصوم علیهم السلام است.(7)
مقصود از تفقه در دین فهمیدن همه معارف دینی از اصول و فروع آن است، نه خصوص احکام عملی، که در اصطلاح به آن فقه گفته می‌شود. زیرا با گفتن مسائل شرعی انذار صورت نمی‌گیرد و نیاز به بیان اصول عقاید هم دارد

واجب است که عده‌ای بروند و درس دین بخوانند و برگردند

وَ مَا کاَنَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُواْ کَافَّةً فَلَوْ لَا نَفَرَ مِن کلُ‌ِّ فِرْقَةٍ مِّنهُْمْ طَائفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فیِ الدِّینِ وَ لِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ

إِلَیهِْمْ لَعَلَّهُمْ یحَْذَرُونَ(122- توبه)


معنای آیه این است: برای مؤمنین سایر شهرستان‌های غیر مدینه جایز نیست که همگی به جهاد بروند؛ چرا از هر شهری یک عده به سوی مدینه الرسول کوچ نمی‌کنند تا در آنجا احکام دین را یاد گرفته و عمل کنند و در مراجعت به دیارشان ، هم وطنان خود را با نشر معارف دین از آثار مخالفت با اصول و فروع دین، آگاه کنند تا شاید بترسند و به تقوا بگرایند؟
از اینجا معلوم می‌شود که:

1. مقصود از تفقه در دین فهمیدن همه معارف دینی از اصول و فروع آن است، نه خصوص احکام عملی، که در اصطلاح به آن فقه گفته می‌شود. زیرا با گفتن مسائل شرعی انذار صورت نمی‌گیرد و نیاز به بیان اصول عقاید هم دارد.
2. وظیفه هجرت برای جهاد، از کسانی که لازم است بروند و علوم دینی را بیاموزند برداشته شده است.(8)
مفسران در بیان منظور از این آزمایش سالانه که یک یا دو برگزار می‌شود اظهار نظرهایی کرده‌اند: بعضی آن را بیماری‌ها و بعضی گرسنگی و شدائد دیگر و برخی مشاهده آثار عظمت اسلام و حقانیت پیامبر ص را در میدان‌های جهاد که منافقان به حکم اجبار محیط در آن شرکت داشتند و بعضی پرده بر داشتن از اسرار آن‌ها، می‌دانند

یک یا دو امتحان اصلی که هر سال از ما می‌گیرند

أَ وَ لَا یَرَوْنَ أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ فیِ کُلّ‌ِ عَامٍ مَّرَّةً أَوْ مَرَّتَینْ‌ِ ثمُ‌َّ لَا یَتُوبُونَ وَ لَا هُمْ یَذَّکَّرُونَ(126- توبه)


معنا آیه چنین است: چرا ایشان تفکر نمی‌کنند و عبرت نمی‌گیرند، با اینکه می‌بینند در هر سال، یک یا دو بار مورد امتحان قرار می‌گیرند و در همه نوبت‌ها از امتحان مردود گشته و نمی‌توانند از امتحان خدایی سربلند بیرون آیند و توبه نمی‌کنند و متذکر نمی‌شوند که اگر در این باره فکر می‌کردند قطعاً بیدار می‌شدند و وظیفه واجب و حیاتی خود را تشخیص می‌دادند.(9)

مفسران در بیان منظور از این آزمایش سالانه که یک یا دو بار برگزار می‌شود اظهار نظرهایی کرده‌اند: بعضی آن را بیماری‌ها و بعضی گرسنگی و شدائد دیگر و برخی مشاهده آثار عظمت اسلام و حقانیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) را در میدان‌های جهاد که منافقان به حکم اجبار محیط در آن شرکت داشتند و بعضی پرده بر داشتن از اسرار آن‌ها، می‌دانند.(10)

اما منظور هر چه باشد یک چیز مسلم و یقینی است و آن این است که هر انسان جدای از آزمون‌های روزانه که مرتب برگزار می‌شود در یک یا دو آزمون نیز شرکت می‌کند که به صورت سالانه از شخص او گرفته می‌شود. با یک مقایسه ساده می‌توان به اهمیت، ارزش و تأثیرگذاری امتحانات سالانه در سرنوشت آدمی نسبت به آزمون‌های روزانه پی برد.

هر چه کنی به خود کنی

یَأَیهَُّا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْیُکُمْ عَلیَ أَنفُسِکُم (23- یونس علیه‌السلام)


شاید تصور کسانی که بی‌باکانه در کوی و برزن شعار اسلامی را به عمد زیر پا می‌گذارند این باشد که با این کار می‌توان ضرر و آسیبی به اسلام و جامعه اسلامی وارد کرد. قرآن کریم در این آیه خط بطلان بر چنین پنداری کشیده و تمام ضررهای آن کار را متوجه خود آن گناه‌گار می‌داند و می‌فرماید: ای مردم بدانید هر گونه ظلم و ستمی که مرتکب شوید و هر انحرافی که از حق پیدا کنید ضرر و زیانش دامن‌گیر خود شماست.

به فرموده حضرت آیت جوادی آملی هر کس هر کاری که می‌کند در محدوده خانه جان خود می‌کند. اگر گناه می‌کند درون این خانه چاهی کنده و آن را پُر از فاضلاب و نجاسات متعفن می‌کند و اگر عمل صالح انجام می‌دهد در حیاط این خانه باغچه‌ای پُر از گل‌های عطرآگین کاشته و پرورش می‌دهد. اما برای دیگرانی که از پشت دیوار این خانه عبور می‌کنند در نهایت دو تأثیر و حالت وجود دارد؛ یا بینی خود را گرفته و با قدری اذیت به سرعت عبور می‌کنند و یا لذتی برده و صاحب گل‌ها را دعا می‌کنند.

خدا به کسی ظلم نمی‌کند؛ اگر ظلمی هست ساخته و پرداخته خود ماست ؛ إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیًْا وَ لکنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ(44- یونس علیه‌السلام)

آیه بیانگر یکی از مهم‌ترین قوانین الهی است که با آن می‌توان سوالات فراوانی را مورد خداوند متعال پاسخ داد. بنابر این آیه اگر کاری مستند به خداوند متعال بود پس قطعاً مبرا از هر گونه ظلم و ستم است و اگر کاری در آن شائبه ستمگری بود بی شک چهره ظالمانه آن ربطی به خدا ندارد و این ناشی از خود بشر است. والدینی که دستورات شرع و توصیه‌های پزشکی را رعایت نمی‌کنند به ناچار می‌بایست رنج یک عمر فرزند معلول را تحمل کنند و انسان‌هایی که با بی تقوایی عذاب را خدا را به سوی خد سرازیر می‌کنند و آنان که با گناه به روح پاک الهی خود ستم می‌کنند و مانع کمال و سعادت او مس شوند همه و همه مقصرانی هستند که باید خود را سرزنش کنند و ظلم خود کرده را به دیگری نسبت ندهند.

نجات مؤمنین، وعده حتمی خداست

ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنَا وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ کَذَالِکَ حَقًّا عَلَیْنَا نُنجِی الْمُؤْمِنِینَ(103- یونس علیه‌السلام)


این آیه، وعده امید بخش خداوند متعال به مؤمنین است که اگر به واقع مؤمن بودند یعنی در عقیده به اصول دین باور داشتند و در عمل به قدر توان به دستورات دین عامل بودند؛ خداوند آن‌ها را در زمانی که قرار شده عذابی نازل شود و کافران را نابود کند از خطر حفظ کرده و نجات می‌دهد.
بنا بر این اصل در قانون خدا هیچ‌گاه تر و خشک با هم نمی‌سوزند و عذاب تنها دامن‌گیر کافران و تبهکاران می‌شود.(11)




روز یازدهم

توفیق احسان

خداوندا در این روز احسان و نیکویی را محبوب من و فسق و معاصی
را ناپسند من قرار ده و در این روز خشم و آتش قهرت را به من حرام
گردان به یاری خود ای فریاد رس فریاد رسان .





احسان چیست؟

1 - سرشت نیکان:
علی علیه السلام:
«احسان سرشت نیکوکاران است.» (1)

2 - زینت علم:
علی علیه السلام:
«زینة العلم الاحسان; احسان زینت علم است.» (2)

3 - اوج ایمان:
علی علیه السلام:
«راس الایمان الاحسان; احسان راس ایمان است.» (3)

آثار و نتایج احسان

1 - عنایت‏ خداوند:
قرآن کریم:
«ان الله لمع المحسنین‏ ؛
خداوند با نیکوکاران است» (4)


2 - محبت الهی:
قرآن کریم:
«احسنوا ان الله یحب المحسنین‏، نیکی کنید
زیرا خداوند نیکوکاران را دوست دارد» (5)


3 - بذر دوستی:
علی علیه السلام:
«الاحسان الی المسیئ یستصلح العدو ;
نیکی به بد رفتار، دشمن را اصلاح می‏کند» (6)


4 - هدایت:
قرآن کریم:
«تلک آیات الکتاب هدی و رحمة للمحسنین‏، این است آیات کتاب
[خدای حکیم] که رحمت و هدایت است‏برای نیکوکاران» (7)


5 - رحمت الهی:
قرآن کریم:
«ان رحمت الله قریب من المحسنین‏، البته
رحمت ‏خداوند به نیکوکاران نزدیک است» (8)


6 - رفعت و بزرگی:
امام علی علیه السلام:
«بلندی مرتبه و مقام به وسیله نیکوکاری به دست می‏آید » (9)

7 - عاقبت ‏به خیری:
علی علیه السلام:

«هر کس به مردم نیکی کند، عاقبت‏ به خیر خواهد شد» (10)



ماه رمضان، ماه تقرب به خدا



درباره ماه مبارک رمضان اهل معرفت این تعبیر را دارند که این
ماه، دار ضیافت الهی و یکی از منازل سالکین الی الله است.

«سلوک الی الله» یعنی سیر معنوی روح به سوی خدا
و تقرّب به او که البته این سیر و این تقرّب، دارای درجات و مراتب است.

منازل سیر و سلوک به سوی خدا

گام اول، تجلیه

این سیر و سلوک چهار قدم دارد؛ اهل معرفت از قدم اول تعبیر می کنن
د به «تجلیه»، یعنی آراستن ظاهر به آداب شرع و عمل کردن به دستورات
شارع مقدس در این ماه مبارک رمضان؛ یعنی همین روزه گرفتن و
آداب ظاهریه. پس گام اول، قدم اول تجلیه است.

گام دوم، تخلیه

گام دوم و قدم دوم در این سیر «تخلیه» است.
تخلیه پیراستن است نه آراستن؛ پیراستن باطن از رذائل اخلاقی و چه بسا
پاک کردن و منزه کردن نفس از آثار آثام یعنی سیئات و گناهان است.

چه بسا اولین دعایی که نسبت به اولین روز ماه مبارک رمضان
وارد شده که شخص روزه دار می خواند، اشاره به همین مسئله تخلیه دارد.

چون خود را تجلیه کرده، یعنی روزه گرفته و به آداب ظاهریه
عمل کرده است و حالا از خدا می خواهد که او باطنش را از این آثار پیرایش کند.

لذا در روز اول ماه مبارک رمضان این دعا را می خوانیم:

«اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ وَ قِیَامِی قِیَامَ الْقَائِمِینَ
وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ وَ هَبْ لِی جُرْمِی یَا
إِلَهَ الْعَالَمِینَ وَ اعْفُ عَنِّی یَا عَافِیاً عَنِ الْمُجْرمِینَ».


این دعا به همین قدم دوم، یعنی تخلیه اشاره دارد.

گام سوم، تحلیه

گام سوم که از آن تعبیر به «تحلیه» می کنند این است
که انسان روح را به صفات ملکوتی کمالیه آرایش دهد و خود
را متخلق به اخلاق الهیه کند، که این هم دارای مراتبی است.

گام چهارم، فناء فی الله

گام چهارم مرحله ای است که اهل معرفت از آن به
«فناء فی الله تعالی» تعبیر می کنند و مرادشان این است که
روح سالک یعنی همان شخصی که سیر معنوی می کند،
از إنّیّت در شهود حق فانی شود؛

چه در رابطه با فعلش، چه صفتش و چه ذاتش.
این تعبیر را به کار می برند که فناء فی الله عبارت است از:


«فانی شدن روح از إنّیّت در شهود حق».
از نظر مسیر معنوی، این آخرین منزل سیر و سلوک است.







نظرات

© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi