مشاهده RSS Feed

آيه هاي انتظار

╣◄*►╣ لحظه های ناب عشق و نیایش* ویژه نامه روز پانزدهم ماه رمضان *╣◄*►╣

به این مطلب امتیاز بدهید


╣◄*►╣
لحظه های ناب عشق و نیایش ╣◄*►╣

*** ویژه نامه روز پانزدهم ماه مبارک رمضان
***





دعاى روز پانزدهم ماه مبارك رمضان


بسم الله الرحمن الرحیم


اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین
واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ
بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین.


خدایا روزى کن مرا در آن فرمانبردارى فروتنان

وبگشا سینه ام در آن به بازگشت دلدادگان
به امان دادنت اى امان ترسناکان.




تلاوت ترتیل جزء پانزدهم قرآن کریم



برای شنیدن تلاوت قرآن بر روی تصویر بالا کلیک کنید





15-روزه و صبر


عن الصادق عليه السلام فى قول الله عزوجل
«واستعينوا بالصبر و الصلوة‏»
قال: الصبر الصوم.


امام صادق عليه السلام فرمود:

خداوند عزو جل كه فرموده است:
از صبر و نماز كمك بگيريد، صبر، روزه است.


وسائل الشيعه، ج 7 ص 298، ح 3





دل بده تا که جان دهند ترا
گریه کن تا امان دهند ترا


سنگ دل را نصیب نیست زروح
آب شو تا روان دهند ترا


بی نشان باش و قبله ی همه شو
تا هزاران نشان دهند ترا


عاجز مدح باش و مدح بگو
لال شو تا زبان دهند ترا

گر معلم ترا قبول کند
نمره ی بی امتحان دهند ترا


طفل لب تشنه می کند گریه
تشنه شو تا فغان دهند ترا


در دل جمع باش و تنها باش
تا به توبه زمان دهند ترا


رو مکن سرّ خویش با همه کس
تا امان زین و آن دهند ترا


دست از دامن سرشک مکش
تا در این آب نان دهند ترا






الهي! راز دل گفتن دشوار است و نگفتن دشوارتر
الهي! چگونه خاموش باشم كه دل در جوش و خروش است
و چگونه سخن گويم كه خرد مدهوش و بيهوش است


الهي! ما همه بيچارهايم و تنها تو چاره اي
و ما همه هيچ كاره ايم و تنها تو كاره اي


الهي! چون تو حاضري چه جويم
و چون تو ناظري چه گويم

الهي! چون عوامل طاحونه چشم بسته و تن خسته ام،
راه بسيار مي روم و مسافتي نمي پيمايم.
واي من اگر دستم نگيري و رهايي ام ندهي


الهي! خودت آگاهي كه درياي دلم را جزر و مدّ است
« يا باسط» بسطم ده و «يا قابض» قبضم كن.

الهي! ناتوانم و در راهم و گردنههاي سخت در پيش است
و رهزنهاي بسيار در كمين و بار گران بر دوش.


«يا هادي، اهدنا الصراط المستقيم...»
الهي! از روي آفتاب و ماه و ستارگان شرمنده ام


از انس و جان شرمنده ام، حتي از روي شيطان شرمنده ام
كه همه در كار خود استوارند و اين سست عهد ، ناپايدار

الهي! واي بر من اگر دانشم رهزنم شود و كتابم حجابم
الهي! علمم موجب ازدياد حيرتم شده است،
اي علم محض و نور مطلق، بر حيرتم بيفزا


الهی !دستانی را که عاشقانه برای تو بلند شده اند نا امید مگردان
و قدمهایی را که مشتاقانه راهی دیار عبادت تو شده اند


مأیوس مساز و دل هایی را که به تسبیح و ثنای تو روشن شده اند
جاودانه گردان و ما را یاری فرما تا وجود تیره و تارمان را
در زلال یاد و نام تو جلا بخشیم.



معارفی از جزء پانزدهم قرآن کریم

معرفی براداران شیطان

مره بدیها و خوبی ها، فقط و فقط دامنگیر خودمان می شود

إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكمُ‏ْ وَ إِنْ أَسَأْتمُ‏ْ (7- اسراء)

اگر نیكى كنید، به خود نیكى كرده‏اید و اگر بدى هم كنید، باز به خود بد كرده‏اید.
علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیه می نویسد: «لام» در«لانفسكم» و نیز در «فلها»، لام اختصاص است یعنى: خوبی و بدی شما مختص به خود شما است، بدون اینكه چیزی از آن به دیگران بچسبد، و این خود قانون در حال اجرای خداست كه اثر و تبعات عمل هر كسى را- چه خوب و چه بد- به خود او برمى‏گرداند.(1) و این همان معنایی است که در قرآن به دفعات و با تعابیر گوناگون آمده است که «اثر هر عمل- چه خوب و چه بد- به صاحبش برمى‏گردد»

دوام وضعیت فعلی بسته به عملکرد شماست

إِنْ عُدتمُ‏ْ عُدْنَا (8- اسراء)
اگر شما برگردید ما هم بر می گردیم.

این فراز در واقع هشدار به کسانی است که پس از مدتها سرکشی و تحمل عذابهای الهی به راه راست برگشته و از رحمت حق برخوردار گشته اند. در این خطاب تهدید می شوند که اگر دوباره به همان وضعیت سابق باز گردند خدا نیز دست از عنایت خود کشیده و به مانند گذشته با آنها رفتار خواهد کرد.(2)

اما می توان از این جمله به یک قانون کلی تر هم دست یافت و آن اینکه هر ملت و جمعیتی که تغییر رویه دهند چه به سمت ارزشهای دینی و چه به سمت رذایل نفسانی خداوند نیز نسبت به آنها تغییر رویه می دهد.(3) اگر نور به ظلمت روند خدا نیز رحمت و عنایت خاصه خود را به روی آنها قطع کرده و با غضب و عذاب با آنها برخورد می کند و اگر از ظلمت خارج و وارد نور شوند عذاب خود را از آنها رفع و درهای رحمتش را به روی آنها می گشاید.(4)

پاسخ خدا به کسی که دنیا می خواهد و کسی که به دنبال آخرت است

كلاًُّ نُّمِدُّ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ وَ مَا كاَنَ عَطَاءُ رَبِّكَ محَْظُورًا(20- اسراء)


ما به هر دو گروه از لطف پروردگارت عطا مى‏كنیم زیرا هیچ كس از بخشش پروردگارت محروم نیست.
بر اساس این آیه خداوند به هر دو گروه کمک می کند منتهی روش کار در اجابت آنها متفاوت است.

درباره کسی که فقط دنیا می خواهد می فرماید: كسانى كه تنها هدفشان همین زندگى زودگذر دنیاى مادى باشد، ما آن مقدار را كه بخواهیم و به هر كس که صلاح بدانیم در همین زندگى زودگذر مى‏دهیم؛ سپس جهنم را براى او قرار خواهیم داد كه در آتش آن مى‏سوزد در حالى كه مورد سرزنش و دورى از رحمت خدا است.‏(5)

دو قید در خصوص این گروه وجود دارد که قابل توجه است: «مَا نَشَاء»؛ آن مقداری که ما می خواهیم؛ نه آن مقداری که او می خواهد و «لِمَن نُّرِید»؛ آنهایی که ما می خواهیم؛ نه هر کس که می خواهد. بنابراین همه دنیاپرستان به خواستشان نخواهند رسید و آنها هم که می رسند تنها به مقداری از آن دست پیدا خواهند کرد و بعد از آن هم که جهنم در انتظار آنهاست.

و درباره کسی که در پی امنیت و رفاه در آخرت است می فرماید: كسى كه آخرت را طلب کند و سعى و كوشش خود را در این راه به كار بندد، در حالى كه به این راه و هدفش ایمان داشته باشد، این سعى و تلاش او مورد قبول الهى خواهد بود.(6) بنابر این کسی که با ایمان قلبی و تلاش عملی در پی کسب سعادت اخروی باشد خداوند متعال از این تلاش او قدردانی کرده و بهشت را نصیبش می کند.(7)

چه کسانی برادران شیطانند؟
وَ لَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا(26)إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ كاَنُواْ إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَ كاَنَ الشَّیْطَنُ لِرَبِّهِ كَفُورًا(27- اسراء)

هیچ‏گونه اسراف و ریخت و پاشی مكن. بى‏تردید اسراف كنندگان و ولخرجان، برادران شیاطین‏اند، و شیطان همواره نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است.

«تبذیر» در اصل از ریشه «بذر» و به معنى پاشیدن دانه مى‏آید، منتهی این كلمه مخصوص مواردى است كه انسان اموال خود را به صورت غیر منطقى، مصرف مى‏كند که معادل آن در فارسى «ریخت‏وپاش» است. به تعبیر دیگر تبذیر آن است كه مال در غیر موردش مصرف شود هر چند كم باشد، و اگر در موردش صرف شود تبذیر نیست هر چند زیاد باشد.(8)
در آیه بعد مبذرین را برادران شیاطین خواند که این برای آن است که آنها نیز نعمتهایی را که خدا داد، كفران مى‏كنند و در غیر محلش، صرف مى‏نمایند.
تعبیر به «اخوان؛ برادران» یا برای آن است كه اعمالشان همردیف و هماهنگ اعمال شیاطین است؛ همچون برادرانى كه یكسان عمل مى‏كنند و یا به دلیل آن است كه در دوزخ همنشین شیطان اند.(9)

چرا برخی نمی توانند گناه را ترک کنند؟

قَالَ أَ رَءَیْتَكَ هَاذَا الَّذِى كَرَّمْتَ عَلىَ‏َّ لَئنِ‏ْ أَخَّرْتَنِ إِلىَ‏ یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلَّا قَلِیلًا(62- اسراء)
شیطان گفت: اگر تا روز قیامت به من مهلت دهی تمام فرزندان این کسی که بر من مقدم داشتی را افسار می زنم؛ مگر عده کمی.

اصل كلمه «احتناک» از «حنك» است. وقتى گفته مى‏شود:«حنك الدابة بحبلها» معنایش این است كه ریسمانى به گردن حیوان بست و او را كشید. خود «احتناك» هم به معناى افسار كردن است.(10)
شیطان ابتدا وسوسه کرده و به گناه دعوت می کند. پس از آنکه فرد اولین قدم را برداشت و خود را به آن آلود، وسوسه های بعدی سریعتر و راحتتر در او اثر می کند. هر چه انجام گناه ساده تر و سریعتر شود نشان از آن دارد که شیطان بهتر و بیشتر بر او تسلط یافته و به تعبیری بهتر سوار شده و افسار نفس را به دست گرفته است. از این به بعد او می برد هر جا که خاطرخواه اوست و این افسار به دهان یا گردن هم می رود هر جا که او می کشد. چنین کسی به عیان مشاهده می کند که تلاشهای سطحی او برای ترک گناه سودی ندارد و با کوچکترین حرکتی که شیطان به افسار می دهد او با سرعت به سمت گناه رفته و آن را مرتکب می شود.
چاره رهایی از این اسارت، توبه ای حقیقی و تلاش جدی در سایه توکل به خدا و توسل به اولیای اوست.

قرآن با دو تاثیر متضاد

وَ نُنزَِّلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَ لَا یَزِیدُ الظَّلِمِینَ إِلَّا خَسَارًا(82- اسراء)
ما قرآن را نازل مى‏كنیم كه مایه شفاء و رحمت مؤمنان است‏؛ ولى ستمگران، جز خسران و زیان بیشتر، چیزى بر آنها نمى‏افزاید.

اگر قرآن را شفا نامیده با اینكه شفا باید حتما مسبوق به مرضى باشد، خود این معنا را می رساند كه دلهاى بشر حالاتى دارد كه اگر قرآن را با آن مقایسه كنیم خواهیم دید كه همان نسبتى را دارد كه یك داروى معالج با مرض دارد.
از اینجا روشن می شود كه انسان، همانطور كه سلامتى و بیماری جسمى دارد، سلامتى و بیمارى روحى هم دارد و همانطور كه اختلال در نظام جسمى او باعث مى‏شود كه دچار مرضهایى جسمى گردد، اختلال در نظام روحی او نیز باعث مى‏شود به انواع بیماریهاى روحى مبتلا شود(11) و همانطور كه براى مرضهاى جسمیش دارویی وجود دارد، براى مرضهاى روحیش نیز دارویی هست.(12)

قرآن کریم همان نسخه شفابخش است که داروی تمام مرضهای روحی را ارئه می کند؛ البته این نسخه، برای مومنین که به آن ایمان دارند و پذیرای آن هستند نافع است و شفادهنده ولی برای غیر مومنین که آن را باور ندارند و پذیرای آن نیستند نه تنها شفادهنده نیست؛ بلکه بر درد و آلام درونی آنها می افزاید. باید توجه داشت که علت این افزایش درد، قرآن نیست بلکه آن مرض درونی آنهاست که چون دارو را نمی پذیرد واکنش های دردآور بیشتری از خود نشان می دهد.


روز پانزدهم: شرح صدر



دعای روز پانزدهم

خدایا در این روز طاعت بندگان خاشع و خاضع نصیب من گردان
و شرح صدر مردان فروتن و خدا ترس را به من عطا فرما،
به حق خود ای ایمنی دلهای ترسان.









خداوند در اکثر نعمت هایی که به پیامبرش می‏دهد منت نمی‏گذارد
اما در مورد نعمت‏ شرح صدر به پیامبر منت می‏گذارد و می‏فرماید:

«الم نشرح لک صدرک؛ آیا سینه ات را برایت نگشودیم؟» (1)


عوامل شرح صدر

1 - انس با قرآن:
«اللهم نور بکتابک بصری واشرح به صدری؛ خدایا چشمان مرا
به وسیله کتاب خود نورانی کن و سینه‏ام را فراخی ده» (2)


2 - اراده الهی:

قرآن کریم: «فمن یرد الله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام‏؛
پس هر که خدا هدایت او را خواهد، قلبش را
به نور اسلام روشن و وسیع می‏کند.» (3)







تفاوت ندا، دعا و نجوا در کلام حضرت امير(ع)






به اين تعبيراتي که امام علي(ع) در اين مناجات به کار برده است نگاه کنيد:

«اللهمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ وَ
اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُکَ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُکَ».

اول صلوات مي فرستد و بعد شروع مي کند به
گفتن آن جملات تا به اينجا مي رسد که «وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُکَ».

اينجا ديگر بحث «مناجات» است.
«ندا» يعني اينکه انسان کسي را با صداي بلند فرا بخواند.


«دعا» هم با صداست، اما صداي بلند نيست.
«مناجات و نجوا» بي صداست.

لذا اينجا تعبير مي کند «وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ»، ديگر نمي گويد
«وَ اسْمَعْ»؛ چون مناجات جنبه صوتي ندارد و صدا و آهنگ ندارد؛

بلکه يک امر دروني و قلبي است.
اين از تعبيرات زيبا و لطيف امام علي(ع) است.

البته هم دعا و هم ندا و هم نجوا، نوعي رابطه «بين اثنيني»
و دو طرفه هستند، ولي اين تفاوت ها را با يکديگر دارند.








نظرات

© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi