در اين عمل من از خدا و پيغمبر و على و اباء طاهرينم عليهم السلام پيروى كردم آنها شما را مورد عتاب قرار دادند و من نيز چنين كردم عرض كردند: سبب چه بود كه باعث عتاب و سرزنش شديم ؟ فرمود: چون شما ادعا مى كنيد ما شيعيان علىعليهالسلامهستيم واى بر شما، شيعيان آن آقا حسن و حسينعليهالسلامو ابوذر و سلمان و مقداد و عمار و محمد بن ابى بكرند. آن كسانى كه كوچكترين مخالفت نسبت به دستورات علىعليهالسلامنكردند و مرتكب يك كار كه او نهى كرده بود نشدند اما شما مى گوييد ما شيعه علىعليهالسلامهستيم در بيشتر از كارها مخالف او هستيد و نسبت به بسيارى از واجبات كوتاهى مى كنيد. حقوق برادران را سبك مى شماريد، جايى كه نبايد تقيه نماييد مى كنيد و تقيه نمى كنيد آنجا كه بايد بكنيد، اگر بگوييد دوستان و محبين آن آقاييم با دوستانش دوست و با دشمنانش دشمن هستيم ، اين سخن را رد نمى كنم اما مقامى بسيار ارجمند را ادعا كرديد، اگر گفته خود را بوسيله كردار ثابت نكنيد هلاك خواهيد شد مگر رحمت خدا نجاتتان بدهد.
عرض كردند: يا بن رسول اللهصلىاللهعليهوآلهاينك از گفته خود استغفار مى كنيم و توبه مى نماييم همانطور كه شما تعليم داديد، مى گوييم شما را دوست داريم دوست دوستان شما و دشمن دشمنانتان هستيم در اين هنگام على بن موسى الرضا عليهالسلامفرمود مرحباءبكم يا اخوانى و اهل ودى مرحبا به شما اى برادران و دوستان من ، بالاتر بياييد بالاتر بياييد، پيوسته آنها را بطرف بالا مى برد تا پهلوى خود نشانيد آنگاه از دربان سؤ ال كرد چند مرتبه اينها آمدند و اجازه نيافتند، عرض كرد: شصت بار فرمود: شصت مرتبه برو و سلام مرا نيز برسان بواسطه استغفار و توبه اى كه كردند گناهانشان محو شد و به سبب محبتى كه با ما دارند سزاوار احترامند. به احتياجات خود و خانواده شان رسيدگى كن و از نظر مالى بر آنها فراوان توسعه ده براى مخارج و هدايا و تحفه و رفع احتياجات