نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: کهنه سرباز وخاطره ای از سوسنگرد

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,238
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,768
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    کهنه سرباز وخاطره ای از سوسنگرد

    سلام علیکم



    امروز چهارشنبه 93/08/28 در مراسم آزاد سازی سوسنگرد که در تالار معلم تبریز از ساعت 0930 شروع شده بود حضور داشتم.


    چون من در عملیات حصر محاصره سوسنگرد حضوربسیار فعال داشتم از طرف کانون باز نشستگان ارتش دستور داده بودند خاطره ای کوتاه تعریف کنم.



    در مراسم امروز از عناصر لشکر21حمزه،31عاشورا،نیروی هوایی،نیروی انتظامی، خانواده معظم شهداء وجانبازان عزیز ونیز کانون باز نشستگان ارتش ،سپاه،نیروی انتظامی، ویکی نفر مهمان ویژه ازفرماندهی کل سپاه حضور داشتند.


    من مطالب ذیل را تقریبآ باتوضیح بیشر صحبت کردم که جهت استحضار عزیزان تقدیم میدارم.
    حسنعلی ابراهیمی سعید







    بنام خدا 28/08/93
    سلام علیکم


    باسلام به محضر آقا امام زمان (عج) ونایب بر حقش امام خامنه ای



    ایاک نعبد وایاک نستعین


    با عرض تسلیت ایام محرم وشهادت امام سجاد (ع) وبا سلام به حضورمیهمانان عزیز و همکاران محترم در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران وبا سلام به روان پاک ومطهر شهدا و امام شهدا و باسلام به خانواده معززشهداء وجانبازان انقلاب اسلامی ایران مخصوصا جانبازان هشت سال دفاع مقدس
    من سروان حسنعلی ابراهیمی سعید جانباز بازنشسته ارتش جمهوری اسلامی ایران که در زمان شروع جنگ تحمیلی جمعی لشکر 92 زرهی اهواز بودم وقبل از شروع جنگ در مرز فکه ومامور به تیپ 2 لشکر92زرهی بوده وتا پایان جنگ تحمیلی همچنان در خط مقدم جبهه های حق علیه باطل حضور داشتم


    خاطره ای هرچند کوتاه در خصوص آزادسازی سوسنگرد خدمتتان تقدیم میکنم انشاا... که مورد قبول درگاه احدیت قرار گیرد.


    آزاد سازی سوسنگرد یک عملیات نبود بلکه یک حماسه بود در اوایل جنگ تحمیلی ؛ زمانی که دشمن هنوز به غیرت و توان ایرانی ها پی نبرده بود .


    یکروز به من وتعدادی از بچه ها دستور منفک شدن از گردان 283سوارزرهی ودر اختیار فرماندهی تیپ 2بودن را دادند که همان روز به منطقه عمومی اهواز حرکت کردیم
    فردای آنروز در زیر آفتاب سوزان سوسنگرد ،تیپ پذیرای فرمانده محترم لشکر 92 زرهی اهواز مرحوم سرهنگ قاسمی بود در این تیپ علاوه بر نیروهای ارتش تعدادزیادی هم از برادران سپاهی سازماندهی شده بودند


    مرحوم قاسمی با حضور در جمع رزمنده گان تیپ، پیام رهبر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) را که توسط نماینده ایشان در شورای عالی دفاع حضرت آیت الله خامنه ای ابلاغ شده بود را اعلام فرمودندوسپس با فرمانده و رؤسای تیپ2 برای بررسی شرایط عازم منطقه شدند
    هنگام غروب سرهنگ قاسمی بنده را احضار ومآموریت مرا ابلاغ کردچون با عملکرد بنده درعین خوش ودشت عباس آشنایی داشت .


    آن شب ؛ شب عجیبی بود مثل اینکه عراقی ها تصمیم داشتند شهر را با خاک یکسان کنند تا جایی که حتی یک لحظه هم منورهای عراقی ها خاموش نمیشد


    شهر زیر شدیدترین آتش عراقی ها قرار داشت و کاملا به محاصره دشمن درآمده بود فرمانده هان ایران دنبال راه حلی بودند تا اینکه محاصره را بشکنند و دست دشمن را از سوسنگرد کوتاه کنند ؛ رفت وآمد زیادی در جریان بوداز آیت الله خامنه ای ؛ تیمسار فلاحی وسرهنگ سلیمی گرفته تا مسؤلین رده بالای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی .


    اوایل شب عملیات هجومی ما شروع شدبچه های دکتر چمران در نوک پیکان حمله بودند.
    جای همه شهدا خالی، بچه های دکتر چمران آن شب را برای عراقی ها به جهنمی تبدیل کرده بودند که قابل وصف نیست.


    کار من از صبح آن روز شروع شدوبرای شکستن حلقه محاصره شهر اقدام به شلیک موشگ تاووشکار تانگهای دشمن کردم تعداد5دستگاه تانگ وتعدادی خودرو ونفر برزده بودم و با اینکار راه پیشروی را برای نیروهای خودی هموار کرده بودم ؛ بجه ها بدون کمترین واهمه ای به پیشروی ادامه می دادند وانسان فکر می کرد که مرگ برای این نیروهای اصلا مفهومی ندارد وجالب اینکه بعداز ورود به شهر سوسنگرد متوجه شدم اکثر نیروهای اصلی درگیر در منطقه آذری زبان و اعزامی از آذربایجان بودند
    حدود ساعت 14 بود که مرا به پیش یک برادر سپاهی راهنمایی کردند وایشان سوالاتی در خصوص موشگ تاو از من پرسیدند ومن جواب دادم وسپس با فرمانده تیپ 2هماهنگی کردند تا مدتی بنده در خدمت ایشان ونیروهای سپاه باشم


    وقتی من اسم ایشان را جویا شدم که بدانم با چه کسی همکاری دارم گفتند ایشان برادرتجلایی هستند


    من بعداز سالها ، افتخار می کنم که در یکی ازروزهای جنگ تحمیلی با دو موضوع مهم مواجه شده ام ؛آنروز من ؛ هم آزادی اولین شهر محاصره شده ایران را دیده ام وهم در خدمت شریفترین وعزیزترین فرمانده سپاه قرار گرفته ام



    متآسفانه این همکاری بیش از سه روز دوام نیاورد چون روز چهارم همکاری مان بود که شهید تجلایی بهمراه یکی از دوستان نزدیکش که برای سرکشی به نیروها با موتورسیکلت به طرف داخل شهر می رفتند هر دو براثر ترکش زخمی شدند ومن دیگر توفیق دیدار ایشان را پیدا نکردم
    در آخردوست دارم با صدای بلند شادی روح شهید تجلایی وشهدای سوسنگرد وشهدای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی صلوات ختم کنید



    وسلام علیکم ورحت ا... و برکات


    صلوات
    http://www.uplooder.net/img/image/29/174cc51937fa8d6bbacb493d7b80fe4a/hasa-n-a-li_ebrahimi_said__(20).jpg
    امضاء



  2. تشكرها 3


  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدير اجرايی سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    271
    نوشته
    522
    صلوات
    1963
    دلنوشته
    17
    الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد : فقط خدا
    تشکر
    63,406
    مورد تشکر
    2,670 در 510
    وبلاگ
    2
    دریافت
    0
    آپلود
    34

    پیش فرض

    مطالع این خاطره را پیشنهاد میکنم
    امضاء


  5. Top | #3

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,238
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,185 در 63,570
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط حسنعلی ابراهیمی سعید نمایش پست ها
    سلام علیکم



    امروز چهارشنبه 93/08/28 در مراسم آزاد سازی سوسنگرد که در تالار معلم تبریز از ساعت 0930 شروع شده بود حضور داشتم.


    چون من در عملیات حصر محاصره سوسنگرد حضوربسیار فعال داشتم از طرف کانون باز نشستگان ارتش دستور داده بودند خاطره ای کوتاه تعریف کنم.



    در مراسم امروز از عناصر لشکر21حمزه،31عاشورا،نیروی هوایی،نیروی انتظامی، خانواده معظم شهداء وجانبازان عزیز ونیز کانون باز نشستگان ارتش ،سپاه،نیروی انتظامی، ویکی نفر مهمان ویژه ازفرماندهی کل سپاه حضور داشتند.


    من مطالب ذیل را تقریبآ باتوضیح بیشر صحبت کردم که جهت استحضار عزیزان تقدیم میدارم.
    حسنعلی ابراهیمی سعید







    بنام خدا 28/08/93
    سلام علیکم


    باسلام به محضر آقا امام زمان (عج) ونایب بر حقش امام خامنه ای



    ایاک نعبد وایاک نستعین


    با عرض تسلیت ایام محرم وشهادت امام سجاد (ع) وبا سلام به حضورمیهمانان عزیز و همکاران محترم در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران وبا سلام به روان پاک ومطهر شهدا و امام شهدا و باسلام به خانواده معززشهداء وجانبازان انقلاب اسلامی ایران مخصوصا جانبازان هشت سال دفاع مقدس
    من سروان حسنعلی ابراهیمی سعید جانباز بازنشسته ارتش جمهوری اسلامی ایران که در زمان شروع جنگ تحمیلی جمعی لشکر 92 زرهی اهواز بودم وقبل از شروع جنگ در مرز فکه ومامور به تیپ 2 لشکر92زرهی بوده وتا پایان جنگ تحمیلی همچنان در خط مقدم جبهه های حق علیه باطل حضور داشتم


    خاطره ای هرچند کوتاه در خصوص آزادسازی سوسنگرد خدمتتان تقدیم میکنم انشاا... که مورد قبول درگاه احدیت قرار گیرد.


    آزاد سازی سوسنگرد یک عملیات نبود بلکه یک حماسه بود در اوایل جنگ تحمیلی ؛ زمانی که دشمن هنوز به غیرت و توان ایرانی ها پی نبرده بود .


    یکروز به من وتعدادی از بچه ها دستور منفک شدن از گردان 283سوارزرهی ودر اختیار فرماندهی تیپ 2بودن را دادند که همان روز به منطقه عمومی اهواز حرکت کردیم
    فردای آنروز در زیر آفتاب سوزان سوسنگرد ،تیپ پذیرای فرمانده محترم لشکر 92 زرهی اهواز مرحوم سرهنگ قاسمی بود در این تیپ علاوه بر نیروهای ارتش تعدادزیادی هم از برادران سپاهی سازماندهی شده بودند


    مرحوم قاسمی با حضور در جمع رزمنده گان تیپ، پیام رهبر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) را که توسط نماینده ایشان در شورای عالی دفاع حضرت آیت الله خامنه ای ابلاغ شده بود را اعلام فرمودندوسپس با فرمانده و رؤسای تیپ2 برای بررسی شرایط عازم منطقه شدند
    هنگام غروب سرهنگ قاسمی بنده را احضار ومآموریت مرا ابلاغ کردچون با عملکرد بنده درعین خوش ودشت عباس آشنایی داشت .


    آن شب ؛ شب عجیبی بود مثل اینکه عراقی ها تصمیم داشتند شهر را با خاک یکسان کنند تا جایی که حتی یک لحظه هم منورهای عراقی ها خاموش نمیشد


    شهر زیر شدیدترین آتش عراقی ها قرار داشت و کاملا به محاصره دشمن درآمده بود فرمانده هان ایران دنبال راه حلی بودند تا اینکه محاصره را بشکنند و دست دشمن را از سوسنگرد کوتاه کنند ؛ رفت وآمد زیادی در جریان بوداز آیت الله خامنه ای ؛ تیمسار فلاحی وسرهنگ سلیمی گرفته تا مسؤلین رده بالای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی .


    اوایل شب عملیات هجومی ما شروع شدبچه های دکتر چمران در نوک پیکان حمله بودند.
    جای همه شهدا خالی، بچه های دکتر چمران آن شب را برای عراقی ها به جهنمی تبدیل کرده بودند که قابل وصف نیست.


    کار من از صبح آن روز شروع شدوبرای شکستن حلقه محاصره شهر اقدام به شلیک موشگ تاووشکار تانگهای دشمن کردم تعداد5دستگاه تانگ وتعدادی خودرو ونفر برزده بودم و با اینکار راه پیشروی را برای نیروهای خودی هموار کرده بودم ؛ بجه ها بدون کمترین واهمه ای به پیشروی ادامه می دادند وانسان فکر می کرد که مرگ برای این نیروهای اصلا مفهومی ندارد وجالب اینکه بعداز ورود به شهر سوسنگرد متوجه شدم اکثر نیروهای اصلی درگیر در منطقه آذری زبان و اعزامی از آذربایجان بودند
    حدود ساعت 14 بود که مرا به پیش یک برادر سپاهی راهنمایی کردند وایشان سوالاتی در خصوص موشگ تاو از من پرسیدند ومن جواب دادم وسپس با فرمانده تیپ 2هماهنگی کردند تا مدتی بنده در خدمت ایشان ونیروهای سپاه باشم


    وقتی من اسم ایشان را جویا شدم که بدانم با چه کسی همکاری دارم گفتند ایشان برادرتجلایی هستند


    من بعداز سالها ، افتخار می کنم که در یکی ازروزهای جنگ تحمیلی با دو موضوع مهم مواجه شده ام ؛آنروز من ؛ هم آزادی اولین شهر محاصره شده ایران را دیده ام وهم در خدمت شریفترین وعزیزترین فرمانده سپاه قرار گرفته ام



    متآسفانه این همکاری بیش از سه روز دوام نیاورد چون روز چهارم همکاری مان بود که شهید تجلایی بهمراه یکی از دوستان نزدیکش که برای سرکشی به نیروها با موتورسیکلت به طرف داخل شهر می رفتند هر دو براثر ترکش زخمی شدند ومن دیگر توفیق دیدار ایشان را پیدا نکردم
    در آخردوست دارم با صدای بلند شادی روح شهید تجلایی وشهدای سوسنگرد وشهدای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی صلوات ختم کنید



    وسلام علیکم ورحت ا... و برکات


    صلوات
    http://www.uplooder.net/img/image/29/174cc51937fa8d6bbacb493d7b80fe4a/hasa-n-a-li_ebrahimi_said__(20).jpg



    بنام تو ای قرار هستی


    سلام به شما برادر ایمانی و رزمنده جانباز و سرباز همیشه حاضر اقا امام زمان


    افتخارات سلحشورانه شما مایه افتخار و سربلندی همه ماست و من به حضور شما برادر بزرگوارم افتخار می کنم و خوشحالم که در کنار ما هستید

    خدای متعال یار و یاور شما باشد .


    التماس دعا
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  6. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط حسنعلی ابراهیمی سعید نمایش پست ها
    سلام علیکم





    بنام خدا 28/08/93
    سلام علیکم


    باسلام به محضر آقا امام زمان (عج) ونایب بر حقش امام خامنه ای



    ایاک نعبد وایاک نستعین


    با عرض تسلیت ایام محرم وشهادت امام سجاد (ع) وبا سلام به حضورمیهمانان عزیز و همکاران محترم در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران وبا سلام به روان پاک ومطهر شهدا و امام شهدا و باسلام به خانواده معززشهداء وجانبازان انقلاب اسلامی ایران مخصوصا جانبازان هشت سال دفاع مقدس
    من سروان حسنعلی ابراهیمی سعید جانباز بازنشسته ارتش جمهوری اسلامی ایران که در زمان شروع جنگ تحمیلی جمعی لشکر 92 زرهی اهواز بودم وقبل از شروع جنگ در مرز فکه ومامور به تیپ 2 لشکر92زرهی بوده وتا پایان جنگ تحمیلی همچنان در خط مقدم جبهه های حق علیه باطل حضور داشتم

    سلام و احترام خدمت ش
    ما همکار رزمنده جانباز

    من هم مثل خانم فاطمی به شما
    افتخار می کنم و خوشحالم که حضور شما یاد اور تمام خوبی ها و رشادت های دوران مقدس دفاع مقدس است و ما با حضور شما ممکن نیست شهدای سر افزار وطن لاله پرورمان را فراموش کنیم . لطفا دست ما راهم بگیرید و به ما هم رسم خوبی ها را یاد بدهید





    در آخردوست دارم با صدای بلند شادی روح شهید تجلایی وشهدای سوسنگرد وشهدای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی صلوات ختم کنید


    تقدیم به شهید بزرگوار تجلایی و همه شهدای سرافراز ایران اسلامی





    وسلام علیکم ورحت ا... و برکات


    صلوات
    http://www.uplooder.net/img/image/29/174cc51937fa8d6bbacb493d7b80fe4a/hasa-n-a-li_ebrahimi_said__(20).jpg




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. تشكرها 2


  8. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,238
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,768
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    امروز این نامه را تنظیم کردم و به فرمانده تی 131 ل21حمزه تقدیم داشتم





    بنام خدا 17/10/97
    از : سروان بازنشسته حسنعلی ابراهیمی سعید
    به: فرماندهی محترم تی 131 آذربایجان شرقی(تبریز)
    موضوع : تانگ در شهر سوسنگرد
    سلام علیکم
    به استحضار می رسانم
    اینجانب در معیت لشگر 92 زرهی اهواز بیش از یکصد ماه در منطقه عملیاتی جنوب بودم و بعنوان زبده ترین شکارچی تانگ لشگر شناخته می شدم
    در عملیات شکستن حصر سوسنگرد که به فرماندهی مرحوم سرهنگ قاسمی شرکت کرده بودم و در آن عملیات یک دستگاه تانگ دشمن را که تلفاتی را از نیروهای خودی گرفته بود را هدف قرار دادم
    این تانگ با تغییر مکانی توسط مسؤلین شهر به فاصله حدودآ یکصد متر در چهار راه غدیر سوسنگرد بعنوان یادگار جبهه و جنگ نگهداری می شود
    لذادر سفری که به سوسنگرد داشتم نحوه نگهداری از تانگ موصوف را اسف بار وگرفتار در زباله و نخاله های ساختمانی دیدم.
    به شهرداری سوسنگرد مراجعه کردم و قول مساعد دادند اما کار مثبت انجام نداده اندو کماکان به همان شکل اسف بار باقی مانده است.
    آیا این چنین تانگی اگر توسط نیروهای دیگر هدف قرار می گرفت به این شکل اسف بار می ماند و یا بیوگرافی شکارچی را در محل نصب و مسیر راهیان نور را برای تعریف و تمجید از از شکارچی و عملیات از کنار آن وسیله پیش بینی میکردند؟
    بدین وسیله از آن مقام عالی، استمداد دارم برای حفظ آثار رزمندگان ارتش، اقدام لازم را مبذول فرمایند
    سروان بازنشسته:
    حسنعلی ابراهیمی سعید

    امضاء



  9. تشكر

    مدير اجرايي (20-02-2019)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi