نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6

موضوع: ♣♣♣ پنج درس ارزشمند و آموزنده از امام هادی ♣♣♣

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    75
    نوشته
    911
    تشکر
    4,151
    مورد تشکر
    2,549 در 723
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    4

    پیش فرض ♣♣♣ پنج درس ارزشمند و آموزنده از امام هادی ♣♣♣







    ۱-یکى از اصحاب حضرت ابوالحسن ، امام هادى صلوات اللّه علیه به نام اسحاق بن ابراهیم حکایت کند:

    روزى به محضر مبارک آن حضرت شرفیاب شدم ، شخصى را دیدم که در مجلس حضرت اظهار داشت : مدّتى است که مبتلا به سردرد شدیدى گشته امام علیه السلام فرمود: ظرفى را با مقدارى آب بردار و این آیه شریفه قرآن را بر آن بخوان :

    أ وَلَمْ یَرَ الَّذینَ کَفَرُوا انَّ السَّمواتِ وَ الاْ رْضَ کانَتا رَتْقاً فَفَتّقْنا هُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیٍ حَیُّ أ فَلا یُؤْمِنُونَ ۱

    و سپس آن را بیاشام ، که ان شاءاللّه سردرد برطرف خواهد شد.




    ویرایش توسط مدير محتوايي : 17-10-2013 در ساعت 09:12
    امضاء

  2. تشكرها 5

    مدير اجرايي (29-10-2012), ال یاسین (29-10-2012), شهاب منتظر (29-10-2012)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    75
    نوشته
    911
    تشکر
    4,151
    مورد تشکر
    2,549 در 723
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    4

    پیش فرض



    ۲-حضرت رو به حضاری که حضور داشتند، چنین فرمود: اسم اعظم خداوند متعال ، داراى هفتاد و سه حرف مى باشد که آصف بن برخیا – وصىّ حضرت سلیمان علیه السلام – یک حرف از مجموع آن ها را مى دانست و زمین برایش کوچک شد، به طورى که توانست در کمتر از یک لحظه عرش بلقیس را نزد حضرت سلیمان علیه السلام آورد.

    ولیکن نزد ما اهل بیت رسالت هفتاد و دو حرف موجود است و یک حرف آن نزد خداوند متعال محفوظ مى باشد.۳






    ویرایش توسط مدير محتوايي : 17-10-2013 در ساعت 09:12
    امضاء

  5. تشكرها 5

    مدير اجرايي (29-10-2012), ال یاسین (29-10-2012), شهاب منتظر (29-10-2012)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    75
    نوشته
    911
    تشکر
    4,151
    مورد تشکر
    2,549 در 723
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    4

    پیش فرض

    ۳-هنگامى که خداوند متعال نوزادى به حضرت ابوالحسن ، امام هادى علیه السلام عطا نمود، عدّه اى از اصحاب ، خدمت حضرت آمدند تا تهنیت و تبریک گویند.

    وقتى بر حضرت وارد شدند، او را شادمان و مسرور نیافتند؛ علّت را جویا شدند؟

    امام علیه السلام فرمود: به نوزاد امیدى ندارم ، چون که او عدّه بسیارى را گمراه مى گرداند.پس پیش گوئى حضرت و علّت ناراحتى آن بزرگوار تحقّق یافت و این نوزاد همان جعفر کذّاب شد.۴




    ویرایش توسط مدير محتوايي : 17-10-2013 در ساعت 09:12
    امضاء

  7. تشكرها 5

    مدير اجرايي (29-10-2012), ال یاسین (29-10-2012), شهاب منتظر (29-10-2012)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    75
    نوشته
    911
    تشکر
    4,151
    مورد تشکر
    2,549 در 723
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    4

    پیش فرض






    ۴-ابوهاشم جعفرى حکایت کند:روزى در محضر شریف امام هادى علیه السلام شرفیاب شدم ، کودکى وارد شد و شاخه گلى را تقدیم آن حضرت کرد.

    امام علیه السلام آن شاخه گل را گرفت و بوئید و بر چشم خود نهاد و بوسید؛ و سپس آن را به من اهداء نمود و اظهار داشت :

    هر که شاخه گلى را ببوید و بر چشم خویش بگذارد و ببوسد و سپس صلوات بر محمّد و آلش فرستد، خداوند متعال حسنات بى شمارى را در نامه اعمالش ثبت مى نماید؛ و نیز بسیارى از خطاها و لغزش هایش را مورد عفو قرار مى دهد.۵




    ویرایش توسط مدير محتوايي : 17-10-2013 در ساعت 09:13
    امضاء

  9. تشكرها 5

    مدير اجرايي (29-10-2012), ال یاسین (29-10-2012), شهاب منتظر (29-10-2012)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    75
    نوشته
    911
    تشکر
    4,151
    مورد تشکر
    2,549 در 723
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    4

    پیش فرض




    ۵ -یکى از اهالى کوفه در شهر سامراء خدمت حضرت ابوالحسن ، امام علىّ هادى علیه السلام شرفیاب شد و اظهار داشت یاابن رسول اللّه ! من از دوستان و علاقه مندان به شما و اجدادتان مى باشم ، و داراى قرض سنگینى هستم و چون توان پرداخت آن را ندارم به قصد شما آمده ام .

    امام هادى علیه السلام فرمود: همین جا بِایست تا چاره اى بیندیشم .پس از گذشت لحظاتى ، مقدار سى هزار دینار از طرف متوکّل – خلیفه عبّاسى – براى حضرت آوردند.

    حضرت سلام اللّه علیه آن پول ها را از مأمور متوکّل گرفت و بى درنگ و بدون آن که محاسبه نماید، تمامى آن سى هزار دینار را تحویل آن شخص کوفى داد.پس آن مرد کوفى مقدار ده هزار دینار از آن ها را برداشت و اظهار نمود: یاابن رسول اللّه ! من بیش از ده هزار دینار نیاز ندارم ، چون به همان مقدار بدهکار هستم و براى من همین مقدار کافى است ولى امام علیه السلام از پس گرفتن آن بیست هزار دینار خوددارى و امتناع نمود.لذا آن مرد کوفى تمامى آن هدیه را گرفت و گفت :

    خداوند بهتر مى داند که چه کسانى را امام و حجّت خود بر انسان ها قرار بدهد، و سپس عازم شهر کوفه شد.۶




    ویرایش توسط مدير محتوايي : 17-10-2013 در ساعت 09:13
    امضاء

  11. تشكرها 6


  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    75
    نوشته
    911
    تشکر
    4,151
    مورد تشکر
    2,549 در 723
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    4

    پیش فرض




    پی نوشت ها:

    ۵۵- سوره انبیاء: آیه ۳۰٫
    ۵۶- بحارالا نوار: ج ۹۲، ص ۵۱، ح ۷٫
    ۵۷- بحارالا نوار: ج ۲۷، ص ۲۶، ح ۳٫
    ۵۸- عیون المعجزات : ص ۱۳۵٫
    ۵۹- کافى : ج ۶، ص ۵۲۵، ح ۵، حلیة الا برار: ج ۵، ص ۳۷، ح ۳٫
    ۶۰- ینابیع المودّة : ج ۳، ص ۱۲۸٫



    ویرایش توسط مدير محتوايي : 17-10-2013 در ساعت 09:14
    امضاء

  13. تشكرها 4

    ال یاسین (29-10-2012), شهاب منتظر (29-10-2012)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi