به نام خدا
وقتي كه آسمان مي تپد و آشفته مي شود، قارچ ها از گوشه و كنار صحرا سر بر مي آورند .
يكي از سوالاتي هم كه در بين مردم رايج است اين است كه چه رابطه اي ميان رعد و برق با رويش قارچ وجود دارد؟!
پاسخ ساده است : يك فرصت مناسب براي رويش هرز!
گويا اين قاعده طبيعت بازار دين را هم رونق بخشيده است .
در اين يكي دو سال اخير هر چه بازار معنويت آشفته تر مي شود ، قارچ هاي بيشتري از اطراف و اكناف دنيا سر بر مي آورند ، با اين تفاوت كه اين ها نه تنها خوراك جسم نيستند ، بلكه سم جانند و روح را مي ميرانند . البته ظاهري بس زيبا و فريبنده نيز دارند.
ممكن است شما هم با چنين قارچ هايي برخورد كرده باشيد . تشخيص اين كه كدام يك سمي است، واقعا كاري است دشوار و مرد افكن.
در نقد جنبش هاي نو پديد معنوي كمتر كسي سخن گفته يا حتي مطالعه كرده است . كتاب هاي مسموم فرقه هاي گونه گون از اين جنبش ها به آساني منتشر شده و در دسترس همگان قرار مي گيرند؛ بي آن كه كسي بداند ،اين زهر خزنده در رگ هاي كدام جوان يا نوجوان اين مرز و بوم جاري مي گردد.
مسئولان ارشاد هم كه گويا سال ها پيش از اين زهرها خورده و در يك اغماي فرهنگي به سر مي برند.
واقعا چه كسي پاسخ گو ست ؟ چه كسي مي خواهد پاسخ شيطان پرستان را بدهد ؟
چه كسي متصدي جلوگيري از فرقه هاي انحرافي برگرفته از عرفان يهوديت ، مسيحيت و همچنين اكانكار و امثال آن در كشور امام زمان عليه السلام است ؟
چه كسي وظيفه دارد عرفان شهوت آگين اشو كه در دانشگاه هاي ما رشد يافته را ختنه كرده و بلكه از بيخ بر افكند ؟!
چه كسي قرار است مخموران ريكي و يوگا و امثال آن را نشاط بخشد؟!
من؟
شما؟
يا آنان كه بر سر ميزهاي رياست فرهنگي كشور دعوا مي كنند؟!
پاسخ روشن است:
ما
هريك به سهم خود
من اگر برخيزم
تو اگر برخيزي
همه بر مي خيزند
من اگر بنشينم
تو اگر بنشيني
چه كسي برخيزد؟!