* بهدلیل خفقان حاکم، امکان تأیید رسمی قیام مختار از سوی امام سجاد(ع) وجود نداشت
بنابراین اینکه مختار، اصل کارش در جهت سرکوب قتله امام حسین(ع) مورد تأیید بوده، در آن شکی نیست؛ اما اینکه بگوییم که امام سجاد(ع) تا چه حد این قیام را تأیید کرد، باید گفت که اگر ما حتی در ظاهر تأییدیهای هم نداشتیم، نمیتوانستیم بگوییم که ائمه یا امام سجاد(ع) مخالف کار مختار بودند؛ مگر اینکه ادله مخالف پیدا شود. ولی صرف عدم تأیید دلیل مخالفت نیست؛ زیرا به خاطر اینکه ائمه(ع) در محدودیت بسیار زیاد بودند.
آن زمان در جامعه اسلامی چند جناح پدیدار شده بود. یکی؛ «عبداللهبن زبیر» که حجاز در دست او بود. دیگری؛ شام بود که باقیمانده بنیامیه آنجا بودند و بعد از مختار ظهور کرد. در حقیقت مختار، کوفه را از دست فرماندار ابنزبیر درآورد. بنابراین اصطکاک شدیدی بین مختار و ابنزبیر وجود داشت و امام سجاد(ع) در مدینه، تحت حاکمیت شدید ابنزبیر حضور داشت.
تأیید علنی و رسمی امام سجاد(ع) از مختار به معنی مقابله با ابنزبیر است که چند خصوصیت بارز داشت. یکی اینکه به شدت مخالف اهل بیت(ع) بود. وقتی که او حاکم بود و نماز جمعه را میخواند، به هیچ عنوان اسم پیامبر(ص) را نمیآورد. وقتی علت را جویا شدند، گفت که اهل بیت(ع) پیامبر(ص) خوشحال میشوند و یا اینکه از آن استفاده میکنند و من اسم پیامبر(ص) را به زبان نمیآورم و حتی طبق حدیثی که از امام علی(ع) بیان شده، عبداللهبنزبیر باعث شد تا زبیر با آن همه سابقه در اسلام منحرف شود. ویژگی دیگر ابنزبیر خشونت بود. ماجرایی معروف است که محمدبن حنفیه و ابنعباس و گروهی از بنیهاشم را کنار زمزم جمع کرد و گفت که یا باید با من بیعت کنید یا شما را با آتش میسوزانم! هیزم هم برای این کار جمعآوری کرده بود که مختار نیرو فرستاد و آنها را آزاد کرد.