يادآوري
در پايان يادآوري دو نكته جهت رفع برخي شبهات احتمالي ضروري به نظر ميرسد. يكي مقايسـه اي خواهد بود ميان اديـان توحيدي يهود، مسيحيت و اسلام درباره شيطـان و ديگري اشارة كوتاهي خواهد شد به شيطان پرستي بومي و سنتي ساكن در غرب ايران.
يادآوري
در پايان يادآوري دو نكته جهت رفع برخي شبهات احتمالي ضروري به نظر ميرسد. يكي مقايسـه اي خواهد بود ميان اديـان توحيدي يهود، مسيحيت و اسلام درباره شيطـان و ديگري اشارة كوتاهي خواهد شد به شيطان پرستي بومي و سنتي ساكن در غرب ايران.
رفتن دلیل نبودن نیست
من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم
که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .
مقايسـه شيطـان در اديـان توحيدي
يهـود: شيطان در عهد عتيق در نقش يك مار به عنوان زيرك ترين حيوان به سراغ آدم و حوا ميآيد و پس ازآن كه خداوند آنها را از خوردن درخت معرفت خوب و بد منع ميكند تا مبادا بميرند، به آنها مژده ميدهد كه اگر از درخت نيك و بد بخوريد چشمان شما باز خواهد شد و عارف نيك و بد خواهيد شد و پس از آنكه حرف شيطان را پذيرفته و از آن درخت خوردند چشمانشان به معرفت باز شد، در اين جا خداوند گفت همانا انسان مثل يكي از ما شده است.12
و لذا برخي در صدد توجيه بر آمدند و گفتند اين عمل والدين اوليه ما اشتباهي معمولي يا خطايي از سر بي فكري نبوده است بلكه عصيان عمدي بر ضد خالق بود، به عبارت ديگر آنها ميخواستند خدا شوند، آنها مايل نبودند مطيع اراده خدا گردند، ميخواستند اميال خود را انجام دهند و خدا هم با اخراج آنها از بهشت آنها را مجازات نمود.13
مسيحيـت: در عهد جديد شيطان وسوسه گر حضرت مسيح است كه در نهايت او فريب وسوسههاي شيطان را نخورد همچنين تاكيد شده بايد بيدار و هوشيار بود و از طريق ايمان جلوي تيرهاي او را گرفت و در مقابل او مقاو مت نمود.14
با توجه به اينكه مسيحيان هر دو عهد را قبول دارند، 15به نظر ميآيد تأثيرپذيري آنان از آموزههاي عهد قديم درباره شيطان در زندگي سياسي و اجتماعي به ويژه پس از رنسانس بيش از عهد جديد بوده است. زيرا طبق برداشت تورات شيطان وسوسه گر همان عقل است و شجره ممنوعه همان درخت آگاهي است كه انسان با تمرد از دستورات خدا به آگاهي و معرفت ميرسد و به همين دليل از بهشت خدا رانده ميشود.16 17
اسـلام: شيطان از ماده شطن به معناي دور شده از رحمت و لطف خداست، 18 كه در آيات متعددي (70 بار به صورت مفرد و 18بار به صورت جمع) به آن اشاره شده است و ابليس اسم خاص است كه در حديث امام رضا(ع) به همان معناي دور شده از رحمت خدا19 و موجودي كه حق را باطل و باطل را حق جلوه ميدهد، و وعدههاي فريبنده ميدهد.20 و از نظر تقدس ومأموريتهاي الهي در عداد ملائكه به حساب نميآيد و موجودي بوده هرچند اهل عبادت فراوان بوده اما عدم تعبد و تسليم او در مقابل اوامر الهي موجب طغيان و عصيان و سپس مغضوب درگاه الهي شد و دشمن قسم خورده انسان گرديد. و لذا همواره براي رهايي از شرآن بايد به خدا پناه برد.
رفتن دلیل نبودن نیست
من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم
که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .
شيطان پرستي بومي
شيطان پرستي رايج و وارداتي غير از شيطان پرستي بومي ساكن در مناطق كردنشين عراق و ايران است، اين فرقه كه يزيديه نيز نام دارد، پيشينه آن به پيش از ورود اسلام به ايران باز ميگردد، و تحت تأثير اديان زرتشتي و مانوي قرار گرفته است و عقايد مهرپرستانه و ثنويت زرتشتي بر آن تأثير داشتهاند. مورخين تأثيراتي از دين يهود و عقايد صوفيه (پس از اسلام) نيز در منابع برشمردهاند.
موسس و در واقع مجدد آن پس از ورود دين اسلام، "عدي ابن مسافر اموي" است. يزيديها او را به عنوان مرشد خود ميپذيرند و با راهنماييهاي او تا حد زيادي از عقايد گذشتگان خود پيش از اسلام بيگانه ميشوند. مقبرهٔ او در نزديكي اربيل عراق واقع است.
آنها معتقدند خدا نخستين موجودي را كه خلق كرد، شيطان يا همان ملك طاووس بوده است. ذات ملك طاووس با ذات خدا يكي است و پس از ملك طاووس به شش ملك ديگر قائلند كه رابط بين خدا و خلق هستند.و آنكه راه نيك و بد را به انسان نشان ميدهد همانا ملك طاووس است.ملك طاووس اهريمن نيست، و از اركان آفرينش به شمار ميرود.
يزيديها شيطان را به عنوان معارض و خصم خداي متعال نميپرستند، بلكه شيطان را ملكي ميدانند كه هرچند سبب طغيان و سپس مغضوب درگاه الهي شد، شورشي كه بر حق و از روي حكمت خداوند ميدانند ولي او به جهنم افتاد، ۷۰۰۰ سال در آنجا بگريست چندانكه هفت كوزه از اشك ديدگانش پر شد و مشمول لطف و بخشش پروردگار گرديد.
رفتن دلیل نبودن نیست
من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم
که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .
آنها به تناسخ ارواح عقيده دارند، به عقيده آنها ارواح دو قسمند:
اول ـ شريره كه در حيوانات بد جنس حلول ميكنند و هميشه در عذابند.
دوم ـ ارواح پاك كه در فضا پرواز مينمايند تا براي مردم زنده اسرار كائنات و مغيبات را كشف نمايند و اين ارواح با عالم غيب در تماس دائم هستند.
آنان معتقدند كه روزه ســه روز است و مسلمانــان اشتباهــا سـي روز را روزه ميگيرند. براي آنها خوردن گوشت خروس حرام است زيرا "ملك طاووس" به شكل خروس است. آنان همچنين كاهو نميخورند وآن را بدترين خوردني ميدانند، چون شيخ عدي آن را حرام كرده است. همچنين تراشيدن سبيل را حرام ميدانند. يزيدي حق ندارد آب دهان خود را بر زمين بريزد، زيرا اين عمل اهانت به طاووس ملك است. نام شيطان يعني ملك طاووس جايز نيست برده شود، يا اسمي شبيه به آن مانند كلمة شيطان، قيطان، شر و شط و شبيه اينها و نيز لفظ ملعون يا لعنت را هم نبايد بر زبان بياورند.21
رفتن دلیل نبودن نیست
من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم
که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .
نقد و تحليل
زمينههاي پيدايش شيطان گرايي را به صورت اختصار در عوامل زير ميتوان جستجو كرد:
افزون بر اينكه سنخيت ميان عرفان يهود يعني كابالا با پديده شيطانگرايي به وضوح مشهود است كه اشتراك در نمادها مانند پنتاگرام يا ستاره پنجپر يكي از نمونههاي روشن آن است.
1. پس از رنسانس و برداشته شدن سختگيريهاي افراطي و متعصبانه ارباب كليسا، ناهنجاريهاي متعددي فراهم آمد به ويژه گرايش به شيطان پرستي عملاً نوعي نه گفتن و كنار گذاشتن رويكرد كليسا محوري در طول قرون وسطا بوده است. و لذا ميبينيم مقدسات مسيحيان پسوند شيطاني ميگيرند. مانند انجيل و كليساي شيطاني. 2. تلاش براي جايگزيني اومانيسم و نگرشهاي تجربه گرايانه را نيز نميتوان ناديده گرفت، زيرا محوريت دادن به انسان و اميال و لذات او تنها از راه دينهاي خواسته و ساخته بشري ممكن خواهد بود و شيطانگرايي بهترين جلوه براي بازگشت به سياهيها و تاريكيها است. 3. رهبري يهوديان به ويژه صهيونيسم نيز در پيدايش و گسترش اين فرقه چشمگير و آشكار است هم از نظر تاريخي و تبارشناسي، شيطانيسم قديمي و مدرن ريشه در دين يهود دارد و هم از نظر سياسي و اجتماعي امروزه يهوديت با ابزار و امكانات گسترده به ويژه از طريق دنياي كتاب و سينما تلاش در ترويج همه جانبه اين فرقه دارد. 4. استفاده از شور و انگيزه جوانان به ويژه در كشورهاي مسلمان از ديگر مؤلفههاي فراگيري اين گرايش است. فعاليتها از طريق پارتيهاي شبانه، گروههاي موسيقي و ميهمانيهاي دوستانه آغاز ميگردد در ادامه با تبليغ نمادها و مشخصههاي ظاهري و در نهايت زمينه آشنايي آنها با انديشهها و رويكردهاي شيطاني را فراهم ميكنند، كه نمونهاي از فعاليتهاي داخلي آنان در شبكه سوم سيما تحت عنوان برنامه شوك پخش گرديد. 5. علاوه بر موارد پيش گفته كه ميتوان آنها را عوامل خارجي در ترويج شيطانگرايي نام نهاد، عدم اطلاع كافي از عرفان حقيقي و اسلامي نيز آسيب ديگر پيدايش تمام نحلههاي نوپديد است.
رفتن دلیل نبودن نیست
من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم
که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .
از اين رو ميتوان گفت علاوه بر اينكه دستگاههاي تبليغي و فرهنگي كشور موظف به تبيين ماهيت شوم پديده شيطانگرايي و عرفانهاي نوظهورند بايد خود را ملزم به ارائه و ترويج جلوههاي زيبا و فطرت طلب عرفان اسلامي نمايند كه اين از طريق تدوين آثار و نوشتههاي روان، دلنشين و قابل فهم عموم و تهيه فيلمهاي كوتاه و بلند و راهاندازي سايت و وبلاگهاي اينترنتي و برگزاري جلسات در فضاهاي علمي به ويژه جهت دانشجويان و جوانان امكانپذير است.
نتيجه آنكه در اسلام شريعت، طريقت و حقيقت اركان اساسي حركت و كمال بشري به حساب ميآيند كه ناديده انگاشتن هر كدام از آنها باعث خلل در رسيدن به مقصود ميگردد. همان چيزي كه خلأ آن به ويژه شريعتزدايي در مكاتب وارداتي به وضوح ديده ميشود، به قول مولانا، شريعت چراغ، طريقت راه و حقيقت مقصد است و به قول شبستري در گلشن راز:
شريعت پوست، مغز آمد حقيقت
ميان اين و آن باشد طريقت
خلل در راه سالك نقض مغز است
چو مغزش پخته بيپوست نغز است
رفتن دلیل نبودن نیست
من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم
که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .
پينوشتها:
1. نکته قابل توجه این که این نوشتار بیشتر ناظر بر مباحث اجتماعی شیطـان پرستــی و تکیه بر روشنگری و دغدغه مندی تدوین شده است، نه مباحث علمی و ریشه شناسی پژوهشی، که خود در مجال و مقال دیگری باید پی گرفته شود.ولذا سعی شده بیشتر از آثاری با ویژگیهای فوق استفاده گردد.
2. ر.ک: تاریخ جادوگری، ایرج گلسرخی، ص333-341
3. همان، ص342
4. ر.ک: قبیله حیله، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ویژه نامه روز نامه ی جام جم با عنوان کژ راهه.
5. مباحث مربوط به شیطان پرستی لاوایی در معدود آثار موجود اشاره شده است، به ویژه رجوع شود به: مقاله جامعه شناسی شیطان پرستی، مریم سعادتی، نشریه اینترنتی جامعه شناسی ایران.
6. ر.ک: تبار شناسی شیطان پرستی در باورهای یهود، حمید رضا مظاهری سیف، نشریه اندیشه نوین دینی بهار 1386 و سایت تبیان.
7. با توجه به اهمیت نمادها واصراری که پیروان این فرقه عامدانه یا جاهلانه بر استفاده از آنها دارند، در این نوشتار سعی شده است در حد امکان به صورت مختصر وگویا مورد بحث قرار گیرند، اما جهت بررسی تفصیلی لازم است به منابع مربوط به اسطوره وجادو شناسی مراجعه نمود.
8. ر.ک: اسطورههای مصری، جرجهارت، عباس مخبر. تهران، نشر مرکز1374، ص26-34، ویژه نامه کژ راهه(تاملی در عرفانها و شبه عرفانهای دروغین) روزنامة جام جم اسفند، 1386، صص24-25.
9. ر.ک: شیطان در موسیقی غرب، بابک توسلی، نشریه نگاه تازه، شماره سوم و چهارم، صفحه۱۴۷. قبیله حیله، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ویژه نامه ماه مبارک رمضان 1429ق(1378ش).
10. جهت آشنایی با وضعیت فریبنده دنیای فیلم وسینما در اشاعه تفکرات انحرافی رجوع شود به مجله پویا، شماره 6، ویژه عارف نمایان، زمستان 1386.
11. ر.ک: قبیله حیله، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ویژه نامه ماه مبارک رمضان 1429ق(1378ش).
12. عهد عتیق، سفر پیدایش، باب دوم آیه 16و17وفصل سوم آیات 1- 8 و23.
13. مسیحیت چیست؟، ویلیام میلر، ص16، به نقل از تفسیر نمونه ج6، ص122.
14. متی، باب 4 آیات 1-12، لوقا، باب4، آیات 1-16، نامه پولس به افسسیان، باب 6، آیات 11-20و نامه اول پطرس حواری، آیات 8-9.
15. مسیحیان معتقدند خدا دو عهد باانسانهابسته است، یکی عهد قدیم که انسان بر شریعت الهی گردن نهد که ابتدا با حضرت ابراهیم وسپس در زمان حضرت موسی تجدید وتحکیم شد وعهد جدیدکه پیمان برسر محبت خداوعیسی مسیح است.(سليماني، کتاب مقدس صص28- 33).
16. ر.ک: مجموعه آثار، ج2، ص29.
17. علاوه بر این که به نظر استاد مطهری همین برداشت است که تاریخ اروپا را در هزار و پانصد سال گذشته به دو عصر ایمان و علم تقسیم نمود و علم و ایمان را در مقابل یکدیگر قرار داد. (همان)
18. ر.ک: مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانی، ذیل واژه شطن.
19. سفینه البحار، ج1، ص99
20. ر. ک: پرتوی از قرآن، آیت الله طالقانی، ج6، ص150.
21. ر.ک: یزیدیان یا شیطان پرستان، محمد التونجی، ترجمه احسان مقدس، تهران، عطایی.
http://www.bashgah.ne
رفتن دلیل نبودن نیست
من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم
که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .
❤ |
شیطان پرستی مکتب تاریکی ها
نگاشته حاضر در صدد برسی مكتب سیاهیست است كه پستی آن به حدی رسیده است كه بشر هیچگاه فكر نمیكرد به این دركه از دنائت و پستی برسد. نحله ای كه متاسفانه امروز بنا به دلایلی
در ایران اسلامی نیز طرفدارانی پیدا نموده است. تفكری كه رسما مروج ظلمت و سیاهی است ؛
مكتب تاریكی یعنی شیطان پرستی.
انسان در نگاه به دور و نزدیك خود گاه با پدیده هایی برخورد میكند كه درنگاه اول باور وجود اینچنین پدیده ای به نظر او دشوار می آید. اما زمانی كه با دقت نگاه میكند در كمال ناباوری به این یقین میرسد كه چنین جریان وپدیده ای واقعا وجود دارد .
یكی از این پدیده ها مكاتب بی حد و حصری است كه در طول تاریخ بنا به دلایل مختلفی به وجود آمده است و سیر فزاینده آن روز به روز رو به گسترش است و هرچه انسان به سمت تمدن پیش میرود صورت این مكاتب سیر قهقرایی بیشتری به خود میگیرند.زمانی انسان برای ارضای حس كرنش وپرستشی كه در وجود خود داشت به خضوع در مقابل اشیاء نورانی مثل آتش وخورشید و ماه و ستاره روی آورد اما با همان سیر عقب گرد خود پس از مدتی پیشانی به پرستش بتهای بیجانی نهاد كه نه تنها به انسان سودی نمیرساندند بلكه نیازمند مراقبت و نگهداری انسان بودند، این سیر ادامه داشت تا بشر به خیال خود از دایره توحش پای به دامنه تمدن نهاد. اما عجب آنكه بشر متمدن هر چه بیشتر در مظاهر تمدن خود ساخته فرو میرفت بیشتر از حقیقت خود دور می شد .تا آنجا كه از پرستشگر نور به منادی ظلمت مبدل گردید .
نگاشته حاضر در صدد برسی مكتب سیاهیست است كه پستی آن به حدی رسیده است كه بشر هیچگاه فكر نمیكرد به این دركه از دنائت و پستی برسد. نحله ای كه متاسفانه امروز بنا به دلایلی در ایران اسلامی نیز طرفدارانی پیدا نموده است. تفكری كه رسما مروج ظلمت و سیاهی است ؛ مكتب تاریكی یعنی شیطان پرستی.
تاریخچه شیطان پرستی :
شیطان پرستی و یا همان سیطنیسم را میتوان به دو دوره كهن و نوین تقسیم كرد كه بحث پیرامون هر كدام از این دوره ها خود فرصتی كافی میطلبد تا در مورد آن بحث شود اما هر كدام را به اختصار و در حد حوصله این وجیزه به رشته تحریر در می آوریم .
شیطان پرستی كهن :
در مورد شیطان پرستی و ریشه های اصلی آن اطلاعات دقیقی در دست نیست و فقط همین مقدار میتوان بیان كرد كه شیطان پرستی به شیوه كهن به هزاران سال قبل بر میگردد. گروهی مهد پیدایش شیطان پرستی را بابل و و مصر میدانند ، آنها میگویند اقوامی در این مناطق زندگی میكردند كه قائل بودند نیروی اهریمنی روزی بر قدرت یزدانی غلبه میكند و جهان را در سلطه خود خواهد گرفت و بالاخره در جنگ بین خدا و شیطان آنكه نابود شدنیست خداست. آنها میگفتند شیطان با چشم خود كه در بالای یكی از اهرام مصر قرار دارد به دنیا نظاره میكند و با قدرت خود پیروانش را یاری میرساند .
گروهی دیگر مهد شیطان پرستی كهن را امریكای جنوبی میدانند و معتقدند شیطان برای اولین بار در این نقطه از كره خاكی پرستیده شد و سپس به نقاط دیگر جهان سرایت كرد اما آنچه نظریه اول را تائیید میكند كوچ این طایفه به مناطق شمالی عراق و سپس بخشهای غربی ایران است كه هنوز هم در مناطق شمالی عراق و غربی ایران این گروه در حال زندگی میباشند .
از لحاظ اصول اعتقادی شیطان پرستی كهن به اندازه شیطان پرستی نوین تئوریزه نشده بود و فقط دو اصل اساسی داشتند كه اصول دو گانه آنها عبارت بود از "پرستش بی قید و بند شیطان" و "تن دادن به هر پلیدی برای نزدیك شدن هر چه بیشتر به شیطان" ؛ و بر مبنای همین اصل از هر خوبی حتی تمیزی هم دوری میجستند و همین امر با عث شیوع بیماری ها و كوتاهی عمر در بین این طایفه میگردید .
شهدا شمع محفل دوستانند، شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان "عند ربهم یرزقون" اند
و از نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب "فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی" پروردگارند.
امام خمینی (ره)
╬♥╬╬♥╬-زندگينامه شهدا╬♥╬╬♥╬-
╬♥╬╬♥╬-وصيت نامه شهدا╬♥╬╬♥╬-
شهدا شرمنده ایم
http://www.ayehayeentezar.com/galler...6595422563.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (06-04-2011)
❤ |
شیطان پرستی نوین :
بعد از افول چند صد ساله شیطان پرستی كهن ، در قرن 14 میلادی شیطان پرستی نوین در اروپا توسط گروه های كنت گرایی كه اجداد آنها به زور مسیحی شده بودند پایه گذاری شد. این نوع از شیطان پرستی كه به جادوگری شباهت زیادی داشت توانست در اروپا و امریكای جنوبی طرفداران بسیار زیادی پیدا نماید تا آنجا كه نگاشته ها حاكی از آن است كه اجتماعات بسیار بزرگی از شیطان پرستان و جادو گران در نقاط مختلف اروپا تشكیل میشد و حتی در بعضی از این اجتماعات مثل شنبه بازار جادوگران در كنار كوه آلپ بیست و پنج هزار جادوگر وشیطان پرست جمع میشدند .
شیطان پرستی نوین در قرن 19 میلادی مورد توجه گروه های فرماسونر قرار گرفت و در همان تاریخ "سرفرانسیس داشود" به همراه گروهی از اشراف انگلستان كه عضو یك گروه فراماسونری بودند ، گروهی شیطان پرست را به نام باشگاه آتش جهنم تاسیس كردند بدین صورت شهر لندن در قرن 19 پایتخت شیطان پرستی نوین جهان شد .
دهه 1960 سر آغاز فصلی جدید برای شیطان پرستان بود. آنها كه تا آن زمان مجبور بودند عقاید خود را تا حدودی مخفی نگه دارند و توسط هیچ قدرتی در دنیا به صورت رسمی حمایت نمیشدند ، مورد حمایت مادی و معنوی سرمایه داران یهود قرار گرفتند . صهیونیزم كه با اغراض صهیونیستی و ضد بشری شروع به حمایت گسترده از این تفكر غیر انسانی نموده بود از هیچ كمكی در راستای نشر تفكر تاریكی دریغ نكرد و این آغاز جهشی موثر برای گسترش شیطان پرستی به شمار میرفت كه منجر به گسترش آن در تمام دنیا گردید .
تفاوت شیطان پرستی كهن و نوین :
شیطان پرستی كهن اعتقادی شبه فلسفی بود كه منشا آن خطای در پیدا كردن قدرت حقیقی در عالم بود. شیطان پرستان كهن انسانهایی بودند كه به خاطر دوری از مضامین وحیانی و عدم دسترسی به حقایق عالم به دام دشمن قسم خورده خود افتاده بودند و مسیر پرستش او را پیش گرفته بودند تا شاید از این رهگذر از گوشه ای از قدرت او بهره مند شوند ؛غافل از اینكه قدرت مطلق در عالم قدرتی است الهی و ربانی كه هیچ قدرتی را یارای مقابله با او نیست و اگر شیطان كوتاه زمان دنیا را فرصت اظلال دارد از آنجاست كه عامل امتحان و غربال بندگان مخلص از ناخالصان است .
اما شیطان پرستی نوین گرچه شاید در ابتدا در قرن چهاردهم با همین رویكرد آغاز به كار نمود اما بعد از گذشت زمانی در قرن 19 تبدیل شد به ابزاری در دست صاحبان سرمایه در جهان كه همان تفكر یهودی صهیونیزم بودند. همانهایی كه امروز نیز حامیان اصلی تفكر سیطنیسم میباشند .
تئوریزه نمودن شیطان پرستی نوین :
در 1960 كه شیطان پرستی به شدت مورد حمایت سرمایه داران صهیونیست قرار گرفت گروه های شیطان پرستی زیادی تشكیل شد. اما شاید مهمترین آنها گروهی بود كه آنتوان شزاندر لاوِی نویسنده، شاعر و فیلمساز در شهر سانفرانسیسكو با نام كلیسای شیطان تشكیل داد .
لاوی كه شخصیت قدرتمندی در مدیریت افكار اطرافیان خود داشت با تشكیل كلیسای شیطان و نوشتن انجیل شیطانی بزرگ ترین خدمت را به تفكر شیطان پرستی نوین نمود. او در اولین اقدام خود با ساخت كلیسای شیطان یك معبد و مركز تجمع مستقل برای شیطان پرستان درست كرد.كلیسای شیطان مكانی بود كه شیطان پرستان برای اعمال مذهبی خود مثل قربانی كردن ، جشن خون و ..به آن مكان میرفتند. لاوی تلاش كرده بود كه مبانی تفكری خود را در ساختار این كلیسا به كار ببرد او با شخم زدن یك قبرستان متروكه مقدار زیادی استخوان انسان جمع آوری كرد كه در تزئین كلیسای شیطان و ساخت تالار جمجمه از آنها استفاده نمود.
ویرایش توسط نرگس منتظر : 06-04-2011 در ساعت 02:18
شهدا شمع محفل دوستانند، شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان "عند ربهم یرزقون" اند
و از نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب "فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی" پروردگارند.
امام خمینی (ره)
╬♥╬╬♥╬-زندگينامه شهدا╬♥╬╬♥╬-
╬♥╬╬♥╬-وصيت نامه شهدا╬♥╬╬♥╬-
شهدا شرمنده ایم
http://www.ayehayeentezar.com/galler...6595422563.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (06-04-2011)
❤ |
البته گروهی معتقدند لاوی احیا گر كلیسای شیطان بوده است و این كلیسا قبل از او هم وجود داشته اما آنچه مسلم است كلیسای فعلی به دست لاوی ساخته شده و به واسطه او در میان شیطان پرستان جایگاه ویژه ای پیدا نموده است . وی در دومین اقدام موثر خود در راه گسترش شیطان پرستی با نوشتن كتاب انجیل شیطانی این مكتب را به گونه ای تئوریزه نمود كه انسانهای جاهل در برخورد اولیه با جملات و شعارها ی انجیل شیطانی تفكر او را بپذیرد. این كتاب از لحاظ زبان نگارش مشتمل بر كلمات عبری ، یونانی و انگلیسی است و از لحاظ محتوا شامل اسامی شیطان و دعوت از او برای قدرت دادن به شیطان پرستان است . بسیاری از دعاهای این كتاب بر خلاف دعاهای مسیحیت و انجیل است و همچنین بسیاری از شعارها آن برای قدر نهادن به عظمت و قدرت شیطان به عنوان قدرت مطلق جهان است.
عقاید شیطان پرستان:
نكاتی زیادی را میتوان به عنوان اركان اعتقادی شیطان پرستان بیان كرد از نكاتی كه با مشاهده كلیت شیطان پرستی برداشته میشود تا قوانین نه گانه ای كه لاوی مینویسد.(1)
اما آنچه با نگرش به تمام زوایای این مكتب به دست می آید این است كه ركن اعتقادی این تفكر چیزی جز اصالت لذت نیست و تمام چیزهایی كه به عنوان اعتقاد مطرح میشود همه در راستای همین ركن است به عنوان مثال اگر ساختار شكنی به عنوان یك ركن در سیطنیسم مطرح میشود بازگشت آن به اینست كه هر ساختاری محدودیتهای خاص خود را ایجاد میكند و به صورت ناخود آگاه ورود در هر ساختاری جلوی بعضی از لذت جویی ها، از جمله لذت هایی كه آسیب به دیگران میرساند را میگیرد اما شیطان پرست حتی این مقدار از محدودیت را در مقابل لذت جویی خود تحمل نكرده و شعار ساختار شكنی را سر میدهد و یا طرح شعار آنتی كرست(ضدیت با مسیح) به این دلیل است كه مذهب از هر نوع و سنخی كه باشد محدودیت ایجاد میكند و انسان را در چهار چوب خاصی قرار میدهد كه تخطی از آن چهار چوب در واقع تخطی از مذهب و ارتداد از آن به حساب می آید پس مذهب چون مانع كامرانی شیطان پرست است شعار آنتی كرست را برای آن میسازد كه این شعار در حقیقت آنتی مذهب است و به خاطر تقابل عمده بین مسیحیت و شیطان پرستان به صورت آنتی كرست ظهور و بروز پیدا نموده است.
ویرایش توسط نرگس منتظر : 05-04-2011 در ساعت 14:23
شهدا شمع محفل دوستانند، شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان "عند ربهم یرزقون" اند
و از نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب "فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی" پروردگارند.
امام خمینی (ره)
╬♥╬╬♥╬-زندگينامه شهدا╬♥╬╬♥╬-
╬♥╬╬♥╬-وصيت نامه شهدا╬♥╬╬♥╬-
شهدا شرمنده ایم
http://www.ayehayeentezar.com/galler...6595422563.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (06-04-2011)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)