چرا موسیقی ؟
حال این سوال مطرح است كه چرا شیطان پرستان از موسیقی برای ترویج افكار خود استفاده مینمایند در پاسخ آن جواب های متعددی میشود داد اما آنچیزهایی كه مهمتر از همه مینماید این موارد است:
1 موسیقی هایی چون متالیكا و بلك متال یكی از پر حاشیه ترین موسیقی هاست تا آنجا كه روابط آزاد دختر و پسر و اعمال خلاف عفتی كه با بهره گیری از روح این نوع موسیقی ها در حاشیه این كنسرتها صورت میگیرد از جذابیت بالایی برخوردار است تا آنجا كه به عنوان یك جاذبه قوی میتوان از آن یاد كرد .
2 امروزه در هر خانه و یا مغازه ای و یا حتی در جیب افراد ابزار تكثیر و انتقال این نوع موسیقی وجود دارد و این راحتی در تكثیر و آسان در دسترس بودن یكی دیگر از دلایلیست كه شیطان پرستان به موسیقی روی آوردند .
3 قدرت نفوذ بالای موسیقی شاید دلیل سومی باشد كه شیطان پرستها را در استفاده از موسیقی مصمم نموده است امروزه در خانه ماشین های شخصی و عمومی محل كار موبایلها و حتی اسباب بازی بچه ها از این نوع موسیقی استفاده میشود پس این وسیله با نفوذ حامل خوبی برای یك اعتقاد مخرب است و شیطان پرستها از این حامل به خوبی استفاده نمودند .
شخصیت سازی ها :
زمانی كه یك شخصیت ظهور پیدا میكند در بسیاری از موارد هیچكس فكر نمیكند كه این شخصیت تا چه حد تاثیر گذار باشد و شاید آنچه كه به فكر هیچ كس نمیرسد تبدیل شدن او به یك اسطوره و یا بالاتر آن یعنی یك خدا برای گروهی كه حقیقت خدا را درك نكرده اند باشد .
یكی از اصلی ترین راه هایی كه شیطان پرستها برای كشاندن افراد به دنبال خود پیش گرفته اند شخصیت سازیهایی است كه گاه تا یك یادو دهه و یا حتی بیشتر به عنوان شخصیت اسطوره ای این تفكر در بین جوامع جوان مطرح باشد لازم به ذكر است كه غالب این افراد در قالب خواننده ها و نوازنده های سبك های موسیقی شیطانی ظهور پیدا میكنند . بعضی از این شخصیت ها گاه بیش از این ها روی بورس باقی میمانند تا آنجا كه تبدیل به یك شخصیت جاودانه در تفكر شیطان پرستی میگردند .
یكی از این شخصیتها آنتوان شزاندر لاوِی همان نویسنده كتاب انجیل شیطانی و سازنده كلیسای شیطان است كه پیشتر از آن یاد شد لاوی كه یك نویسنده و شاعر و فیلمساز توانا بود توانست با خدمات فراوان خود به مكتب تاریكی به عنوان اسطوره شیطان پرستی نوین ماندگار شود .او قدرت خارق العاده ای در مدیریت افكار اطرافیان خود داشت و با همین قدرت توانست تفكر تقدس خود را در اذهان اطرافیان خود بكارد و با پرورش آن خود را به عنوان خدای ماندگار شیطان پرستها مطرح كند .
یكی دیگر از این اسطوره ها مرلین منسون است . او بر عكس آنچه تصور میشود در شهر كانتون یعنی شهری كه كودكیش را در آن گذرانده است در یك مدرسه مذهبی تحت تعالیم مسیحیت قرار داشته است اما خروجی آن مدرسه چیزی جز یك شخصیت بی بندبار كه از هیچ رذالتی در دوران زندگی خود كوتاه نیامده نبوده است . منسون در ادامه زندگی سیاه خود به فلوریدا رفت و به شعر و ادبیات و نوشتن مشغول شد اما دیری نپائید كه از ادامه این راه منصرف شد وتصمیم گرفت عقده های دوران كودكی خود را به نحوی دیگر جبران كند .
مرلین منسون یا همان برایان هاگ وارنر كه نام خود را همیشه مخفی نگه میداشت نام مستعار خود را از تركیب نام مرلین مونرو كه یك بازیگر زن معروف است و چالز منسون كه یك قاتل حرفه ای دهه 70 میلادیست گرفته بود وی در 1990 اولین گروه خوانندگی و نوازندگی خود را تشكیل داد و به عنوان یك خواننده راك ظهور كرد دیری نپائید كه این خواننده نو ظهور كه اشعار و كنسرتهایش بوی حیوانیت میداد تبدیل به یك ستاره در موسیقی های شیطانی شد تا آنجا كه بعد از مدتی ادعا نمود كه او شیطان بزرگ است و خود را خدای پیروانش معرفی كرد .
منسون اكنون در شهر لس آنجلس سكونت دارد و كنسرتهای او با جمعیتی انبوه از علاقه مندانش تشكیل میشود .
سومین شخصیتی كه جای دارد به عنوان یك اسطوره شیطانی از او یاد كنیم بارزام است او شخصیتی است كه به شدت گرایشات ضد مسیحیت دارد و در سالهای گذشته دو كلیسا را به آتش كشیده است او كه یك خشونت مجسم است با این حركات خشن خود توانست در دنیا طرفداران زیادی برای خود جمع كند اما دیری نپائید كه دستگاه امنیتی ایالات متحده امریكا به خاطر اعمال ضد امنیتی بارزام او را دستگیر نمود و پس از محاكمه به 10 سال زندان محكوم كردند كه بنا به اخبار، وی هم اكنون در یكی از زندانهای ایالات متحده امریكا نگهداری میشود .
این سیر شخصیت سازی همچنان ادامه دارد و هر روز شخصیتی جدید در نقطه ای ظهور میكند وبعد از مدتی فعالیت افول نموده و و به تدریج از اذهان پاك میشود .
قابل توجه است كه این شخصیت ها در سیر خاصی ظهور و بروز پیدا میكنند كه این سیر منظم نشانگر برنامه ریزی و مدیریت این شخصیت سازی ها در یك مركز مدیریتی واحد است .نكته قابل توجه دیگر اینكه این شخصیت ها در سال مدتی را ناپدید میشوند و بعد از بازگشت میگویند كه این مدت را پیش شیطان بوده اند و دستورات و تعالیم جدید را از او گرفته اند البته آنها دروغ نمیگویند آنها در این مدت تحت تعلیم شیطانهایی بودند كه در مراكز صهیونیستی به آنها دستورات جدید را میدادند.