این چه کاری است؟
یک بار یک نفر، تعدادی از قرآن های قطع کوچک را که تنها چند سوره قرآن در آن بود، آورده بود تا امام امضا کنند و برای رزمندگان جبهه، هدیه ببرد.
چون تعداد زیاد بود، گفتیم که این کار، وقت امام را میگیرد و باعث زحمت معظم له میشود. به همین دلیل، آن شخص اکتفا کرد که قرآن ها به دست امام برسد وبه اصطلاح، بهدست امام تبرک شود! او گفت: همین که قرآن ها با دست امام لمس شده باشد، برای بچههای جبهه بسیار خوشحال کننده است.
ما هم قبول کردیم و قرآن ها را که در پاکت بزرگی بود، نزد امام بردیم. در آخر کار که میخواستیم از خدمت امام برگردیم، یکی از آقایان، پاکت را برداشت و به طرف دست حضرت امام برد.
چون گاهی نبات و امثال آن را برای تبرک می بردیم، معظم له مثل همیشه دستشان را جلو آوردند، ولی وقتی چشمشان به داخل پاکت افتاد، فرمودند: چیه؟ عرض شد قرآن های کوچک چند سورهای است که خواستهاند برای جبهه تبّرک شود!
امام که همیشه حرکاتش کاملاً آرام و معتدل بود، ناگهان با شتاب و به طور بیسابقهای دستشان را عقب کشیدند و با لحنی تند و عتابآمیز فرمودند: «من قرآن را تبرک کنم؟ این چه کارهایی است می کنید؟»
سرگذشت های ویژه از زندگی امام
ج 5، ص 6