نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: دلائل نبوت پیامبر اسلام (ص‌)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    127
    نوشته
    1,150
    تشکر
    122
    مورد تشکر
    744 در 465
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض دلائل نبوت پیامبر اسلام (ص‌)



    مقصود از نبوت خاصه، نبوت پیامبر گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ است. پیامبر اسلام آخرین پیامبر الهی و شریعت او آخرین شریعت آسمانی است.
    دلیل بر نبوت پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ :
    جامع‎ترین طریق اثبات نبوت فرد این است كه مدعی پیامبری بر اثبات ادعای خود معجزه بیاورد و با منكران و مخالفان تحدی نماید. در این صورت، اگر آنان از مبارزه با او عاجز شوند، نبوت او ثابت خواهد شد.
    در این كه رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ دعوی نبوت كرده است، تردیدی نیست، چنان كه ظهور معجزه‎های بسیار توسط او نیز از مسلمات تاریخ است. معجزات پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ دو گونه است:
    یكی، قرآن كریم كه معجزه علمی و جاودان است؛ و دیگری، معجزات عملی آن حضرت كه برخی از آن‎ها در قرآن كریم و موارد دیگر در كتاب‎های حدیث و تاریخ نقل شده است، اینك به اختصار این دو قسم از معجزه‎های پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را بررسی می‎كنیم، تا برهان نبوت او آشكار گردد.
    الف. قرآن معجزه جاویدان
    قرآن كریم در ابعاد مختلف معجزه است:

    1. اعجاز ادبی قرآن

    مهم‎ترین جهت اعجاز قرآن برای معاصران عصر رسالت، جنبه ادبی قرآن بود؛ زیرا آنان در فن فصاحت و بلاغت از مهارت بالایی برخوردار بودند و اعجاز ادبی قرآن را به خوبی می‎شناختند. در این جا به اعتراف عده‎ای از برجستگان فن فصاحت و بلاغت به معجزه بودن قرآن در این زمینه، اشاره می‎كنیم:
    ولید بن مغیره، یكی از سه نفری است كه در هنر بلاغت همتا نداشت. وقتی ابوجهل (برادرزاده ولید) نزد ولید رفت و گفت: ای عمو، تو دین محمد را قبول كرده‎ای؟
    ولید گفت: چنین نیست، من بر دین پدران خود باقی هستم، لیكن من كلامی شنیدم كه بدنم از آن به لرزه درآمد!
    ابوجهل: آیا كلام او شعر است؟
    ولید گفت: شعر نیست.
    ابوجهل گفت: آیا گفتار محمد خطابه است؟
    ولید گفت: خطابه هم نیست، زیرا خطابه كلامی است كه به هم متصل است؛ ولی كلام محمد از هم پراكنده می‎باشد و به هم شباهتی ندارند و با این حال بسیار شیرین و زیباست... كلام او سحر است و دل مردم را مسحور می‎كند.[1]
    هم او در جای دیگر گفته است: به خدا سوگند! احدی در میان شما نیست كه از من به شعر و خصوصیات آن داناتر باشد. به خدا سوگند! كلام محمد هیچ شباهتی به هیچ یك از اقسام شعر ندارد، لیكن كلام او ـ كه به عنوان كلام خدایش می‎خواند ـ حلاوت و طراوت مخصوص به خود دارد. كلام او بسان درخت استوار است كه در زمین ریشه دوانیده و بر فرازش میوه دانش و حكمت قرار گرفته است. كلام او از هر سخنی بالاتر است، هیچ كلامی برتر از سخن او وجود ندارد، كلام او مادون خود را خُرد و بی‎مقدار می‎كند.[2]
    طفیل بن عمرو، ‌از قبیله دوس، بعد از شنیدن سخنان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به دنبال حضرت رفت و گفت: «... به خواست خدا آن را شنیدم و بسیار دلنشین و نیك یافتم، كار خود را به من بازگو.»
    آن گاه می‎گوید: رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ آیاتی را از قرآن تلاوت نمود كه من هرگز سخنی بدان شیرینی و شیوایی نشنیده بودم، از این رو اسلام آوردم...»[3] عتبه بن ربیعه، از بزرگان قریش، می‎گوید: «... من سخنی شنیدم كه به خدا سوگند تاكنون نظیر آن را نشنیده بودم. به خدا، نه شعر است و نه سحر، نه كهانت است و نه جادوگری... این سخنی كه من شنیدم سخن بزرگی بود و آینده مهمی دارد.»[4]

    2. اعجاز قرآن در قلمرو معارف و احكام
    درك این جنبه از اعجاز قرآن در گرو این است كه بدانیم بخش عظیمی از آیات قرآن مربوط به معارف دینی و اصول كلی نظام زندگی بشر است كه در برگیرنده عالی‎ترین معارف و جامع‎ترین قوانین است، و این در حالی است كه محیط جزیره العرب ـ كه پیامبر در آن رشد كرده بود ـ كمترین اطلاعی از این قبیل معارف و احكام نداشت، بلكه فرهنگ حاكم بر جامعه آن روز عربستان، فرهنگ شرك و جاهلیت بود و از نظر عقل پذیرفته نیست كه فردی كه در چنان جامعه‎ای رشد نموده است، بتواند چنان معارف و قوانین فوق‎العاده‎ای را عرضه نماید. بنابراین باید پذیرفت كه قرآن از جانب خداوند نازل گردیده است.

    3. قرآن و خبرهای غیبی
    در قرآن كریم آیاتی وجود دارد كه برخی مربوط به گذشته‎ای بسیار دور می‎باشد مانند آیاتی كه تاریخ پیامبران و امت‎های آنان را بازگو نموده‎اند. هم چنین خبرهایی غیبی كه مربوط به حوادث آینده بوده و بعد به وقوع پیوسته است. در این جا چند نمونه را یادآور می‎شویم:
    الف. پیشگویی درباره جنگ ایران و روم:
    «غُلِبَتِ الرُّومُ فِی أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ».[5]
    رومیان مغلوب شدند (و این شكست) در سرزمین نزدیكی رخ داد اما آنان پس از (این) مغلوبیت، به زودی غلبه خواهند كرد.
    آن چه آیه مباركه خبر داد در مدت كمتر از ده سال واقع گردید، و پادشاه روم بر پادشاه ایران غالب و سپاه روم وارد سرزمین ایران شد.
    ب. پیشگویی درباره شكست دشمن نیرومند:
    «أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمِیعٌ مُنْتَصِرٌ سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ یُوَلُّونَ الدُّبُرَ».[6]
    یا می‎گویند: «ما جماعتی متحد و نیرومند و پیروزیم»؟! (ولی بدانند) بزودی جمعشان شكست می‎خورد و پا به فرار می‎گذارند.
    این جریان در جنگ بدر واقع شد، آن گاه كه ابوجهل اسب خویش را جلو راند و در پیشاپیش لشكر گفت: «ما امروز از محمد و یارانش انتقام خواهیم گرفت»، ولی خداوند او را هلاك و جمعیتش را متفرق ساخت.
    ج. پیشگویی در مورد سرنوشت دشمنان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ :
    «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِینَ إِنَّا كَفَیْناكَ الْمُسْتَهْزِئِینَ الَّذِینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ».[7]
    آن چه را مأموریت داری، آشكارا بیان كن و از مشركان اعراض كن، ما (خطر) استهزا كنندگان را حتماً از تو برطرف خواهیم كرد، همان كسانی كه به خدا شرك می‎ورزند پس به زودی می‎فهمند.
    این آیه در مكه، نازل گردید، آن هنگام كه كسی تصور نمی‎كرد روزی خواهد آمد كه قریش شوكت و عزت خویش را از دست خواهد داد، و سلطنت و نیروی آنان با پیروزی رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در هم خواهد شكست.

    4. هماهنگی و عدم اختلاف در قرآن
    «أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً كَثِیراً».[8]
    چرا در قرآن دقت و تدبیر نمی‎كنند، كه اگر از ناحیه غیر خدا بود تناقضات فراوانی در آن می‎یافتند.
    می‎دانیم كه قرآن كریم در طول 23 سال در دورانی پر فراز و نشیب فراهم آمده است، ولی با این حال مطالب آن از چنان انسجام و هماهنگی و یكنواختی برخوردار است كه به وضوح نشان می‎دهد كه ساخته ذهن بشر نیست و الا با تفاوت شرایط زمانی و مكانی و روحی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و زیاد شدن تجربیات آن حضرت، باید عادتاً مطالب سالهای اول و آخر عمر آن حضرت تفاوت كند. این مطلب آن‎گاه آشكارتر می‎گردد كه بدانیم قرآن مجید در شرایط و احوال مختلف نازل گردیده، و عادتاً محال است انسان در این شرایط متضاد و مختلف، مطالبی هماهنگ و در حد اعلای از فصاحت و بلاغت بگوید.

    5. پیشگویی‎های علمی قرآن
    قرآن كریم در دوره‎ای از تاریخ و در سرزمینی كه بشر هیچ گونه آگاهی از رازهای عالم طبیعت نداشت، پرده از بسیاری رازها برگرفته است كه پس از گذشت قرن‎ها درستی آن‎ها اثبات گردید، و بشر توانست با بهره‎گیری از ابزارهای دقیق آن رازها را بشناسد. در این جا تنها به سه نمونه اشاره می‎كنیم.
    الف. قانون توازن در قرآن:
    «وَ أَنْبَتْنا فِیها مِنْ كُلِّ شَیْ‏ءٍ مَوْزُونٍ».[9]
    و در روی زمین هر چیز را با اندازه مخصوص رویانده‎ایم.
    اخیراً در علم گیاه شناسی ثابت شده است كه هر یك از انواع نباتات از اجزای خاص و با میزان معین، تركیب یافته به طوری كه اگر بعضی اجزای آن كم و زیاد می‎شد، از صورت آن نبات خاص خارج گردیده و نبات دیگری می‎گردید.
    ب. قانون تلقیح در قرآن:
    «وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ.»[10]
    ما بادها را تلقیح كننده فرستادیم.
    اشجار و نباتات نیز مانند حیوان‎ها به تلقیح دو جنس مخالفت نیازمندند، و بدون آن نتیجه و ثمره‎ای نمی‎دهند و تكثیر نوع تحقق پیدا نمی‎كند. این تلقیح در برخی از اشجار و نباتات به وسیله بادها انجام می‎پذیرد. مانند زردآلو، صنوبر، انار، پرتقال، پنبه و حبوبات كه تلقیح آن‎ها به وسیله باد صورت می‎گیرد. وقتی دانه‎های داخل شكوفه‎های آن‎ها می‎رسد، كیسه‎هایی كه در میان شكوفه قرار گرفته است، سر باز می‎كند و گردی كه در میان كیسه قرار گرفته به وسیله بادها بر چهره ماده گلها افشانده می‎شود، و به این ترتیب تلقیح صورت می‎گیرد و ماده گلها آبستن شده و برای به وجود آوردن نتایج، آمادگی پیدا می‎كنند.
    ج. حركت زمین:
    «الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً».[11]
    آفریدگاری كه زمین را برای شما گهواره قرار داد.
    كره زمین برای بشر حكم گهواره‎ای را دارد كه در اثر حركت وضعی و انتقالی، برای ساكنان خود حالت آرامش بخش ایجاد می‎كند، زیرا همان‎طور كه نتیجه حركت گهواره، پرورش و استراحت اطفال است، نتیجه حركت روزانه و سالانه زمین نیز پرورش انسان‎ها و سایر موجودات این جهان می‎باشد.


    --------------------------------------------------------------------------------
    [1] . سیره ابن هشام، ج 1، ص 289، اعلام الوری طبرسی، صص 52ـ51.
    [2] . سیره ابن هشام، ج 1، ص 289، اعلام الوری طبرسی، صص 52ـ51.
    [3] . سیره ابن هشام، ج 1، ص 313.
    [4] . سیره ابن هشام، ج 2، ص 23.
    [5] . روم/ 3ـ2.
    [6] . قمر/45ـ44.
    [7] . حجر/ 96ـ94.
    [8] . نساء/ 82.
    [9] . حجر/ 19.
    [10] . حجر، 22.
    [11] . طه/53.

    ویرایش توسط مدير اجرايي : 10-06-2012 در ساعت 01:53
    امضاء
    12سال اهنگر نفس خود بودم برکوره ریاضت می نهادم و بر اتش مجاهده می تافتم و بر سندان مذمت می نهادم و پتک ملامت بر او می کوفتم تا نفس خویش را اینه ساختم و اسلامی تازه اوردم و همه خلق مرده دیدم.
    *بایزید بسطامی*
    مركز انجمنهاي اعتقادي گنجينه الهي:http://ganjineh-elahi.com/
    مركز انجمنهاي تخصصي گنجينه دانش:http://www.ganjineh-danesh.com/forum.php


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    April 2011
    شماره عضویت
    1273
    نوشته
    2
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    5 در 2
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    ghalb..

    به نام خدای بی مانند.
    مطلب خوبی بود. برای نگارش مطالبی از این دست باید نظرات همه گروهها را آورد. هستند کسانی که اعجاز ادبی یا علمی قران را قبول ندارند و دلایلی اقامه میکنند. باید دلایل آنها را هم آورد تا خواننده خود تصمیم بگیرد. همچنین به معجزات عملی پیغمبر (یعنی بجز قران) اشاره ای نشد.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi