تاريخ صدور حديث
تاریخ هرحادثه و پدیده، از چگونگی وقوع آن خبر می دهد، و به شناسنامه ای می مانَد که آیندگان را از هویّت و چند وچون آن با خبر می سازد.
تاریخ، در نهان خود، اسراری بسیار از انسانها، رفتارها، وقایع، مکتبها ودانشها دارد که: هر که بیشتر با آن آشنا گردد، از آن، بیشتر آموزد و اندوزد.
اگر گفته می شود:«همه چیز را باید در تاریخش مطالعه کرد و با تاریخش شناخت»، از آن روست که تاریخ، آینه بی غبار است وآنچه در دل دارد، به خوبی می نمایانَد.
حدیث وروایت که به گفتار، کردار و تقریر پیشوایان معصوم (ع) اطلاق می گردد نیز حقیقتی «زمان دار» و«تاریخ بردار» است. هر حدیث، از پسِ نیازی و در پاسخ پرسشی و در مقام تبیین حقیقتی صادر گشته است و به تعبیر دیگر،«شأن نزولی »دارد که دانستنش، در فهم بهتر حدیث، سودمند خواهد بود.
نخستین فقیهی که بدین مسئله توجّه جدّی ورزید و در روش استنباط وشیوه تدریس خود، بدان التزام داشت، آیة اللّه العظمی بروجردی بود.وی معتقد بود:
احادیث ما، شأن نزولی دارند و در محیطی صادر شده اند که اقوال ونظریّات فقیهان بزرگ اهل سنّت، حاکم بوده است. ناظر به این فتاوا، اهل بیت (ع) سخن گفته اند. سخنان آنان، یا در ردّ نظریّه ای است ویا در اثبات آن. بنابراین، باید جوّ مسئله فقهیّه را به دست آورد، تا فهمید مقصود از روایت چیست.1
شهید صدر،یکی از آفتهای اجتهاد در نصوص دینی را «تجرید الدّلیل الشّرعی من ظروفه و شروطه» یاد کرده2 و آن را در دو قسمت توضیح داده است. در بخشی فرموده است:
اگر امری در عهد تشریع جایز دانسته شد، پژوهشگر باید تمام آنچه را در این تجویز می توانسته دخالت داشته باشد، منظور کند؛ وگرنه، تعمیم حکم با منظور نکردن شرایط خارجی آن زمان، امری خطا خواهد بود.3
علاّمه سیّد جعفر مرتضی عاملی، ضرورت آگاهی از تاریخ صدور حدیث وفواید آن را در مطالعات فقهی، در گفتگویی، چنین باز گفته است:
…شما از نقش تسلّط بر تاریخ ودانستن وقایع تاریخی در فهم احادیث ونصوص دینی، غافل نباشید. تمام حوادث، در بستر تاریخی خود شکل می گیرند. انسان با زمان، رابطه متقابل تأثیر وتأثر دارد.4
…بنابراین، درک درست بسیاری از نصوص، نیازمند آگاهی کامل از زمان، مکان وشرایطی است که در آنْ صادر شده است. محیط و عکس العمل آن را در مقابل نصوص صادره، باید بشناسیم. شناخت این موارد، ما را در فهم حدود، قیود و درک اشارات و لطایف آن، یاری می کند. در کتاب «السّوق، فی ظلّ الدّولة الإسلامیّة» نگاهی چنین داشتیم… این کتاب، با حجم اندک خود، می تواند نمایانگر میزان تأثیر شناخت واقعیّات خارجی در شناخت طبیعت نصوص صادر شده و اهداف آن باشد، و به خوبی می رساند که این شناخت، فضای گسترده ای را برای فهم بهتر نصوص و استفاده کامل از آن، فراهم می آورد.5
همچنین، حضرت آیة اللّه خامنه ای
، در توصیه به حوزه های علمیّه برای غنا بخشیدن به فقه، فرمودند:
…تاریخ هم بسیار مهم است؛ حتّی در فقه هم می شود از تاریخ استفاده کرد. بسیاری از مسائل فقهی، با تاریخْ مرتبط است. ما به این ارتباط، کمترتوجّه کردیم و آن را کشف نکردیم.6