مراكز حديث
علامه قاسمی (در قواعد التحدیث ص 81) فرموده:
در صدر اول معتمدترین شهرهای اسلامی از لحاظ نقل حدیث نبوی اهل مدینه و پس از آن بصره و سپس شام بوده است.
آنگاه از خطیب بغدادی نقل کرده: صحیح ترین طرق سنن، احادیثی است که اهل حرمین (مکه و مدینه) نقل کرده اند.اهل یمن نیز احادیث صحیحه ای (که مرجع آن نیز حجازیانند) نقل کرده اند ولی شماره آن اندک است.
در سایر بلاد، بصریان در کثرت نقل سنن ثابته بر سایرین مقدم اند گرچه اهل کوفه نیز در کثرت نقل دست کم از آنان ندارند ولی اکثر منقولات ایشان صحیح نیست.
حدیث شامیان اکثر مرسل و مقطوع است.
از هشام بن عروه نقل شده که می گفت اگر عراقی هزار حدیث نقل کند 999 حدیث را القاء کن و در آن یک (باقیمانده) شک و تردید نما.
باری نموداری از این احادیث ضمن مسند ابن حنبل به نام (مسند البصریین مسند الشامیین ..). آمده.
چنانکه مشاهده می شود این جماعت با اختلاف بلاد در یک عصر بنشر حدیث پرداخته اند و تاریخ این نهضت درست مصادف انقراض بنی امیه (132 ه) و روی کار آمدن بنی العباس است علت مهم این امر یکی احتیاج دستگاه خلافت عباسی به تبلیغات مذهبی برای تثبیت مقام خود بوده که قهرا با تشویق محدثین و تقرب آنان بدربار خلفاء جلب نظر عامه می شد دیگر معارضه با مکتب علویان و بعبارت دیگر معارضه با مکتب تشیع بود زیرا حضرت باقر و صادق در خلال منازعات امویان و عباسیان فرصتی برای نشر احادیث یافته و از اینرو مردم که بدین، علاقمند بودند متوجه این خاندان که حافظ میراث پیغمبر بودند، شدند.زیرا طبق نقل بزرگان (1) تنها از حضرت صادق چهار هزار شاگرد کسب فیض می نمودند سه دیگر همین ترویج بیانی و عملی از ناحیه ائمه شیعه بود که طی معارضه با روی کار آمدن قیاس و استحسان در احکام الهی (که مستلزم محق و زوال واقعی دین بود) که السنة اذا قیست محق الدین با سعی تمام بنشر حدیث پرداختند و امثال مالک بن انس بلا واسطه از این مکتب الهام گرفتند.و در فکر جمع آوری حدیث افتادند.باری از آثار این جماعت جز موطا مالک (2) بدست ما نرسیده.موطأ بحسب احکام فقهی ترتیب یافته و کلیه احادیث آن مسند نیست (3).
موطأ بمعنی کتاب منقح و ممهد است یعنی مجموعه ای که برای جمع آثار نبوی مهیا شده (مقدمه موطأ چاپ المجلس الاعلی) پیش از مالک کسی کتابش را باین اسم نامگذاری نکرده است زیرا تألیفات حدیثی را یا جامع و یا مصنف و یا مؤلف مینامیدند (مقدمه موطأ) .
سیوطی در تنویر الحوالک می نویسد: ابو بکر ابهری فرموده تمام آثار و روایاتی که در موطأ از پیغمبر و صحابه و تابعین نقل شده هزار و هفتصد و بیست حدیث است.که از آن جمله ششصد حدیث مرسل و ششصد و سیزده حدیث موقوف و صدوهشتادوپنج اثر از تابعین می باشد ولی طبق شماره گذاری چاپ المجلس الاعلی بروایت محمد بن حسن شیبانی 1008 حدیث است.
روش مالک در موطأ این است که ابتداء حدیث را نقل و سپس فتوای اهل مدینه را ذکر و آنگاه رأی و استنباط خود را در آخر بیان می سازد (4).
این کتاب از حدود چهل هزار حدیث جمع آوری شده منتهی چون مالک طی حیوة خود بحک و اصلاح آن می پرداخت و در خلال این مدت از موطأ نسخه برداری می شد قهرا در عدد احادیث آن اختلاف شده ولی طبق نقل بعضی موطأ در آخرین مراحل عمر مؤلف جامع حدود چهار هزار حدیث بوده است .
گرچه مالک بعقیده خود احادیث صحیحه را جمع آوری نموده ولی باید دانست که احادیث موطأ (طبق اصطلاح مشهور) صحیح نیست زیرا مالک مراسیل و بلاغات را نیز صحیح بشمار آورده.
در روش این کتاب تعصب عقیده بی دخالت نبوده زیرا مالک با مکتب فقهی عراق که مبنی بر رأی و قیاس بود، سخت مخالفت داشت و معتقد بود با داشتن مستند روائی برأی و قیاس نمی توان پرداخت.
موطأ در اقطار اسلامی اشتهار کامل یافت.حتی منصور عباسی بمالک گفت می خواهم موطأ را نسخه نموده ببلاد اسلامی گسیل دارم.وی پاسخ داد مردم حدیث را شنیده و عمل کرده اند بحال خودشان واگذار (5).