صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 23

موضوع: مخالفان نگارش حدیث در صدر اسلام

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد پاسخ : مخالفان نگارش حدیث در صدر اسلام







    2)مرحله کلّی


    25 دشمنایگی بصره با کتابت حدیث در اواخر سده دوم، کهن گرایی بود یا بدعت؟ البته درست است که بیشتر مطالبی که در بالا آورده شد، به دورانی کهن تر اشاره دارد، و بنابراین در نگاه نخست، فرض کهن گرایی را تأیید می کند؛ اما همچنان که پیشتر خاطر نشان شد، به دشواری می توان گفت که کدام یک از این مطالب موثّق است و از اوایل سده دوم باقی مانده، و کدام یک تبلیغاتی است معطوف به گذشته. اگر بخواهیم فرضیه کهن گرایی را تأیید کنیم، همچنین باید بصره را رها کنیم و به صحنه فراختری روی آوریم.

    26 در مطالب زیر، مدارکی خواهم آورد که دلالت دارد «مخالفت با کتابت» در روزگاری، کلّی و شایع بوده است: کلّی، به مفهوم این که درباره همه مراکز بزرگ آموزش اسلامی، مورد تصدیق قرار گرفته است؛ و شایع به مفهوم اینکه معیاری(norm) بود که آنان که خواستار «تجویز کتابت حدیث» بودند، از آن منحرف شده بودند. من دست کم در نکته اول با شولر، سخت همداستانم و چون پیشتر روم، اختلافات ویژه ای را یادآور خواهم شد. بحث خود را با مطرح کردن مدارکی دالّ بر وجود مخالفت با کتابت حدیث در بیرون بصره، آغاز می کنم.



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد پاسخ : مخالفان نگارش حدیث در صدر اسلام



    کوفه

    27 در کوفه، وجود چنین مخالفتی به خوبی مورد تصدیق قرار گرفته است. به مثل، در روایاتی با اسانید کوفی، 134 مرتّبا به صحابی کوفی، ابن مسعود، علیه کتابت حدیث استناد می شود؛ و در بحث بعد، مؤیّدات بسیاری در زمینه های دیگر ذکر خواهد شد. همچنین بی درنگ به مسئله تاریخ از میان رفتن این دشمنایگی در کوفه خواهم پرداخت. گذشته از این حقیقت که مطالب کوفی از لحاظ وفور، بسیار کمتر از مطالب بصری است، شماری از قرائن، حاکی از آن است که مخالفت با کتابت در کوفه، به طور قابل ملاحظه ای پیش از بصره رو به افول نهاد.

    28 اول اینکه، سهم کوفه در نقل حدیث های نبوی مربوط به این موضوع، خواه له و خواه علیه آن، ناچیز است. همچنان که در پیش گفته آمد، حدیث مهم نبوی علیه کتابت را تنها در یک مورد، سفیان ثوری روایت کرده است و او به هر حال برای یک بصری روایت می کند.135 جالب تر، ولی باز هم ناچیز، کوفی یی است که شبیه تصویری است که بصریان از ابوسعید ساخته و پرداخته اند، و در اینجا حول و حوش زید بن ثابت صحابی می چرخد.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد پاسخ : مخالفان نگارش حدیث در صدر اسلام




    29 جزئیات مطلب بدین قرار است: (1) یک حدیث صرفا نبوی هست که زید بن ثابت روایت کرده، که در آن، پیغمبر(ص) همگان را از کتابت حدیث خود نهی می کند (نهی أن یکتب حدیثه).136 اسناد این حدیث، مدنی است.(2)شکل مختلطی هست که در آن، این حدیث نبوی در ضمن یک حدیث صحابی آمده است؛ در اینجا زید برای اینکه به معاویه خلیفه اجازه نوشتن روایتهایش را ندهد، به این حدیث نبوی استناد می کند.137 یک راوی کوفی پس از همان صدر مدنی اسناد، دیده می شود.(3) یک حدیث صرفا صحابی هست که اشاره ای به نهی پیامبر[ص] نمی کند و در آن، (خلیفه بعدی) مروان (دوران حکومت: 6465) به جای معاویه آمده و زید به اعتراض می گوید که آنچه من می گویم، تنها عقیده خود من است (یا جمله ای شبیه آن). اسناد حدیث، کوفی است و در یک روایت، همان راوی کوفی آمده است.138 (4) روایت دیگری هست که اسنادی سخت بصری دارد و از لحاظ مضمون، به این روایت نزدیک است و ابن سیرین و ابن عون، هر دو در آن ظاهر می شوند.139
    وضع مرتّب نیست؛ امّا پیوندهای کافی میان حدیث های نبوی و حدیث های صحابی وجود دارد تا این پیشنهاد شولر را تأیید کند که ممکن است حدیث های نبوی از حدیث های صحابی ناشی شده باشند؛140 و نقش کوفیان در نقل حدیث صحابی نشان می دهد که ممکن است این تحوّل در کوفه پدید آمده باشد؛ اما، این استدلال نیرومند نیست.

    30 در طرف کتابت، نقش کوفه در نقل حدیث های نبوی اگر نقشی داشته باشد ناچیزتر است. کوفیان در اسنادهای منشعب شده از احادیث مربوط به اجازه عبداللّه بن عمرو برای کتابت، نقش چندانی ندارند و حدیث راجع به صحیفه ای که در آن ابن عمرو هر چه را از پیغمبر شنیده، نوشته، در کوفه دریافت شده است؛141 اما هیچ مدرکی در دست نیست که دلالت کند این احادیث، ریشه کوفی دارند. خصیب بن جحدر، کوفی مبهم و ناشناخته (م.132یا 146؟)،142 در چندین اسناد از دستور پیامبر[ص] (دایر بر اینکه «دست راستت را به کار بگیر») نمایان می شود؛143 اما این اسانید هیچ ارتباط دیگری با کوفه ندارند، و خصیب هم بصری معرّفی شده است.144

    31 این مطلب، گویای آن است که تا زمانی که حدیث های نبوی رایج بودند، از علاقه کوفیان به مسئله نگارش حدیث، بسی کاسته شده بود.145





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد پاسخ : مخالفان نگارش حدیث در صدر اسلام






    32 دوم اینکه شیبانی (م.189) حدیثی ارزشمند را حفظ کرده که گرایش یکی از نحله های مذهب فقهی کوفیان (قبل از ابوحنیفه) را در باب کتابت حدیث نقل می کند.146 بنا به این گزارش، ابراهیم نخعی (م.96) ابتدا مخالف کتاب ها بود، اما کمی بعد تغییر عقیده داد و به کتابت پرداخت. راویان این حدیث، شخصیت های شناخته شده مذهب [حنفی] هستند: حمّاد بن ابی سلیمان (م.120) و ابوحنیفه (م.150)؛ و شیبانی با اظهار این مطلب که این نظر، نماینده نظریه ابوحنیفه و عقیده مقبول است، آن را تقویت می کند. در نگاه نخست، حدیث یاد شده نشان می دهد که این مسئله در زمان ابراهیم بحث انگیز بوده است. اما حدیث های مربوط به پشیمانی ها و تغییرات عقیده، تا حدودی مظنون هستند؛ و به طور اعم ، این سلسله از بزرگان مورد وثوق مذهب حنفی را شاخت (Schacht) بازکاوی کرده و نتیجه گرفته که محتمل است آنچه حدیث شده، نظریات معتبر حمّاد (ونه ابراهیم) را بیان کند.147 در این صورت، حدیث مزبور حاکی از آن است که این مسئله در زمان حمّاد بحث انگیز بوده است؛ در عین حال، پراکندگی مطالب دیگری که از این اشخاص درباره مسئله مذکور نقل شده، نشان می دهد که دیری نپایید که این مسئله، تازگی و سر زندگی خود را برای مذهب حنفی از دست داد. این نتیجه با کمبود احادیث نبوی کوفی به خوبی دمسازی دارد.

    33 حدیث مورد بحث در اینجا، تنها حدیثی است که در باب مربوط (باب تقیید العلم) در «آثار» شیبانی آمده است. شیبانی در بازخوانی «موطّأ» مالک، بابی با عنوان«باب اکتتاب العلم» درباره این موضوع دارد که در کتاب «موطّأ» مالک نیست؛ این باب متضمّن نسخه ای از حدیث مدنی است درباره کوشش عمر بن عبدالعزیز برای به کتابت درآوردن احادیث نبوی. شیبانی دوباره این مطلب را تصدیق کرده، می گوید «ما» این نظر را قبول داریم و در نگارش حدیث (کتابة العلم) زیانی نمی بینیم، و نظر ابوحنیفه نیز همین است.148
    حمّاد هرگز طرفدار حدیث شفاهی نیست. او به طور مرتّب به صورت کسی سیمانگاری می شود که در محضر معلّمش ابراهیم سرگرم نگارش است. احادیث کوفی مطلقا چنین مضمونی دارند و از این رهگذر، تلویحا به وثاقت هر دوی آنها به نفع کتابت استناد می کنند.149 امّا طبق معمول، یک روایت بصری دیگر وجود دارد که ابن عون آن را روایت کرده و حاصل آن این است که ابراهیم، حمّاد را سرزنش می کند.150 مطالب بصری بیشتری درباره ابراهیم، اندکی بعد، آورده خواهد شد.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد پاسخ : مخالفان نگارش حدیث در صدر اسلام




    34- بررسی آنچه شاخت(Schacht) «ارجاعات متقابل» (cross-references) میان احادیث بصری و کوفی نامیده است، نیز نشان می دهد که این مسئله در کوفه زودتر افول کرده است. در طرف کوفه، این ارجاعات در این زمینه کمیاب اند. کوفیان بر روی هم، احادیث شخصیت های بصری را که در مخالفت با کتابت حدیث است، حفظ نمی کنند؛ هرچند این حدیث ابوسعید که «ما چیزی جز قرآن و شهادت را نمی نوشتیم» امری استثنایی است. 151 در عین حال، آنها در نقل قول از بصریان طرفدار کتابت، تنها گرایشی معتدل نشان می دهند؛ چنانکه در مورد حسن بصری، 152 و معاویة بن قرّه153 است. اما در طرف بصره، این ارجاعات فراوان است؛ به طوری که شخصیت های کهن کوفی، مکرّرا علیه کتابت استناد می کنند. بیشتر مطالبی که ابراهیم از آنها علیه کتابت استفاده می کند، یا یکسره بصری اند، یا در ضمن راویان آنها بصریان حضور دارند؛154 چنانکه بیشتر مطالب عبیدة بن عمرو سلمانی(م.72) نیز چنین است.155 بصریان با عطف توجه به صحابه، تنها در حدیثی دخالت دارند که به علی[ع] در ضدّیت با کتابت استناد می کند.156 آنان به گونه ای شگفت آور، نسبت به ابن مسعود بی علاقه اند؛157 اما بیشتر مطالب راجع به صحابی دیگر(ابوموسی اشعری) را که به گونه ای یکنواخت مخالف کتابت است، نقل می کنند.158 شاید بتوان نشانه ای از دورانی را که در آن بصریان درصدد بودند که همکاران کوفی خود را به این شیوه شرمنده سازند، در نقش های ابن عون(م.151)، شعبه(م.160) و ابوعوانه(م.176) در اسنادهای مربوط، یافت.159

    35 آنچه در زیر می آید، نشانه هایی از کیفیت این مطلب به دست می دهد. بصریان نقل می کنند که ابراهیم هرگز ننوشت؛160 با نوشتن حدیث در دفاتر(کراریس) مخالف بود؛161 حمّاد را به خاطر اینکه از او درباره یادداشت ها(اطراف) می پرسید، سرزنش کرد.162[برداشت ایشان از این روایت، صحیح به نظر نمی رسد. رجوع کنید به کتبی که ایشان در پانوشت162 به آنها ارجاع داده است.م.].
    هم بصریان163 و هم کوفیان164 آرزوی عبیده را که کتابی از او نماند، روایت می کنند؛ اما حدیثی که در آن عبیده به ابن سیرین اجازه کتابت نمی دهد، [به صورتی] نسبتا آشکارا بصری است.165 بصریان به شریح کوفی(م.78) نیز استناد می کنند.166 داستان ابوموسی که نوشته های پسرش را محو می کند، شاید در اصل کوفی بوده است(این پسر، ابو برده م. 104 کوفی است نه بصری)167 و گاه کوفیان این داستان را نقل کرده اند؛168 اما بیشتر بصری است.169 (از سوی دیگر، انتقاد ابوموسی از بنی اسرائیل به خاطر نوشتن کتاب، خواه کوفی باشد یا نباشد، بصری نیست).170
    نقش شعبه در اسنادهای این مطلب، دو پهلوست.171 مثلا او ادّعای ابراهیم را که هرگز به کتابت دست نزده، با تأسّف و پشیمانی کوفی دیگر، منصوربن معتمر(از این که چیزی ننوشته است)، مقایسه می کند.172 او همچنین از منصور نقل می کند که وی کاربرد«حدّث» را برای نقل کتبی، جایز می داند.173 شعبه همچنین در اسانید این حدیث کوفی که شعبی(م.104) کتابت را به«قید و بند زدن به حدیث» تعریف می کند، حضور به هم می رساند.174

    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد پاسخ : مخالفان نگارش حدیث در صدر اسلام






    36 همه این مطالب، گویای آن است که از میان رفتن مخالفت با کتابت در کوفه، به طور قابل ملاحظه ای پیش از بصره رخ داد؛ امّا تاریخ این از میان رفتن را نمی توان زیاد به عقب برد و به نیمه نخست سده دوم رساند. دلیل این مطلب، تاریخ بازپسین چهره هایی است که به طور چشمگیری در احادیث کوفی علیه کتابت ظاهر می شوند. جریربن عبدالحمید(م.188)، در پاسخ به این سؤال که آیا منصوربن معتمر با کتابت حدیث مخالف بود، جواب می دهد که او نیز همچون مغیرةبن مقسم(م.134) و اعمش (م.148) ،175 مخالف کتابت بود.
    آورده اند که لیث بن ابی سلیم(م.143)[نوشتن حدیث در] دفاتر(کراریس) را نمی پسندید.176 در حدیثی که ابن سعد از یک منبع نامعیّن نقل می کند، آمده است که فطربن خلیفه(م.135) به هیچ کس اجازه نمی داد که در حضورش چیزی بنویسد.177 یحیی بن سعید قطّان، مصرعی را به سفیان ثوری نسبت می دهد که علیه کسانی است که علم را به کاغذ می سپارند؛ اما ادامه می دهد که خود سفیان عملا می نوشت.178 سرانجام زایدةبن قدامه(م.161)، مورد مشورت شاگردی قرار گرفت که حدود ده هزار حدیث از سفیان ثوری شنیده بود و آنها را نوشته بود؛ زایده به وی اندرز می دهد که تنها آنچه را شنیده ای و از حفظ داری روایت کن و در نتیجه، آن شاگرد، نوشته هایش را به دور افکند.179 باید یادآور شد که زایده در جاهای دیگر با چهره ای کاملا متفاوت پدیدار می شود.

    طبق یک حدیث، او تنها کسی است که در محضر سفیان ثوری به نگارش می پردازد،180 و بنا به حدیثی دیگر، شاگردانش را به نگارش ترغیب می کند.181 با توجه به این شواهد، مخالفت با کتابت، احتمالا نتوانسته است تا مدّت زمان زیادی پیش از میانه سده دوم، از میان برود.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد پاسخ : مخالفان نگارش حدیث در صدر اسلام





    مدینه

    37 چهره بزرگ حدیث مدنی، زهری(م.124) است و مطالب مربوط به وی درباره کتابت حدیث، آشکارا تناقض دارد.182

    38 از یک سو نقل کرده اند که زهری کتابت نمی کرده یا تنها در موارد استثنایی به نگارش می پرداخته است. او جز یک کتاب که در باب نسبنامه قبیله اش بود، هیچ کتابی نداشته است. وی به نسلی تعلق داشت که از نوشتن پرهیز می نمودند و اگر چیزی را به قید کتابت در می آوردند، تنها به خاطر آن بود که به حفظ مطالب کمک کند و بعدا آن را محو می کردند.183 وی در کلاس های اعرج(م.117)،چیزی نمی نوشت یا اگر حدیث مفصّل خاصّی را می نوشت، بعد آن را محو می کرد.184 هنگامی که یکی از شاگردان زهری را وادار کرد که کتابهایش را به او نشان دهد، معلوم شد که چیزی جز یک بقچه نامه نیست. وقتی آن شاگرد توضیح داد که می خواستم کتابهای حدیث(کتب العلم) را ببینم، زهری پاسخ داد که من هرگز حدیثی ننوشته ام.185 او کتابی ننوشت و از خود به جای نگذاشت.186

    39 امّا از سوی دیگر، زهری را نویسنده ای کوشا توصیف کرده اند. وی نخستین کسی بود که به نگاشتن حدیث دست یازید.187 وی در زمان تحصیل، هرچه می شنید می نگاشت،188 از جمله حدیث های صحابه را؛189 او حتی پشت موزه خود می نوشت190 و پس از مرگ، مقادیر انبوهی از مطالب مکتوب از خود به جا گذاشت.191 گزارش های دیگر، که احیانا مذموم هم هستند، او را با نقل مکتوب پیوند می دهند؛192 و کتبی که او مؤلّف آنها پنداشته می شود، امروزه به صورت چاپ شده در دسترس است.193




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد پاسخ : مخالفان نگارش حدیث در صدر اسلام





    40 امّا جالب ترین دسته احادیث، احادیث بینابین هستند. این حدیث ها تغییر عقیده زهری را در باب نگارش حدیث مسلّم شمرده، عذرهای زهری را عرضه می دارند. یکی از این عذرها، سیل حدیث های ناشناخته عراقی است.194 عذر دیگر، اجبار و فشار مقاماتی است که زهری با آنها روابط بسیار نزدیک داشت: «ما نگارش حدیث(علم) را نمی پسندیدیم تا این که این امیران ما را به انجام آن مجبور ساختند».195 (در حدیث های دیگر، به خلیفه هشام (دوران حکومت:105 125 ) تصریح شده است.196 در برخی از روایات، عنصر اجبار و فشار از سوی هشام صریح نیست؛197 یا به جای هشام (جبّار؟)، عمربن عبدالعزیر (مقدّس مآب؟) آمده است.198 بنابراین، حدیث یاد شده نمی تواند عذر محسوب شود).

    41 سایر مطالب مربوط به مدینه، به گونه ای معقول، با نسبت دادن نقشی نوآورانه به زهری، به خوبی سازگار است.

    42 از یک سو شواهد روشنی که بر ادامه خصومت با نگارش حدیث در مدینه(پس از زمان زهری) دلالت کند، اندک است. تنها مورد صریحی که من سراغ دارم، هشام بن عروه(م.146) است که بنا به گفته یکی از شاگردانش املا نمی کرد و تنها به وی اجازه داد که در نزد او دو حدیث را بنویسد.199 در حدیثی دیگر، ابراهیم بن سعد(م.183)، ابن حنبل جوان را می بیند که سرگرم نوشتن بر لوحه هاست و از او می پرسد:«داری می نویسی؟»؛ امّا مقصود این پرسش به تمامی روشن نیست.200 آورده اند که ابن ابی ذئب(م.159) کتابی نداشت؛ هیچ گاه به کتابی نگاه نکرد؛ در هیچ جا حدیثی ننوشت. این که او حتی یک کتاب هم نداشت، با توسل به شهادت کنیزک او تأیید شده است.201





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد پاسخ : مخالفان نگارش حدیث در صدر اسلام






    43 بنابه یک مدرک قابل ملاحظه که عتبی(م.255) حفظ کرده، مالک بن انس(م.179) کتابت مغازی را ناپسند شمرد.202 او مدّعی شد که مردم(به تعبیر دقیق تر:اهل الفقه) در گذشته به این کار دست نزده اند و نوشتن مغازی، بدعتی است که وی دوست ندارد آن را مرتکب شود. در مقابل، از عبارتی دیگر در می یابیم که وی«نقل» مغازی را زیانمند نمی دانسته است.203

    44 از سوی دیگر، منابع کمابیش اتّفاق دارند که شخصیت های مدنی نسل پیش از زهری، شفاهی گرا بودند. بسیار طبیعی است که این تصویر را به دروغ در احادیث مخالف کتابت پراکنده اند و این[تصویر] کافی است که عبیداللّه بن عبداللّه(م.105) در برابر عمربن عبدالعزیز(که تلاش کرد گفته های او را به کتابت در آورد) به سختی واکنش نشان دهد؛204 و به قاسم بن محمد(م.170) به منزله کسی که مخالف کتابت حدیث است استناد می شود، هرچند نه از سوی خود مدنیان.205 اما همین تصویر را احادیثی که موافق کتابت حدیث اند، یا آن را مسلّم می شمارند نیز ترسیم می کنند. مثلا یحیی بن سعید انصاری(م.143) معاصر جوان تر زهری(که درباره خود او گفته اند که از ننوشتن شنیده هایش متأسف بود)206 زمانی را به یاد می آورد که مردم از کتابها می ترسیده اند و می افزاید که اگر در آن ایّام نوشتن مرسوم بود، من[روایات] بسیاری از سعیدبن مسیّب(م.94) می نوشتم.207 در حدیثی دیگر آمده است که همین ابن مسیّب و نیز قاسم بن محمّد و عروةبن زبیر(م.94) و زهری، کتابی از خود به یادگار نگذاشته اند.208 عروه نیز تأسف می خورد که احادیثی که نوشته بود را محو کرده209 و کتابهای فقهی خود را در روز جنگ حرّه(در سال63) سوزانده است(به این خاطر که در صورت کشته شدنش، کتابها به دست دیگران نیفتد).210 نکته اخیر، دست کم دلالت دارد که وی کتبی در اختیار داشته است.211 با این وصف، یافتن مواردی قطعی که به صاحب نظران این نسل به نفع کتابت استناد شده باشد، دشوار است. طبق حدیثی، سعیدبن مسیّب به شاگردی که حافظه ای ضعیف داشت، اجازه کتابت می دهد.212 بنابه حدیثی مشهور، عمربن عبدالعزیز به ابوبکربن محمدبن عمروبن حزم مدنی(م.120) می نویسد که «احادیث نبوی و دیگر احادیث را بنویس؛ زیرا از زوال دانش در هراسم».213 اسانید نشان می دهد که این گزارش مدنی است.214 شاید باید این حدیث را به نفع کتابت به شمار آوریم، هرچند که(طبق معمول) برای ما نقل نشده است که ابوبکر در برابر آن درخواست، چه واکنشی نشان داده است.215





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد پاسخ : مخالفان نگارش حدیث در صدر اسلام






    45 البته، صحابه مدنی، و به طریق اولی خود پیامبر[ص]، تنها محدّثان مدنی نیستند که به طور معمول دیگران به آنها استناد می کنند. با این حال، سه حدیثی که معمولا مورد استناد قرار می گیرند، شایسته است در اینجا ذکر شوند.

    46 نخستین حدیث، حدیثی نبوی است که ابوهریره روایت کرده است.216 این حدیث، به گونه های متفاوتی روایت شده است که از میان آنها، آن که ابن حنبل نقل کرده، نسبتا نمونه است: پیامبر[ص] به صحابیانی بر می خورد که به نگارش احادیث شنیده از او سرگرم اند و به سرزنش کار ابلهانه شان می پردازد که«چرا در پی آنید که کتابی در کنار کتاب خدا درست کنید؟». نوشته های مشکل آفرین، به موقع، گردآوری و سوزانده شد. اسناد[این] حدیث، تا اواخر سده دوم، یکنواخت و مدنی است:
    پیامبر[ص]،
    ابوهریره،
    عطاءبن یسار،عبدالرحمن بن زیدبن اسلم(م.182).
    روشن است که شباهت موجود میان این اسناد و بخش مدنی اسناد حدیث نبوی عمده بصری علیه کتابت، اتفاقی نیست؛217 و من مایلم که در این حدیث مدنی، پژواکی از حدیث بصری را ببینم.218

    47 دومین حدیث نیز نبوی است و این بار به نقل از زیدبن ثابت.219 این حدیث می تواند به تنهایی بیاید؛220 امّا معمولا در چارچوب یک حکایت ظاهر می شود که طبق آن، معاویه دستور می دهد تا حدیثی را از زید بنویسند؛ زید با استناد به نهی کتابت حدیث از سوی پیامبر[ص] و محو نوشته مایه دردسر، واکنش نشان می دهد.221 «حلقه واسط»، اگر بتوانیم از کسی نام ببریم، کثیربن زید مدنی(م.حدود158) است؛222 یکی از دو تن کسانی که از کثیر روایت کرده اند نیز مدنی،223 و دو دیگر کوفی است.224 از این رو، این حدیث می تواند مدنی باشد. اما شولر پیشنهادی موجّه نموده است مبنی بر اینکه این حدیث نبوی، جعل ناظر به گذشته(back projection) از یک روایت صحابی است که در آن، متخلّف، مروان است و زید او را سرزنش می کند، بی آنکه به پیامبر[ص] اشاره ای کند.225 این روایت را کوفیان226 و بصریان227(ولی نه مدنیان) نقل کرده اند.



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi