نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: ◄► كلامى از على(ع) پیرامون حکمت های غیبت◄►

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    ◄► كلامى از على(ع) پیرامون حکمت های غیبت◄►




    كلامى از على(ع) پیرامون حکمت های غیبت


    حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) بعضى از علل و حكمت هاى غیبت را چنین توصیف می کنند ؛
    حضرت به كمیل بن زیاد نخعى مى فرماید:
    «اللّهمَّ بلى! لا تخلو الأرض من قائم للّه بحجّة، إما ظاهراً مشهوراً، و إما خائفاً مغموراً، لئلاّ تبطل حجج اللّه وبیّناته، و كم ذا وأین اُولئك؟ اُولئك واللّه الأقلّون عدداً، والأعظمون عند اللّه قدراً.
    یحفظ اللّه بهم حججه و بیّناتِهِ حتّى یودعوها نظراءهم، و یزرعوها فی قلوب أشباههم.
    هَجَم بهم العلم على حقیقة البصیرة، وباشروا روح الیقین، واستلانوا ما استعوَرهُ المترفونَ، واَنسوا بما استوحش منه الجاهلون، وصحبوا الدنیا بأبدان أرواحها معلّقة بالمحلّ الأعلى.
    اُولئك خلفاء اللّه فی أرضه، و الدعاة إلى دینه، آه آه شوقاً إلى رؤیتهم !».1
    «بار خدایا! چنین است كه زمین هرگز از كسى كه با حجت و دلیل، قیامِ به حق نماید و دین خدا را برپا دارد خالى نخواهد ماند; خواه این كس ظاهر و آشكار باشد ]مانند امامان یازده گانه معصوم(علیهم السلام) [خواه در حال ترس و پنهانى ]مانند امام دوازدهم حضرت مهدى(علیه السلام)[ تا دلایل الهى و مشعل هاى فروزان خدا از بین نرود. و آنان چند نفرند و كجایند؟ به خدا سوگند كه تعداد آنان اندك و مقام و منزلتشان در نزد خدا بسى بزرگ و ارجمند است. زیرا خدا به وسیله آنان حجت ها و دلایل روشن خویش را پاسدارى مى كند، تا آن را به كسانى مانند خود بسپارند و بذر آن را در دل هاى افرادى مثل خودشان بیفشانند.
    علم و دانش با بینش حقیقى به آنان رو مى آورد و آنها، روح یقین را با نهادى آماده و پاك لمس مى كنند و آنچه را دنیا پرستان هوس باز، دشوار و ناهموار شمارند، آنها براى خویش آسان و گوارا دانند و آنچه را جاهلان از آن هراسان باشند آنان بدان انس گیرند. زیرا آنان دنیا را با بدن هایى همراهى مى كنند كه ارواحشان به جهان بالا پیوسته است.
    آنان در زمین، خلفاى خدا و دعوت كنندگان به دین او هستند . چقدر مشتاق و آروزمند دیدارشان هستم !»
    آنچه حضرت امیر المؤمنین(علیه السلام) در این حكمت براى كمیل بن زیاد بیان فرموده است، جز بر پیامبر اكرم و امامان معصوم بعد از آن حضرت، بر هیچ مقام و شخصیّتى منطبق نمى شود. حتى ابن ابى الحدید نیز این جملات امام(علیه السلام) را بیانگر اعتقادات شیعه مى داند و مى گوید: « این جمله اعتراف صریح امام نسبت به مذهب امامیه است ».2

    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  2. تشكر

    نرگس منتظر (24-08-2012)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ◄► كلامى از على(ع) پیرامون حکمت های غیبت◄►



    نكاتى چند از كلام حضرت على(علیه السلام)

    حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در این كلام ژرف و پر محتوا، نكات مهمى را بیان داشته اند كه به آن اشاره مى كنیم:
    1 ـ امام(علیه السلام) قبل از هر چیز توجه جامعه بشرى ـ به خصوص مسلمانان ـ را به ضرورت مسئله امامت و رهبرى خاطر نشان فرموده و نیاز مبرم جامعه اسلامى را، در هر عصر وزمان، به وجود امام واجد تمام شرایط كه از سوى خدا انتخاب شده باشد، متذكر شده و در بیانى شیوا و دعا گونه، خداوند متعال را بر صدق گفتار خود كه بیان یك حقیقت دینى و ضرورت اسلامى است گواه گرفته است كه نباید صحنه زمین از امام و رهبرى كه بیانگر حقایق و خواسته هاى الهى است خالى بماند. زیرا اگر زمین از حجت خدا خالى بماند ، دلایل الهى آسیب پذیر مى شود و نشانه هاى خدا در زمین باطل خواهد شد.
    2 ـ نكته دیگرى كه امام (علیه السلام) بدان اشاره فرموده اند: تشریح موقعیت امامان راستین و جانشینان واقعى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)اسلام است كه در وجود خود و فرزندان معصوم آن حضرت خلاصه گردیده است. لذا حضرت بار دیگر نظر جامعه را به این نكته توجه مى دهد كه عهده دار مقام امامت و رهبرى مسلمانان، از طرف خدا تعیین مى شود. این امام، ممكن است به دو وجه وظیفه خطیر امامت را انجام دهد و در هر حال مردم را به سوى خواست خدا هدایت نماید و این معنا از دو جمله مختصر و پر محتواى آن حضرت استفاده مى شود كه فرمود: «إما ظاهراً مشهوراً و إما خائفاً مغموراً».
    زیرا یا این گونه است كه جامعه اسلامى بعد از پیامبر اسلام فرمایشات آن حضرت را در مورد اطاعت و فرمان بردارى از امام و رهبر واجد تمام شرایط ـ كه از سوى خدا به وسیله پیامبرش اعلان گردیده است ـ به كار مى گیرند و زمینه و شرایط براى فعالیت همه جانبه امام و حجت بعد از پیامبر فراهم مى گردد كه در این صورت، امام زعامت مستقیم جامعه اسلامى را به دست مى گیرد و به طور ظاهر و آشكار در میان مردم به هدایت و ارشاد آن ها مى پردازد و تمام دستورات و قوانین اسلام را مانند پیامبر اجرا مى كند و یا این گونه است كه مردم نسبت به امام و رهبر معصوم، فرمان بردار نیستند كه در این فرض نیز از دو حال خارج نیست:
    حالت اول این است كه گر چه امام (علیه السلام) به واسطه غصب خلافت از سوى دیگران، از آزادى برخوردار نیست، لكن تا حدّى مى تواند در جهت نشر علوم قرآن و ترویج احكام اسلام و جوابگویى به مشكلات فكرى فعالیت كند همانطورى كه هر كدام از امامان معصوم ما، مشكلات علمى و فكرى و سایر مشكلات جامعه را در حدّ امكان به نحو احسن مى گشودند.
    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  5. تشكر

    نرگس منتظر (24-08-2012)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ◄► كلامى از على(ع) پیرامون حکمت های غیبت◄►



    حالت دوم این است كه بر اثر حاكمیّت زمامداران خود سر و ستمگر و نامساعد بودن زمینه و شرایط لازم براى انجام وظیفه رهبرى، امام(علیه السلام) ـ از ترس جان خود و شیعیان ـ ناگزیر مى گردد كه به صورت ناشناس و پنهانى به سر برد تا زمینه و شرایط كافى براى حضور وى در جامعه فراهم شود. مانند امام دوازدهم، حضرت مهدى(علیه السلام) كه با چنین موقعیت دردناك و جانسوزى روبرو گردید و جوّ حاكم به حدّى تیره و نامساعد بود كه امام (علیه السلام) را وادار به اختفاى از دشمن و غیبت از انظار عمومى كرد; به طورى كه بر اساس روایاتى كه در این رابطه آمده است، شیعیان به جهت رعایت مسایل امنیّتى، حتّى از تصریح نام مبارك امام دوازدهم(علیه السلام) منع شده بودند و با رمز و اشاره درباره آن حضرت سخن مى گفتند.3
    3 ـ نكته دیگرى كه از كلام حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) استفاده مى شود این است كه امام (علیه السلام) به تعداد امامان اشاره فرموده است و با اداى سوگند، قلّت و محدودیّت امامان معصوم را خاطر نشان كرده است. این موضوع با در نظر گرفتن روایات فراوانى كه از پیامبراكرم درباره خلفاى دوازده گانه آن حضرت آمده است تنها با عقیده شیعه امامیّه كه قائل به امامت دوازده امام هستند، منطبق مى گردد.
    4 ـ آخرین نكته اى كه متذكر مى شویم این است كه ایشان، پس از بر شمردن برترى ها و ویژگى هاى ممتازى كه در این گروه و عدّه كم موجود است، اوصاف و صفاتى را براى آنان ذكر مى كند كه جز در پیامبران و جانشینان آنان چنین صفاتى وجود ندارد .
    حضرت مى فرماید : « اینان خلفاى خدا در زمین و دعوت كنندگان به دین او هستند».
    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  7. تشكر

    نرگس منتظر (24-08-2012)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ◄► كلامى از على(ع) پیرامون حکمت های غیبت◄►


    این بیان را قرآن كریم در مورد پیامبرانى مانند داود(علیه السلام) آورده است و از وى به عنوان خلیفه خدا در زمین نام برده است چنانكه مى فرماید:
    (یا داوُدُ إِنّا جَعَلْناكَ خَلِیفَةً فِی الأَرْضِ فَاحْكُمْ بَیْنَ النّاسِ بِالْحَقِّ) 4
    «اى داود! ما تو را خلیفه خود در زمین قرار دادیم. پس در بین مردم به حق داورى كن».
    از توجه به فرمایش حضرت على(علیه السلام) كه از آن افراد، به عنوان خلفاى خدا در زمین یاد مى كند و همچنین با توجه به این نوع از آیات قرآن كریم، نكته اى كه بدان پى مى بریم این است كه جز پیامبر گرامى اسلام و جانشینان بر حقّ آن حضرت، كه نقش رهبرى و تعلیم و تربیت صحیح جامعه را بر عهده دارند، كسى دیگر نمى تواند حجت و خلیفه خدا در زمین باشد.
    بنابراین، روشن شد كه مقصود على (علیه السلام) از بیان عدّه خلفا، همان امامان و پیشوایان راستین شیعه است كه مسئولیت امامت و رهبرى جامعه اسلامى از طرف خدا به وسیله پیامبر بر دوش آنها نهاده شده است.
    بدیهى است كسانى كه بعد از پیامبر گرامى اسلام به طور خود سرانه و بدون توجه به سفارشات آن حضرت و نصّ صریح قرآن در مورد امامت حضرت على (علیه السلام) زمام امور را به دست گرفتند، نمى توان از آنان به عنوان خلیفه خدا یاد كرد. زیرا خلیفه خدا كسى است كه از طرف خدا به وسیله رسولش انتخاب شده باشد. لذا اگر كسى از آنان به عنوان خلیفه خدا تعبیر كند بر خلاف صریح آیات قرآن عمل كرده است.
    با این بیان روشن مى شود كه مدّعیان مقام خلافت كه بعد از پیامبر در برابر اهل بیت آن حضرت تشكیل جبهه داده بودند ، « خلیفة اللّه » نبودند . زیرا هیچ گونه نصّ و دلیلى كه حاكى از خلیفة اللّهى آنان باشد از طرف خدا و رسول، اعلام و ارائه نگردیده است. همین طور آنان خلیفه مردم هم نبودند; زیرا در موقع انتخاب آنان به آراى عمومى مراجعه نشده بود .

    نویسنده : حسین علی پور

    1 - نهج البلاغه، حكمت 147
    2- شرح نهج البلاغه، ج 18، ص 351
    3- درباره صدور این روایات و بحث و بررسى آنها دانشمندان بزرگ شیعه كتاب هاى زیادى را نوشته اند. در این باره به كتاب ارزشمند « الذریعه، ج 10» مراجعه كنید.
    4- سوره ص، آیه 26
    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  9. تشكر

    نرگس منتظر (24-08-2012)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi