"اسماعيل" را بشناسيد؟" اسماعيل نوجواني است که درمي يابد شرايط جامعه اش متناسب با شان انساني نيست و بايد تغيير کند ، بنابراين به نداي درون پاسخ مي دهد و در پي دگرگوني است." اميرحسين فردي
بدانيم درباره " اسماعيل"، رماني از اميرحسين فردي
در داستان «اسماعيل» شرح مبارزات يک جوان و شيفتگي او نسبت به انسانيت، آزادگي و اسلام به تصوير کشيده شده است. اتفاقات اين داستان در بستر انقلاب اسلامي شکل ميگيرد.
"اسماعيل" تهراني است و بچهي جنوب شهر؛ کمي شر و شور و اندکي متفاوت با ديگر همسالانش. پدر رفتگرش را در کودکي از دست ميدهد و مادر با داشتن خواستگاران متعدد تن به ازدواج نميدهد تا با همهي بضاعتش، پدرانه به جا آورد آداب مادري را!
اسماعيل در نوجواني از درس بيزار ميشود و به زور پايهي ششم ابتدايي را تمام ميکند. بعد به سبب گوشهگيري و سر بهراهي سر از قهوهخانه در ميآورد. چند سالي را به بيکاري و بطالت سپري ميکند تا اينکه به مدد يک قاچاقچي! به استخدام بانک شاهي درميآيد. وضع خانواده را سامان ميبخشد و به دختري از محلههاي مصفاي جنوب شهر دل ميبندد. عشقي که جنبهي اثيرياش تا لحظات پاياني همراه مخاطب خواهد ماند.
بعد از چند سالي که اسماعيل به عنوان کارمندي جزء، در نظام اداري مالي رژيم شاه خدمت ميکند و درست در جايي که خواننده فکر ميکند زندگي شيرين ميشود، همه چيز به هم ميريزد. او با کششي که در خود به سوي معنويات حس کرده و روند اتفاقات ريز و درشتي که برايش ميافتد، خود را هم از خدمت در بانک شاهنشاهي محروم ميکند و هم از مهر دختري که معشوقهاش شده است.
سيب سرخ زندگي اسماعيل صنوبري در چرخ دوّار خود به مسجد کشيده ميشود و به کتابخانهداري و بعد از آن به مديري قرضالحسنه ميرسد و در مسير انقلاب بر خلاف منشهاي غالب روزگار خود، به روحانيت متمايل ميشود. داستان با رسيدن به سالهاي 55 و 56 به پايان نزديک شده ولي به اتمام نميرسد.
کتاب اسماعيل در مجموع کتابي است که در آن مولف به شناخت زيبايي هاي زندگي پرداخته است. در واقع رمان اسماعيل داستاني است که زندگي در آن موج مي زند.
اميرحسين فردي در جواب چگونگي شکل گيري طرح رمان اسماعيل چنين مي گويد:
- "طبيعي است من آدم تخيلي را واقعي و انسان واقعي را تخيلي کردم. نويسنده کارش همين است همه واقعيات را غير واقعي جلوه دهد و بالعکس، قصدم از نوشتن «اسماعيل» اين بود که ميديدم کسي در حوزه ادبيات انقلاب اسلامي کار نميکند و انگار چيزي به اين نام نداشتيم و داشت فراموش ميشد بايد يک حرکتي آغاز ميشد و از جايي شروع ميکرديم. خب من اين کار را کردم و نشان دادم که فقط اهل حرف زدن نيستم اينطور شد که «اسماعيل» شکل گرفت در واقع «اسماعيل» زائيده دغدغههاي من درباره انقلاب بود که به اين بخش توجه چنداني نميشد به هر حال انقلاب بخشي از خاطرات ملت ما است و بايد از آن حمايت کنيم و براي آن جشنواره را داستان انقلاب برگزار کنيم."
"اسماعيل" رماني با محوريت وقايع منجر به پيروزي انقلاب اسلامي است. کار ترجمه اين اثر را الکساندر آندروشکين انجام داده و با شمارگان 3 هزار جلد توسط انتشارات "ايستوک" در مسکو منتشر شده است.
همچنين نسخه انگليسي اين رمان به همت "پال اسپراکمن" ترجمه شده است و تا مدتي ديگر در آمريکا منتشر مي شود.
به گفته اميرحسين فردي، وي به تازگي نگارش جلد دوم "اسماعيل" را به پايان رسانده و تنها برخي ريزهکاريها و ويرايش نهايي آن باقي مانده است.
وي همچنين از قصد خود براي نگارش جلد سوم رمان "اسماعيل" خبر داده و گفته: تصميم دارم جلد سوم رمان را نيز بنويسم چون اگر نوشته نشود به نحوي داستان "اسماعيل" ناقص ميماند.