خُلق و خوی اخلاقی یا فطرت و سرشت اخلاقی، استعدادهای بالقوه ای است که هنگام آفرینش در نهاد انسان، نهاده شده و عامل گرایش انسان به فعل اخلاقی می باشد.
به بیان دیگر:
انسان در عمق سرش و فطرتش، به گونه ای آفریده شده که دیگران را دوست داشته باشد و به آن ها احسان و نیکی کند (نوع دوستی) و ایثار نماید، حُسن و قبح افعال را بفهمد و به خوبی ها گرایش داشته باشد (نیکی گرایی) و در عمق وجدان خود از ظلم و جنایت و بدی ها گریزان باشد.
نیز به زیبایی های مادی و معنوی تمایل داشته باشد؛ خداجو و خداگرا باشد.
در یک جمله:
خُلق و خوی اخلاقی ریشه و سرچشمة افعال اخلاقی است. بنابراین شکوفایی و به فعلیت رسیدن خلق و خوی بالقوة اخلاقی را فعل اخلاقی گویند.
اما این که فعل اخلاقی، چگونه فعلی است و چه ملاکی دارد و با چه ویژگی میتوان آن را از غیر فعل اخلاقی شناخت میان اندیشه وران و دانشمندان علم اخلاق و روان شناس اختلاف شدیدی وجود دارد.[1]
برخی دانشمندان با دیدگاه فلسفی و عقلانی و عده ای نیز با نگاه علمی، فعل اخلاقی را تعریف نموده اند.
بعضی با نگاه روان شناسی و عده ای با بینش دینی آن را توصیف نموده اند.