نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: فرزندان رسول خدا صلوات الله عليه و آله

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد فرزندان رسول خدا صلوات الله عليه و آله







    فرزندان رسول خدا(ص)از خدیجه(س)

    رسول خدا(ص)به جز ابراهیم که از«ماریه قبطیه »کنیزمصری آنحضرت متولد شد همان کنیزی که مقوقس(حاکم مصر) برای آن حضرت فرستاد،فرزندان دیگر آن بزرگوار همگی ازبانوی بزرگوارش خدیجه-سلام الله علیها-بود که خدای تعالی به آنحضرت عنایت فرمود،که البته در عدد آنها و بلکه در نام آنهانیز اختلاف است،و مشهور آن است که آنها شش تن بودند، یعنی دو پسر و چهار دختر،و دانشمند فقید مرحوم دکتر آیتی درتاریخ پیامبر اسلام نام آنها و ترتیب ولادت و وفات آنها را بدین گونه ذکر کرده که ذیلا می خوانید:

    1-قاسم که نخستین فرزند رسول خدا است،و پیش ازبعثت در مکه تولد یافت،و رسول خدا به نام وی «ابو القاسم »کنیه گرفت،و نیز نخستین فرزندی است که از رسول خدا درمکه وفات یافت و در آن موقع دو ساله بود.

    2-زینب دختر بزرگ رسول خدا که بعد از قاسم در سی سالگی رسول خدا تولد یافت،و پیش از اسلام به ازدواج پسرخاله خود«ابو العاص بن ربیع »درآمد و پس از جنگ بدر به مدینه هجرت کرد و در سال هشتم هجرت در مدینه وفات یافت.

    3-رقیه که پیش از اسلام و بعد از زینب،در مکه تولد یافت و پیش از اسلام به عقد«عتبة بن ابی لهب »درآمد و پس از نزول سوره «تبت یدا ابی لهب »و پیش از عروسی به دستور ابو لهب وهمسرش «ام جمیل »از وی جدا گشت.و سپس به عقد«عثمان بن عفان »درآمد و در هجرت اول مسلمین به حبشه با وی هجرت کرد و آنگاه به مکه بازگشت و به مدینه هجرت کرد و در سال دوم هجرت سه روز بعد از بدر،همان روزی که مژده فتح بدر به مدینه رسید،وفات یافت.

    4-ام کلثوم که نیز در مکه تولد یافت و پیش از اسلام به عقد«عتیبة بن ابی لهب »درآمد و مانند خواهرش پیش از عروسی از«عتیبه »جدا شد،و در سال سوم هجرت به ازدواج «عثمان بن عفان »درآمد،و در سال نهم هجرت وفات کرد.

    5-فاطمه علیها السلام که ظاهرا در حدود پنج سال پیش ازبعثت رسول خدا در مکه تولد یافت (1) و در مدینه به ازدواج «امیر المؤمنین »علی علیه السلام درآمد،و پس از وفات رسول خدا به فاصله ای در حدود چهل روز تا هشت ماه وفات یافت ونسل رسول خدا تنها از وی باقی ماند و یازده امام معصوم از دامن مطهر وی پدید آمدند.

    6-عبد الله که پس از بعثت رسول خدا در مکه متولد شد و«طیب »و«طاهر»لقب یافت.و در همان مکه وفات کرد وپس از وفات او«عاص بن وائل سهمی »رسول خدا را«ابتر»خواند و سوره کوثر در پاسخ وی نازل گردید. (2)

    و البته همانگونه که گفته شد آنچه ایشان انتخاب کرده و نوشته اند بر طبق قول مشهور است،ولی اقوال دیگری هم دراینباره هست که در سیره ابن هشام و کتاب المنتقی فی مولدالمصطفی (3) و کتابهای دیگر نقل شده.


    پی نوشتها:

    1-البته نظر دانشمندان و محدثین شیعه عموما آنست که ولادت آنحضرت پنج سال بعد از بعثت بوده،و شاید بهمین جهت نیز ایشان بعنوان ظاهر این قول راذکر کرده اند.

    2-تاریخ پیامبر اسلام صفحه 69-71.

    3-سیره ابن هشام ج 1 ص 190 بحار الانوار ج 22 ص 166.

    درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام ج2، رسولی محلاتی، سید هاشم






    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 08-01-2013 در ساعت 07:40
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    رسول خدا را سه پسر و چهار دختر بود كه عبارتند از:

    1- قاسم، كه نخستين فرزند رسول خدا است، و پيش از بعثت در مكّه تولد يافت، و رسول خدا به نام وى «أبو القاسم» كنيه گرفت، و نيز نخستين فرزندى است كه از رسول خدا در مكّه وفات يافت و در آن موقع دو ساله بود.

    2- زينب، دختر بزرگ رسول خدا كه بعد از قاسم در سى سالگى رسول خدا تولّد يافت، و پيش از اسلام به ازدواج پسر خاله خود «أبو العاص بن ربيع» درآمد و پس از جنگ بدر به مدينه هجرت كرد و در سال هشتم هجرت در مدينه وفات يافت.

    3- رقيّه، كه پيش از اسلام و بعد از زينب، در مكّه تولّد يافت و پيش از اسلام به عقد «عتبة بن أبى لهب» درآمد و پس از نزول سوره «تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ» و پيش از عروسى به دستور أبو لهب و همسرش «أمّ جميل» از وى جدا گشت، و سپس به عقد «عثمان بن عفّان» درآمد و در هجرت اول مسلمين به حبشه با وى هجرت كرد و آنگاه به مكّه بازگشت و به مدينه هجرت كرد و در سال دوم هجرت سه روز بعد از بدر، همان روزى كه مژده فتح بدر به مدينه رسيد، وفات يافت.

    4- أمّ كلثوم، كه نيز در مكّه تولّد يافت و پيش از اسلام به عقد «عتيبة بن أبى لهب» درآمد و مانند خواهرش پيش از عروسى از «عتيبه» جدا شد، و در سال سوم هجرت به ازدواج «عثمان بن عفّان» درآمد، و در سال نهم هجرت وفات كرد.

    5- فاطمه (عليها السلام) كه ظاهرا در حدود پنج سال پيش از بعثت رسول خدا در مكّه تولّد يافت و در مدينه به ازدواج «امير المؤمنين على» (عليه السلام) درآمد، و پس از وفات رسول خدا به فاصله‏اى در حدود چهل روز تا هشت ماه وفات يافت و نسل رسول خدا تنها از وى باقى ماند و يازده امام معصوم از دامن مطهّر وى پديد آمدند.

    6- عبد اللّه، كه پس از بعثت رسول خدا در مكّه متولّد شد و «طيّب» و «طاهر» لقب يافت. و در همان مكّه وفات كرد و پس از وفات او «عاص بن وائل سهمى» رسول خدا را «أبتر» خواند و سوره كوثر در پاسخ وى نازل گرديد.

    7- إبراهيم، كه از «ماريّه قبطيّه» در سال هشتم هجرت در مدينه تولّد يافت و در سال دهم در 16 يا 18 يا 22 ماهگى سه ماه پيش از وفات رسول خدا يا در هجدهم رجب در مدينه وفات كرد.

    زيد بن حارثه‏

    ابن هشام مى‏نويسد: پس از ازدواج رسول خدا با «خديجه»، حكيم بن حزام بن خويلد» برادر زاده «خديجه» از سفر شام بردگانى آورد كه از جمله: پسرى نابالغ به نام «زيد بن حارثه» بود، هنگامى كه عمّه‏اش «خديجه» دختر «خويلد» كه در آن تاريخ همسر رسول خدا بود به ديدن وى آمد «حكيم» به او گفت: اى عمّه، هر كدام از اين غلامان را كه مى‏خواهى انتخاب كن، از آن تو، «خديجه»، «زيد» را انتخاب كرد، و او را با خويش برد. چون رسول خدا «زيد» را نزد «خديجه» ديد خواست تا «خديجه» او را به وى ببخشد، «خديجه» هم او را به رسول خدا بخشيد و رسول خدا آزادش نمود و پسر خوانده خويش ساخت و هنوز، بر وى وحى نيامده بود.

    بعضى نوشته‏اند كه: «خديجه»، «زيد» را در هشت سالگى به رسول خدا بخشيد ، و بيست سال از رسول خدا كوچكتر بود، بنابر اين بايد در بيست و هشت سالگى رسول خدا يعنى: سه سال بعد از ازدواج با «خديجه» و دوازده سال پيش از بعثت، اين امر روى داده باشد.

    «حارثه» پدر «زيد» در جستجوى پسر مى‏گشت، تا او را در مكّه و در خانه رسول خدا پيدا كرد، زيد رخصت يافت كه اگر بخواهد همراه پدر برود، اما ماندن با رسول خدا را بر رفتن با پدر ترجيح داد، و پدرش خوشدل بازگشت .
    رسول خدا «أمّ أيمن» را بعد از «عبيد خزرجى» به زيد بن حارثه» تزويج كرد، و «أسامة بن زيد» از وى تولّد يافت، سپس به شرحى كه گفته خواهد شد، دختر عمّه خود زينب را نيز به وى تزويج كرد.

    ولادت فاطمه (ع) دختر پيامبر (ص)

    بسيارى از مورّخان، ولادت فاطمه (عليها السلام) را پنج سال پيش از بعثت رسول خدا، در سال تجديد بناى كعبه نوشته‏اند .
    كلينى در كتاب اصول كافى مى‏گويد: ولادت فاطمه دختر رسول خدا پنج سال بعد از بعثت روى داد.

    يعقوبى در تاريخ مى‏نويسد: كه سنّ فاطمه در هنگام وفات بيست و سه سال بود بنابر اين بايد ولادت او در سال بعثت رسول خدا بوده‏باشد ، و اين قول مطابق فرموده شيخ طوسى است كه: سنّ فاطمه (عليها السلام) در موقع ازدواج با امير المؤمنين (پنج ماه بعد از هجرت) سيزده سال بود .

    تجديد بناى كعبه و تدبير رسول خدا در نصب حجر الأسود

    ده سال بعد از ازدواج با خديجه و پانزده سال بعد از «فجار» چهارم، كه رسول خدا سى و پنج ساله بود، قريش براى تجديد بناى كعبه فراهم گشتند، چه بنائى كه‏
    وجود داشت جز چهار ديوار سنگى بى‏ملاط كه حدود بيش از يك قامت ارتفاع داشت نبود، و كسانى اندوخته كعبه را كه در چاهى در ميان كعبه قرار داشت دزديده بودند].

    لذا مى‏خواستند ديوارها را بلندتر كنند و روى آن هم سقفى بزنند، طوايف قريش كار ساختمان را ميان خود قسمت كردند: ديوار طرف در خانه بر عهده «بنى عبد مناف» و «بنى زهره»، ميان ركن «حجر الأسود» و ركن «يمانى» بر عهده «بنى مخزوم» و قبايلى از قريش، طرف پشت كعبه بر عهده «بنى جمح» و «بنى سهم» و ديوار طرف «حجر اسماعيل» يعنى: «حطيم» بر عهده «بنى عبد الدّار» و «بنى أسد بن عبد العزّى بن قصىّ» و «بنى عدىّ بن كعب» نهاده شد .

    كار ساختمان دنبال مى‏شد، تا به جائى رسيد كه مى‏بايست «حجر الأسود» به جاى خود نهاده شود، در اينجا ميان طوايف قريش نزاعى سخت درگرفت و هر طايفه‏اى مى‏خواست افتخار نصب «حجر الأسود» نصيب وى گردد. طايفه «بنى عبد الدّار» طشتى پر از خون آوردند و با طايفه «بنى عدىّ بن كعب» هم پيمان شدند كه تا پاى مرگ ايستادگى كنند، و دست در آن خون فرو بردند و به «لعقة الدّم» يعنى «خون ليس‏ها» معروف شدند، چهار يا پنج روز طوايف، آماده جنگ بسر بردند، تا آنكه «أبو أميّه: حذيفة بن مغيره مخزومى» پدر «أمّ سلمه» و «عبد اللّه» كه در آن روز از همه رجال قريش پيرتر بود پيشنهاد كرد كه تا قريش هر كه را نخست از در مسجد درآيد ميان خود حكم قرار دهند و هر چه را فرمود بپذيرند.

    پيشنهاد وى را به اتفاق پذيرفتند، و نخستين كسى كه از در، درآمد رسول خدا بود و چون او را ديدند با كمال خرسندى گفتند: هذا الأمين، رضينا، هذا محمّد، «اين امين است، به حكم وى تن مى‏دهيم، اين محمّد است» چون رسول خدا را در جريان امر گذاشتند فرمود:

    «جامه‏اى نزدمن آوريد» آنگاه سنگ را گرفت و در ميان جامه نهاد، و سپس گفت: هر طايفه‏اى يك گوشه جامه را بگيرد، پس همه آن را بلند كردند و به پاى كار رسانيدند، آنگاه رسول خدا آن را با دست خويش برگرفت و در جاى خودش نهاد و كارى چنان مشكل به اين آسانى به انجام رسيد.


    بر گرفته از کتاب دانشنامه نبوی



    ویرایش توسط مدير محتوايي : 21-12-2013 در ساعت 14:04
    امضاء


  4. تشكرها 2

    مدير اجرايي (31-08-2012), شهاب منتظر (31-08-2012)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi