قال المهدي عليه السلام : فاکثروا الدعاء بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم . براي فرج
(من) زياد دعا كنيد، چراكه اين (زياد دعا كردن) خود فرج و گشايش (در كارهاي)
شماست
حسن امير دل است و حسن يدالله است
تمام شهر مدينه ستاره باران شد
نسيم آمد و دل مست عطر رضوان شد
ز آسمان شده نازل دوباره يک قرآن
که نقل مجلس خوانندگان قرآن شد
به روي دست پيمبر نظر بيندازيد
هنرنمايي دست خدا نمايان شد
کسي به دين پيمبر اگر که شکي داشت
فقط به پاس تماشاي او مسلمان شد
رسد ز کعبه براي خلائق گمراه
طنين اشهد ان حسن ولي الله
خدا به دست علي بوتراب مي بيند
علي به جام نگاهش شراب مي بيند
نگاه حضرت جبريل قاصد قرآن
به رحل پاي پيمبر کتاب مي بيند
قسم به قطره ي باران ديده ي زهرا
هرآنکه داده عذابش عذاب ميبيند
عدو به معرکه ي جنگ خيره استاده
در آسمان شجاعت عقاب مي بيند
براي آنکه شود نازل افضل برکات
نثار روي درخشنده ي حسن صلوان
کتاب حسن حسن را مولف الله است
حسن امير دل است و حسن يدالله است
حسن به عالم امکان فقط يکي باشد
زمان خواندن آيات قل هو الله است
ز لطف حق تعالي حسن امير من است
لبم هميشه معطر به حسبنا الله است
ز حکمت حسني پرورنده شد عباس
دليل آن فقط اين شد که غيرت الله است
امير بي مثل در جزيره اي مولا
امام دوم اهل عشيره اي مولا
خدا به عبد کريمش ارادتي دارد
نگاه عاشق مولا حکايتي دارد
ميان شهر مدينه هميشه معروف است
سراي او که غذاهاي حضرتي دارد
بدون آنکه بگويي تو مشکلت حل است
بداند او که گداي خجالتي دارد
اگر چه مرد کريم است و مهربان بوده
ولي براي عدويش صلابتي دارد
قرار سينه و سنگ صبور زينب بود
حسن اميد وحسن شوق وشور زينب بود
قيام قد حسن تازه دست برسينه
فقط به خاطر يمن حضور زينب بود
شبي که زائر مادر شده به نيمه ي شب
رخ حسن چو چراغ عبور زينب بود
و ارث هيبت احمد ميان چشمانش
همين نشان و دليل غرور زينب بود
ترانه ي دل زينب حسن حسن بود
هماره عاطفه بر لب حسن حسن بود