چقدر شعر نگفتيم كه فرصت مى خواست
چقدر ما نسروديم كه جرأت مى خواست
چقدر در غم پرواز نشستيم و نمى دانستيم:
فصل پرواز فقط فوز شهادت مى خواست
عقل مى گفت: برو اصل ارادت كافى است
عشق مى گفت: كه اى كاش ارادت مى خواست
پشت بر عشق نمودى دگر اين بار مگوى
باز از عطر دعايى كه اجابت مى خواست
اگر اى دوست تو را دير زيارت كردم
به خدا ديدن چشمان تو فرصت مى خواست