یکی از پیشزمینههای فکری بحث از جامعه متعالی، بررسی ابعاد و ویژگیهای شخصیتی افراد است. بیشک تعالی یک جامعه در گرو افرادی است خودساخته که در تقویت ابعاد روحی خود میکوشند.
منظور از انسانهای خودساخته افرادی هستند که از دیدگاه روانشناسی قدرت تطبیق بیشتری در مقابل شرایط ناهموار زندگی از خود نشان داده و به بیان ساده و امروزی از مهارت مدیریت بحران برخوردارند.
یکی از عواملی که قدرت مدیریت بحران را در انسان افزایش میدهد، صبر و بردباری یا به عبارتی تحمل دشواریهای زندگی است، از اینرو در تعالیم دینی و بهتبع آن در اندیشه بزرگان فرهنگ و ادب ما جایگاه ویژهای دارد. کتاب دینی مسلمانان صبر را همسنگ با حقیقت خوانده و یکی از راههای نجات بشر از ضرر و خسران را توسل به آن میداند.
چنانچه از منظر امروزی به این آموزه قرآن بنگریم بسیاری از زیانها در زندگی اجتماعی را در قضاوتها یا عکسالعملهایی مییابیم که عجولانه و به دور از صبر و تحمل انجام میپذیرد.
در آثار به جای مانده از بزرگان ادب صبر، تلخ و ناگوار اما نتیجه و حاصل آن شیرین معرفی شده است. مولانا میفرماید:
صبر تلخ آمد ولیکن عاقبت
میوه شیرین دهد پرمنفعت
خواجه شیراز نیز به بیان دیگر شهد کامروایی را محصول صبر بر تلخیها میخواند.
این همه شهد و شکر کزدهنم میریزد
اجر صبری است کز آن شاخه نباتم دادند
اینگونه ابیات در گنجینه ادبیات غیر از آنکه انسان را به تحمل تلخکامیهای روزگار دعوت میکنند دربردارنده این آموزه فکری نیز هستند که بهسامان رسیدن امور نیازمند صبر و تحمل گذشت زمان هستند.
مدتی این مثنوی تاخیر شد
مهلتی بایست تا خون شیر شد
تا نزاید بخت تو فرزند نو
خون نگردد شیر شیرین خوش شنو
ملای روم در تشبیهی منطقی انسان را به اندیشه در این موضوع دعوت میکند که همانطور تبدیل خون به شیر در بدن زن نیازمند سپری شدن زمان است، انجام امور و به دست آوردن نتیجه مطلوب نیز بیگمان محتاج صبر و تحمل گذشت وقت است. حافظ همین قرابت صبر و کامروایی را اینگونه توصیف میکند:
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند
بر اثر صبر نوبت ظفر آید
و در بیت دلانگیز دیگری پا را فراتر نهاده و امور طاقتفرسا و در ظاهر غیرممکن را به کمک صبر امکانپذیر میداند.