توجه به شادی درون
در تعریف موفقیت، اشارهای به مهر، عشق، قدردانی و فراوانی نشده است. حال آنکه اینها معیار یک زندگی خوب و شایسته هستند. هنگامی که به مظاهر بیرون از وجود خود توجه میکنیم از آنچه درون ما میگذرد بیخبر باقی میمانیم. البته نمیگوییم موفقیت بیرونی چیز بدی است اما وقتی فقط به بیرون از خود توجه میکنیم از معنای زندگی خوب و آرامش درونی فاصله میگیریم و نسبت به معنویات بی توجه میمانیم. ما در جامعه آموزش نمیبینیم که از قدرت معنوی وجود خویش بهره بگیریم؛ حال آنکه این یک قدرت بسیار باارزش است. این همان نیروی پنهانی است که به ما امکان میدهد در شرایط دشوار با مسائل برخورد جدی داشته باشیم و نتیجه بهتری هم بگیریم.
این معنویت درونی همان نیرویی است که اگر به ندای آن گوش فرا دهیم آرامش خواهیم داشت. از آنجایی که آموزش ندیدهایم که تا از قدرت درون خود استفاده کنیم در اغلب موارد احساس ضعف و ناتوانی میکنیم و خیلی زود خسته میشویم. ما اگر بتوانیم از قدرت درون خود بهرهمند شویم، هر گاه مشکلی برایمان بروز کند فورا واکنش نشان نمیدهیم زیرا جایگاهی از آرامش در درون خود داریم که هرگاه لازم باشد میتوانیم به آن رجوع کنیم.
این آرامش درونی بدون توجه به شرایط بیرونی همیشه وجود دارد. وقتی اوضاع کاریمان خراب میشود، هنگامی که بدهی و قرض داریم، وقتی فرزندمان بیمار میشود و... آرامش درون ما مستقر و پایدار باقی میماند. ما میتوانیم از همه تجربیات خود برای دستیابی به این آرامش درونی استفاده کنیم.
درحقیقت گاه دشوارترین تجربههای ما به این فرایند سرعت میبخشند. در شرایط دشوار به جز درون خود به کجا میتوانیم پناه ببریم؟ هنگامی که از بدترین اوقات و شرایط به عنوان ابزاری برای رشد معنوی خود استفاده میکنیم، دیگر احساس قربانیبودن نمیکنیم؛ میدانیم با قبول شرایط به رشد بیشتری دست مییابیم و این خود همان قدرت وجودی درونمان است.
از افراط در کار خودداری کنید
اعتیاد به کار یا افراط در کارکردن بیش از اندازه، نیاز نامتعادلی است که شخص را از زندگی متعادل و رسیدن به احساس آرامش واقعی بازمیدارد. شخصی که بیش از حد کار میکند از روابط صمیمانه با خانواده و دوستان و از رسیدن به رشد شخصی، سکوت و آرامش و همچنین از لذت بازی و تفریح محروم میشود.
آنها بهخاطر اینکه شرایطشان ایجاب میکند نیازهایشان ناسالم نیستند. معتاد بهکار حتی وقتی پول و درآمد کافی دارد هم بهسمت کار بیشتر کشیده میشود. بنابراین ممکن است کار زیاد شما ارتباطی با تأمین معیشت خانوادهتان نداشته باشد.
گاهی خودمان را فریب میدهیم و احساس میکنیم هیچوقت کارمان تمام نمیشود. نمیتوانیم احساس آرامش کنیم و فکر میکنیم همیشه کاری هست که باید آن را انجام دهیم.
اما یکی از راههای مؤثر برخورد با اعتیاد در کار، رویآوردن به معنویات در زندگی روزانه است. به کمک معنویات میتوانید با خویش متعالی خود در تماس باشید. روش مهم دیگری برای خلاصشدن از گرایش به اعتیاد به کار این است که «نه» گفتن را بیاموزیم. به دفترچه قرار ملاقاتهای خود نگاه کنید. آیا همه این قرارها ضرورت دارند؟ اگر خانهدار هستید، آیا این همه کاری که برای خود درنظر گرفتهاید ضرورت دارند؟ وقتی از خودتان کار بیش از اندازه نمیکشید کمتر از فرزندانتان رنجش بهدل میگیرید و بدینترتیب اعتمادبهنفس بیشتری هم پیدا میکنید.