نرگس منتظر (11-01-2012)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- دفاع مقدس و جوانهای دهه 70
- خاطره راوي کتاب «دا» از ديدار با رهبر معظم...
- نامه دختر شهید علمدار به پدرش
- سه شنبه 26 خرداد مراسم وداع با پیکر 275 شهید...
- و اینک ،تپه نورالشهدا تقدیم به شهدای گمنام
- اعترافی پس از 22 سال!
- تنهازن تیم اطلاعات عملیات شهیدهمت+عکس
- سربندهای فراموش شده
- نخستین آلبوم موسیقی حماسی دفاع مقدس تولید شد
- سیر تحول یک سرباز روح الله+عکس
❤ |
(شهید سید علی راشدی)
زمانی در میان مکتب های مختلف سرگردان بودم، اما قلبی در سینه ام داشتم سرشار از محبت به حضرت علی (علیه السلام) و خاندان او و عشقی داشتم به امام حسین (علیه السلام) و عاشورای او که سفینه ی نجاتی بود برای نجاتم از میان افکار به هم ریخته
❤ |
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
فلاح نژاد فرمانده گردان ما بود... همیشه اول نماز می خواند و بعد غذا می خورد، اشکهایش در نماز فراوان بود، دیدارش انسان را به یاد خدا می انداخت و صحبتش نیز روحیه بخش رزمندگان بود. در صحبتهایش عشق به کربلا و شوق دیدار امام حسین (سلام الله علیه) موج می زد.
روزی صبحانه به ما نرسیده بود و حسابی گرسنه بودیم. نزدیک ساعت 11 غذا آوردند، فلاح نژاد هم مهمان ما بود، مجبور شد قبل از نماز، ناهار را همراه ما صرف کند بعد از ناهار پرسید: وقت نماز شده؟ یکی از برادران گفت: پنج دقیقه از وقت اذان گذشته است. با تعجب و حیرت گفت: پنج دقیقه گذشت؟!... شتابان برای وضو حرکت کرد. نزدیک بود به منبع برسد که ناگهان گلوهله ای از بالا به طرف زمین سقوط کرد و صدای مهیبی را به اطراف پراکنده. پس از فروکش کردن گرد و خاک و دود، فلاح نژاد را دیدم که به طرف سنگر می آید. خوشحال شدم که او طوری نشده و سالم است.... چهره اش آرامتر از همیشه و طراوات از گونه هایش پیدا بود. اما بدون اینکه حرفی بزند و تعارفی کند، داخل سنگر شد و من هم به دنبال او رفتم ولی مشاهده کردم که دستش را روی قلبش گذاشته و کمی بعد دیدم دهانش پر از خون است و خون از آن بیرون ریخت... ترکش به قلبش اصابت کرده بود. خودش را به طرف روزنامه ای که در سنگر بود، کشاند... دیدم دستش را روی قلبش می گذارد و بر می دارد و روی روزنامه چیزی می نویسد... نگاهم به آن روزنامه افتاد ونوشته خونینش را خواندم که با خون قلبش نوشته بود:
(السلام علیک یا ابا عبدالله حسین)
و در حالی که گل خنده برچ هره اش بود به دیدار معبود شتافت.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)