2) علل ظهور انتفاضه
اگر چه بررسي همه علل و عوامل انتفاضه مردم فلسطين نياز به گذشت زمان بيشتري دارد، اما چند عامل مهم بروز انتفاضه را ميتوان بدينگونه فهرست کرد:
1-2) تأثير انقلاب اسلامي ايران بر مردم فلسطين:
يکي از دلايل اصلي شروع انتفاضه نگاه ملت فلسطين در تحولات بيروني در منطقه و انقلاب اسلامي ايران بود که دراينباره رهبر سازمان جهاد اسلامي فلسطين، شهيد دکتر فتحي شقاقي توضيحات جامعي دارد: "هيچ چيز به اندازه انقلاب امام خميني(ره) نتوانست ملت فلسطين را به هيجان آورد و احساسات آنها را برانگيزد و اميد را در دلهايشان زنده کند.
با پيروزي انقلاب اسلامي ، ما به خود آمديم و دريافتيم که آمريکا و اسرائيل نيز قابل شکست هستند. ما فهميديم که با الهام از دين اسلام ميتوانيم معجزه کنيم". 2-2) نااميدي مردم از رهبران خود: از ديگر عوامل مهم شروع انتفاضه نااميدي و ياس ملت فلسطين از رهبران خود بود.
سازمان آزاديبخش فلسطين(ساف)که در مسير مبارزات مردمي تا دوران کسب هويت، به عنوان رهبر و نقطه اتکاء مردم فلسطين بخصوص ساکنان مناطق اشغالي تلقي ميشد، در درون خود دچار تحولات بسيار زيادي شد و از يک سازمان مبارز و مدافع حقوق فلسطينيها به سازماني تبديل گشت که براي کسب اولين و سادهترين و پيش پاافتادهترين حقوق مردم فلسطين هيچگونه توانايي از خود نميتواند بروز دهد. به تعبير «ابواياد» از رهبران سابق ساف: "... صريحاً بگويم ورود فتح به سازمان آزاديبخش فلسطين در سال 1968، خصلت انقلابي آن را کاهش داد. جنبش ما دچار بوروکراسي شده است.
رزمندگي خود را از دست داده و به جاي آن احترام و ابهت به دست آورده است و از ترس اينکه مبادا از جانب سياستمداران، متهم به تروريسم، تندروي و ماجراجويي شود، براي اثبات ميانهروي، نرمش و آشتيپذيري خود در هر قدم شتاب کرد، غافل از آنکه رسالت عمدهاش اساساً اين نيست..."
3-2) سياستهاي سرکوبگرانه اسرائيل:
اقدامات وحشيانه حاکمان اسرائيلي و همچنين عناصر و گروههاي نژادپرست و افراطي صهيونيست نسبت به اهالي و مردم فلسطيني، از جمله قتل، شکنجه، غارت، تخريب منازل، بازداشتهاي گسترده دستهجمعي، حبسهاي طولاني و توهين به مقدسات، کاسه صبر فلسطينيها را لبريز نمود تا اينکه باعث شد آنها در مقابل تجاوزات و زورگوييهاي رژيم صهيونيستي ايستادگي نمايند و منطقي ترين پاسخ به چنين سياستهائي آغاز قيامي مردمي به دور از دخالت سستم دولتي بود.
4-2) نااميدي تودههاي فلسطيني از دولتهاي حامي:
يکي از دلايل مهم آغاز انتفاضه تقويت اين حس در مردم فلسطين بود که انتظار هرگونه کمکي از بيرون بويژه در قالب دولتهاي عربي که تا آن زمان آنها انتظار آن را داشتند عبث و بيهوده است. کشورهاي عربي پس از شکستهاي سهمگين از ارتش اسرائيل، روحيه خود را از دست دادند و در مقابل فلسطينيها بيشتر به شعار تکيه کردند تا عمل.
به تعبير ابواياد: "... تمام انقلابهايي که در فلسطين شکل گرفتهاند در پايتختهاي عربي دفن شدهاند. دولتهاي عربي نسبت به فلسطينيها علاقه افلاطوني ابراز داشتند، وعده و وعيد فراوان دادند، اما اقدام واقعي و عملي هيچ... . با مشاهده اين بيتوجهي آشکار رژيمهاي عربي به اوضاع فلاکتبار فلسطينيان، آخرين اميدها از حمايتها و کمکهاي دولتهاي عربي و کارساز بودن انديشه ناسيوناليسم عربي قطع شد و انديشه اتکا به اسلام و حرکت از درون که با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران به نحو موفقيتآميزي تجربه شده بود، قوت گرفت...".