نويسنده: محمد محمدي اشتهاردي
انسان فطرتاً نياز به «ارتباط با آفريدگارش» دارد، و بايد اين نياز دروني را با شيوه ي مفيد و سازنده، اشباع کرد و به آن پاسخ مثبت داد.
اگر اين نياز دروني، رها شود و به آن توجه نگردد، هرگز نابود نمي شود، بلکه در ميان سردرگمي، يا سر از الحاد (انکار خدا) در مي آورد، و يا خدايان باطل (بت پرستي) را جايگزين خداي حقيقي مي کند.
نماز، در اسلام يک برنامه ي بسيار حساب شده و جامع و زنده ي توحيدي است که انسان را از سردرگمي بيرون آورده و نياز ارتباط با آفريدگار را براي انسان به صورت صحيح، هدايت مي نمايد.
تکرار نماز در هر شبانه روز، اين ارتباط را همواره تر و تازه نگه داشته و کامل مي نمايد، چرا که غفلت، همچون ابر تيره اي است که بر سر راه نور ارتباط سايه افکنده، و اثر ارتباط را خنثي مي سازد، نماز و تکرار آن، اين ابر تيره را از سر راه، بيرون رانده، و برنامه ي ارتباط و پيوند با خدا را شکوفا مي سازد.
از اين رو در آيات متعدد از قرآن، و در روايات بي شمار، از نماز به عنوان «ذکر» تعبير شده است، چرا که ياد الهي را زنده مي کند و حجاب غفلت را نابود مي نمايد.
اصولاً ياد خدا، مايه حيات قلوب و آرامش دلها است، و هيچ چيز به پايه آن نمي رسد.
در آيه 14 سوره ي طه مي خوانيم:
اقم الصلوة لذکري.
«نماز را براي ياد من بپادار».
و در آيه 45 سوره ي عنکبوت مي خوانيم:
و اقم الصلوة ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر.
« و نماز را برپادار که نماز انسان را از زشتي ها و گناه باز مي دارد، (ولي) ذکر خدا از آن هم بالاتر و برتر است».
بر اساس اين آيه، نماز «ذکرالله» است، و از ظاهر اين جمله استفاده مي شود که: نماز فلسفه ي مهمتري دارد که آن ذکر و برقرار ساختن ارتباط با خدا است، به عبارت روشن تر: يکي از آثار و برکات نماز، ذکر و ياد خدا و غفلت زدائي است، که مهمتر از اثر ديگر نماز يعني نهي از زشتي ها و گناه، مي باشد، چرا که ياد خدا، مايه و پايه ي اصلي هر خير و سعادت است، و حتي عامل اصلي پرهيز ار گناه و انحراف مي باشد.
ياد خدا، بسياري از فضائل انساني را در درون انسان زنده مي کند، و انسان را به انجام مسئوليتها وامي دارد.
يادخدا، موجب آرامش و رفع پريشاني و اضطراب است.
ياد خدا، ياد اولياء خدا، و ياد پاداش ها و کيفرها و ياد خودسازي و به سازي است.
هنگامي که انسان از بستر خواب برمي خيزد، با انجام نماز صبح، به ياد خدا مي افتد، و همين ياد الهي تا مدتي او را از هوس هاي نفساني بيمه مي کند، و همين که شعله ي ياد خدا در قلبش کم فروغ مي گردد، وقت نماز ظهر و سپس عصر فرا مي رسد، و اين شعله را پرفروغ مي يابد، سپس نماز مغرب و عشاء، با فاصله هاي کوتاه فرا مي رسد، و هرکدام ياد خدا را در وجود نمازگزار زنده مي سازند، و قطعاً يادخدا داراي برکات بسيار است، و هر چه پيوند معنوي انسان با خدا مستحکم تر گردد، بازده و نتيجه درخشان تري خواهد داشت.
در قرآن، در آيه 9 سوره ي منافقون مي خوانيم:
يا ايها الذين آمنوا لا تلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله و من يفعل ذلک فاولئک هم الخاسرون.
«اي افراد با ايمان! اموال و فرزندانتان شما را از ياد خدا سرگرم و غافل نکند، و کساني که چنين کنند از زيان کاران هستند.»
ولي اگر ياد خدا، در زندگي انسان نباشد، چنين کسي در سرازيري سقوط قرار گرفته و قلبش مزرعه ي مناسبي براي رشد بذرهاي فساد و انحرافات قرار مي گيرد، و به دنبال آن، زندگي بسيار ناگوار و تلخ و پررنج به سراغ او خواهد آمد، چنانکه در آيه 124 سوره ي طه، خداوند مي فرمايد:
و من اعرض عن ذکري فان له معيشة ضنکاً و نحشره يوم القيامة اعمي.
« هر کس از ياد من، اعراض کند، براي او زندگي سخت و تنگي است، و او را در روز قيامت به صورت نابينا محشور مي کنيم.»
و با توجه به اينکه بر اساس قانون «تجسم اعمال»، مجازات قيامت، تجسم عيني اعمال دنيا است، کوري آخرت بيانگر آن است که انساني که در دنيا نماز نمي خواند و به ياد خدا نيست، زندگيش تاريک و بي فروغ است و در سردرگمي و گمراهي مي باشد.