نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: معرفي سردمدارن فرقه ضاله وهابيت (ميرزا علي محمدباب)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,809
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,475
    مورد تشکر
    204,209 در 63,585
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد معرفي سردمدارن فرقه ضاله وهابيت (ميرزا علي محمدباب)




    معرفی میرزا علی محمد باب

    "میرزا علی‌محمد شیرازی" معروف به "باب"[1] فرزند سیّد رضا بزاز و فاطمه بیگم[2]، در اول محرم سال 1235 هجری مصادف با 13 اکتبر 1819 میلادی، در شهر شیراز بدنیا آمد، و در طفولیت، پدر خود را از دست داد و تحت کفالت عمویش، حاج سیّد علی قرار گرفت.

    وی در کودکی به مکتب شیخ عابد رفت[3]، و خواندن و نوشتن را نزد وی آموخت، و چون شیخ عابد از شاگردان "شیخ احمد احسائی" و "سیّد کاظم رشتی بود"، علی‌محمد از همان دوران، با آراء و عقاید "شیخیه" آشنا شد.[4]

    در کتاب "فتنه ی باب" در مورد تحصیل او چنین می خوانیم: « در هنگام درس خواندن، بسیار کودن و بلید بود و میلی به درس نداشت، تا جائی که مورد توبیخ سیّد علی قرار گرفت (منظوردائی او ) و شیخ عابد نیز او را تنبیهات یدی می نمود، و به همین جهات است که سیّد علی محمد در کتب خود، از تنبیه یدی به شدت منع کرده است، زیرا خاطره دوره شاگردی خود را نمی توانست فراموش بکند.

    بالاخره چون تحصیلات او به جائی نرسید، سیّد علی، دائی اش او را از مکتب بیرون آورد و به کاری گماشت.»[5] سیّد على محمد پس از خروج از مکتب خانه، و پیدایش روحیّه شیخى گرى در او، و تماس با علماى شیخیّه در خارج از مکتب خانه، علاقه و میل شدیدى به مطالب عرفانى و ریاضت پیدا کرد، در این زمان (در سن 19 سالگى) همراه دائى خود سیّد على، براى تجارت به بوشهر مسافرت نمود؛ مدت اقامت او در بوشهر درست روشن نیست؛ او در بوشهر، به ریاضت و به اصطلاح تسخیر شمس مى پرداخت، و با سر برهنه به پشت بام رفته، و در برابر تابش سوزان و داغ آفتاب در بوشهر، به خواندن اوراد و اذکار مشغول مى شد.
    زعیم الدّوله در این باره مطالبى نوشته، که خلاصه ترجمه اش این است:
    «او را به بوشهر فرستادند. تا بیست سالگى نزد دائى خود بود، و در این ایّام به کارهاى روحى مى پرداخت، و به تسخیر ستارگان و کواکب اشتغال داشت، به بام کاروان سراى حاج عبد الله که حجره دائیش در آنجا بود، مى رفت و سر برهنه تا عصر مى ایستاد و اورادى مى خواند، و در نتیجه ناله هاى شدیدى بر او غلبه کرد و قواى جسمى او را تضعیف نمود، و نصایح دائى او هیچ تأثیرى در وى نکرد».[6]






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكر

    شهاب منتظر (29-06-2013)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,809
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,475
    مورد تشکر
    204,209 در 63,585
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد پاسخ : معرفي سردمدارن فرقه ضاله وهابيت (ميرزا علي محمدباب)



    نبیل زرندى در تاریخ خود مى نویسد:
    «حضرت باب، غالب اوقات در بوشهر که بودند، وقتى که هوا در نهایت درجه حرارت بود، چند ساعت به بالاى بام تشریف مى بردند و به نماز مشغول بودند، آفتاب در نهایت درجه حرارت بر او مى تابید، ولکن هیکل مبارک، قلباً به محبوب واقعى متوجّه بود...»[7]

    به راستی کسی که چنین روشی را انتخاب کند، و در برابر تابش آفتاب سوزان بوشهر، صبح را شب نماید، از او چه انتظاری می رود؟ خود قضاوت کنید، آیا عقل و مغز صحیحی در او می ماند؟

    میرزا على محمد که در غیاب، شیفته سید کاظم رشتى شده بود، از بوشهر عازم کربلا شد و در آنجا مدّتى در محضر درس سید کاظم رشتى شرکت کرد، و در این مدت با شاگردان سید کاظم نیز آشنا گردید.

    سیّد کاظم رشتی، مسائل عرفانی و احادیث و فقه را به روش شیخیه به وی آموخت،[8] در عین حال علی‌محمد، در درس ملا صادق خراسانی که او نیز پیرو مذهب شیخیه بود، حاضر شده و به یادگیری بعضی کتب ادبی آن ایام پرداخت،[9] وی در سال 1257 هجری، بعد از 3 سال به شیراز بازگشت.[10]

    زمانی‌که سیّد کاظم رشتی درگذشت، مریدان و شاگردان وی، در پی یافتن جانشینی برای او که مصداق "شیعه کامل" و "رکن رابع" باشد برآمدند، که این مسئله باعث ایجاد رقابتی سخت میان آن‌ها شد، که به انشعاب در شیخیه انجامید.

    علی‌محمد که یکی از مدعیان جانشینی سیّد کاظم بود، با اعلام ادعای "بابیت" و "ذکریت"، که به معنای واسطه میان امام‌ زمان(علیه السلام) و مردم است، در این رقابت شرکت جست، و به دلیل بزرگ بودن این ادعا نسبت به دیگر شاگردان، نظر گروهی از شیخیه را به خود معطوف داشت، به گونه‌ای که 18 تن از شاگردان سیّد کاظم که همگی شیخی مذهب بودند، به او پیوستند، و بعدها علی ‌محمد آنها را حروف حیّ نامید.[11]
    وی در آغاز، قسمت‌هایی از قرآن‌کریم را طبق روشی که در شیخیه آموخته بود، تأویل کرد و در تفسیرش بر سوره ی یوسف به صراحت اعلام کرد: «همانا خدا مقدر کرده که این کتاب از نزد محمد فرزند حسن، فرزند علی، فرزند محمد، فرزند علی، فرزند موسی، فرزند جعفر، فرزند محمد، فرزند علی، فرزند حسین، فرزند علی، فرزند ابی‌طالب بر بنده‌اش بیرون آورد، تا از جانب ذکر، حجت بالغه خدا بر جهانیان باشد».[12]

    علی‌محمد مدتی بعد به مکه رفت و در بازگشت به بوشهر به مریدانش چنین دستور داد: بر اهل ایمان واجب است در اذان نماز جمعه، جمله «اشهد ان علیا قبل نبیل باب بقیةالله» را که به معنای این است که علی قبل از نبیل (که به حساب ابجد کلمه ی نبیل و کلمه ی محمد هر دو شماره 92 هستند) باب بقیة الله امام زمان است، را در اذان داخل کنند.[13] به عبارت دیگر یعنی: شهادت می دهم که علی محمد (باب) باب امام زمان است. که تصریح می‌کند علی نبیل، باب امام دوازدهم شیعیان است[14]،



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. تشكر

    شهاب منتظر (29-06-2013)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,809
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,475
    مورد تشکر
    204,209 در 63,585
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد پاسخ : معرفي سردمدارن فرقه ضاله وهابيت (ميرزا علي محمدباب)




    وی بعد از مدتی که از دعوتش به عنوان باب امام دوازدهم گذشت، و مریدانی چند اطرافش را گرفتند، ادعای خود را تغییر داد و خود را امام دوازدهم نامید، و اعلام کرد: «منم آن کسی که هزار سال است منتظرش می‌باشید».[15]
    هنوز مدتی از ادعای امامت وی نگذشته بود، که دست به ادعایی عجیب‌تر زد، و با نوشتن کتابی به نام "بیان"، خود را پیامبر دانست، و اعلام کرد که با آمدن کتاب "بیان"، قرآن و احکام اسلام نسخ گردیده است، و در ابتدای آن نوشت: «در هر زمان خداوند جل و عز، کتاب و حجتی از برای خلق مقدر فرموده و می‌فرماید: در سنه هزار و دویست و هفتاد از بعثت رسول‌الله، کتاب را "بیان"، و حجت را ذات حروف سبع[16] قرار داد».[17]
    بدین ترتیب علی‌محمد هر از چند گاهی، ادعای پیشین خود را تغییر می‌داد، و جهت آنکه مریدانش از وی ایراد نگیرند، به تفسیر و تأویل جملات و ادعاهای پیشین خود برای آن‌ها می‌پرداخت.

    تا اینکه میرزا حسین خان نظام الدّوله تبریزی، حاکم فارس، مأمورینی را گماشت تا میرزا علی محمد باب را تحت الحفظ به شیراز بیاورند.



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. تشكر

    شهاب منتظر (29-06-2013)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi