معرفی میرزا علی محمد باب
"میرزا علیمحمد شیرازی" معروف به "باب"[1] فرزند سیّد رضا بزاز و فاطمه بیگم[2]، در اول محرم سال 1235 هجری مصادف با 13 اکتبر 1819 میلادی، در شهر شیراز بدنیا آمد، و در طفولیت، پدر خود را از دست داد و تحت کفالت عمویش، حاج سیّد علی قرار گرفت.
وی در کودکی به مکتب شیخ عابد رفت[3]، و خواندن و نوشتن را نزد وی آموخت، و چون شیخ عابد از شاگردان "شیخ احمد احسائی" و "سیّد کاظم رشتی بود"، علیمحمد از همان دوران، با آراء و عقاید "شیخیه" آشنا شد.[4]
در کتاب "فتنه ی باب" در مورد تحصیل او چنین می خوانیم: « در هنگام درس خواندن، بسیار کودن و بلید بود و میلی به درس نداشت، تا جائی که مورد توبیخ سیّد علی قرار گرفت (منظوردائی او ) و شیخ عابد نیز او را تنبیهات یدی می نمود، و به همین جهات است که سیّد علی محمد در کتب خود، از تنبیه یدی به شدت منع کرده است، زیرا خاطره دوره شاگردی خود را نمی توانست فراموش بکند.
بالاخره چون تحصیلات او به جائی نرسید، سیّد علی، دائی اش او را از مکتب بیرون آورد و به کاری گماشت.»[5] سیّد على محمد پس از خروج از مکتب خانه، و پیدایش روحیّه شیخى گرى در او، و تماس با علماى شیخیّه در خارج از مکتب خانه، علاقه و میل شدیدى به مطالب عرفانى و ریاضت پیدا کرد، در این زمان (در سن 19 سالگى) همراه دائى خود سیّد على، براى تجارت به بوشهر مسافرت نمود؛ مدت اقامت او در بوشهر درست روشن نیست؛ او در بوشهر، به ریاضت و به اصطلاح تسخیر شمس مى پرداخت، و با سر برهنه به پشت بام رفته، و در برابر تابش سوزان و داغ آفتاب در بوشهر، به خواندن اوراد و اذکار مشغول مى شد.
زعیم الدّوله در این باره مطالبى نوشته، که خلاصه ترجمه اش این است:
«او را به بوشهر فرستادند. تا بیست سالگى نزد دائى خود بود، و در این ایّام به کارهاى روحى مى پرداخت، و به تسخیر ستارگان و کواکب اشتغال داشت، به بام کاروان سراى حاج عبد الله که حجره دائیش در آنجا بود، مى رفت و سر برهنه تا عصر مى ایستاد و اورادى مى خواند، و در نتیجه ناله هاى شدیدى بر او غلبه کرد و قواى جسمى او را تضعیف نمود، و نصایح دائى او هیچ تأثیرى در وى نکرد».[6]