نژاد و ريشۀ ايل قاجار:
طايفۀ "قاجار" كه نژاد و ريشه آنها به قوم "سالور" ميرسيد از ساكنين سرزمين چركَس و از سه تيره مختلف: سلدوس، اونك قوت و جلاير تشكيل ميشدند كه از ميان آنها سلدوسها اصلاً به ايران نيامدند ولي قاجارها به طرف ايران و بخشهاي قفقاز آمدند و بخشي از قوم جلاير بودند بعد از مرگ هلاكوخان سرتاق نويان كه يكي از افراد دلاور و برگزيده قاجار بود، به رياست و رهبري اين طايفه انتخاب شد و در بخش دشت مغان به حكومت رسيد و سالهاي متمادي در اين ناحيه وسيع و نسبتاً خوش آب و هوا زندگي كردند و در زمان صفويه به ايران وارد و در دشت گرگان مستقر شدند و صفويه و مخصوصاً شاه عباس به عنوان مرزبان از آنها استفاده كرد.
عباس ميرزا در زمان طفوليت و كودكي:
چهارمين پسر فتحعلي شاه "عباس ميرزا" در سال 1303 در قصبه (نوا) از توابع لاريجان قدم به عرصۀ وجود گذاشت و فتحعلی شاه نام این مولود را عباس میرزا گذاشت و نسبت به وي مهر و انسی خاص يافت، او بر خلاف پسران ديگرش در دوران كودكي، طفلي مريض المزاج و فوقالعاده مؤدب و سر بزير و محجوب بود و در سن ده سالگي به كسالت و درد مفاصل و استخوان مبتلا گشته بود. او در كودكي بسيار مورد علاقه آقا محمد خان قاجار سر سلسلۀ سلاطين قاجار بود و خود تعليمات نظامي مخصوص را به او ميآموخت عباس ميرزا ضمن فرا گرفتن تعاليم مختلف و روشهاي گوناگون فنون سواري و جنگ در ايام فراغت و بيكاري به مطالعه كتب سودمند و مفيد ميپرداخت و به آساني به بيشتر زبانهاي شرقي آشنا شده بود.