قدرت به معنای قوت و توانایی بر انجام دادن كار و ترك آن است. مفهوم قدرت در انسان به این معناست كه انسان هر گاه اراده كرد تا كاری را چه مادی و چه معنوی، انجام بدهد، بتواند آن را انجام دهد. (مصطفوی، حسن، التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ج 9، ص 205، ذیل واژه قدر) در كابردها و اصطلاحات سیاسی، قدرت به معنای توانایی اجرای كاری خاص، توانایی شخص برای وادار كردن دیگران به تسلیم در برابر خواست خود به هر صورتی، توانایی یك طبقه برای تحقق منافع خود در برابر طبقات دیگر و اعمال زور و خشونت مشروع و قانونی به كار میرود كه از آن به قدرت سیاسی دولت یا احزاب یاد میشود. برخی خاستگاه قدرت را بر داراییهای محسوس و غیرمحسوس دانستهاند. به این معنا كه نفوذ معنوی و روحی برخی از افراد یا ثروت و داراییهای مادی آنان موجب میشود تا دایره اعمال و انجام كارهای آنها گسترده تر از دایره محدود دیگر افراد جامعه شود. در این صورت سخن از قدرت سخت و نرم به میان میآید. قدرت نرم، همان نفوذ معنوی است كه شخص را قادر به انجام كارهایی میكند كه از عهده دیگران بر نمیآید و به سادگی منافع خود را با اراده خود تامین میكند. اما قدرت سخت، قدرتی است كه از طریق اعمال خشونت و زور و لو قانونی به دست میآید و اعمال میشود. (نگاه كنید: فرهنگ علوم سیاسی، علی بخشی و مینوی افشاری راد، مركز اطلاعات ایران، تهران، ض 334 و 335، ذیل واژه قدرت)
قدرت در اصطلاح فلسفی، حالتی است در حیوان موجود زنده كه به سبب آن میتواند كاری را انجام دهد یا ترك كند. قادر كسی است كه هرگاه اراده كند فعل از او صادر شود و گرنه صادر نخواهد شد. (فرهنگ معارف اسلامی، سیدجعفر سجادی، كومش، تهران، ج 3، ص 1470)