اقسام سوء ظن
سوء ظن اقسامى دارد كه از بعضى آنها نهى شده است :
1- سوء ظن به خدا: سوء ظن به پروردگار و بدبينى نسبت به وعده هاى الهى، آثار مخربى در بنيان ايمان و عقائد انسان دارد و انسان را از خدا دور مى سازد. اضافه بر اين سوء ظن به وعده هاى الهى سبب فساد عبادت میگردد. چنانكه در حديث مىخوانيم:
«خداوند هيچ مؤمنى را بعد از توبه و استغفار عذاب نمیكند مگر به خاطر سوء ظن به خداوند و كوتاهى در اميدوارى به ذات پاك او و بداخلاقى و غيبت مؤمنين».
به علاوه سوء ظن به خدا، انسان را از عنايات الهى محروم مىكند، زيرا خداوند با هر كس مطابق حسن ظن و سوء ظن او عمل مى نمايد. اميرمؤمنان على(ع) فرمود:
«ترس و حرص و بخل غريزه هاى مختلفى هستند كه تمام آنها در سوء ظن به خداوند جمعند».
به يقين كسى كه به امدادها و نصرت الهى ايمان داشته باشد ترسى از دشمنان خدا به خود راه نمیدهد و كسى كه به وعده هاى پروردگار در زمينه روزى مطمئن باشد حرص نمیزند و از بخل بيزار است بنابراين صفات سه گانه مزبور در واقع از سوء ظن به خداوند سرچشمه میگيرد.
2- سوء ظن به مردم: این قسم از سوء ظن که بسیاری از مردم به آن مبتلا هستند طبق آيه 12 سوره مبارکه حجرات نهى شده است:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسس نکنید، ...»
3- سوء ظن به خود: انسان نبايد نسبت به خود حسن ظن داشته باشد و همه كارهاى خود را بىعيب بپندارد. حضرت على(ع) در صفات متّقين (درخطبه همام) می فرمايد: يكى از كمالات افراد باتقوا آن است كه نسبت به خودشان سوء ظن دارند و «خودشان را متّهم میشمارند.» افرادى كه خود را بی عيب مىدانند در حقيقت نور علم و ايمانشان كم است و با نور كم، انسان چيزى نمیبيند. يكى از دلايل آنكه امامان معصوم آن همه گريه و مناجات داشته اند، همان نور ايمان و معرفت آنان بوده است.
توجّه به اين نكته نيز لازم است كه معناى حسن ظن؛ سادگى، زودباورى، سطحى نگرى، غفلت از توطئه ها و شيطنتها نيست. اُمّت اسلامى هرگز نبايد به خاطر حسن ظنهاى نابجا، دچار غفلت شده و در دام صيادان قرار گيرد.