همسری با مهارت های لازم
چند ماه پس از ازدواجمان متوجه شدم که همسرم به لحاظ مهارت های زندگی در سطح پایینی به سر می برد و برای انجام خیلی از کارها جسارت و توان کافی را ندارد . به جرئت می توانم بگویم که او حتی در کوبیدن میخی به دیوار هم دچار مشکل می شود و من را مقابل خانواده ام شرمنده می کند. علاوه بر این او از اعتماد به نفس پایینی هم برخوردارد به نحوی که از برقراری ارتباط با دوستان و یا هم کلام شدن در میان اقوام ناتوان بوده و در بسیاری اوقات از جمع کناره گیری می کند . و در بسیاری اوقات نیز به دلیل وابستگی زیاد از من می خواهد تا در کنارش باقی بمانم و تنهایش نگذارم.
علاوه بر این او در نحوه محبت کردن نیز دچار ضعف شدید است به طوری که به هیچ عنوان قادر نیست از طریق رفتاری و یا کلامی به من که همسرش هستم ابراز احساسات کنه.
در این سال ها از زبان مادر و پدر او چیزهای زیادی شنیده ام. گفته اند که او در زمان مجردی هیچ مسئولیتی نداشته و حتی از خدمات و سرویس دهی مستمر پدر و مادر استفاده می کرده است . طی این سال ها خیلی تلاش کردم تا به او کمک کنم. مدام ضعف هایش را به او گوشزد می کنم. و مدام از او خواسته ام تا مهارت های خود را افزایش دهد . گاهی اوقات با سرزنش و گاهی پند و نصیحت . اما نه تنها نتیجه ای نگرفتم بلکه روز بروز احساس ضعف او افزایش یافته و دچار اعتماد به نفس ضعیف تری گشته است و اخیرا ابتلای شدیدی به افکاری وسواس گونه پیدا کرده است .
بهتر است کمی منصف باشیم. زمانی که تصمیم به سرو سامان دادن فرزندمان می نماییم، به عنوان پدر ومادر چگونه فکر می کنیم؟ اینکه صرفا بتوانیم همسری خوب و شایسته و فهمیده برای او فراهم کنیم تا در زندگی بتواند در کنار او آسایش بیابد و به آرامش برسد ؟ این که بتوانیم کاری کنیم که هر چه زودتر زمینه های زندگی مستقلانه او را از خود مهیا کنیم بدون در نظر گرفتن پیش نیاز های لازم ؟
زندگی زناشویی به بلوغ عاطفی و رشد شخصیتی زن و مرد نیاز دارد . لذا هر یک از طرفین اگر به پختگی و بلوغ لازم نرسد می تواند در کیفیت روابط زناشویی موثر واقع شود . بلوغ عاطفی یکی از مراحل رشد هر فرد در زندگی است و در کنار رسیدن به بلوغ جسمی ، فکری ، اجتماعی و اقتصادی ، گامی اساسی در رسیدن به کامیابی و سعادت محسوب می شود. بلوغ عاطفی در حقیقت رشد یا جهشی است که انتظار می رود افراد بتوانند به کنترل احساسات ، دریافت و شناخت آن دست یابند و بر اساس آن عمل کنند.
زندگی نه سیاه است و نه سفید بلکه خاکستری است. هیچ چیز در این دنیا کامل نیست. ما هم کامل نیستیم. پس بهتر است مسئولیت اشتباهات خود را بپذیریم و برای بهتر شدن اقدام کنیم و از به کار بردن کلمات همیشه و هرگز هم اجتناب کنیم.
فردی که به رشد عاطفی کامل رسیده باشد در زندگی اجتماعی توانایی برقراری ارتباط صحیح با دیگران را دارد و توانایی پذیرش مسئولیت در قبال خود و دیگران را نیز پیدا می کند و در تعامل با دیگران موفق است.
روان شناسان افراد دارای بلوغ عاطفی را توسط چندین خصیصه از افراد نابالغ تفکیک می کنند .