❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*آیه های انتظار* (26-03-2012), parsa (26-03-2011), نرگس منتظر (20-03-2011)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- لیست تاپیک های انجمن مناسبت ها /// اعیاد ///...
- اشعار نوروزی{ساقیا آمدن عیدمبارک بادت}
- پیک صبا مژده ز عید رمضان داد * اشعار زیبا به...
- اشعار زیبای عید فطر{جشن قرآن و جشن غفران است}
- خبر دهید به یاران غدیر میآید*اشعار برگزیده...
- ◄*♥*♥*► غدير در آواي سبز قلم شاعران ◄*♥*♥*►
- خدا
- به تولای علی آن شاه مردان/بسته ایم از عاشقی...
- اشعار نوروزی * ساقیا آمدن عید مبارک بادت *
- ╫๑۩๑╫--------- غدیر در شعر و ادب پارسی...
❤ |
با رسیدن بهار، طبیعت ردای سبز بر تن میکند.
چکاوکها، هزار دستان و قمریان،
نغمهها و سرودهای فرحبخش و تازه سرمیدهند
و انسانها را به مهرورزی، گرهگشایی و همگرایی فرا میخوانند.
بهار، پیامآور عشق و رویش است و موسم سرور و آشتی
و به همین خاطر است که خواستنی است
و با آمدنش دلها سرشار از سرور و جانها معرفت مییابد.
بهار، پیامآور تعادل است و اینکه در سایه تعادل، زندگی زیبا میشود.
با دیدن بهار، رحمت و محبت خداوند را به یاد میآوریم.
در اینکه چشمه مهر ایزد همواره به سوی آدمیان و همه موجودات،
سرازیر است و ما اگر او و نشانههایش را فراموش کنیم،
او هرگز ما را فراموش نمیکند
و با دگرگونی فصلها نیز به جلوهگری قدرت بیپایانش میپردازد
تا شاید دلی به یاد او افتد و به شوق او بتپد
و بر اثر تماشای جلوههایش، اشک شوق از چشمی جاری شود.
اساسا جهان هستی، آینهدار خداست
و جمال پروردگارش را به تماشا گذاشته است.
به تعبیر خواجه شيرازي لسان الغيب:
مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست؟
به دست مردم چشم، از رخ تو گل چیدن
بهار نیز یکی از باشکوهترین جلوههای خدا در جهان هستی است
که میتوان با تماشای آن، نقبی به عالم معنا زد
و راهی به سوی خدا یافت و جمال پروردگار را به تماشا نشست.
همانگونه كه سعدی شیرازی سروده است :
بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار
خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
بلبلان وقت گل آمد که بنالند از شوق
نه کم از بلبل مستی تو بنال ای هشیار
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است
دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*آیه های انتظار* (26-03-2012), parsa (26-03-2011), نرگس منتظر (20-03-2011)
❤ |
باز می آید بهار و می بردرنگ غم از چهره های خوب و پاک
باز خورشید قشنگ و مهرباندستهای گرم خود وا میکند
می نشیند گوشه ای و باز همکوچ سرما را تماشا می کند
برفها را در بغل جا می دهدتا ز شرمی آتیشن آبش کند
چشمه را سیراب از چشمان برفبید را با باد بی تابش کند
با دوچشمانی خمار آنسوی ترمی نشیند در تماشای بهار
عطرباد و رقص ناز نسترنمستی آن آهوان بی قرار
با نگاهش ناز نرگس می خردتا ز جامی باز سر مستش کند
خنده ی سرخ شقایق را ببینباز می آید زغم هستش کند
باز می خندد به چشم روزگارباز می بوسد گل روی زمین
باز هم با دست گرمش می کشدعاشقی در لحظه های واپسین
می رسد از ره بهار و باز عشقبر رخ عالم تبسم می کند
عالمی دیدم که از لبخند عشقباز دست و پای خود گم می کند
می رسد از پیچ و خم های زمانمیکند با قلب عالم گفتگو
می شود با با باد و باران همسفرمهربانی را کند او جستجو
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*آیه های انتظار* (26-03-2012), parsa (26-03-2011), نرگس منتظر (20-03-2011)
❤ |
برخیز که میرود زمستان
بگشای در سرای بستان
نارنج و بنفشه بر طبق نه
منقل بگذار در شبستان
وین پرده بگوی تا به یک بار
زحمت ببرد ز پیش ایوان
برخیز که باد صبح نوروز
در باغچه میکند گل افشان
خاموشی بلبلان مشتاق
در موسم گل ندارد امکان
آواز دهل نهان نماند
در زیر گلیم و عشق پنهان
بوی گل بامداد نوروز
و آواز خوش هزاردستان
بس جامه فروختست و دستار
بس خانه که سوختست و دکان
ما را سر دوست بر کنارست
آنک سر دشمنان و سندان
چشمی که به دوست برکند دوست
بر هم ننهد ز تیرباران
سعدی چو به میوه میرسد
دست سهلست جفای بوستانبان
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
parsa (26-03-2011), نرگس منتظر (20-03-2011)
❤ |
بهار آمد بهار آمد بهار مشکبار آمد
نگار آمد نگار آمد نگار بردبار آمد
صبوح آمد صبوح آمد صبوح راح و روح آمد
خرامان ساقي مه رو به ايثار عقار آمد
صفا آمد، صفا آمد که سنگ و ريگ روشن شد
شفا آمد شفا آمد شفاي هر نزار آمد
حبيب آمد حبيب آمد به دلداري مشتاقان
طبيب آمد طبيب آمد طبيب هوشيار آمد
سماع آمد سماع آمد سماع بي صداع آمد
وصال آمد وصال آمد وصال پايدار آمد
ربيع آمد ربيع آمد ربيع بس بديع آمد
شقايق ها و ريحان ها و لاله خوش عذار آمد
کسي آمد کسي آمد که ناکس زوکسي گردد
مهي آمد مهي آمد که دفع هر غبار آمد
دلي آمد دلي آمد که دلها را بخنداند
مي اي آمد مي اي آمد که دفع هر خمار آمد
کفي آمد کفي آمد که دريا دُرّ ازو يابد
شهي آمد شهي آمد که جان هر ديار آمد
کجا آمد کجا آمد کزينجا خود نرفته است او
وليکن چشم گه آگاه و گه بي اعتبار آمد
ببندم چشم و گويم شد، گشايم گويم او آمد
و او در خواب و بيداري قرين و يار غار آمد
کنون ناطق خمش گردد کنون خامش به نطق آمد
رها کن حرف بشمرده که حرف بي شمار آمد
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
parsa (26-03-2011), نرگس منتظر (20-03-2011)
❤ |
عيد نوروز در شعر امام خمينى(ره)
باد نوروز وزيده است به كوه و صحرا
جامه عيد بپوشند، چه شاه و چه گدا
بلبل باغ جنان را نبود راه به دوست
نازم آن مطرب مجلس كه بود قبله نما
صوفى و عارف از اين باديه دور افتادند
جام مى گير ز مطرب، كه روى سوى صفا
همه در عيد به صحرا و گلستان بروند
من سرمست زميخانه كنم رو به خدا
عيد نوروز مبارك به غنى و درويش
يار دلدار! زبتخانه درى رابگشا
گرمرا ره به در پير خرابات دهى
به سروجان به سويش راه نوردم نه به پا
سالها در صف ارباب عمائم بودم
تا به دلدار رسيدم، نكنم باز خطا
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
parsa (26-03-2011), نرگس منتظر (20-03-2011)
❤ |
حضرت امام(ره) ضمن مبارك شمردن عيد نوروز
بر فقير و غنى و پوشيدن جامه نو در اين ايام،
و رفتن به كوه وصحرا و باغ و بستان را ستوده
و در وصف بهار قصيده ذيل را سروده است:
بهار شد در ميخانه باز بايد كرد
به سوى قبله عاشق نماز بايد كرد
نسيم قدس به عشاق باغ مژده دهد
كه دل ز هردو جهان بى نياز بايد كرد
كنون كه دست به دامان سرو مى نرسد
به بيد عاشق مجنون، نياز بايد كرد
غمى كه در دلم از عشق گلعذاران است
دوا به جام مى چاره ساز بايد كرد
كنون كه دست به دامان بوستان نرسد
نظر به سرو قدى سرفراز بايد كرد
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
parsa (26-03-2011), نرگس منتظر (20-03-2011)
❤ |
و در قصيده طولانى «بهاريه» كه چند بيت آن
آورده مى شود سروده است:
آمد بهار و بوستان شد اشك فردوس برين
گلها شكفته در چمن، چون روى يار نازنين
گسترده بادجان فزا، فرش زمرد بى شمر
افشانده ابرپرعطا بيرون حد، در ثمين
از ارغوان و ياسمن طرف چمن شد پرنيان
وز اقحوان و نسترن سطح دمن ديباى چين
از لادن و ميمون رسد، هر لحظه بوى جان فزا
وز سورى و نعمان وزد، هردم شميم عنبرين
از سنبل ونرگس جهان، باشد به مانند جنان
وز سوسن ونسرين زمين،چون روضه خلدبرين
از فر لاله بوستان گشته به ازباغ ارم
وز فيض ژاله گلستان، رشك نگارستان چين
از قمرى و كبك و هزار آيد نواى ارغنون
و ز سيره و كوكو وسار، آواز چنگ راستين
تا باد نوروزى وزد، هرساله اندر بوستان
تا ز ابر آذارى دمد ريحان و گل اندر زمين
بر دشمنان دولتت هر فصل باشد چون خزان
بر دوستانت هر مهى بادا چو ماه فرودين.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
parsa (26-03-2011), نرگس منتظر (20-03-2011)
❤ |
بهار آمد بهار آمد سلام آورد مستان را
از آن پیغامبر خوبان پیام آورد مستان را
زبان سوسن از ساقى كرامت هاى مستان گفت
شنید آن سرو از سوسن قیام آورد مستان را
ز اول باغ در مجلس نثار آورد آنگه نقل
چو دید از لاله كوهى كه جام آورد مستان را
ز گریه ابر نیسانى دم سرد زمستانى
چه حیلت كرد كز پرده به دام آورد مستان را
"سقاهم ربهم" خوردند و نام و ننگ گم كردند
چو آمد نامه ساقى چه نام آورد مستان را
درون مجمر دل ها سپند و عود می سوزد
كه سرماى فراق او زكام آورد مستان را
درآ در گلشن باقى برآ بر بام كان ساقى
ز پنهان خانه غیبى پیام آورد مستان را
چو خوبان حله پوشیدند درآ در باغ و پس بنگر
كه ساقى هر چه درباید تمام آورد مستان را
كه جان ها را بهار آورد و ما را روى یار آورد
ببین كز جمله دولت ها كدام آورد مستان را
ز شمس الدین تبریزى به ناگه ساقى دولت
به جام خاص سلطانى مدام آورد مستان را
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
parsa (26-03-2011), نرگس منتظر (20-03-2011)
❤ |
عید بر عاشقان مبارك باد
عاشقان عیدتان مبارك باد
عید ار بوی جان ما دارد
در جهان همچو جان مبارك باد
بر تو ای ماه آسمان و زمین
تا به هفت آسمان مبارك باد
عید آمد به كف نشان وصال
عاشقان این نشان مبارك باد
روزه مگشای جز به قند لبش
قند او در دهان مبارك باد
عید بنوشت بر كنار لبش
كاین می بیكران مبارك باد
عید آمد كه ای سبك روحان
رطلهای گران مبارك باد
چند پنهان خوری صلاح الدین
بوسههای نهان مبارك باد
گر نصیبی به من دهی گویم
بر من و بر فلان مبارك باد
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 19-03-2011 در ساعت 18:41
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
parsa (26-03-2011), نرگس منتظر (20-03-2011)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)