بهار، بهانه ای برای شاد زیستن و بهاری دیدن
افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
مقدمش یارب مبارک باد بر سرو و سمن
از سالیان دور، ایرانیان در تقویم جشنهای بزرگ و ملی خود، آغاز بهار و آغاز پاییز را با مراسم و آدابی مشترک ثبت کرده اند. ایرانیان، نوروز را آغاز بهار و مهر را آغاز پاییز می دانستند. در این هنگام دو جشن بزرگ و ملی خود را با عظمت و اعتباری که برگرفته از آداب و آیین باستانی بود برگزار می کردند. این دو جشن چنان برای مردم ایران عزیز و محترم بود که تحت هیچ شرایطی نمی توانستند یکی را بر دیگری ترجیح دهند. در ایران باستان اهمیت فروردین یا به عبارتی آغاز فصل (وهار) و جشنهای آن به قدری بود که نوروز را به شش قسمت پنج روزه که هر قسمت مخصوص طبقه خاصی بود تقسیم کرده بودند. رسم هدیه دادن و هدیه گرفتن و دیدار با بزرگان قوم یا تبریک و شادباش به دولتیان نیز از رسوم باقی مانده دوران هخامنشیان است. بنابر قول مخبران نامدار، پادشاه بارعام می داد و هدایای مردم به ایشان و خراج و مالیات سالانه تقدیم خزانه می شد.
حکام ولایتها و استانداران نیز با فرستادگان مخصوص که زینت شده با بهترین لباسها و سنگهای قیمتی و جواهرات بودند، علاوه برتقدیم هدیه بار دیگر خراجگزار بودن و فرمانبردار بودن خود را اعلام می کردند. البته از بقایای کاخهای به جا مانده از آن دوران می توان فهمید که شاهان، کاخ ویژه ای برای برگزاری این جشن در نوروز پیش بینی کرده بودند که در هنگام بار عام، نمایندگان طبقات مختلف در روزهای ویژه برای عرض تبریک و انجام مراسم تقدیم هدایا به آنجا وارد می شدند. تخته سنگهای برجسته تخت جمشید چگونگی انجام این مراسم و انواع هدایا را نشان می دهد.
این جشنها که از سالها شاید قرنها قبل از هخامنشیان در ایران باستان برگزار می شده با پیوستگی خاصی در دوران حکومت سلسله های بزرگی چون ساسانیان ادامه پیدا کرده است. حتی در دوران آغاز ورود اسلام نیز ـ با رنگ و بویی از تعالیم وحدانیت ـ باشکوه و جلال خاصی برگزار شده است، تا فرهنگ جشن نوروز ایرانی به عنوان یک ودیعه باستانی هنوز با دیدار از بزرگان، عیدی دادن و عیدی گرفتن، خانه تکانی، خرید بهترین البسه و وسایل پذیرایی، محترم بلکه مقدس برگزار شود. مقدس از آن جهت که سال نو یکی از ساعات نیایش ایرانیان با خدای یکتا و قرائت کتاب آسمانی قرآن و دعای خیر برای عزیزان است .