نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6

موضوع: بهار ، بهانه ای برای شاد زیستن

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    kabotar. بهار ، بهانه ای برای شاد زیستن

    بهار، بهانه ای برای شاد زیستن و بهاری دیدن



    افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
    مقدمش یارب مبارک باد بر سرو و سمن


    از سالیان دور، ایرانیان در تقویم جشنهای بزرگ و ملی خود، آغاز بهار و آغاز پاییز را با مراسم و آدابی مشترک ثبت کرده اند. ایرانیان، نوروز را آغاز بهار و مهر را آغاز پاییز می دانستند. در این هنگام دو جشن بزرگ و ملی خود را با عظمت و اعتباری که برگرفته از آداب و آیین باستانی بود برگزار می کردند. این دو جشن چنان برای مردم ایران عزیز و محترم بود که تحت هیچ شرایطی نمی توانستند یکی را بر دیگری ترجیح دهند. در ایران باستان اهمیت فروردین یا به عبارتی آغاز فصل (وهار) و جشنهای آن به قدری بود که نوروز را به شش قسمت پنج روزه که هر قسمت مخصوص طبقه خاصی بود تقسیم کرده بودند. رسم هدیه دادن و هدیه گرفتن و دیدار با بزرگان قوم یا تبریک و شادباش به دولتیان نیز از رسوم باقی مانده دوران هخامنشیان است. بنابر قول مخبران نامدار، پادشاه بارعام می داد و هدایای مردم به ایشان و خراج و مالیات سالانه تقدیم خزانه می شد.

    حکام ولایتها و استانداران نیز با فرستادگان مخصوص که زینت شده با بهترین لباسها و سنگهای قیمتی و جواهرات بودند، علاوه برتقدیم هدیه بار دیگر خراجگزار بودن و فرمانبردار بودن خود را اعلام می کردند. البته از بقایای کاخهای به جا مانده از آن دوران می توان فهمید که شاهان، کاخ ویژه ای برای برگزاری این جشن در نوروز پیش بینی کرده بودند که در هنگام بار عام، نمایندگان طبقات مختلف در روزهای ویژه برای عرض تبریک و انجام مراسم تقدیم هدایا به آنجا وارد می شدند. تخته سنگهای برجسته تخت جمشید چگونگی انجام این مراسم و انواع هدایا را نشان می دهد.

    این جشنها که از سالها شاید قرنها قبل از هخامنشیان در ایران باستان برگزار می شده با پیوستگی خاصی در دوران حکومت سلسله های بزرگی چون ساسانیان ادامه پیدا کرده است. حتی در دوران آغاز ورود اسلام نیز ـ با رنگ و بویی از تعالیم وحدانیت ـ باشکوه و جلال خاصی برگزار شده است، تا فرهنگ جشن نوروز ایرانی به عنوان یک ودیعه باستانی هنوز با دیدار از بزرگان، عیدی دادن و عیدی گرفتن، خانه تکانی، خرید بهترین البسه و وسایل پذیرایی، محترم بلکه مقدس برگزار شود. مقدس از آن جهت که سال نو یکی از ساعات نیایش ایرانیان با خدای یکتا و قرائت کتاب آسمانی قرآن و دعای خیر برای عزیزان است .






  2. تشكرها 2

    seyed yasin (19-03-2011)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    kabotar.

    اما ایرانیان باستان به نقل از بیرونی، در نوروز، بدن خود را با روغنهای خوش یمن و بهداشتی، چرب می کردند. هر طبقه بنابر قانون عمومی بهترین لباس خود را می پوشید. زنان و کسبه از چند روز به جشن مانده خانه تکانی و نظافت می کردند. اهالی شهر و روستا به حمام می رفتند، لباس نو می پوشیدند و تا سه روز پس از جشن؛ با تشریفاتی ویژه گوسفند قربانی می کردند و به سرور و شادی و پایکوبی می پرداختند. در آن زمان نیز غذای روزهای جشن، ویژه بود. قربانی را در تنور، درسته می پختند و قربانی پخته شده را در سفره ای ویژه که انواع میوه های فصل و گل و ریحان و بوهای خوش، آیینه، آویشن، آتشدان چوبهای خوشبو، اسفند، سنجد و بادام و پسته قرار داشت می گذاشتند. سپس تمام خانواده دور آن سفره، جمع می شدند تا وقتی که خورشید به میانه آسمان می رسید. نخست خداوندگار را ستایش می کردند و با تبریک نوروز با خوردن شیرینی و سرمه کشیدن بر چشمها مراسم پایکوبی و شادی را برگزار می کردند. دستگیری از مستمندان، چراغانی معابر، طبل زدن و دادن هدیه به تازه عروسان و تازه دامادان، نامگذاری نوزادان متولد شده در این روز به نام مهر یا اسمی که با کلمه مهر ترکیب شده باشد، از دیگر مراسم رایج در نوروز بود.

    ● پیدایش جشن نوروز

    زمان دقیقی برای پیدایش جشن نوروز و مرسوم شدن آن در دست نیست، اما واضح است که زمان رواج تقویم زرتشتی در ایران به دوران هخامنشیان بازمی گردد. اما علت پیدایش باز هم مشخص نیست. آنچه انگیزه پیدایش چنین جشنهایی را بیان می کند اغلب به دورانهای پیش از زرتشت برمی گردد. مثلاً نوروز را به دوران جمشید یا روزگار آغازین آریاییها منصوب می کنند. به هر حال در میان ایرانیان دیروز و امروز، نوروز هنگام برخورداری از مواهب و برکات الهی است؛ چرا که در این روز دعاها مستجاب می شود.




  5. تشكرها 2

    seyed yasin (19-03-2011)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    kabotar.


    آری ایرانیان در آغاز بهار و پاییز یا بهتر بگوییم در آغاز نوروز و مهرگان به پیروی از رستاخیز بعد از مرگ طبیعت برای برگزاری دو عید بزرگ خود، دلایل و وجه تسمیه های بسیاری آورده اند. ایرانیان به عنوان قومی مهماندوست که همیشه برکت و نعمت را در خوانهای گسترده می دانستند نوروز را نیز با پهن کردن خوان نوروزی آغاز می کردند و با اعتقاد به اینکه مهربانی و محبت و بخشش از ارکان همبستگی و قدرت است با هدیه دادن و هدیه گرفتن، شگون سال نو را به خانه های یکدیگر می بردند .آنها در سفره عیدانه، سکه می گذاشتند تا برکت مادی بهار برایشان افزوده شود.

    شمع و شمعدان می گذاشتند تا روزهای روشن و به دور از پلیدی داشته باشند. قربانی می کردند و نذر می دادند تا خداوند را در روز پیدایش زندگی و رشد، عبادت کرده باشند. عیدی می دادند و به میهمانی می رفتند و میوه های مخصوص می خوردند و روغن به بدن می مالیدند، چون معتقد بودند هر کس هفت خوان از میوه های به، انار، انگور سفید، کنار، ترنج و سیب را بخورد و بربدن روغن و گلاب بپاشد، آن سال از آفات و بلایا در امان خواهد بود. لباس کهنه را دور می انداختند تا کهنگی و آلودگی را از خود و خانه دور کنند و...

    اما پس از سقوط ساسانیان بسیاری از جشنها و مراسم، نه یکباره بلکه به مرور زمان یا ورافتاد یا تغییر شکل یا تغییر نام داد که اغلب تغییرات هماهنگ با شئون اسلامی و متبرک با اعتقادات آن همچنان باقی است. از جمله اینکه بعد از ورود اسلام، خواندن آیات قرآن هنگام سال تحویل، دعا کردن برای شفای بیماران، عاقبت به خیری جوانان، صله رحم ، بازدید از بزرگان، عفو و بخشش گناهکاران، هدیه دادن به کوچکترها، آزادی زندانیان دربند، نوشتن کارت، دادن هدیه از جانب بزرگترها به کوچکترها و... از مراسم رایج شده است.

    حتی با ورود اسلام به خاک ایرانیان و آمیختن روح یکتاپرستی در آیین زیبای سال نوی ایرانیان، هنوز هم ما با لباسهای نو بر سر سفره های هفت سین می نشینیم و با آوای «یا مقلب القلوب و الابصار» برای همه ایرانیان، «حول حالنا الی احسن الحال» را از خداوند متعال می خواهیم و با این امید به دیدار بزرگان فامیل می رویم و کوچکترها را به گرمی به محفل خود دعوت می کنیم.




  7. تشكرها 2

    seyed yasin (19-03-2011)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    kabotar.


    کینه ها را به رسم مسلمانی کنار می گذاریم تا شهد شیرین بخشش را به هم عیدانه دهیم. هدایای نقدی و غیر نقدی خود را به دوستان و آشنایان می دهیم و روزهای نوروز را با رفتن به مزار بزرگان دین و ائمه و اولاد پیامبر علیهم السلام، متبرک می کنیم. دستگیری از مستمندان و عیدی دادن به زحمتکشان از دیگر رسومی است که بعد از اسلامی شدن عید ملی ما رواج یافت. یکی دیگر از کارهای زیبای مردم ایران و دولتمردان ایرانی در روزهای زیبای بهار، آزاد کردن زندانیانی است که به تشخیص رئیس قوه قضائیه و به حکم رهبری بخشوده می شوند و به منازل خود نزد عزیزانشان بازمی گردند.

    ● آداب سفره نوروزی:

    ▪ هفت سین: درگذشته هفت سین «هفت فاب» نام داشت. هفت سین شامل؛ سیب، سنجد، سیاهدانه، سماق، سیر، سرکه و سبزه بود. البته امروزه سفره هفت سین حالت تجملات و تزئین را به خود گرفته و حالت تقدیس خود را به حالتی مادی و هنری داده است.سبزه : سبزه ها را گاه به شمار هفت و گاهی به شمار دوازده، پیش از نوروز، در ریالابهای گرانبها سبز می کردند. دانه های قابل کشت عبارتند از گندم، جو، برنج، لوبیا، عدس، باقلا، نخود و کنجد بودند که در روز ششم نوروز آنها را می چیدند و به نشان برکت پخش می کردند. کتاب وحی : یکی از موارد در خوان نوروزی، کتاب وحی است. در دوران ساسانیان، کتاب اوستا را بر خوان می گذاشتند و پیش از فرارسیدن سال، بخشی از آن را می خواندند. اما امروز در سفره نوروزی، مسلمانان قرآن مجید گذاشته و سوره ای خوانده می شود.شمعدان : نور و روشنایی شمعدان از مراسم مذهبی ایرانیان است زیرا هرجا که نور باشد، اهریمن در آن راهی ندارد.




  9. تشكرها 2

    seyed yasin (19-03-2011)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    kabotar.



    ▪ آیینه : آیینه بالای سفره برای انسان، فرور مینوی (آسمانی)است که برای پذیرش آنها گذاشته می شد تا خود را در آن ببینند. البته آیینه ای هم زیر

    تخم مرغ می گذاشتند که نماد زایش است.

    ▪ ماهی: ماهی آخرین برج فلکی است که برج حوت را به حمل تحویل می دهد و نماد آخرین ماه سال در سفره نوروزی است.تخم مرغ : تخم مرغ،

    بن مایه خوان نوروزی است و انواع سفید و رنگین آن می بایست سفره هفت سین را زینت بخشد. تخم و تخمه، نمادی از نطفه و نژاد است. تخم مرغ تمثیلی است از نطفه باروری که باید بزودی جان گیرد و زندگی یابد و زایش کیهانی انجام پذیرد. پوست

    تخم مرغ، خود نمادی است از آسمان.

    ▪ سمنو : سمنو از جوانه های تازه رسیده گندم درست می شود. خوردن این جوانه ها نمادی برای زایش گیاهی است.

    ▪ سنجد : وجود سنجد در سفره نوروزی، انگیزه زایش کیهانی است. همچنین بوی و برگ و شکوفه درخت سنجد عامل محبت است.

    ▪ سیب : سیب یکی از میوه های خوان نوروزی است که نماد دیگری از باروری و زایش است.

    ▪ سکه : سکه زرد و سفید بر روی سفره نوروز و نماد برکت و پر بودن کیسه های پول در سال جدید است.

    ▪ سیر : سیر در سفره نوروزی باعث دور کردن اهریمن و نیروی زشتی از خوشیهاست. رنگ سفید نشان پاکی است.سرکه: سرکه به مفهوم تبدیل شدن و تغییر است. در سال جدید امید آن می رود که اوضاع زندگی از نظر ظاهری و باطنی به بهترین شکل به سوی خوشی و ترقی پیش رود.

    سفره هفت سین ما هنوز هم عناصر خود را حفظ کرده است، حتی در دوران هشت سال دفاع مقدس، رزمندگان اسلام با اشیای دم دستی به رسم شگون و شوخی، از سیم و سیم چین و ساعت و سماور و سوزن و سنباده و... سفره هفت سینی می ساختند تا شادی سال نو را در سفره ای رزمی ـ اجتماعی جشن بگیرند. برای دید و بازدید به چادرهای یکدیگر سری می زدند و عیدی دریافت می کردند.

    نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد:

    امروز در خیابان، حواسم به همه چیز بود الا مسیری که طی می کردم. با خود می گفتم: وقتی به اطراف خود نگاه می کنیم، وقتی با بی حوصلگی تقویم را ورق می زنیم متوجه یک برگ بیشتر نخواهیم بود. برگی از صفحه اسفند ماه. ماهی که چون پریدن اسپند از روی آتش، روزهایش سپری شد. ماهی که شبهای سرد و روزهای سپید پوش شده ای را باید به ارمغان می آورد. اما دریغ که شهر فولادی و خاکستری تهران، محصور شده در قله دماوند، نشان بارزی از زمستان نداشت. شاید تمام ماه اسفند.



  11. تشكرها 2

    seyed yasin (19-03-2011)

  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    kabotar.



    شکر گزار این بودیم که:

    نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
    عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد


    و چند صباحی دیگر خواهیم خواند؛

    آن همه ناز و تنعم که خزان می فرمود
    عاقبت در قدم باد بهار آخر شد


    معابر شهر پر از کارتها، دستنوشته ها و پلاکاردهایی است که همگی خرید را تبلیغ می کنند. مغازه دارها همگی در بهار، ارزان فروش شده اند. دستهای مادران جوان پر است. گاهی با ساکها و کیسه هایی پر از اقلام خوراکی و پوشاک، گاهی اوقات هم پنج انگشت کودکی را در میان دستهاشان می فشارند، به او دلگرمی می دهند که اگر دستم خالی از سکه است، گرمای محبت را به تو تقدیم می کنم. منازل و خانه ها حتی مغازه ها از گرد و غبار، پاک شده اند. همه چیز بوی تمیزی می دهد. به راستی بهار، بهانه ای است برای شاد زیستن و بهاری دیدن.

    تکلیف عید دانش آموزان هم در دستگاههای چاپ مدارس در حال تکثیر است. علم هم باید بهاری و زیبا باشد. در گوشه های شهر، هفت سین

    چیده اند. کاش دلهایمان هم بهاری باشد. کاش همه با هم نوروز را معنا می کردیم و به این نتیجه می رسیدیم که بهتر است در دایرة المعارف دلمان بنویسیم که نوروز یعنی؛ روزهای نو، روزهای طور دیگر زندگی کردن، متفاوت نگاه کردن، روز دیگری برای مشغول شدن به آنچه دل مشغولیمان نبوده است؛ روز دیگری برای سپاسگزاری در مورد هر آنچه شکرش نکرده ایم است. نوروز یعنی اینکه لباس نو بر تن فکر و اندیشه کنیم؛ یعنی اینکه افکار و کینه های پوسیده و کهنه را به دور افکنیم، در معابر دوستی و صداقت قدم برداریم؛ تاقچه چشم را با اشک دلتنگی بشوییم؛ پاها را در سیر به سوی حق تعالی حرکت دهیم، به میهمانی خدا برویم و نفس خویش را قربانی کنیم. نوروز یعنی اینکه بدانیم روز از نو، زندگی از نو در جریان است. چه خوب می شد اگر نوروز را این گونه می خواندیم؛ روز تولد دیگر، فصل شروع انسانیت و بندگی خداوند. عالی است اگر نوروز را این گونه شروع کنیم؛ مهربان مثل بهار، با طراوت مثل باران، مفرح مثل عطر گل، دلداده مثل شیفتگی بلبل، سبز مثل جوانه گندم و سخاوتمند مثل ابر آسمان بزرگ. کاش فقط به فکر مصادیق مجعول زندگی نبودیم، کاشانه قلب را بر کاشانه سنگی ترجیح می دادیم و مهر را به جای کینه می نشاندیم و ای کاش...

    آن وقت هیچ کودکی دستان خالی مادر را فقط با انگشتان ظریفش پر نمی کرد. هیچ پدری تا فردای عید در مغازه را باز نمی گذاشت و حتماً هیچ مادری هم به دنبال لباس ارزانقیمت، صبح را به ظهر نمی رساند. آن زمان، تهران شهر فولادی و خاکستری نبود و...

    منبع : سایت آفتاب





    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  13. تشكرها 2

    seyed yasin (19-03-2011)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi